مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۴۱.
۳۴۲.
۳۴۳.
۳۴۴.
۳۴۵.
۳۴۶.
۳۴۷.
۳۴۸.
۳۴۹.
۳۵۰.
۳۵۱.
۳۵۲.
۳۵۳.
۳۵۴.
۳۵۵.
۳۵۶.
۳۵۷.
۳۵۸.
۳۵۹.
۳۶۰.
ترکیه
منبع:
پژوهش های روابط بین الملل دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۰)
249 - 280
حوزه های تخصصی:
بعد از سقوط صدام و حذف حزب بعث از ساختار سیاسی عراق، خلاء ایجاد شده زمینه رقابت های منطقه ای را فراهم نمود و قدرت های منطقه ی در راستای منافع استراتژیک خو یش بدنبال مدیریت پویایی های سیاسی عراق بوده اند. بهار عربی و گسترش آن منجر به افزایش رقابت های منطقه ای در عراق شد. در این راستا، دو قدرت منطقه ای مهمی که در کنار جمهوری اسلامی ایران نقش اساسی در تحولات سیاسی عراق ایفا نمودند، ترکیه و عربستان سعودی بوده اند. در واقع، تحولات منطقه ای زمینه افزایش نفوذ این دو بازیگر را در عراق فراهم نمود. در این راستا، با توجه به اهمیت موضوع این پژوهش با یک رویکرد جامع بدنبال پاسخگویی به این سوال محوری است؛ ترکیه و عربستان سعودی بعد از نا آرامی های عربی و گسترش آن به عراق، چه سیاستی در قبال تحولات سیاسی عراق داشته اند؟ یافته های پژوهش بر این اساس است؛ گسترش ناآرامی ها در عراق منجر به ایجاد فرصت برای دو بازیگر منطقه ای عربستان سعودی و ترکیه با هدف قرار دادن جوامع هدف در عراق در راستای افزایش نفوذ سیاسی در معادلات عراق در رقابت با جمهوری اسلامی ایران شد. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی بر مبنای روش کیفی و روش گردآوری داده ها منابع کتابخانه ای و اینترنتی است.
سیاست خارجی ترکیه در قفقاز جنوبی و تأثیر آن بر قلمروی نفوذ این کشور در منطقه (2022-1991)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه ناحیه ای سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۴۴)
299 - 333
حوزه های تخصصی:
این نوشتار در صدد است تا سیاست خارجی ترکیه در قفقاز جنوبی و تأثیر آن بر قلمروی نفوذ آنکارا در منطقه را بحث و بررسی کند. با روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه در ترکیه در سال 2002 میلادی، سیاست خارجی آنکارا از سیاست تک بُعدی و غرب گرایانه به سیاست خارجی چندبُعدی، عمل گرا و منافع محور در محیط پیرامونی و جهانی تبدیل شد. توجه به مناطق پیرامونی و کشورهای همسایه به منظور افزایش نقش و جایگاه ترکیه در این مناطق ازجمله قفقاز جنوبی، یکی از ابعاد مهم سیاست خارجی مقامات ترک است. منطقه قفقاز از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال 1991 میلادی، تاکنون برای ترکیه اهمیت زیادی داشته است. منابع طبیعی سرشار منطقه و قرار گرفتن در چهار راه مناطق غنی نفت و گاز جهان، بی ثباتی سیاسی و تهدیدهای امنیتی دائمی، اشتراک های تاریخی و فرهنگی ترکیه با منطقه، شماری از دلایل حضور آنکارا در قفقاز جنوبی محسوب می شود. آنکارا با حضور گسترده در این منطقه استراتژیک در راستای تأمین منافع اقتصادی و امنیتی و همچنین ارتقای نفوذ و جایگاه منطقه ای گام برمی دارد؛ بنابراین پرسش اصلی پژوهش این است که سیاست خارجی ترکیه طی سال های 2022-1991 چه تأثیری بر نفوذ این کشور در قفقاز جنوبی داشته است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد، اهمیت ژئوپلیتیکی قفقاز جنوبی در سیاست خارجی ترکیه و پیوندهای تاریخی و فرهنگی این کشور با کشورهای منطقه، باعث نقش آفرینی روزافزون ترکیه در معادلات انرژی منطقه و حضور فعال ترکیه در مناقشه قره باغ شده است که این امر ضمن افزایش نفوذ و تقویت منافع منطقه ای آنکارا در سال های 2022-1991، تأثیری مستقیم بر منافع و نفوذ منطقه ای مسکو داشته است. برای تحلیل داده های پژوهش از روش تحلیلِ کیفی استفاده شد.
تبیین مولفه های علایق ژئوپلیتیک در روابط خارجی ایران و ترکیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۳)
26 - 56
حوزه های تخصصی:
علایق ژئوپلیتیک جزء لاینفک منافع ملی هر دولت سرزمینی قلمداد می شود. با شناسایی مولفه های تاثیرگذار این مفهوم و میزان اثرگذاری آنها در روابط دوجانبه، می توان روابط خارجی بین کشورها را دقیق تر تجزیه و تحلیل نمود. روابط ایران و ترکیه در طول تاریخ متاثر از علایق ژئوپلیتیکی دو کشور در مقیاس های ملی، منطقه ای و بین المللی بوده است. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی، و با استفاده از روش میدانی و کتابخانه ای به بررسی مولفه های علایق ژئوپلیتیک در روابط دو کشور پرداخته است. همچنین در بخش تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیات از آزمون T-Tet و در بخش رتبه بندی مولفه ها از آزمون فریدمن استفاده کرده است. نتایج پژوهش نشان داد که مولفه های علایق ژئوپلیتیک در روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران و ترکیه، در 8 بعد: سیاسی، جغرافیایی، ژئواکونومی، ژئوکالچری، ژئواستراتژی، فضای مجازی-رسانه ای، علمی-تکنولوژی و اکولوژی قابلیت طبقه بندی دارد. همچنین طبق رتبه بندی مولفه ها، مولفه جغرافیایی بیشترین و اکولوژیکی کمترین میزان اثرگذاری را در روابط دو کشور داشته است.
تبیین سیاست خارجی ترکیه در قبال منازعه حماس – رژیم صهیونیستی (در سال 2023)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شبه نظامیان حماس در 7 اکتبر 2023 در پاسخ به بیش از هفت دهه اشغال گری و تحمل آسیب ها و دردهای فراوان به رژیم صهیونیستی حمله کردند. این رژیم در پاسخ، با زیرپاگذاشتن تمام قواعد حقوق بشردوستانه و حمله به غیرنظامیان، مدارس و بیمارستان ها، چندین هزار زن و کودک را کشت و باعث آواره شدن غیرنظامیان شد. کشورهای مختلف از جمله ترکیه به منازعه حماس_ رژیم صهیونیستی واکنش نشان دادند. نگارنده در این مقاله درصدد بررسی سیاست خارجی این کشور در قبال این منازعه می باشد. بنابراین سؤال مقاله عبارتست از: ترکیه چه سیاستی در قبال منازعه حماس و رژیم صهیونیستی 2023 اتخاذ نمود؟(مسئله) پژوهش حاضر با کاربست رویکرد عملگرایی و با روش کیفی از نوع توصیفی و تحلیلی انجام شده است. (روش) فرضیه مقاله عبارتست از: سیاست خارجی ترکیه در قبال منازعه حماس و رژیم صهیونیستی در سال 2023 بر رویکرد عملگرایی و کنش سیاسی منفعت جویانه ابتناء یافته است. بدین صورت از یک طرف خواهان تداوم روابط با رژیم صهیونیستی در عرصه های سیاسی، اقتصادی و امنیتی است و از سوی دیگر با اتخاذ سیاست اعلانی و لفاظی های حمایت گرایانه از فلسطین درصدد کسب محبوبیت و رهبری جهان اسلام می باشد. لفاظی های اردوغان جهت دستیابی به آرزوهای هژمونیک در جهان اسلام، افزایش قدرت چانه زنی با غرب به خصوص آمریکا و استتار سیاست های عملی ترکیه از جمله مسائل اقتصادی، امنیتی و سیاسی با رژیم صهیونیستی می باشد. (یافته ها)
رسانه و کودتا: تطبیق پوشش اخبار کودتای 28 مرداد 1332 ایران و کودتای 15 جولای 2016 ترکیه در روزنامه های ایران و ترکیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه الگوی رفتاری رسانه ها در برابر تغییرات سیاسی مهم جوامع نظیر کودتا با توجه به تأثیر آن بر افکار عمومی و کلیت جامعه مهم است. هدف مقاله تطبیق پوشش خبری مطبوعات در کودتای 28 مرداد سال 1332 ایران و مطبوعات ترکیه در کودتای 15 جولای 2016 است. پرسش آن است که مطبوعات ایران و ترکیه، کودتا را چگونه و به چه میزان پوشش داده اند؟ روش تحقیق تحلیل محتوای کمی است. جامعه آماری پژوهش اخبار مرتبط با کودتاست که در سه روزنامه ایرانی آتش، باختر امروز و اطلاعات و نیز سه روزنامه ترکیه ای زمان، حریت و جمهوریت، با سه گرایش حامی دولت، منتقد دولت و بی طرف منتشر شده اند. یافته ها نشان داد مطبوعات منتخب در قبال رویداد موضع بی تفاوتی یا بی طرفی اتخاذ نکردند؛ بر نقش مردم و لزوم مشارکت آنها تأکید کردند و نقش عوامل خارجی در کودتا را تقبیح نمودند. در مجموع روزنامه ها به رغم اتخاذ مواضع حزبی و جناحی، اما به توجه به فضای سیاسی سنگین، برخی مواضع مشترک در حمایت از مردم و حرکت های ضدکودتا را نیز از خود نشان دادند. در عین حال مطبوعات منتخب ترکیه بیش از مطبوعات منتخب ایران به تحلیل رویداد توجه نشان دادند. این تفاوت می تواند ریشه در تنوع دیدگاه های رسانه های ترکیه در مقایسه با ایران و نیز حضور رسانه های جدید داشته باشد که اطلاع رسانی در لحظه رویداد را بر عهده داشتند.
بازتاب اقدامات هیدروپلیتیک کشورهای بالادستی حوضه دجله و فرات بر امنیت ج. ا. ایران: نمونه پژوهی پروژه گاپ در ترکیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رود های بین المللی در قالب مرز یا گذر از مرزهای ملی، بخش مهمی از روابط بین الملل را به خود معطوف داشته اند. به ویژه اینکه، نزدیک به نیمی از جمعیت جهان در داخل حوضه این رودها، و بیش از۹۰ درصد در درون کشورهای دارنده این حوضه ها، سکنا دارند. وضعیتی که با ایجاد رابطه انکارناپذیر وابستگی متقابل، منابع آب را به یک مسئله حیاتی برای این کشورها مبدل کرده است. خاورمیانه نمونه ایی از چنین مناطق است که با قرارگیری در کمربند خشک جهان، علی رغم داشتن 5 در صد از جمعیت جهان، تنها 1 درصد از آب های شیرین قابل دسترس را در اختیار دارد. در این میان، موقعیت رودهای دجله و فرات به گونه ای است که کمترین سازگاری را با مرزهای ملی و یا با ملاحظات سیاسی و استراتژی کشورهای منطقه دارد. سرچشمه های دجله و فرات در ترکیه قرار دارند و مقامات ترک ظاهراً بر این باورندکه آنها مالک این منابع هستند. در این باره پروژه ایی به نام «گاپ» یا «آناتولی» در قالب ساخت بیش از 22 سد و 19 طرح برقابی و توسعه سیستم کشاورزی در حوضه های دجله و فرات تا سال 2023 در دستور کار دولت ترکیه قرار گرفته است، که بازتاب آن در قالب تهدید امنیت زیست محیطی و آبی کشورهای پایین دست (عراق، سوریه و ایران) نمود یافته است. بر این اساس، پژوهش حاضر با این فرض که رویکرد هیدروپلیتیک کشور ترکیه (بر بنیاد پروژه گاپ) در شکل تهدید امنیت زیست محیطی در نواحی غرب و جنوب غرب ایران نمود یافته و تشدید خواهد شد، به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ایی صورت پذیرفته است. نتایج نشان داد که پیامدهای ناشی از اقدامات هیدروپلیتیک ترکیه، محدود به تهدیدات امنیت زیست محیطی جنوب غرب ایران نشده، دیگر ابعاد امنیت، در حوزه های انسانی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی را نیز در بر می گیرد.
نقش آب در سیاست های منطقه ای ترکیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی ناجا سال ۷ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲۵
99 - 132
حوزه های تخصصی:
هر رفتاری از سوی هر دولتی در روابط بین الملل که در سیاست خارجی آن کشور تبلور می یابد، حامل پیام ها، انگاره ها و معانی خاصی است که محصول شرایط محیطی داخل و خارج از آن کشور می باشد. در این میان، ترکیه با حاکمیت حزب عدالت و توسعه از سال 2003 همواره در تلاش بوده است تا نفوذ و قدرت منطقه ای خود را در مناطق پیرامونی، به ویژه خاورمیانه، افزایش دهد. در همین راستا، پیرو تحولات سال 2011 و خیزش های مردمی کشور های عربی منطقه، در چارچوب دکترین عمق استراتژیک داوود اوغلو؛ آنکارا سعی کرده است تا با ابزار های متعددی اقدام به ارتقای جایگاه خود در خاورمیانه نماید. عنصر آب و هیدروپلیتیک، طی دو دهه گذشته، در کنار دیگر ابزار های ترکیه نظیر (ایدئولوژی اخوانی، قدرت نظامی، هاب انرژی، ترانزیت) به یکی از ابزار های مهم، تأثیرگذار و راهبردی در مسائل داخلی و سیاست خارجی این کشور تبدیل شده است؛ بر همین اساس، در این مقاله سعی شده است تا با استفاده از روش توصیفی تحلیلی به این سوال پاسخ داده شود که آب چه نقشی در سیاست های منطقه ای ترکیه در خاورمیانه ایفا می کند؟ فرضیه پژوهش بر این نکته تأکید دارد که ترکیه طی دو دهه گذشته با استفاده از موقعیت هیدروهژمونی خود در هیدروپلیتیک خاورمیانه سعی کرده است تا از آب در راستای افزایش اقتدار سیاسی داخلی خود (افزایش مشروعیت، امنیت غذایی، امنیت انرژی) از یک سو و همچنین، استفاده از آن به عنوان دارایی(Asset)، ابزار و همچنین، سلاح راهبردی در سیاست های خارجی خود در خاورمیانه از سوی دیگر، در راستای تبدیل شدن به هژمون منطقه ای در منطقه بهره گیری نماید. بنابراین، برخی از موارد استفاده از آب به عنوان سلاح از سوی رهبران ترکیه، صرف نظر از به مخاطره انداختن امنیت زیست محیطی کشور های منطقه مانند دشت مغان در شمال غربی ایران، ابعاد امنیتی حادی را در پی خواهد داشت؛ به شکلی که امکان وابسته شدن سیاست های داخلی و منطقه ای بغداد به آنکارا، دور از ذهن نخواهد بود؛ چنانچه در بررسی بحران سوریه، می توان یکی از عوامل مهم بی ثباتی این کشور را عدم دسترسی قشر روستایی به منابع آبی دانست.
عوامل سیاسی مؤثر بر تدوین راهبرد دفاعی جمهوری اسلامی ایران در قبال ترکیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی ارتش سال ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷
95 - 112
حوزه های تخصصی:
ایران و ترکیه به عنوان دو کشور مهم خاورمیانه ، 499 کیلومتر مرز مشترک دارند و حدود چهار قرن است که مرزهای ایران و ترکیه مرزهای صلح و دوستی بوده و درگیری مهمی در میان آنها رخ نداده است، و به جهات مختلف می توان گفت ترکیه مهم ترین همسایه ایران بوده و به لحاظ ژئواستراتژیک از موقعیت برجسته ای در اتصال آسیا - اروپا برخوردار می باشد، در این پژوهش با هدف تعیین « عوامل سیاسی موثر بر مؤثر بر تدوین راهبرد دفاعی ج.ا.ادر قبال ترکیه» با بهره گیری از روش توصیفی، تحلیلی و به صورت کاربردی پس از انجام مطالعات نظری و محیط شناسی ژئوپلیتیکی، با استفاده از نظر خبرگان پرسشنامه ای تنظیم و بین افراد خبره و صاحب نظر مرتبط با موضوع در قالب جامعه آماری52 نفری توزیع و سپس نظر آنان نیز جمع آوری شده است و عوامل سیاسی مرتبط و موثر بر تدوین راهبرد دفاعی ج.ا.ادر قبال ترکیه تعیین و با استفاده از تکنیک ها و روش های آماری نسبت به تجزیه و تحلیل داده ها اقدام و نتیجه تحقیق، 12 عامل سیاسی شناسایی گردید.
بررسی تاثیرات دیپلماسی اقتصادی در امنیت مرزی ایران و ترکیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و بانکداری اسلامی دوره ۹ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۳
265 - 288
حوزه های تخصصی:
امنیت در واقع تلاش برای مقابله و مقاومت در برابر تهدید های خارجی و رفع و کاهش آسیب های داخلی و ایجاد شرایط مناسب و مطلوب برای بارور شدن قابلیت ها، تامین آرمان ها و ارزش های مطلوب جامعه انسانی و ارتقا کیفیت و سطح زندگی انسان هاست و مرز منعکس کننده قلمرو حاکمیت سیاسی یک دولت بوده و مطابق قواعدی خاص در مقابل حرکت انسان، انتقال کالا، اشراف کار می باشد. امنیت و ضرورت ایجاد آن از اصول بسیاری است که در کلیه ی جوامع و مکاتب بر آن تاکید شده است. در واقع امروزه، به علت ماهیت فضایی روابط بین دولت ها فامنیت و بقای ملی دولت ها تحت تاثیر نوع فضای سیاسی مسلط بر فضای پیرامونی، منطقه ای و جهانی است که بیشتر جنبه ی امنیتی به خود گرفته است و بازیگران متعدد و زیادی نیز به طور همزمان در روابط بین المللی به ایفای نقش می پردازند این تعدد و زیادی عوامل و بازیگران بین المللی موجب پیچیدگی روابط بین المللی می شود و نظام بین المللی بر خلاف جامعه داخلی فاقد حکومت و اقتدار مرکزی است. نبود حکومت و اقتدار مرکزی بدان معناست که در سیاست بین المللی نظم سلسله مراتبی و ناظمی وجود ندارد که روابط بین کشور ها را تنظیم کند، که نظریه ها و تحلیل گران سیاست بین المللی را سرشار از منازعه و جنگ بدانند که در آن جایی برای همکاری، همگرایی و کارکرد رژیم های بین المللی نیست، به ویژه آن ها همکاری بین واحد های ملی و کشورها را نا ممکن یا دست کم بسیار سخت و دشوار نموده است اما همگرایی منطقه ای، متضمن وجود و ایجاد ساختار ها، نهاد ها و ترتیبات منطقه ای بین حکومتی یا فوق ملی است. که هماهنگی رفتار و سیاست های کشورهای عضو در حوزه های موضوعی مختلف می پردازند و همگرایی منطقه ای را می توان در مسائل اقتصادی، سیاسی، امنیتی، فرهنگی و اجتماعی بررسی نمود.
سیاست قدرت هوشمند (نرم و سخت) روسیه در سوریه، با تأکید بر مقابله با ترکیه 2023-2011(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
9 - 34
حوزه های تخصصی:
بحران داخلی سوریه در سال 2011 آغاز شد ولی با مداخله بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای به یکی پیچیده ترین بحران های بین المللی تبدیل شد. روسیه و آمریکا از بازیگران فرامنطقه ای و ترکیه، ایران، عربستان از بازیگران منطقه ای در این بحران می باشند که با استفاده از قدرت نرم و سخت تلاش داشتند تا در حفظ یا سقوط رژیم بشار اسد موفق عمل کنند. تقابل روسیه و ترکیه در بحران سوریه و برتری موضع روسیه در حفظ رژیم بشار اسد هدف این پژوهش است بنابراین در این مقاله، تلاش خواهد شد تا به ترکیب راهبردی و هوشمندانه قدرت نرم و سخت (قدرت هوشمند) روسیه در برابر ترکیه با محوریت بحران سوریه پرداخته شود. سؤال اصلی این است که چگونه روسیه در بحران سوریه از قدرت هوشمند در برابر مداخله ترکیه (2023-2011) استفاده کرده است؟ برای بررسی موضوع در چارچوب دیدگاه قدرت هوشمند از منظر جوزف نای به قدرت نرم روسیه در ابعاد فرهنگ، ارزش و سیاست خارجی و قدرت سخت در بعد نظامی و اقتصادی پرداخته شده است. یافته های این تحقیق نشان می دهد که در میدان سوریه قدرت هوشمند روسیه با تأکید بیشتر بر قدرت نرم برای مهار ترکیه به کار گرفته شده است و مهم ترین دستاورد روسیه از به کارگیری قدرت هوشمند، بدون درگیر شدن جدی نظامی با ترکیه، حفظ رژیم بشار اسد، جلوگیری از اقدام نظامی گسترده ترکیه علیه سوریه، به دست گرفتن ابتکار مذاکرات صلح و کسب برتری استراتژیک با بستن قراردادهای نظامی و اقتصادی بوده است.
واکاوی مکانیسم های قدرت نرم ترکیه (دوره حاکمیت حزب عدالت و توسعه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال ۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۶
135 - 171
حوزه های تخصصی:
امروزه، تحلیلگران سیاسی معتقدند مفهوم «قدرت هوشمند» درنتیجه تلفیق «قدرت نرم-قدرت سخت» ظاهر شده است. مطالعه موردی پژوهش حاضر، در تأیید این مدعا است؛ به این معنا که کشور ترکیه، طی دو دهه اخیر، جهت پیشبرد اهداف و تحقق منافع، به صورت تلفیقی از مکانیسم های قدرت نرم و سخت نظیر آژانس همکاری و هماهنگی ترکیه، سازمان هماهنگ کننده دیپلماسی عمومی، موسسه «یونس امره»، سازمان رادیو و تلویزیون دولتی ترکیه، خبرگزاری آناتولی، سازمان ترک های خارج از کشور و جوامع خویشاوند، سازمان بین المللی فرهنگ ترک، هلال احمر ترکیه، سازمان دیانت، بنیاد معارف ترکیه و... بهره برداری کرده است. مع هذا، به نظر می رسد با توجه تحولات و معادلات داخلی، منطقه ای و بین المللی و ماهیت سیاست داخلی و خارجی دو دهه اخیر کشور ترکیه، وزن و اهمیت مکانیسم های قدرت نرم بیشتر بوده است. (یافته) چارچوب نظری پژوهش حاضر مبتنی بر تئوری «قدرت نرم» است (چارچوب نظری) و به لحاظ روش شناسانه، از روش «ردیابی فرآیند» از زیرمجموعه های تحلیل درون موردی استفاده شده است (روش).
حضور ترکیه در آسیای مرکزی و پیامدهای آن برای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با استقلال کشورهای آسیای مرکزی قدرت های جهانی و منطقه ای، از جمله ترکیه و ایران تلاش بسیاری برای حضور در منطقه انجام داده اند، که با توجه به روابط پیچیده و رقابت تاریخی دو کشور، تلاش هریک نمی تواند بدون تاثیر بر دیگری باشد. پرسشی که در این پژوهش مطرح شده این است که حضور ترکیه در آسیای مرکزی چه پیامد های برای ایران دارد؟ در این نوشتار پس از بررسی پیشینه پژوهش، تلاش کردیم با استفاده ازخوانش های نوین ژئوپلیتیک به عنوان مبانی نظری و روش روندپژوهی پرسش خود را پاسخ دهیم. بر این اساس فرضیه ای را در نظر گرفتیم که بر پایه آن حضور ترکیه در آسیای مرکزی به حذف ایران از راه گذرهای کالا و انرژی منطقه و همچنین تهدید یکپارچگی سرزمینی ایران به دلیل گسترش پان ترک گرایی می شود. در همین زمینه پس از بررسی حضور ترکیه در منطقه در سه دهه گذشته، پیامدهای حضور این کشور بر ایران را در هر سه حوزه اقتصادی ، سیاسی – نظامی و فرهنگی بررسی کرده و بر اساس آن نتیجه گرفتیم که در حوزه اقتصادی و سیاسی- نظامی، پیامد حضور ترکیه برای ایران، شامل حذف این کشور از طرح های انتقال کالا و انرژی آینده و همچنین فرسایش ژئوپلیتیک ایران است. در حوزه فرهنگی نیز گسترش پان ترک گرایی به دنبال حضور ترکیه در منطقه، می تواند علاوه بر تهدید یکپارچگی سرزمینی ایران، سبب دوری کشورهای منطقه از ایران شود.
منافع ملی جمهوری اسلامی ایران متأثر از سیاست خارجی ترکیه
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۵
31 - 48
حوزه های تخصصی:
منافع ملی مجموعه شرایط و امکانات پویایی است که تحقق نیازهای امنیتی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را میسر می سازد. این شرایط و امکانات خود ملهم از وضع ژئوپلیتیکی، ساختار اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و ویژگی های فرهنگی و تاریخی یک جامعه و بالاخره جایگاه آن درصحنه سیاست بین الملل است. دراوج دوران جنگ سرد، ترکیه هویت سیاسی خود را به عنوان جزئی از بلوک غرب ودرتقابل با اتحاد جماهیر شوروی تعریف می کرد اما با فروپاشی نظام دو قطبی، معادلات امنیتی حاکم بر دنیا چه در سطح منطقه ای و چه در عرصه جهانی دچار تغییر و تحول اساسی گردید. از این رو همکاری و رقابت میان بازیگران اصلی در منطقه غرب آسیا،از جمله ایران وترکیه دچار برخی از تغییرات شکلی و محتوایی شد. این تحقیق در تلاش است تا به این سوال پاسخ دهد که منافع ملی جمهوری اسلامی ایران متأثر از سیاست خارجی ترکیه چگونه است؟ تحقیق از نوع توصیفی –تحلیلی وبا روش موردی زمینه ای ورویکرد آمیخته تهیه شده است. حجم نمونه این پژوهش براساس نظر 5 نفر از نخبگان و صاحب نظران این حوزه، 30 نفر در نظر گرفته گردید که به صورت هدفمند انتخاب شده است. با بررسی پیشینه، مطالعه اسناد و مدارک و انجام مصاحبه های هدفمند، و پس از بررسی تحولات منطقه ای و جهانی، رویکرد سیاست خارجه ترکیه در قالب ماتریسی احصا و منافع ملی جمهوری اسلامی ایران از قبال آن احصا شد. نتایج به دست آمده مبین این مطلب است که منافع منطقه ای ج.ا.ا ومحور مقاومت بیشترین تاثیر پذیری واستقلال و تمامیت ارزی کمترین تاثیر پذیری را داشته است.
تحول فرهنگ سیاسی و الگوی مشارکت زنان در جامعه ترکیه (2000-2020)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
514 - 489
حوزه های تخصصی:
جایگاه زنان تقریباً از گذشته دور مورد مناقشه بوده است و حتی امروز هم با وجود پیشرفت های چشمگیر حقوق بشری و فرهنگی، در موارد متعددی مشکلات زنان، از مسائل اصلی به شمار می رود. کشور ترکیه هم در ادوار مختلف دستخوش تغییرات سیاسی- اجتماعی ای بوده که در آن مسئله زنان و جایگاه آنان در اجتماع نیز تحت تأثیر این تغییرات بوده و جایگاهشان در جامعه همواره فراز و فرودهایی داشته است. پژوهش حاضر به تحولاتی می پردازد که در سمت گیری شناختی، عاطفی و ارزشی زنان در تاریخ معاصر ترکیه رخ داده و موجب گذار تدریجی از یک فرهنگ سیاسی محدوداندیشانه و پیرومنشانه به یک فرهنگ سیاسی مشارکت جویانه در جامعه کنونی ترکیه شده است. نیل به این هدف به کمک چارچوب نظریه فرهنگ سیاسی آلموند و وربا و روش توصیفی- تحلیلی محقق شده است. به نظر می رسد با تغییر ترکیب نخبگان قدرت و آغاز فرایندهای نوسازانه در جامعه ترکیه از دهه 1930 و به ویژه سال های 1980 به بعد، به تدریج سمت گیری های شناختی، عاطفی و ارزشیابانه نسبت به جامعه زنان تغییر کرد و راه برای مشارکت بیشتر زنان در امور عمومی و تخصصی گشوده شد. با وجود این، ترکیه از نظر اجرای تعهدات ملی و بین المللی خود در زمینه برابری جنسیتی در سیاست، همچنان با چالش هایی مهم روبه روست و خشونت مبتنی بر جنسیت نیز یک نگرانی اساسی است.
ارزیابی ظرفیت های سیاسی ترکیه برای تحقق تمدن نوین اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات سیاسی تمدن نوین اسلامی سال ۴ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷
187 - 213
حوزه های تخصصی:
کشور ترکیه، با تکیه بر میراث تمدنی امپراتوری عثمانی، ازجمله کشورهایی است که داعیه ایجاد تمدن اسلامی از طریق احیای نظام سیاسی خلافت را در سر دارد. با رشد اسلام گرایی در ترکیه در دهه های اخیر، رهبران و اندیشمندان سیاسی آن تلاش کرده اند تا الگوی تمدنی خود را بیش از گذشته تئوریزه نمایند. در این میان، نجم الدین اربکان و طیب اردوغان، رهبران اسلام گرایی سیاسی، و سعید نورسی و فتح الله گولن، رهبران اسلام گرایی اجتماعی، در تحولات سیاسی-اجتماعی ترکیه نقش بسزایی داشته اند. در این نوشتار تلاش شده تا با رویکردی حداکثری، ظرفیت های سیاسی ترکیه برای تحقق تمدن جدید اسلامی در سه حوزه دولت (تجربه دولت های اربکان و اردوغان)، جنبش های سیاسی-اجتماعی (تجربه فعالیت های نورسی و گولن) و احزاب سیاسی (تجربه حزب رفاه و حزب عدالت و توسعه) سنجیده شود. نتیجه پژوهش، این باور را ایجاد می کند که ترکیه از سویی، اگر بتواند ادعای خود مبنی بر جمع میان اسلام و دموکراسی را تحقق بخشد و از سوی دیگر، اگر بتواند میان دو مطلوب متضاد خود، یعنی احیای خلافت اسلامی و عضویت در اتحادیه اروپا، جمع کند، تجربه ای سرشار و موفق را در مسیر نیل به تمدن جدید اسلامی به وجود آورده است. شواهد زیادی وجود دارد که تحقق این دو اگر، تقریباً ناممکن است و بر این اساس، ظرفیت های سیاسی ترکیه برای تحقق تمدن جدید اسلامی بسیار اندک خواهد بود.
جایگاه ترکیه در سیاست امنیت ملی روسیه: تهدید ژئوپلیتیک و شریک راهبردی
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر بنا به اقتضای تحولات منطقه ای در حوزه اوراسیایی و خاورمیانه و به ویژه پس از بهار عربی از 2010 تعاملات روسیه و ترکیه افزایش یافته و روابط دو کشور از همکاری گسترده تا مرز قطع روابط پیش رفته است. مساله اصلی در این رابطه آن است که سطح منطقه ای تعاملات دو کشور بیش از هر دوره دیگری اهمیت یافته و ترکیه را به یکی از مهم ترین مسائل سیاست خارجی و امنیتی روسیه تبدیل کرده است. این مقاله بر آن است که به این سوال پاسخ می دهد که ترکیه در سیاست امنیت ملی روسیه چه جایگاهی دارد؟ فرضیه ای که ارائه شده آن است که ترکیه به دلیل داشتن موقعیت ژئوپلتیکی ویژه در صادرات منابع انرژی روسیه، عضویت در ناتو و نفوذ در منطقه قفقاز و نیز محدود سازی نفوذ منطقه ای روسیه در خاورمیانه، تهدیدی بالقوه برای امنیت ملی فدراسیون روسیه محسوب می شود که در عین تهدید زایی، امکان ها و فرصت های مهمی را نیز برای روسیه به عنوان یک شریک راهبردی دارد و همین موضوع ضامن تداوم روابط دو کشور بوده است. برای بررسی این فرضیه از روش تحلیل کیفی متغیرها و سنجش رابطه منطقی آنها از طریق داده های برگرفته از کتب، مقالات و گزارش های مراکز معتبر پژوهشی به ویژه در روسیه بهره گرفته شده است. مبنای نظری این مباحث واقع نگری تهاجمی ست و دستاورد مقاله آن است که درک درست از جایگاه ترکیه در سیاست امنیتی و روسیه امکان ها و محدودیت های روابط منطقه ای ایران و روسیه را به روشنی نشان داده است.
مطالعه تطبیقی فرآیند مدرنیزاسیون در ایران و ترکیه: دوره آتاترک و رضاشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۴۶)
221 - 247
حوزه های تخصصی:
دو کشور همسایه ایران و ترکیه از نظر تاریخی و سیاسی تقریبا در یک دوره ی زمانی یکسان شاهد تحولات قابل توجهی بوده اند. رضاشاه و آتاترک بعد از به قدرت رسیدن و با توجه به شرایط داخلی و خارجی کشورشان درصدد اقدامات اصلاحی خود بر مبنای غربی سازی و به نوعی عرفی سازی برآمدند. وجوه تشابه و تفاوت جامعه ی هر دو کشور و نحوه تعامل و مخالفت نیروها و طبقات مختلف اجتماعی در آن ها سرنوشت دیگرگونه ای را رقم زده است. هر دو رهبر سیاسی قصد داشتند تا در فرآیندی دستوری و آمرانه مردم را به سوی مدرنیزاسیون سوق دهند. مقایسه و مطالعه ی تطبیقی اقدامات مدرنیزاسیون رضاشاه و آتاتورک وجود شباهت های بسیاری را آشکار می کند اما با توجه به این وجوه مشابه از نظر رویکرد نظری، ما شاهد نتیجه و برآبند متفاوتی هستیم. مقاله ی حاضر درصدد مقایسه ی فرآیند مدرنیزاسیون در ایران و ترکیه از منظر نظریه ی مدرنیزاسیون آمرانه یا نوسازی از بالا است. لذا این مقاله درصدد پاسخ به این پرسش است که؛ چرا با وجود شباهت های فراوان، سرنوشت مدرنیزاسیون در دوران رضاشاه پهلوی متفاوت تر از دوران مصطفی کمال آتاترک بود؟. یافته های این نوشتار حاکی از آن است که تفاوت کارکرد نهاد دین و رابطه ی آن با حکومت در کنار عوامل دیگر، موجبات عدم کامیابی مدرنیزاسیون در دوران رضاشاه پهلوی در مقایسه با مدرنیزاسیون در دوران مصطفی کمال آتاترک بوده است. در این مقاله از روش « تطبیقی- تاریخی» بهره می گیریم.
نقش حکومت در اشاعه فرهنگی در ترکیه دوره مصطفی کمال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ و فرهنگ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱۲
99 - 125
حوزه های تخصصی:
تأثیرپذیری فرهنگ ها امر طبیعی و تا حدودی غیرقابل اجتناب است و معمولاً فرایندی است که از طریق هم جواری و گسترش ارتباطات رخ می دهد. چنانچه در جهان اسلام معاصر ازجمله در ترکیه عثمانی به وضوح می توان گسترش فرهنگ غربی را در این فرایند مشاهده نمود. با روی کار آمدن کمال آتاترک (1881-1938م) در ترکیه با پدیده ای مواجهیم که خود حکومت با برنامه و دستور درصدد تسریع اشاعه فرهنگی است و می توان از آن به اشاعه دستوری یاد نمود. پدیده اشاعه دستوری هرچند کم وبیش در تمام قلمرو جهان اسلام مشاهده می شود، اما پیشتاز این امر ترکیه زمان کمال آتاترک است که به صورت گسترده تمامی عرصه های فرهنگ سنتی - اسلامی در این زمان دستخوش تحول اساسی شد. وی توانست به خصوص در عرصه آموزش جدید، ادبیات، هنر و ارتباطات تغییر نسبتا جدی را ایجاد نماید که در این نوشتار با روش توصیفی - تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته است. برخلاف جاهای دیگر که برنامه اشاعه دستوری با شکست مواجه شد، در ترکیه به علت هم جواری با غرب و زمینه های سیاسی موجود به موفقیت نسبی انجامید. تلاش های مصطفی کمال در این عرصه هرچند در موارد بسیاری مثبت و همگام با اقتضائات زمان بوده است، اما بدان سبب که این امر صرفا تقلیدی بوده و ریشه ازخودبیگانگی می گرفت، آسیب های فرهنگی زیادی نیز به همراه داشت. به همین خاطر نمی توان آن را یک حرکت اصلاحی محض در راستای بهبود فرهنگ جامعه اسلامی قلمداد نمود.
نگاهی به ماجرای تغییر الفبا در ترکیه
منبع:
پژوهش در تاریخ سال ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۳
15 - 31
حوزه های تخصصی:
از اواخر قرن 18م. و پس از آن با ورود امپراتوری عثمانی به عصر تنظیمات، در کنار اجرای اصلاحات در ابعاد مختلف سیاسی، فرهنگی، نظامی و اقتصادی، مباحثات زیادی نیز درباره این اصلاحات انجام شد. از جمله مناقشه برانگیزترین این اصلاحات، مسئله اصلاح یا تغییر الفبا بود که بحث بر سر آن تا اکنون نیز ادامه دارد. پژوهش حاضر با بررسی سیر تغییر الفبا در ترکیه از اواخر عصر عثمانی تا اوایل جمهوریت، به دنبال آن است تا ضمن ارائه تاریخچه این بحث، عوامل مهم و تأثیرگذار تغییر الفبا در ترکیه را مشخص نماید. بر اساس این پژوهش، نخبگان عثمانی از اواسط قرن 19م. به لزوم تغییر الفبا پی برده و همواره مباحثاتی درباره آن در جریان بود. با الغای سلطنت عثمانی و تأسیس جمهموری ترکیه، بحث تغییر الفبا بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته و مشخصاً از سوی رئیس جمهور ترکیه پیگیری شد و در تاریخ 1 نوامبر 1928 با تصویب «قانون درباره قبول و تطبیق حروف ترکی» انقلاب حرف در ترکیه به وقوع پیوست.
"ﺑﺮﮔﯽ ﭘﻨﻬﺎن از تاریخ معاصر" ﻣﺴﺌﻠﻪ ﻗﺸﻘﺎﯾﯽ ﻫﺎ و امور در هم آمیخته
منبع:
مطالعات تاریخ آذربایجان و ترک سال ۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴
173 - 185
حوزه های تخصصی:
قتل و عام 150 هزار قشقایی در زمان اشغال ایران توسط متفقین می توانست ایل قشقایی را از صحنه روزگار محو کند و نام قشقایی را در لابه لای صفحات تاریخ قرار دهد. زمان به سرعت می گذشت، هواپیماهای نظامی پر مواد منفجره بود و قوای مسلح به فرماندهی سپهبد جهانبانی برای محاصره قشقایی ها آماده بودند. لحظه ای درنگ کافی بود تا سرنوشت یکی از طوایف ترک دگرگون شود. جمال حسنو تارای برای جلوگیری از کشتار، به سفیر انگلیس در تهران پیشنهاد می دهد ما قشقایی ها را می توانیم در سرزمین ترکیه اسکان دهیم. اما بنا به دلایلی این پیشنهاد منتفی شده و حمله نظامی در دستور کار قرار میگیرد. سفیر ترکیه بواسطه روابط صمیمی که با سپهبد جهانبانی و برخی مقامات داشت و همچنین متقاعد کردن خسروخان قشقایی جهت سازش با سفیر انگلیس مانع به وقوع پیوستن این فاجعه عظیم شد. سفیر ترکیه در سال 1963 خاطرات خود را تحت عنوان "برگی پنهان از تاریخ معاصر" در روزنامه جمهوریت به رشته تحریر در آورده است. آنچه را که در پیش رو خواهید خواند برگی ناشناخته ای از تاریخ قشقایی و البته شرح مختصر وضیعت سیاسی ایران سال 1943 است.