مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
حل مسئله
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی یک دوره برنامه تمرینی منتخب بر برنامه ریزی و حل مسئله کودکان مبتلابه اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی انجام شد. بدین منظور، 40 دانش آموز پسر 7 تا 11 سال از مدارس ابتدای ناحیه 6 شهر مشهد و به صورت نمونه گیری داوطلبانه انتخاب شدند. تشخیص اختلال با استفاده از فرم های SNAP-IV و CBCL و مصاحبه بالینی صورت گرفت. شرکت کنندگان به طور تصادفی به دو گروه (تجربی و کنترل) تقسیم شدند. گروه تجربی برنامه تمرین منتخب را به مدت 24 جلسه و هر جلسه 90 دقیقه، دریافت کردند. گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. آزمودنی ها قبل و بعد از تمرین به وسیله تکلیف برج لندن، ارزیابی شدند. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغیری صورت گرفت. نتایج نشان داده عملکرد کودکان گروه تجربی در برنامه ریزی و حل مسئله، تفاوت معنی داری با گروه کنترل داشت (p<0.05)؛ بنابراین، برنامه تمرینی با شیوه ارائه شده در این تحقیق بر برنامه ریزی و حل مسئله کودکان مبتلابه اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی تأثیر داشته است.
اثربخشی آموزش مهارت های ارتباطی بین فردی و حل مسئله اجتماعی بر بهبود رفتار سازگارانه و عمکرد تحصیلی دانش آموزان دختر باکم توانی ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر آموزش مهارت های ارتباطی بین فردی و حل مسئله اجتماعی بر سازگاری اجتماعی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر با کم توانی ذهنی دوره ابتدایی شهر قم انجام شد .روش این پژوهش، آزمایشی از نوع پیش آزمون _ پس آزمون _ پیگیری با گروه کنترل بود. نمونه گیری به روش در دسترس انجام شد. نخست از همه مدارس استثنایی موجود، 2 مدرسه به صورت در دسترس انتخاب، سپس 30 نفر از دانش آموزانی که ملاک های ورود را داشتند، انتخاب گردیدند و در دو گروه آزمایش و گواه قرار داده شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل آزمون هوش وکسلر، مقیاس سازگاری اجتماعی واینلند، فهرست اجتماعی ماتسون، و اجرای برنامه آموزشی مهارت های ارتباطی بین فردی و حل مسئله اجتماعی بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس چند متغیره و تک متغیره با اندازه گیری مکرر استفاده شد.نتایج نشان داد که تفاوت معنی داری در میانگین سازگاری اجتماعی و پیشرفت تحصیلی (05/0p<)، بین گروه کنترل و آزمایش وجود دارد. آموزش مهارت های ارتباطی موجب کاهش رفتارهای نامناسب دانش آموزان دختر با کم توانی ذهنی و افزایش سازگاری اجتماعی آن ها در تمامی خرده آزمون های سازگاری اجتماعی و نیز بهبود عملکرد تحصیلی آن ها شده بود. این برنامه آموزشی بیشترین تأثیر را بر بهبود مهارت های زندگی نشان داد. می توان نتیجه گرفت که آموزش مهارت های ارتباطی بین فردی و حل مسئله اجتماعی موجب بهبود سازگاری اجتماعی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان با کم توانی ذهنی می شود.
تأثیر آموزش حل مسئله به مادران بر فرایندهای خانوادگی و شیوه های فرزند پروری آنها
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: امروزه سبک های ارتباطی خانواده و نحوه ارتباط والد- کودک، از آموزش های حل مسئله تأثیر می پذیرد. هدف مطالعه حاضر بررسی تأثیر آموزش حل مسئله به مادران بر شیوه های فرزندپروری و فرایندهای خانوادگی است.
روش: پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون تک گروهی است. جامعه آماری مشتمل بر مادران دانش آموزان پیش دبستانی و دبستانی شهر تهران در سال 1392 بود. نمونه مورد مطالعه شامل 55 نفر از مادران این دانش آموزان بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از دو پرسشنامه سبک های فرزندپروری بامریند (1967) و مقیاس فرایندهای خانوادگی سامانی (1386) استفاده شد.
یافته ها: یافته ها نشان دادند شرکت در دوره آموزش مهارت های حل مسئله اثر مثبتی بر عملکرد شرکت کنندگان در سبک های فرزندپروری و فرایندهای خانوادگی آنها داشته است؛ به طوری که این برنامه منجر به بهبود مهارت ارتباطی، انسجام و احترام متقابل، و مهارت مقابله والدین شده و سبب کاهش استفاده والدین از شیوه های فرزندپروری سهل گیرانه و مستبدانه شده است.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر آموزش مهارت های حل مسئله به منظور بهبود سبک های فرزندپروری و کیفیت ارتباط های بین فردی درون خانواده و فرایندهای خانوادگی پیشنهاد می شود. شرکت در این برنامه با بهبود روابط و تغییر شیوه های فرزندپروری سهل گیرانه و مستبدانه می تواند موجب افزایش تجربه پیامدهای مطلوب توسط فرزندان، بهبود کیفیت روابط والد- فرزند و تبعات مطلوب روانی و اجتماعی گردد. به این ترتیب، مداخله حاضر را می توان به عنوان مداخله ای مفید به درمانگران پیشنهاد کرد.
ساخت و اعتباریابی آزمون اولیه مهارت حل مسئله بر اساس منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف ساخت آزمون اولیه مهارت حل مسئله، بر اساس مبانی نظری اسلامی انجام گرفت. همچنین از روش تحلیل محتوا و از روش پیمایشی با انتخاب تصادفی طبقه ای، نمونه 100 نفری از میان طلاب علوم دینی بهره گرفت. ساختار متغیرهای به دست آمده از منابع اسلامی برای حل مسئله عبارتند از: کنترل هیجان، شناخت و تعریف مسئله، شناسایی اهداف و موانع، تفکر خلاق و مشورت، تصمیم گیری، توکل و توسل، ارزیابی فرایند، سبک های ناکارآمد عجله ای و اجتنابی، اعتقاد به آزمایش یا تهدید دانستن مسائل و خوش بینی یا بدبینی. روایی این ساختار از نظر کارشناسان دین و روان شناسی، طبق ساختار لیکرت چهار گزینه ای با میانگین کل 62/3 و واریانس 2/0 محاسبه شد. روایی گویه ها با میانگین 51/3 و واریانس 37/0 به دست آمد. نتیجه همبستگی 88/0 با معناداری 01/0 را نشان داد. اعتبار آزمون بواسطه بررسی همسانی درونی پرسش نامه، با ضریب آلفای کرونباخ در سطح 96/0 به دست آمد. دونیمه سازی نیز اعتباری در حد 93/0 و 95/0 برای دونیمه را نشان داد، که بیانگر اعتبار و روایی مناسب این آزمون است.
نقش استدلال های ترکیبیاتی در آموزش ریاضی دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در حل مسایل ترکیبیات در ریاضی، تنوع روش های ترکیبیاتی برای اثبات قضیه ها و استفاده از ابزارهای مختلف برای ارائه راه حل های گوناگون، موجب می شود که مسیر استدلال های ترکیبیاتی به راه های ابتکاری شباهت بیشتری داشته باشند تا به یک رَوِیه عمومی، مانند آنچه که در مباحثی مانند جبر یا آنالیز به چشم می خورد. این ویژگی موجب می شود که بسیاری از یادگیرندگان، با هدف به دست آوردن رویه های کلی، برای رده بندی مسئله های ترکیبیاتی تلاش کنند. مشاهدات تجربی نشان می دهد که معمولاً آنان در مسیر این تلاش، ابتدا مسئله های ترکیبیاتی را دسته بندی می کنند و سپس، یک فرمول برای هر حالت به خاطر می سپارند. مشکل زمانی آشکار می شود که تعداد حالت ها بیش از حدی است که یادگیرنده بتواند از آن ها، به عنوان رویه ای کارآمد استفاده کند. مطالعه حاضر، در ادامه پژوهشی در خصوص یادگیری مباحث ترکیبیات است که با هدف شناسایی چگونگی توسعه تفکر ترکیبیاتی انجام شده است. در این مقاله، استفاده از استدلال های ترکیبیاتی در آموزش، به عنوان آخرین گام شناخته شده در تفکر ترکیبیاتی، مورد مطالعه قرار گرفته است.
اثربخشی آموزش حل مسئله بر اضطراب امتحان و اضطراب اجتماعی دانش آموزان مقطع ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش، بررسی میزان اثربخشی آموزش حل مسئله بر اضطراب امتحان و اضطراب اجتماعی دانش آموزان پسر دبستانی بود. روش: جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان پسر دبیرستانی شهر نجف آباد در سال تحصیلی 1393-1392 بود که از میان آن ها تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای، انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) گمارش شدند. هردو گروه در مراحل پیش آزمون و پس آزمون، به پرسشنامه اضطراب امتحان ابوالقاسمی و همکاران (1375) و پرسشنامه اضطراب اجتماعی جرابک (1996) پاسخ دادند. برای گروه آزمایش، هشت جلسه گروهی آموزش حل مسئله به صورت یک بار در هفته اجرا شد، اما گروه کنترل، مداخله ای دریافت نکردند. برای تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که تمام متغیرهای وابسته در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل، کاهش معناداری داشت. نتیجه گیری: بر اساس نتایج این پژوهش، آموزش حل مسئله می تواند به عنوان یک مداخله مؤثر در جهت کاهش اضطراب امتحان و اضطراب اجتماعی در دانش آموزان دبستانی در نظر گرفته شود.
اثر آموزش حل مسئله ریاضی با روش بازی بر توجه، حل مسئله و خودکارآمدی دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشکلات یادگیری ریاضی از این نظر مهم اند که همه کودکان نیاز دارند تا در سال های نخست مدرسه محاسبات ریاضی را انجام دهند. هدف پژوهش حاضر بررسی اثر آموزش حل مسئله ریاضی با روش بازی بر توجه، حل مسئله و خودکارآمدی دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری ریاضی بود. روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه این مطالعه شامل تمام دانش آموزان دختر و پسر مبتلا به اختلال یادگیری ریاضی شهر تربت حیدریه در سال تحصیلی 95-1394 بود. نمونه شامل 36 دانش آموز دختر و پسر مبتلا به اختلال یادگیری ریاضی بود که به روش نمونه گیری خوشه ای تک مرحله ای انتخاب شدند و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه کانرز، پرسش نامه خودکارآمدی عمومی شرر، آزمون حل مسئله ریاضی معلم ساخته، آزمون هوش وکسلر برای کودکان، آزمون تشخیصی کی مت بود. پیش آزمون و پس آزمون روی هر دو گروه اجرا شد...
مقایسه تأثیر روش های تدریس سکوسازی، حل مسئله و سنتی بر پیشرفت تحصیلی درس ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر روش های تدریس فعال بر پیشرفت تحصیلی درس ریاضی بود و به مقایسه تأثیر روش های تدریس سکوسازی، حل مسئله و سنتی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پسر پایه پنجم ابتدایی درس ریاضی شهرستان ورامین پرداخته شد. در یک طرح نیمه آزمایشی 45 دانش آموز به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله انتخاب و به طور تصادفی در سه گروه جایگزین شدند. گروه های آزمایش به طور مجزا 10 جلسه تحت به کمک روش های سکوسازی و حل مسئله آموزش دیدند و گروه کنترل با روش سنتی آموزش دید. همه گروه ها آزمون معلم ساخته پیشرفت تحصیلی را به عنوان پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری 2 ماهه تکمیل کردند. داده ها با روش کوواریانس تحلیل شدند.نتایج نشان داد در مرحله پس آزمون روش سکوسازی برخلاف روش حل مسئله باعث افزایش پیشرفت تحصیلی شده است. اما در مرحله پیگیری اثر روش های تدریس سکوسازی و حل مسئله در افزایش پیشرفت تحصیلی تفاوت معنی داری نداشتند. گرچه اثر روش سکوسازی زودتر از روش حل مسئله بروز می کند، اما در بلند مدت میان این دو روش تدریس تفاوت معنی داری وجود ندارد. بنابراین روش های تدریس سکوسازی و حل مسئله در افزایش پیشرفت تحصیلی مؤثر هستند.
مقایسه اثربخشی آموزش حل مسئله و ایفای نقش بر مهارت های اجتماعی افراد کم توان ذهنی خفیف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش مقایسه آموزش حل مسئله و ایفای نقش بر مهارت های اجتماعی افراد کم توان ذهنی خفیف بود. روش: روش این پژوهش از نوع طرح های نیمه آزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. تعداد 21 فرد کم توان ذهنی خفیف پس از بررسی ملاک های ورودی به عنوان نمونه با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و سپس به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل (جمعاً سه گروه هفت نفره) قرار گرفتند. برای سنجش مهارت های اجتماعی از پرسش نامه مهارت های اجتماعی گرشام و الیوت (1999) استفاده شد. ابتدا نمرات مهارت های اجتماعی از طریق پرسش نامه جمع آوری شد. پس از اجرای پیش آزمون گروه های آزمایش به مدت 20 جلسه به صورت انفرادی آموزش دیدند. یکی از گروه های آزمایش آموزش حل مسئله و گروه دیگر آموزش ایفای نقش را دریافت نمود. پس از اجرای جلسات آموزشی پس آزمونی به منظور بررسی مهارت های اجتماعی در گروه های آزمایش و کنترل اجرا شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که آموزش مهارت های اجتماعی باعث افزایش میانگین نمرات مهارت های اجتماعی در پس آزمون در هر دو گروه شده است، اما این تفاوت از نظر آماری معنی دار نیست. با این وجود مقایسه میانگین ها نشان داد که روش ایفای نقش نسبت به روش حل مسئله تأثیر بیشتری بر اکتساب مهارت های اجتماعی داشته است. نتیجه گیری: با استناد به یافته های این پژوهش می توان گفت روش هایی که فرد را در آموزش درگیر نگه می دارند می توانند اثرگذاری بیشتری بر اکتساب مهارت های اجتماعی در افراد کم توان ذهنی داشته باشند.
تاثیر آموزش فراشناخت در حل مسایل ریاضی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه ی تاثیر فراشناخت و رویکردهای آن نسبت به توانمندی های حل مسئله ی ریاضی در دانش آموزان مقطع اول متوسطه در یزد هدف اصلی این پژوهش است. روش انجام پژوهش شبه تجربی بوده است. به همین منظور، از جامعه ی آماری دانش آموزان، 120 دانش آموز سال اول آموزش متوسطه در دو گروه آزمایش و کنترل شرکت کردند. برنامه ی درسی گروه آزمایش شامل آموزش 6 هفته ای و هر هفته 4 ساعت روش های فراشناختی بود. پیش از شروع این دوره، پیش آزمونی برای کل دانش آموزان (120) اجرا شد. ابزار گرد آوری داده ها آزمون محقق ساخته عملکرد ریاضی بود که روایی محتوایی و پایایی آن مورد تایید قرار گرفت. داده های بدست آمده با استفاده از آزمون t-test مورد تحلیل قرار گرفت و مشخص گردید که بین دو گروه کنترل و آزمایش تفاوتی معنادار وجود دارد. به این معنی که میانگین نمره های گروهی که در دوره ی فراشناخت شرکت کرده بودند، به گونه ای معنادار بیش تر از میانگین گروه کنترل بود. روی هم رفته، این مطالعه نشان داد که آموزش فراشناخت و رویکردهای آن بر توانمندی حل مسئله ی دانش آموزان و ترغیب آن ها به یادگیری ریاضی تاثیری مثبت دارد.
ادخال اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی شکل گیری ""ادخال اجتماعی"" / و توصیف از روند تکوینی، ساختاری و عملکردی، همچنین ترسیم برخی از مقتضیات هنجاری و شرایط اجتماعی ایران اهداف اساسی این مقاله اند. روش توصیفی، تحلیلی و انتقادی است. چارچوب نظری بررسی رابطه بین ""امور واقعی"" و اتخاذ موضع کنش است. نتایج: ادخال اجتماعی شامل فرهنگ پذیری و فرهنگ آموزی است. که انتظار می رود هماهنگی بین کنش و فرهنگ را پشتیبانی کنند. فرهنگ پذیری از فرهنگ آموزی فعال تر و پویاتر است. ""کنش فرهنگی"" درک کلی کنشگر از انتظارات و تعهدات نسبت به طیف وسیعی از ارزش ها/ نظم اجتماعی و امکان های انتخاب و تحول فرهنگی سازنده را نشان می دهد. این فرایند کنش، دلالت بر تفاهم متقابل دارد. اولین ادعای مقاله، توضیح و بیان تمایز ""دستکاری""، تبلیغات، فریب، تحمیل و جنبه های انفعالی از مشارکت اجتماعی است. این مفاهیم ممکن است با ""درک"" اشتباه شوند و موجب نارضایی اجتماعی گردند. کنشگری اخلاقی، سردرگمی وخلط بین مفاهیم را روشن می کند. درک این تمایز می تواند به یک ارتباط بر اساس اعتماد منجر شود و با همدلی، مبادله اجتماعی رضایت بخش بین کنشگران متفاوت ایجاد کند.. ادعای دوم: در حل مسئله (وقتی شرایط و مقتضیات روشن باشد)، راه حل هم دشوار نیست. اما راه حل اکتشافی وقتی ضرورت می یابد که شرایط پپچیده باشد و مقتضیات روشن نباشد. توصیه: روشنگری و غنی سازی سرمایه نمادین و نیز مناظر وارگی[1]، میانجیگری اجتماعی، وفاق و تکثر دیدگاه ها و مسئولیت اجتماعی مطرح است.: ادخال اجتماعی شامل مشکلات و حل مسئله است و نقش اکتشافی کنشگران برای هماهنگ کردن و هماهنگ بین فردیت و نظم اجتماعی و ادخال اجتماعی ضرورت دارد.. درکِ اجتماعی، رسیدن به افق مشترک الگوهای اجتماعی و وفاق، نظم اجتماعی/ بقا و توسعه و تعریض فرصت های موجود یا خلق فرصت ها بحث های همواره ضروری مفید و سازنده و پربار و البته بی پایان هستند
اثربخشی مشاوره خانواده به شیوه مثبت نگری و حل مسئله بر روابط میان فردی نوجوانان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی دو فن مثبت نگری و حل مسئله از مجموعه فنون رویکرد شناختی رفتاری بر روابط میان فردی نوجوانان دختر انجام شد. روش پژوهش، مطالعه موردی بود. در این مطالعه، یک آزمودنی دختر 17 ساله دانش آموز کلاس سوم دبیرستان که با به کارگیری مصاحبه بالینی، ملاک های تشخیصی DSM-IV و آزمون های تشخیصی؛ پرسشنامه چند جنبه ای مینه سوتا (MMPI)، فهرست بازبینی نشانه های-90- تجدیدنظر شده (SCL-90-R) و مقیاس 16 عاملی شخصیت کتل دارای مشکلات شدیدی درزمینه روابط میان فردی تشخیص داده شد، شرکت نمود. یافته ها آشکارکننده نقش خانواده در بروز، نگهداری و نیز بهبود روابط میان فردی نوجوانان دختر بود. همچنین یافته ها نشان داد که روش ترکیبی حل مسئله و مثبت نگری در بهبود روابط میان فردی نوجوانان دختر کارآمد است. برآمدها نشان گر آن بود که خانواده به عنوان عامل مهم و تأثیرگذار در روابط میان فردی نوجوانان باید در نظر گرفته شود. همچنین با توجه به اینکه بکار بستن این دو فن به جای مجموعه فنون شناختی- رفتاری در بهبود روابط میان فردی نوجوانان دختر اثربخش بود، ازاین رو پژوهش حاضر در راستای صرفه جویی در زمان و هزینه نیز می تواند به کار رود.
مدل سازی معادله ساختاری اثربخشی تدریس معلمان ریاضی دوره متوسطه شرق استان مازندران در سال تحصیلی 95 -1394(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش مدل سازی اثربخشی تدریس معلمان ریاضی دوره متوسطه شرق استان مازندران در سال تحصیلی 95 -1394 بود. روش پژوهش در این مطالعه توصیفی از نوع زمینه یابی انتخاب شد. جامعه آماری به تعداد 214 نفر بوده که براساس نمونه گیری تصادفی طبقه ای با استفاده از جدول کرجسی-مورگان تعداد 134 نفر از معلمان ریاضی(زن و مرد) به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای اطمینان از روایی، پرسشنامه توسط اساتید راهنما و مشاور و چند نفر از صاحب نظران مورد بررسی قرار گرفت. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته (با آلفای کرونباخ 929/0) بود که در شش بخش شامل مهارت های فرایند تدریس، مدیریت کلاس، آموزش ضمن خدمت، مهارت های حل مسئله، وسایل آموزشی وطرح ریزی آموزشی با مجموع 44 سؤال بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی و از نرم افزارهایSPSS و لیزرل استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که رابطه معناداری بین مهارت های فرایند تدریس، مدیریت کلاس، آموزش ضمن خدمت، روش حل مسئله، وسایل آموزشی و طرح ریزی آموزشی و اثربخشی تدریس معلمان وجود دارد. معادله ساختاری بیانگر آن است که 94درصد اثربخشی به وسیله مهارت های حل مسئله و مهارت های فرایند تدریس تبیین می شود. با توجه به اثربخشی تدریس معلمان ریاضی توصیه می شود به مشارکت والدین در فرایند تحصیل فرزندانشان برای کمک به ترغیب معلم برای ارائه فعالیت بیشتر، استقبال از تعامل دانش آموزان با یکدیگر برای بررسی وارائه راه حل سوالات مطرح شده در کلاس و اجرای مهارت های حل مسئله در تدریس برای بهبود فرآیند یادگیری فراگیران توجه گردد.
کاربرد برنامه های نوین فرزندپروری در فرایند ارتباط در خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف :با پیچیده شدن شرایط زندگی در دنیای کنونی، مهارت حل مسئله به یکی از اساسی ترین مؤلفه های زندگی سالم تبدیل شده است. هدف از پژوهش حاضر ارزشیابی آموزش برنامه های نوین فرزندپروری بوده است که طی آن مهارت های حل مسئله به مادران آموزش داده می شود.
اثر بخشی آموزش مهارت های حل مسئله و جرأت ورزی بر تغییر نگرش نوجوانان دختر نسبت به سوء مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مهارت های حل مسئله و جرأت ورزی بر تغییر نگرش دختران نوجوان بود. روش: روش پژوهش حاضر تجربی و از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر دبیرستانی شهر تبریز در سال تحصیلی 96-1395 بود. نمونه پژوهش 30 نفر دانش آموز بود که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تصادفی انتخاب شده و به صورت تصادفی نیمی از آن ها در گروه آزمایش و نیم دیگر در گروه کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش آموزش دریافت کرد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش مهارت های حل مسئله و جرأت ورزی می تواند نگرش نوجوانان نسبت به مصرف مواد را بهبود دهد. نتیجه گیری: آموزش مهارت های زندگی، مانند مهارت های حل مسئله و جرأت ورزی می تواند برای پیشگیری از سوء مصرف مواد مورد استفاده قرار گیرد.
اثر بخشی بازی های رایانه ای بر توانایی حل مسئله کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و ارزشیابی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴۲
55 - 70
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر بازی های رایانه ای بر توانایی حل مسئله در کودکان بود. برای رسیدن به اهداف پژوهش از طرح نیمه آزمایشی پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل استفاده گردید. جامعه آماری پژوهش، کلیه دانش آموزان پایه سوم و چهارم شهر بابل بوده اند. به منظور انتخاب نمونه ابتدا دو دبستان پسرانه به روش تصادفی انتخاب و سپس از بین دانش آموزان این دو دبستان، تعداد 40 نفر از دانش آموزان پایه سوم و چهارم به طور تصادفی در چهار گروه 10 نفره بازی های رایانه ای اکشن، بازی های رایانه ای استراتژیک، بازی های رایانه ای آموزشی و گروه کنترل قرار گرفتند. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها به کمک تحلیل کوواریانس نشان داد که اگر چه توانایی حل مسئله چهار گروه در پیش آزمون تفاوت معناداری نداشت، پس از تعدیل نمرات پیش آزمون بین میانگین چهار گروه در پس آزمون تفاوت معناداری وجود داشت (05/0 > P و 21/4 =(35و3)F). نتایج تحلیل کوواریانس همچنین نشان داد که پس از اجرای کاربندی آزمایشی، توانایی حل مسئله دانش آموزان (به جز گروه کنترل) در پس آزمون افزایش یافت و گروه آزمایشی بازی های رایانه ای استراتژیک از نظر توانایی اجرای حل مسئله عملکرد بهتری در مقایسه با گروه آزمایش بازی های رایانه ای اکشن و گروه کنترل از خود نشان داد. این یافته ها نشان داد که بازی های رایانه ای اکشن و استراتژیک تأثیری متفاوت در توانایی حل مسئله در کودکان دارند و اثرات بازی های رایانه ای استراتژیک و آموزشی تفاوت معناداری با یکدیگر ندارند
اثربخشی آموزش خلاقیت با استفاده از لگو بر اعتماد به نفس و توانایی حل مسئله کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه پرورش خلاقیت یکی از محورهای اساسی نظام های آموزشی برای تصمیم گیری مناسب و حل مسایل پیچیده جامعه است. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر آموزش خلاقیت با استفاده از لگو بر اعتماد به نفس و توانایی حل مسئله کودکان 6-4 ساله شهر یزد بود. روش پژوهش آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری را تمامی کودکان 6-4 ساله شرکت کننده در مهد کودک های شهر یزد تشکیل دادند. جمعاً 40 نفر به صورت تصادفی با روش نمونه گیری چندمرحله ای انتخاب شدند و به تصادف در دو گروه 20 نفره آزمایش و کنترل قرار گرفتند. از مصاحبه نیمه سازمان یافته بالینی در خصوص ارزیابی میزان اعتماد به نفس و توانایی حل مسئله کودکان استفاده شد. سپس برنامه آموزش خلاقیت با استفاده از لگو به عنوان عامل آزمایشی در 9 جلسه 60 دقیقه ای به صورت سه جلسه در هفته برای گروه آزمایش اجرا شد. نتایج حاصل از تحلیل کواریانس چندمتغیره نشان داد که کودکان گروه آزمایش از اعتماد به نفس و توانایی حل مسئله بالاتری نسبت به گروه کنترل پس از اتمام دوره آموزشی برخوردار بوده اند. بنابراین آموزش خلاقیت باعث افزایش اعتماد به نفس و مهارت حل مسئله در کودکان می شود.
مثنوی معنوی؛ بستر خلاقیت و حل مسئله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شیوه های روشمند حل مسائل و چگونگی رویارویی با مشکلات در حوزه علوم انسانی از کارکرد بسیار بالایی برخوردار است. خلاقیت یا توانایی تولید ایده ها و ارائه راه حل های متعدد، جدید و مناسب برای حل مسائل و مشکلات که در دنیای فناوری و ارتباطات امروز به طور جدی مورد بحث و بررسی دانشمندان و محققان در تمام شاخه های علوم قرار دارد، در مثنوی معنوی بازتابی آشکار ی افته است. مولوی را می توان عارفی دانست که به عمق مسائل انسانی پی برده و در صدد تجزیه و تحلیل آن ها برآمده است. یافته های پژوهش، نشان می دهد که مول وی ضمن بیان مب احث عرفانی در قالب حکای ات، از این شیوه ها در حل مسائل و مشکلاتی که انسان در زندگی روزمره خود با آن ها روبه روست، بهره جسته است. تحقیق و تفحص در مثنوی معنوی برای دست یابی به این شیوه ها در حوزه علوم انسانی، به منظور گسترش نگرش فردی و اجتماعی و آشنایی با دستاوردهای فکری و معنوی مولوی در برخورد با مسائل انسانی و معضلات رفتاری، از اهداف این پژوهش است.
تعیین اثربخشی آموزش مهارت حل مسئله بر کم طلبی تحصیلی دانش آموزان دختر راهنمایی شهر تهران سال تحصیلی 93-92(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در نظام های آموزشی دوره ۸ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲۵
179 - 191
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش مهارت حل مسئله بر اجتناب از کمک طلبی تحصیلی دانش آموزان دختر پایه سوم راهنمایی است. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر مقطع سوم راهنمایی مدارس غیرانتفاعی منطقه چهار تهران در سال تحصیلی 92-91 تشکیل می دادند که از میان آن ها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای، 39 دانش آموزی که نمرات اجتناب از کمک طلبی بالایی داشتند ) یک انحراف معیار بالاتر از میانگین گروه(، انتخاب و به صورت تصادفی در یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل جایگزین شدند. به گروه آزمایشی، 10 جلسه مهارت حل مسئله آموزش داده شد؛ و گروه کنترل هیچ گونه آموزشی دریافت نکردند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه کمک طلبی ریان و پنتریچ استفاده شد. داده ها از طریق تحلیل کوواریانس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که بین گروه آزمایشی و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد، بدین صورت که آموزش مهارت حل مسئله، بر کاهش اجتناب از کمک طلبی تأثیرگذار بود.
رابطه فراشناخت و عملکرد تحصیلی با میانجی گری حل مسئله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف : عملکرد تحصیلی یک عنصر چند بعدی است و به گونه ای ظریف به فراشناخت و حل مسئله مربوط است . هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه فراشناخت و عملکرد تحصیلی با میانجی گری حل مسئله است . روش : روش پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی و جامعه آماری آن شامل تمامی دانش آموزان مقطع متوسطه شهر خرم دره در سال تحصیلی 96-1395 بود که از بین آنها 300 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پر سشنامه های باورهای فراشناخت ولز (1997 )، حل مسئله هپنر (1987) و شاخص معدل تحصیلی استفاده شد . تحلیل داده ها با معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای اس پی اس ا س نسخه 18 و ایموس نسخه 20 انجام شد . یافته ها: براساس مدل معادلات ساختاری، روابط بین متغیرها، از برازش قابل قبولی برخوردار بود و نتایج نشان داد بین فراشناخت با حل مسئله (0/001 ≥ p )، فراشناخت با عملکرد تحصیلی (0/001 ≥ p )، و حل مسئله با عملکرد تحصیلی (0/003 ≥ p ) رابطه وجود دارد. نتیجه گیری: استفاده از مهارت حل مسئله و فراشناخت موجب رشد معنادار یادگیری در دانش آموزان می شود بنابراین می توان با تقویت باورهای فراشناختی و مهارت حل مسئله، ضمن تقویت عملکرد تحصیلی دانش آموزان، زمینه شناخت دقیق ظرفیت ها، توانایی ها و کاستی ها بدست خودشان فراهم شود.