مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۸.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
نشانه شناسی
حوزه های تخصصی:
یک آگهی تبلیغاتی به مثابه متنی رسانه ای از تمهیدات گوناگونی برای انتقال پیام به مخاطبان خود استفاده می کند. در میان این تمهیدات، روایت و روایت گری عامل مهمی در صورت بندی متن آگهی است و ساختار روایتی بسیاری از آگهی های تلویزیونی، از ویژگی ها و عناصر یک داستان کوتاه بهره می گیرد. حوزه های روایت شناسی، تبلیغات و بازاریابی، مطالعات تلویزیون و ارتباطات، در سامان یافتن هدفمندِ واحدهای متنی این نوع آگهی ها دخالت می کنند و از سویی دیگر به همراه رمزگان فرهنگی، مجرای ارتباط متن با جهان خارج از آن به شمار می روند. نقطة آغاز پژوهش، بر اساس تمایز نظری میان روایت و داستان، تفکیک میان «آگهی های داستانی» از آگهی هایی است که ساختار داستانی بر روایت آنها غالب نیست. در وهله نخست، با بررسی پهنانگر، آگهی های داستانی مورد مطالعه از منظر ساختار روایت به چهار دستة مختلف تقسیم شده است. کنشگران دخیل در این آگهی ها نیز بر اساس نحوة ارتباط با کالاها و موضوعات مورد تبلیغ، به چهار نوعِ کلی دسته بندی شده اند. در نهایت، با اتخاذ رویکردهای نشانه شناسی و تحلیل گفتمان انتقادی، مطالعة عمقی نمونه ها نشان می دهد قطب بندی اشخاصِ داستانی در این متون بر «مصرف» یا «اطلاعِ» آنها از ویژگی های کالاها و خدمات مبتنی است و این آگهی ها به دلیل ماهیت متنی خود، امکان خوانش هایی متفاوت و گاه متضاد با خوانش آرمانی و رسمی را فراهم می سازند.
تحلیل قرائت های زنان از مجموعه های تلویزیونی(مطالعه موردی قرائت های زنان شهر ایلام از سریال فاصله ها)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر در پی بررسی نحوة تفسیر و رمزگشایی سریال «فاصله ها» از سوی زنان شهر ایلام است. مبنای نظری کار، رویکرد مطالعات فرهنگی در مطالعة تلویزیون و مخاطبان آن است. مسئلة اصلی در این پژوهش این است که در سریال تلویزیونی فاصله ها کدام دسته از ایده ها و ارزش ها مسلط هستند و طبیعی جلوه داده می شوند و مخاطبان (در اینجا زنان شهر ایلام) بسته به جایگاه اجتماعی شان به چه گفتمان هایی دسترسی دارند و با توجه به این گفتمان ها چگونه خوانش مرجح این سریال را رمزگشایی می کنند؟ ابتدا با استفاده از روش نشانه شناسی ساخت گرایانه تلاش شده، خوانش مرجح سریال تشریح شود و سپس با استفاده از روش مصاحبة گروهی متمرکز، قرائت های زنان از این مجموعه مورد مطالعه قرار گیرد. نتایج پژوهش حاکی از این است که تفاوت های زیادی در واکنش مخاطبان، نسبت به این سریال وجود دارد و آنان دریافت کنندگان منفعل پیام های موجود در سریال نیستند. زنان با توجه به طبقة اجتماعی و شرایط اجتماعی ای که در آن زندگی می کنند، دسترسی متمایزی به گفتمان های متفاوت دارند و بنابراین از سوبژکتیویتة ناهمسانی برخوردارند. به همین دلیل در مواجهه با گفتمان مسلط سریال، آن را به گونه های متفاوتی رمزگشایی می کنند.
بازنمایی الگوی مصرف یک خانواده امریکایی: سیمسون ها در اوقات فراغت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بازنمایی زندگی روزمره موضوع بحث بسیاری از تولیدات رسانه ای در ایالات متحده امریکاست. بی شک زمانی که سخن از زندگی روزمره به میان می آید، خانواده محوری ترین عنصر آن تلقی می شود. ژانرهای مختلف تلویزیونی مانند سریال های دنباله دار، کمدی موقعیت و غیره که اوج پیداش آنها در امریکا به دهه 1950 بازمی گردد، به بازنمایی خانواده، روابط مبتنی بر آن، دغدغه ها، انتظارات و رویکردهای معطوف به آن پرداخته اند. اوقات فراغت و الگوی مصرف خانواده که در جامعه سرمایه داری جدیّت بیشتری دارد نیز می تواند از این رو حائز اهمیت باشد که روابط خانوادگی و نحوه گزینش الگوی مصرف و بازنمایی آن در سریال ها شکل و نوع روابط مبتنی بر یک خانواده امریکایی را نشان دهد. به طور طبیعی مطالعه خانواده به عنوان اشل کوچکی از جامعه بزرگ تر می تواند ترسیم کنندة افق شناخت آن جامعه باشد. موضوع بحث این مقاله مطالعه کمدی موقعیت سیمسون هاست. این برنامه تلویزیونی که شهرتش مرزهای فرهنگی متفاوتی را درنوردیده است، سایقه تولیدش به دهه 1980 بازمی گردد. ژانر طنز و محتوای روزمره و قابل لمس آن نیز باعث شده در ایالات متحده امریکا نیز این سریال محبوبیت بی نظیری نزد شهروندان امریکایی داشته باشد. مقاله به مطالعة فصول شماره 3 تا 8 این کمدی موقعیت می پردازد چرا که مطالعه تمامی بخش های این سریال دنباله دار که نزدیک به 400 قمست است خارج از حوصله این مقاله است. سؤال اصلی این مقاله این است که چگونه در این کارتون، خانواده امریکایی در اوقات فراغت بازنمایی شده اند. به طور واضح تر اینکه اولاً تک تک افراد خانواده سیمسون اوقات فراغت خود را به مصرف چه کالاهایی اختصاص می دهند و ثانیًا در سطح خانوادگی این مصرف چه شکلی دارد. مبنای نظری ای که مقاله بر آن متکی است، تئوری بازنمایی استوارت هال می باشد و روش مطالعه نشانه شناسی رولان بارت است. واحد تحلیل در قسمت های مرتبط سکانس و در قسمت های غیرمرتبط موضوع آن قسمت خاص می باشد.
بررسی نقش محصول به عنوان واسطة منطقی بین طراح و استفاده گر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقش اشیاء در تاریخ با کارکرد محض آغاز شده و در دست انسان اولیه فقط به عنوان ابزار صرف تلقی می?شد در حالیکه عبور شیء در بستر زمان همواره با خود معناسازی میکند. تجربة سالیان متمادی، حکایت از نقش های گوناگون شیء داشته که در شرایط مختلف (اجتماعی، مذهبی، فرهنگی و غیره) در مسیر تکامل خود بروز داده شده است. با توجه به اینکه در هنگام درک اشیاء از طریق حواس، عواملی مانند محیط، تجربه فردی، کیفیت و.... در دریافت فرآیند ادراکی مؤثر بوده و نیز از آنجا که ارتباطِ فرآیندِ رویارویی طراح با استفاده گر از طریق شیء حادث میشود، این ارتباط میتواند به نوعی ارتباط غیر کلامی تعریف شود. در واقع استفاده از محصول، ارتباطی میان طراح و استفاده گر را پدید میآورد که از طریق عملکرد های ویژة شیء اتفاق میافتد. این مقاله میکوشد تا طراحی یک محصول صنعتی را به عنوان برآیند تفکر و تعقلی بس منضبط و دقیق ترسیم نموده و نشان دهد که چنین طراحی از اصول و فنون معینی پیروی و پس از آزمودن های آگاهانه، به ثمر میرسد. نتیجه چنین فرآیندی بوجود آمدن ارتباطی پویا و فعال بین محصول و استفاده گر است. بدین جهت تبیین ارتباط وچگونگی آن در طراحی صنعتی از اهداف این مقاله است. همچنین با بررسی مجموعة ارتباطی ""طراح- محصول- استفاده?گر"" تلاش میشود تا مهمترین عوامل در برقراری این ارتباط، شناسایی شده و مورد بحث قرار گیرند.
نشانه شناسی نام شخصیت های نمایشی در نمایشنامه ی مرگِ فروشنده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این نوشتار در باب نام شناسی بر اساس نشانه شناسیِ نام شخصیت ها در نمایشنامه است و میکوشد با توجه به دانش نام شناسی و تکیه بر روش نشانه شناسیِ پیرس به دلالت های گوناگون چون دلالت شمایلی، نمایه ای و نمادین نام های شخصیت های نمایشی بپردازد. از آنجا که دانش نام شناسی یکی از امکانات تحلیلی در باب شناخت شخصیت ادبی– نمایشی در نظریات جدید است و در حوزهی مطالعات نمایشی ایران نادیده گرفته شده است این مقاله میکوشد با اشاره به این دانش ضمن معرفی، نمونه ای از این تحلیل را ارائه دهد. باید اشاره کرد به دلیل اهمیت کار پیرس یعنی مطرح کردن نشانه با تصاویر، مبنا و الگوی مناسبی برای بررسی آثار هنری به ویژه در حوزه های تئاتر و سینما به دست میدهد و بر همین اساس نشانه شناسی پیرس در مقالهی موجود بر همعصر خود یعنی سوسور ترجیح است چرا که تمرکز سوسور در نشانه شناسی بر روی زبان است. بنابر این پژوهش در اثر نمونه روشن میشود که رابطه ای مستقیم و کاربردی میان نام اشخاص نمایش و درون مایه و کنش های نمایشی وجود دارد. بر اساس همین یافته به نام شناسیِ نشانه شناختی شخصیت های نمایشی نمایشنامه مرگِ فروشنده اثر آرتور میلر پرداخته شده است. در ضمن این پژوهش بیانگر توجه آرتور میلر به جنبه های دلالت گر نام ها در نام گذاری اشخاص نمایش به طور خودآگاه و نا خودآگاه است.
رویکردهای تحول مفاهیم سیاسی
حوزه های تخصصی:
نگاهی جامعه شناختی به فیلم های حاتمی کیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، فیلم های ابراهیم حاتمیکیا با اتخاذ رویکردی جامعه شناختی تحلیل شده اند. هدف از این تحلیل فهمیدن دو مطلب است: اول اینکه معانی تولید شده در فیلم ها چیست و دوم اینکه این معانی چگونه با جامعه معاصر فیلم ها و نیز گروهی اجتماعی که حاتمیکیا آن را نمایندگی میکند ارتباط پیدا میکنند. چارچوب نظری این مقاله متاثر از رویکرد بازتاب در جامعه شناسی سینماست که مشخصاً با استفاده از نظریه لوسین گلدمن درباره اثر هنری بزرگ و فرد استثنایی، که در حوزه ادبیات طرح شده است، و با تسری آن به حوزه سینما تدقیق شده است. روش تحلیل فیلم ها از حیث درک معانی مستتر در آنها تحلیل نشانه شناختی و از حیث امکان ارتباط دادن معانی با جامعه معاصرشان نقد برون نگر بوده است. در این مقاله فیلم های از کرخه تا راین، برج مینو، آژانس شیشه ای، روبان قرمز، موج مرده، ارتفاع پست و به نام پدر تحلیل شده اند. مسیر حرکت قهرمان فیلم های مذکور، که گویی یک نفر است که مراحل متفاوت زندگی خود و جامعه اش را طی میکند، به شکلی منطقی در لابه لای فیلم ها دنبال شده است. این تحلیل ها نشان دهنده نگرش یکی از گروه های جامعه ایران، یعنی گروه های بسیجی جبهه رفته زمان جنگ و خانواده هایشان است که در جامعه کنونی مورد فراموشی و بیمهری قرار گرفته اند. هنرمندی که خود مانند این گروه فکر میکند، این نگرش را به شکل اثر هنری درآورده است.
تحلیل نشانه شناختی طراحی پسامدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از اواخر دهه 1960 میلادی، طراحی پیشتاز به سمتی رفته است که آن را پست مدرن می نامیم. طراحی، معماری و به طور کلی هنر پست مدرن (همانند سایر شاکله های فرهنگی پست مدرن) دارای آنچنان پیچیدگی هایی است که تا به امروز ملاک های صحیحی برای شناسایی، تفکیک و طبقه بندی آثار پست مدرن از آثار مدرن وجود ندارد. در این مقاله با تبیین مبانی نظری نشانه شناسی به عنوان ابزار نقد، برخی مفاهیم و مولفه ها استخراج شده، سپس توسط این مولفه ها، برخی آثار شاخص که توسط طراحان و معماران بنام و داعیه دار پست مدرنیسم طراحی شده اند، مورد بررسی قرار گرفته است.بر اساس نتایج این پژوهش، نشانه های آثار پست مدرن نسبت به همتایان مدرن خود تغییراتی بنیادی یافته اند که از شاخص ترین آنها می توان اشاره کرد به اینکه در طرح های پست مدرن مجددا از نشانه های شمایلی به وفور استفاده می شود. آثار پست مدرن دلالت های ضمنی فراوان دارند و فرایند نشانه پردازی و دلالت آنها نامحدود است. به علاوه این طراحی از منش همنشینی و جانشینی استفاده می نماید و برای مخاطب - به عنوان حلقه اصلی فرایند دلالت - امکان تعامل با اثر را فراهم می نماید و بالاخره اینکه طرح های پست مدرن، ادراک احساسی مخاطب را مورد توجه قرار می دهد و کارکرد برتر فرایند ارتباطی آثار پست مدرن، کارکرد عاطفی است.
نشانه شناسی زبان در شعر کودک(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
تجلی شعرکودک، همچون هنر شعر حوزه بزرگسال، در زبان و ساختار خاص آن است، اما تمایز شعر کودک، از شعر بزرگسال، در ضرباهنگ و موسیقی سرشار همراه با ریتم تند زبان، استفاده از دست مایه های زبانی نشاط انگیز، کنش تصویری بالا، بیرونی بودن زبان، استفاده از مکان و محیط بیرونی در شخصیت پردازی مطلق، یک پارچگی و عدم فاصله گذاری و حذف در خط روایی شعر، تک آوایی بودن زبان شعری در محور عمودی، کوتاهی و مقطوع بودن زبان در محور افقی، ترجیح زبان بر پیام، از نشانه های مربوط به حوزه تفکیک شده شعر کودک است.غنای موسیقیایی شعر کودک بسیار پیچیده و دشوارتر از کاربرد صحیح دیگر عناصر زبانی است، چراکه استخدام درست و آگاهانه عناصر موسیقیایی در شعرکودک نیازمند دقت، حوصله و از همه مهمتر تسلط و درک درست از زبان کودکانه می باشد. این مقاله در خدمت تشریح و بازکردن مهمترین نشانه (ویژگی) های زبانی شعر کودک قرار گرفته است.
از نشانه شناسی، هنجار گریزی و تصویر خیال تا زبان شعر؛ نقد آرا و دیدگاه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در نقد ادبی امروز از سه دیدگاه نشانه شناسی، هنجارگریزی و تصویر خیال به بررسی این موضوع پرداخته اند که چگونه و چه عواملی زبان خودکار را به زبان شعر نزدیک و تبدیل می کند. نکته جالب توجّه این جاست که هر سه دیدگاه مذکور به یک نتیجه کلّی رسیده اند و آن این که زبان خودکار در حوزه شعر و ادب از کارکرد عادی و روزمرّه خود خارج می شود؛ امّا طرز تعبیر و پرداختن به جزئیّات و شرح این موضوع در این سه نظریّه در بعضی اصطلاحات و توضیح نکات تا حدودی با یکدیگر متفاوت است. در این مقاله نگارنده کوشیده است، ضمن نقد و بررسی آرای این سه دیدگاه، میزان دقّت آن ها در توضیح این موضوع و تلفیق مشترکات، با پیشنهاد برخی دیدگاه های خویش نگاه نسبهً جامعی را در خصوص زمینه ها و شرایط تبدیل شدن زبان خودکار به زبان شعر ارائه نماید.
هاله معنایی و زاویه دید، دو مفهوم نزدیک به هم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هاله معنایی و زاویه دید، دو مفهوم نزدیک به هم مرضیه اطهاری نیک عزم استادیار دانشگاه شهید چمران اهواز mani1390@yahoo.com (1388/10/ 1388 ، تاریخ تصویب: 16 /6/ (تاریخ دریافت: 24 چکیده در این مقاله ابتدا بطور اجمال به تاریخچه ""هاله معنایی"" و کاربردی که برای منطقیون و زبانشناسان پیش از یمسلف داشته میپردازیم؛ و خواهیم دید که هریک از نظریه پردازان چگونه آن را به شیوه خود تحلیل کرده است. سپس این مفهوم را در حوزه نشانه شناسی در آثار یمسلف، بارت و گرماس مورد بررسی قرار میدهیم و ملاحظه خواهیم کرد که نظام هاله معنایی، یکی از نظامهای تولید و ساخت معناست ولی باید با مکانیسمهای دیگری کامل گردد. بالاخره این واژه را در حوزه معناشناسی مورد تحلیل قرارداده و در این زمینه از تئوری ""معناشناسی دیدگاه"" که توسط پیر- ایو راکا مطرح شده استفاده مینماییم. این تئوری جدید در واقع نتیجه ""تئوری برهان آوری در زبان"" میباشد که بر اساس آن واژگان به کار رفته در جملات، زوایای دید را تحت تاثیر قرار میدهند. در قسمت نتیجه گیری، ما نیز تعریف خود را از هاله معنایی ارائه داده و در نهایت ملاحظه خواهیم کرد که مفاهیم ""هاله معنایی"" و ""زاویه دید"" به صورت تنگاتنگی به هم مرتبطند. واژگان کلیدی: هاله معنایی، معنا شناسی، نشانه شناسی، زاویه دید، برهان آوری در زبان، توپوس، توپوی.
بررسی نشانه شناختی عناصر متقابل در تصویرپردازی اشعار مولانا
حوزه های تخصصی:
نشانه شناسی ساختگرا تقابل های دوتایی را عناصر دلالتمندی می داند که ساختار پنهان متن را تشکیل می دهد و با تحلیل آن ها می توان به تفسیر و تأویل معنا پرداخت. تقابل ها که از دیدگاه زبان شناسی، روان شناسی و مردم شناسی ساختارگرا عامل شناخت و ادراک هستند، در متون فرهنگی اعم از آثار مکتوب ادبی یا هنرهای دیداری و شنیداری بروز و ظهورهای متفاوتی دارند. بررسی انواع تقابل هایی که مؤلف به کار برده است و شیوه پردازش آن ها، نتایج سبک شناختی به دست می دهد؛ چنان که بررسی نشانه شناختی عناصر متقابل در تصویرپردازی اشعار مولانا نشان می دهد: 1. همه تقابل های ذهنی و عینی که نوعی تعالی و تنزّل را القا می کنند در جهت تبیین پدیده های مادی و امور معنوی به کار رفته اند. 2. تقابل ها در نقطه ای به وحدت می رسند و هویت تقابلی آن ها مرتفع می شود. 3. سلب ماهیت تقابلی از عناصر دوگانه با شگردهای بیانی و بلاغی صورت می پذیرد که دسته بندی آن ها به توصیفات سبک شناختی اشعار مولانا در مثنوی و کلیات دیوان شمس رهنمون است.
نگاهی نشانه شناختی به واژه آیه در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دانش وجوه از شاخه های علوم قرآنی است که قرآن پژوهان در تاریخ تفسیر وپژوهشهای قرآنی به آن توسل بسیار جسته اند اصطلاح وجوه به کلمات چند معنایی اطلاق می شود که در قرآن بکار رفته اند. گاه یک کلمه به بیست وجه یا بیشتر در قرآن بکار می رود ، بررسی متن قرآن و تعیین مدلول برای دالهای قرآنی ( واژگان قرآن ) با وجود انبوهی واژگان در وجوه امری دشوار است . در این مقاله سعی شده است تا با رهیافتی نشانه شناختی وجوه متفاوت واژه «آیه» مورد بررسی قرارگیرد. واژه «آیه» در قرآن به دو مفهوم متنی (به معنی خود آیات قرآن ) و فرامتنی ( به معنای جهان طبیعت ، نفس انسان و سرگذشت پیشینیان ) به کار می رود.
نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که جهت تبیین وجوه متفاوت این واژه توجه دقیق به بافت متنی بلافصل و بافت متنی گسسته، ضروری به نظر می رسد ؛ به این معنا که روابط همنشینی و جانشینی در یک متن به روابط همنشینی وجانشینی بلافصل محدود نمی شوند . یک آیه از یک قسمت از متن قرآن را می توان با آیه ای از جای دیگربر روی محور جانشینی و همنشینی در ارتباط قرار داد.
نشانه شناسی هیپوگرام مفهومی «شهادت» در شعر دفاع مقدس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نشانه شناسی یک فرصت تحلیلی برای ورود به جهان متن است تا به واسط ه دلالت های متنی آن، قدرت کشف و شناسایی مفاهیم موجود متنی ایجاد گردد. شعر دفاع مقدس یکی از مقوله های ادبیات است که مفاهیم نهادینه شده دین مبین اسلام را به صورت هیپوگرام های فرهنگی و ادبی در خود نمود داده است که می توان به کمک نشانه شناسی، آنها را تاویل کرد. برای تاویل این مفاهیم باید ابتدا زمینه های نهادینگی آنها را در مبانی باورمند فرهنگ دینی کاوش کرد؛ سپس به کمک دانش هرمنوتیک به تاویل و تحلیل نهایی آنها پرداخت.
این مقاله بنا دارد ضمن بررسی زمینه های نهادینگی فرهنگ شهادت در اندیشه های مذهبی، مضامین برجسته کارکردی آن را در شعر هشت سال دفاع مقدس واکاوی و استخراج نموده؛ سپس بر مبنای هیپوگرام فرهنگ شهادت، مفاهیم بدست آمده را معناشناسی نماید. لذا ابتدا، مضامین اعتقادی بنا به استنادات دینی موجود در فرهنگ اسلامی، مطرح و بعد از آن، این مضامین مطابق با نمونه هایی از هیپوگرام های مفهومی ادبی شده در برخی از اشعار هشت سال دفاع مقدس، تحلیل می گردد.
نشانه شناسی مرکززدایی و انزوای سوژه در داستان سگ ولگرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مفاهیم مهم پساساختارگرایی، مرکززدایی یا انزوای سوژه است که تاثیر زیادی در جهت گیری مطالعات ادبی داشته است. برخلاف سوژه اومانیستی که به ابژه های پیرامون خود معنی می بخشد، سوژه پساساختارگرا مرکزیت خود را در جایگاهش از دست داده است و در معرض نوعی انزواست. سگ ولگرد هدایت، شرح انزوا و خاموشی یک سوژه- سگ به نام پات در یک روز پاییزی است، لذا بررسی نشانه شناختی این داستان از این جنبه درخور توجه است.
در این مقاله بررسی می شود که چگونه رمزگان های حاکم بر سرنوشت پات، همگی بر انزوای غیرقابل اجتناب او دلالت دارند. پس از گم شدن سوژه- سگ یا گسست ارتباط بین پات و صاحبش، سوژه «جایگاه سوژه ای» جدید می یابد. در این جایگاه، سوژه نه تنها قادر به رمزگذاری برای برقراری ارتباط با خداوندگارش یا به لحاظ نشانه شناختی، منشا معنا و هویت برای او نیست، بلکه از درک رمزگان های حاکم بر آن نیز عاجز است؛ این امر به نوبه خود درجه ای از عدم مرکزیت و انزوا را برای او به همراه دارد و سرانجام منتهی به مرگ سوژه می شود.
بررسی انتقادی شعر حجم بر مبنای روایت شناسی اشعار یدالله رویایی
حوزه های تخصصی:
یدالله رویایی سال ها قبل، به دلیل تاکید بر جنبه های شکلی شعر، در زمره شاعران پیشرو و از موسسان جریان شعر حجم به شمار می رفت. در این مقاله، نوع روایت به کار رفته در شعر او مورد بررسی قرار می گیرد. ابزار این بررسی نشانه شناسی است که از ابزارهای مهم در نقد ساختاری به شمار می رود. در این مقاله، شعر «سکوت دسته گلی بود» از دفتر دریایی ها مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که روایت در شعر حجم، روایتی پنهان است و عوامل روایت ساز به طور کامل در آن به کار گرفته نمی شود. روایت سازی در شعر رویایی، از طریق تکرار فضاسازی هایی است که در سطرهای کوتاه انجام می شود. به این ترتیب، شعر رویایی از سمبولیسم و رمانتیسم رایج آن روزگار فاصله گرفته، به نوعی فرمالیسم گرایش پیدا کرده است.