مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۲۱.
۱۲۲.
۱۲۳.
۱۲۴.
۱۲۵.
۱۲۶.
۱۲۷.
۱۲۸.
۱۲۹.
۱۳۰.
۱۳۱.
۱۳۲.
۱۳۳.
۱۳۴.
۱۳۵.
۱۳۶.
۱۳۷.
۱۳۸.
۱۳۹.
۱۴۰.
نشانه شناسی
حوزه های تخصصی:
«حروف غیرعامل» حروفی هستند که تاثیر اعرابی ندارد؛ به همین علّت در آموزش نحو نادیده گرفته شده اند؛ بررسی ها نشان می دهد این حروف نقشی کلیدی، در شناخت ساخت نحوی و درک معنای متن دارند که می توان آن را «کارکرد نشانه شناختی- معنایی حروف غیرعامل» نامید. اگرچه نحوی ها گاهی با عنوان «معانی الحروف» به آنها پرداخته اند؛ اما بررسی سازمان یافته ای از کارکرد نشانه ای آن ها، به منظور درک ساخت نحوی وفهم دقیق معنای متن، انجام نشده است. از نظر رضی استرآبادی، جنبه نشانه ای- معنایی و ساختاری حروف یاد شده، جزء عمل نحوی آن ها به شمار می رود. این مقاله بر آن است که با توجه به اهمیت و گستردگی حضور این حروف در زبان عربی، با بهره مندی از نظر رضی استرآبادی، کارکرد نشانه ای آن ها را در فهم ساخت نحوی نشان دهد و به این پرسش پاسخ دهد که بر اساس دیدگاه نشانه شناسی، بارزترین کارکرد نشانه ای این حروف، در درک ساخت نحوی و فهم متن چیست !؟ برای پاسخ به این پرسش با روش توصیفی– تحلیلی به بررسی متون مختلف و تجزیه و تحلیل دیدگاه این نحوی برجسته، پرداختیم که نتایج نشان می دهد: حروف غیر عامل در شناخت ساخت نحوی نقش درخوری دارد وبیانگر نوعی ارتباط بین دال ومدلول در دو بخش صورت ومحتوا است وبر این اساس، مهم ترین کارکرد نشانه ای آن را می توان در تمییز وتشخیص جایگاه دستوری کلمات و جملات دانست .
برهم کنش روابط پیوستاری و انفصالی در داستان «مردی در قفس» صادق چوبک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افعال مؤثر همان طور که در شکل گیری کارها و اعمال نقش دارند، در تغییر حالت ها نیز می توانند تأثیرگذار باشند. در روابط پیوستاری و انفصالی که میان سوژه و شیئی ارزشی شکل می گیرد، این افعال بیش از پیش اهمیت خود را نشان می دهند. تغییر موقعیت و رفتن از حالتی به حالت دیگر، گاه نیازمند خواستن است و گاه توانستن. از کنارهم قرار گرفتن این دو عامل، چالشی در راه قهرمان داستان «مردی در قفس» به وجود می آید که تا آخر داستان با آن دست به گریبان است. او گاه می خواهد رابطه را حفظ کند، ولی نمی تواند و گاه نیز می کوشد تا آن را قطع کند که باز هم ناموفق است. این داستان سرگذشت مردی است که مدام با آنچه می خواهد داشته باشد و آنچه از دست می دهد در تکاپوست. این جستار تلاش می کند نحوه عمل و اثر افعال تأثیرگذار بر شکل گیری احساسات قهرمان داستان را نشان دهد. تنهایی، ویژگی اصلی قهرمان این داستان است و ناتوانایی در تغییر وضع و شرایط حاکم این حس را تقویت می کند.
تحلیلی بر چگونگی نقد و ارزیابی آثار معماری آوانگارد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین مسایل زمانه ما، درآویختن با شتاب مهارناپذیر زمان است؛ آثار معماری آوانگارد، که خود محصولی از تحولات سریع زمینه ها، نیازها و مقتضیات زمانی- مکانی هر دوره اند، نقطه عطفی در تحولات تاریخ معماری و انتقال سبک محسوب می شوند. تاریخ هنر و معماری معاصر، بسیاری از دگرگونی های خود را، مرهون نگاه آوانگاردیسم بوده است. بنابراین، چگونگیِ نقد و ارزیابی این آثار، نسبت به آن دسته از آثار معماری که دنباله روی قراردادهای رایج جامعه هستند موضوع حساس تر و پراهمیت تری تلقی می شود. می توان اذعان داشت که در بسیاری موارد، نقد و ارزیابی این آثار با اختلافات و چالش های زیادی همراه بوده است. بنابراین، پرسش هایی که این پژوهش با آن آغاز می شود عبارتند از : «بایسته های نقد صحیح اثر معماری آوانگارد کدامند؟» و «عنصر زمان و مکان چگونه بر نقد اثر آوانگارد مؤثر است؟». این پژوهش، ماهیتاً کاربردی، با رویکردی تفسیرگرا، به شیوه ای تحلیلی- تفسیری است؛ با استنتاج منطقی، به تحلیل و واکاوی چگونگیِ نقد و ارزیابی آثار معماری آوانگارد، مبتنی بر نظریه های «بازی های زبانی» 2، «نشانه شناسی فرهنگی»، «نشانه شناسی پساساختارگرا» و «رفتاربودن نقد» می پردازد که چهارچوب نظری پژوهش را تشکیل می دهند. سپس، به عنوان شواهد تاریخی، نمونه هایی از نقد آثار معماری آوانگارد در تاریخ معماری ارایه می شود که می تواند «شاهد» و «مؤیدی» بر درستی پاسخ به پرسش های تحقیق باشد. یافته های تحقیق، حاکی از این است که نقد و ارزیابی آثار آوانگارد، از ویژگی «نسبی»، «مقیّد به زمان» و حتی «مقیّد به مکان» برخوردار است و نتیجه ارزیابی این آثار بسیار وابسته به زمان و مکان است. به منظور داشتن نقدی منصفانه تر، وجود تناسب بین اثر معماری آوانگارد و شیوه خوانش آن امری مطلوب به نظر می رسد منتقد معماری باید بدان آگاه باشد. درنهایت نتیجه گیری می شود که اگر هدف از نقد معماری، ایجاد تغییر، و فراهم آوردن زمینه های یک حرکت رو به جلو در تاریخ معماری باشد، معیارهای از پیش تعیین شده، انتخاب چندان مناسب، کارآ و منصفانه ای برای ارزیابی یک اثر آوانگارد نیستند و بنابراین، در زمان خلق اثر آوانگارد، نتیجه ای بر نقد آن اثر، مبتنی بر رویکردهایی که قوانین و معیارهای از پیش تعیین شده دارند مانند نقد اثبات گرایانه و نقد ساختارگرایانه، مترتب نیست.
خوانش شعر «نوبت» بر اساس رویکرد نشانه شناسی «مایکل ریفاتر»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شعر گفتار، یکی از جریان های برجسته شعر معاصر و شعری مخاطب محور است که در آن کنش القایی گفتار، مهم ترین عامل در برقراری ارتباط میان متن و خواننده به شمار می آید. در این مقاله، شعر زایا و باز «نوبت» از مجموعه «سفر به خیر» سید علی صالحی به روش توصیفی- تحلیلی با تکیه بر رویکرد نشانه شناسی «ریفاتر» بررسی می شود. هدف از این پژوهش، درک ظرفیت ها و خوانشی جدید از شعر گفتار است. در خوانش دریافتی شعر «نوبت» که با تکیه بر نشانه های مستقیم صورت می گیرد، دلالت نهایی شعر، توصیفی صریح از آمیختگی رفتن و اندوه است. امّا در خوانش دیگر متن که با توجّه به کاربست چارچوب نظریه ریفاتر انجام شده، خواننده از نشانه های نشان دار و غیر مستقیم فضای روایی به فضایی سیاسی- عاطفی میرسد؛ چنان که مرگ، دلالت نهایی شعر است و سیر زندان- ترانه- مرگ، چرخه ای مطابق با چرخه عناصر غیر دستوری، انباشت ها، منظومه های توصیفی، هیپوگرام ها و فضای بینامتنی از صدای «شاملو» و صدای دو شعر از «احمدرضا احمدی» و «حافظ موسوی» با شبکه دلالتی همسان مرگ است.
نشانه شناسی نماد حیوانی باز در غزلیات شمس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاعران عارف برای بیان مفاهیم عمیق عرفانی و عاطفی خود ناگزیر با بالابردن ظرفیت زبانی به هنجارشکنی و استفاده از نماد روی می آورند که نماد حیوانی ازجملة آن است. در این پژوهش نشانه شناسی نماد حیوانی باز در غزلیات شمسبررسی شده است. نشانه شناسی مطالعة نظام مند نشانه ها برای دریافت پس زمینه های گوناگون فکری شاعر یا نویسنده است. با بررسی این علم در نماد حیوانی باز، زمینه های گوناگون فکری مولوی را می توان دریافت که از آن جمله، اندیشة بازگشت، خاموشی، سفر و ... است. نشانه ها در متون با فرم های گوناگونی مثل کلمات، صداها، بوها، حرکت، مکان و ... نمود می یابد. با مطالعه بر شبکه های وابسته در نماد باز، تطابق کارکرد این سمبل با کنش های رنگ، مکان، حرکت و صدا مشاهده می شود. در این پژوهش بخش تقابلی و دگردیسی نمادها نیز بررسی می شود. با بررسی این شناسه ها، نیمة پنهان فکری شاعر و هم چنین الگوهای خاموشی، وحدت گرایی و زیرساخت های ذهنی مولوی نمایان می شود. نکتة مهم در بخش روابط تقابلی نه در انتخاب نوع تمایزها، بلکه در شیوة برخورد پویای روابط است. این موضوع گویای روح پرتلاطم مولوی در عشق او به شمس تبریزی یا مضامین عرفانی است. این نوع برخورد در کارکرد میانه بودن دو قطب مثبت و منفی نماد باز، دیدنی است. از سوی دیگر فضای فکری مولوی ازجمله رمزهای فرهنگی آیین بودا و میترا برای تأثیرگذاری فضای دینی بلخ، قونیه و اساطیری، در این گفتار تبیین شده است. درمجموع، این مقاله، الگوها، کنش ها، هنجارشکنی، بازی دال ها، شبکة تناسب ها، خاستگاه فکری، تقابل و دگردیسی تقابل ها در نماد حیوانی باز را بررسی و آن را در شواهد غزلیات شمستحلیل و تبیین می کند.
نشانه شناسی عناوین رمان ""سه گانه ی"" نجیب محفوظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آستانه ورود به هر اثری، عنوان آن است و نباید عنوان را صرفا کلماتی دانست که برای معرفی کتاب، بر روی جلد آن حک شده است زیرا عنوان خود، یک جنس ادبی است تا آنجا که دانشی به نام ""عنوان پژوهی"" به وجود آمده است. در این جستار نگارنده سعی بر آن دارد تا با تکیه بر مبنای نشانه شناسی(ارتباط دال و مدلول)، عناوین رمان سه گانه ی (بین القصرین، قصرالشوق و السکریة) نجیب محفوظ را مورد بررسی قرار دهد و به این مسأله مهم بپردازد که غرض اصلی نجیب محفوظ از انتخاب این عناوین که در حقیقت اسامی محله های قاهره هستند، چیست. نتایج برآمده از این پژوهش حاکی از آن است که منظور اصلی نویسنده از انتخاب عنوان «بین القصرین» نشان دادن گرفتاری شخصیت های داستان میان دو نوع استبداد یعنی پدرسالاری و استعمار انگلیس است؛ هدف از انتخاب عنوان «قصر الشوق»، بیان کردن نوعی استبداد معنوی در شخصیت ها و شکست آن ها در دستیابی به اهدافشان است و در نهایت غرض از انتخاب عنوان «السکریة»، پناه بردن شخصیت ها از سطح هشیاری به ناهشیاری و سرکوب شدن شادی ها به واسطه سلطه غم و اندوه می باشد.
بنیان های نشانه شناختی «هم سازه» و «ناسازه» در اندیشه رولان بارت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رولان بارت در دوره دوم اندیشگری خود اساساً متوجه نقدِ امر بدیهی است. او معتقد است که آن چه خود را به مثابه امر طبیعی، جهانشمول و بدیهی وانمود می کند، در حقیقت محصولِ فراشد طبیعی سازی است؛ فراشدی که به واسطه آن امرِ ایدئولوژیک در نهایت خود را به صورت امر بدیهی نشان می دهد. بر این اساس، محصول نهاییِ فراشد طبیعی سازی، به زعم بارت، هم سازه ای است که امر بدیهی از طریق آن متبلور می شود. در نتیجه، بارت در راستای نقدِ امر بدیهی و نیز افشای تلویحات ایدئولوژیکِ هم سازه، برابرنهادی را تحت عنوان ناسازه مطرح می کند. ناسازه به مثابه سلاحی علیه فریب کاریِ زبان به شمار می رود که با اتکاء بدان می توان به خوانش متفاوتی از متن روی آورد. با این همه، بارت هرگز تبیینِ روشنی از سازِکار نشانه شناختی هم سازه و ناسازه به دست نمی دهد. به همین سبب، ممکن است تصور شود که چرخش نظری بارت متضمنِ نفی آموزه های پیشین او در باب نشانه است. بر این اساس، پژوهش حاضر می کوشد ضمنِ بررسی مبانی نشانه شناختی هم سازه و ناسازه، عواقب و نتایجِ منطقی این تلقی را بررسی کند. در پایان مشخص می شود که رویکردِ بارتِ دوم اساساً متأثر از نقد روابطِ سلسله مراتبی حاکم بر معانی صریح و معانی ضمنی است.
تحلیل نشانه شناختی شیوه های رمزگذاری در آثار «رنه مگریت»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در حوزه ارتباطات فرهنگی و اجتماعی، رمزگذاری و رمزگشایی از کلیدی ترین فرآیندها به شمار می آیند. این مقاله تلاش دارد دسته بندی چهاربخشی رمزگان های پیشنهادشده از سوی آرتور آسا برگر برای ارتباطات بصری را با شرح چند مثال بررسی نماید و سپس با رویکردی نشانه شناختی به تحلیل جایگاه این شیوه های رمزگذاری در آثار نقاشی رنه ماگریت هنرمند برجسته جنبش فراواقع گرایی بپردازد. این پژوهش یک موردکاوی نشانه شناختی با رویکرد تحلیلی تفسیری و با هدف توسعه ای است که داده های کیفی آن به شیوه اسنادی داده اندوزی شده اند. برگر چهار شیوه رمزگذاری در انتقال مفاهیم را بر می شمرد که آنها را رمزگان های تداعی گر، قیاسی، جایگزین و فشرده می نامد. از میان کارهای پرشمار مگریت چهار نقاشی برگزیده و تفسیر شدند. در مدل سرخ (1935 م.) بهره از رمزگان تداعی گر، در آینه دروغین (1929 م.) استفاده از رمزگان قیاسی، در پسر انسان (1964 م.) نقش رمزگان جایگزین و در آشکارسازی حضور (1936 م.) کارکرد رمزگان فشرده کشف و تحلیل گردید.
نشانه شناسی تبلیغات کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقالة حاضر با هدف نشانه شناسی تبلیغات کودکان، آگهی های تجاری که کودکان را مخاطبان هدف خود قرار داده اند، مورد خوانش قرار می دهد. تکنیک های به کار رفته و همچنین ارزش های مورد تبلیغ در این آگهی ها از اهداف پژوهش حاضر است. نمونه های مورد بررسی پنج آگهی تجاری پخش شده در سال های دهة 90 از تلویزیون جمهوری اسلامی ایران است. نتایج نشان می دهد که آگهی های تجاری که مخاطب هدف آنان کودکان هستند از جاذبه هایی نظیر طنز و احساسات و تکنیک هایی همچون رؤیاپردازی، رتوسکوپ، انیمیشن، موزیکال و ... بهره جسته اند. همچنین در این آگهی ها، سازندگان عمدتاً با تأکید بر قوه تخیل کودکان، روایتی داستان گونه را بیان می کنند که در آن کودک به راحتی نمی تواند به اهداف سازندگان کالاها پی ببرد. در همه آگهی های مورد خوانش، کالا عمدتاً رهایی بخش، جبرانی برای کسالت ها و سردرگمی ها و کمبودهای فردی و اجتماعی و هویت بخش معرفی می شوند
نشانه شناسی عناصر بازنمایی هویت آنلاین (مطالعة کاربران پرطرفدار ایرانی در اینستاگرام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به تحلیل عناصر بازنمایی شده از هویت کاربران مشهور، در تصاویر به اشتراک گذاشته شده در صفحات اینستاگرام آنها پرداخته است. بدین منظور و با هدف پاسخگویی به این سؤالات که: «در شبکه اجتماعی اینستاگرام، چه استانداردهایی برای بازنمایی هویت از طریق عکس دارد؟» افرادی که دارای شهرت هستند (کسانی که پربیننده ترین صفحات را دارند) و «کاربران مشهور ایرانی در اینستاگرام، چه استاندارد مشترکی را رعایت و چه هویتی را از خود بازنمایی می کنند؟» در این مقاله، از روش تحلیل نشانه شناسی استفاده شده است. همچنین ضمن کاربست و بهره گیری از نظریه های ” نشانه شناسی عکس“ رولان بارت، ”بازنمایی رسانه ای“ استوارت هال، ” تمایز“ پیر بوردیو، ” هویت شبکه ای“ مانوئل کاستلز و ”برندسازی شخصی“ جان آنتونیو، برخی از عکس های منتشر شده از سوی کاربران مشهور ایرانی، واکاوی شده است. تحلیل موردی 8 عکس برگزیده از میان 100 صفحه عکس اینستاگرامی کاربران با بیش از 30 هزار دنبال کننده، در بازة زمانی سه ماهة آخر سال 1394 و سه ماهة نخست سال 1395 که کاملاً هدفمند انتخاب شده، مؤید وجود شاخص های عمومی و مشترک در بازنمایی هویت کاربران مشهور ایرانی در اینستاگرام است که برای بازنمایی متفاوت از خود، نسبت به دیگران هم رده و یا بیان ویژگی خاص فردی، به عامل اصلی هویت یابی مجازی آنها نیز، تبدیل شده است
تحلیل نشانه شناختی ترانه های سیاه و رابطة آن با واقعیت های اجتماعی دهة 80(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مهم ترین هدف این مقاله رسیدن به مفاهیمی در ترانه های سیاه موسیقی پاپ است که در بر دارندة درون مایه هایی از واقعیت های اجتماعی دهة 80 باشد. برای رسیدن به مفاهیم مورد نظر، ترانه هایی که مریم حیدرزاده و محسن چاوشی سروده و با صدای محسن چاوشی منتشر شد ه اند، برگزیده شده است. چارچوب نظری و روش مورد استفاده در این مقاله رهیافت مارکسیستی است و به طور ویژه، از آموزه های این مکتب فکری استفاده کرده ایم. پس از تحلیل متون انتخابی، بر اساس مدل تحلیلی مهم ترین نتایج به دست آمده بر اساس سؤال مقاله، در سه دست ه رمزگان مطرح ش ده است: دستة نخست واژه ه ایی هستن د ک ه درون مایة اصلی آنها فریاد اعتراض و نوخواهی است. دستة دوم، واژه هایی است که دوری از معشوق، آرزوی نفرین و مرگ یار بی وفا و خودکشی عاشق است. دستة سوم از مفاهیم، شامل گزاره ها و واژه هایی هستند که در بردارندة امید به بازگشت روشنایی و باوفا بودن یار است. به لحاظ عاشقانه بودن ترانه ها و ویژگی های این نقطه و روشنایی، در قالب یک معشوق باوفا و متفاوت از دیگران و هیجان آفرین ترسیم شده است
نادانی، مقوله ای بدون تاریخ ( واکاوی شعر «هُبل» سروده سیّد قطب بر اساس نشانه شناسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بدون شکّ از مهم ترین رسالت های ادبیّات در گذر تاریخ ، بیدارسازی وجدان به خواب رفته مردم بوده است. ادیب همچون تصویرگری ماهر، بازنمودی واقعی از جامعه را نشان می دهد. آنچه که در دانش نشانه شناسی مهم است چیدمان واژه ها و بازتاب آن در آثار ادبی است. گاهی مخاطب با دقّت نظر در کُنه هر متنی متوجّه نوعی ابهام می شود. راه برو ن رفت، خوانش واژها و چیدمان آنها در ساختار این دانش است. پژوهش پیش رو سعی دارد، سوژه ای از ادبیّات معاصر مصر را با عنوان «هُبل» بازخوانی کند. هدف بازیابی نشانه های زبانی است که با استمداد از آنها می توان فضای جامعه را بازیافت. واکاوی های زبان شناختی این سروده مملو از حقیقت های ناگفته ای است که می توان از آنها به عنوان سندهای غیر قابل انکار تاریخی یاد کرد. داده های زبان-شناختی، خبر از شتاب واگرایی مردم به سوی گمراهی دارد. شاعر با بهره وری از فعل ها، زمان و وجهیّت، زاویه دید خود را نسبت به موضوع بیان داشته است. ساختار جمله ها، به گونه ای است که هرگاه درباره تداوم اندیشه های ضلالت بار موروثی سخن گفته از جمله های اسمیه و هر وقت از رفتارهای جهل گرایانه نوظهور سخن گفته از جمله های فعلیه استفاده شده است.
نشانه شناسی عنوان قصیده (حفرٌ علی یاقوت العرش) سروده محمد علی شمس الدین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نشانه شناسی دانشی است که از روش های آن برای نقد و تحلیل متون استفاده می شود و نقش مهمی در درک و شناخت معانی و لایه های پنهان متن دارد. عنوان آستانه و درگاه ورود به دنیای متن است که هر خواننده به ناچار باید از آن عبور کند و به همین جهت عنوان می تواند نقش مهمی در انگیزش خواننده به سوی متن داشته باشد. برخی از شاعران معاصر وسواس و دقت بسیاری در گزینش عناوین شعری خود به خرج می دهند و آن ها را آگاهانه برمی گزینند که ازجمله آنان می توان محمدعلی شمس الدین را نام برد. بنابراین نشانه شناسی عنوان می تواند ما را در درک و شناختی نو از شعر کمک کرده و تحلیل عمیق تری از آن ارائه دهد. این پژوهش در پی آن است تا قصیده (حفرٌ علی یاقوت العرش) سروده محمدعلی شمس الدین، شاعر معاصر لبنان و از شاعران مقاومت جنوب را مورد تحلیل نشانه شناسی عنوان با تکیه بر کاردکرد بینامتنی قرار دهد و ارتباط عنوان با متن اصلی، کارکردهای عنوان در متن و سازوکارهای تولید معانی را در متن قصیده واکاوی کند. از مهم ترین یافته های این پژوهش عبارتند از: عنوان به مثابه متنی موازی با متن اصلی قرار گرفته و شاعر در تمام متن اصلی در پی آن است تا از رهگذر کنش های موجود در متن به جایگاه وصف شده در عنوان دست یابد که این خود مهم ترین پیوند میان عنوان و متن اصلی به شمار می رود. افزون بر این، عنوان در متن، کارکردهایی چون کارکرد بینامتنی، توصیفی، انگیزشی، صرفی و نحوی دارد و مهم ترین آن ها همان کارکرد بینامتنی قرآنی است که شاعر با کمک آن معانی مورد نظر خود را تولید کرده است. روابط همنشینی و جانشینی، کارکردهای عنوان، منظومه های واژگانی و تضادهای موجود در متن از مهم ترین ابزارهای تولید معانی در دست شاعر بوده اند.
بررسی آموزه تحدی قرآن با حوزه مطالعات نشانه شناسی متن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آموزه ی تحدی، پیوندی ناگسستنی با متن قرآن و قابلیت های ذاتی آن دارد. لذا دور از واقع نیست اگر راز تحدی ناپذیری قرآن به عناصر درون متنی نسبت داده شود. در این رهیافت، متن بنا بر یافته های حوزه نشانه شناسی، نظامی از نشانه ها یا مجموعه ای از دال ومدلولهاست که در پیوند با یکدیگر به متن ویژگی جامعیت، اختلاف ناپذیری و مانند ناپذیری داده اند. با روش تحلیل و تطبیق محتوای آموزه ی تحدی با داده های علمی به ویژه حوزه ی نشانه شناسی متن این نتایج به دست می آید که اوّلا مسئله تحدی و راز اعجاز قرآن متعلق به نظام نشانه ای حاکم بر متن و شبکه پیچیده ارتباطی آیات است، ثانیا متن در سطح مطلوبی از نظم و انسجام درونی، ساختار و اسلوب بیانی، روابط جانشینی وهمنشینی، شبکه تولید معنا، نظام نشانه ها و همگرایی دلالتها و... قرار دارد که همه این قابلیت ها، اساس نظریه ی استواری متن در تحدی را تشکیل می دهند. نظریه ای که در همه حال بازنمود این واقعیت است که متن و سازه های آن هر مخاطبی را به گفتگو فرا می خواند و در عین دعوت مستمر و همگانی به تحدی قادر است در کنشگرمخالف خود واکنش هایی چون تسلیم، اعتراف و انصراف از معارضه ایجاد کند.
بازنمایی نقش اجتماعی زنان در سینمای پس از انقلاب ایران مطالعه موردی دو فیلم «یه حبه قند» و «فروشنده»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش پیش رو با هدف پی بردن به نحوه بازنمایی نقش اجتماعی زنان در رسانه سینما و شناخت ایدئولوژی های پنهان در پشت این بازنمایی ها با استفاده و ترکیب دو روش تحلیل روایت بارت و نشانه شناسی فیسک انجام گرفته است.به این منظوردو فیلم «فروشنده» و «یه حبه قند»، با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند مورد انتخاب شده اند. سعی بر آن بوده تا به این سؤال پاسخ داده شود که زنان در فیلم های سینمایی مورد بررسی چگونه بازنمایی می شوند و ایدئولوژی پنهان در این آثار چیست. یافته ها حاکی از آن اند که بازنمایی های ارائه شده از زنان در هر دو فیلم در راستای تحکیم و تثبیت کلیشه های جنسیتی جامعه ایران قدم برداشته اند و در هر دوی آنها مردان متفکر و زنان منفعل به نمایش درآمده اند. همچنین با وجود تفاوت های موجود در دو فیلم، نقش پررنگ سنت و تأثیر آن در تصمیمات شخصیت های آنها به خوبی دیده می شود.
بازنمایی سبک زندگی جوانان مبارز قبل از انقلاب به روایت مجموعه نمایشی «کیمیا»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با توجه به نقش نمایش های تلویزیونی در ترویج سبک زندگی بومی و بهره گیری از رخدادهای تاریخی به منظور تقویت انسجام ملی، فصل نخست سریال کیمیا را بررسی می کند. از آنجا که این فصل با به تصویر کشیدن زندگی مبارزان جوان، روایتی از انقلاب اسلامی ارائه می دهد، مقاله حاضر، با ترکیب نشانه شناسی سلبی کاودری، فیسک و بارت، به بازنمایی سبک زندگی این مبارزان و نحوه تمایز آنها می پردازد. در این روش، «تصویر» و «روایت» به عنوان عناصر سازنده متن، تحلیل می شوند. یافته ها از نوعی تمایز قطب بندی شده، حکایت دارند که در یک سوی آن، سبک زندگی مبارزان جوان «مذهبی» بر پایه همگرایی، هماهنگی و خردورزی استوار شده است و در سوی دیگر، سبک زندگی مبارزان «غیر مذهبی» به عنوان نمادی از گسستگی، ناآرامی و انزوا معرفی می شود. این بازنمایی، پیشگامی مبارزان مذهبی را در متن جنبش انقلابی مردم ایران توجیه می کند و دلایل برتری آن را بر دیگر گزینه ها یادآور می شود.
تحلیل نشانه شناختی برنامه های «رنگین کمان» و «هزا رو شصت و شونزده» از منظر آموزش ترافیک به مخاطبان کودک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کودکان در موقعیت های ترافیکی آسیب پذیرند اما در زندگی شهری، حضور آنان در موقعیت های ترافیکی اجتناب ناپذیر است. بنابراین آموزش مهارت های ترافیکی برای حفظ ایمنی آنان ضرورت دارد. آموزش ترافیک به لحاظ آماده ساختن کودکان برای ایفای نقش به عنوان شهروندان مسئول در بزرگسالی نیز حائز اهمیت است. نظر به ظرفیت برنامه های کودک تلویزیون برای آموزش ترافیک، در مقاله حاضر، متونی از دو برنامه تلویزیونی مختص کودکان (رنگین کمان و هزار و شصت و شونزده) بر اساس سه رویکرد عمده در آموزش ترافیک بررسی شده است. تحلیل نشانه شناسی متون حاکی از آن است که هرچند پیام های آموزشی صریح، توصیه هایی را برای ایمنی کودکان در موقعیت های ترافیکی ارائه می کنند، اما بازنمایی تصویری انفعالی و ناتوان از شخصیت های کودک و کمبود آموزش های عملیاتی، توانمندسازی آنان را در کنش های ترافیکی تحت الشعاع قرار می دهد. همچنین تأکید بر ایمنی شخصی، بعد مسئولیت اجتماعی را در آموزه های مربوط به جامعه پذیری تضعیف می کند.
بازنمایی زن دوم در سینمای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال دوم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۶
165-209
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی بازنمایی زن دوم در سینمای ایران در طی دو دهه 1370 و 1380 می پردازد. برای نیل به این هدف از روش کیفی نشانه شناسی استفاده و بر اساس الگوی سلبی و کاودری، رمزگان فنی و با به کارگیری رمزگان روایی بارت، ارجاعات و دلالت های موجود در متن فیلم، مشخص شده است. با تمرکز بر این الگوها، سعی بر این بوده که در چهار فیلم: «شوکران»، «زن دوم»، «پاتو زمین نذار» و «زندگی خصوصی» که به روشی هدفمند برگزیده شده اند، شخصیت زن دوم واکاوی و بازنمایی سینمایی از شخصیت زن دوم و کلیشه های به کار رفته در این بازنمایی آشکار شود.بنابر نتایج این مقاله می توان گفت در بازنمایی زن دوم شاهد کلیشه هایی هستیم که به کرات به تصویر در آمده اند. کلیشه هایی چون: «یافتن تکیه گاه عاطفی»، «زن مدرن و مستقل»، «زن مطلقه»، «اغواگری»، «تنهایی»، «مادرانگی»، «دین داری»، «تبرئه شدن و مظلومیت»، «ارتباط پنهانی» و «بی آبرویی» از عمده کلیشه های مطرح شده در این فیلم ها هستند. با بررسی این فیلم ها مشخص شد که زن دوم هرچند عمدتاً در ابتدای امر اغواگر و فریبنده ظاهر می شود، اما در جریان داستان در جستجوی نقش همسر و در پی تشکیل کانون خانوادگی ست و در نهایت او از تقصیر ورود به این رابطه تبرئه می شود. انگشت اتهام در خصوص ازدواج دوم عمدتاً به سوی مردان متأهل است و اراده آن ها در ورود به این ارتباط اصیل شمرده می شود.
مطالعه استیکرهای وایبر و نشانه شناسی ایدئولوژی های آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایموجی ها و استیکرها به عنوان بخشی از ارتباطات بصری در شبکه های پیام رسان فوری در میان کاربران این شبکه ها محبوبیت و کاربرد فراوانی پیداکرده است. به نظر می رسد ابراز احساسات از طریق ایموجی ها و تصاویر برای کاربران راحت تر از نوشتن کلمه یا متن است. تاکنون پژوهش چندانی در مورد رواج این پدیده و پیامدهای احتمالی آن در فارسی صورت نگرفته است. نویسندگان این مقاله برای فهم چیستی معانی استیکرهای شبکهپیام رسان فوری نمونه هایی از استیکرهای شبکه پیام رسان وایبر رادر سال 1393 شمسی، پیش از محدود شدن وایبر در کشور نشانه شناسی [1]کردند تا معانی پنهان در این اشکال ارتباطی جدید را شناسایی کنند. نتایج این تحقیق نشان داد که استیکرها سبک زندگی مصرفی را ترویج و جامعه ای نمایشی را بازتولید می کنند. این پژوهش که با نشانه شناسی ده مجموعه استیکر از شبکه پیام رسان وایبر انجام شد، نشان داد که اقلیتی کوچک و عمدتاً سفیدپوست، جوان و خوشگذران در موقعیت هایی مانند خرید و مسافرت در حال گذران وقت هستند. محوری ترین پیام استیکرها «خوش باشی» ارزیابی شد و این که در این تصاویر توجهی به حوادث جدی دنیای واقعی نشده است. [1]- لازم به ذکر است هر نمونه، خود شامل حدود سی تصویر است. پس ده نمونه در حقیقت شامل 300 تصویر متفاوت است.
بازنمایی اسطوره اتوپیا در سینمای معاصر هالیوود (نشانهشناسی فیلم های «آواتار»، «بهشت» و «سرزمین فردا»)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال سوم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱۲
130-166
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش شناخت نحوه بازنمایی و برساخت اسطوره اتوپیا در تولیدات سینمای هالیوودی مرتبط است. روش به کار گرفته شده در آن نیز روش نشانه شناسی است. در این پژوهش از میان تمام فیلم های با موضوع آرمان شهر در هزاره جدید، سه فیلم تأثیرگذار که هرکدام نوعی خاصی از آرمان شهر محسوب می شوند، به عنوان نمونه انتخاب شدند و مورد تحلیل قرار گرفتند. هر یک از این فیلم ها معنای منسجم و یکسان را در قالب متن و زمینه ها و عناصر بصری متفاوت در لوای نوعی خاصی از اتوپیا مطرح کردند. مثلاً اتحاد و نفی فردگرایی در فیلم آواتار در یک نسبت همنشینی با قبیله، طبیعت و روح حاکم بر طبیعت نشانه گذاری شده است که در آن آرمان شهر، زندگی طبیعی همراه با اتحاد مردم و مسئولیت پذیری و رابط صمیمی به تصویر کشیده شده است. آرمان شهر به تصویر کشیده شده در فیلم بهشت نیز به آرمان شهر کارل مارکس و جامعه کمونیستی می پردازد که در آن انقلاب طبقه کارگر درنهایت باعث برچیده شدن تضاد طبقاتی و یکسان شدن افراد در قبال دسترسی به منابع و رفع تبعیض می شود؛ فیلم سرزمین فردا نیز نمودی از آرمان شهری است که اتین کابه به تصویر می کشد و نشان از تفریحگاه هایی دارد که دیزنی لند برای سرگرمی مردم و جذب مخاطبان به سمت هالیوود در نظر گرفته است.