مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
روابط استراتژیک
حوزه های تخصصی:
در سا لهای 2009 و 2010 روابط آمریکا و روسیه به مرحله ای از همکار یهای استراتژیک وارد شد که مورد توجه بسیاری ازتحلیلگران مسائل بین المللی قرار گرفت؛ مرحله ای که تحلیل عوامل مؤثّر بر آن، برای ایران نیز اهمیت زیادی دارد. فهم این وضع جدید، مستلزم پاسخی روشن به این پرسش هاست که در روابط دو کشور دقیقاً چه اتفاقی روی داده است؟ آیا مقامات دو کشور می توانند مشکلات متعدد در روابط متقابلشان را حلّ و فصل کنند؟ چرا دو کشور به این وضع جدید رسید ه اند؟ چشم انداز این روابط چیست؟ این اتّفاق چه پیامدهایی برای دولت های دیگر دارد؟ آنچه در حال حاضر قابل درک است، مسیری از همکاری و کاهش رقابت را نشان می دهد. برای تبیین این وضعیت، فرضیه ای که بررسی خواهد شد، آن است که نیازهای روسیه به فنّاور یهای جدید و نیا زهای آمریکا به همکاری روسیه در مسائل امنیتی بین المللی، در ایجاد روابط نزدیک در دو سال اخیر، مهم ترین عامل بوده است برای پاسخ به پرسش های تحقیق و بررسی فرضیة آن، نخست به نگر شهای متفاوت دو دولت و سابقه ای از روابط آ نها می پردازیم. سپس حوزه ها و موضوع های مهم متقابل دو کشور در سطوح بین المللی، منطقه ای و دوجانبه ( به ویژه در دهة اخیر) مطرح می شود. موضوع بحث بعد نیز توافق های انجام شده در دوسال اخیر است. در واپسین بخش، عوامل و متغیرهای اصلی اثرگذار بر روابط روسیه و آمریکا تحلیل خواهد شد
بررسی نقش وجایگاه افغانستان در روابط استراتژیک ایران و هند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شبه قاره سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۴
147-166
در سال های اخیر روابط دوکشور ایران وهند علی رغم گذشته بسیار مطلوب، دارای فراز ونشیب های زیادی بوده است که یکی از مهمترین دلایل آن، حضور و نفوذ آمریکا در هند و دخالت های مستمراین کشور در مسایل منطقه ای می باشد. با این وجود، هنوز موارد متعددی در سطح منطقه وجود دارد که توجه دو کشور ایران وهند را برای همکاری های همه جانبه به خود جلب کرده است. یکی از مهمترین این موارد کشور افغانستان است که در منطقه استراتژیک قلب آسیا واقع شده وایران و هند منافع مشترک زیادی در این کشور برای همکاری مشاهده می کنند. از جمله مهمترین این موارد می توان به تهدیدات مربوط به فعالیت گروه های تروریستی و تندروی مذهبی مانند داعش و طالبان، پتانسیل های بسیار مساعد اقتصادی بخصوص بازارهای داخلی افغانستان، بحث های مربوط به حمل و نقل و ارتباطات، مساله انرژی بخصوص گاز، منابع غنی معدنی مانند طلا و مس و... اشاره کرد. بنابراین سوال اصلی تحقیق این است که در روابط استراتژیک ایران و هند، افغانستان چه نقشی را می تواند ایفا نماید؟ روش پژوهش با توجه به ماهیت نظری تحقیق کیفی مبتنی بر رویکرد توصیفی تحلیلی بوده که در آن از تکنیک مطالعه موردی استفاده شده است.
روابط ایران و آمریکا؛ مسئله اسرائیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۶ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲
497 - 514
حوزه های تخصصی:
روابط ای ران و آمریکا در ط ول تاریخ از اهمیت ویژه ای برای طرفین برخوردار بوده است. فرازوفرودهای این رابطه و علل و عوامل آن همواره مورد توجه پژوهشگران و اندیشمندان روابط بین الملل از جمله صاحب نظران دو کشور بوده و است. هدف این مقاله بررسی نقش اسرائیل، بر تداوم تیرگی روابط ایران و آمریکاست. تداوم تیرگی و قطع بودن روابط رسمی ایران و آمریکا، با توجه به پیشینه تاریخی روابط دو کشور، وجود منافع مشترک منطقه ای، همراه با لحاظ کردن فرصت های پیش آمده برای ترمیم و بهبود روابط، سؤالی را فراروی پژوهشگران روابط بین الملل قرار می دهد که چرا روابط دو کشور با ورود به دهه چهارم انقلاب همچنان تیره وتار است، علل و عوامل اساسی تداوم تیرگی روابط میان دو کشور کدام اند و کدام عامل وضعیت موجود را استمرار بخشیده است؟ در پاسخ فرضیه های متعدد و مختلفی مطرح است که نگارنده با استناد به تغییر فاحش در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران نسبت به اسرائیل - در مقایسه با دوره قبل از انقلاب -، عامل اصلی تداوم دشمنی دو کشور را در همین نکته جسته و مخالفت ایران با اسرائیل و به تبع آن مخالفت با روند صلح خاورمیانه را عامل اصلی وضع موجود دانسته و با ارائه شواهد و تحلیل مستندات، به تأیید فرضیه مذکور اهتمام ورزیده است. این مقاله با رویکردی تبارشناسانه(تاریخی-تحلیلی) نگاشته شده است و سرشتی مروری دارد. مهم ترین یافته علمی این پژوهش حاکی از تأثیر انکارناپذیر متغیر اسرائیل بر روابط ایران و آمریکاست.
تبیین مولفه های ژئوپلیتیکی موثر بر شکل گیری روابط استراتژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال شانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
1 - 36
حوزه های تخصصی:
مفهوم «روابط استراتژیک» به عنوان مفهومی که به تعاملات بازیگران نظام بین الملل، بار و وزن خاصی می دهد، علی رغم استفاده دیپلماتیک و ژورنالیستی، کمتر هدف مطالعه و تبیین علمی قرار گرفته است. طی سالیان اخیر، مفاهیمی مانند «اتحاد استراتژیک»، «ائتلاف استراتژیک»، «شراکت استراتژیک»، «رقابت استراتژیک» به عنوان اشکالی از «روابط استراتژیک» متولد و به گستردگی وارد ادبیات علمی جغرافیای سیاسی و روابط بین الملل شده اند اما اینکه، نسبت مفاهیم مطرح شده با مفهوم اصلی چیست و چه چیز به یک رابطه بار «استراتژیک» می دهد؟ افزون بر آن، این مفاهیم در کجای طیف روابط مبتنی بر رقابت و همکاری در نظام بین الملل قرار گرفته است؟ مولفه های ژئوپلیتیکی این مفهوم کدامند؟ سوالاتی هستند که کمتر به آنها توجه شده است. از این رو، این پژوهش تلاشی برای تبیین مفهومی و طراحی مدل ژئوپلیتیکی روابط استراتژیک است. پژوهش حاضر، از لحاظ نظری، حول مفاهیم «روابط»، «استراتژی و صفت استراتژیک»، «رقابت و همکاری» می چرخد و از نظر روش، توصیفی-تبیینی است و برای گردآوری داده ها از مطالعات کتابخانه ای و اسنادی؛ داده های میدانی مبتنی بر مصاحبه با خبرگان و تحلیل استنباطی استفاده شده است. نتیجه واژه «روابط» در مفهوم «روابط استراتژیک» واژه ای خنثی بوده و تعاملات استراتژیک می تواند طیفی از تعاملات مبتنی بر همکاری و/یا رقابت را دربر بگیرد.
بررسی تطبیقی مفهوم «روابط استراتژیک» بر روابط جمهوری اسلامی ایران و فدارسیون روسیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
الگوهای رفتاری، شیوه ها و رویکردهایی هستند که دولت ها برای دستیابی به منافع و امنیت ملی خود نسبت به یکدیگر اتخاذ می کنند. روابط استراتژیک، الگویی از مدیریت روابط است که به اشکال مختلفی مانند ائتلاف، اتحاد، رقابت و شراکت نمود می یابد. اینکه کشورها، الگوی رفتاری روابط استراتژیک را بر مناسبات و تعاملات خود تطبیق دهند مستلزم وجود یا رعایت برخی الزامات و مولفه هاست. مناسبات ج.ا.ایران و فدراسیون روسیه، موضوعی است که طی سالیان اخیر، در موضع گیری های دیپلماتیک یا از سوی تحلیلگران و صاحب نظران به «روابط استراتژیک» توصیف شده است. اهدف پژوهش حاضر این است که به این سوال پاسخ دهد که آیا براساس الزامات و مولفه های مفهوم روابط استراتژیک، می توان روابط دو کشور مذکور را در این زمره درنظر گرفت؟ روش پژوهش توصیفی- تحلیلی مبتنی بر گردآوری اطلاعات از طریق بررسی اسنادی و آثار پیشینی و کتابخانه ای است. فرضیه پژوهش این است که روابط ایران و روسیه، همکاری اجباری یا محتاطانه بوده که صرفا عناصری از روابط استراتژیک را در خود دارد اما تطبیق الگوی روابط استراتژیک مستلزم رعایت الزامات و تحقق مولفه هایی است که به بحث گذاشته شده اند.
روابط امنیتی - استراتژیکی عربستان سعودی و ایالات متحده آمریکا با تاکید بر تاثیر تحولات خاورمیانه در روابط دو کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال نهم پاییز ۱۳۹۲ شماره ۲۵
101 - 128
حوزه های تخصصی:
عربستان سعودی به علت برخورداری از منابع عظیم نفتی و موقعیت فرهنگی بالقوه ای که در بین کشورهای عربی دارد، یکی از تاثیرگذارترین کشورهای خاورمیانه محسوب می شود. به همین جهت این کشور برای آمریکا نیز از اهمیت خاصی برخوردار است. حجم عظیمی از درآمدهای نفتی این کشور صرف خرید تجهیزات وتسلیحات مدرن از آمریکا گردیده که پیامد آن ایجاد همکاری های نظامی و روابط امنیتی گسترده بوده است. با وجود برخوردار بودن دو کشور از منافع حاصل از همکاری نزدیک در طول چند دهه، این دو کشور در بسیاری موارد در سطوح مختلف سیاسی، ایدئولوژیکی و فرهنگی دارای اختلافات عمیق می باشند. موضوع قدرت افزایی ایران و قدرت گرفتن شیعیان در منطقه و همچنین برخی مخالفت های داخلی، تاثیر قابل توجهی در سوق دادن عربستان به سمت آمریکا داشته است. اگر چه اخیراً و پس از توافق نامه هسته ای ایران و 1+5، عربستان سعی در ارائه یا حداقل نمایش سیاست مستقل داشته و حتی به بررسی گزینه های دیگری به جز آمریکا به عنوان متحد خود پرداخته است، ولی به نظر می رسد این اقدامات در کوتاه مدت تاثیر قابل توجهی در سطح روابط سعودی ها با آمریکا نخواهد داشت. در این پژوهش سعی شده است با بررسی روابط امنیتی واستراتژیکی عربستان سعودی و ایالات متحده آمریکا با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، قابلیت و تاثیر این روابط را در تامین و تداوم اهداف امنیتی دو کشور مشخص نماییم. ما ابتدا سعی می کنیم تعریفی از امنیت ارائه دهیم. سپس به تشریح دیدگاه تئوریک جهت تبیین موضوع می پردازیم، پس از آن به توصیف روابط دو کشور با اشاره به تحولات خاورمیانه و در پایان به نتیجه گیری اقدام خواهیم ورزید.
تبیین جایگاه راهبردی اسرائیل در سیاست تسلیحاتی آمریکا در خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۶ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
103 - 125
حوزه های تخصصی:
اسرائیل سرمایه ای استراتژیک و متحد راهبردی آمریکا در خاورمیانه محسوب می شود. منافع مشترک آمریکا و اسرائیل تا آنجا پیش رفته که در شکل روابط ویژه نمود یافته است. آمریکا بنا به مجموعه ای از دلایل سیاسی، استراتژیک و فرهنگی از رژیم اسرائیل حمایت می کند. این دو کشور نسبت به افزایش توانایی موشکی ایران به شدت ابراز نگرانی کرده اند و در این رابطه برای تضعیف و کاهش توانمندی نظامی ایران به تجارت تسلیحاتی روی آورده اند. مقاله حاضر به تبیین منافع مشترک آمریکا و اسرائیل به عنوان عامل تعیین کننده روابط آمریکا و اسرائیل در ابعاد سیاسی و نظامی - امنیتی می پردازد. از همین رو پرسش کلیدی مقاله آن است که اسرائیل در سیاست تسلیحاتی آمریکا در خاورمیانه چه جایگاهی دارد؟ فرضیه مقاله این است که از آنجایی که توسعه و توان موشکی ایران در بلندمدت تهدیدی امنیتی برای آمریکا و اسرائیل به عنوان دو متحد استراتژیک محسوب می شود. لذا این دو کشور با هدف کنترل و مهار قدرت موشکی ایران دست به همکاری تسلیحاتی زده اند و در راستای منافع استراتژیک مشترک و افزایش بازدارندگی موشکی در برابر ایران گام بر می دارند؛ که این امر منجر به مسابقه تسلیحاتی عظیمی در منطقه خواهد شد. تحقیق حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و با بهره مندی از چارچوب مفهومی روابط ویژه شکل خواهد گرفت.
بررسی روابط استراتژیک هند با اسرائیل و تاثیرآن بر جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درسال های اخیر با توجه به رشد وتوسعه روز افزون هند در زمینه های مختلف به خصوص مسائل اقتصادی و نظامی وباتوجه به موقعیت استراتژیک وحساس این کشور در منطقه جنوب آسیا و قرار داشتن در همجواری کشورهای چین وپاکستان وایران، این کشورمورد توجه بازیگران عرصه بین الملل بخصوص اسرائیل قرار گرفته است. اسرائیل با توجه به شرایط مساعد کشور هند درمنطقه در سال های اخیر تلاش زیادی کرده است تا به هر نحو ممکن روابط خود را با این کشور گسترش دهد و بتواند با حضور ونفوذ در کشور هند به اهداف بلند مدت سیاسی و نظامی خود در منطقه دست یابد.روش مورد استفاده در این پژوهش، کیفی مبتنی بر رویکرد توصیفی- تحلیلی بوده که بر اساس مطالعات کتابخانه ای، اطلاعات و داده های مورد نیاز از طریق دو روش موضوعی و تحلیل محتوا از منابع کتابخانه ای و اینترنتی و سایر منابع و تحقیقات مرتبط با آن، گردآوری وجمع بندی شده است. سوال اصلی مقاله عبارت است از اینکه روابط استراتژیک هند با اسرائیل در سال های اخیر چه تاثیری بر منافع جمهوری اسلامی ایران درمنطقه داشته است؟ و فرضیه مقاله نیزاین است که به نظر می رسدافزایش ارتباطات هند با اسرائیل در سال های اخیرباعث به خطر افتادن منافع ملی ایران در منطقه در زمینه های مختلف سیاسی و اقتصادی و نظامی به ویژه در ارتباط با هند شده است. یافته های این تحقیق نشان می دهد که روابط دو کشور هند و اسرائیل در سال های اخیر رو به افزایش بوده و عمده روابط این دو کشور در سال های اخیر مربوط می شود به همکاری در زمینه های نظامی وفروش تجهیزات دفاعی،فروش ماهواره های جاسوسی وعلمی و فناوری ، که گسترش این روابط بین دو کشور یاد شده باعث شده است هند به پایگاه مناسبی برای حضور نیروهای اسرائیلی در منطقه تبدیل شود و لذا افزایش روابط دو کشور هند واسرائیل باعث ایجاد فاصله بین هند و ایران و مانع از تحقق اتحادی قوی بین دو کشور شده است که در مجموع روابط هند با اسرائیل در زمینه های مختلف اقتصادی و سیاسی و فناوری برخلاف منافع ملی جمهوری اسلامی ایران درمنطقه می باشد.
بررسی روابط سیاسی- اقتصادی کردستان عراق با ترکیه و تاثیر آن بر سیاست خارجی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روابط سیاسی واقتصادی کردستان عراق وترکیه در سال های اخیر روند رو به رشدی داشته است و ترکیه بر خلاف مواضع تند سال های نه چندان دور خود در قبال کردستان عراق در تلاش است تا به هر طریق ممکن نفوذ خود را در زمینه های مختلف در این منطقه افزایش دهد و البته این کشش و تمایل از سمت کردستان عراق به سمت ترکیه نیز به دلایل مختلف در سال های اخیر تقویت شده است. وجود مولفه های گوناگونی از قبیل داشتن مرزهای مشترک،مسائل مربوط به کردها،مسائل مذهبی،موضوع انرژی،مسائل اقتصادی وحمل ونقل می توانند از مهمترین عوامل دربرقراری روابط حسنه بین ایران وترکیه و کردستان عراق باشند و از طرف دیگر موضوعهای مربوط به سوریه،فعالیت احزاب وگروههایی مانند پ.ک.ک،ارتباط و نزدیکی ترکیه و کردستان عراق با امریکا، نفوذاسرائیل در ترکیه،تلاش برای کسب استقلال کامل توسط کردهای عراق و...نیز از عوامل ومولفه ها منفی تاثیر گذار بر روابط ایران باترکیه و کردستان عراق است. روش مورد استفاده در این پژوهش، کیفی مبتنی بر رویکرد توصیفی- تحلیلی بوده که بر اساس مطالعات کتابخانه ای، اطلاعات و داده های مورد نیاز از طریق دو روش موضوعی و تحلیل محتوا از منابع کتابخانه ای و اینترنتی و سایر منابع و تحقیقات مرتبط با آن، گردآوری وجمع بندی شده است. سوال اصلی مقاله عبارت است از اینکه گسترش روابط سیاسی واقتصادی کردستان عراق با ترکیه در سال های اخیر چه تاثیری بر منافع وسیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در منطقه داشته است؟ فرضیه مقاله نیزاین است که با توجه به مواضع و سیاست های ترکیه در منطقه وهمچنین رویکردهای کردستان عراق در سال های اخیر به نظر می رسدافزایش روابط سیاسی و اقتصادی کردستان عراق با ترکیه باعث دوری این منطقه از ایران در زمینه های مختلف سیاسی و اقتصادی ودر نتیجه به خطر افتادن مناقع ایران در منطقه خواهد شد. یافته های این مقاله نشان می دهد که ترکیه در سال های اخیر درزمینه های مختلف سیاسی و اقتصادی نفوذ گسترده ای در منطقه کردستان عراق داشته است و امروزه ترکیه بزرگترین سرمایه گذاری های اقتصادی را در کردستان عراق انجام داده و در زمینه سیاسی نیز توانسته نفوذ گسترده ای را در این منطقه کسب کند و این موضوع باعث نزدیکی بیش از پیش کردستان عراق به ترکیه و ایجاد فاصله ای هرچند اندک در روابط این منطقه با ایران وبه خطر افتادن منافع ایران در کردستان عراق شده است.
تبیین روابط استراتژیک چین و پاکستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره پنجم بهار ۱۳۹۵ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
40 - 7
دولت های چین و پاکستان به عنوان دوکشور همسایه آسیایی بیش از شش دهه است که روابط مستحکم و استراتژیکی را در زمینه های مختلف سیاسی، اقتصادی، نظامی، هسته ای، انرژی با یکدیگر برقرار کرده اند. این دو کشور دیدگاه ها و منافع مشترک امنیتی در حوزه جنوب آسیا دارند. در پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این سوال می باشیم که مهمترین عوامل و مولفه های تاثیرگذار بر روابط استراتژیک چین و پاکستان چیست؟ و فرضیه مقاله نیزاین است که به نظر می رسد عوامل نگرانی از گسترش روابط هند با آمریکا، ضرورت واردات انرژی و بحران افغانستان از جمله مهمترین عوامل تاثیرگذار بر روابط دو کشور می باشند. دراین مقاله برای پاسخ به سوال مطرح شده از روش تبیینی استفاده شده است. نتایج تحقیق نیز حاکی از این است که روابط دو کشور چین و پاکستان در طول 60سال گذشته پیوسته روبه افزایش بوده تا جاییکه این دوکشور در حال حاضر یک اتحاد قدرتمند را در سطح منطقه ایجاد کرده اند. هم اکنون چین بزرگترین صادر کننده اسلحه ومهمات، دومین شریک بزرگ تجاری ومهمترین کشور فعال در زمینه هسته ای پاکستان محسوب می گردد و علاوه بر این چینی ها، سرمایه گذاری های گسترده ای را در بخشهای مختلف کشور پاکستان انجام داده اند و در مقابل نیزپاکستان ضمن حمایت همه جانبه از مواضع چین در سطح منطقه، منافع مختلف این کشور را در ابعاد گوناگون تامین می کند.
کاربرد مدل بازی تکاملی انتقال ژنتیک برای تحلیل روابط تجاری استراتژیک در بازارهای هدف در راستای موافقت نامه های منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هنوز هم تحت تأثیر تفکر جنگ سرد، بسیاری از کشورها ممکن است به جای همکاری، در روابط بین الملل با یکدیگر رقابت داشته باشند. با این وجود، در بیشتر مواقع انتخاب سیاست های دائمی درخصوص تجارت امکان پذیر نیست؛ چراکه با تغییر ساختار تولید و سطح توسعه، منافع کشورها تغییر می یابد. در نتیجه، چندین شکل تعاملات استراتژیک در طی روند سیاست گذاری تجاری ظاهر می شود. بر همین اساس در این مقاله، با استفاده از یک مدل نامتقارن بازی تکاملی و اضافه کردن فرضیه بازی برد-برد، به تجزیه و تحلیل اثرات اعمال استراتژی همکاری به جای رقابت در امور بین الملل پرداخته می شود. بررسی تکامل در بستر نظریه بازی ها کمک می کند پدیده هایی همچون رفتارهای همکارانه بهتر توضیح داده شوند؛ لذا در این تحقیق، علاوه بر منظور کردن مکانیزم پویایی تغییرات در بازه زمانی 2005 تا 2018، ابتدا مدل بازی مطابق با بازی معمای زندانی طراحی شده و در ادامه با اضافه کردن فرضیه بازی برد-برد و به دست آوردن منافع بازیگران، مدل اولیه به منظور بررسی امکان سنجی ایجاد توافق میان کشورهای ایران، ترکیه و روسیه در دست یابی به بازار عراق به عنوان بازار هدف، بسط داده شده است. براساس نتایج به دست آمده از بازی تکاملی تحت استراتژی مختلط، ایران به دلیل قدرت چانه زنی بالاتر، به عنوان رهبر عمل کرده و به جای همکاری با ترکیه، استراتژی رقابت را انتخاب خواهد کرد و در عوض، ترکیه نقش پیرو را داشته و به جای رقابت با ایران، همکاری را انتخاب می کند، به ویژه اگر هزینه پیش بینی شده برای عدم تعامل زیاد باشد. با این حال، در بازی تکاملی پویا و تحت فرضیه جدید بازی برد-برد، به این نکته پی برده می شود که استراتژی همکاری در زمینه تجارت با کشور عراق و کمک به توسعه آن، به احتمال زیاد یک گزینه منطقی برای ایران و ترکیه است. همچنین با حضور روسیه، امکان کسب منافع بیشتر با انتخاب استراتژی همکاری به جای رقابت، بالاتر خواهد بود.
بررسی ابعاد همکاری های ایران و چین و دلایل عدم شکل گیری روابط استراتژیک میان طرفین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۵
131 - 152
حوزه های تخصصی:
هم اکنون ایران و چین به عنوان دو بازیگر تجدیدنظرطلب در عرصه بین الملل شناخته می شوند که ضمن مخالفت با نظام بین الملل تک قطبی، در تلاش برای ایجاد نظام چندقطبی و تغییر معادلات به نفع خود بر آمده اند و در این راستا؛ به توسعه همکاری ها و مناسبات همه جانبه مبادرت می ورزند. امّا علی رغم تقویت روابط و توسعه همکاری ها، نقش آفرینی عوامل خارجی و داخلی از شکل گیری روابط استراتژیک میان ایران و چین ممانعت می ورزد. لذا سؤال اصلی پژوهش این است که ایران و چین برای توسعه همکاری ها چه اقداماتی را در پیش گرفته اند و دلایل عدم شکل گیری روابط استراتژیک میان طرفین در چیست؟ فرضیه مقاله این است که نارضایتی ها و مخالفت ایران و چین با نظم تک قطبی و هژمونی آمریکا، ظرفیت و امکان لازم را برای توسعه همکاری ها و همگرایی تهران و پکن فراهم می سازد. با این وجود، عوامل و متغیرهای خارجی و داخلی تأثیرگذار باعث شده است تا از شکل گیری یک الگوی مشخص و یکسان در روابط ایران و چین جلوگیری شود و این روابط شکل استراتژیک پیدا نکند. روش مورد استفاده در این نوشتار توصیفی تحلیلی می باشد.