مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۲۱.
۳۲۲.
۳۲۳.
۳۲۴.
۳۲۵.
۳۲۶.
۳۲۷.
۳۲۸.
۳۲۹.
۳۳۰.
۳۳۱.
۳۳۲.
۳۳۳.
۳۳۴.
۳۳۵.
۳۳۶.
۳۳۷.
۳۳۸.
۳۳۹.
۳۴۰.
ترکیه
منبع:
سیاست جهانی دوره ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۴)
269 - 293
حوزه های تخصصی:
انتخابات ترکیه به پایان رسید و اردوغان در یکصدمین سالگرد تأسیس جمهوری ترکیه مجددا به عنوان رئیس جمهور این کشور انتخاب شد. با توجه به نقش استراتژیک و ژئوپلیتیک این کشور اکنون مسئله این است که چه تغییری در راهبرد سیاست خارجی ترکیه ایجاد خواهد شد. تلاش ترکیه همواره بر این بوده است که با تأکید بر منافع ملی و تکیه بر دو بعد سیاست و اقتصاد جایگاه منطقه ای و بین المللی خود را حفظ کند. ترکیه پس از اجرای سیاست تنش صفر با همسایگان و سیاست مداخله در امور داخلی برخی از همسایگان، در دوره جدید هر چه بیشتر به سمت راهبرد «همه جانبه نگری متعادل و متوازن» در سیاست خارجی خود روی آورده است. بنابراین با نگاهی به گذشته و تجربه حاصل از آن، سعی می کند مبتنی بر واقعگرایی و با دوری از تنش زایی راهبرد سیاست خارجی خود را سامان بخشد. این پژوهش با کاربست روش توصیفی تحلیلی و در قالب چارچوب نظری نوواقعگرایی به دنبال پاسخ به این پرسش است که راهبرد سیاست خارجی ترکیه پس از انتخابات 2023 چیست؟ یافته های پژوهش نشان می دهند که اردوغان پس از کسب مجدد قدرت با اتخاذ رویکردی همه جانبه نگر به دنبال ایجاد توازن در سیاست خارجی و اجرای اهداف بلند مدت خود برای تأمین منافع ملی و ارتقای جایگاه منطقه ای و بین المللی ترکیه است. در نتیجه، اردوغان در دوره جدید به دنبال پیگیری سیاست های پوپولیستی، گسترش روابط با کشورهای همسایه، ترمیم روابط با اتحادیه اروپا، آمریکا و اسرائیل و حفظ تظاهر به بیطرفی در جنگ بین روسیه و اوکراین خواهد بود.
ترکیه و بازدارندگی (موازنه سازی) شبکه ای علیه جمهوری اسلامی ایران
منبع:
مطالعات سیاسی بین النهرین دوره ۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
151-185
حوزه های تخصصی:
ترکیه را می توان یکی از بازیگران مهم منطقه ای به شمار آورد که از سال 2015 «رویکرد تهاجمی» را در سیاست خارجی خود اتخاذ کرده است؛ آنکارا که روزی سیاست «تنش صفر» داوود اوغلو را در پیش گرفته بود، از سال 2010 با عبور از اصل سیاست مزبور، وارد سطوح متعددی از تنش های سیاسی، امنیتی، نظامی در مناطق خاورمیانه و شمال آفریقا و قفقاز شد. در واقع پس از قیام های مردمی و شکل گیری سه جبهه اسلام سیاسی (شیعی) به مرکزیت ایران، اسلام سلفی عربستان و اسلام اخوانی ترکیه رقابت ها برای معرفی خود به عنوان مرجع اسلام میان سه بازیگر تشدید شد. در این پژوهش سعی شده با استفاده از حقایق موجود منطقه و بر اساس روش تحلیلی-توصیفی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و اینترنتی به این سؤال اصلی پاسخ داده شود که ترکیه چگونه از راهبرد بازدارندگی شبکه ای علیه ایران استفاده کرده است؟ در همین راستا فرضیه پژوهش بر این نکته تأکید دارد که رفتار ترکیه پس از تحولات قیام های عربی سال 2010 در راستای ایجاد موازنه قوا از طریق پیوندهای ارتباطی با بازیگران ملی و فراملی در ابعاد سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، ایدئولوژیکی و امنیتی پیش رفته و از سال 2015 سیاست منطقه ای ترکیه، پیرو مداخله روسیه و ایران در سوریه و توافق هسته ای ایران با آمریکا و به تبع آن چرخش موازنه قوا به نفع تهران، به شکل تهاجمی در قالب بازدارندگی شبکه ای علیه جمهوری اسلامی ایران چرخش داشته است.
تاثیر بی ثباتی داخلی بر امنیتی شدن سیاست خارجی ترکیه(2022-2011)
منبع:
مطالعات سیاسی بین النهرین دوره ۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
274-403
حوزه های تخصصی:
به رغم اینکه تا قبل از سال 2011 ترکیه به عنوان یک الگوی موفق سیاسی-اقتصادی در منطقه ظاهر شد و موردتوجه آمریکا و اتحادیه اروپا قرار گرفت، اما در دوره دوم دولت حزب عدالت و توسعه و پس از انقلاب های عربی منطقه، شاهد چرخش و فراز و نشیب هایی در سیاست خارجی این کشور بوده ایم که به امنیتی شدن آن منجر شده است. پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و در چارچوب مفهوم امنیتی شدن مکتب کپنهاگ، به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که علل امنیتی شدن سیاست خارجی ترکیه چیست؟ برای پاسخ به سؤال مذکور، این فرضیه مطرح شده است که بی ثباتی داخلی موجب امنیتی شدن سیاست خارجی ترکیه شده است. با بررسی و تحلیل سیاست های داخلی ترکیه در حوزه اقتصادی-سیاسی مشخص شد که آشفتگی و تنش در سیاست های داخلی که توسط حزب عدالت و توسعه تعقیب می شد، به امنیتی شدن سیاست خارجی ترکیه در سال های پس از 2011 منجر شده است.
فرایندهای تغییر و تحول منطقه ای و تاثیر آن بر رقابت ژئوپلیتیکی ترکیه 2022- 2016 (مدیترانه شرقی، قفقاز جنوبی و بحران اوکراین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۹)
83 - 106
حوزه های تخصصی:
از آنجا که سیستم جهانی به طور فزاینده ای ناپایدار و ترک خورده است، در میانه یک سری از فرآیندهای تغییر و تحول منطقه ای قرار داریم که امکان تغییرات اساسی در نظم سنتی و متعاقب آن در الگوهای رفتاری بازیگران ایجاد کرده است. این فرایندهای تغییر و تحول، منجر به تحولات اساسی در شیوه های سنتی پیگیری منافع و به طورکلی راهبردهای سیاست خارجی بازیگران جهانی و منطقه ای شده است. در این راستا ترکیه به دلیل داشتن موقعیت ژئوپلیتیکی مهم به دنبال تامین منافع خود در سیاست خارجی و دفاعی در اثر فرایندهای تحول منطقه ای به طور هم زمان در بسیاری از جبهه ها از مدیترانه شرقی گرفته تا قفقاز جنوبی و بحران اوکراین به علت شکاف های قدرتی که در جغرافیای مجاور پدید آمده است، در یک رقابت ژئوپلیتیکی مداوم قرار دارد. سؤال پژوهش حاضر این است که فرایندهای تغییر و تحول منطقه ای چه تأثیری بر رقابت های ژئوپلیتیکی ترکیه در مناطق هجوار داشته است؟ فرضیه پژوهش حاضر این است که ترکیه در بازه زمانی 2022-2016 به دلیل تحولات در فرآیند های منطقه ای، با اتخاذ رویکرد رقابتی _مشارکتی و فرصت طلبانه در مناطق مورد بررسی و با تأکید بر اصل خودیاری در چارچوب این فرآیندها به دنبال ائتلاف سازی های منعطف و پویا و شکل دهی به فضای حیاتی و مناطق متحد در راستای هدف کلان تامین منافع، و متوازن سازی روابط با غرب و شرق در روندهای نوپدید سیاست خارجی بوده است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و شیوه گردآوری داده ها کتابخانه ای است. در این راستا از کتاب ها، مقاله ها، اسناد، منابع اینترنتی و اظهارنظرهای مقام های مربوطه برای گردآوری داده ها استفاده شده است.
نقش دیپلماسی اقتصادی و تجاری در ارتقای برند ملی کشورها (مطالعه موردی: چین، ترکیه و قطر)(مقاله علمی وزارت علوم)
تصویر و برند ملی یک کشور در نظام بین الملل و در بین افکار عمومی جهانی ساخته و پرداخته می شود. کشورهای مختلف نیز به دنبال آن هستند که از ابزارهای گوناگون، تصویر الهام بخش و جذابی از خود ارائه کنند. تصویری که افزون بر نمایش قدرت یک ملت، نشان دهنده حوزه نفوذ و کنشگری مؤثر در عرصه بین الملل باشد. دیپلماسی اقتصادی و تجاری حوزه عمل سیاست خارجی است که از توان اقتصادی در سطوح دوجانبه، منطقه ای و بین المللی به منظور تأمین منافع ملی و همچنین برندسازی ملی بهره می گیرد. بدون تردید وظیفه هر دولتی آن است که امکانات لازم برای ارتقای سطح توانمندی و رفاه را برای مردم فراهم کند تا بتواند وجهه ملی کشور را ارتقا دهد. هدف اصلی این پژوهش واکاوی جایگاه و نقش دیپلماسی اقتصادی و تجاری در ارتقای برند ملی کشورهاست. پرسش پژوهش حاضر آن است که کشورهای موفق در حوزه برندسازی ملی از دیپلماسی اقتصادی و تجاری چگونه بهره برده اند؟ روش تحقیق پژوهش مبتنی بر منابع کتابخانه ای، توصیفی- تحلیلی بوده و از مطالعه موردی استفاده کرده است. بر این اساس، سه تجربه موفق چین، ترکیه و قطر در استفاده از راهبردهای دیپلماسی اقتصادی و تجاری به منظور تقویت برند ملی مورد بررسی قرار گرفته اند. گسترش تجارت با کشورهای درحال توسعه، جذب سرمایه گذاری خارجی، تقویت گردشگری، اعطای کمک های توسعه ای، صادرات محصولات فناورانه، مشارکت در سازمان ها و مجامع اقتصادی بین المللی و استفاده از مزیت های رقابتی ویژه هر کشور از اصلی ترین آموخته های تجربه کشورهای منتخب بوده است که می تواند برای ارتقای برند ملی جمهوری اسلامی ایران مورد توجه و دقت قرار گیرد.
بررسی تزاحم منافع ژئوپلیتیکی ایران و ترکیه در آسیای مرکزی و قفقاز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۸
93 - 107
حوزه های تخصصی:
پس از فروپاشی شوروی، عرصه رقابت در آسیای مرکزی و ققفاز برای ایران و ترکیه فراهم شد. خلا ایدئولوژیک ناشی از فروپاشی شوری منجر به آن شد که ترکیه با حمایت غرب، بتواند با استفاده از نظریه عمق استراتژیک، به دنبال راه های نفوذ و اتحاد با کشورهای منطقه باشد. این کشور با کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز اشتراکات تاریخی، فرهنگی و زبانی دارد. در این رابطه ترکیه توانست با تاسیس نهادهای موثر در ترویج اندیشه های پان ترکیستی، ایدئولوژی خود را تبلیغ کند. عرصه رقابت میان ایران و ترکیه در منطقه پیچیده شده و به نظر می رسد دو کشور دچار تزاحم منافع ژئوپلیتیکی در منطقه شده اند. ایدئولوژی ترکیه بر اساس تفکرات سکولار و ایران بر اساس تفکرات امت محوری استوار است. از این رو، تلاقی اندیشه های ایدئولوژیکی در عرصه های مختلف نیز پیش آمده است. لذا پژوهش حاضر به دنبال این پرسش است که «مولفه های تزاحم منافع ژئوپلیتیکی ایران و ترکیه در آسیای مرکزی و قفقاز چیست». پژوهش از نظر ماهیت تلفیقی از روش توصیفی-تحلیلی بوده و از نظر نوع پژوهش کاربردی بشمار می رود. روش جمع آوری اطلاعات نیز اسنادی-کتابخانه ای است. این پژوهش عوامل این تزاحم را با توجه به نظریه عمق استراتژیک عرصه های سیاسی و ایدئولوژیک، ناسیونالیستی، اقتصادی و جنگ قره باغ دانست. نتیجه پژوهش روابط دو کشور ایران و ترکیه در منطقه را بر اساس استراتژی داود اوغلو دانسته و رقابت دو کشور به میزانی جدی و مهم تلقی می گردد که موجب تقابل در سیاست خارجی دو کشور شده است. ایران برای افزایش نفوذ ژئوپلیتیکی خود باید اقدامات خود را در منطقه افزایش داده و در عرصه اقتصادی و با استراتژی قدرت نرم در منطقه فعالیت مضاعفی انجام دهد.
دلایل عدم الحاق ترکیه به اتحادیه اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بدون شک مهم ترین راهبرد کلان جامعه و دولت ترکیه پیوستن به جمع کشورهای اتحادیه روپا است. رسیدن به این آرزو که عده ای آن را ناممکن می شمارند حداقل بیش از چهار دهه است که ذهن سیاست مداران غرب گرای این کشور را به خود مشغول کرده است. ترکیه به علت گرایشات سنتی غرب گرایانه، کسب وجهه بین المللی، و مهم تر از همه تامین منافع اقتصادی بلند مدت، همواره مایل به ورود به اتحادیه اروپا بوده است. این علاقه به حدی است که در تاریخ معاصر ترکیه ( از الغای حکومت عثمانی به این سو ) مهمترین مسئله در تدوین سیاست های کلان داخلی و خارجی این کشور رسیدن به آرزوی دیرینه ی خود مبنی بر پیوستن به اتحادیه اروپا بوده است، روندی که خواه گروه حاکم در ترکیه اسلامگرایان «عدالت و توسعه» باشند یا جریانهای سکولار و لائیک دست راستی چون «مام میهن»، «راه راست» و چه احزاب لائیک و اورتودوکس دست چپی چون حزب «جمهوری خواه خلق» این مهم چندان تفاوتی نکرده است
اما علی رغم امتیازات پیاپی ترکیه به اتحادیه اروپا و نیاز متقابل اروپا به این کشور، شاهد آن هستیم که بسیاری از سران اروپایی با مطرح کردن نقش تمایزات مذهبی ترکیه مسلمان با کلوپ مسیحی اروپا مانع از تحقق این رویا شده اند . این مقاله عواملی نظیر مسئله کردها، دخالت نظامیان در سیاست، نقض حقوق بشر، وضیت نامطوب تر اقتصادی ترکیه نسبت به اتحادیه اروپا،اختلافات ترکیه با ارمنستان و بحران قبرس را به عنوان فرضیه های مکمل در نظر گرفته است. اما فرضیه اصلی که نوشتار فوق به دنبال واکاوی آن است با تمرکز بر تمایزات مذهبی میان ترکیه مسلمان و اتحادیه اروپای مسیحی دورنمای نزدیکی را برای پیوستن آنکارا به این اتحادیه قائل نیست.
باتوجه به فرضیه اصلی این پژوهش مشخص می گردد که این نوشتار باید به ابعاد مختلفی چون سیاست، تاریخ و بویژه ذهنیت منفی اروپاییان نسبت به اسلام بپردازد. لذا پس به همین علت روش آزمون فرضیه اصلی ب راساس رو ش های تاریخی، تحلیلی، اثب اتی و مقایسه ای خ واهد بود. به لحاظ چهارچ وب نظری، ن ظریه سازه انگاری و بوی ژه تاکید این تئوری بر نقش هویت مبنای کار قرار گرفته است.
تبیین پیامدهای ژئوپولیتیک عادی سازی روابط ترکیه ارمنستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با بررسی روابط گذشته و حال ترکیه ارمنستان، روند عادی سازی روابط، و مطالعه مهم ترین عوامل تاثیرگذار در مناسبات بین دو کشور، پیامدهای سیاسی اقتصادی عادی سازی این روابط را در گستره منطقه از دید ژئوپولیتیک تحلیل می کند. نتایج تحقیق نشان می دهد بهبود مناسبات ترکیه با ارمنستان تنها زمانی برای ترکیه مفید خواهد بود که در عادی سازی روابط منافع ملی سایر کشورهای منطقه را لحاظ کند، چون نادیده گرفتن آن موجب از دست رفتن منافع ترکیه در مناسبات با آذربایجان و گرجستان خواهد شد. از دید قدرت های صاحب نفوذ در منطقه نیز پیامدهای احتمالی بهبود روابط ترکیه ارمنستان با پیچیدگی هایی خاص همراه است. در پی بهبود مناسبات ترکیه ارمنستان احتمالاً شاهد نوعی توازن نفوذ بین قدرت های ذی منفعت در منطقه خواهیم بود.
سیاست خارجی نوین ترکیه و تهدیدهای امنیتی فراروی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روابط جمهوری اسلامی ایران با ترکیه از سال 2002 پس از به قدرت رسیدن اسلام گرایان به رهبری حزب عدالت و توسعه وارد مرحله ای جدید شد که از آن به بهار روابط دو کشور یاد می شود. اما به نظر می رسد تحولات اخیر در خاورمیانه روابط دو کشور را با چالش هایی مواجه کرده است. لذا مقاله حاضر تلاش دارد مولفه های تغییر سیاست آنکارا را با توجه به تئوری سازه انگاری تحلیل کند و پیامدهای آن را بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران مورد واکاوی قرار دهد. یافته های پژوهش موید این فرض است که عمده ترین چالش ها در روابط ایران و ترکیه حول سه موضوع متمرکز شده است: تحولات سوریه، جریان موسوم به بیداری اسلامی و استقرار سامانه دفاع موشکی ناتو در خاک ترکیه. عامل سوم بیشترین تاثیر را در روابط دو کشور داشته است، زیرا بر خلاف عوامل پیشین، تهدید مستقیمی علیه امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران محسوب می شود. روش تحقیق در پژوهش حاضر توصیفی تحلیلی همراه با بهره مندی از منابع کتابخانه ای و اینترنتی است.
پیامد های سیاسی- امنیتی افزایش قدرت منطقه ای ترکیه بر منافع ملی جمهوری اسلامی ایران در غرب آسیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق به دنبال آن است که پیامدهای سیاسی- امنیتی افزایش قدرت منطقه ای ترکیه را در حوزه شرق مدیترانه منطقه غرب آسیا[ شامل کشورهای سوریه، لبنان و فلسطین اشغالی] بر منافع ملی جمهوری اسلامی ایران مورد ارزیابی و واکاوی قرار دهد. روش تحقیق این پژوهش توصیفی – تحلیلی است و اطلاعات و داده های کتابخانه ای بر مبنای استدلال علمی مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. سوال اصلی مقاله این است که افزایش قدرت منطقه ای ترکیه چه پیامدهای سیاسی- امنیتی بر منافع ملی جمهوری اسلامی ایران در حوزه شرق مدیترانه دارد؟ نتایج این پژوهش نشان می دهد که قدرت منطقه ای ترکیه در یک دهه گذشته افزایش یافته و در بسیاری از رویداد ها و فرآیند های منطقه ای از منابع لازم برای اعمال قدرت و پیشبرد سیاست ها و برنامه های خود برخوردار شده است. ایفای نقش مدیریتی و دستیابی به مرجعیت منطقه ایی با میزبانی بسیاری از نشست ها و مذاکرات حساس از جمله برنامه هسته ای جمهوری اسلامی ایران، ایفای میانجی گری در مساله به اصطلاح صلح اعراب و اسرائیل و همچنین رویداد ها و انقلاب های مردمی کشورهای منطقه، ارائه مدل حکومتی جایگزین( که مورد حمایت کشورهای غربی نیز می باشد)، ایجاد محور جدید در کنار آمریکا،کشورهای غربی و عربی در مقابل جمهوری اسلامی ایران برای بر هم زدن موازنه استراتژیک در منطقه، تضعیف محور مقاومت اسلامی(مهمترین دستآورد جمهوری اسلامی ایران) با تضعیف سوریه به عنوان بازیگر کانونی این محور، تضعیف عمق استراتژیک جمهوری اسلامی ایران و افزایش تهدیدات نظامی و امنیتی برای آن از سوی رژیم صهیونیستی و حامیان غربی آن، و اتخاذ رویکرد های غرب گرایانه، عملا منافع ملی جمهوری اسلامی ایران را در منطقه به خطر انداخته است. بدیهی است، ادامه چنین روندی کاهش قدرت و کم رنگ شدن نفوذ ایدئولوژیکی جمهوری اسلامی ایران را به دنبال خواهد داشت.
تأثیر تحولات سوریه بر الگوی تعاملی میان ایران و ترکیه؛ الگوی مفهومی و نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایران و ترکیه، دو کشور بزرگ غیرعرب خاورمیانه، روابط گسترده ای در زمینه ها و
سطوح مختلف، بسته به رویکردهای عمده سیاست های داخلی و خارجی دارند. روابط
دو کشور طی روند تاریخی خود فراز و نشیب بسیار داشته است. روی کار آمدن حزب
اسلام گرای عدالت و توسعه در ترکیه در سال 2002 موجب شد دو کشور روابط نسبتا باثباتی را پیش از شروع تحولات سال 2011 در سوریه تجربه کنند. در هر منطقه ای
تحت تأثیر عوامل مختلف، میان بازیگران آن منطقه الگوهای تعاملی مختلفی مانند
دوستی، رقابت و نیز دشمنی شکل می گیرد. ایران و ترکیه رویکردها و منافع متضادی
در تحولات سوریه دارند. این پژوهش با کاربست نظریه مجموعه امنیتی منطقه ای در
پی پاسخگویی به این پرسش است که تحولات سوریه چه تأثیری بر الگوی تعاملی
میان ایران و ترکیه داشته است؟ فرضیه اصلی این پژوهش این است که اگر الگوی
تعاملی را طیفی در نظر بگیریم که یک سر آن دوستی )همبود امنیتی(، میانه آن رقابت
)رژیم امنیتی( و انتهای آن دشمنی )صورت بندی منازعه( باشد، تحولات سوریه باعث
شده است الگوی تعاملی ایران و ترکیه از دوستی رقابت به رقابت دشمنی متمایل
شود. یافته های این تحقیق از بررسی روابط سیاسی، نظامی امنیتی و اقتصادی میان
ایران و ترکیه، بر بستر شاخصه های به دست آمده از بسط الگوهای دوستی و دشمنی،
مؤید فرضیه تحقیق است. نقطه تمرکز زمانی برای دستیابی الگوی تعاملی پیش از
تحولات سوریه بازه زمانی 2010 2002 و تأثیر آن پس از تحولات، بازه 2014 2011
است. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی انجام شده و گردآوری اطلاعات نیز به
روش کتابخانه ای است.
تأثیر ژئوپلیتیک ترکیه بر سیاست خارجی دولت اسلام گرای عدالت و توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه و تسلط بر ساختار قدرت سیاسی، سیاست خارجی
ترکیه در دوران حاکمیت این حزب دچار تحول و دگرگونی درخور توجهی شده است. به
دنبال این تحول و فعال شدن دیپلماسی ترکیه در تمامی مناطق پیرامونی، رهبران این
کشور با الگو قرار دادن دکترین عمق استراتژیک، نقش متفاوتی را در قیاس با دولت های
قبلی برای ترکیه در مسائل منطقه ای و نظام بین الملل تعریف کرده اند. دکترین عمق
استراتژیک به عنوان الگوی نظری سیاست خارجی ترکیه، با محور قرار دادن جغرافیا،
تمدن و تاریخ امپراتوری عثمانی به عنوان عناصر قوام دهنده ژئوپلیتیک این کشور، بستر
جدیدی برای نقش آفرینی رهبران ترکیه در صحنه نظام بین الملل پدید آورده که فعال
شدن ترکیه در معادلات قدرت در سطح منطقه ای و حتی جهانی را اجتناب ناپذیر کرده
است. دولت اردوغان با سیاست خارجی جدید خود با عنوان «نئوعثمانی گرایی » تلاش
می کند جایگاه این کشور را به عنوان یک قدرت مرکز و خرده هژمون منطقه ای ارتقا دهد.
این مقاله تلاش دارد با تکیه بر روش تحلیلی توصیفی به این سؤال پاسخ دهد که
ژئوپلیتیک ترکیه چه تأثیری بر سیاست خارجی دولت اسلام گرای عدالت و توسعه داشته
است؟ یافته های تحقیق نشان می دهد که ژئوپلیتیک ترکیه بر جهت گیری و تدوین
سیاست خارجی دولت عدالت و توسعه در چارچوب عمق استراتژیک تأثیر گذاشته است.
واکاوی عوامل نظامی امنیتی مؤثر بر آینده روابط ایران و ترکیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۳ بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۶
6 - 26
حوزه های تخصصی:
روابط نظامی امنیتی ایران و ترکیه هیچ گاه هم وزن و هم پای روابط اقتصادی، سیاسی و حتی فرهنگی میان دو کشور نبوده است. اما تحولات سال های اخیر در ارتش ترکیه، کودتای نافرجام در ترکیه و پشتیبانی ایران از دولت ترکیه، به همراه دیپلماسی فعال دفاعی ایران باعث شده است تا روند همکاری های نظامی اندکی تغییر کند. با توجه به اینکه آهنگ پرشتاب تغییرات روابط میان کشورها و عدم نگرش و درک درست از آینده روابط، موجب قرارگرفتن در جایگاه واکنش خواهد بود و نه کنش؛ پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این پرسش است که کدام عوامل نظامی امنیتی بر آینده روابط ایران و ترکیه در افق 10 ساله تأثیرگذارند؟ این پژوهش به لحاظ ماهیت از نوع اکتشافی، از حیث هدف کاربردی است. در این پژوهش متغیرهای نظامی امنیتی مؤثر بر آینده روابط دو کشور شناسایی شده، سپس بر اساس نظرات خبرگان، عوامل اثرگذار بر روابط ایران و ترکیه مشخص شده و اهمیت و عدم قطعیت آنها معین گردید. همکاری نظامی ترکیه با امریکا، همکاری نظامی ترکیه با رژیم صهیونیستی، همکاری و اختلاف در بحران امنیتی سوریه و رقابت ایران و ترکیه در ترتیبات امنیتی قفقاز عوامل کلیدی نظامی مؤثر بر آینده روابط ایران و ترکیه هستند.
ترتیبات امنیتی جدید در خلیج فارس با تمرکز بر سیاست های راهبردی ترکیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۰
165 - 188
حوزه های تخصصی:
امروزه نظم بین الملل تحولات مهمی را در سطح کلان و مناطق پشت سر می گذارد. ورود نظم بین الملل به دوران گذار پسا آمریکایی و پویای های محیطی در سطح مناطق عدم قطعیت های اساسی را با خود به همراه دارد که الهام بخش تغییر نقش بسیاری از کنشگران در سطح مناطق و به طور خاص منطقه خلیج فارس بوده است. از جمله مهم ترین این کنشگران می توان به ترکیه اشاره کرد. این مقاله به بررسی کشور ترکیه به عنوان یک بازیگر جدیدالورود در مباحث امنیتی خلیج فارس می پردازد. سوالی که در اینجا مطرح می شود این است که چرا حزب عدالت و توسعه به رهبری اردوغان خواهان ایفای نقش امنیتی گسترده ای در خلیح فارس می باشد؟ فرضیه ای که در پاسخ به این سوال مطرح می شود بدین گونه است که: نزدیکی جغرافیایی، سیاست خارجی مستقل، ظهور صنایع دفاعی رو به جلو و تمایل به اشتراک فناوری دفاعی و شهرت حزب عدالت و توسعه به عنوان یک شریک قابل اعتماد، متعهد، معتبر و توانمند در دهه گذشته در عرصه های مختلف ژئوپلیتیکی مانند شمال آفریقا، شام و قفقاز جنوبی باعث شده است ترکیه خود را به عنوان یک بازیگر جدید امنیتی در منطقه خلیح فارس تلقی کند. همچنین پاسخ به این سوال ها به روش تبیینی و تحلیلی یک چشم انداز جامع و در عین حال دقیق از نقش بالقوه امنیتی ترکیه را ارائه می دهد و همچنین زمینه استدلال سیستماتیک را که آرزوها، اراده و ظرفیت آنکارا را برای ایفای چنین نقشی ارزیابی می کند، توضیح می دهد.
تبیین ابعاد مؤلفه های امنیتی طرح گاپ ترکیه از منظر مکتب کپنهاگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه خاورمیانه از یک سو شاهد جابه جایی نسبی منبع قدرت از نفت به آب و از سوی دیگر، سوءمدیریت حکمرانی بین حوضه ای آن است. این مسئله در کنار کم یابی این منبع و تغییرات اقلیمی جهانی سبب شده است ترکیه با اجرای کلان پروژه گاپ از کنترل خود بر منابع آبی برای به نتیجه رساندن سیاست های توسعه طلبانه خود در منطقه به ویژه کشورهای منتفع از آب دجله و فرات، به عنوان ابزار فشار بهره برداری کند. همچنین هم زمان به درخواست های مکرر همسایگان (ایران، سوریه و عراق) مبنی بر حقابه بی اعتنا است. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و منابع کتابخانه ای و رسانه ای به دنبال پاسخ به این پرسش است چگونه طرح گاپ ترکیه موجب ایجاد بحران در خاورمیانه به ویژه کشورهای پایین دست این طرح خواهد شد؟ براساس مکتب کپنهاگ، یافته ها نشان می دهد اجرای طرح گاپ منجر به وابستگی سیاسی کشورهای پایین دست به ترکیه و آسیب ها و پیامدهای گسترده در این کشورها با عنوان تهدیدات پنجگانه امنیت (زیست محیطی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و نظامی) می شود و این پیامدهای مخرب با نگاه ایدئولوژیک ترکیه و تبدیل آب به منبع اعمال قدرت همچون نفت، محقق می شود.
مطالعه تطبیقی برنامه درسی دوره کارشناسی رشته روزنامه نگاری در ایران و ترکیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۲شماره ۶۴
239 - 265
حوزه های تخصصی:
تحقیق پیش رو، مطالعه ای تطبیقی روی برنامه های درسی دوره کارشناسی رشته روزنامه نگاری در دو کشور ایران و ترکیه است. دو کشوری که از نظر تحولات تاریخی، اشتراکات فرهنگی، اجتماعی، آموزشی و جمعیتی در جغرافیای خاورمیانه و بین کشورهای اسلامی مشابهت های بیشتری دارند. از این منظر با کاربرد راهبرد پژوهش کیفی و از نوع ماتریس مضمون، محتوای برنامه های درسی دوره کارشناسی رشته روزنامه نگاری در دو دانشگاه علامه طباطبائی و استانبول با استفاده از روش نمونه گیری قضاوتیِ هدفمند و کاربرد تکنیک تحلیل مضمون تحلیل و مقایسه شدند. درضمن، به منظور اعتبارسنجی (قابلیت اطمینان و باورپذیری) یافته های کیفی تحقیق برساخته شده از روش ممیزی و جهت پایایی سنجی از قابلیت تکرارپذیری و تیز قابلیت انتقال یا تعمیم پذیری استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که برنامه درسی دوره کارشناسی رشته روزنامه نگاری این دو دانشگاه هم در بخش شناسنامه کلی و هم در بخش برنامه درسی از وجوه اشتراک و افتراق برخوردارند. ازجمله در ابعاد هدف، ضرورت و نظام واحدی در این دو دانشگاه مشابهت وجود دارد، ولی از نظر تعداد و موضوع واحدهای درسی، دورنمای رشته، سطح مهارت و دانش و فرصت های شغلی تمایز بیشتری مشاهده می شود.
زمینه ها و عللِ تطویل منازعات قومی: بررسی موردی مسأله کرد در ترکیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی سال ۲۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۲)
85 - 102
حوزه های تخصصی:
برخی منازعات قومی علی رغم فراز و نشیب های طولانی مدت تداوم می یابد و با عدم غلبه یک طرف بر دیگری یا نرسیدن به توافق، به نظر لاینحل می رسند. ظاهراً منازعه قومی کردی/ پ.ک.ک در ترکیه از این نمونه هاست. در این مقاله پس از بررسی نظریات مهم توضیح دهنده بروز منازعات قومی و نظریه تطویل پیتر کلمن، مدل ساده ای طرح می شود که بیان می کند چگونه نارضایتی های ناشی از زمینه های داخلی می تواند توسط نخبگان قومی، چارچوب بندی شده و ابرازشود. در ادامه با مطالعه موردی پ.ک.ک استدلال می شود که این گروه از داخل جریان های چپ ترکیه سربرآورده و در مطالبات خویش، علاوه بر عقب ماندگی، حقوق قومی/ ملی و استقلال کردستان را نیز مطرح می ساخت. در عمل، مباررات مسلحانه در مناطق جنوب شرق ترکیه، خونریزی و خشم، تخلیه هزاران روستا و انتقال اهالی به شهرهای بزرگ، برقراری حالت فوق العاده و تشکیل مارپیچ خشونت را موجب شد. علی رغم پاسخگویی به اغلب مطالبات و رفع محدودیت های حکومت کودتاگران و حالت فوق العاده، پ.ک.ک و اوج آلان و احزاب سیاسی مرتبط، مطالبات جدیدتری را مطرح کرده اند. به نظر می رسد که در کنار حمایت خارجی، سازماندهی و روش های جدید تامین مالی پ.ک.ک، موقعیت ژئوپلیتیک مناطق کردنشین، امکان تعقیب جدی افراد مسلح و تصرف کمپ های آنها را دشوار ساخته و مرزهای نفوذپذیر عراق و سوریه و فروپاشی نسبی دولت در این کشورها، چشم انداز ختم منازعه دولت ترکیه و پ.ک.ک را مبهم ساخته است.
بررسی علل تغییر سیاست های راهبردی دولت ترکیه در سوریه (2023- 2020)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۸۰)
271 - 289
حوزه های تخصصی:
سیاست های ترکیه طی دو دهه گذشته فراز و نشیب های مختلفی را طی نموده است و از دوستی با همسایگان تا مداخله در امور داخلی برخی کشورها از جمله سوریه متغیر بوده است. این تحولات ذیل راهبردهای کلی دولت ترکیه قابل ارزیابی می باشد که نیازمند واکاوی بیشتر است. مقاله حاضر به بررسی علل تغییر سیاست های راهبردی دولت ترکیه در قبال سوریه می پردازد. اهمیت جایگاه سوریه در استراتژی سیاسی و امنیتی منطقه ای ترکیه بر این تغییر استراتژی دولت اردوغان موثر بوده است. سؤالی که در این مقاله مطرح می گردد این است که تغییر سیاست های دولت اردوغان در قبال سوریه چه تأثیری بر سیاست های راهبردی ترکیه در منطقه دارد؟ یافته های تحقیق که به روش تبیینی تحلیلی با استفاده از داده های ثانویه صورت گرفته است نشان می دهد به دلیل ماهیت ادراکی روانشناختی و شخصیتی اردوغان و تمایل وی به ارتقاء جایگاه ترکیه و وضعیت نابسامان سیاسی و اقتصادی داخلی و همچنین مسائل امنیت ملی به ویژه مبارزه با گروه های کردی، دولت ترکیه را مجاب نموده سیاست جدید در قبال سوریه را برگزیند که موجب تغییر راهبردهای ترکیه در خاورمیانه و کنار گذاشتن سیاست های نئوعثمانی گرایی خواهد شد. وضعیت اقتصادی نابسامان ترکیه، امنیت ملی و مرز مشترک طولانی بین دو کشور، مسأله کردها و تروریسم و حضور میلیون ها پناهنده سوری در ترکیه مسائلی هستند که در این تغییر راهبرد حائز اهمیت هستند. اکنون ترکیه در تغییر سیاست های نوعثمانی گرایانه خود عمل گراتر شده است.
بررسی سیاست هوشمند ترکیه در افغانستان: با تأکید بر عوامل داخلی و بین المللی از از 2001 تا 2021(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۸۰)
291 - 311
حوزه های تخصصی:
حضور ترکیه در افغانستان پس از 2001 حاکی از هوشمندی سیاست آنکارا در قبال کابل بود. در چارچوب این سیاست ترکیه تلاش کرد تا قدرت اقناع، محبوبیت و جذابیت خود در افغانستان را گسترش داده و از این طریق پیگیر منافع ملی خود شود. پرسش اصلی مقاله این است که مؤلفه های سیاست هوشمند ترکیه در افغانستان از 2001 تا 2021 چیست و چه عواملی بر حضور این مؤلفه ها مؤثر بوده اند؟ فرضیه مقاله این است که سیاست هوشمند ترکیه در افغانستان در بازه زمانی ذکر شده ترکیبی از کاربرد همه عناصر سخت و نرم سیاست نظیر استفاده از ظرفیت های فرهنگی، سیاسی، نظامی، دیپلماتیک، تجارت و کمک های اقتصادی بوده است. شرایط داخلی آنکارا و کابل و تحولات بین المللی از عوامل مؤثر بر هوشمندی این سیاست در قبال افغانستان محسوب می شوند. مواد خام این فرضیه با شیوه کتابخانه ای گردآوری و با روش توصیفی-تحلیلی پردازش شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که راهبرد ترکیه متأثر از فضای پست مدرنیستی سیاست و پذیرش تحول در معنای آن بوده که در قالب پارامترهایی چون کمک های بشردوستانه، پروژه های اقتصادی-تجاری، اثر گذاری بر شخصیت های قومی و سیاسی و میانجیگری اعمال شد. ارزش های هویت مدار داخلی افغانستان و ترکیه و سازه های منفعت محور مشترک، درک رهبران هر دو کشور از تهدیدها و فرصتها و بدین ترتیب فضای دینامیک نظام بین الملل از عوامل تسهیل کننده این سیاست بودند.
تاثیر عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا بر نقش ارتش در ترکیه در دوران حزب عدالت و توسعه
منبع:
غرب آسیا سال ۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳
67 - 77
حوزه های تخصصی:
پس از حدود چهاردهه از گام ابتدایی یعنی موافقت نامه آنکارا، هنوز روابط ترکیه و اتحادیه اروپا در کش و قوس پیرامون صلاحیت ترکیه برای ورود به اتحادیه قرار دارد. این رابطه تحولات بسیاری را در دهه های اخیر به خود دیده است و همچنان ابهام و عدم قطعیت درباره سرانجام این رابطه وجود دارد. ترکیه که از گذشته جزء متحدان استراتژیک اتحادیه اروپا به شمار می رود، در فرایند عضویت در اتحادیه اروپا می باشد و مذاکرات سینوسی طرفین، چارچوب غالب در روابط دوجانبه بوده است. در این راستا، نقش کنونی ارتش در سیاست های ترکیه به عنوان مهمترین بخش از روند عضویت در اتحادیه اروپا بوده است، که برآیندی از سال های گذشته می باشد، به طوریکه ارتش خود را حافظ جمهوری و اصول آن در ترکیه می داند. این ویژه گی به دلیل اینکه کاملا در تقابل با اصول EU در مخالفت با دخالت نظامیان در سیاست است، به معمای پیچیده ای در روابط دوجانبه ترکیه-اتحادیه اروپا بدل شده است. بر این مبنا، در فرایند عضویت ترکیه، اتحادیه اروپا به شدت دنبال اصلاح روابط نظامیان-غیرنظامیان، و کنترل غیرنظامیان بر نهادهای نظامی در ترکیه بوده است. این روند با روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه با سرعت بیشتری در حوزه های داخلی و خارجی ادامه داشته است. در این راستا، کاندیداتوری ترکیه در اتحادیه اروپا چه تاثیری بر نقش سنتی ارتش در ترکیه در دوران حزب عدالت و توسعه داشته است؟ درواقع، برنامه های اصلاحی اتحادیه اروپا در موضوع کاندیداتوری ترکیه در در دوران حزب عدالت و توسعه منجر به اصلاح و کاهش نقش ارتش در این کشور شده است.