مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
مایکل ریفاتر
حوزه های تخصصی:
نقد نشانه شناختی ازجمله رویکرد های نظام مند نیمه دوم قرن بیستم است که در تبیین ماهیت و کارکرد متون ادبی نقش داشته است. مایکل ریفاتر، منتقد فرانسوی تبار آمریکایی، در کتاب نشانه شناسی شعر (1978)، چارچوبی نشانه شناختی را برای خوانش شعر پیشنهاد کرد که به صورت گسترده مورد استفاده قرار گرفت. مقاله حاضر، نخست رویکرد نظری ریفاتر را معرفی می کند و سپس بر مبنای آن به خوانش شعر «ای مرز پر گهر» از دفتر چهارم اشعار فروغ فرخزاد می پردازد. هدف این تحقیق تلاش برای خوانش دقیق تر و ژرف تر شعر مورد نظر، به استناد چارچوب پیشنهادی ریفاتر است، زیرا فرض ما این است که رویکرد ریفاتر، با توجه به ظرفیت های نظری و دستاوردهای عملی که تا کنون در ارتباط با تحلیل اشعار اروپایی داشته، توانایی تحلیل شعر معاصر فارسی را دارد. در عین حال، اگرچه یافته های این مقاله، به طور مشخص و در وهله اول، در ارتباط با شعر مورد بررسی است و با تعمیم، در مورد اشعار دوره پختگی فروغ فرخزاد مصداق دارد، اما در صورت مؤثربودن می تواند زمینه ای برای استفاده از این رویکرد و حتی رویکردهای نظیر آن برای بررسی اشعار معاصر فارسی فراهم کند تا شاید از این طریق امکان خوانش های خلاقانه تری از این اشعار فراهم آید.
خوانش شعر «نوبت» بر اساس رویکرد نشانه شناسی «مایکل ریفاتر»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شعر گفتار، یکی از جریان های برجسته شعر معاصر و شعری مخاطب محور است که در آن کنش القایی گفتار، مهم ترین عامل در برقراری ارتباط میان متن و خواننده به شمار می آید. در این مقاله، شعر زایا و باز «نوبت» از مجموعه «سفر به خیر» سید علی صالحی به روش توصیفی- تحلیلی با تکیه بر رویکرد نشانه شناسی «ریفاتر» بررسی می شود. هدف از این پژوهش، درک ظرفیت ها و خوانشی جدید از شعر گفتار است. در خوانش دریافتی شعر «نوبت» که با تکیه بر نشانه های مستقیم صورت می گیرد، دلالت نهایی شعر، توصیفی صریح از آمیختگی رفتن و اندوه است. امّا در خوانش دیگر متن که با توجّه به کاربست چارچوب نظریه ریفاتر انجام شده، خواننده از نشانه های نشان دار و غیر مستقیم فضای روایی به فضایی سیاسی- عاطفی میرسد؛ چنان که مرگ، دلالت نهایی شعر است و سیر زندان- ترانه- مرگ، چرخه ای مطابق با چرخه عناصر غیر دستوری، انباشت ها، منظومه های توصیفی، هیپوگرام ها و فضای بینامتنی از صدای «شاملو» و صدای دو شعر از «احمدرضا احمدی» و «حافظ موسوی» با شبکه دلالتی همسان مرگ است.
کاربست نظریه مایکل ریفاتر در خوانش بینامتنی همه شان را بکشید سلیم بشی و منطق الطیر عطار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مؤلفه های پژوهش در ادبیات تطبیقی بررسی روابط بینامتنی است. بر اساس رویکرد بینامتنیت، هیچ متنی بدون پیش متن نیست. در این مقاله کوشش کرده ایم تا رمانِ همه شان را بکشید، نوشته ی سلیم بَشی نویسنده ی معاصر الجزایری فرانسوی زبان، را با رویکرد بینامتنی مایکل ریفاتِر، نظریه پرداز و نشانه شناس نیمه دوم قرن بیستم، مورد بررسی قرار دهیم. هدف از این امر، یافتن معنایِ پنهانِ رمان و تقابل های دوگانه قالبیِ مدِ نظر ریفاتر است و بدین منظور در خوانشِ این رمان، از منطق الطیر عطار نیشابوری استفاده کرده ایم. در واقع، مسئله مقاله، بررسی کارکرد حکایتی نقل شده در رمان بشی است که برگرفته از منطق الطیر عطار است. در این جستار، برای خوانش و کشف دلالت یا همان معنای تلویحی رمان، به بررسی تعبیرهایی (interprétant) واژگانی و متنی می پردازیم که چگونگی گذر از معنی به دلالتِ اثر را مشخص می کنند. یافته های پژوهش این فرضیه را به اثبات می رسانند که حضور این تعبیرها بینامتن را تداعی می کنند و با نگاه تقابلی به بینامتن، دلالتِ اثر نویسنده ی الجزایری کشف می شود. چنین می نماید که در رمان بشی می توان دلالت اثر عطار را به شیوه ای وارونه مشاهده کرد.
تحلیل نشانه شناسی معشوق در شعر شاملو براساس نظریه مایکل ریفاتر مطالعه موردی: شعر «سرود آن کس که از کوچه به خانه بازمی گردد»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب غنایی سال هفدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۳
97 - 116
حوزه های تخصصی:
نظریه نشانه شناسی شعر مایکل ریفاتر، از نظریه های خواننده محور سده بیستم اروپاست که در تحلیل شعر های اروپایی بسیار تأثیرگذار بوده است. در پژوهش حاضر با بهره گیری از نظریه مذکور، موضوع معشوق در نمونه ای از شعر معاصر -از شاملو- بررسی شده است. پژوهشگران پس از خوانش اکتشافی، با بهره گیری از توانش ادبی به خوانش پس کنشانه شعر پرداخته اند. انباشت هایی با معنابن های «فرزند» و «معشوق»، اندیشه غالب شعر را نشان داد. از بررسی منظومه های توصیفی با هسته های «تولد»، «معشوق» و «خانه» و رابطه این انگاره های بنیادین با انباشت ها، جمله های حدسی در قالب هیپوگرام حاصل شد. ماتریس ساختاری شعر که دربرگیرنده ویژگی های خاص معشوق شعر شاملو است، به این ترتیب است: امید به آینده ای پربار -اشتیاق صادقانه معشوق- معشوق نخستین خواننده نوسروده های شاعر -حضور حقیقی معشوق انگیزه سرایش شاعر- تشویق معشوق از شاعر -معشوق پناهگاه شاعر- ناگزیری مردم از پذیرش شعرهای سپید شاعر. ویژگی های خاص معشوق در شعر شاملو از راه بررسی نشانه شناختی را می توان این گونه برشمرد: جلوه انسانی دارد، حقیقی است، دارای هویت فردی، یگانه، زمینی و در دسترس است. همچنین هم پا، هم راه، پناه، قابل اعتماد، کنش ور و انگیزه سرایش ش اعر است. پاره ای از زندگی واقعی اوست. دوست دارد و دوست داشته می شود.
کاربست نظریه مایکل ریفاتر بر شعر زمستان «اخوان ثالث»
منبع:
پازند سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۵۰ و ۵۱
81 - 91
حوزه های تخصصی:
در نظریه نشانه شناسی شعر مایکل ریفاتر با تکیه بر ساختارگرایی، توانش ادبی خواننده و واکنش او نسبت به متن سعی بر آن است تا شیوه ای نظام مند از خوانش متن ارائه شود. در این نظریه دو شیوه خوانش مطرح است؛ ابتدا اشعار به دو شیوه خوانش دریافتی و خوانش ناپویا بررسی و واکاوی می شوند که در مرحله اول به جستجوی معنا و در مرحله دوم به دلالت های زبانی توجه شده است. در این شیوه خوانش، به بررسی ارجاع نشانه ها به درون متن و ایجاد شبکه های به هم پیوسته از نشانه ها توجه می شود. روش پژوهش در این مقاله یادداشت برداری و تحقیقات کتابخانه ای است. کتاب نشانه شناسی مایکل ریفاتر(1998) منبع اصلی محسوب شده است. در مقاله حاضر، نخست رویکرد نظری ریفاتر معرفی و سپس بر مبنای آن خوانش مشهورترین دفتر شعری اخوان یعنی «زمستان» و مشهورترین شعر این دفتر نیز که«زمستان» نام دارد و به لحاظ تصویری بسیار غنی و نزدیک به سی تشبیه، کنایه، استعاره و نماد دارد بررسی می شود. پس از بررسی و تحلیل عناصر غیردستوری، به انباشت ها، منظومه های توصیفی و شبکه ساختاری دست می یابیم. هدف این پژوهش تلاش برای خوانش دقیق تر و ژرف تر در شعر مورد نظر، با استناد به چارچوب پیشنهادی ریفاتر است.
خوانش نشانه شناسی قصیده «ریتا أحبینی» محمود درویش بر اساس الگوی «مایکل ریفاتر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۵
122 - 145
حوزه های تخصصی:
الگوی نشانه شناسی ریفاتر از جمله اولین الگوهای نشانه شناسی است که به شکل ویژه به بررسی گونه ادبی شعر پرداخته است. در این روش، توانش ادبی خواننده و عکس العمل او نسبت به شعر بسیار مهم است و خوانش شعر در دو سطح اکتشافی و پس کنشانه انجام می گیرد. در سطح اول، معنا و روساخت متن بررسی می شود و در سطح دوم، با توجه به عناصر غیردستوری، ژرف ساخت متن و دلالت های زبانی، واکاوی می شوند. مقاومت و عشق، دو مضمون اصلی شعر محمود درویش است و او در این مضمون های شعری با استفاده از عناصر غیردستوری، دلالت های زبانی را پدید می آورد و مدلول و پیام اصلی خود را در ورای سطح ظاهری واژگان پنهان می سازد و آگاهانه ادراک مفهوم شعر را برای مخاطب به تأخیر می اندازد. پژوهش حاضر می کوشد با شیوه توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر مبانی نظریه نشانه شناسی شعر مایکل ریفاتر، به کشف انباشت ها و منظومه های توصیفی قصیده «ریتا أحبینی» بپردازد و با دریافت تداعی واژگان، ماتریس(قالب) ساختاری قصیده را برای خواننده بازگو کند. تبیین الگوی نشانه شناسی مایکل ریفاتر و تبیین بن مایه های ادبیات مقاومت در شعر محمود درویش و زوایای پنهان آن با به کارگیری الگوی نشانه شناسی، از اهداف این پژوهش است. ازجمله نتایج برآمده از خوانش پس کنشانه قصیده مذکور، بیانگر وجود دلالت های متعددی از واژه «ریتا» در نزد محمود درویش است که با مفهوم وطن در نزد وی درآمیخته و در نهایت به رمز فلسطین بدل گشته است و این گونه، مضمونی رمانتیک را در خدمت مفهوم مقاومت قرار داده است. تداعی های واژگانی این شعر در ماتریس ساختاری آن با ظرافت هر چه بیشتر، بازتاب یافته اند و تصویری از وضعیت فلسطین و دورنمای مقاومت را به نمایش گذاشته اند.
کاربست الگوی خوانش شعر مایکل ریفاتر در حل مشکل بیت «پیر ما گفت خطا..» از حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۷
153 - 183
حوزه های تخصصی:
بیت «پیر ما گفت خطا بر قلم صنع نرفت/ آفرین بر نظر پاکِ خطاپوشش باد» ازجمله ابیات بحث برانگیز دیوان حافظ است که حساسیت و توجه بیشتر شارحان را برانگیخته است. تاریخچه شرح و تأویل این بیت دیرینه ای حدوداً پنج قرنی دارد. یعنی از زمانی که ملا جلال الدین دوانی در نیمه دوم قرن نهم هجری قمری به شرح این بیت پرداخت تا به امروز شارحان بسیاری درباره معنای آن نکته ها گفته اند و نوشته اند. وجود این اختلافات بی پایان انگیزه ای شد تا در این مقاله تلاش شود با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و به اتکای الگوی مایکل ریفاتر، معنای بیت به استناد شواهد متنی و همچنین ارتباط معنایی بخش های مختلف غزل شرح شود. ریفاتر با طرح دوگانه خوانش محاکاتی و نشانه شناسانه، درک دلالت های نهفته شعری را در گرو تمرکز بر شیوه بازنمایی ایده اصلی در قالب «انباشت ها» و «منظومه های توصیفی» متن می داند. براین اساس غزل مورد بحث به چهاربخش مختلف تقسیم شد و پس از بررسی انباشت های واژگانی این بخش ها و یافتن ایده محوری یا به تعبیر ریفاتر «ماتریس» اثر، بیت موردمناقشه در سایه ماتریس یافته شده بازخوانی شد تا مستندترین تأویل ارائه شده برای آن شناسایی و عرضه شود. براین اساس ایده «خطاپوشی» به مثابه «خطا نپنداشتن»، نه «درگذشتن از خطا» به عنوان ماتریس تشخیص داده شد و با تکیه بر آن این نتیجه حاصل آمد که منظور از «خطاپوشی» به عنوان صفتی ستوده در نزد پیر «خطا ندیدن» کاستی ها و شرور این جهانی است نه «چشم پوشی» از آنها به مثابه خطاهایی حقیقی که وجود نظام احسن را با چالش مواجه می سازند. نکته دیگر آنکه اگر کلیت غزل با محوریت بیت چهارم مورد خوانش قرار گیرد، مشکل بیت مورد مناقشه تاحدود زیادی حل خواهد شد؛ چراکه شواهد محکم متنی نشان می دهند، حافظ این غزل را بیشتر با نیت درخواستی دوستانه از شاه شجاع درباره خطاپوشی نسبت به خطای منتسب به او سروده است؛ خطاپوشی ای که حاصل خطانپنداشتن آن نسبت دروغ است، نه درگذشتن از آن به مثابه خطایی حقیقی.
خوانش نشانه شناختی شعر «ارغوان» هوشنگ ابتهاج با استفاده از رویکرد ریفاتر(مقاله علمی وزارت علوم)
نشانه شناسی رویکردی میان رشته ای است که به بررسی نظام های نشانه ای اثر می پردازد. در میان رو یکردهای نشانه شناختی، نظریه مایکل ریفاتر درباره نشانه شناسی شعر درخور توجه است. بنابر این رویکرد، خواننده عامل بسیار مهمی در فرآیند خوانش متن است. ریفاتر معتقد است که معنا همیشه در متن شعر جای دارد و خواننده فقط باید آن را استخراج کند. به نظر او، دال های شعر را باید برحسب خود شعر فهمید نه با ارجاع نشانه های آن به مصداق های خارجی. فهمِ شعر مستلزم تلاش خواننده برای یافتن شبکه ای درهم تنیده از نشانه ها است و از این حیث رویکرد او می تواند در زمره نقدهای خواننده محور قرار گیرد. در این پژوهش، شعر «ارغوان» ابتهاج با رویکرد ریفاتر تحلیل شده است. ایده محوری شعر «انزوای شاعر در فضای نامناسب اجتماعی» است که به شکل های گوناگون و به طور غیرمستقیم و از طریق گزاره های پرکاربرد و کلیشه ای و با استفاده از فرآیندهای «تعیّن چندعاملی»، «تبدّل» و «بسط» ایده محوری شعر را تکرار، و جرح و تعدیل کرده، یا گسترش داده است. علاوه براین، فرآیند های معناساز «انباشت» و «منظومه های توصیفی» نیز شعر را برای القای یک مضمون واحد هدایت می کنند. دو منظومه توصیفی «آزادی» و «شرایط نامناسب اجتماعی» در این شعر، تقابل و صف آرایی انبوهی از واژه ها را به ذهن خواننده متبادر می کنند.
تحلیل غزل «چهره آفتاب پنهان است» از حسین منزوی بر اساس رویکرد نشانه شناسی شعر «مایکل ریفاتر»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش زبان و ادبیات فارسی زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۷
65 - 84
پژوهش حاضر به تحلیل غزل «چهره آفتاب پنهان است» حسین منزوی بر اساس رویکرد نشانه شناسی شعر «مایکل ریفاتر» پرداخته است. هدف از این پژوهش، کشف دلالت ها و لایه های پنهان این غزل در سطح خوانش پس کنشانه با هدف پاسخگویی به این پرسش است: در غزل «چهره آفتاب پنهان است»، چه عواملی خاستگاه شعر را به وجود می آورند؟ با توجه به بافت غزل به نظر می رسد این امر به واسطه عناصر دلالتمند در شعر محقق می گردد. روش پژوهش حاضر، توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر اسناد کتابخانه ای است. در این پژوهش، پس از انتخاب غزل «چهره آفتاب پنهان است» مطابق با رویکرد ریفاتر، شعر مذکور در سطح قرائت اکتشافی و قرائت پس کنشانه بررسی شد و با تمرکز بر قرائت پس کنشانه، غزل منتخب با هدف کشف خاستگاه شعر، باتوجه به دو نظام معناساز «فرایند انباشت» و «منظومه توصیفی» تحلیل شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که در «فرایند انباشت»، تعابیر شاعرانه در محور عمودی و رابطه استعاری حول محور مفهوم «عدم ارتباط» می چرخند، و در «منظومه توصیفی» دو هسته معنایی «بی اعتمادی» و «وضعیت نابسامان اجتماعی- سیاسی» القاکننده خاستگاه شعری غزل هستند. «بی اعتمادی» و «وضعیت نابسامان اجتماعی- سیاسی» در این غزل با تصاویر و ترکیبات «پنهان شدن آفتاب»، «رویش در گلدان حقیر»، «باغ در دست باد و طوفان بودن»، «هدف تیر بهتان قرار گرفتن عشق» و «پر خونین جا مانده از پرنده» تجلی یافته است. در نهایت این فرایندهای توصیفی بر خاستگاه اصلی این غزل یعنی ناامیدی دلالت می کنند.
نشانه شناسی تطبیقی شعر و گرافیک پایداری (مطالعه منتخبی از اشعار و پوسترهای پایداری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال چهاردهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۷
53 - 78
از نظر مایکل ریفاتر هر شعری خاستگاهی دارد که در بخش های مختلف آن به واسطه عبارات متفاوتی بیان می شود. بر این مبنا عناصر هر پوستری نیز به بیان خاستگاه آن می پردازند. در این مقاله به منظور بررسی این فرضیه که شعر و گرافیک پایداری خاستگاه های مشترکی را با ابزارهای بیانی متفاوت بیان می کنند، منتخبی از پوسترها و اشعار طراحان و شاعران این حوزه به روش هدفمند انتخاب و با رویکرد نشانه شناسی شعر ریفاتر تحلیل شد. این رویکرد که در اصل به منظور تحلیل متون شعری نظریه پردازی شده، در این جستار به روشی تطبیقی برای کاوش در متون تصویری و کلامی به کار برده شد. نتایج، حاکی از آن است که خاستگاه اشعار و پوسترهای پایداری بر مفاهیمی چون آزادی قدس شریف، دفاع و میهن دوستی متمرکز است و سایر عناصر شعری و تصویری به تقویت این خاستگاه پرداخته اند. روش کلی جستار حاضر، توصیفی _ تحلیلی است و داده های آن به روش کتابخانه ای جمع آوری شد.
تحلیل نشانه شناسی قصیده «المتنبّیِ» جواد الحطّاب با تکیه بر نظریه نشانه شناسیِ شعرِ مایکل ریفاتر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از دستاوردهای مایکل ریفاتر در زمینه درک دلالت های زبانی و ژرف ساخت متن، نظریه نشانه شناسی شعر اوست. پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر رویکرد نشانه شناختی در صدد است فرآیند های نشانه پردازی قصیده «المتنبّی» جواد الحطاب؛ شاعر معاصر عراقی را بر اساس نظریه ریفاتر در دو سطح خوانش اکتشافی و پس کنشانه بررسی و تحلیل نموده تا به لایه های پنهان متن، ایده محوری و رابطه بینامتنی آن با دیگر متون دست یابد. شاعر در این قصیده با بازخوانی گذشته تاریخی و اسطوری و با محکوم کردن اوضاع کنونی، فریاد انتقاد و تغییر سر می دهد و با به کار گیری شخصیت های تاریخی، دینی و اسطوری به ترسیم اوضاع کنونی عراق و ایدئولوژی های خویش می پردازد. در سطح نخست (اکتشافی)، مخاطب با تصویرهای رمزآلود از دوران حکومت خلفای عباسی و متنبّی شاعر رو به رو می شود که صرفاً مجموعه ای از اخبار متناقض و متضاد است که خواننده خلاق را اقناع نمی کند؛ اما در خوانش سطح دو (پس کنشانه) با بهره جستن از توانش ادبی و گذر از سطح محاکاتی به سطحی بالاتر و بررسی عناصر «غیر دستوری» و نشانه پردازیِ هر یک از آنها، به «انباشت ها» و «منظومه های توصیفی» دست می یابد که بیان گر فضای فکری مسلط و حاکم بر قصیده است. سپس با کشف هیپوگرام به دلالت های معنایی و ضمنی متن دست یافته و در نهایت به تحصیل ماتریس یا خاستگاه اصلی متن نائل می گردد. تحلیل این قصیده نشان می دهد ایده محوری متن، نقد فضای آفت بار جامعه عراق، اعتراض و انتقاد از سیاست های ناکارآمد حاکمان و مشروعیت زدایی از سلطه حاکم با تکیه بر استراتژی بینامتنیت و ریشخند و ناسازواری است