رو ش شناسی بنیادین با نشان دادن زمینه های معرفتی و غیرمعرفتی نظریه، شناخت عمیقی از نظریه نصیب ما می کند. در این مقاله، به دنبال روش شناسی بنیادین و بررسی انتقادی اندیشه یکی از صاحب نظران مهم پست مدرن، یعنی ژان بودریار هستیم. مواجهه انتقادی با متفکرانی که تلاش کرده اند درباره جهان مدرن و مسائل آن تفکر کنند، هم شناخت ما را از غرب عمیق تر می کند و هم موجب خودآگاهی از وضع کنونی کشورهایی می شود که با اندیشه های مدرن روبه رو هستند. مسئله اصلی بودریار، واقعیت در جهان مدرن است و اینکه این واقعیت دیگر واقعیت اصیل و حقیقی نیست. اکنون فراواقعیت و وانموده بر زندگی انسان سیطره یافته است و او را راه می برد. ازنظر بودریار، جهان مدرن در سیر خود واقعیت اصیل را فراموش و به چیز دیگری بسنده کرده است که می توان نام آن را واقعیت برساخته انسان گذاشت. ازآنجاکه ابتدا به توصیف اندیشه و سپس به تحلیل آن می پردازیم، روش این تحقیق تحلیلی- توصیفی است.