مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
خلق قرآن
حوزه های تخصصی:
مجادلات کلامی در سده های دوم و سوم هجری چنان بالا گرفت که انسجام فکری جامعه اسلامی را تهدید نمود. یکی از عمده ترین موضوعهایی که در این روزگار، مسلمانان را ? در رد و قبول _ دو بخش نمود، مساله خلق قرآن بود. منازعات و مجادلاتی که بر سر این موضوع در گرفت، سرانجام منجر به دخالت دستگاه خلافت و اتخاذ سیاست محنه از سوی مامون گردید. این سیاست بی سابقه و بی نظیر در تاریخ اسلام - که او چهار ماه پیش از مرگش به اجرای آن فرمان داد - از سوی جانشینانش، معتصم و واثق پی گرفته شد و قریب به شانزده سال اساس کار دستگاه خلافت در رویایی با اهل حدیث قرار گرفت. این اقدام بی سابقه مامون، توجه بسیاری از پژوهشگران حوزه تمدن و فرهنگ اسلامی را به خود جلب نموده، و موجب پدید آمدن آرا و فرضیه های گوناگون پیرامون این حادثه شده است. این مقاله می کوشد تا در تبیین انگیزه های مامون از اتخاذ سیاست محنه، ابتدا سه فرضیه: 1- متاثر بودن خلیفه از معتزله؛ 2- تاثیرپذیری او از تشیع؛ 3- اقتدارگرایی خلیفه در برابر اهل حدیث، را مورد سنجش و ارزیابی قرار دهد و سپس با تضعیف دو مفروض نخست، به تقویت فرضیه سوم روی آورد تا در پرتو بررسی داده های تاریخی، نتایج منقّحی را به دست دهد.
بررسی نسبت مکتب ادبی امین الخولی با اندیشه های معتزله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امین الخولی (1895- 1966م) با تأکید بر اولویت داشتن پژوهش ادبی در مطالعه قرآن، مکتب ادبی معاصری در تفسیر قرآن پایه ریزی کرد که از سوی محققانی نظیر محمد احمد خلف الله، عایشه بنت الشاطی و نصر حامد ابوزید مورد استقبال قرار گرفت و امتداد یافت؛ اما بهره گیری این جریان از بعضی آراء مفسران معتزلی مانند زمخشری و نیز تأکید بر اندیشه خلق قرآن سبب شد که برخی، آنها را متأثر از اندیشه های معتزله بدانند. در این مقاله، پس از معرفی مکتب ادبی در تفسیر، به معرفی الگوهای اثرگذار بر این جریان پرداخته و معلوم می گردد که نظریات مطرح شده از سوی این جریان، ارتباط روشن و مشخصی با اندیشه های معتزله ندارد. تنها مطلب قابل ذکر، تأکید ابوزید بر نظریه خلق قرآن است که آن نیز کاملاً به صورت گزینشی و در راستای اثبات تاریخ مندی قرآن مورد استفاده قرار گرفته است؛ بنابراین حتی نتیجه ای که ابوزید از این نظریه گرفته به لحاظ مبنایی با معتزله متفاوت است.
سیاست امام هادی(ع) در برخورد با مسئله خلق قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مسئله خلق قرآن، از جمله رویدادهای پُرآوازه دوران مأمون و جانشینان او، یک نزاع کلامی صرف نبود که مخالفان و موافقان آن، با استدلال و احتجاج به بیان دیدگاه خود بپردازند؛ بلکه با عنوان «محنت» به یک موضوع سیاسی و اجتماعی تبدیل شد و با تقسیم مسلمانان به دو دسته «باورمندان» و «غیرباورمندان» به آن، منازعات و مجادلات فراوانی را دامن زد و تا آنجا پیش رفت که انسجام فکری جامعه اسلامی را هم تهدید کرد. خلفای عباسی نیز در پی بهره برداری های خود از این ماجرا بودند. این مقاله، با رویکردی تاریخی و با روش توصیفی تحلیلی، کوشیده است مفهوم خلق قرآن و عوامل مطرح شدن این موضوع از سوی معتزله و عباسیان، و سرانجام سیاست امام هادی(ع) را در برخورد با این مسئله بررسی کند. یافته های پژوهش نمایانگر آن است که امام هادی(ع) همچون امامان پیش از خود، در برخورد با این مسئله، سیاستی متفاوت با دو جریان فکری حاکم، یعنی معتزله و اهل حدیث و نیز دستگاه خلافت پیش گرفتند. امام هادی(ع) موضوع خلق قرآن را یک فتنه می دانستند و بر همین اساس و با تدبیر ایشان، شیعیان از ورود به این بحث بی حاصل خودداری کردند.
بررسی و نقد مبانی نصرحامد ابوزید در اثبات تاریخ مندی قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مهم ترین موضوعی که نصرحامد ابوزید(1943-2010 م) در مباحث تأویلی خویش بر آن تأکید دارد تاریخ مندی قرآن کریم است. به این معنا که خداوند، قرآن را در برهه ی زمانی خاصی و مبتنی بر نظام فرهنگی و زبانی مردم آن زمان نازل کرده است. از این رو متن قرآن محصولی فرهنگی است و آموزه های آن مطابق با فرهنگ و نیازهای زمان نزول است و در ارتباط با بافت همان زمان معنا پیدا می کند و کارکرد چندانی در دیگر زمان ها ندارد. ابوزید برای اثبات این مدعا، به نظریه های مختلفی از متقدمان و متأخران تمسک جسته است. در این مقاله با روش «توصیف و تحلیل»، به بررسی هریک از این نظریه ها و چگونگی استفاده ی ابوزید از آن ها در اثبات تاریخ مندی قرآن پرداخته می شود، و معلوم می گردد که استفاده ی ابوزید کاملاً به صورت گزینشی بوده و او بدون پای بندی به تمام نتایج آن نظریه ها، صرفاً هرآنچه را مؤید نظر خویش یافته، برگزیده است.
نقد نظریة ولفسن دربارة خاستگاه مسئلة خلق قرآن و تأثیر آموزه های مسیحی در آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی خاستگاه پیدایش مسائل کلامی، از عرصه های پژوهشی مورد علاقة خاورشناسان است. بسیاری از آنها کوشیده اند تا با بررسی این موضوع نشان دهند که آبشخور مسائل کلام اسلامی، ادیان و مکاتب دیگر، به ویژه مسیحیت است و کلام اسلامی از عوامل بیرونی تأثیر پذیرفته است. ولفسن، اسلام شناس یهودی، در کتاب فلسفة علم کلام، دربارة مسئلة خلق قرآن، که از چالشی ترین مسائل کلامی، به ویژه در قرن دوم هجری است، چنین رویکردی را دنبال کرده است. او با به کارگیری روش فرضی استنتاجی خود، دیدگاه های مطرح در زمینة خلق قرآن را متأثر از آموزه های یهودی مسیحی می داند. این مقاله در صدد است تا با تتبعی شایسته ضمن تبیین دقیق نظریه ولفسن، شواهد و قرائن آن را بررسی و نقد کند و نشان دهد که نه تنها روش ولفسن با اشکالاتی روبرو است، دلایل او نیز مدعایش را به خوبی اثبات نمی کند و تأثیر عوامل بیرونی، به ویژه مسیحیت، در پیدایش این مسئله اثبات شدنی نیست.
بررسی انتساب نصر حامد ابوزید به مکتب اعتزال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال دوازدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۳
177 - 207
دکتر نصر حامد ابوزید، متفکر مصری است که همواره به عنوان یک چهره نومعتزلی قلمداد می شود، اخیراً برخی محققان از ترکیبی بودن نظرات وی نتیجه گرفته اند که ایشان روش منحصر به خود را داشته که محصور به هیچ جریانی نیست و یا تنها با اتکاء بر یک نظریه ابوزید، پیوند وی با نومعتزله را مورد تردید قرار داده اند. نوشتار حاضر، با نگاهی جامع به روش تحلیلی-تطبیقی درصدد ارزیابی صحت انتساب ابوزید به مکتب اعتزال قدیم و جدید است، بدین منظور ابتدا نظریات ایشان را در چند مبحث (فارغ از ارزیابی و نقد) بیان نموده و سپس با معتزله و نومعتزله مقایسه شده است. ضمن اذعان به تفاوت های معتزله با نومعتزله، مشخص شد دیدگاه های ابوزید به رغم رویکرد عقل گرایانه اش، در مواردی با معتزلیان قدیم تفاوت دارد و در موارد متعدّدی مشابه نومعتزلیان است، لذا همسویی ابوزید با مکتب اعتزال غیرقابل انکار است، اختلاف نظریات وی با معتزلیان قدیم و کثرت مشابهت آرائش با نومعتزلیان، قرابت آراء او با نومعتزلیان را نتیجه می دهد.