مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
عوامل برون متنی
حوزه های تخصصی:
نقد امری انتزاعی است که از واکنش ذهنی خواننده نشئت گرفته و موجب تحلیل متنی می شود، هرچند برخی از متفکران، آن را تنها تعیین کننده ارزش آثار به شمار می آورند. در نقد، اساساً با دو رویکرد (ارزیاب و تحلیل گر) مواجه هستیم که ما را به دو پدیده خوانش و تاویل برمبنای قاعده در زمانی (مولف مدار و تاریخ مدار) و قاعده هم زمانی (متافیزیک متن و واکنش خواننده) درگیر می سازد و خواننده منتقد، متن را با تمامی بافت پیچیده ساختاری اش، به کمک عناصر پنهان و آشکار برون متنی و درون متنی، نقد می کند. این مقاله با قبول باور فوق، ابتدا نظریات و ضدنظریات موجود را درباره نقد بررسی کرده؛ سپس ضمن ترسیم دیاگرام نقد، به تفسیر آن به عنوان یک شبکه هوشمند ارتباطی، از منتقد به متن و جهان متنیت می پردازد.
بررسی عنوانِ داستان های جنگِ حوزه کودک و نوجوان (دهه شصت و هفتاد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۲۷)
51 - 68
حوزه های تخصصی:
به دلیل اهمیت «عنوان» در خوانش و درک متن و نقش آن در کشف و تحلیل مفاهیم متن، بررسی این موضوع در آثار ادبی کاری شایسته است؛ ازاین رو توجه به عنوان هر داستان نیز نقش مهمی در شناخت درونمایه، موضوع و محتوای آنها دارد. در گزینش عنوان داستان ها عوامل درون متنی و برون متنی نقش مهمی دارند. عوامل درون متنی شامل عناصر داستان و عناصر بلاغی است و عوامل برون متنی شامل شخصیت های تاریخی و اسطوره ای، باورها و عقاید مطرح در جامعه، مکان های خاص و بینامتنیت است. برخی از این عوامل (درون متنی و برون متنی) مانند شخصیت پردازی، درون مایه و توجه به مکان های خاص در گزینش عنوان نقش مهم تری دارند. توجه به عوامل گزینش عنوان در تحلیل ساختار و محتوای داستان های جنگ، ازجمله داستان های کودک و نوجوان، موضوع ارزشمندی است. ساختار عنوان ها در دهه شصت بیشتر ساده است تا ترکیبی؛ با فاصله گرفتن از جنگ، عنوان ها نیز هنری تر می شود و مضامینِ عنوان ها نیز بیشتر به زمان جنگ توجه دارد تا پشت جبهه یا نوستالژی جنگ. به دلیل واقع گرایی داستان های جنگ، به ویژه در دهه شصت، توجه به عناوین عینی (مانند شخصیت ها و مکان های حقیقی)، بیشتر از عناوین ذهنی و دور از ذهن است.
نشانه شناسی الگوهای نامگذاری کتاب های تاریخ در زبان فارسی.(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از راه های شناخت موقعیت و جایگاه یک متن، و ارتباط با دنیای درون اثر، عنوانی است که پدیدآورنده اثر برآن نهاده است و یا مخاطبان، اثر را با آن نام می شناسند؛ از این رو دلالت عنوان به متن و متن به عنوان، اغلب یک دلالت دو سویه است. هر چند، گاه به دلیل وجود عوامل فرامتنی در عناوین، این دلالت دوسویه دچار خدشه می گردد؛ از این رو شناخت اصول و الگوی حاکم بر این دلالت ها یکی از اهداف این پژوهش است. این مقاله به بررسی و تحلیل نشانه شناسی و الگوهای به کار رفته در نامگذاری کتاب های تاریخی از جنبه های مختلف می پردازد، با توجه به این نکته که در انتخاب یک عنوان، عواملی از قبیل موضوع، شرایط زمانیِ تولید متن و جنبه های زیبایی شناسی دخیل هستند. در این مقاله با انتخاب حدود یکصد اثر تاریخی به نشانه شناسی و الگوهای حاکم بر نامگذاری این آثار در دوره های مختلف و عوامل موثر در این نامگذاری ها می پردازیم. این پژوهش به عوامل درون متنی اعم از ساختار و محتوای متن و همچنین به عوامل برون متنی از قبیل شرایط اجتماعی و فرهنگی که در انتخاب عناوین موثر بوده اند و الگوهای رایج نامگذاری می پردازد. همچنین عناوین از دیدگاه زبانشناسی و شیوه های بلاغی به کار رفته در آن ها نیز مورد بررسی قرار می گیرند تا تحولات نامگذاری در دوره های مختلف و الگوهای حاکم بر هر دوره و بسامد های آن نشان داده شود. و در پایان به آسیب شناسی و بیان اشکالات موجود در انتخاب عناوین اشاره شده است.
الگوهای نامگذاری و ساختار عنوان ها در متون عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای شناخت موقعیت و جایگاه متن و ارتباط با دنیای درون اثر، عنوان انتخاب شده، یکی از ابزارهای مهم برای ارزیابی اولیه و نقد و تحلیل متن است؛ ازاین رو دلالت «عنوان به متن» و «متن به عنوان» بیشتر یک دلالت دوسویه است؛ البته گاه این دلالت دوسویه به سبب وجود عوامل فرامتنی در عنوان ها خدشه دار می شود؛ ازاین رو شناخت اصول و الگوهای حاکم بر این دلالت ها یکی از اهداف این پژوهش است. این مقاله الگوهای به کاررفته در نامگذاری کتاب های نظم و نثر عرفانی را از جنبه های مختلف بررسی و تحلیل می کند؛ البته با تأکید بر این نکته که در انتخاب یک عنوان، عواملی ازقبیل موضوع، شرایط زمانیِ تولید متن و جنبه های زیبایی شناسی دخیل است. در این مقاله با انتخاب حدود صد اثر نظم و نثر عرفانی به شناخت الگوهای حاکم بر نامگذاری آثار عرفانی ازنظر زبانی، بلاغی و معنایی و عوامل مؤثر در این نامگذاری ها پرداخته شود. براساس یافته های این پژوهش، ترکیب های اضافیْ الگوی ساختار زبانی غالب است؛ زیرا برای بیان استعاری که بیشترین کاربرد را در این متون دارد مناسب است؛ همچنین عوامل درون متنی و محتوایی بیشترین تأثیر را در انتخاب عنوان داشته است. گفتنی است استفاده از واژگانی با بار عاطفی و ایدئولوژیک، استفاده از اصطلاحات مربوط به فرهنگ و آیین های پیش از اسلام نیز جایگاهی ویژه در متون عرفانی دارد. در پایان به نقش های عنوان در متون عرفانی و آسیب شناسی اشکالات موجود در انتخاب عنوان ها اشاره شده است.
بررسی و تحلیل شیوه ی عنوان گذاری در مجموعه ی داستانی «دوازده قصه از زندگانی چهارده معصوم (ع)» اثر مسلم ناصری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی و تحلیل شیوه ی عنوان گذاری در مجموعه ی داستانی «دوازده قصه از زندگانی چهارده معصوم (ع)» اثر مسلم ناصری چکیده عنوان، نشانی از هویت متن به همراه دارد و جزئی از ساختمان معنایی متن به شمار می رود. تکنیک نام گزینی برای عنوان داستان ها یکی از شگردهای مهم در داستان پردازی است. در گزینش عنوان داستان ها، عوامل درون متنی شامل: عناصر داستان و عناصر بلاغی و عوامل برون متنی شامل: شخصیت های تاریخی و اسطوره ای، باورها و عقایدِ مطرح در جامعه و بینامتنیت نقش مهمی دارد. در این مقاله، مجموعه ی چهارده جلدی داستان های زندگانی چهارده معصوم(ع) که در رده ی کتاب نوجوان گروه بندی شده است؛ بررسی شده و به روش و مبنای نام گذاری هر کتاب از این مجموعه و میزان تأثیرگذاری آن بر ذهنیت سازی نوجوان درباره ی شخصیت اصلی داستان و محتوای آن پرداخته شده است. کل این مجموعه، چهارده عنوان اصلی و 168 عنوان فرعی دارد. همچنین در این مقاله سعی شده است به شیوه ی تحلیلی توصیفی ساختار عنوان ها و نقش عوامل درون متن و برون متن در گزینش عنوان داستان تبیین شود. بیشتر عنوان ها در این مجموعه درون متنی و مضمونی با کارکرد توصیفی است و به متن داستان ارجاع دارد نه بیرون از آن. ساختار عنوان ها بیشتر ترکیبی است تا ساده و به دلیل واقع گرایی داستان های مذهبی، توجه به عنوان های عینی بیشتر از عنوان های انتزاعی است. در تعداد اندکی نیز عنوان ها معماگونه است. رابطه ی خاص هم حضوری (بینامتنیت) در نام گذاری برخی عنوان های اصلی، نقش داشته است.