مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۰۱.
۲۰۲.
۲۰۳.
۲۰۴.
۲۰۵.
۲۰۶.
۲۰۷.
۲۰۸.
۲۰۹.
۲۱۰.
۲۱۱.
۲۱۲.
۲۱۳.
۲۱۴.
۲۱۵.
۲۱۶.
۲۱۷.
۲۱۸.
۲۱۹.
۲۲۰.
تاریخ
حوزه های تخصصی:
تاریخ و سیاست مقوله هایی هستند که از دیرباز دارای تعامل و داد و ستد بوده اند و رابطه آن ها به اندازه قدمت تمدن بشری است. امر سیاسی در گستره تاریخ رخ می دهد و تاریخ منتقل کننده تجارب و دست آوردهای آن به جوامع آتی است. در تمدن اسلامی، در قرون میانه، تاریخ توسط اندیش مندان تاریخ باور به ساختاری عقلانی بدل شد که به دنبال خشونت گریزی و خردگرایی در امر سیاسی نیز برآمد. مقاله حاضر، به کاوش در مفهوم امر سیاسی در رساله آفرینش و تاریخ ، نوشته مطهّربن طاهر المقدّسی اختصاص دارد. مقدسی در حکمت عملی خود، تاریخ و سیاست را به هم گره زده و تقابل دوست و دشمن را به تکثر و حضور اراده های آزاد در عین وحدت انسانی بدل کرده است. دیدگاه روشن اندیشانه او در تاریخ عمومی، هیچ اندیشه و انسانی را به محاق نرانده و به همه آرا و عقاید اجازه حضور و ابراز وجود داده تا حقیقت را خودِ مخاطب برداشت کند. هرمنوتیک تاریخی وی، بُن مایه هایی از تبارشناسی یا تاریخ انتقادی را در سده های میانه پرورانده است.
استعمار و هژمونی آن: نگاهی به نظام بازنمایی غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استعمار غربی که در طی قرون متوالی، به عنوان بخشی جدایی ناپذیر از تاریخ جدید غرب و تاریخ جهان بوده است، دارای مبانی فکری مسلط و هژمونی و گفتمانی غالب برای خود می باشد که نه تنها بر انگیزاننده ی عمل استعمار است، بلکه در تشدید و تداوم آن نیز تأثیر زیادی داشته است. استعمار به صورت عمیقی در رابطه با تفکری است که با ایجاد تقابل ها و تمایزات دو شقی بین خود و دیگری، با تعریف خود و دیگری، و کسب هویت از این راه، خود را در موضعی والا قرار می دهد. بر مبنای چنین رابطه ای، انسان غربی در موضعی قرار می گیرد که در تفکر مسیحی به عنوان رستگاری شناخته می شود و در دوران جدید این رستگاری دینی جای خود را به مفاهیم جدید برآمده از متافیزیک عصر جدید می دهد. بر این اساس، استعمار که به سلطه ی غربی و اروپایی بر دیگری منفی می انجامد به عملی موجه و همسو با طرح کلان تاریخی بدل می شود. در این مقاله این جنبه از استعمار با روش تحلیلی – انتقادی به بررسی گذاشته شده است. آنچه از مباحث مطرح به دست آمده، بر همسویی عمل استعمار و ایستار های آن با مبانی متافیزیکی و فلسفه ی تاریخ حاکم دلالت دارد که به معنای اثبات فرض عمده ی آغازین می باشد.
تاریخ مندی فهم و چالش نسبیت گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گادامر به پیروی از هیدگر نگاهی هستی شناختی به تاریخ و فهم دارد، زیرا هستی انسان را یک هستی افکنده شده در جهان می داند که به تاریخ تعلق دارد و پیشاپیش متأثر از تاریخ است. در نتیجه، فهم نیز به عنوان یکی از حالت های هستی انسان، متأثر از تاریخ است. اما این نگاه او به تاریخ زمینه ساز این نقد اساسی می شود که وی نمی تواند از توصیف هستی شناختی فهم، یک قاعده معرفت شناختی بیرون بکشد و معیاری فراتاریخی برای عینیت و اعتبار تفسیر ارائه دهد و از این رو با چالش نسبیت گرایی مواجه می شود. گادامر اما مدعی است که متهم کردن او به نسبیت گرایی برخاسته از نگاه معرفت شناختی به تاریخ است، حال آنکه سخن او در لایه ای زیرین تر و در سطح هستی شناسی فهم و تاریخ است. در نظر گادامر، تاریخ نقشی انکارناپذیر در تقوم فهم دارد. تاریخ و زبان نه تنها مانعی بر سر راه فهم حقیقت نیستند، بلکه حاملان حقیقت اند و حقیقت از رهگذر تاریخ و زبان خود را بر ما آشکار می کند. پس تاریخ مندی فهم سبب نمی شود که هرکس موضوع را از چشم انداز خاص خود ببیند، زیرا حقیقت اگر چه در تاریخ و زبان نمایان می شود، ولی ساخته تاریخ و زبان نیست.
هگل و توهم زمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر اساس تفسیر رایج از فلسفة هگل که ناشی از غلبه قرائت چپ گرایانه بر ادبیات هگل پژوهی است، دیالکتیک در زمان محقق شده و غایت آن نیز تاریخی است. اما با قبول این دیدگاه، سازش دادن دو جنبه منطقی و تاریخی دیالکتیک با مشکلات زیادی مواجه می شود. منشأ این سوء تعبیر، یکسان پنداشتن معنای عرفی زمان با معنای موردنظر هگل است. از نظر ما زمان ظرف وقوع حوادث بوده و تا آینده ای بی پایان ادامه دارد، در حالیکه تصور هگل از زمان دوری بوده و آن را را ناشی از تحقق خارجی ایدة مطلق در طبیعت می داند. هدف از این مقاله دفاع از تقدم منطق بر تاریخ و تجدید نظر در تاریخی دانستن دیالکتیک بر اساس معنای دقیق زمان در فلسفه هگل است. با اتکا بر نفی زمان در پایان دیالکتیک، نتیجه می شود که فلسفة هگل اساساً ساختار زمانی نداشته و زمانمندی عاملی است که در تحلیل نهایی کنار گذاشته می شود.
تحلیل مکانیسم قدرت حاکمیت مند در آثار سیامک فیلی زاده بر اساس آرای فوکو (مطالعه موردی: نمایشگاه اندر گراند)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رسانه های نوین سال چهارم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۱۵
217 - 258
حوزه های تخصصی:
با توجه به رواج فرم های رویت پذیر هنر دوره قاجار در آثار برخی از هنرمندان معاصر ایران، هدف تحقیق، تحلیل مکانیسم قدرت حاکمیت مند در 6 اثر نمایشگاه آندرگراند سیامک فیلی زاده است. سؤال تحقیق درباره چگونگی نگاه به مؤلفه های این مکانیسم در آثار یادشده در دو بخش نظام سلطنتی/حکومتی و سرمایه داری است. روش خوانش آثار توصیفی-تحلیلی با بهره گیری از آرای میشل فوکو و رویکرد «تبارشناسی» است. در این رویکرد مؤلفه هایی چون کارکرد یا هدف؛ شیوه، ابزار یا تکنیک و نظام تمایزگذاری در مکانیسم قدرت حاکمیت مند، تحلیل می شود. خوانش توصیفی مؤلفه های بصری، نوشتاری و پس زمینه آثار یادشده سلطه خطوط عمودی و سطوح کشیده، رنگ های سرد؛ تیره و گرفته، استفاده اندک از نوشته و تأکید بسیار بر عناصر معماری در پس زمینه را نشان می دهد. در این آثار از بسیاری از قوانین نمادین هنر درباری نماد زدایی و در شخصیت های تاریخی دستکاری صورت گرفته است. خوانش تحلیلی ترکیب بندی آثار فیلی زاده با وجود این که حاکی از نیرویِ گسست دوره قاجار یعنی هنر نمادین درباری از جریان هنر اعتراضی و بازاری است؛ گسست سنت و مدرنیته و آغازه های گسست سلطنت مشروطه از مشروعه را نشان می دهد. در این عکس ها خوانش توصیفی جزییاتی چون لباس برند و مارک شخصیت بدمن و سوپرمن ناصرالدین شاه، لباس پاپ آرتی و دستبند و گردن بند طلای او، مانکن ها، زنان لاغراندام و... به تأثیر سرمایه داری از طریق فرهنگ بر جامعه هنرمند اشاره می کند. نتیجه این که در این آثار همراهِ تأکید بر ابزار و تکنیک و هدف قدرت حاکمیت مند در یک نظام سلطنتی، از مؤلفه های قدرت حاکمیت مند در نظام سرمایه داری نیز پرده برداشته می شود.
جایگاه تاریخ در استنباط فقهی با بررسی موردی گستره منابع خمس در دوره پیامبر(ص)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
تاریخ اسلام سال نوزدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۷۵)
111 - 148
حوزه های تخصصی:
یکی از کاربرد های دانش تاریخ در فقه، کمک به ارزیابی مقدمات استدلال اجتهادی است. دانشمندان مسلمان درباره شمول خمس نسبت به درآمدها در زمان رسول اکرم(ص)دیدگاه های مختلفی دارند. بررسی تاریخی شواهدی که برخی از فقهای شیعه برای اثبات خمس درآمدهای فردی در زمان پیامبر(ص) مطرح می کنند مسئله اصلی این پژوهش است. یافته های این مقاله نشان می دهد که این بررسی می تواند به عنوان نمونه ای برای ارزیابی مقدمات تاریخی به کار رفته در قیاس استدلال فقهی معرفی شود.
بیکاری به مثابه مفهومی تاریخی: طرحی برای تحقیق در تاریخِ بیکاری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ایران بیشترِ پژوهش ها درباره تاریخ بیکاری، تحقیقاتی هستند که نهادهای زیرمجموعه دولت انجام داده اند. این پژوهش ها عمدتاً کوشیده اند تا به زعم خود، برپایه آمارهای رسمی، سیاست هایی برای برنامه ریزی دولت در زمینه بیکاری فراهم کنند. فرض پنهان در این بررسی ها با روش های کمّی، غیرتاریخی بودن و ایستایی مفاهیم اقتصادی از قبیل بیکاری است. با این حال، آنچه در این تحقیقات مغفول می ماند، ناهمگن بودن معنای مفاهیم اقتصادی از قبیل بیکاری در دوره های مختلف است. بنابراین، پرسش نوشته حاضر این است که چگونه بیکاری به مثابه مفهومی که معمولاً ایستا در نظر گرفته می شود، به موضوع تحقیقی تاریخی تبدیل شود. مدعای نوشته حاضر این است که با کمک گرفتن از رویکرد مورخان اجتماعی در تشریح پدیدار شدن بیکاری به عنوان مشکلی اجتماعی، می توان نشان داد که با فرا رفتن از سری های آماری، بیکاری می تواند به مثابه مفهومی در حال تغییر، به موضوعی برای تحقیقات تاریخی تبدیل شود. بر این اساس، نخست وجه تاریخی مفهوم کار شرح داده می شود. سپس تأخیر در پذیرش بیکاری به مثابه مسئله ای اجتماعی بررسی می شود تا در پایان با شرح رویکرد مورخان اجتماعی به این موضوع بتوان نشان داد که چگونه معنای بیکاری در طی زمان تغییر یافته و در تحلیل بیکاری نمی توان به شکلی خودبسنده به تحلیل های کمّی اکتفا کرد.
رویکرد به تاریخ از منظر فلسفه تاریخ دیانت زردشتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بسیاری از مکاتب فکری در جهان، خواه فلسفی یا دینی، تعبیر و رویکردی ویژه به مفهوم تاریخ و زمان ارائه کرده اند. از این رو، فلسفه های تاریخ و الهیات تاریخی گوناگون و چندمنظری در این زمینه شکل گرفته است. ایرانیان باستان نیز به همین گونه، قائل به فلسفه خاصی از تاریخ بوده اند که برداشت های دینی و جهان بینی شان در آن منعکس می شد. این فلسفه تاریخ، حاصل یک زمان مشخص یا متأثر از واقعه ای خاص نبوده است، بلکه تکاملی تدریجی را در طول هزاران سال به خود دیده، ویژگی های خاص خود را یافته است. دیانت زردشتی مهم ترین عامل در شکل دهی و جهت دهی به این رویکرد به تاریخ در ایران باستان بوده است که نگرش های خطی و دوری را به تاریخ در بطن خویش پرورانده، به آن سمت و سوی خاصی بخشیده است. این دیدگاه هم تحت تأثیر آراء و اندیشه های دیگر ملل قرار داشت و هم اثراتی ژرف در این خصوص بر سایر باور های دینی- فلسفی گذاشته است. از این رو، لزوم توجه به این رویکرد می تواند آگاهی دقیق تری از تأثیر اندیشه های انتزاعی در شکل گیری حیات مدنی و اجتماعی در ایران باستان دربرداشته باشد. این پژوهش برآن است با بررسی منابع مکتوب فکری و دینی ایران باستان که در متون پهلوی و بعضاً در متونی غیرایرانی آمده است، تصویری مستند و علمی از این بعد اندیشه ایرانیان باستان ارائه دهد.
تاریخ نگری و منابع تاریخ نگاری مسعودی (346-280ه .ق) در کتاب التنبیه والاشراف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگرچه بررسی کارنامه تاریخ نگاری مسعودی، منحصر در کتاب التنبیه و الاشراف نمی باشد اما می توان گفت شاکله اصلی تاریخ نگاری وی را دربر می گیرد. مسعودی مورخ برجسته سده های سوم و چهارم هجری، یکی از بنیان گذاران تاریخ نگاری تحلیلی و عقلی به شمار می رود که با تألیف آثار خود، نگرش خاصی در تاریخ نگاری تحلیلی برپایه عقل اعمال نمود. التنبیه والاشراف مسعودی از کتاب های عمومی اواسط قرن چهارم هجری است که در عین اختصار و سادگی، حجم وسیعی از اطلاعات تاریخی، جغرافیایی و فلسفی را در اختیار خواننده قرار می دهد. موضوع اصلی این نوشتار شناسایی منابع اطلاعات تاریخ نگاری مسعودی در التنبیه و الاشراف می باشد. استفاده از متونی نظیر منابع یونانی، عربی، مسیحی، یهودی و حتّی هندی که نشانگر تلاشی جهت غنی سازی هرچه بهتر مطالب بوده و همچنین استفاده از دانش جغرافیا و بهره گیری از روش مهم و کارآمد مشاهده و مناظره و ترکیب آن با ذهن عقل گرا و مستدل سازی آن، از جمله محورهای اصلی منابع و شیوه های مورد استفاده مسعودی در کسب اخبار و معرفت تاریخی جهت نوشتن تاریخ بوده که وی را به عنوان یک میراث دار سنت تاریخ نگاری تحلیلی درآورده است.
معرفت شناسی در مکتب جامعه گرایی: تلاش توأمان برای مقید ساختن معرفت و گریز از نسبی گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روش شناسی علوم انسانی سال ۲۳ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۹۲
289 - 310
جامعه گرایی یکی از مکاتب منتقد سنت روشنگری و اندیشه مدرن در منظومه فکری غرب معاصر است. مایکل سندل، السدیر مک اینتایر و چارلز تیلور از نظریه پردازان اصلی و چهره های شناخته شده این مکتب فکری به طور مشخص به نقد مبانی فلسفی و بنیان های لیبرالیسم می پردازند. یکی از حوزه های رویارویی جامعه گرایان با لیبرال ها معرفت شناسی است که این مقاله محورهای اصلی آن را بررسی می کند. اندیشمندان جامعه گرا مشترکاً معرفت جهان شمول گرا و نیز فردگرای لیبرال را نقد می کنند و در مقابل از معرفتی محدود به دو قید تاریخ و اجتماع دفاع می کنند. البته به باور ایشان، تاریخی و اجتماعی شمردن معرفت سبب گرویدن آنان به مسلک ذهنی گرایی و نسبی گرایی نمی شود، بلکه بیانگر محدودیتی است که ذهن آدمی در فرایند شناخت با آن روبه روست. برخلاف نسبی گرایان، جامعه گرایان از وجود واقعیت عینی و امکان کشف آن، البته از مجرای اجتماع، سخن می گویند. محور مشترک دیگر در معرفت شناسی جامعه گرایی، باور به لزوم وجود پیوند میان هست و باید است. از این رو، آنان لیبرالیسم را به دلیل ادعای بی طرفی ارزشی و ترویج ایده جدایی دانش از ارزش مورد انتقاد قرار می دهند
کانت و وجوه دوگانه خیر اعلا در گستره تاریخ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی بهار ۱۳۹۸ شماره ۲۶
361-380
حوزه های تخصصی:
در نظریه اخلاق کانت با دو سطح فوق محسوس (معقول) و محسوس (قابل تحقق) از خیر اعلا روبرو هستیم. کانت در تمام آثار خود به این دو سطح اشاره کرده است، بی آنکه به تعارض و نزاع بنیادی موجود در هم زمانی آن دو پرداخته باشد. مطابق با سطح نخست این مفهوم که اصطلاحاً به عنوان خوانش خداشناختی از مفهوم خیر اعلا شناخته شده است، مطابقت و هم سویی دو مؤلفه خیر اعلا، یعنی سعادت و فضیلت، تنها به کمک خداوند و در جهانی دیگر حاصل می آید؛ موضوعی که علاوه بر اصل موضوعه خداوند، نیازمند دو اید ه معقول دیگر، یعنی بقاء نفس و اختیار نیز هست. از سوی دیگر، مطابق با سطح دوم این مفهوم که اصطلاحاً به عنوان خوانش سکولار و سیاسی شناخته شده است، مطابقت مذکور به مدد تلاش این جهانی خود انسان ها در قالب جامعه مدنی حاصل می آید. این تعارض محتوایی، برخلاف دیدگاه برخی از محققان، ناظر به دو وجه مکمل در اندیشه کانت است و با اصول کلی اندیشه نقدی وی مطابقت دارد. این نوشتار تلاش دارد، ضمن تشریح مواضع دوگانه کانت دربار ه خیر اعلا، نشان دهد چگونه در گستره کلی حرکت غایت مندانه آدمی در طول تاریخ، هر یک از این دو وجه نیازمند دیگری است و بدون آن، وجه مکمل نمی تواند تبیین گردد.
واکاوی ریشه های تداوم در سیاست خارجی فدراسیون روسیه در دوره پوتین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت شکل تعامل روسیه با نظام بین الملل و چگونگی روابط این کشور با مناطق پیرامونی اهمیت زیادی دارد. تداوم یا شباهت در الگوهای سیاست خارجی و پندارها از جایگاه روسیه در نظام بین الملل و تهدیدها و فرصت های پیش روی آن، حاکی از وجود عوامل عمیقی است که اگر چه در طول زمان دچار تغییر و دگرگونی شده اند؛ اما محو نشده اند و فرسایش نیافته اند. مقام های روسیه در زمینه سیاست گذاری خارجی لوحی سفید را به ارث نبرده اند و بسیار در تأثیر عوامل عینی و ذهنی پیش روی پیشینیان خود هستند. شاید به نظر برسد که اصول راهنمای سیاست خارجی روسیه به نحوی عمیق در فرهنگ سیاسی کشور گنجانده شده باشند. با وجود انعطاف پذیری تاکتیکی به منظور فائق آمدن بر عقب ماندگی و دشواری های اقتصادی که به نوعی به سنتی تاریخی تبدیل شده است، روس ها هرگز از دعاوی خود درباره نقش آفرینی به عنوان قدرتی بزرگ عقب نشینی نکرده اند. در این نوشتار با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی تلاش کرده ایم به این پرسش پاسخ دهیم که «چگونه می توان تداوم در گفتار و عمل سیاست خارجی روسیه را از سال 2004 تاکنون با وجود فرازونشیب های داخلی و بین المللی توضیح داد؟» در پاسخ به این پرسش چنین فرض کرده ایم: «سیاست خارجی روسیه، متأثر از ریشه های معنایی عمیقی است که در طول قرن ها در نتیجه تأثیرگذاری عوامل طبیعی- جغرافیایی و تحولات تاریخی و فکری پدید آمده اند و بر ماهیت و هویت دولت روس اثر گذاشته و تداوم و استمرار را در سیاست خارجی روسی رقم زده اند.»
رمانتیسیسم حقوقی: ساوینی و مفهوم volkgeist در حقوق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوقی دوره یازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
31 - 58
حوزه های تخصصی:
ظهور ساوینی مقارن بود با اوج عقل گرایی طبیعی در ساحت تفکر حقوقی اروپا. مکتب طبیعی گرا واقعی بر نقش اجتماع در شکل گیری قوانین نمی گذاشت و برای تاریخ یک ملت در شکل گیری حقوق ارزشی قائل نبود. در چنین فضایی بود که ساوینی از روح جمعی برآمده از تاریخ یک ملت و نقش آن در ایجاد حقوق صحبت به میان آورد. ساوینی گفتمانی جدید در دنیای حقوق ایجاد کرد که وفق آن حقوق مانند زبان هر ملت یک پدیده منحصر به فرد اجتماعی-تاریخی و نه صرفاً عقلی و جهان شمول محسوب می شود. با این وجود عقاید ساوینی در نهایت ابهام و پیچیدگی مطرح شده اند. در این میان، آنچه بیش از دیگر مفاهیم مطروحه از سوی ساوینی شگفتی حقوقدانان را موجب شده است، مفهوم است که نویسندگان فارسی زبان با قدری مسامحه از آن با عنوان روح جمعی ملت یاد کرده اند؛ اما فی الواقع ساوینی به چه معناست و خاستگاه تاریخی این مفهوم چیست؟ این نوشتار می کوشد در چارچوبی توصیفی-تحلیلی از معنی در نظر ساوینی پرده بردارد. با ایضاح این مطلب، در پایان مشخص خواهد شد که ساوینی بیش از آنکه حقوقدانی تاریخ گرا باشد، آغازگر نوعی رمانتیسیسم حقوقی است.
بیمارستان روانپزشکی رازی در گذر تاریخ(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
ایرانیان در ایجاد و اداره بیمارستان ها پیشرو ملت های متمدن بوده اند و در واقع بیمارستان در عالم اسلام و جهان پیشرفته از طریق ایران شناخته شده است. در نمونه هایی از این مراکز که عناوین «بیمارستان»، «دیوانه ستان»، «مارستان»، «دارالمجانین» و «تیمارستان» به خود گرفته بودند، بیماران روانی نگهداری می شدند و تحت درمان قرار می گرفتند. اسناد و شواهد تاریخی بیانگر برخورداری حداقلی این مراکز از امکانات در مقایسه با سایر مؤسسات درمانی است. در دوره معاصر، وقوع اتفاقات تلخ و ناگوار گوناگون در گوشه و کنار شهر تهران توسط بیماران روانی، منجر به تأسیس اولین بیمارستان روانپزشکی با نام «دارالمجانین» در باغ اکبرآباد واقع در خیابان سینا گردید. بدین ترتیب بیماران پس از جمع آوری از سطح شهر، در اطاقک های بسیار کوچک و در وضعیتی نامساعد نگهداری می شدند. به دنبال تأسیس دانشکده پزشکی و ایجاد کرسی بیماری های روانی در سال ۱۳۱۹ در دانشگاه تهران، کار آموزش دانشجویان نیز در این مؤسسه صورت می گرفت. شهرداری در سال ۱۳۲۴ باغ روزبه (محل کنونی بیمارستان روزبه) را نیز جهت توسعه دارالمجانین به مکانی برای نگهداری بیماران روانی اختصاص داد و این دو مکان یعنی باغ اکبرآباد و باغ روزبه تا سال ۱۳۳۸ یعنی زمان انتقال آنها به امین آباد، به فعالیت خود ادامه دادند. پس از انتقال به امین آباد، اقدامات زیادی در جهت توسعه بیمارستان و ارائه خدمات نوین روانپزشکی از جمله توان بخشی بیماران روانی صورت پذیرفت. در سال ۱۳۴۰ در جهت ایجاد تغییر نگرش مردم به بیماری های روانی، نام دارالمجانین و تیمارستان به «بیمارستان روانپزشکی رازی» تغییر یافت. تا زمان تأسیس وزارت بهداری و بهزیستی در سال ۱۳۵۵، این مرکز به صورت پیوسته به جز چند ماه زیرمجموعه اداره شهربانی یا شهرداری بوده است. از سال ۱۳۷۳ پس از تشکیل وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و همچنین دانشگاه علوم بهزیستی و توان بخشی، این بیمارستان به عنوان زیرمجموعه دانشگاه به بسط و گسترش خدمات متنوع درمانی و توان بخشی پرداخت و از سال ۱۳۷۶ با استقرار گروه روانپزشکی دانشگاه در بیمارستان، فعالیت های آموزشی، درمانی و پژوهشی در حوزه روانپزشکی به شکل جدیدی ارائه می گردد.
بررسی چرایی و چگونگی ضد هنجار زبانی- اخلاقی در شعر بازگشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال یازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۳۹)
105 - 128
حوزه های تخصصی:
جریان بازگشت دوره ای نسبتا طولانی از ادبیات فارسی به ویژه شعر را شامل می شود که از اواخر عصر صفوی آغاز شده و به دوره ی مشروطه ختم می شود. گرایش به بی پردگی های زبانی، رکاکت لفظ و مضمون و به طورکلّی رعایت نکردن حدود ادب و اخلاق، از ویژگی هایی است که به شکلی برجسته و فراگیر در شعر شاعران مختلف این دوره روایی یافته و در دیوان های شعری به شکل هجو صاحب منصبان، نکوهش و استهزای زنان، نکوهش اهل شهر، هزل و مطایبه و ... بروز یافته است. رجعت به سبک و شیوه ی شاعرانی چون خاقانی، سوزنی، انوری و ... از یک سوی و تأثیرات گفتمانی این دوره؛ حاصل از بین رفتن ثبات سیاسی، آشفتگی درازمدّت وضعیّت اجتماعی و نابودی کشور از جهات مختلف از دیگر سو، آسیب هایی را در عرصه ی فرهنگی سبب شد که با تأثیر عمیق بر روان افراد، به شعر این دوره راه یافته، نوعی گرایش به هنجارشکنی اخلاقی را در سطحی گسترده به دنبال آورده است. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی، ابتدا نمونه هایی از این مضامین را از دیوان شاعران این دوره ذکر کرده و سپس به چرایی شکل گیری این مکتب پرداخته و با بررسی بسترهای تاریخی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و روان شناسانه، به تحلیل دلایل و زمینه های بنیادین رواج این شیوه در دوره ی بازگشت پرداخته است.
فرآیند تبدیل ژانر تاریخی به حماسه مذهبی (مطالعه موردی: مختارنامه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حماسه مذهبی برآیند تلفیق ژانر حماسی با ژانرهای تاریخی و مذهبی است. در این تحقیق یکی از مشهورترین انواع حماسه های مذهبی را، به نام مختارنامه که شاعران متعددی در دوره های تاریخی مختلف آن را سروده اند، برگزیدیم. اگر بپذیریم که حماسه مذهبی برآمده از دل ژانرهای دیگر است، برآنیم تا نشان دهیم سیر انتقال و فرآیند دگردیسی در آن چگونه صورت گرفته است؟ و چطور و تحت چه شرایطی روایت تاریخی تبدیل به حماسه ای مذهبی شده است؟ حاصل این پژوهش که به شیوه اسنادی و با استفاده از شیوه تحلیل محتواست، نشان می دهد که ژانرها در طول حیات خود به یکدیگر تبدیل می شوند یا یک ژانر از دل ژانرهای دیگر سر برمی آورد و تبدیل به ژانر مستقلی می شود. مثلاً روایت مختار از وقتی وارد حماسه های مذهبی شد تغییر و تحولی مداوم را نشان می دهد و ورود این روایت به ژانرهای مدرن همچون سینما، نشان دهنده آن است که هنوز این تحولات ادامه دارد. روایت مختار یکی از نمونه های خوب برای نشان دادن زایش و تحول ژانرهاست.
بررسی تطبیقی میراث مشترک ایران و هند در عصر ساسانیان از افسانه تا تاریخ؛ به روایت شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۱ (پیاپی ۸۶)
195-214
حوزه های تخصصی:
دو تمدن کهن ایران و هند، به دلیل روابط دیرینه فرهنگی، سیاسی و اقتصادی، شناختی نسبی از هویت یکدیگر داشته اند که در طول زمان صیقل خورده، تکمیل و گاهی نمادین شده است. بی گمان، برای شناخت تاریخ ایران و هند عصر باستان و چگونگی روابط این دو ملت، ناگزیر از دریافتن تصویر تاریخی هند در فرهنگ ایران هستیم. بررسی اسطوره، حماسه و شعر، ما را در رسیدن به واقعیت های تاریخی یاری می رساند. شاهنامه این قابلیت را دارد که بیان کننده تاریخ و فرهنگ ایران و هند باشد. در این پژوهش برآنیم تا با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای، به این پرسش اصلی پاسخ دهیم که اصولاً فردوسی در شاهنامه تا چه حد از منابع تاریخی و متون پهلوی تبعیت کرده است. نوشتار نشان می دهد که فردوسی از منابعی که در دست داشته تبعیت کرده و در قسمت های مربوط به عصر ساسانیان با کارنامه اردشیر بابکان ، یادگار زریران و خدای نامک اختلاف مهمی ندارد.
تاریخ در ماده تاریخ براساس نظریه رمزگردانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال یازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۲۶)
73 - 86
حوزه های تخصصی:
ماده تاریخ[1]، تبدیل اعداد و ارقامِ تاریخ به حروف و واژه ها و عبارت های معنادار است. این فن به تدریج و بر اثر تحولات و رشدی که داشت، به ویژه در دوره صفویّه و قاجار تبدیل به شکل های پیچیده ای شد و کم کم توجّه اهل سیاست را جلب کرد که از آن مستقیماً در تحولّات تاریخی و اثبات حقانیّت خود و نیز انکار مخالفان سود جستند. استفاده از ماده تاریخ و کوشش برای متقارن کردن آن با ظهور صفویّه، جلوس شاه اسماعیل، تشکیل سپاه شاه طهماسب، بعضی از فتوحات هند در دوره شاه عباس، جلوس نادر، ظهور باب و امضای مشروطیّت، بخشی از این رویکردهای تاریخی است که در این پژوهش به آن پرداخته شده است. تعدادی از این مواد نیز به جز بیانِ تاریخِ خاص، به طور غیرمستقیم، مبیّن برخی از مسائل پنهان اجتماعی و تاریخی است که با نگاهی به نظریّه رمزگردانی[2] می توان از آن در تحلیل های تاریخی استفاده کرد.
تحلیل باستان شناسی سیر تحول واژگان تاریخ و آرکیولوژی در جوامع آسیای غربی و یونان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی تاریخی سال دهم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲
134-154
حوزه های تخصصی:
زبان همواره به عنوان پدیده ای مهم در حوزه علوم انسانی مطرح بوده و خود بخشی از تحقیقات علوم اجتماعی و انسانی مانند جامعه شناسی، انسان شناسی، زبان شناسی، تاریخ و باستان شناسی قرار گرفته است. تحقیقاتی در مورد ریشه شناسی و چگونگی ظهور کلمه «تاریخ» در منابع و متون تاریخی آسیای غربی و یونان انجام گرفته است. از آن جائی که کلمه آرکیولوژی یونانی با کلمه تاریخ شباهت ساختاری دارد، موجب ایجاد فرضیه هایی در این زمینه شده است. برخی ریشه این کلمات را در زبان های سامی و برخی دیگر در زبان های ایرانی و یونانی بیان کرده اند، ولی همه محققین در مورد منشاء اصلی آنها ابراز تردید کرده اند. این تحقیق با تکیه بر بستر تاریخی واژه تاریخ به خصوص در جوامع سومر و عیلام، منشاء این واژه را در شهر اوروک و حوادث اجتماعی- سیاسی آن جستجو کرده و آن را با ارخ یادشده در تورات مطابقت داده است. براساس یافته های تحقیق، نه تنها واژه یادشده بلکه کلیت و شاکله میراث تمدنی سومر و عیلام در جوامع ایرانی از طریق هخامنشیان، در جوامع عرب زبان از طریق اکدها، و در جوامع یونانی از طریق اسکندر و سلوکیان حفاظت شده و تا به امروز دوام آورده است.
دانشگاه در آئینه تاریخ یا جغرافیا؛ تحلیل انتقادی گفتمان سیاست گذاری در نظام آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال یازدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۳
7 - 31
حوزه های تخصصی:
متولیان آموزش عالی و دانشگاهی قبل از ورود به جریان سیاست گذاری و تصمیم سازی، به دنبال اتخاذ مبنا و خاستگاهی برای سیاست گذاری های آموزشی و پژوهشی خود هستند که از قدرت توجیه کنندگی و مشروعیت و سندیت بخشی بالایی برخوردار باشد و به تبع آن سعی می نمایند تا نظام ارزیابی از عملکرد نظام آموزشی و به عبارتی دیگر ارزیابی از کمیت و کیفیت تصمیم گیری و سیاست گذاری خود را با عنایت به اقتضائات و ملاحظات خاستگاه و مبنای پذیرفته شده تدوین نمایند. همچنین تلاش می کنند تا وضعیت چشم انداز نظام آموزش عالی را متناظر با روح حاکم بر آن مبنا تعریف نمایند که در این مقاله ما از آن به مبناگرایی تاریخی یاد می کنیم. این مقاله از یک سو با بررسی مفاهیم و تحلیل گفتمان انتقادی، به دنبال احصاء مبانی و اصول عملکرد مستخرج از مبنا گرایی تاریخی و نگاه جغرافیایی به دانشگاه و مقایسه مبانی و اصول عملکرد دانشگاه در دو نگاه فوق الذکر است و از سوی دیگر با اتخاذ نگاه جغرافیایی به دانشگاه به مثابه رویکرد مختار و مطلوب و با تبیین ویژگی های نگاه به دانشگاه از منظر فلسفه مکان، به نقد سیاست گذاری در نظام دانشگاهی در ایران طی چهار دهه قبل که ناظر بر ملاحظات تاریخی و خطی بوده است، می پردازد.