مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
۱۰۸.
۱۰۹.
۱۱۰.
۱۱۱.
۱۱۲.
۱۱۳.
۱۱۴.
۱۱۵.
۱۱۶.
۱۱۷.
۱۱۸.
۱۱۹.
۱۲۰.
حل مسئله
حوزه های تخصصی:
زمینه: وجدان تحصیلی و توانایی حل مسئله از جمله عواملی هستند که به تازگی تأثیر آن ها در زمینه های مختلف تحصیلی، اجتماعی و شغلی مورد توجه قرار گرفته است. دانش آموزانی که از وجدان تحصیلی بالایی برخوردارند به طور معمول تکالیف مدرسه را کامل و با جدیت بیشتری انجام می دهند و این ویژگی می تواند زمینه را برای درست اندیشیدن، درست سؤال مطرح کردن، ارتباط گرفتن و جمع آوری اطلاعات در خصوص یک مسئله فراهم می کند. بنابراین تدوین یک الگویی ساختاری وجدان تحصیلی، حل مسئله و مهارت های ارتباطی مسئله ای شد تا نقش هر کدام از این متغیر در ارتباط با تفکر انتقادی روشن شود. هدف: هدف این طرح ارزیابی مدل تبیین مهارت های تفکر انتقادی بر اساس وجدان تحصیلی و حل مسئله با میانجی گری مهارت های ارتباطی دانشجویان بود. روش: پژوهش پیش رو با توجه به هدف، از نوع بنیادی و از نظر روش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه تهران در سال تحصیلی 1400-1399 بود. نمونه پژوهش 400 نفر از دانشجویان دانشکده های ادبیات و علوم انسانی، دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، دانشکده علوم مهندسی و دانشکده ریاضی، آمار و علوم کامپیوتر تهران بود که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های وجدان تحصیلی مک ایلروی و بانتیگ (2002)، سبک های حل مسئله کسیدی و لانگ (۱۹۹۶)، مهارت های ارتباطی کویین دام (2004) و پرسشنامه مهارت تفکر انتقادی کالیفرنیا فاسیون و فاسیون (1990)، استفاده گردید. تجزیه وتحلیل داده ها بااستفاده از نرم افزار SPSS 26 و AMOS 25 استفاده شد. داده های گردآوری شده با استفاده از تکنیک الگوسازی معادلات ساختاری تجزیه وتحلیل می شود. یافته ها: ارزیابی مدل فرضی پژوهش با استفاده از شاخص های برازندگی نشان داد که مدل فرضی با مدل اندازه گیری برازش دارد (0/92 =CFI، 0/90 =NFI و 0/06 =RMSEA). نتایج تحلیل آماری نشان داد که حل مسئله و وجدان تحصیلی بر مهارت های ارتباطی به ترتیب با ضرایب استاندارد 0/36 و 0/41 اثر مثبت و مستقیمی دارند. حل مسئله و وجدان تحصیلی با واسطه گری مهارت های ارتباطی بر روی تفکر انتقادی به ترتیب با ضرایب استاندارد 0/42 و 0/369 در سطح 0/05 >P اثر معنی داری دارند. همچنین مهارت های ارتباطی بر تفکر انتقادی با ضریب استاندارد 0/32 در سطح 0/05 >P اثر مثبت و معنی داری داشت. نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش می توان نتیجه گرفت توانایی حل مسئله و داشتن وجدان و وظیفه شناسی در کنار توانایی برقرار ارتباط با دیگران زمینه را برای پرسش های مناسب فراهم کند و دانشجویان با استدلال و تعامل اطّلاعات مربوطه را جمع آوری کند
ناهمسانی در حل مسئله، رفتارهای پاندولیک: یک نظریه زمینه ای از چگونگی حل مسئله در بین زوجین یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال سی و سوم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۸۷)
153 - 178
حوزه های تخصصی:
با توجه به اینکه نحوه برقراری تعامل ها در خانواده ها در حل مسائل و تعارض های آنها نیز نقش مهمی دارد، در پژوهش حاضر کوشش شده است فرآیند و چگونگی حل مسائل با تأکید بر حل مسئله و گفت وگو در میان زوجین یزدی بررسی شود. بدین منظور، از رویکرد کیفی، روش نظریه زمینه ای و همچنین نمونه گیری نظری استفاده شد. در این پژوهش 31 نفر از زوجین خانواده های متعارف شهر یزد انتخاب شدند و با آنها مصاحبه عمیق انجام شد. سپس اطلاعات گردآوری شده با استفاده از کدگذاری باز، محوری و گزینشی در قالب 67 مقوله فرعی و 18 مقوله اصلی دسته بندی شد و در قالب یک مقوله هسته ای با عنوان «ناهمسانی در حل مسئله، رفتارهای پاندولیک» و در نهایت، الگوی پارادایمی و طرح واره نظری پژوهش نیز ارائه شد. نتایج پژوهش به طور کلی، بیانگر ناهمسانی زوجین در حل مسئله با خانواده است که در زیست جهانی جنسیتی و اقتداگرایانه شکل گرفته و دو راهبرد سازش و خشونت / اجتناب را در مقابل یکدیگر قرار می دهند که باعث می شود افراد برای حل مسئله در خانواده از استراتژی هایی گفت وگویانه یا ضدگفت وگویانه استفاده کنند.
تحلیل و ارزیابی کتاب های درسی دوره ابتدایی از نظر میزان توجه به آموزش مهارت های تصمیم گیری و حل مسئله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تدریس پژوهی سال دهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
273 - 237
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش، تحلیل محتوای کتاب های درسی دوره ابتدایی، بر اساس مهارت های تصمیم گیری و حل مسئله است. روش، توصیفی و از نوع تحلیل محتواست. جامعه پژوهشی، همه کتاب های دوره آموزش ابتدایی (شش پایه) سال تحصیلی 99-1398 است. از روش نمونه گیری سرشماری استفاده و همه کتاب های دوره ابتدایی (41 جلد کتاب، 4947 صفحه) مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. در کلیه صفحات کتاب های دوره ابتدایی 755 بار به موضوع مهارت های تصمیم گیری و حل مسئله پرداخته شده که از این تعداد؛ بیشترین توجه با 403 فراوانی (53.4%) مربوط به مهارت «حل مسئله» و کمترین توجه با 352 مورد (46.6%) مربوط به مهارت «تصمیم گیری» است. در کتاب های دوره ابتدایی بیشترین ضریب اهمیت مربوط به مهارت «تصمیم گیری» (2221/0) و کمترین مربوط به مهارت «حل مسئله» با ضریب 1502/0 است. پایه اول 5 عنوان کتاب دارد که درمجموع 64 بار (8.5%)؛ پایه دوم با 6 عنوان 92 (12.2%)؛ پایه های سوم، چهارم و پنجم با 7 عنوان به ترتیب 118 (15.6%)؛ 134 (17.8%) و 128 مرتبه (17%) و پایه ششم با 9 عنوان، 219 مرتبه (29%) به مهارت های تصمیم گیری و حل مسئله اشاره کرده است. بیشترین توجه به مجموع مهارت ها مربوط به کتاب «ریاضی» با 131 فراوانی (17.4%) و کمترین توجه «آموزش قرآن» با 80 فراوانی (10.6%) است. کتاب «فارسی» درمجموع شش پایه، 81 بار؛ «نگارش فارسی» 99 ؛ «علوم تجربی» 105؛ «آموزش قرآن» 80؛ «ریاضی» 131؛ «هدیه های آسمانی» 108 و «مطالعات اجتماعی» درمجموع چهارپایه، 102 بار به این مهارت ها پرداخته است.
ارزیابی تأثیر آموزش مهارت های مربیگری بر رفتارهای سازمانی و فردی
حوزه های تخصصی:
هدف - هدف این مقاله بررسی تأثیر مداخله آموزشی ، به منظور توسعه و ترغیب استفاده از مهارتهای مربیگری در یک سازمان غیر انتفاعی کوچک و ارزیابی عوامل مؤثر بر این تأثیر ،می باشد. طراحی / روش شناسی / رویکرد - این برنامه ، به بررسی اثرات آن و عوامل مؤثر بر تأثیر گذاری آن از طریق ارزیابی و بازخورد مداوم و از طریق اطلاعات جمع آوری شده از یک گروه متمرکز و مصاحبه های یک به یک با شرکت کنندگان در مورد نتیجه برنامه ، می پردازد. یافته ها - این برنامه دارای مزایای فردی و سازمانی از جمله مهارتهای تقویت شده در برقراری ارتباط و حل مسئله و درک بهتر طیف وسیعی از مشکلات مؤثر بر سازمان است. عواملی که این مزایا را به وجود می آورند شامل مشارکت مدیران ارشد در برنامه و روش های مربیگری بود که روی مسائل واقعی محل کار متمرکز بودند. عوامل محدود کننده این مزایا شامل فقدان بیان شفاف در مورد اهداف برنامه است. محدودیت ها / پیامدهای تحقیقاتی – این مطالعه مربوط به یک برنامه در یک سازمان خاص است و یافته ها ممکن است تعمیم پذیر نباشند. مفاهیم عملی - از طریق آموزش مهارت های مربیگری به افراد ، می توان مهارت های لازم برای مشاغل مشارکتی(تعاونی) و حل مسئله را تقویت کرد. یک برنامه آموزشی سازمانی در زمینه مهارت های مربیگری می تواند طیف وسیعی از مسائل سازمانی را تحت تأثیر قرار دهد و توانایی کنترل این مسائل را ممکن می سازد.
رابطه بین سبک های یادگیری، حل مسئله، هیجان خواهی و هوش فرهنگی با ادراک خطر: نقش واسطه ای تنظیم هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر نقش میانجی تنظیم هیجان در رابطه بین سبک های یادگیری، حل مسئله، هیجان خواهی و هوش فرهنگی با ادراک خطر بود. در این پژوهش کاربردی با روش توصیفی- همبستگی از بین رانندگان مرکز شهر تهران، تعداد 340 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسش نامه های سبک یادگیری کلب (1984)، حل مسئله هپنر و پترسون (1982)، هیجان خواهی آرنت (1994)، هوش فرهنگی آنگ و ارلی (2004)، تنظیم هیجان گراس و جان (2003) و ادراک خطر رانندگی آلبرگ و راندمو (2001) پاسخ دادند.بیشترین فراوانی متعلق به مردان، دامنه سنی40 تا 50 سال و تحصیلات فوق دیپلم و کمتر بود. ضرایب استاندارد مسیرهای مستقیم بین سبک یادگیری، حل مسئله، هیجان خواهی و هوش فرهنگی با تنظیم هیجان به ترتیب 41/۰، 31/0، 45/0، 45/۰ و ضریب استاندارد مسیر مستقیم بین تنظیم هیجان با ادراک خطر 93/0 و شاخص برازش مطلق (GOF) برای الگوی پژوهش مقدار ۳۸/۰ به دست آمد و مشخص شد که سبک یادگیری، حل مسئله، هیجان خواهی و هوش فرهنگی با میانجی گری تنظیم هیجان بر ادراک خطر رانندگان شهر تهران اثر مثبت دارند (05/0P<).
تبیین نقش فرایند حل مسئله خلاق بر ارتقای رقابت پذیری طرح معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرآیند خلاقانه حل مسئله، به عنوان فعالیتی شناختی در فرایند طراحی معماری، از جایگاه ویژه ای برخوردار است. فرایند طراحی شامل ظهور، تکامل، دگردیسی ایده ها و شکل گیری مفاهیم می شود. آنچه مطرح شدن این مفاهیم را برای دستیابی به خلاقیت و رقابت پذیری طرح مهم می کند، تبیین ضروری ترین مؤلفه های مؤثر بر هر یک از این دو رویکرد در فرایند طراحی است. پژوهش حاضر به دنبال دستیابی به رابطه ای معنادار میان خلاقیت و رقابت پذیری در حوزه آموزش معماری است. به این ترتیب که روش تحقیق پس از تبیین مؤلفه های دو مقوله ازطریق یک فرآیند چندمرحله ای پیاده سازی شده است. روش پژوهش در تحقیق حاضر به صورت «استدلال منطقی» است و با استفاده از تدابیر «تحلیلی توصیفی»، با رویکردی کیفی و کمی، انجام شده است. پژوهش پیش رو ازطریق ارزیابی این روابط با سنجش و نقد طرح های معماری ارائه شده در پروژه های «طرح معماری ۶» گروهی از دانشجویان با موضوع آزاد و از منظر گروهی از داوران انجام شده است. بدین منظور با استفاده از ابزار پژوهشی پرسشنامه به تبیین رابطه معنادار بین مؤلفه های دو رویکرد مذکور پرداخته شده است و داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل شده است. نتایج کلی پژوهش نشان دهنده رابطه ای دوسویه به صورت مستقیم و معنادار میان خلاقیت و رقابت پذیری طرح معماری است.
تأثیر آموزش راهبردهای تنظیم هیجان بر تمرکز و حل مسئله دانش آموزان تیزهوش پایه دهم(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تربیتی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۷۱
191-211
حوزه های تخصصی:
پژوهش ها نشان دادند که یکی از مشکلات اصلی دانش آموزان تیزهوش، در تمرکز و حل مسئله است. شیوه های مختلفی برای حل این مشکل به کار رفته است اما پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش راهبردهای تنظیم هیجان بر تمرکز و حل مسئله دانش آموزان تیزهوش انجام گرفت. روش این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی دانش آموزان پایه دهم، یازدهم و دوازدهم یک مدرسه تیزهوش پسرانه در شهرستان بجنورد در سال تحصیلی 1400-99 تشکیل دادند، که با استفاده از فرمول کوکران 75 نفر به روش تصادفی انتخاب شدند که به دلیل شرایط کرونا تعداد 30 نفر از آنها مشارکت داشتند و در دو گروه آزمایشی و کنترل (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش 9 جلسه60 دقیقه ای تحت یک برنامه آموزشی با عنوان «بازسازی شناختی» قرار گرفتند ولی گروه گواه این مداخله را دریافت نکرده است. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه مهارت تمرکز و پرشسنامه تجدید نظر شده حل مسئله اجتماعی استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با آزمون کوواریانس انجام شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد آموزش راهبردهای تنظیم هیجان تأثیر معناداری بر بهبود تمرکز و حل مسئله دانش آموزان تیزهوش داشت. لذا به کارگیری این راهبردها می تواند توانایی تمرکز و حل مسئله را در دانش آموزان بهبود بخشد و باعث بهبود عملکرد این کودکان در حیطه های مختلف تحصیلی و زندگی شود. واژه های کلیدی: تنظیم هیجان، تمرکز، حل مسئله، دانش آموزان تیزهوش
ارائه برنامه آموزش حل مسئله خانواده محور برای والدین کودکان با نشانگان داون
منبع:
مطالعات اسلامی ایرانی خانواده سال ۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
31 - 47
حوزه های تخصصی:
هدف : این مطالعه با هدف ارائه برنامه آموزش حل مسئله خانواده محور برای والدین کودکان با نشانگان داون تدوین شده است. به نظر می رسد برای ارتقای کیفیت زندگی همه افراد خانواده اصلاح ساختاری شیوه های والدگری از اهمیت فراوانی برخوردار است. اصلاح ساختار کارکردی خانواده های دارای کودکان با نیازهای ویژه از جمله کودکان با نشانگان داون به دلیل ویژگی های متفاوت روانی- اجتماعی شان ضروری به نظر می رسد. بر این اساس توانمندسازی والدین از طریق روی آوردهای نوین شناختی – رفتاری مانند برنامه های حل مسئله خانواده محور از اولویت های مهم جوامع رشد یافته قلمداد می شود. روش: در این پژوهش نظامند نخست ماهیت و اهمیت این مهم بررسی شد سپس چگونگی آماده سازی برنامه آموزشی حل مسئله خانواده محور ویژه والدین کودکان با نشانگان داون که تلفیقی نوآورانه از برنامه های"من می توانم مسئله ام را حل کنم" و "تربیت کودک/ نوجوان اندیشمند" است، ارائه شد. یافته ها: مرور شواهد تجربی موجود نشان می دهد که کاربست برنامه حل مسئله خانواده محور بر تغییر رفتاری کودکان و نوجوانان با نیازهای ویژه و والدین آنها اثر مثبت دارد. نتیجه گیری: بنابراین لزوم توجه به بهزیستی خانواده از طریق تدوین برنامه های کارآمد بومی شده بر اساس الگوی ایرانی- اسلامی ضروری است. کاربست برنامه آموزش حل مسئله خانواده محور به وسیله والدین کودکان با نشانگان داون تا حد زیادی انگیزه یادگیری توانش های عملی میان فردی آنها افزایش داده و والدین با اتخاذ سبک مقابله مسئله گشایی شرایط بهزیستی روانی- اجتماعی خود و کودکان شان را فراهم نمایند.
طراحی الگوی مهارت تفکّر رهبران و مدیران سازمان های دولتی ایران با رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی بسیج سال بیست و پنجم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۹۶
153 - 187
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی: هدف این پژوهش طراحی الگوی مهارت تفکّر مدیران یکی از سازمان های دولتی ایران، مطالعه موردی یکی از سازمان های نظامی بود. روش پژوهش: این پژوهش ازنظر هدف، پژوهشی توسعه ای، از نظر معرفت شناسی تحقیقی کیفی و با استفاده از روش مدل سازی ساختاری تفسیری صورت گرفت. جامعه آماری تحقیق شامل سه گروه مدیران ارشد و میانی سازمان مورد مطالعه و خبرگان علمی در حوزه موضوع تحقیق بود. داده های این پژوهش با دو ابزار جداگانه پرسشنامه اعتباریابی و پرسشنامه مدل سازی ساختاری تفسیری گردآوری شد. برای اعتباریابی پرسشنامه از روش اعتبار محتوایی (ضریب لاوشه) استفاده شد و پایایی آن 88 صدم محاسبه شد. یافته ها: یافته های تحقیق نشان داد که الگوی مهارت تفکر مدیران سازمان مورد مطالعه دربردارنده شش مرحله برنامه ریزی مقدماتی، تدوین نظام مسائل سازمان، ایده پردازی، ترکیب، تصمیم گیری و اجرا و ارزیابی است، همچنین این الگوی دارای هفده گام و پنجاه و هفت فعالیت است. مرحله برنامه ریزی مقدماتی (سه گام خودآگاهی، فراهم سازی شرایط مناسب و انتخاب شیوه تفکر) و مرحله تدوین نظام مسائل سازمان (چهارگام گردآوری داده ها و اطلاعات به منظور شناسایی مسائل، طبقه بندی مسائل، شناسایی شبکه مسائل سازمان و اولویت بندی مسائل) و مرحله ایده پردازی (شامل سه گام کدگذاری داده ها، تهیه فهرستی از راه حل های جدید و ارزیابی راه حل ها و انتخاب بهترین راه حل) و مرحله ترکیب (شامل دو گام تغییر ساختار اطلاعات و الگوسازی) و مرحله تصمیم گیری (سه گام بررسی راه حل انتخابی، تعیین شرایط تصمیم گیری و انتخاب شیوه تصمیم گیری) و مرحله اجرا و ارزیابی (دو گام اجرای راه حل انتخابی و ارزیابی آن) است.
کاوشی در روش های مورد استفاده دانشجویان رشته طراحی صنعتی قبل و بعد از تاثیر آموزش های دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۵ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
135 - 142
حوزه های تخصصی:
طراحی، فرایندی است که به منظور حل یک مسئله، در ذهن فرد طراح اتفاق می افتد. یکی از روش هایی که به منظور مکاشفه و تحلیل رفتار انسانی، توسعه یافته است، روش تحلیل پروتکل است. با استفاده از فرایند بلند فکر کردن در حین انجام عمل، می توان تا حدی از آنچه در ذهن فرد مورد آزمایش می گذرد، آگاهی پیدا کرد. پی بردن به این نکته که «آموزش های آکادمیک چه تاثیری بر روی این فرایند ذهنی پیچیده می تواند داشته باشد؟»، خاستگاه این پژوهش است. هدف از انجام تحقیق حاضر، کاوش در چگونگی روشی است که دانشجویان طراحی در طول دوره تحصیلات دانشگاهی خود می آموزند و به کار می گیرند. به این منظور، دو «نمونه ورودی» و دو «نمونه خروجی» تحت آزمایش تحلیل پروتکل قرار گرفتند. دو نمونه، مورد بررسی نهایی قرار گرفتند. تفاوت های بین نمونه ها در سه عامل «زمان»، «نحوه رویارویی با مسئله» و «فازهای طراحی» معرفی شد و مورد بررسی قرار گرفت. «نمونه ورودی» در خلاقیت، آزادی عمل بیشتری را تجربه کرد. حال، اینکه «نمونه خروجی» در حل مسئله به گونه ای نظام مند، عمل کرد. نتایج حاصل برای گروهای مورد بررسی در قالب تشریح کامل فرایندهای طراحی مورد مطالعه و مجموعه ای از فرضیه ها به نمایش گذاشته شد و در پایان، پیشنهادهایی برای پژوهش های آتی ارائه شد.
طراحی و اعتباریابی الگوی یادگیری معکوس برای دانش آموزان مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و ارزشیابی سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۹
63 - 91
هدف پژوهش طراحی و اعتباریابی الگوی یادگیری معکوس جهت افزایش فراشناخت و حل مسئله دانش آموزان مقطع ابتدایی و اعتباریابی درونی آن بود. روش پژوهش آمیخته، از نوع طرح اکتشافی متوالی بود. در بخش کیفی برای به دست آوردن الگوی آموزشی، از تحلیل محتوای استقرایی و در بخش کمی برای اعتباریابی درونی ازنظر متخصصان به روش پیمایشی پرسشنامه ای استفاده شد. جمع آوری داده ها در بخش کیفی با تحلیل محتوا از اسناد و در بخش کمی با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته 9 سؤالی لیکرتی انجام گرفت. پایایی پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ 91/. محاسبه شد و روایی محتوایی پرسشنامه با محاسبه دو شاخص نسبت روایی محتوا (CVR) و شاخص روایی محتوا (CVI) مورد تأیید قرار گرفت. جامعه آماری در بخش کیفی اسناد و منابع مکتوب و الکترونیکی از سال 2000 تا 2020 و در بخش کمی متخصصین در حوزه تکنولوژی آموزشی، روانشناسی تربیتی و مدیریت آموزشی بودند. نمونه آماری جهت تعیین مؤلفه های الگو تعداد 13 کتاب و 88 مقاله و 4 پایان نامه بودند که به صورت هدفمند انتخاب و مورد تحلیل قرار گرفتند. جهت اعتباریابی الگو، تعداد 20 نفر از متخصصان انتخاب شدند. طبق تحلیل محتوای چهار مؤلفه اصلی و بیست ویک زیر مؤلفه و هفتاد کد به دست آمد پس از تحلیل محتوا و استخراج کدها، مؤلفه ها و زیر مؤلفه ها در قالب الگو مفهومی و روندی ارائه شدند. نتایج حاصله از اعتباریابی درونی الگو بر اساس نظر متخصصان نشان داده است که الگوی آموزشی ارائه شده از اعتبار درونی برخوردار است و اثربخشی لازم را جهت آموزش به دانش آموزان مقطع ابتدایی را دارد.
مقایسه اثربخشی کارت های ذهنیت طرحواره ای و اثربخشی درمان پردازش شناختی بر حل مسئله در زوج های دچار تعارض(مقاله علمی وزارت علوم)
زمینه و هدف: تعارض در زندگی زناشویی زمانی اتفاق می افتد که ع دم توافق، ناسازگاری و یا اختلافی بین زوجین وجود داش ته باش د؛ از این رو، هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی کارت های ذهنیت طرحواره ای و اثربخشی درمان پردازش شناختی بر مهارت حل مسئله در زوج های متعارض بود . ر وش پژوهش: طرح پژوهش حاضر از نظر هدف از نوع کاربردی و شیوه انجام آن نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل و دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره منطقه 10 تهران در سال 1400 بود که به شیوه نمونه گیری در دسترس تعداد 30 زوج انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل گمارده شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه تعارض زناشویی ، مقیاس حل مسئله هپنر (1982)، بسته آموزشی درمان پردازش شناختی رسیک و همکاران (2007) و بسته آموزشی کارت های ذهنیت طرحواره ای طباطبایی فر و همکاران (1401) بود که به مدت دوازده جلسه 90 دقیقه ای برای گروه های آزمایش اجرا شد. داده های به دست آمده با استفاده از واریانس اندازه مکرر تحلیل شدند . یافته ها: یا فته ها حاکی از آن است که آموزش کارت های ذهنیت طرحواره ای بر تمامی مؤلفه های حل مسئله شامل اعتماد به حل مسئله (ضریب اتا = 61/0)، سبک اجتناب-گرایش (ضریب اتا = 51/0) و مشکل شخصی (ضریب اتا = 35/0) مؤثر است. همچنین درمان پردازش شناختی نیز بر مؤلفه های فوق به ترتیب با ضریب اتای 75/0، 56/0 و 40/0 اثربخش است. اثربخشی هر دو رویکرد در مرحله پیگیری طبق آزمون تعقیبی بنفرونی پایدار بود. یافته ها نشان داد اثربخشی آموزش کارت های ذهنیت طرحواره ای نسبت به مداخله پردازش شناختی در مؤلفه های حل مسئله تاثیر پذیری بیشتری داشت(05/0> P ) . نتیجه گیری: بر اساس یافته های موجود می توان نتیجه گیری کرد که برای افزایش حل مسئله در زوج های متعارض می توان از هر دو شیوه آموزش کارت های ذهنیت طرحواره ای و درمان پردازش شناختی استفاده کرد و با توجه به بافت فرهنگی و بومی سازی کارتهای ذهنیت طرحواره ای می توان از آن در حل مسئله زوج های متعارض استفاده بیشتری نمود .
تأثیر بسته آموزشی مبتنی بر الگوی یادگیری معکوس بر مهارت فراشناخت و حل مسئله دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ زمستان (اسفند) ۱۴۰۱ شماره ۱۲۰
۲۳۶۴-۲۳۴۷
زمینه: در شیوه های سنتی تدریس دانش آموزان فرصتی برای درگیرشدن در فعالیت های حل مسئله و مدیریت دانش خود ندارند. لذا تغییر رویکرد آموزش از شیوه حضوری در جهت استفاده از امکانات و منابع برخط اهمیت زیادی پیدا کرده است که منجر به شکل گیری روش های نوین می شود. یکی از این روش ها یادگیری معکوس است که می تواند در جهت رشد مهارت های اساسی کمک نماید. هدف: هدف پژوهش تعیین اثربخشی بسته آموزشی مبتنی بر الگوی یادگیری معکوس بر فراشناخت و حل مسئله دانش آموزان است. روش: روش پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری کلیه دانش آموزان ابتدایی شهرستان الشتر بودند. از میان آن ها تعداد 60 دانش آموز به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه فراشناختی هارولدانیل و عابدی (1996) و آزمون حل مسئله (محقق ساخته) بود. گروه کنترل به شیوه مرسوم اما برای گروه آزمایش یک بسته آموزشی مبتنی بر الگوی یادگیری معکوس تهیه که در آن فعالیت های معلم و دانش آموز در سه مرحله قبل و حین و بعد از کلاس طراحی شده بود. داده ها با تحلیل کوواریانس تک متغیری و چندمتغیری تحلیل شد. یافته ها: با توجه به نتایج به دست آمده تفاوت بین گروه آزمایش و کنترل در متغیر مهارت های فراشناختی و حل مسئله معنی دار بود (0/005 p<). یعنی میانگین گروه آزمایش در هر دو متغیر بیشتر از گروه کنترل بوده است. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان گفت کلاس معکوس به مدیریت بهتر زمان تدریس، پرورش فراشناخت و حل مسئله دانش آموزان کمک کرده است. معلم نیز فرصت بیشتری دارد تا بر مسائل و مطالب مهم تمرکز کند و یادگیری مؤثر و عمیق تری را شاهد باشد. شماره ی مقاله: ۲
تلفیق (درهم تنیدن) مهارت های تفکر در محتوای دروس
مقاله حاضر با هدف بررسی تلفیق مهارت های تفکر در محتوای دروس انجام گرفت. این مقاله، در ابتدا با توجه به اینکه امروزه، بسیاری از نوجوانان در رویارویی با مسائل زندگی توانایی های لازم و اساسی را ندارند و در مواجهه با مشکلات روزمره و مقتضیات آن آسیب پذیرند، جایگاه و ضرورت آموزش مهارت های فکری به دانش آموزان نوجوان برای مواجه شدن با مسائل دنیای امروز و جایگزین کردن روش ها و نگرش های علمی پژوهش محور، به جای انتقال و ذخیره سازی حقایق علمی، همچنین آموزش تلفیقی در مقایسه با روش سنتی مورد بحث قرار گرفته است. پس از طرح مسئله و ضرورت توجه به آن، برخی از ویژگی های بارز رشد نوجوانان و دلالت آن ها بر آموزش مهارت های زندگی و نظریه های هم سوی مهارت های تفکر (انتقادی، خلاق، حل مسئله) تجزیه و تحلیل شده است. که بعد از تحلیل تئوری های موافق این رویکرد، به تجزیه و تحلیل مفاهیم و تعاریف تفکر انتقادی و تلفیق پرداخته و آموزش تفکر خلاق و روش حل مسئله را، با استناد به دیدگاه های مختلف صاحب نظران تربیتی، روشی مؤثر برای پرورش تفکر پژوهشی معرفی کرده است. یافته های پژوهش نش ان داد، آم وزش تلفیق ی در مقایس ه ب ا روش س نتی ت أثیر بیش تری ب ر تفک ر انتقادی و شادکامی دانش آموزان نوجوان دارد.
واکاوی مؤلفه های سبک ساز در تثبیت سبک زندگی سیاسی امام خمینی
منبع:
اندیشه سیاسی در اسلام بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۱
53 - 77
«سبک زندگی سیاسی»، شیوه خاص مواجهه با مهم ترین وظایف زندگی در حیطه زندگی سیاسی است که به منظور نیل به اهداف سیاسی حاصل از باورهای اثرپذیرفته از عواطف و شرایط محیطی شکل می گیرد. نهادینه شدن یک «سبک زندگی سیاسی» به عنوان فرهنگ غالب، علاوه بر عوامل فاخر بینشی، عاطفی و مقتضیات شرایط منوط به برخورداری از مؤلفه های سبک ساز است. این مؤلفه ها در حوزه ادبیات و هنر توسط اندیشمندان به حوزه های مختلف علوم انسانی تسرّی یافته است. در این پژوهش به بررسی مؤلفه های سبک ساز و نقش آن ها در تثبیت سبک زندگی سیاسی امام خمینی به عنوان رهبر انقلاب اسلامی و فردی صاحب سبک پرداخته شده است. با استفاده از روش کتابخانه ای و تحلیل داده ها در بررسی آثار امام و واکاوی مفهوم «سبک» به این نتیجه دست می یابیم که مهم ترین مؤلفه های سبک ساز همچون «انعطاف پذیری»، «قدرت حل مسئله» و «اولویت در انجام وظایف» در سرنوشت سازترین تصمیمات سازنده زندگی سیاسی امام همچون شیوه مبارزاتی خاص ایشان در سقوط رژیم طاغوت، مدیریت جنگ تحمیلی و مواجهه با دولت های استعمارگر سبب تثبیت سبک زندگی سیاسی ایشان بوده است. برکات متعدد این مؤلفه ها، نمایانگر دوام و بسط فرازمانی و فرامکانی سبک زندگی سیاسی امام است.
الگوی ساختاری رابطه ساختار انگیزشی با رفتار خودشکن تحصیلی در دانش آموزان تیزهوش: نقش میانجی راهبردهای حل مسئله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۹
29 - 57
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش میانجی راهبردهای حل مسئله در رابطه بین ساختار انگیزشی و رفتار خودشکن تحصیلی در دانش آموزان تیزهوش انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل دانش آموزان دوره دوم مقطع متوسطه مدارس تیزهوشان شهر تهران در سال 1400-1399 بود که با روش نمونه گیری خوشه ای یک مرحله ای 674 نفر برای شرکت در مطالعه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه رفتارهای خودشکن، پرسشنامه ساختار انگیزشی و پرسشنامه حل مسئله بود. تحلیل داده ها با روش همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری و در سطح معناداری 05/0 انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که رفتارهای خودشکن با ساختار انگیزشی انطباقی و سبک حل مسئله اعتماد به حل مسائل دارای رابطه منفی و با سبک گرایش/اجتناب و کنترل شخصی حل مسئله دارای رابطه مثبت معنادار در سطح 01/0 هستند. همچنین راهبردهای حل مسئله در رابطه بین ساختار انگیزشی و رفتار خودشکن تحصیلی دارای نقش میانجی بود (01/0> p ). بر این اساس، رفتارهای خودشکن در دانش آموزان از طریق ساختار انگیزشی و راهبردهای حل مسئله قابل پیش بینی است و راهبردهای حل مسئله دراین بین دارای نقش میانجی است. نتایج مطالعه حاضر را می توان در اختیار فعالان حوزه تعلیم و تربیت قرارداد تا در برنامه ریزی و طراحی مداخلات آموزشی درزمینهکاهش رفتارهای خودشکن تحصیلی در دانش آموزان تیزهوش مورداستفاده قرار دهند.
نقش سبک های پردازش اطلاعات در حل مسئله با نقش میانجی گری اضطراب امتحان و انعطاف پذیری شناختی در دانش آموزان دختر متوسطه دوم ناحیه دو اردبیل(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تربیتی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۷۲
223-248
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با توجه به ماهیت موضوع و اهداف موردنظر، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه ی آماری این تحقیق، تمامی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه ناحیه دو مدارس شهر اردبیل در سال تحصیلی 1400 تعداد 4800 نفر دانش آموزان بودند. برای انتخاب نمونه ی آماری مناسب و قابل قبول برای اجرای آزمون ها و گردآوری داده ها، از فرمول کوکران برای مشخص کردن حجم و اندازه ی نمونه ی آماری استفاده شد. بر اساس فرمول نمونه گیری فوق، تعداد 355 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش عبارتند از پرسشنامه سبک های پردازش اطلاعات پسینی و اسپاین (1999)، پرسشنامه اضطراب امتحان فریدمن (1997)، پرسشنامه حل مسئله پارکر (1997) و پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال (۲۰۱۰)، داده های جمع آوری شده از اجرای پرسشنامه ها مورد تجزیه وتحلیل آماری قرار گرفتند. ابتدا برای خلاصه کردن و توصیف داده های عوامل دموگرافیک از آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد متغیرها) و در بخش دوم، برای آزمون فرضیه ها از آمار استنباطی با استفاده از نرم افزار 22 - spss جهت بررسی سؤال و فرضیه های پژوهش استفاده شد؛ و تحلیل مسیر با نرم افزار لیزرل انجام شد. می توان نتیجه گرفت که بین سبک های پردازش اطلاعات و نقش میانجی گری اضطراب امتحان و انعطاف پذیری شناختی با حل مسئله رابطه معناداری وجود دارد مدل معادلات ساختاری هم مورد برازش قرار گرفت.
روش تدریس حل مسئله در فرآیند باددهی – یادگیری مبحث پیوندیونی درس علوم تجربی دوره اول متوسطه
منبع:
پژوهش در آموزش علوم تجربی سال دوم بهار ۱۴۰۲ شماره ۷
1 - 10
حوزه های تخصصی:
روش حل مسئله می تواند باعث افزایش سطح تفکر، مهارت و در نتیجه ، منجر به درک عمیق تر شود و این روش سبب بهره مندی و کاربرد بیشتر از دانش و ایجاد انگیزه در فراگیران گردد. با توجه به وجود برخی محدودیتها نظیر فضای آزمایشگاهی، تجهیزات و امکانات لازم و کثرت دانش آموزان در یک کلاس می تواند به کاهش رغبت دانش آموزان برای مواجه با چالش های علمی و عملی درس علوم تجربی منجر شود. هدف این پژوهش، بررسی موفقیت تحصیلی به شکل معنادار از طریق استفاده از روش حل مسئله در آموزش مبحث درسی پیوند یونی شیمی کتاب علوم تجربی نهم است. این پژوهش به صورت تحلیلی – توصیفی انجام گرفته است. و جامعه آماری آن 40 نفر از دانش آموزان دختر پایه نهم درس علوم تجربی می باشد باشد که از بین آنها تعداد 20 نفر به صورت تصادفی به عنوان گروه آزمایشی انتخاب شدند و 20 نفر باقیمانده از دانش آموزان درگروه شاهد قرار گرفتند. اب زار گردآوری داده ه ا، آزمون پیش رفت تحصیلی "معلم س اخته" است که برای ارزشیابی در پیش آزمون و پس آزمون بر روی دانش آموزان هردو گروه اس تفاده گردید. نتایج این مطالعه بر مزیت یادگیری مبتنی بر اساس شیوه حل مسئله به عنوان روش تدریس نسبت به روشهای معلم محور در بخش مرتبط با شیمی درس علوم تجربی علی رغم مشکلاتی نظیر دسترسی به آزمایشگاه وجمعیت نسبتا بالای کلاس درس تاکید می نماید.
ارائۀ الگویی میان رشته ای برای ارزیابی خلاقیت اثر معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معماری به عنوان دانشی که فضای مناسب را برای زیست انسان فراهم می کند آن چنان با ابعاد متعدد وجودی انسان و زندگی او گره خورده است که دست زدن به هرگونه خلاقیت در آن، به دلیل گستردگی و پیچیدگی فراوان، ناگزیر از توجه به طیف وسیعی از رشته ها و حوزه های معرفتی است. بدین سبب، خلاقیت در معماری ماهیتاً مقوله ای میان رشته ای است و هر نوع تحلیل و ارزیابی آن نیز بدون در نظر گرفتن این ویژگی ناکارآمد و بی تأثیر خواهد بود. در این مقاله، که از روش فرایند استدلال منطقی بهره می بریم، به دنبال پاسخ به این پرسش هستیم که چگونه می توان الگویی میان رشته ای برای ارزیابی خلاقیت در آثار معماری تدوین کرد. طبق یافته های این پژوهش، سنجش خلاقیت معماری با رویکرد میان رشته ای عبارت است از به کارگیری علوم مختلف برای رسیدن به یک دانش یکپارچه به منظور ارزیابی تازگیِ راه حل های ارائه شده توسط معماری برای رفع نیازهای مختلف انسان جهت زندگی در آن فضا. بر این اساس، خلاقیت دارای دو بُعد اساسی نوآوری و فایده است که برای ارزیابی هر اثر خلاقانه بررسی این دو بعد لازم و ضروری است. طبق الگوی پیشنهادی این مقاله، برای سنجش خلاقیت معماری ابتدا باید نیازها و خواست های انسان از یک بنای معماری با کاربری خاص مشخص شود، سپس میزان رضایت از پاسخ های آن بنا به نیازها مورد سنجش قرار گیرد. در مرحله بعد نوآوری معماری در برآورده کردن این نیازها در یک طیف هفت مرحله ای از مصالح به کار رفته (کمترین نوآوری) تا ایجاد یک عملکرد جدید (بیشترین نوآوری) ارزیابی می شود.
تحلیلی بر اثربخشی شیوه برخورد با مسئله در فرایند طراحی معماری و نسبت آن با میزان خلاقیت در فرآورده معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۳
85-102
حوزه های تخصصی:
امروزه با توجه به پیچیدگی های موجود در مسائل و نیز تحولات گسترده در گستره جهان معماری، بهره مندی از خلاقیت در طراحی بیش ازپیش احساس می گردد. اما نکته حائز اهمیت، مسائلی است که امروزه با این پیشرفت ها پیش روی معماری قرار می گیرند که با چالش ها و مسائل دوره های قبل متفاوت هستند. در نتیجه، این شرایط مسیر و شیوه منحصربه فردی را در برخورد با مسائل، به منظور پیدایش آثار خلاقانه، می طلبد. ضرورت انجام این پژوهش توجه به تأثیر خلاقیت و تقویت آن در مسیر توجه فردی یا گروهی است. هدف از پژوهش حاضر، سنجش میزان خلاقیت معماری در دو سطح فردی و گروهی به منظور دستیابی به استراتژی مطلوب در حیطه آموزش خلاقیت و تقویت آن و نیز نیل به نتایج مطلوب در حیطه حرفه معماری خواهد بود. در خصوص توصیف روش تحقیق، در این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی داده ها و مطالب گردآوری شده پرداخته خواهد شد که در نهایت با استفاده از داده های کمّی مستخرج از آزمون در محیط آموزشی، به صورت ترسیم نمودارها، به تحلیل نتایج حاصل از آزمون خواهیم پرداخت. ماهیت پژوهش از حیث هدف، کاربردی است؛ و همچنین به منظور استخراج فاکتورهای سنجش و ارزیابی شیوه طراحی به صورت «فردی یا گروهی» و فراورده طراحی، در این پژوهش از روش دلفی استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد نمرات سنجش و ارزیابی میزان خلاقیت در فراورده طراحی شده مبتنی بر روش گروهی، در گروه هایی که به متغیرهای مؤثر بر گروه شامل اندازه، تنوع، انسجام و سیستم ارتباطات توجه شده و اصطلاحاً هم افزایی صورت گرفته، در سطح بالاتری از نمرات روش فردی قرار گرفته است. ازاین رو، به نظر می رسد توجه به شیوه های پرورش خلاقیت علاوه بر تمرکز در سطح فردی، در سطح گروهی نیز در حیطه برنامه ریزی آموزش، لازم و ضروری خواهد بود.