مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
حل مسئله
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: نتایج مطالعات حاکی از آن است که مجموعه ای از عناصر هیجانی، شناختی، رفتاری، و اجتماعی در تحول هیجانی - اجتماعی نقش ایفا می کنند. بدین ترتیب هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی تأثیر آموزش شایستگی هیجانی - اجتماعی بر پرخاشگری، حل مسئله اجتماعی ، و خوش بینی دانش آموزان مربوط به پایگاه اجتماعی اقتصادی پایین بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون باگروه گواه است. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر مقطع اول متوسطه با پایگاه اجتماعی اقتصادی پایین شهرستان بابل در سال 1395 بود که از بین آنها 30 نفر از طریق نمونه گیری تصادفی خوشه ای از مدارس مناطق کم برخوردار انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه جایدهی شدند (هر گروه 15 نفر). برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های پرخاشگری باس و پری ( 1992 )، حل مسئله اجتماعی ( دی زوریلا و همکاران، 2002 ) و آزمون جهت گیری زندگی برای سنجش خوش بینی ( شی یر و کارور، 1994 ) استفاده شد. گروه آزمایش، برنامه آموزش شایستگی هیجانی اجتماعی را به مدت 9 جلسه 90 دقیقه ای دریافت کردند ولی گروه گواه هیچ گونه مداخله ای را دریافت نکردند. یافته ها: نتایج حاصل از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره و چندمتغیره نشان داد که بین نمره پرخاشگری، حل مسئله اجتماعی، و خوش بینی در دانش آموزان گروه آزمایش و گواه در مرحله پس آزمون تفاوت معناداری وجود دارد (0/05> P ). نتیجه گیری: بر اساس نتایج حاصل از پژوهش حاضر، آموزش شایستگی اجتماعی هیجانی با افزایش توانایی دانش آموزان درباره شناسایی، بیان و تنظیم هیجان، باعث کاهش رفتارهای پرخاشگرانه و افزایش حل مسئله شده است.
کاوش در چگونگی حل مسئله در بین همسران تازه ازدواج کرده ی شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال بیست و یکم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۸۱
83 - 109
حوزه های تخصصی:
زندگی زناشویی بخش مهمی از زندگی هر انسان است. بسیاری از افراد بخش بزرگی از زندگی خود را در این مرحله سپری می کنند و در این مسیر ممکن است با فراز و نشیب هایی روبه رو شوند. پدید آمدن اختلاف در بین همسران امری طبیعی است، ولی چگونگی مواجهه با آن آینده ی روابط را رقم می زند. مطالعه ی حاضر، پژوهشی کیفی است که توصیف و مستندکردن استراتژی های مواجهه با مسئله در رابطه ی بین همسران تازه ازدواج کرده ی شهر اصفهان را بررسی کرده است. هدف از انجام این مطالعه دستیابی به منظومه ی مفهومی همسران تازه ازدواج کرده از راهبردهای حل مسئله ی آنهاست، بر این اساس از اصول و قواعد روش شناسی نظریه ی زمینه ای برای تحلیل داده های به دست آمده استفاده شد. میدان مطالعه شده در این پژوهش همسران متأهل شهر اصفهان هستند که براساس قاعده ی نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. با استفاده از مصاحبه ی نیمه ساختاریافته در مجموع با 14 نفر (7 زن و 7 مرد) مصاحبه شد. در تحلیل اطلاعات گردآوری شده 119 مفهوم، 16 مقوله و دو مقوله محوری به دست آمد. یافته ها حاکی از آن است که همسران تازه ازدواج کرده یا با بهره گیری از مهارت و یا با روی آوری به طبیعت با مسائل و اختلافات زناشویی مواجه می شوند.
تأثیر برنامه مداخله ای – آموزشی جرأت ورزی، حل مشئله و حرمت خود بر هوش هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین میزان اثر بخشی برنامه مداخله ای – آموزشی جرأت ورزی، حل مسئله حرمت خود بر هوش هیجانی است تا زمینه تهیه یک برنامه مداخله ای برای افزایش هوش هیجانی فراهم آید.روش : روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی است. جامعه مورد مطالعه را دانش آموزان پسر دبیرستانی تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی (ره) شهر تهران تشکیل میدهند. از میان این افراد 15 نفر، که بهر هیجانی کمترین نمره را بین 120 نفر بدست آوردند، به عنوان نمونه انتخاب شدند و تحت کاربندی آزمایشی قرار گرفتند.گروه آزمایش در 15 جلسه 90 دقیقه ای برای مؤلفه های جرأت ورزی، حل مسئله و حرمت خود آموزش دیدند. یافته ها: تحلیل نتایج اندازه گیری مکرر همراه با انتقال اثر نشان داد که برنامه مداخله ای، هوش هیجانی را اقزایش می دهد.همچنین هر یک از سه قسمت برنامه آموزشی(جرأت ورزی، حل مسئله و حرمت خود) جداگانه باعث افزایش هوش هیجانی میشوند. نتیجه گیری: برخلاف هوش شناختی که پدیده ای نسبتاً ثابت و تغییر ناپذیر است، هوش هیجانی را میتوان با برنامه های آموزشی ارتقا داد و سازگاری فرد را بهبود بخشید.
تغييرپذيري سبک شناختي وابسته به زمينه به مستقل از زمينه در دانش آموزان با اضطراب رياضي: پيگيري يک ماهه آموزش حل مسئله
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام اين پژوهش بررسي تاثير آموزش حل مسئله بر تغيير پذيري سبک شناختي وابسته به زمينه، به مستقل از زمينه دانش آموزان با اضطراب رياضي بود. پژوهش نيمه آزمايشي، با طرح پيش آزمون-پس آزمون و پيگيري يک ماهه بود. جامعه آماري کليه دانش آموزان پسر دوره اول متوسطه شهر کهره در سال تحصيلي 95-94 به تعداد 300 نفر بودند. تعداد 30 نفر به روش نمونه گيري غيرتصادفي در دسترس در گروه هاي آزمايشي و کنترل جايگزين شدند(هر گروه 15 نفر). از آزمون تصاوير پنهان ويتکين و همکاران(1971) و پرسشنامه اضطراب رياضي پليک و پارکر(1982) براي جمع آوري اطلاعات استفاده شد. در فرايند اجرا، گروه آزمايش به مدت 8 جلسه تحت آموزش حل مسئله قرار گرفتند و گروه کنترل هيچ گونه مداخله اي را دريافت نکرد و به فعاليت هاي معمول خود ادامه دادند. براي تحليل داده ها از نسخه 23 نرم افزار SPSS و از روش هاي آمار توصيفي و تحليل کوواريانس استفاده شد. نتايج نشان داد که آموزش حل مسئله بر تغيير پذيري سبک شناختي وابسته به زمينه، به مستقل از زمينه دانش آموزان با اضطراب رياضي موثر است(001/0>P). مي توان گفت که نتايج اين پژوهش براي تحقيقات آينده در زمينه به کارگيري حل مسئله در بهبود سبک شناختي دانش آموزان با اضطراب رياضي داراي کاربرد است.
مقایسه ی اختلال ضعف روانی و شیوه های حل مسئله و نگرانی در بین پرستاران زن دارای اختلاف خانوادگی و عادی شهر کرمانشاه
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، باهدف مقایسه ی اختلال ضعف روانی و شیوه های حل مسئله و نگرانی در بین پرستاران زن دارای اختلاف خانوادگی و عادی شهر کرمانشاه انجام شده است. این پژوهش کاربردی و ازنظر روش اجرا و شیوه گردآوری داده ها از نوع علی- مقایسه ای است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان پرستار شهر کرمانشاه است. روش نمونه گیری به صورت نمونه گیری در دسترس بود که از بین این پرستاران 60 نفر که دارای اختلافات خانوادگی بودند انتخاب و 60 نفر از پرستاران زن که دارای شرایط عادی بودند انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای این پژوهش از سه مقیاس حل مسئله کسیدی و لانگ ( 1996 )، مقیاس نگرانی پنسیلوانیا ( PSWQ ) و آزمون MMPI (برای سنجش ضعف روانی) استفاده شد. سپس بر اساس آمار توصیفی و استنباطی و استفاده از نرم افزار spss داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین مهارت های حل مسئله در زنان پرستار دارای اختلاف خانوادگی و پرستاران عادی (0/001 P< )، بین نگرانی در زنان پرستار دارای اختلاف خانوادگی و پرستاران عادی (0/001 P< ) و ضعف روانی در پرستاران دارای اختلاف خانوادگی و پرستاران عادی (0/001 P< ) اختلاف آماری معنی داری یافت شد. بدین معنی که پرستاران دارای اختلاف خانوادگی دارای اختلال ضعف روانی بیشتر و شیوه های حل مسئله پایین تر و نگرانی بیشتری نسبت به پرستاران عادی بودند.
مقایسه ی کارکردهای اجرائی حل مسئله و حافظه ی فعال در زنان مبتلا به افسردگی پس از زایمان و زنان غیر افسرده ی سالم
حوزه های تخصصی:
مقدمه: افسردگی پس از زایمان، یکی از مشکلات اساسی در حوزه سلامت عمومی زنان است که تأثیر برجسته ای روی سلامت مادر و کودک دارد. هدف: هدف کلی پژوهش، مقایسه کارکردهای اجرایی حل مسئله و حافظه ی فعال در زنان مبتلا به افسردگی پس از زایمان و زنان غیر افسرده ی سالم بود. روش: جامعه آماری، کلیه مادران مراجعه کننده به مراکز سلامت شهر تبریز در سال ۱۳۹۶ بودند که از مدت زایمان این مادران ۳۰-۴۰ روز می گذشت، ۳۵ نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و پس از انجام غربالگری با پاسخ دهی به پرسشنامه افسردگی پس از زایمان، از لحاظ سن و میزان تحصیلات همتاسازی شده، در دو گروه، ۱۶ نفر مادران مبتلا به افسردگی پس از زایمان و ۱۹ نفر مادران سالم قرار گرفتند. ابزارهای مورد سنجش عبارت بودند از: آزمون رایانه ای برج هانوی جهت سنجش حل مسئله و آزمون رایانه ای N-Back ، برای سنجش حافظه ی فعال. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس چند متغیره ( MANOVA ( ، تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که در کارکردهای اجرائی حل مسئله و حافظه فعال، هر دو گروه ضعیف تر عمل نمودند. می توان گفت افسردگی پس از زایمان می تواند شرایط متفاوتی را از لحاظ عملکردهای شناختی-عصبی در افراد ایجاد کند. نتیجه گیری: شناسایی و فهم این عوامل می تواند علاوه بر کمک به درک بهتر این اختلال، به ارائه راهکارهای مختلف درمانی منجر شود .
بررسی رابطه ذهن آگاهی با بلوغ اجتماعی و سبک های مقابله با استرس در میان دانشجویان زن مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تعیین رابطه بین ذهن آگاهی با بلوغ اجتماعی و سبک های مقابله با استرس در میان دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد بود. طرح این پژوهش از نوع غیر آزمایشی، توصیفی و همبستگی است. جمعیت پژوهش را دانشجویان زن کارشناسی ارشد دانشگاه علوم و تحقیقات تشکیل دادند. تعداد نمونه 120 نفر بود که به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و سه پرسشنامه پژوهش را به منظور جمع آوری داده های خام به شرح زیر تکمیل نمودند. پرسشنامه ذهن آگاهی کنتاکی(KIMS) (2004)، پرسشنامه رائو(1986) (RSMS) و پرسشنامه سبک های مقابله با استرس بیلنگز و موس (1981) (CRI). داده های خام پژوهش با استفاده از نرم افزار آماری SPSS و تحلیل های آماری توصیفی و فرضیه های پژوهش با استفاده از آمار استنباطی رگرسیون چند متغیره مورد آزمون قرار گرفت. یافته های این پژوهش بیانگر وجود رابطه معکوس و معنی دار میان ذهن آگاهی و سبک مقابله با استرس شناختی، هیجانی و حمایتی و عدم رابطه معنی دار بین ذهن آگاهی و بلوغ اجتماعی و همچنین میان ذهن آگاهی و سبک مقابله با استرس حل مسئله و سبک مقابله با استرس جسمانی بود.
پیش بینی رفتارهای پرخطر بر اساس هم نشینی با همسالان بزهکار، افسردگی و حل مسئله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۳
235-252
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر، پیش بینی وقوع رفتارهای پرخطر بر اساس هم نشینی با همسالان بزهکار، افسردگی و حل مسئله بود. روش : روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بود. نمونه آماری، شامل 130 نفر (پسر) از دانش آموزان که در سال تحصیلی ۹۶-۹۵ در شهر بروجن مشغول به تحصیل بودند که به شیوه خوشه ای تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. پرسش نامه های نسخه بازنگری شده رفتارهای پرخطر، هم نشینی با همسالان بزهکار و حل مسئله هپنر مورد استفاده قرار گرفتند. داده ها با نرم افزارهای اس پی اس اس و آموس و روش تحلیل معادلات ساختاری تحلیل شدند. یافته ها : یافته ها حاکی از آن بود که مؤلفه هم نشینی با همسالان بزهکار بر گرایش به مصرف سیگار، قلیان و مواد روان گردان ؛ مؤلفه اعتماد به حل مسئله بر خودکشی؛ مؤلفه گرایش-اجتناب حل مسئله بر گرایش به مصرف مواد روان گردان؛ مؤلفه کنترل شخصی حل مسئله بر درگیری، خودکشی و گرایش به مصرف مواد روان گردان و درنهایت افسردگی بر خودکشی، گرایش به مصرف سیگار و قلیان و مواد روان گردان تأثیر مستقیم دارد. نتیجه گیری : به طورکلی یافته های پژوهش حاضر از نقش هم نشینی با همسالان بزهکار، افسردگی و حل مسئله در پیش بینی رفتارهای پرخطر حمایت می کند.
مدل علّی رابطه ی بین «مذهب»، «سرسختی روانشناختی»، «دنیاگرایی» و «حل مسئله» در سربازان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی مدل علّی رابطه ی بین «مذهب»، «سرسختی روانشناختی»، «دنیاگرایی» و «حل مسئله» در سربازان بود. از بین جامعه آماری (سربازان پایگاه چهارم هوانیروز اصفهان) با روش نمونه گیری تصادفی، تعداد 110 سرباز با سنوات خدمتی متفاوت، انتخاب شده و به پرسشنامه های «دنیاگرایی» (مسد)، «سرسختی» اهواز (AHI، «دینداری»خدایاریفرد و «تجدید نظر شده حل مسئله اجتماعی» (SPSI-R) پاسخ دادند.یافته ها نشان داد که: 1. «مذهب» به طور مستقیم بر «حل مسئله» اثر می گذارد؛ 2. «مذهب» از طریق «افزایش سرسختی» و «کاهش دنیا گرایی» نیز بر «حل مسئله» اثر می گذارد. بنابر این می توان نتیجه کلی گرفت که مذهب نقش مهمی در رویارویی با استرس های زندگی دارد و می تواند اثر بحران های شدید زندگی را تعدیل کند
بررسی تأثیر هیجانات منفی(اضطراب و افسردگی) در درک مطلب خواندن و حل مسئله به منظور تدوین یک مدل ساختاری در دوره ابتدایی شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال شانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۷
230 - 199
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر هیجانات منفی(اضطراب و افسردگی) در درک مطلب خواندن و حل مسئله به منظور تدوین یک مدل ساختاری در دوره ابتدایی شهر همدان در سالتحصیلی 96-95 انجام شد. به این منظور از تعداد 8000 نفر دانش آموز دوره ابتدایی 287 نفر (159 نفر دختر و 128 نفر پسر) در پایه چهارم به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. نمونه انتخابی در یک جلسه، آزمون محقق ساخته درک مطلب خواندن، پرسشنامه حل مسئله هپنر و کراسکوف (1987)، پرسشنامه اضطراب و افسردگی کودک ابسیوتانی و همکاران (2016) نسخه والدین، را تکمیل کردند. نتایج حاصل از برآورد مدل نهایی پژوهش نشان می دهد از بین متغیرهای درنظر گرفته شده در پیش بینی حل مساله، بالاترین ضریب به ترتیب مربوط به متغیر اضطراب در حالت مستقیم با 71/0 (01/0=p) و در حالت غیر مستقیم از طریق درک مطلب 10/0 (01/0=p) بوده است این مقدار در حالت مستقیم 74/0- (01/0=p) و در حالت غیر مستقیم و از طریق درک مطلب 09/0- (01/0=p) بوده است. بر این اساس مشخص است که توانایی درک مطلب نقش واسطی در کاهش اثر افسردگی و اضطراب بر حل مساله داشته است.
اثربخشی توان بخشی شناختی بر توجه و حل مسئله کودکان با آسیب مغزی تروماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی اثربخشی توانبخشی شناختی بر توجه و حل مسئله کودکان با آسیب مغزی تروماتیک بود. روش این پژوهش، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با دوره پیگیری 1 ماهه بود. جهت اجرای این پژوهش 30 نفر از کودکان 9 تا 15 سال دچار آسیب تروماتیک مغزی (12 دختر و 18 پسر) به صورت نمونه گیری در دسترس از بین تمام کودکان مبتلا به آسیب مغزی تروماتیک در سال تحصیلی 97-96 شهر تهران، انتخاب و در دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل جایگزین شدند. برای اندازه گیری متغیرهای وابسته شامل، توجه انتخابی، توجه پایدار و حل مسئله به ترتیب از آزمون های نرم افزاری استروپ، عملکرد پیوسته و برج لندن استفاده شد. گروه آزمایش پس از اجرای مداخله توان بخشی شناختی (12 جلسه 45 دقیقه ای) و ریزش به 13 نفر و گروه کنترل نیز در نهایت به 13 نفر کاهش پیدا کردند. داده ها با مدل تحلیل واریانس مختلط (2 در 3) با استفاده از نرم افزار -SPSS 22 تحلیل شدند. نتایج تحلیل واریانس مختلط (2 در 3) تفاوت معناداری بین میانگین نمرات توجه انتخابی، توجه پایدار و حل مسئله گروه آزمایش و گروه انتظار در پس آزمون نشان داد. به علاوه معنادار نبودن تفاوت بین نمره های پس آزمون و پیگیری در گروه آزمایش حاکی از ماندگاری تأثیر توان بخشی شناختی بر توجه و حل مسئله کودکان با آسیب مغزی تروماتیک بود. بنابراین توان بخشی شناختی اثر چشمگیری بر بهبود توجه و حل مسئله کودکان با آسیب مغزی تروماتیک دارد و می توان از آن به عنوان روش مؤثر و مفیدی برای بهبود عملکرد توجه و حل مسئله این گونه بیماران سود جست.
بررسی الگوی تدریس حل مسئله در ارتباط با تفکر انتقادی دانش آموزان
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی آموزش وپرورش در هر جامعه ای بهبود فرایند یادگیری در دانش آموزان است که از نتایج مهم این امر پرورش تفکر منطقی و به ویژه تفکر انتقادی دانش آموزان است. عوامل بسیاری در تحقق این امر دخیل هستند، یکی از این عوامل روش تدریس معلمان است که در یادگیری و عملکرد دانش آموزان از اهمیت بالایی برخوردار است. به منظور گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و مطالعه اسنادی استفاده شده است. در پژوهش حاضر سعی بر آن شده است تا در مورد یکی از روش های تدریس یعنی روش تدریس حل مسئله به بحث و بررسی پرداخته شود و همچنین در پژوهش حاضر به بررسی اهمیت و تأثیری که روش تدریس حل مسئله، بر روی ابعاد شناختی دانش آموزان به ویژه تفکر انتقادی آن ها دارد پرداخته شده است. درنهایت نیز به بررسی روابط بین دو متغیر پژوهش، یعنی روش تدریس حل مسئله و تفکر انتقادی در دانش آموزان پرداخته شده است.
تأثیر آموزش حل مسئله بر مهارت های اجتماعی کودکان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره ششم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۲۱)
131-143
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: مهارت های اجتماعی، رفتارهای اجتماعی مورد قبول و فراگرفته شده ای هستند که موجب ارتباط با دیگران و بهبود کیفیت زندگی شده و در برقراری ارتباط مؤثر و پذیرش اجتماعی نقش مهمی دارند. از سویی دیگر حل مسئله یکی از مهم ترین مهارت هایی است که می تواند سلامت روانی کودکان را در رویارویی با مشکل های کنونی و آینده حفظ و تقویت کند؛ بنابراین در این راستا تقویت مهارت حل مسئله یکی از راه های مقابله با مشکل های زندگی است هدف پژوهش حاضر تعیین تأثیر حل مسئله بر مهارت های اجتماعی کودکان پیش دبستانی، بود. روش: روش این پژوهش، کاربردی و به لحاظ شیوه اجرا، نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون – پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. کودکان مقطع پیش دبستانی مهدکودک های شهر کرمانشاه در سال تحصیلی 97-1396، جامعه آماری این پژوهش را تشکیل دادند. تعداد 24 نفر (شامل 16 پسر و 8 دختر) از این کودکان، با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه، به شیوه تصادفی جایدهی شدند. برای جمع آوری داده ها، از مقیاس درجه بندی مهارت های اجتماعی (گرشام و الیوت،1990) استفاده شد. ابتدا از هر دو گروه پیش آزمون به عمل آمد، سپس افراد گروه آزمایش، 16 جلسه تحت آموزش مهارت حل مسئله قرار گرفتند در حالی که گروه گواه مداخله هدفمندی دریافت نکرد. سپس، از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. پس از گذشت چهار ماه، دوره پیگیری نیز برای هر دو گروه به عمل آمد تا پایایی نتایج با گذشت زمان مورد بررسی قرار گرفته باشد. در نهایت داده ها با استفاده از آزمون اندازه گیری مکرر و با استفاده از نرم افزار SPSS-20 تحلیل شدند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که آموزش حل مسئله در دو مرحله پس آزمون و پیگیری باعث افزایش مهارت های اجتماعی (شامل همکاری، جرئت ورزی، مسئولیت پذیری و خودمهارگری) در کودکان پیش دبستانی شده است (0/001> p ). نتیجه گیری: بر اساس یافته های به دست آمده از این پژوهش می توان نتیجه گرفت از آنجا که مهارت حل مسئله به چگونگی برطرف کردن مشکلات و مدیریت مسائل زندگی مربوط می شود،آموزش این مهارت ها به کودک، زمینه ساز بهبود تعامل و ارتباط سازنده و مؤثر با جهان پیرامون شده و موجب ارتقاء سطح مهارت های اجتماعی و روابط بین فردی مطلوب می شود. آموزش مهارت های حل مسئله در این مطالعه توانسته است زمینه همکاری، مسئولیت پذیری، و تعامل بین فردی مطلوب را در کودکان تقویت کند و در نهایت موجب افزایش مهارت های اجتماعی افراد گروه آزمایش شده است.
رابطه انسجام خانواده و توانایی حل مسئله با نگرش به رفتارهای بزهکارانه در نوجوانان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه انسجام خانواده و توانایی حل مسئله با نگرش به رفتارهای بزهکارانه در نوجوانان دختر انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. نمونه ای به حجم 250 نفر از دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه منطقه 17 تهران بر اساس جدول کرجسی و مورگان از بین جامعه 2500 نفری در سال تحصیلی 97-1396 به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه نگرش به رفتارهای بزهکارانه فضلی (1389)، مقیاس انسجام سازمان یافته خانواده فیشر و همکاران (1992) و پرسشنامه حل مسئله هپنر (1988) استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از روش های آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج نشان داد که نگرش به رفتارهای بزهکارانه با انسجام خانواده (327/0- r= )، توانایی حل مسئله (372/0- r= )، اعتماد در حل مسئله (263/0- r= )، اشتیاق در حل مسئله (366/0- r= ) و کنترل شخصی در حل مسئله (145/0- r= )، همبستگی منفی و معنادار دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیرهای پیش بین 21/0 از واریانس نگرش به رفتارهای بزهکارانه را پیش بینی می کنند. از مجموع یافته ها می توان اینگونه نتیجه گرفت که انسجام خانواده و توانایی حل مسئله از جمله عوامل موثر بر کاهش نگرش به رفتارهای بزهکارانه در نوجوانان دختر است. در مجموع نتایج این مطالعه از اهمیت توانایی های حل مسئله در کاهش نگرش نوجوانان دختر به رفتارهای بزهکارانه حمایت می کند. با استناد به این نتایج و اهمیت کاهش بزهکاری در دختران، پیشنهاد می شود که توانایی های حل مسئله و مهارت های مقابله ای کارآمد به نوجوانان آموزش داده شود.
بررسی تاثیر خستگی شناختی بر انعطاف پذیری شناختی با توجه به نقش واسطه ای نیاز به شناخت در دانشجویان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحصیل در دانشگاه همواره همراه با عوامل فشارزای متعددی می باشد، انعطاف پذیری شناختی مفهومی است که به عنوان یک مهارت مهم برای تسلط افراد در موقعیت های مختلف و فشارزا به رسمیت شناخته شده است، براین اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر خستگی شناختی بر انعطاف پذیری شناختی دانشجویان با نقش واسطه ای نیاز به شناخت اجرا گردید. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانشجویان دختر دانشگاه فرهنگیان اراک مقطع کارشناسی که در سال تحصیلی 95-94 مشغول به تحصیل بودند؛ که از این تعداد، 60 نفر به عنوان نمونه نهایی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه نیاز به شناخت NFC) ) کاسیوپو و پتی، تکالیف تشخیصی مشابه با تکالیف سدک و کافتا، نرم افزار آزمون ویسکانسین (نسخه ایرانی) شاهقلیان و همکاران استفاده گردید. براساس پرسشنامه نیاز به شناخت، آزمودنی ها ابتدا به دو گروه 30 نفره براساس نیاز به شناخت بالا و پائین تقسیم شدند، و سپس هر یک از گروه ها به صورت تصادفی در گروه های 15 نفره آزمایش و کنترل جایگزین شدند. آزمایش دارای دو مرحله بود. در مرحله اول آزمودنی ها با تکالیف شناختی روبه رو شدند و به دنبال آن در مرحله دوم به منظور مقایسه گروه ها براساس میزان خستگی شناختی، آزمون انعطاف پذیری شناختی اجرا شد. داده های پژوهش با استفاده آزمون تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که خستگی شناختی بر انعطاف پذیری شناختی اثر منفی و معنی داری دارد و نقش تعاملی نیاز به شناخت در رابطه با متغیرهای پژوهش تایید شد. یافته های پژوهش حاضر، ضرورت توجه و تأکید بر نقش محوری متغیرهای خستگی شناختی و نیاز به شناخت را در میزان انعطاف پذیری شناختی افراد مورد بررسی قرار می دهد.
تاثیر روش تدریس حل مسئله بر یادگیری دانش آموزان
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر از نوع مروری- کتابخانه ای است که به بررسی تا ثیر روش تدریس حل مسئله بر یادگیری دانش آموزان می پردازد. هدف از نگارش این مقاله، آگاهی بیشتر معلمان نسبت به این روش تدریس و اهتمام جدی در بکارگیری این روش تدریس به عنوان عاملی بر یادگیری بیشتر و بهتر دانش آموزان است. نتیجه این مقاله نشان می دهد که روش تدریس حل مسئله تاثیر مثبتی بر یادگیری دانش آموزان دارد و یادگیری دانش اموزان را افزایش می دهد.
بررسی کاربرد الگوریتم کوچ پرندگان مهاجر در مدیریت
حوزه های تخصصی:
الگوریتم کوچ پرندگان مهاجر ، که آن را از دیگر شیوه های فرا ابتکاری متمایز می سازد، تعدادی راه حل اجرایی به صورت موازی و مکانیسم سود بین راه حل ها می باشد. در این الگو، درجه سود کسب شده برای پرندگان از پرندگان ماقبل خود تععین می شود؛ که این مکانیسم سود به عنوان تعداد راه حل های همسایه خوب بدست آمده از راه حل قبل می باشد. در واقع الگوریتم MBO یکی از الگوریتم هایی است که توانایی یافتن بهترین راه حل شناخته شده در اکثر موارد را دارد. این الگوریتم طبق مدلسازی ریاضی فرآیند تکامل اجتماعی پرندگان، یک الگوریتم جدید و نو برای حلّ مسائل ریاضی بهینه سازی ارائه میدهد. به بیان دیگر، این الگوریتم با داشتن یک دیدگاه کاملاً نو به مبحث بهینه سازی، از یک سو پیوندی نو میان علوم اجتماعی و علوم انسانی ایجاد کرده و از سویی دیگر این پیوند را میان علوم فنّی و ریاضی برقرار میکند. طبق نتایج به دست آمده مشاهده میگردد که این الگوریتم توانایی بالایی برای بهینه سازی مسائل مختلف دارد. از نظر زمان، زمان کمتری را نسبت به برخی از سایر الگوریتم های فراابتکاری برای دستیابی به نقطه ی بهینه دارا بوده و همچنین الگوریتم هزینه بر و گرانی نیست. لذا این الگوریتم می تواند در مدیریت کاربرد داشته باشد، چراکه مدیر در یک سازمان، پیوسته در حال تصمیم گیری و حل مسائل سازمان است و راه حل های احتمالی را به کمک معیارهای تعیین شده رتبه بندی و سپس بهترین راه حل را انتخاب می کند. چراکه یکی از وظایف رهبری، ارزیابی و انتخاب بهترین راه حل موجود می باشد. فلذا تشابهات و درسهای بسیاری بین سبک مدیریت سازمان و الگوریتم کوچ پرندگان مهاجر وجود دارد، که تحقیق حاضر می کوشد کاربرد این الگوریتم را در سازمان ها بررسی نماید.
تأثیر آموزش برنامه نویسی با نرم افزار اسکرچ بر مهارت حل مسئله دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش و ارزشیابی سال سیزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۹
93-107
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تأثیر آموزش برنامه نویسی با نرم افزار اسکرچ بر مهارت حل مسئله دانش آموزان پایه دوم ابتدایی شهرستان فراهان در سال تحصیلی 97-1396، انجام گرفته است. نرم افزار اسکرچ به کودکان کمک می کند تا ضمن طراحی بازی یا داستان های تعاملی، اصول برنامه نویسی را بیاموزند. این پژوهش از نوع کاربردی است و از لحاظ ملاک نحوه جمع آوری اطلاعات روش نیمه تجربی است. جهت انجام پژوهش یکی از مدارس ابتدایی دخترانه شهرستان فراهان انتخاب شد و به طور تصادفی یکی از کلاس ها به عنوان گروه آزمایش و کلاس دیگر بعنوان گروه کنترل در نظر گرفته شدند. تعداد کل نمونه 34 دانش آموز دوم ابتدایی بود یعنی 17 نفر در گروه آزمایش و 17 نفر در گروه کنترل بودند. ابزارها در این پژوهش عبارت اند از پرسشنامه حل مسئله هپنر که بعنوان پیش آزمون و پس آزمون بکار گرفته شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی برای تعیین فراوانی و میانگین و از آمار استنباطی برای تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته های بدست آمده از تجزیه و تحلیل ها، نشان داد که تفاوت بین دو گروه گواه و آزمایش از نظر آماری در سطح 05/0>a و با سطح اطمینان 95/0 معنادار می باشد. نتایج بدست آمده نشان داد که آموزش برنامه نویسی با نرم افزار اسکرچ بر مهارت حل مسئله دانش آموزان ، تأثیر معناداری داشته است. دانش آموزان طی دوره آموزشی، به طور فعال با حل مسائل مختلف در نرم افزار اسکرچ درگیر شدند و برای حل این مسائل باید مسئله را تجزیه و تحلیل کرده و راه حل های مختلف را مورد آزمایش قرار می دادند، درگیر شدن دانش آموزان با این چالش ها موجب بهبود مهارت حل مسئله آنها شد.
بررسی مدل تخصصی حل مساله فیزیک در دانشجویان ماهر و مبتدی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی مدل چند متغیری حل مسائل فیزیک در دانشجویان ماهر و مبتدی فیزیک بود. پژوهش حاضر از نظر ماهیت توصیفی، از حیث هدف جز مطالعات بنیادی و از نظر روش در زمره تحقیقات همبستگی است. تعداد 360 نفر از دانشجویان گروه فیزیک دانشگاه ارومیه به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند، به این صورت که دانشجویان سال آخر، به عنوان گروه ماهر و دانشجویان سال اول به عنوان گروه مبتدی در نظر گرفته شدند. پرسشنامه های پژوهش عبارت بودند از پرسشنامه انگیزش، سوالات ارزیابی فراشناخت، پنج مسئله فیزیک طراحی شده برای ارزیابی استفاده از استراتژی و نمودار جسم آزاد، پرسشنامه حمایت اجتماعی و هشت مسئله برای ارزیابی دانش مفهومی. تحلیل داده ها نشان داد که حمایت اجتماعی، انگیزه، فراشناخت، استراتژی، طبقه بندی مسائل و نمودار جسم آزاد در قالب یک مدل علی قادر به پیش بینی حل مسئله دانشجویان بوده و حدود 26 درصد از تغییرات حل مسئله دانشجویان را تبیین می کنند. شاخص های برازش نشان داد که مدل آزمون شده برازش مناسبی با داده های گردآوری شده دارد. نتایج همچنین نشان داد که مدل به صورت کلی در گروه ماهر برازش مناسبتری نسبت به گروه مبتدی دارد
اثر بخشی قصه گویی خلاق بر توانایی حل مسئله و خلاقیت کودکان پیش دبستانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تربیتی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴۹
99-114
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف، بررسی اثر بخشی قصه گویی خلاق بر توانایی حل مسئله و خلاقیت کودکان پیش دبستانی انجام شد. روش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی کودکان پیش دبستانی (5-6 ساله) ناحیه یک شهر یزد بود که از بین آنها نمونه ای به حجم 30 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) جا گماری شدند. در هر دو گروه، پیش آزمون اجرا شده و سپس گروه آزمایش، عمل آزمایشی یعنی قصه گویی خلاق را به مدت 10 جلسه دریافت کرد و سپس پس آزمون برای هر دو گروه اجرا شد. جهت گردآوری اطلاعات از آزمون برج لندن و پرسشنامه خلاقیت تورنس (فرم تصویری) استفاده شد. داده ها به روش تحلیل کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که قصه گویی خلاق به طور معناداری به بهبود توانایی حل مسئله و خلاقیت کودکان پیش دبستانی منجر شده است. بر اساس نتایج پژوهش حاضر، می توان گفت، قصه گویی خلاق می تواند روش کارآمدی در بهبود توانایی حل مسئله و خلاقیت کودکان پیش دبستانی باشد.