مطالب مرتبط با کلیدواژه

شیوه طراحی


۱.

تبیین مبنای طراحی و ظرفیت های بصری نقوش هنر خُمَک دوزی سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۸۵ تعداد دانلود : ۱۶۰
خمک دوزی واژه دگرگون شده خامه دوزی است که سفیددوزی نیز خوانده می شود. این هنر، بازنمودی از صبر و خلاقیت زنان و دختران سیستانی است که با استفاده از نخ و پارچه ابریشمی، به شکل نقوشی بسیار ظریف، ساده، انتزاعی و هندسی به دو روش ذهنی دوزی و روش شمارش تار و پود دوخته می شود. هدف این پژوهش، شناخت، دسته بندی و تبیین ویژگی های بصری نقوش در هنر خمک دوزی سیستان و هم چنین شناخت مبانی شکل گیری آن ها جهت کمک به احیاء این هنر اصیل و بومی است. برای نیل به این اهداف سعی شده است به این پرسش ها پاسخ داده شود که در هنر خمک دوزی سیستان، چه شکل هایی مبنای شکل گیری نقوش هستند؟ و از ترکیب این شکل ها، چه نقوشی ایجاد می شوند؟ این پژوهش کیفی به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است چراکه ضمن معرفی نقوش خمک دوزی به تحلیل شیوه های ترکیب نقوش در این هنر نیز پرداخته می شود. روش جمع آوری اطلاعات تحقیق، کتابخانه ای و میدانی است. علاوه بر استفاده از منابع مکتوب، گردآوری و شناخت بسیاری از این نقوش از طریق مصاحبه با بافندگان آن ها در روستاهای سیستان فراهم شده است. نتایج حاصل نشان می دهد مبنای اصلی ایجاد نقوش در هنر خمک دوزی، مثلث متساوی الاضلاع است. لوزی و مربعی که از دو مثلث مذکور ایجاد می شوند، منبع شکل گیری بسیاری دیگر از نقوشِ ترکیبی هستند. برخی دیگر از نقوش و ترکیب های خمک دوزی به ویژه در روش ذهنی دوزی، از دایره و خطوط آزاد ساخته می شود. تمام نقوش خمک دوزی، آن گونه که در این هنر استفاده شده اند، این قابلیت را دارند که با چیدمان هایی در قالب ریتم های یکنواخت یا متناوب و در ترکیب های متقارن، پرنقش و دورانی، به ایجاد نقوش متنوع منجر شده و در کاربردهای مختلف امروزی مورد استفاده واقع شوند.
۲.

تحلیلی بر اثربخشی شیوه برخورد با مسئله در فرایند طراحی معماری و نسبت آن با میزان خلاقیت در فرآورده معماری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرایند طراحی معماری شیوه طراحی حل مسئله خلاقیت فردی خلاقیت گروهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۳ تعداد دانلود : ۱۴۳
امروزه با توجه به پیچیدگی های موجود در مسائل و نیز تحولات گسترده در گستره جهان معماری، بهره مندی از خلاقیت در طراحی بیش ازپیش احساس می گردد. اما نکته حائز اهمیت، مسائلی است که امروزه با این پیشرفت ها پیش روی معماری قرار می گیرند که با چالش ها و مسائل دوره های قبل متفاوت هستند. در نتیجه، این شرایط مسیر و شیوه منحصربه فردی را در برخورد با مسائل، به منظور پیدایش آثار خلاقانه، می طلبد. ضرورت انجام این پژوهش توجه به تأثیر خلاقیت و تقویت آن در مسیر توجه فردی یا گروهی است. هدف از پژوهش حاضر، سنجش میزان خلاقیت معماری در دو سطح فردی و گروهی به منظور دستیابی به استراتژی مطلوب در حیطه آموزش خلاقیت و تقویت آن و نیز نیل به نتایج مطلوب در حیطه حرفه معماری خواهد بود. در خصوص توصیف روش تحقیق، در این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی داده ها و مطالب گردآوری شده پرداخته خواهد شد که در نهایت با استفاده از داده های کمّی مستخرج از آزمون در محیط آموزشی، به صورت ترسیم نمودارها، به تحلیل نتایج حاصل از آزمون خواهیم پرداخت. ماهیت پژوهش از حیث هدف، کاربردی است؛ و همچنین به منظور استخراج فاکتورهای سنجش و ارزیابی شیوه طراحی به صورت «فردی یا گروهی» و فراورده طراحی، در این پژوهش از روش دلفی استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد نمرات سنجش و ارزیابی میزان خلاقیت در فراورده طراحی شده مبتنی بر روش گروهی، در گروه هایی که به متغیرهای مؤثر بر گروه شامل اندازه، تنوع، انسجام و سیستم ارتباطات توجه شده و اصطلاحاً هم افزایی صورت گرفته، در سطح بالاتری از نمرات روش فردی قرار گرفته است. ازاین رو، به نظر می رسد توجه به شیوه های پرورش خلاقیت علاوه بر تمرکز در سطح فردی، در سطح گروهی نیز در حیطه برنامه ریزی آموزش، لازم و ضروری خواهد بود.