مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
شرق شناسی
حوزه های تخصصی:
پژوهش های شرق شناسان در کشورهای شرقی ـ اسلامی با اهداف و انگیزههای گوناگونی همراه بوده است. آنان مطالعاتشان را در کشورهای عربی با تحقیق در آثار و دست نوشتههای نویسندگان و شاعران قدیم عرب ـ که سال ها حتی از دید خود شرقیان هم پنهان بود ـ آغاز کردند. مهم ترین عامل و پشتوانه خاورشناسان برای مطالعه و تحقیق در این آثار علمی و ادبی، از یک سو داشتن وقت و علاقه و از سوی دیگر توجه دولت مردان و مسؤولان مراکز علمی آنان به این مهم بوده است. برخی از خاورشناسان کتابهای زیادی را از زبان عربی به زبان های دیگر ترجمه نمودند و برخی دیگر کتاب های ارزشمندی را درباره دین اسلام، قرآن و ادبیات عربی تألیف کردند. چاپ و انتشار این نسخه های خطی و آثاری که شرق شناسان درباره آنها نوشتند، روش پژوهش را برای نویسندگان و دانشمندان معاصر عرب در زمینه های گوناگون آسان تر کرد.
افزون بر این، بررسی های علمی برخی شرق شناسان از جهت دقت و نظم در شاخه های مختلف ادبیات عربی و به ویژه تاریخ ادبیات، به عنوان یک الگو مورد توجه نویسندگان و محققان در کشورهای عربی قرار گرفت؛ به گونه ای که بیشتر آنان کتاب های تاریخی ـ ادبی خود را بر اساس تقسیم بندی دوره های ادبی که در کتاب های تاریخ ادبیات شرق شناسان به چشم می خورد تدوین نمودند.
شعر زبان آشتی جهانیان بانو شمیل و نقش او در شناخت مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اکنون چهار سال از مرگ پروفسور آنه ماری شیمل (1922-2003) می گذرد. بسیاری از آثار این بانوی بزرگ شرق شناس به زبان های گوناگون و از آن جمله فارسی ترجمه شده است و پیوسته بر تعداد علاقه مندان به اندیشه و شیوه ی نگرش او در غرب و شرق افزوده می شود. از این رو در مقاله ی حاضر تلاش خواهد شد تا ابتدا به سنت شرق شناسی و پیشینه ی آن در کشورهای آلمانی زبان اشاره شود و مشخص گردد بانو شیمل کدام شیوه شرق شناسی را به کار بسته است.بخش دوم سیری در آثار بانو شیمل در زمینه ی ادبیات شرق و به ویژه پژوهش های او در مورد مولانا است و به اختصار می کوشیم تا با برخی از این آثار و دیدگاه های مطرح شده در آن ها آشنا شویم.موضوع سوم و پایانی، بررسی دلایل این علاقه مندی و زمینه های این نگرش و در نهایت هدف بانو شیمل از نگارش آثاری برای معرفی ادبیات فارسی و دلایل محبوبیت این آثار است.
شرق شناسی مطالعات فرا استعماری درباره ی شرق (L’orientalisme, études post-coloniales sur l’Orient)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شرق شناسی در اروپای قرون وسطی ابتدا به عنوان یک رشته ی علمی بواسطه تلاش محققان برای فراگیری زبانهای شرقی پایه گذاری شد.اما در ابتدای قرن هفدهم میلادی و کثرت سفر به مشرق زمین پیشرفت کرده و عاملی برای شناخت بهتر و دقیق تر به شرق و شرقیان گردید. بر اساس نظریه ی فرا استعماری (post-colonialisme) ارائه شده توسط ادوارد سعید در کتاب ""شرق شناسی ˛ شرق مخلوق غرب""این جریان نوع جدیدی از تسلط را ارائه می کند .در این میان تلاش بعضی از نویسندگان و شاعران برای شناساندن شرق به غرب مطابق با کلیشه های شکل گرفته در اروپای قرن نوزده وزمینه سازی این نوع تسلط قابل تامل است .با این نوع نگاه شرق در ذهن غربیان به گونه ای دیگر در امده ودیگر به معنای جغرافیایی کلمه مد نظر قرار نمی گیرد بلکه به نوعی خاص مخلوق ذهن غربیان معرفی می شود. ما در این مقاله نشان داده ایم چگونه مطالعات و قضاوتهای شرق شناسان ̨ نویسندگان و علمای غربی بهانه و سر انجام موجب استعمار کشورهای افریقائی و شرقی بوسیله ی دولتهای غربی می شود.
تلمیحات لرد بایرون به ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی تلمیحات اشعار لرد بایرون شاعر رمانتیک قرن نوزدهم انگلستان به سرزمین، فرهنگ، تاریخ و دین کهن ایرانیان می پردازد. بایرون در اشعار و نوشته های خود به حافظ، سعدی، شاهنامه، داستان لیلی و مجنون و یوسف و زلیخا، نادرشاه، کمبوجیه و آیین زرتشتی اشاره می کند. این اشارات نشان دهنده آشنایی وی با ادبیات ایران زمین است. برخی از آثار بایرون همچون «مانفرد» بر اساس آیین زرتشتی نوشته شده اند و اشاره به اهریمن و اهورامزدا و درگیری نیروهای تاریکی با روشنایی دارند. بایرون با استفاده از فرهنگ و تمدن ایرانی به توصیف شخصیت های آثارش می پردازد که دارای دو جنبه هستند که یکی به سوی تاریکی و دیگر به سوی نور تمایل دارد. او این دوگانگی دین زرتشت را در مقایسه با آیین مسیحیت توضیح منطقی تر و مناسب تری برای تبیین بشری می داند.
متن ادبی و سیاست: بازخوانی پسااستعماری دو اثر کلاسیک از آثار ادبی بریتانیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحث عمده مقاله این است که رودیارد کیپلینگ شخصیت های مستعمره هند در رمان کیم را به عنوان دیگری و در مقابل شخصیت متمایز شده انگلیسی ترسیم می کند و فورستر نیز بر همین منوال در آثار خود از امپراطوری بریتانیا جانبداری می نماید. با این حال، رمان گذری به هند در راستای رد ارزش های بریتانیایی و شخصیت پردازی هندی ها گام برمی دارد که در قالب تغییر رویکرد نسبت به آشکارسازی واقعیت های امپریالیسم بریتانیا در دوره ای که هند به استقلال نزدیک می شود تجلی یافته است. علی رغم این واقعیت، بازنمایی شخصیت ها در اثر فورستر نیز مانند رمان کیم اثر کیپلینگ غیرواقع گرایانه باقی می ماند. پژوهشگر این مقاله تلاش می کند ثابت نماید در این زمینه هر دو نویسنده تمایلات سیاسی یکسانی دارند. تفاوت آنها تنها در راهبردی است که برای بیان ادبی اثر خود می گزینند. بازخوانی این دو متن ادبی در سایه نظریه های ادوارد سعید ارتباط میان متن و سیاست را فراهم آورده است.
11 سپتامبر و گسترش پدیدة اسلام هراسی در غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پدیدة اسلام هراسی حاکی از نوعی تصور بدبینانه و نفرت از اسلام و مسلمانان است که به بروز رفتارهای تبعیض آمیز و آزاردهنده علیه آن ها منجر می شود. اگرچه این پدیده در گذشته های دور ریشه دارد، با گذشت زمان و به خصوص طی سده های اخیر با مسائل و موضوعات تازه ای همراه شده است. طی سال های پس از 11 سپتامبر 2001 مصادیق اسلام هراسی و اسلام ستیزی در جهان غرب افزایش محسوسی داشته است. بسیاری از فعالان سیاسی و رسانه های غربی از حملات 11 سپتامبر به مثابة ابزاری برای ترویج اسلام هراسی استفاده کردند. مسیحیان راست آمریکا یکی از گروه های فعال در این زمینه بودند. به رغم این که جریان های مختلف اسلام گرا غالباً مخالف حملات القاعده بوده اند، مداخلات مکرر دولت های غربی در امور جوامع اسلامی را عامل واکنش های رادیکال القاعده می دانند. جمهوری اسلامی، که از پیشروان مقاومت اسلامی در برابر سلطه گری غرب است، ضمن رد توسل به ابزار ترور، بر آن است که اسلام هراسی پروژه ای برای تسهیل استمرار مداخلات سلطه گرانة قدرت های غربی است.
خوانش مقایسه ای ادبیات جنگ های صلیبی و ادبیات آمریکا پس از 11 سپتامبر در دو رمان آمریکایی «مرد در حال سقوط» و «تروریست»
حوزه های تخصصی:
پس ازحمله های یازده سپتامبر 2001 ، رما نها و آثار ادبی فراوانی با موضوع تأثیر این حمله ها بر افراد مختلف در داخل و خارج از ایالات متّحده به رشته تحریر درآمد. با وجود ادعای این رما نها ( مبنی بر پرداختن به تأثیر این حمله ها بر مردم آمریکا) ، نویسندگان برای توصیف مسلمانان و اعراب بیشتر از کلیشه های شر ق شناسی استفاده می کنند و به نظر می رسد، پس از یازده سپتامبر، گفتمان شر قش ناسی، کلیشه ها و قالب های گذشته را محکم تر از پیش کرده است. این مقاله بر آن است تا این گفتمان را در دو رمان ""تروریست"" (Terrorist) نوشته جان آپدایک و ""مرد درحال سقوط"" (Falling Man) نوشته دان دلیلو (Don DeLillo) را تحلیل کند؛ چراکه آپدایک و دلیلو از نویسندگان برجستة ادبیات آمریکا هستند و هردو رمان، از رمان های پرفروش نیویورک تایمز به شمار می روند. با اینکه ریشه های شر ق شناسی را باید در فرهنگ اروپا جستجو کرد، از نیمه قرن 20 و اوایل قرن 21 ، دیدگا ههای شر ق شناسانه را آمریکا شکل داده، ترویج می کند. در این مقاله سعی بر آن است تا چگونگی بازنمایی نویسندگان نامبرده از مسلمانان و ایدئولوژی آ نها مورد بحث قرار گیرد. نکته قابل توجه این است که اگرچه این رما نها در قرن بیست ویکم و با توجه به افزایش ارتباط و اطلاعات دربارة مسلمانان نوشته شده، نویسندگان مورد نظر از همان قالب ها و کلیشه هایی استفاده می کنند که از زمان قرون وسطی دربارة مسلمانان وجود داشته است.
ادوار تاریخی شناخت «دیگری» در غرب و شرق با تاکید بر نگاه محققان معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هر تمدن یا فرهنگی در گذرگاه تاریخی خویش خواسته یا ناخواسته نوع نگاه خاص و متمایزی به «غیر» و «دیگری» دارد. این مقاله بر آن است تا دوره های تاریخی شناخت «دیگری» در غرب و شرق را بررسی و دوره بندی نماید.
کوشش شده است که بر خلاف تقسیم بندی های رایج، از نگاه های صرفا سیاسی فاصله گرفته و بیشتر از منظر فرهنگی و تمدنی واکاوی شود. هم چنین تقسیم بندی ها نه صرفا بر حوادث تاریخی بلکه بر وجود «ویژگی های مشترک» در شناخت «دیگری» در بستر تاریخی شرق و غرب استوار گردد. بر این اساس روابط شرق و غرب به چهار دوره کلان تقسیم شده است.
در نسبت غرب با شرق می توان چهار دوره: عصر باستان، عصر ایمان، دوران قدرت دانش بنیان و عصر پسااستعماری را نام برد و در نسبت شرق -با تاکید بر ایران- با غرب می توان چهار دوره: عصر باستان، عصر ایمان، دوران آشفتگی و تحیر و دوره نگاه واکنشی و انفعالی را ذکر کرد..
اسلام و تجدّد: نگاهی به رمان تروریست(2006) اثر جان آپدایک (Islam and Modernity: A Study of John Updike's Terrorist (2006))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تصویر مسلمانان در سیاست، رسانه ها، و نیز ادبیات غرب بیش و کم تصویری سیاه و سفید از مردمی است که با تمدن و تجدد و تسامح بیگانه اند. پس از جنگ سرد تاکنون و به ویژه از آغاز حملات تروریستی در نقاط مختلف جهان، خاصه پیامد یازده سپتامبر در آمریکا، بازنمایی مسلمانان تغییری چشمگیر را شاهد بوده است: تروریست بودن نیز به انگاره های بدویّت و عقب ماندگی افزوده شده است. این جستار به بررسی رمان تروریست(2006) اثر جان آپدایک می پردازد. نویسندگان برآنند نشان دهند چگونه این رمان، تحت تاثیر و همگام با گفتمان سیاسی غالب در آمریکا و غرب، اسلام را دینی خشونت گرا و متحجر بازنمایی می کند. نویسندگان شگردهای آپدایک را در معرفی اسلام به عنوان دینی متعصب، که پیروان خود را به خشونت (تروریسم) می خواند، می کاوند و استدلال می کنند که رویکرد جان آپدایک در این اثر شرق شناسانه است.
رویارویی با فرهنگ اسلامی در آثار ادبای مسیحی عرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله با بهره گیری از نظریة شرق شناسی ادوارد سعید و غیریت سازی نظریة گفتمان، به رویارویی ادبای مسیحی عرب با فرهنگ اسلامی پرداخته و نشان داده شده است که نقش مسیحیان عرب در اسلام ستیزی و گسترش نفوذ فرهنگی غرب به دنیای عرب به خصوص مدیترانة عربی از جمله کشورهای مصر، سوریه و تونس قابل توجه و بسیار گسترده بوده است و بر غیریت سازی از فرهنگ اسلامی تأکید داشته اند. مهم ترین مصادیق برساختن هویت «غیر» از فرهنگ اصیل اسلامی عربی در استهزای فرهنگ و احکام اسلامی، قبح شکنی از معاصی و خطوط قرمز اسلام همچون روابط نامشروع و خودکشی و ترویج برخی آموزه های مسیحی مانند: اعتراف به گناه یا معرفی مسیحیت به عنوان دین آرامش و مدارا، بی دین کردن خط و زبان عربی، بازنمایی اسلام به منزلة دینی عقب مانده و مترادف با جهل و بی سوادی، تاریخ سازی و القای آغاز دوران رونق و ترقی با ورود فرهنگ غرب به جهان عرب و نیز تصویرسازی از غرب و مهاجمان متجاوز به مثابه پیام آوران تمدن و پیشرفت، برخی از راهبردهای ادیبان مسیحی عرب در تاریخ معاصر در قالب داستان ها و اشعار به شمار می رود.
تحلیل و نقد مطالعات قرآنی مستشرقان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مطالعة اسلام همواره در کانون توجه شرق شناسان، خاصه شرق شناسان مسیحی و یهودی، بوده است و در میان موضوعات اسلامی، قرآن مهم ترین حیطة این توجه بوده است. این مقاله در پی یافتن پاسخ این مسئله است که اصلی ترین رویکرد مستشرقان در مطالعات قرآنی چه بوده است؟ برای یافتن پاسخ ابتدا به ریشه یابی وجود رویکردهای غیرعلمی در آثار قرآن پژوهان غربی پرداخته و علل پدید آمدن این رویکردها در آثار آنان تبیین می شود. از همان ابتدا رویکرد اصلی مطالعات قرآن شناختی مستشرقان رد و تخطئه قرآن بوده است.
با وجود بارقه هایی از تحول مثبت در رویکرد غربیان به قرآن در نیم قرن اخیر، رویکرد انکارگرایانه همچنان باقی است؛ با این تفاوت که آثار جدید در قالب های پوشیده تر و ظریف تری ارائه می شود.
سنجش ""ماللهند"" ابوریحان بیرونی بر اساس مولفه های شرق شناسی ادوارد سعید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شرق شناسی یک «گفتمان» است؛ گفتمانی که در آن تمایز میان غرب و شرق، اساس هر نوع بحث و استدلالی می باشد. شرق شناسی بهعنوان یک نیروی خستگی ناپذیر فرهنگی و سیاسی، فرایند تولید و بازتولید شرق را امتداد بخشید و نقشی موثر در قوام و تکوین استعمار غربی ایفا کرد.برای محقق علاقهمند به حوزه اندیشه سیاسی اسلام و ایران است این پرسش شکل میگیرد که شرقیان آنگاه که از موضع استیلا با ""دیگری"" روبرو میشدند این سلطه یا غلبه به چه شکل و صورتی خود را در شناخت و تکوین تصور از دیگری نشان میداده است؟ و آیا مطالعات شرقیان درباره ""دیگری""، مولفههای شرقشناسی غربیان را در خود دارد یا نه؟ در این مقاله با بررسی کتاب ماللهند اثر ابوریحان بیرونی نشان داده می شود که اکثر مولفه های نوع نگاه شرقشناسی بر اساس آنچه که ادوارد سعید برشمرده در این اثر غایب است. اگر این پژوهش در بررسی دیگر آثار شرقیان در باب ""دیگری"" امتداد یابد مبنایی برای نظریه ""امتناع استعمارگری شرقیان"" فراهم میگردد. در این مقاله از روش پژوهشی تطبیقی استفاده شده است.
از شرق شناسی تا مطالعات پسااستعماری: رویکردی میان رشته ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله ضمن تبیین سیر تحول از رویکرد چند رشتهای در مطالعات شرق شناسی قرن نوزده و نیمه نخست قرن بیستم به رویکرد میان رشتهای در مطالعات پسااستعماری در نیمه دوم قرن بیستم، با نگاهی تاریخی و تحلیلی، به تشریح مراحل گذار از مطالعات چند فرهنگی به مطالعات میان فرهنگی میپردازد و تحولات روش شناختی از چند رشتگی به سوی میان رشتگی و پیامدهای این تحول در تحلیلهای شرق شناسانة محققان و متخصصان دانشگاهی غربی و تعامل رشتههای مختلف علمی در دوران مطالعات پسا استعماری را مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد. در پاسخ به این پرسش که چرا شرق شناسی اساساً بر رویکرد چند رشتهای و مطالعات پسا استعماری بر رهیافت میان رشتهای استوار بوده است، این مقاله به بررسی عوامل درونزا ناشی از ماهیت تلفیقی و چند گونة شرق شناسی علمی و عوامل برونزا ناشی از تأثیرگذاری قدرتهای استعماری بر مستشرقین غربی برای پژوهش دربارة کلیه جنبههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، تاریخی و ادبی جوامع مشرق زمین میپردازد و با رویکردی تبیینی، دلایل اهتمام به رویکرد بینا فرهنگی در مطالعات پسا استعماری را با توجه به تأکید بر انجام تحقیقات میدانی و پیمایشی از رهگذر پیوند معرفتی و روشی بین علوم زیباشناختی و واژه شناختی، مردم شناسی و جامعه شناسی، جغرافیا و علوم سیاسی و همکاری میان رشتهای بین شرق شناسان بومی مورد بررسی قرار میدهد.
نگرشی انتقادی بر مطالعات پسااستعماری و رویکردهای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعات پسا استعماری از حوزه های مطالعاتی جدید دربارة مسائل کشورهای غیرغربی و فرهنگ آنهاست و در چارچوب مطالعات فرهنگی جای می گیرد. این نگرش انتقادی در تعریفی اجمالی به مجموعه ای از رهیافت های نظری اشاره دارد که با تاکید بر پیامدهای استعمارگرایی به تحلیل گفتمان استعماری می پردازد. این مطالعات بر استعمار به مثابه امری غیرفیزیکی و فرهنگی که کماکان ادامه دارد، تأکید می ورزد. حوزه و دامنة مطالعات پسااستعماری، به دلیل طرح مباحث جدید دارای وسعت گسترده ای است. این آشفتگی به ویژه به دلیل دامنة وسیع موضوعات مورد علاقة مطالعات پسااستعماری است که از نظریه و نقد ادبی تا مطالعات اقتصاد سیاسی، پژوهش دربارة حکومت های استعماری، مسئلة هویت و مطالعات فرهنگی و.... ؛ را دربرمی گیرد. این امر باعث ابهامات و مناقشاتی در برخوردهای نخستتین مخاطبان و پژوهشگران با این حوزه از مطالعات می گردد وباعث شده است برخی از نویسندگان این مطالعات را به طور یکپارچه و دارای وحدت مفهومی استنباط کنند. به نظر می رسد تدقیق در رویکردهای و شاخه های این مطالعات ضروری می نماید. براین اساس در این مقاله سعی برآنست تا از رهگذر بررسی دقیق موضوعات و مسائل و رویکردهای مطالعات پسااستعماری، به شناخت هر چه صحیح و دقیق تر از این حوزة مطالعاتی رسیده و با نگرشی انتقادی، به ابعاد مغفول در این مطالعات بپردازد.
دیگریِ"" فرهنگی، بنیانی برای تعاملات میان فرهنگی؛ مقایسه دیدگاه بیرونی با برتون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خود"" و ""دیگری"" از جمله مفاهیمی هستند که نسبت میان آن دو مورد پرسش است. برخی اندیشمندان معاصر نسبت میان این دو را با ضرورت شنیدنِ دیگری و لزوم گفتگو با دیگری به پایان می برند و بر این نکته تاکید دارند که این مهم در فلسفه غرب چندان مورد اقبال قرار نگرفته است. دلایلی متعددی برای کم اقبالی به استماع و گفتگوی با دیگری وجود دارد. در این مقاله به بررسی تنها یکی از این دلایل خواهیم پرداخت. یکی از دلایلی که امکان استماع از دیگری را منتفی می سازد، تعریف دیگری به نحو غیرفرهنگی است که سبب می شود تعامل میان فرهنگی میان خود و دیگری ممتنع گردد. به عنوان نمونه از کشیسان مسیحی در قرون وسطا، ریچارد برتون انگلیسی و دوگوبینوی فرانسوی یاد خواهیم کرد که وجوه تفاوت میان خود و دیگری را به ترتیب بر نفرین خداوند، آب و هوا و نژاد تعریف کرده اند، مؤلفه هایی که بر تفاوت های عینیِ غیر ارادی و غیر فرهنگی تاکید دارند. تعریف دیگری به نحو غیرفرهنگی، رابطه میان آنها و دیگری را در ذیل رابطه ""من- آن"" استوار می سازد. ابوریحان بیرونی به عنوان نمونه ای از نگاه فرهنگی به دیگری و تعریف او بر اساس مؤلفه های زبان، دین و آداب و رسوم معرفی شده که رابطه با دیگری را بر اساس رابطه من- تو استوار می سازد
دوسوگرایی جامعه شناختی در دوران ناصرالدین شاه قاجار از منظر سفرنامه ی «ایران و قیضه ی ایران» لرد کرزن با رویکرد شرق شناسی
حوزه های تخصصی:
«خود» و «دیگری» یک مفهوم دائمی است که همواره «خود» برای درک پیرامون با ایجاد یک «دیگری» سعی دارد که «هستی» را معنی کند؛ با چنین منظری در این مقاله می کوشیم به ناسازگاری انتظارات هنجاری در قالب مفهوم دوسوگرایی جامعه شناختی بپردازیم که منشاء بسیاری از مشکلات اجتماعی است و ریشه در شرایط تاریخی جامعه دارد. به رغم دیدگاه های استعماری سفرنامه نویسان و شرق شناسان انگلیسی از دوران قاجار، شناسایی و دسته بندی رفتارهای اجتماعی از منظر یک بیگانه، زمینه ی نسبتاً مناسبی برای دریافت خاستگاه اجتماعی ناسازگاری های هنجاری در اختیار پژوهش های جامعه شناسی- تاریخی قرار می دهد.در این میان از نگاه یک شرق شناس و سفرنامه نویس به نام جورج کرزن به ریشه یابی این مسئله در دوره ای از سلطنت ناصرالدین شاه قاجار می پردازیم. جامعه ی آماری مشتمل بر ده سفرنامه ی انگلیسی است که در دوره ناصرالدین شاه قاجار به نگارش درآمده است.در این میان سفرنامه ی جورج کرزن با نام ایران و قضیه ی ایران برای نمونه بررسی شده است.بر اساس دیدگاه مرتون و با بهره برداری از رویکرد روشی نوع شناسی و فنون بررسی تاریخی و تحلیل محتوای کیفی، انواع دوسوگرایی جامعه شناسی و روان شناسی در سفرنامه ی مذکور مورد شناسایی قرار گرفته و بستر اجتماعی آن بررسی شده است. نتایج بیانگر آن است که رفتار منحرفانه (دو سوگرایی روان شناختی) که برخاسته از نوع پنجم دوسوگرایی جامعه شناختی(تعارض میان ساختار فرهنگی و اجتماعی) است، بیشتر از انواع دیگر آن در سفرنامه کرزن مورد اشاره قرار گرفته است.همچنین، شیوع رفتار مقلدانه، به ویژه از سبک زندگی غربی که به نوع ششم دوسوگرایی جامعه شناختی نسبت داده می شود، بیشتر در میان طبقات بالا و در عرصه ی فرهنگی- سیاسی، در این سفرنامه دیده شده است.
صورت بندی تجدد دفاعی در کشورهای اسلامی: بازخوانی تطبیقی آرای اجتماعی بدیع الزمان سعید نورسی و سید جمال الدین اسدآبادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تجدد دفاعی بازنمای تلاش متفکران اسلامی اوائل قرن بیستم برای رویارویی با تجدد و منطق شرق شناختی برآمده از آن در وضعیتی پسااستعماری است. این گفتمان از تجدد، با وارونه کردن ایده های مرکزی شرق شناسی ذیل مفاهیمی ازقبیل «پرسش از انحطاط و عقبماندگی»، «تلقی ایدهآلیستی از انحطاط و پیشرفت» و «برخورد گزینشی با تمدن غرب»، تلاش دارد اسلام را با مقتضیات منطق مسلط انطباق دهد و به مدد امر مدرن به دفاع از «امر ناب» برساخته بپردازد.
مقاله پیش رو برمبنای چارچوب تحلیل گفتمان و با تکیه بر منطق شرق شناسی وارونه، درصدد است تا با بازخوانی تطبیقی آرای اجتماعی نورسی و سیدجمال، به خوانش بخشی از این مواجهه و واکاوی گفتمان برآمده از آن مبادرت کند. بازخوانی انتقادی آرای این دو متفکر نشان میدهد که با وجود تلاش نورسی و سیدجمال برای دفاع از اسلام و نهادهای آن دربرابر یورش استعمار، تلاشهای نظری این دو، با فروغلتیدن در تله شرق شناسی به بازتولید آن منجر شده است.
فضاهای فرهنگی جدید و بازنمایی: شناخت و تحلیل انتقادی کلیشه های شرق شناسی مسلمانان در وبلاگ های برگزیدة خبری آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فضای مجازی، فضاهای فرهنگی جدیدی برای گفتمان های عمومی از طریق زبان به وجود آورده است. وبلاگ های خبری به عنوان یکی از فضاهای فرهنگی جدید علاوه بر رسانه های خبری قدیمی، کنشگران جدیدی در فرایند خبری هستند و در بسیاری از موارد، تبدیل به منبع مهم خبری برای بیشتر افراد جامعه شده اند. این وبلاگ ها به عنوان شکلی از ارتباطات عمومی و فضای جدید بازنمایی در غرب و به ویژه در ایالات متحده، نقش مهمی در بازنمایی از دیگری و شکل گیری دیدگاه های بسیاری از مردم آمریکا در باب اسلام و بیشتر دربارة مسلمانان دارند.
هدف این مطالعه، شناخت و تحلیل کلیشه های شرق شناسی مسلمانان در زبان وبلاگ های خبری آمریکایی با رویکرد انتقادی، با استفاده از روش تحلیل خوشه است. تحلیل، نشان داد که نمایش آن ها از مسلمانان و اسلام به عموم خوانندگان، تصویر منفی بوده و هنگام اشاره به مسلمانان به طور مکرر از کلیشه های شرق شناسی پنهان و آشکار در متن وبلاگ های خبری استفاده می کنند که برگرفته از ارزش های مسلط و حاکم آمریکایی است و با توجه به ویژگی های فضای مجازی و وبلاگ ها، تغییرات خاصی در بازنمایی صورت نگرفته است. از این رو، کلیشه های شرق شناسی تاریخی مسلمانان در رسانه های ارتباط جمعی غرب، در وبلاگ های خبری آمریکایی احیاء و تقویت شده و این امر، بیانگر ادامة سلطه و غلبة غرب بر شرق به شکل نوین است.
بررسی منابع سیره نبوی؛ بازخوانی آرای رژی بلاشر(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
در دهه های پایانی قرن نوزدهم میلادی، چند تحقیق درباره تاریخ زندگی حضرت محمد6 با رویکرد بررسی انتقادی منابع انجام گرفت که حاصل آن تشکیک در روایت های سیره و بی اعتمادی به همه منابع روایی و تاریخی اسلام بود. در چنین فضایی، رژی بلاشر در اثر خود، «مسئله محمد» ضمن تشریح مشکلات موجود برای استفاده از قرآن و داده های کتاب های سیره به عنوان منابع شرح حال نویسی ادعا دارد که هر چند مستنداتی که امکان نگارش تاریخ زندگی پیامبراسلام6 را با جزئیاتی دقیق و منسجم فراهم سازد در دست نیست، با این وجود می توان به کمک قرآن، تنها منبع معاصر پیامبر6، شرایط و فضایی را که رسالت پیامبراسلام6 در آن تکوین و تکامل یافت، باز آفرینی کرد. بلاشر در «مسئله محمد» که تحقیقی انتقادی درباره زندگی نامه پیامبراسلام6 است، شرح حال پیامبر6 را فقط بر اساس شواهد قرآنی تدوین می کند، و از اخبار و اطلاعات سیره، تنها به منظور تأیید داده های قرآنی بهره می گیرد.
ایران هراسی در آمریکا: بازنمایی شرق شناسانه از برنامه هسته ای ایران در مستند ایرانیوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از محورهای جنگ روانی دول غربی علیه ایران که در سال های اخیر کانون توجه رسانه های غربی بوده است، فعالیت های هسته ای جمهوری اسلامی است.
در این میان مستند ایرانیوم با رویکردی شرق شناسانه با نوع خاص بازنمایی خود از برنامه های هسته ای جمهوری اسلامی ایران، به القاء هراس از ایران و طرح آن به صورت تهدیدی برای صلح و امنیت بین المللی می پردازد. در این مقاله تلاش می شود با استفاده از چارچوب نظری بازنمایی و بهره گیری از روش تحلیل گفتمان، رویکردهای گفتمانی موجود در این مستند مورد بررسی قرار گیرد.