مطالب مرتبط با کلیدواژه

معانی صریح


۱.

ضرورت لغتنامه نویسی تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: معناشناسی واژه‏نامه نویسی دوزبانه و تطبیقی بررسی تطبیقی مترادفات معانی صریح ساختار ناهمگون زبان‏ها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۳۹ تعداد دانلود : ۸۲۱
لغتنامه‏های دوزبانه به رجوع کننده این‏طور وانمود می‏کنند که انگار برای هر واژه زبان مبدا یک یا چند واژه دیگر در زبان مقصد موجود می‏باشد که از نظر معنی با واژه زبان مبدا هیچ‏گونه تفاوتی ندارد. حال اگر با نگاه موشکافانه و دقیق واژه‏هایی را که هم در زبان مبدا و هم در زبان مقصد با یکدیگر از نظر معنی مترادف می‏باشند مورد بررسی و مقایسه قرار دهیم متوجه خواهیم شد که در حقیقت هریک از واژه‏های موردنظر حداقل در دو سیستم واژگانی قرار دارند که به هیچ‏وجه معادل همدیگر نمی‏باشند. در مقاله ذیل سعی بر این شده که این مسئله را به‏وسیله چند واژه برگزیده از آلمانی و فارسی که متعلق به حوزه واژه‏ای ـ معنایی ''نبرد'' می‏باشند مورد بحث و بررسی قرار داد. در این مقاله دعوت به تالیف نوعی لغتنامه تطبیقی شده است که به عنوان جایگزین و مکملی مطلوب واژه‏های زبان مبدا و مقصد را نه تنها به عنوان معادل یکدیگر بلکه به عنوان اجزای مختلف دو سیستم واژگانی مورد بررسی و مقایسه قرار دهد.
۲.

بنیان های نشانه شناختی «هم سازه» و «ناسازه» در اندیشه رولان بارت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نشانه شناسی بارت معانی ضمنی معانی صریح هم سازه و ناسازه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۱۶ تعداد دانلود : ۶۹۹
رولان بارت در دوره دوم اندیشگری خود اساساً متوجه نقدِ امر بدیهی است. او معتقد است که آن چه خود را به مثابه امر طبیعی، جهانشمول و بدیهی وانمود می کند، در حقیقت محصولِ فراشد طبیعی سازی است؛ فراشدی که به واسطه آن امرِ ایدئولوژیک در نهایت خود را به صورت امر بدیهی نشان می دهد. بر این اساس، محصول نهاییِ فراشد طبیعی سازی، به زعم بارت، هم سازه ای است که امر بدیهی از طریق آن متبلور می شود. در نتیجه، بارت در راستای نقدِ امر بدیهی و نیز افشای تلویحات ایدئولوژیکِ هم سازه، برابرنهادی را تحت عنوان ناسازه مطرح می کند. ناسازه به مثابه سلاحی علیه فریب کاریِ زبان به شمار می رود که با اتکاء بدان می توان به خوانش متفاوتی از متن روی آورد. با این همه، بارت هرگز تبیینِ روشنی از سازِکار نشانه شناختی هم سازه و ناسازه به دست نمی دهد. به همین سبب، ممکن است تصور شود که چرخش نظری بارت متضمنِ نفی آموزه های پیشین او در باب نشانه است. بر این اساس، پژوهش حاضر می کوشد ضمنِ بررسی مبانی نشانه شناختی هم سازه و ناسازه، عواقب و نتایجِ منطقی این تلقی را بررسی کند. در پایان مشخص می شود که رویکردِ بارتِ دوم اساساً متأثر از نقد روابطِ سلسله مراتبی حاکم بر معانی صریح و معانی ضمنی است.