مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۸۱.
۱۸۲.
۱۸۳.
۱۸۴.
۱۸۵.
۱۸۶.
۱۸۷.
۱۸۸.
۱۸۹.
۱۹۰.
۱۹۱.
۱۹۲.
۱۹۳.
۱۹۴.
۱۹۵.
۱۹۶.
۱۹۷.
۱۹۸.
۱۹۹.
۲۰۰.
نشانه شناسی
حوزه های تخصصی:
تاریخ زنجیره ای بدون گسست است که سیال از عصری به عصر دیگر گذر می کند. در این گذار پارادیم های غالب و نیز برآیند تلاش های هنری وابسته به آنها تغییر می کنند. هنر برآمده از این فرایند دیالکتیکی، همبستگی آشکاری با تحولات فلسفی، علمی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی عصر در آستانه ظهور دارد. این پژوهش در پی بررسی رویارویی پارادایم ها در اندیشه غرب پس از رنسانس و پی جویی تاثیر این جدال بر شکل گیری مکتب های هنری است. هنر رنسانس با رویکرد انسان خدای گونه نابغه، در برابر محوریت خدای متجسد بیزانسی قیام می کند. در همین دوره فاصله هنر شمال و جنوب آلپ به اندازه تفاوت در ساختار سیاسی اقتصادی این دو سامان است. هنرمند باروک نخستین گام ها را برای استقلال خود بر می دارد. هنر نوکلاسیک اندیشه های عصر روشنگری را در راستای اهداف انقلاب به کار می گیرد. رومانتیک ها در اعتراض به انقلابیون نسل پیش به تصویرگران سرکش و بی قرار طبیعت بدل می شوند. رئالیست ها فریاد طبقه فرودست را در هنرشان بازتاب می دهند و امپرسیونیست ها با عطش به نوآوری و ساختارشکنی این رویکردهای سنتی را به چالش می گیرند تا خود آغازگر ستیزه ای بی پایان برای روند پرشتاب تغییرات مداوم باشند.
نشانه شناسی الگوهای نامگذاری کتاب های تاریخ در زبان فارسی.(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از راه های شناخت موقعیت و جایگاه یک متن، و ارتباط با دنیای درون اثر، عنوانی است که پدیدآورنده اثر برآن نهاده است و یا مخاطبان، اثر را با آن نام می شناسند؛ از این رو دلالت عنوان به متن و متن به عنوان، اغلب یک دلالت دو سویه است. هر چند، گاه به دلیل وجود عوامل فرامتنی در عناوین، این دلالت دوسویه دچار خدشه می گردد؛ از این رو شناخت اصول و الگوی حاکم بر این دلالت ها یکی از اهداف این پژوهش است. این مقاله به بررسی و تحلیل نشانه شناسی و الگوهای به کار رفته در نامگذاری کتاب های تاریخی از جنبه های مختلف می پردازد، با توجه به این نکته که در انتخاب یک عنوان، عواملی از قبیل موضوع، شرایط زمانیِ تولید متن و جنبه های زیبایی شناسی دخیل هستند. در این مقاله با انتخاب حدود یکصد اثر تاریخی به نشانه شناسی و الگوهای حاکم بر نامگذاری این آثار در دوره های مختلف و عوامل موثر در این نامگذاری ها می پردازیم. این پژوهش به عوامل درون متنی اعم از ساختار و محتوای متن و همچنین به عوامل برون متنی از قبیل شرایط اجتماعی و فرهنگی که در انتخاب عناوین موثر بوده اند و الگوهای رایج نامگذاری می پردازد. همچنین عناوین از دیدگاه زبانشناسی و شیوه های بلاغی به کار رفته در آن ها نیز مورد بررسی قرار می گیرند تا تحولات نامگذاری در دوره های مختلف و الگوهای حاکم بر هر دوره و بسامد های آن نشان داده شود. و در پایان به آسیب شناسی و بیان اشکالات موجود در انتخاب عناوین اشاره شده است.
اشتداد پذیری «علم» در پرتو نشانه شناسی «قوم یعلمون» در سوره فصّلت (بر مبنای نشانه شناختی گریماس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نشانه شناسی یکی از روش های تحلیل متن است و قرآن کریم به عنوان ارزشمندترین متن ادبی، در جای جای آیاتش، سرشار از نشانه و رمز است که نشانه شناس باید این معانی را دریابد و به لایه های عمیق متن دست پیدا کند. خداوند در آیه سوم سوره فصّلت می فرماید: «کِتابٌ فصّلت آیاتُهُ قُرْآناً عَرَبیًّا لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ»، در این آیه هدف از تفصیل آیات و عربی قرار دادن آن ها برای قومی است که می دانند. این پژوهش، درصدد است با استفاده از دانش نشانه شناسی و نظریه نشانه شناختی گریماس، در ارتباط با تقابل های دوگانه در ساختار زیربنایی گفتمان و نظام گفتمانی روایی به شناسایی تقابل ها و تعامل های «قوم یعلمون» در این سوره بپردازد و راهکارها و موانع رسیدن به علم را شناسایی کند. مؤلفان پس از بررسی به این نتایج دست یافتند که مهم ترین راهکارها برای رسیدن به علم عبارتند از: عزم و اراده، علاقه و میل درونی، هدف مشخص، استقامت، خشوع، نداشتن خوف و حزن و مهم ترین موانع رسیدن به علم نیز عبارتند از: اعراض و عدم پذیرش، استکبار و نداشتن هدف؛ چنان که دریافتند با تقویت راهکارها و ریشه یابی موانع و برطرف کردن آن ها می توان میزان بهره مندی از علم را افزایش داد و این چنین ذو مراتب بودن علم برای انسان را تصدیق کرد.
بررسی و نقد مبانی نصرحامد ابوزید در اثبات تاریخ مندی قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مهم ترین موضوعی که نصرحامد ابوزید(1943-2010 م) در مباحث تأویلی خویش بر آن تأکید دارد تاریخ مندی قرآن کریم است. به این معنا که خداوند، قرآن را در برهه ی زمانی خاصی و مبتنی بر نظام فرهنگی و زبانی مردم آن زمان نازل کرده است. از این رو متن قرآن محصولی فرهنگی است و آموزه های آن مطابق با فرهنگ و نیازهای زمان نزول است و در ارتباط با بافت همان زمان معنا پیدا می کند و کارکرد چندانی در دیگر زمان ها ندارد. ابوزید برای اثبات این مدعا، به نظریه های مختلفی از متقدمان و متأخران تمسک جسته است. در این مقاله با روش «توصیف و تحلیل»، به بررسی هریک از این نظریه ها و چگونگی استفاده ی ابوزید از آن ها در اثبات تاریخ مندی قرآن پرداخته می شود، و معلوم می گردد که استفاده ی ابوزید کاملاً به صورت گزینشی بوده و او بدون پای بندی به تمام نتایج آن نظریه ها، صرفاً هرآنچه را مؤید نظر خویش یافته، برگزیده است.
نشانه شناسی هویت، ارزش های دینی و نوسازی در پدافند غیرعامل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۴ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳
505 - 526
حوزه های تخصصی:
پدافند غیرعامل به مجموعه ای از سازوکارها و فرایندهایی اطلاق می شود که زمینه لازم برای امنیت پایدار را امکان پذیر می سازد. هرگونه برنامه ریزی پدافند غیرعامل در کشورها تابعی از مؤلفه های هویتی و ارزش های اجتماعی است. چنین نشانه هایی در ایران بر اساس ارزش های دینی، تجارب دوران دفاع مقدس، شاخص های رشد اقتصادی، و نشانه های توسعه اجتماعی سازماندهی شده است. به همین دلیل است که سیاستگذاری پدافند غیرعامل را می توان تابعی از شکل بندی های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، و ضرورت های ساختاری در نظام سیاسی دانست. تاکنون ادبیات پدافند غیرعامل در متون راهبردی بررسی شده است. کشورهایی که روند اقتصادی و نوسازی در حال رشدی را طی می کنند، قابلیت های لازم را برای سازماندهی پدافند غیرعامل دارند. این مسئله نشان می دهد که نوسازی و رشد اقتصادی آثار خود را در حوزه های فرهنگی، اجتماعی، ساختاری، و راهبردی به جا می گذارد. در این مقاله، تلاش کرده ایم تا نشانه شناسی نوسازی، هویت، و ارزش های دینی را در پدافند غیرعامل ایران بررسی کنیم. با توجه به شاخص های یادشده می توان این پرسش را مطرح کرد: «پدافند غیرعامل ایران چه شاخص هایی دارد و از چه الگویی استفاده می کند؟» در پاسخ به این سؤال و با توجه به مفاهیمی همچون هویت، ارزش های دینی، و نوسازی می توان فرضیه پژوهش را بر این اساس تبیین کرد که: «ضرورت های توسعه پایدار در ایران ایجاب می کند که هرگونه برنامه ریزی پدافند غیرعامل بر اساس نشانه های هویت، ارزش های دینی، و نوسازی در قالب الگوی پدافند غیرعامل متوازن تنظیم شود.»
تحلیل نشانه شناختی عرفان در نگاره «اسکندر و زاهد» اثر کمال الدین بهزاد بر اساس دیدگاه چارلز پیرس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۰
90 - 107
حوزه های تخصصی:
کمال الدین بهزاد یکی از مهم ترین نگارگران ایرانی است. بهزاد در آثارش آموزه های دینی و همچنین داستان های کهن را به تصویر کشیده است. عرفان اسلامی نیز یکی از درون مایه های موردتوجه بهزاد است. نگاره «اسکندر و زاهد» که در این پژوهش موردبررسی قرارگرفته است، از اسکندرنامه یا شرف نامه حکیم نظامی گنجوی اقتباس شده است. مهم ترین پرسش این پژوهش چگونگی انتقال درون مایه عرفانی به زبان تصویری بهزاد است. بهزاد در این نگاره نیز، همچون بسیاری از آثارش، تلاش کرده از نماد و نشانه های متعدد برای بیان مفاهیم موردنظرش بهره بگیرد. هدف از این نوشتار شناسایی و معرفی نمادها و نشانه های به کاررفته در این اثر به منظور تفسیر آن است. برای آشکار ساختن روابط ساختاری پنهان و نهفته اثر از روش نشانه شناسی بهره گرفته شده است. چارلز سندرس پیرس یکی از مهم ترین طبقه بندی های نشانه شناسی را ارائه کرده است. پیرس نشانه ها را به سه دسته نمادین، نمایه ای و شمایلی تقسیم و برای هرکدام تعریف ویژه ای ارائه کرده است. با توجه به جایگاه نماد و نشانه ها در آثار بهزاد، به نظر می رسد، آثار او به ویژه نگاره «اسکندر و زاهد» را می توان بر اساس طبقه بندی پیرس، موردمطالعه قرار داد. این پژوهش از روش تحلیلی- توصیفی و در بخش گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای بهره برده است. نتیجه پژوهش نشان می دهد ازآنجایی که عرفان بر وجه شهودی، ذوقی و اشراقی بنا شده است، انتقال این گونه مفاهیم در نمونه تصویری سازوکار ویژه ای پیدا می کند. زیبایی شناسی عرفانی بهزاد در قالب نماد و نشانه به زیبایی شناسی بصری در اثر او تبدیل می شود.
نشانه شناسی آگهی های خدمات عمومی تلویزیون ایران: آگهی های مرتبط با حمایت از کالای ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۰ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۶)
95 - 125
حوزه های تخصصی:
تبلیغات در تلویزیون از جمله عناصری است که این رسانه به منظور تغییر ارزش ها و نگرش های مردم از آن بهره می جوید. امروزه نوع جدیدی از آگهی ، به نام آگهی های خدمات عمومی، به منظور حل برخی مسائل و مشکلات مختلف اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و غیره از شبکه های مختلف سیما، با هدف تغییر نگرش مخاطبان پخش می شوند. آگهی های مرتبط با حمایت از کالای ایرانی نیز در این دسته قرار می گیرند. در این پژوهش پنج آگهی مرتبط با حمایت از تولیدات ملی، که از شبکه های مختلف تلویزیون در طی سال 1397 پخش شده اند، با رویکرد نشانه شناختی رولان بارت مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. این پژوهش، با هدف شناخت دال و مدلول های موجود در متن آگهی ها و بررسی چگونگی استفاده از انواع نشانه ها و رمزگان در این آگهی ها انجام و این نتیجه حاصل شد که تولیدکنندگان این تبلیغات، برای تشویق مردم به حمایت از تولید ملی و شکستن اسطوره “کیفیت خوب ” کالای خارجی و جلوگیری از مصرف گرایی، با نمایش خرید محصولات خارجی توسط ایرانیان، که به تعطیلی کارخانه ها و بیکاری کارگران منجر می شود، سعی در تحریک عواطف و احساسات مخاطبان دارند. همچنین از عناصر داستانک، مقدمه چینی، شخصیت هایی از جنس خود مردم، امید به نسل آینده و غیره در این آگهی ها استفاده شده است.
بازنمایی سبک زندگی در سریال های خانوادگی پربیننده تلویزیون در دهه هفتاد؛ مطالعه موردی سریال «پدرسالار»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۳ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۱
223-249
حوزه های تخصصی:
دهه هفتاد و شروع «دوران سازندگی»، از نقاط عطف تحولات سنت و مدرنیته، پس از انقلاب است که بیش از هر چیز در سبک زندگی نمود می یابد. این تحقیق برآن است تا با رویکرد مطالعات فرهنگی، بازنمایی «سبک زندگی» در سریال های خانوادگی پربیننده در دهه هفتاد را مطالعه کند. به این منظور سریال پدرسالار، به عنوان پربیننده ترین سریال خانوادگی، که موضوع آن به طور وثیقی با حوزه سبک زندگی مرتبط بود برای مطالعه موردی انتخاب شد. در بخش ادبیات نظری؛ دیدگاه های صاحبنظران در باب سبک زندگی بررسی و در ادامه نظریه بازنمایی برساخت گرا به عنوان چارچوب نظری انتخاب گردید. در بحث روش، از دو الگوی نشانه شناسیِ «کیت سلبی و ران کاودوری» و «تحلیل سه گانه فیسک» بهره گیری شده است. نتایج نشان می دهد بازنمایی سبک زندگی حول دو محور اصلی صورت گرفته است. اول تضاد نسلی و دوم تضاد سبک زندگی سنّتی با نوگرا. سنخ شناسی سبک زندگی در قالب تقابل دوگانة «سبک زندگی سنّتی نسل قدیم» و «سبک زندگی نوگرای نسل جدید» بازنمایی گردیده است. این سریال تلفیق سبک زندگی سنّتی و نوگرا را برای جامعه ایرانی تجویز می کند. این تلفیق شامل دارایی ها، ارزش ها، نگرش ها و الگوی روابط انسانی می شود. «تأکید بر شکاف نسلی»، «نقد سبک زندگی سنّتی مردسالار نسل قدیم» و «عدم دخالت دادن مذهب در تقابل سبک زندگی» ازجمله معانی مرجح این سریال است.
تحلیل نشانه شناختی «النبی الامی» بر اساس مدل «امبرتو اکو»(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن پاییز ۱۳۹۸ شماره ۷۹
153 - 180
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر با رواج رویکرد نشانه شناسی در مطالعات قرآنی، شاهد اکتشاف دقیق معنایی لایه های متن هستیم. معنای واژه «النبی الاُمّی» از دیرباز محل بحث عالمان مسلمان و غیرمسلمان بوده است و هرکس در اثبات نظر خود کوشیده است. این مقاله با استفاده از دانش نشانه شناسی، به عنوان دانشی روشمند و بر اساس مدل «امبرتو اکو» در فهم متن، این واژه را از منظر میدان پایه، میدان های معنایی همنشین، مقابل، کاربردشناسی متن، بافت متنی و میدان های بینامتنیت تفسیری در چند مرحله تجزیه و تحلیل نموده و ضمن تأکید بر نوآوری روش تحلیل این واژه، بدون تاثیرپذیری از مطالعات محققان پیشین، به این نتیجه رسیده است که در مقام منطوق و ظاهر، مغایر با درک متداول، این واژه به معنی «پیامبر غیریهودی»، یعنی پیامبری که از بنی اسرائیل نیست می باشد. معنای «اهل مکه»، در مقام مفهوم و در طول معنای منطوق قابل پذیرش، اما معنای «درس ناخوانده بودن» از این واژه برداشت نمی شود.
روش شناسی بنیادین و بررسی انتقادی اندیشه های بودریار(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۱
123 - 151
حوزه های تخصصی:
رو ش شناسی بنیادین با نشان دادن زمینه های معرفتی و غیرمعرفتی نظریه، شناخت عمیقی از نظریه نصیب ما می کند. در این مقاله، به دنبال روش شناسی بنیادین و بررسی انتقادی اندیشه یکی از صاحب نظران مهم پست مدرن، یعنی ژان بودریار هستیم. مواجهه انتقادی با متفکرانی که تلاش کرده اند درباره جهان مدرن و مسائل آن تفکر کنند، هم شناخت ما را از غرب عمیق تر می کند و هم موجب خودآگاهی از وضع کنونی کشورهایی می شود که با اندیشه های مدرن روبه رو هستند. مسئله اصلی بودریار، واقعیت در جهان مدرن است و اینکه این واقعیت دیگر واقعیت اصیل و حقیقی نیست. اکنون فراواقعیت و وانموده بر زندگی انسان سیطره یافته است و او را راه می برد. ازنظر بودریار، جهان مدرن در سیر خود واقعیت اصیل را فراموش و به چیز دیگری بسنده کرده است که می توان نام آن را واقعیت برساخته انسان گذاشت. ازآنجاکه ابتدا به توصیف اندیشه و سپس به تحلیل آن می پردازیم، روش این تحقیق تحلیلی- توصیفی است.
کاربست نظریه نشانه شناسی مایکل ریفاتر در تحلیل شعر « شبی در حرم قدس» رهی معیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال هفتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۸
59 - 76
حوزه های تخصصی:
نشانه شناسی به مطالعه نظام مند عواملی می پردازد که در فرایند رسیدن به دلالت های موجود در یک متن، اثرگذارند. نظام های نشانه ای از جمله زبان ها، رمزگان و نظام های علامتی در حیطه نشانه شناسی عمل می کنند. راهبرد نشانه ها از وجود تعامل اجزای یک متن با کلّیت به کشف شبکه ساختاری می انجامد. به همین دلیل، ریفاتر برای نیل به دلالت ها، دوگونه خوانش را پیشنهاد می کند: خوانش خطّی یا دریافتی (Heuristic) و دیگری خوانش پس کُنشانه (Retroactive). خواننده در خوانش نخست، برداشتی سطحی از مفهوم متن به دست می آورد ولی در خوانش دوم پس از مشخص کردن عوامل غیردستوری (Ungrmmatically) می تواند از طریق چارچوب های انباشت و خوشه های تداعی گر توصیفی، به لایه های پنهان متن دست یازد. مسئله تحقیق نیز کشف ارتباط های پنهان و دلالت های شاخص متن است. در شعر رهی معیّری، شاعر با مشکلی مواجه می شود؛ برای حلّ آن تلاش می کند و راه به جایی نمی برد. دست تمنّا به سوی حضرت امام رضا (علیه السلام) برمی دارد و درخواستش اجابت می شود. شعری می سراید که مضمون آن برگرفته از درون شاعر است. در نتیجه، شبکه ساختاری متن به سه دلالت راه می یابد: تمنّای شاعر، اجابت آن و حلّ مشکل.
کاربرد الگوهای نشانه شناسی پیرس در اشعار نیما و الیوت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
بخش درخور توجهی از آفرینش شاعرانه در خلق تصویرهای مبتکرانه و نمادین نهفته است. شاعر با ایجاد پیوند نوینی بین دو عنصر، یا با قرار دادن یک شیئ در موقعیت و فضایی دگرگون، دست به آفرینش هنری می زند و به سیستمی از نشانه ها دست می یابد؛ زیرا در این رابطه ی تازه، این دو عنصر، دیگر معمولی نمی نمایند و موجودیت هر یک در پیوند با دیگری نمود می یابد. پیش از این آفرینش شاعرانه به دست شاعر، این دو عنصر، هر کدام جدا و مستقل، هستی و موجودیت طبیعی و معمولی خود را داشتند؛ ولی با پیدایش این رابطه ی تازه و قرار گرفتن در موقعیتی دیگرگون، یکی بدون دیگری نمی تواند زندگی یابد؛ یعنی در پیوند معنوی روانی این دو شیئ یا وجود در شعر است که موقعیت نوینشان حقِ بودن می یابد و جاودانه می شود. این وضعیت در سیستم نشانه شناسی پیرس با نشانه های شمایلی، نمایه ای و نمادین مفهوم می یابد. از مطالعه ی آثار الیوت و نیما یوشیج بر می آید که هر یک از این دو، به نحوی از این عملکرد بهره جسته اند؛ لذا این پژوهش بر آن است تا به بررسی تطبیقی نشانه شناسی پیرس در برخی از اشعار الیوت و نیما یوشیج بپردازد.
جستاری در استفاده از دیدگاه نشانه شناسی در طراحی محصول
حوزه های تخصصی:
به کارگیری نشانه شناسی به مثابه ابزاری برای تحلیل و ارزیابی هویت، استعاره ها و دلالت های تصریحی و تلویحی در ساختار طراحی محصول، کمتر مورد توجه قرار گرفته و واکاوی پیرامون آن حائز اهمیت است. این مقاله درصدد است تا نشان دهد چگونه مطالعه نشانه شناسی می تواند در فهم جنبه های ارتباطی در طراحی محصول به کار آید. جهت نیل به این مقصود پس از تبیین مفاهیم پایه و تشریح برخی فواید و ضرورت های نشانه شناسی از دیدگاه متخصصان این علم و سپس دیدی اجمالی به چگونگی به وجود آمدن این دانش و توضیح برخی از ابزار و نظریه های این علم، به چگونگی استفاده از این دانش در طراحی محصول با ارائه یک نمونه موردی، پرداخته شده است. پایه های نظری این تحقیق بر اساس تطبیقی میان نظرات نشانه شناسی و طراحی محصول از زیر شاخه های طراحی صنعتی، قرار دارد، نویسنده متداول ترین مفاهیم و ایده ها را در حیطه نشانه شناسی در نظر داشته و چگونگی درک آن در زمینه طراحی را مورد بررسی قرار داده است. در نهایت رویکرد نشانه شناسی محصول درصدد است تا شکل محصول را بر اساس نظم نشانه ها تبیین نماید. در تحلیل نمونه مورد مطالعه از روش سوسور استفاده شده است و برخی ارزش ها و مفاهیم زیربنایی در نظریه طراحی مانند تاثیرات متقابل میان فرم و محتوا از این نظریات بهره برده است.
هدف از استفاده نشانه شناسی این نیست که به طراحان آموخته شود که چگونه باید محصولات بهتری به دست آورند، بلکه در نظر است که از آن به عنوان ابزاری برای تجزیه و تحلیل و نقد مفاهیم و ساختار ظاهری به کار رفته در محصول و به طور کلی پیام محصولات به عنوان انتقال دهنده معنا درکنش میان استفاده گر و طراح، در طراحی محصول استفاده شود. به کارگیری نشانه شناسی در طراحی محصول ابزارهای ارزشمندی را برای تحلیل اموری چون مفاهیم پنهان و قابلیت دیده شدن در محصولات ساخت انسان را در اختیار قرار می دهد. در نتیجه نشانه شناسی محصول می تواند ابزاری ارزشمند و مفید برای بازنمایی واقعیت در محصولات محسوب شود.
تحلیل ساختارگرا در نشانه شناسی کالبد شهر
حوزه های تخصصی:
در شهرهای عصر حاضر که اجزای آن به طور مداوم افزوده شده و دستخوش تحولات متععدی قرار می گیرند، سازوکار انسجام شهر در تمامی وجوه اعم از اجتماعی-فرهنگی، کالبدی و زیبایی شناختی با مشکلات عدیده ای رو به رو است. برای ممانعت از حضور و تشدید چندگانگی در ساختارهای همنشین شهری که در طی قرون متمادی شکل گرفته اند، بالا بردن توانایی ها و مهارت ها برای دربرگیری و تلفیق این اجزای نوظهور و گاه پراکنده در یک کل منسجم و معنادار ضروری است.
پرسش های آغازین که اندیشه شکل گیری نوشتار را سبب گردید و این مقاله در صدد پاسخگویی به آن ها است، عبارتند از:
آیا نظام های نشانه ای در شهر به مثابه ابزاری برای ایجاد ساختاری متفاوت در کالبد شهرها هستند؟
آیا این ابزار دارای الگوهای خاصی است که انسجام در ساختار کالبدی منوط به شناسایی آن ها است و چگونه می توان به الگوهای جانشین مناسب در نظام نشانه ای شهر دست یافت؟
این نوشتار بر آن است که به شناخت فرآیندهای انسجام ساختارهای جدید در شهر و رفع تقابل ویژگی های شهرها در گذشته با توسعه های جدید بپردازد. تبدیل ساختارهای چندگانه به ساختاری منسجم نیازمند آگاهی از نشان داری در شهر ها است. لذا در این پژوهش بهره گیری از روش تحلیل ساختارگرا با تأکید بر شناسایی سازه های همنشین (تشخیص اجزاء سازنده و چگونگی قرار گرفتن عناصر کنار هم در شهر) و الگوهای جانشین (چگونگی جایگزینی عناصر به جای هم) به مثابه رهیافت اصلی مورد نظر است.
بازشناسی برخی نشانه ها در فضاهای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نشانه، عنصر طبیعی یا مصنوعی است که به لحاظ شکل و عملکرد با محیط اطراف متفاوت بوده و جهت القای حس مکان و هدایت گری برای شهروندان مورد استفاده قرار می گیرد. تقویت کردن این عناصر، به عنوان نمود کالبدی ارزش های معنایی و فرهنگی جامعه، می تواند موجبات ارتقای تصویر ذهنی شهروندان و خوانایی فضای شهری را فراهم کند. گام اول برای تقویت نشانه های موجود، بازشناسی آن ها از میان سایر عناصر شهری است. بر این اساس، هدف از پژوهش حاضر، یافتن معیارهای کالبدی تاثیرگذار در نشانه شدن یک عنصر در فضاهای شهری است. یافته های به دست آمده از مبانی نظری و پرسش نامه ای که توسط متخصصین پاسخ داده شد؛ نشان داد که معیارهای مذکور به دو دسته اصلی «تمایز نسبت به بافت اطراف » و «دلالت مشترک میان کاربران » تفکیک می شوند. نتایج حاصل از بررسی معیارهای فوق، متغیرها و روابط متقابل آن ها در جدولی معرفی شده است. این جدول می تواند به عنوان مبنایی برای امتیازدهی و سنجش میان عناصر مختلف در فرم شهری برای بازشناسی نشانه از میان آن ها مورد استفاده قرار گیرد.
ارزیابی واسطه های کاربری در محصولات خانگی با رویکرد رضایت مصرف کننده و طراحی خوشایند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برقراری ارتباطی پویا و هدفمند بین کاربر و محصول برای جلب رضایت و برقراری احساس خوشایندی از مهمترین فاکتورها در طراحی محصولات در دنیای امروز می باشد. ابزار برقراری این ارتباط شایسته واسطه های کاربری هستند که طراح به لحاظ معنایی با بکارگیری نشانه های مناسب در این واسطه ها، کارکردهایی را به محصول نسبت می دهد .در پی ارتباط برقرار شده بین کاربر و محصول، تجربه ای حاصل می شود که در برگیرنده عناصر مهمی از جمله لذت مبتنی بر زیبایی شناسی، درک محصول، و همچنین پاسخ احساسی می باشد. امروزه رشد و توسعه محصولات خانگی عمدتاً از منظر طراحی بهینه واسطه های کاربری حاصل می شود و رقابت در این زمینه برای عرضه محصولات کاراتر بیش از پیش مشاهده می شود. در این مقاله سعی شده است ضمن تاکید بر واسطه های کاربری به عنوان پل های ارتباطی محصول و مشتری، الگوها و معیارهای طراحی مبتنی بر رضایت و خشنودی کاربر مورد دقت قرار گیرد. بدین منظور در این بررسی، تعداد پنج محصول خانگی برقی به استناد آمار عرضه و تقاضا که شامل پلوپز، کتری برقی، غذاساز، آبمیوه گیری و ساندویچ ساز بوده اند، انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفته اند. داده های آماری مورد نیاز از طریق پرسشگری و مصاحبه با 25 کاربر داوطلب تکمیل شد. نتایج آنالیز آماری به کمک نرم افزار SPSS حاکی از این واقعیت است که بین میزان دلپذیری از محصول و چگونگی عملکرد و طراحی واسطه های کاربری ارتباط وجود دارد البته میزان ارتباط در بین پنج محصول یاد شده یکسان نبودند. از این رو طراحان محصولات می بایست در طراحی عوامل، المان ها و واسطه های کاربری به عنوان کلید اصلی ارتباط بین کاربر و محصول، به اصول و مبانی تلفیقی که فاکتورهای ارگونومیک، زیبایی شناختی و عملکردی را در بر می گیرد دقت داشته باشند.
نشانه شناسی معماری کویر با تاکید بر عناصر معماری و شهرسازی (مطالعه موردی شهر عقدا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه توجه به مفهوم نشانه ها در شهر به عنوان یکی از دغدغه های نظریه پردازان شهری تبدیل شده است.به کارگیری نشانه شناسی به مثابه ابزاری برای تحلیل و ارزیابی هویت_استعاره و دلالت های تصریحی و تلویحی در ساختار شهرنمودی از کاربرد نشانه شناسی شهری است.بافت های قدیم به دلیل دارا بودن تعداد زیادی از نشانه ها در بر دارنده ارزش بیشتری هستند.عدم توجه به عوامل هویت زا در رشد شهرها به تقلید از معماری مدرن موجب ناخوانایی معابر و میادین شهری شده است.طبق نظریه لینچ عواملی بر خوانایی شهرها موثرند که مورد توجه طراحان و برنامه ریزان شهری قرار گرفته است.از جمله این عوامل گره ها و نشانه های شهری می باشد که بر خوانایی شهر تاثیر به سزایی دارند.هدف از این پژوهش مشخص ساختن ویژگی های نشانه های شهری در شهرهای تاریخی است که در اذهان مردم به منظور خوانایی بافت شهری اهمیت فراوانی دارند.در مقاله حاضر سعی بر آن شده است که با روش پیمایشی واستدلالی در علم نشانه شناسی که برمبنای شاخص های کالبدی،عناصر،پوسته و عملکرد به شناسایی و ارزیابی انواع نشانه های شهری که در ذهن و خاطر ساکنان شهر عقدا باقی مانده است پرداخته شود.روش استدلال از نوع استقرایی می باشد که با ابزار spss به بررسی نتایج این تحقیق پرداخته خواهد شد.
با تحلیل و ارزیابی پرسشنامه که بر اساس 3 رویکرد به بررسی مفهوم خوانایی از نشانه های شهری (کوین لینچ،محمود توسلی و نگارندگان)تنظیم شده است به این نتیجه دست یافتیم که مفهوم میدان بیشترین تاثیر را در درک نشانه های شهری در شهرستان عقدا داشته است و عمده ترین نشانه های شهری بناهای مذهبی و تجاری می باشد که بیشترین درصد شناسایی افراد 89% است که مربوط به فضاهای مذهبی می باشد که نشان دهنده باورهای دینی در شکل گیری مفهوم نشانه های مذهبی مردم شهرستان عقدا می باشد.
رهیافت نشانه شناختی به توسعه در اقتصاد اسلامی، با تأکید بر دیدگاه های شهید مطهری و شهید صدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد اسلامی سال نوزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۷۶
5 - 33
حوزه های تخصصی:
نشانه شناسی فرایند مطالعه نشانه هاست. بررسی ارتباط بین نشانه شناسی و سایر علوم از مباحث تقریباً جدید در دنیای علم است. کشف چگونگی این ارتباط می تواند هدف پژوهش های مختلف از جمله پژوهش حاضر باشد. مسئله اصلی این مطالعه، بررسی توسعه در چارچوب مکتب اقتصاد اسلامی با تمرکز بر دیدگاه های شهید مطهری و شهید صدر با اتخاذ رهیافت نشانه شناختی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که بین نشانه شناسی و رهیافت اقتصاد اسلامی به توسعه از چند طریق پیوند برقرار است: نخست اینکه، از دیدگاه شهید مطهری، فهم درست و اتخاذ موضع صحیح در برابر عدالت اجتماعی، فناوری و سرمایه داری، بازنمونی است که به توسعه صورت خارجی می بخشد؛ دوم اینکه، از دیدگاه شهید صدر ، رعایت اصول مالکیت مختلط، آزادی اقتصادی در چارچوبی محدود و اصل عدالت اجتماعی موجب تحقق شرایطی در جامعه می شود که به دلالت نمایه ای به توسعه، به عنوان یک پدیده اجتماعی وجود (هستی شناختی) می بخشد؛ سوم اینکه، اصل عدالت اجتماعی در راستای بالا بردن سطح همکاری عمومی، توازن اجتماعی و اصلاح اوضاع توزیع و تولید، به دلالت نمایه ای به توسعه صورت خارجی می بخشد.
اشتغال زن و بازنمایی آن در سینمای پس از انقلاب؛ بررسی موردی فیلم همسر(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
اشتغال بیرونی زن، یکی از موضوعات چالشی حوزه مطالعات زنان است. موافقان و مخالفان هر یک با ارجاع به مبانی و پیش فرض های خود، جهت اثبات مدعا به دلایلی تمسک جسته اند. این موضوع همچون سایر موضوعات فرهنگی اجتماعی مورد التفات عموم، در رسانه های جمعی از جمله محصولات سینمایی انعکاس یافته است. سینما، علاوه بر انعکاس نمادین الگوها و رسوم جاری در متن اجتماع، خود نیز در مقام داوری و فضاسازی تأییدی یا انتقادی نسبت به سوژه های طرح شده، کاملاً سوگیرانه عمل می کند. ورود نظریه های فمنیستی به محافل علمی و فضای فرهنگی کشور، و طرح خوانش های غیرمتعارف و حساسیت برانگیز، از موضوعات اجتماعی زنان از جمله اشتغال، علاقمندی ارباب سینما به طرح این سنخ مباحث را فزونی بخشید. سؤال تلویحی نوشتار این است که بازنمایی اشتغال زن در فیلم همسر، به چه میزان با معیارهای الزامی و ترجیحی اسلام در این خصوص همنوایی دارد. ادعای نوشتار با عطف توجه به رمزگان اجتماعی، فنی و ایدئولوژیک مندرج در فیلم این است که بازنمایی اشتغال در این محصول سینمایی، آگاهانه یا ناآگاهانه با دواعی فمینیسم رادیکال همسویی زیادی دارد.
نشانه شناسی مجسمه های میادین شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مجسمه سازی نوعی آفرینش هنری است که اندیشه و عقاید گوناگون معماران مرز و بوم خود را به ببنندگان القا می کند. خاستگاه این ایده ها به فرهنگ و ایدئولوژی مردمان آن سرزمین بر می گردد؛ از این رو، برای دست یابی به این مفاهیم عمیق فرهنگی، باید به رمزگشایی مجسمه های نمادین پرداخت؛ لذا، برای معنادار کردن مضامین این تندیس ها ناگریز، باید از علم نشانه شناسی بهره برد؛ چرا که به واسطه این علم، می توان به رمزگان های فرهنگی، تاریخی، عرفانی و ... تندیس ها پی برد. این پژوهش درصدد است به روش توصیفی تحلیلی و به صورت کتاب خانه ای، به نشانه شناسی مجسمه های میادین رشت بپردازد. نتایج پژوهش نشان می دهد: تندیس ها به طور اتفاقی خلق نشده اند؛ بلکه ریشه در اساطیر و فرهنگ و هنر مردم گیلان زمین دارند. از جمله این مجسمه ها، می توان به مجسمه های اسب- ماهی، زن دست فروش، مجسمه میرزا کوچک و ... اشاره کرد. این مجسمه ها بیانگر عقاید متعالی و روشن اساطیری، تاریخی، فرهنگی و آداب و رسوم مردم گیلان هستند.