مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
اصلاحات
حوزه های تخصصی:
یورش روسها به ایران درسال1218ه ق ./1802م .نخستین عاملی بود که عباس میرزا وزیر فرزانه اش، میرزا عیسی قائم مقام را به واقعیت انحطاط دیرینه ایران زمین، واقف ساخت و باعث شد تا ولیعهد فتحعلی شاه که به تعلیم و هدایت میرزا بزرگ از سفاهت و رذالت درباریان فاصله گرفته و به ترقی و اعتلای کشورش می اندیشید،برای نجات ایران از انحطاط و هدایت آن به سوی ترقی، دست به اصلاحاتی زند که این اصلاحات ، از سوی مورخان همان دوران، به ایجاد بنای جدید، اشتهار یافته است.محورهای اساسی این اصلاحات یا مشخصات عمده این بنای جدید عبارت بودند از: 1- اصلاح و نوسازی قشون؛2- تنظیم قواعد تازه برای ملکداری و مالکیت و برانداختن سنت فروش ایالات؛3- تفکیک خالصه ها از موقوفات؛ 4- تعیین روز مظالم ، برای رعیت؛ 5- تاسیس چاپارخانه برای دفع اجحاف به رعایا؛6- اعزام محصل به فرنگ برای انتقال علوم جدید به کشور؛7- تشویق صنایع و تلاش برای استقلال اقتصادی؛8- ترویج اندیشه اتحاد اسلامیه میان ایران و عثمانی. اقدامات و اصلاحات عباس میرزا اگر چه به دلیل مرگ زودرس قائم مقام اول و خود ولیعهد،ناتمام ماند،اما همین اصلاحات بود که شالوه مکتب ترقی خواهی تبریز را پی ریزی کرد و چندی بعد توسط میرزاتقی خان امیرکبیر که پرورده همین مکتب بود،پی گرفته شد
مقایسة تطبیقی بازتاب اصلاحات غازانی در جامع التواریخ با دستورالکاتب فی تعیین المراتب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییر مذهب غازان خان (حک: 694 - 703 ق)، هفتمین فرمان روای ایلخانی، نقطة عطفی در تاریخ حاکمیت مغول ها در ایران به شمار می رود. غازان با اصلاحات و تغییر در نگاه حاکمیت و دگرگونی در نحوة مدیریت تحولاتی را در ساختار حکومت ایلخانان پدید آورد. عمدة این اصلاحات در کتاب مشهور و ارزش مند خواجه رشید الدین فضل الله همدانی به نام جامع التواریخ، به ویژه در بخش «تاریخ مبارک غازانی»، ذکر شده است. از آن جایی که نویسندة این منبع خود از کاربه دستان ارشد سازمان اداری ایلخانان بود، در مورد روایات وی پرسش های بسیاری مطرح شده است. موفقیت، آسیب شناسی، و نیز فرجام این اصلاحات بخشی از این پرسش ها را دربر می گیرد.
هدف این مقاله بررسی گزارش های جامع التواریخ درخصوص اصلاحات غازانی و مطالعة تطبیقی این گزارش ها با داده های محمد بن هندوشاه نخجوانی در کتاب دستورالکاتب فی تعیین المراتب به منظور ارزیابی میزان موفقیت اصلاحات غازان و نیز شناخت اوضاع اجتماعی و اقتصادی ایران در نیمة دوم قرن هشتم هجری است.
مصلحت عمومی در اندیشه ی سیاسی خواجه رشید الدین فضل الله همدانی
حوزه های تخصصی:
رشیدالدین وزیر ، مورخ و فیلسوف دوره ی ایلخانی ، که شاهد ویرانی های ناشی از یورش های چند دهه ی مغولان و رفتارهای نظارت ناپذیر نیروهای مرکز گریز بود ، برای برای برون رفت از بحران اقتصادی و اجتماعی، به اصلاحات بنیادی دست زد. او با آگاهی از اندیشه ی ایرانشهری به جایگاه و رابطه ی فرمانروا و مردم در جامعه ، موجودیت حیات سیاسی آن دو را قائم به تداوم این رابطه و حفظ آن جایگاه می دانست. رشیدالدین با این پیش فرض به ایجاد اصلاحات دست زد. اصلاحات او دو جانبه بود ، زیرا هم منافع حکومت را تأمین می کرد و هم منافع مردم را حفظ می نمود.
این مقاله به روش تحلیلی- توصیفی د رصدد تبیین و تحلیل جایگاه و اهمیت مصلحت عمومی درنظام اندیشه ی سیاسی رشیدالدین است. پاسخ به این پرسش در قالب این فرضیه مورد آزمون قرار می گیرد که مصلحت عمومی یکی از محورهای کانونی دستگاه فکری خواجه است،که در چهارچوبش اصلاحات او معنا و مفهوم پیدا می کند.
مصلحت عمومی در اندیشه ی رشیدالدین با نوعی آگاهی پیشینی همراه بود و نتیجه ی اجتناب ناپذیر اصلاحات وی به شمار نمی آمد. او با آگاهی ، درصدد اتحاد بین مثال عقلانی ماورایی و جهان مادی بود ، و باور داشت که با اصلاحات می توان "" نظام احسن ماورایی"" را به ""نظام احسن دنیایی"" تبدیل کرد.
پیامدهای اجتماعی و سیاسی رقابت محمدعلی میرزا دولتشاه و عباس میرزا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با آغاز حکومت قاجارها در ایران، فرهنگی از حکومت داری توسط آنها گسترش یافت که در آن شاهزادگان متعدّد قاجاری به عنوان حکّام مناطق مختلفی از کشور منصوب میشدند؛ یکی از این شاهزادگان، محمدعلی میرزا دولتشاه بود که به همراه خاندان خود در منطقه غرب کشور به حکومت رسیدند. حضور این خاندان در قدرت حاکمه کشور پیامدهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را به دنبال داشت، بخصوص در دوره دولتشاه، این پیامدها متأثر از رقابت وی با عباس میرزا بر سر مسئله ی ولیعهدی بوده است. رقابت دولتشاه با عباس میرزا علاوه بر آن که از نظر سیاسی پیامدهایی داشت از نظر اجتماعی در منطقه غرب کشور بخصوص در کرمانشاه اثرات مثبتی در پیشرفت و بهبود وضعیت زندگی مردم داشته است. در این مقاله، بر اساس روش تحقیق تاریخی و به صورت توصیفی ـ تحلیلی بر پایه منابع کتابخانه ای، نتایج سیاسی و اجتماعی ناشی از رقابت دو شاهزاده بررسی شده است.
بررسی تطبیقی وصیت نامه های اصلاحی اندیشمندان ایران و عثمانی: مستشارالدوله و فواد پاشا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در قرن نوزدهم دولتمردان و اندیشمندان ایرانی و عثمانی برای پیشرفت و ترقی، راهکار هایی به حکومت های کشور خویش ارائه دادند و خود نیز برای اجرای اصلاحات در جامعه تلاش کردند. هر چند راهکار های آنها در برخی از جنبه ها عملی شد، ولی برنامه اصلاحات آن گونه که انتظار داشتند پیش نرفت. به همین خاطر، فؤاد پاشا و عالی پاشا، از اصلاح گران عثمانی در اواخر عمر، اصلاحات پیشنهادی خود را به صورت وصیت نامه سیاسی به سلطان عثمانی ارائه دادند. وصیت نامه های آن دو، از همین زمان با تاریخ ایران نیز ارتباط پیدا کرد؛ از یک طرف نقش ملکم در نگارش آن وصایا مطرح شد و از طرف دیگر میرزا یوسف خان مستشارالدوله، بعدها وصیت نامه ای نوشت که مشابه وصیت نامه فؤاد پاشا بود. بررسی تطبیقی متن وصایا، احتمال دخالت ملکم، و تأثیرپذیری مستشارالدوله از فؤاد پاشا مسأله ای است که در تحقیق حاضر با روش تحلیلی متکی بر پژوهش تاریخی، مورد بررسی قرار گرفته است.
برزیل و اصلاح ساختار شورای امنیت: فرصت ها و چالش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ساختار نظام بین الملل متاثر از نقش بازیگران مهم است. سازمان ملل متحد و شورای امنیت این سازمان، به عنوان یکی از بازیگران تاثیرگذار نظام بین الملل به شمار می روند. شورای امنیت با توجه به نقش و جایگاهی که دارد، توانسته است در مسائل مهم جهانی ورود کرده و آثار مهمی از خود برجای گذارد. کشورهای قدرتمند عضو دائم این شورا ضمن پی گیری منافع جهانی، در پی تحقق اهداف و منافع ملی خود نیز هستند. قدرت مداخله در معادلات جهانی این شورا، بسیاری از کشورهای دیگر را متمایل به عضویت دائم در این شورا کرده است؛ برزیل ازجمله این کشورها است. کشور برزیل با اتکا به قدرت و نقش منطقه ای و جهانی خود و با برخورداری از فاکتورهای گوناگون قدرت و ثروت، درصدد است در کنار 5 عضو دائم شورای امنیت قراربگیرد. ویژگی های منحصر به فرد این کشور در امریکای لاتین و برخورداری از مولفه های مهمی در عرصه جهانی، برزیل را مدعی تکیه بر کرسی دائم شورای امنیت نموده است. برزیل با پیشی گرفتن از بسیاری از کشورهای قدرتمند جهانی در حوزه های سیاسی، فرهنگی و اقتصادی، تلاش دارد تفسیری جدید از معادلات جهانی را رقم بزند. برزیل با برنتابیدن قدرت یک جانبه امریکا، ضمن حمایت از چندجانبه گرایی، سازوکار جهان تک قطبی را به چالش کشیده و درصدد گسترش حوزه نفوذ خود از طریق عضویت دائم در شورای امنیت است. چرایی و چگونگی تلاش برزیل برای پیوستن به اعضای دائم شورای امنیت، محور اصلی این پژوهش خواهد بود که در این جهت برزیل با چالش ها و فرصت هایی روبه رو است که بررسی، تحلیل و نتیجه گیری از آنها در مقاله حاضر مورد کنکاش قرار گرفته است.
استدلال های مخالفان اصلاحات امیرکبیر از منظر انتخاب عقلانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقاله پیش رو، برای بررسی استدلال های مخالفان اصلاحات در بازة زمانی 1267-1264 ق یعنی اصلاحات میرزا تقی خان امیرکبیر، با بهره گیری از رویکردِ انتخاب عقلانی به مثابه یکی از نظریه های عمومی جامعه شناسی تاریخی، به روایت علّی استدلال های مخالفان در قالبِ چهار گروهِ روحانیان، درباریان، دیوانیان و زنان حرم سرا پرداخته ایم. نظریه انتخاب عقلانی، که در آن فرد (در این جا مخالفان اصلاحات) عامل علّی و عقلانیتِ ابزاریِ به کار گرفته شده توسط آنان (که در این جا مخالفت آنان با اقداماتِ اصلاحی را در پی دارد) سازوکار علّی است، امکان ارزیابیِ رویه «عقلانیِ» انتخابِ این مخالفان برای مخالفتشان با اقداماتِ اصلاحی را فراهم می آورد. پس از بررسی استدلال های هر یک از این چهار گروه مخالفِ اصلاحات (با حذف روحانیان بر اساس روش تطبیقی جان استوارت میل)، استدلال های مشترک که با تکیه بر روش های «توافق» و «تغییرات متقارن» میل، در میانِ گروه های استدلال کننده به دست می آیند، عبارت اند از: «بی توجهی به جایگاه طبقاتی مخالف»، «رعایت نکردن حقوق مردم» و «کوتاه شدن دست وارثان قدرت از قدرت». این استدلال ها نشان می دهد مخالفان امیرکبیر در بیان مخالفت با اصلاحاتِ او، نه بر منافع کلان که بر منافع فردی یا طبقاتی بیش تر تأکید داشته اند.
اندیشه ی عثمانی گرایی در تاریخ اصلاحات عثمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همزمان با آغاز زوال اقتدار سیاسی اقتصادی دولت عثمانی طی قرن نوزدهم، ظهور اولین نشانه های بیداری ملی در میان اقلیت های درون امپراطوری عثمانی که خواستار استقلال و خودمختاری بودند، دولتمردان نظام را با چالشی جدی و در عین حال جدید و بی سابقه مواجه ساخت.چگونه می توان تمامیت ارضی عثمانی را حفظ کرد و آن را از خطر تجزیه رهانید؟مهمترین و در عین حال اولین ایدئولوژی سیاسی که تلاش کرد به این سؤال پاسخ دهد و راه حلی برای مسأله ی فوق بیاید، اندیشه ی «عثمانی گرایی» بود.رویکرد این سیاست که محور عمده ی اصلاحات سیاسی اجتماعی سراسر قرن نوزدهم عثمانی از تنظیمات تا پایان مشروطه ی دوم به شمار می رود، ایجاد وحدت و همبستگی میان اتباع ساکن امپراطوری از طریق اعطای تساوی حقوقی به آنها و مشارکت دادنشان در اداره ی امور کشور بود.هدف مقاله ی حاضر بررسی ماهیت و ابعاد این سیاست و در عین حال میزان کارآیی آن در حل مسایل امپراطوری می باشد.
ماهیت دولت پهلوی (دوم) از دیدگاه حزب توده ایران و سازمان چریک های فدایی خلق ایران (1357-1332)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سه دهه پس از کودتای 28 مرداد 1332، دولت پهلوی با جریان فکری مخالفی مواجه شد که طیفی از اقشار به ویژه نسل جوان و تحصیل کرده را به خود جذب کرده بود. این جریان که برآمده از نظام فکری مارکسیسم بود، در دو تشکل حزب توده ایران و سازمان چریک های فدایی خلق ایران نمودار شد: حزب توده که از اوایل دهه 1320 فعالیت خود را آغاز کرده بود، جریان چپ سنتی را نمایندگی می کرد و چریک های فدایی خلق ترجمان چپ رادیکال بودند که در دهه 1340 وارد عرصه مبارزه شدند. این دوپارگی نتیجه تضاد بینش و رفتار عناصر چپ بود که در روند مبارزات سیاسی خود، در قالبی واحد، اما با نگاه هایی متفاوت ماهیت نظام سیاسی را تبیین و تفسیر کردند. گرچه پایه تفسیر هر دو طیف چپ بر نظام فکری واحد (مارکسیسم – لنینیسم) استوار بود، چارچوب نظری چپ رادیکال با دیدگاه های دیگری پیوند خورده بود که تفکر آن ها را از چپ سنتی متمایز می کرد؛ از این رو در برابر عملکرد سیاسی، اقتصادی و اجتماعی نظام حاکم به گونه ای متفاوت می اندیشیدند و عمل می کردند. هدف این مقاله ارائه تفسیری از اندیشه حزب توده و سازمان چریک های فدایی خلق در باب ماهیت سیاسی، اقتصادی و اجتماعی دولت پهلوی در سه دهه سی تا پنجاه شمسی است که براساس آن کوشیدند رادیکال مبارزه خود را سامان دهند
راه آهن در ایران عصر قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فکر احداث راه آهن در ایران از اوایل دوره ناصری به این سو مطرح بود و به تدریج رشد و گسترش یافت.هم مهندسان، شرکت ها و سرمایه گذاران خارجی به شکل های گوناگون در سده 19 این فکر را مطرح کردند و طرح هایی در این زمینه ارائه دادند و هم دولت های روس و انگلیس و بعدها آلمان در آن دوره هر یک به طریقی به مسئله راه آهن ایران توجه یافتند و با طرح های آن درگیر شدند.از دیگر سو، پاره ای از مصلحان و نوگرایان و ترقی خواهان ایرانی بر اهمیت راه آهن دست گذاشتند و برخی حتی راه نجات ایران را در آن دیدند و فکر احداث راه آهن را به مسأله ای مهم در اندیشه و عمل و برنامه های اصلاحی ایرانیان روزگار قاجار تبدیل کردند.با این حال، طرح های راه آهن در ایران یکی پس از دیگری نافرجام ماند و جز چند خط راه آهن پراکنده و محلی، که آن هم بیشتر در رابطه با اهداف و منافع قدرت های بیگانه احداث شد، ایران نصیب چندانی از این اختراع و موهبت عصر جدید نداشت و احداث راه آهن سرتاسری ایران تا دوره رضاشاه به تعویق افتاد.مقاله حاضر می کوشد، ضمن ارائه گزارشی کوتاه از مسائل یاد شده، علل و عوامل تأخیر و تعویق ذکر شده را دریابد و به پرسش از چرایی و چگونگی آن پاسخ گوید.ضعف سیاسی، اداری و اقتصادی ایران از یک سو و رقابت ها و مخالفت های مانع آفرین دولت های خارجی(روس و انگلیس) از سوی دیگر،عمده علل و عوامل تأخیر احداث راه آهن در ایران بودند.
درآمدی بر جامعه شناسی تاریخی اصلاحات: استدلال های مخالفان اصلاحات در اصلاحات ناصرالدین شاه (1278-1275) از دیدگاه انتخاب عقلانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله پیش رو به بررسی یکی از دوره های اصلاحی عصر ناصری، یعنی بازه زمانی 1278-1275 می پردازد، بازه ای که معمولا از آن غفلت می شود. در این مقاله، با رویکردِ انتخاب عقلانی، به روایت علی استدلالاتِ مخالفان در قالبِ سه گروهِ روحانیان، درباریان، و دیوانیان پرداخته شده است و پس از بررسی استدلالات هریک از این سه دسته، (بر اساس روش تطبیقی جان استوارت میل) که عمدتا بر آموزههای فراموش خانه متمرکز است، استدلالات مشترک در میانِ گروههای استدلالکننده عبارت بود از: «در خطر افتادن کیان پادشاهی ناصرالدین شاه»، و « عدم پایبندی مصلح و/یا همراهان وی به سنت». در کنارِ این استدلالاتِ پرتکرار، «مغایرت اقدامات اصلاحی مصلح و/یا همراهان وی با دین»، دین دار نبودن شخص مصلح و/یا همراهان وی»، به همراه استدلالاتِ «تلاش برای تغییر نظام پادشاهی»، «برهم خوردن امنیت داخلی»، «بی توجهی به جایگاه طبقاتی مخالف و تهدید منافع طبقاتی آنان»، «نگرانی از امتزاج فرهنگی» و «ویژگی های رفتاری مصلح و/یا همراهان وی» استدلالاتیاند که دو گروهِ استدلالکننده عنوان کرده اند. و «فساد اقتصادی مصلح»، «از بین رفتن تمامیت ارضی»، «مستعمره شدن ایران»، «وابستگی به روسیه» و «عدم رعایت حقوق شهروندی» استدلالاتیاند که فقط یکی از گروه های استدلال کننده عنوان نمودهاند.
تفسیر اصلاحات ناکام با جامعه شناسی نخبه کشی در ایران با تأکید بر امیرکبیر
حوزه های تخصصی:
بحث مربوط به نخبه ها را می توان در ذیل عوامل تغییرات اجتماعی، در حوزه جامعه شناسی تاریخی قرار داد که اهم آن به خصوص در ایران مربوط به نخبه کشی می شود. هدف این پژوهش بررسی برآمدن نخبه های اصلاحگر و رویه نابود کردن آنها توسط هویت های جمعی ایرانیان در تاریخ است و محدوده زمانی عصر امیرکبیر را مبنا قرار خواهد داد. اینکه اکثر نخبه های سیاسی تاریخ ایران که به دنبال اصلاحات از بالا بودند کشته می شدند بحث نخبه کشی را به سمت آنها متمایل می کند. سؤال اینجاست که اصلاحات ناکام در ایران چگونه با جامعه شناسی نخبه کشی پیوند می خورد؟ روش تحقیق در این پژوهش روش توصیفی-تحلیلی نقادانه خواهد بود. این بررسی جامعه شناسانه تاریخی نشان می دهد فرهنگ توسعه نیافته بستر لازم برای ناکامی نخبه های اصلاحگر در تاریخ را فراهم کرده است؛ چراکه آنها به واسطه اینکه بسیار جلوتر از زمان خود حرکت می کردند هیچگاه به معنای واقعی درک نشده و شکاف بین آنها و جامعه منجر به ناکامی این عده شده است.
مسأله راه آهن در ایران عصر قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فکر احداث راه آهن در ایران از اوایل دوره ناصری به این سوی مطرح بود و بتدریج رشد و گسترش یافت. هم مهندسان، شرکت ها و سرمایه گذاران خارجی به شکل های گوناگون در سده 19 م. این فکر را مطرح کردند و طرح هایی در این زمینه ارایه دادند و هم دولت های روس و انگلیس و بعدها آلمان در آن دوره هر یک به طریقی به مسأله ی راه آهن ایران توجه کردند و با طرح آن درگیر شدند. از دیگر سو، پاره ای از مصلحان و نوگرایان و ترقی خواهان ایرانی بر اهمیت راه آهن تاکید کردند و بعضاً حتی راه نجات ایران را در آن می دیدند و فکر احداث راه آهن را به مسأله ای مهم در اندیشه و عمل و برنامه های اصلاحی ایرانیان روزگار قاجار تبدیل کردند. با این حال طرح های راه آهن در ایران یکی پس از دیگری نافرجام ماند و جز چند خط آهن پراکنده و محلی، که آن هم عمدتاً در ارتباط با اهداف و منافع قدرت های بیگانه احداث شد، ایران نصیب چندانی از این اختراع و موهبت عصر جدید نداشت و احداث راه آهن سرتاسری ایران تا دوره ی رضاشاه به تعویق افتاد. مقاله ی حاضر می کوشد، ضمن ارایه گزارشی کوتاه از مسایل یاد شده، علل و عوامل تأخیر و تعویق یاد شده را دریابد و به پرسشی از چرایی و چگونگی آن پاسخ گوید.
ریشه یابی دلایل اصلاحات اقتصادی نصربن سیار در خراسان و علل ناکامی اصلاحات او
حوزه های تخصصی:
در اواخر حاکمیت امویان، منطقه خراسان شاهد بروز قیام های مخالفان، علیه حکومت اموی بود. مخالفان از ظرفیت نارضایتی های مردم خراسان که نشأت گرفته از سیاست های اقتصادی حکمرانان عرب خراسان بود استفاده کرده و با تبلیغات و فعالیت های خود، پایه های رژیم را سست کرده بودند. بنابراین خلیفه سیّاس اموی، یعنی هشام بن عبدالملک، برای جلوگیری از سقوط حکومت یکی از افراد عاقل و وفادار به حاکمیت خویش، یعنی نصربن سیار، را به حکمرانی خراسان انتخاب کرد. نصر با آگاهی از عمق بحران های خراسان و برای جلوگیری از خطر سقوط حاکمیت امویان که خود وی نیز یکی از اجزاء آن بود دست به اصلاحات اقتصادی در منطقه زد؛ اما اصلاحات او به علل مختلف با ناکامی مواجه شد. اکنون برغم مطرح بودن سوالات گوناگون، در این مقاله دست کم به دو پرسش اساسی توجه خواهیم کرد: نخست اینکه کم وکیف سیاست های اقتصادی کلان اموی ها، در آن مقطع چه بود و چگونه اجرا شد که سبب نارضایتی گسترده مردم آن منطقه بود و به تبع آن، بستر و زمینه قیام ها و شورش ها را فراهم آورد. دوم اینکه علل ناکامی اصلاحات نصربن سیار چه بود که باوجود تلاش های فراوان او منجر به شکست شد. در پژوهش حاضر، با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و با بهره مندی از منابع کتابخانه ای، درباره شخصیت نصربن سیار کنکاش می کنیم و به سؤالات مذکور نیز پاسخ در خور توجهی می دهیم.
بنیادهای امنیتی سیاست خارجی چین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله در صدد ارائه پاسخ به یک تحول مبنایی در سیاست خارجی چین است. سؤال اصلی این است که چرا با گذشت زمان علایق ایدآلیستی در سیاست خارجی چین کمونیست به حاشیه رفته است؟ فرضیه مقاله این است که شکنندگی امنیت ملی عاملی کلیدی در تقویت نشانه های عمل گرایی در سیاست خارجی چین بوده است. این شکنندگی معلول بقای تهدیدات امنیتی در سه سطح داخلی، پیرامونی و سیستمی است. از این رو، در هدف گذاری سیاست خارجی چین، نقش امنیت ملی بسیار پررنگ است. در این چارچوب، چین از نیروی انقلابی و تحول خواه به کنش گر محافظه کار و هماهنگ با نظم بین المللی جاری تبدیل شده است. چین اگرچه با یکجانبه گرایی آمریکا مخالف است، اما حاضر نیست برای مهار آن هزینه سنگینی بپردازد.
بررسی اندیشه سیاسی سیدجمال الدین اسدآبادی و امام خمینی قدس سره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیدجمال الدین اسدآبادی و امام خمینی قدس سره از جمله دو اندیشمند بزرگ اسلامی هستند که برای وحدت جهان اسلام و مبارزه با استبداد داخلی و استعمار خارجی، تلاش های فراوانی نمودند و برای تحقق این آرمان، خواهان اصلاح و تغییر در شیوه حکومت داری در جوامع اسلامی بودند. با این حال، یافته های تاریخی حاکی از آن است که با وجود تأثیرگذاری های زیاد سیدجمال بر متفکران و اندیشمندان اسلامی در دوره های بعد، وی در زمان حیاتش موفق به اصلاح و تغییر در شیوه حکومت داری جوامع اسلامی نگردید، ولی امام خمینی قدس سره موفق به تغییر حکومت و برپایی نظام جمهوری اسلامی در ایران گردید. در نوشتار حاضر، ضمن بررسی برخی اندیشه های سیاسی این دو اندیشمند، بر اساس روش اسنادی تحلیلی ناکامی سیدجمال و موفقیت امام خمینی در این زمینه تحلیل شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که خلأ نظری در عرصه نظام سیاسی یکی از عمده عوامل مؤثر در ناکامی سیدجمال در نهضت اصلاحی اش بوده است.
بازنمایی جوان در سینمای عامه پسند: مقایسه تطبیقی دو دوره اصلاحات و اصول گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مقاله، مطالعه نحوه بازنمایی جوان در سینمای عامه پسند ایران از راه مقایسه تطبیقی فیلم های برگزیده در دو دوره اصلاحات (1376- 1384) و اصول گرایی (1384- 1389) است. به این منظور، با بهره گیری از نظریه بازنمایی هبدیج و مفاهیم مرتبط در حوزه مطالعات جوانان، نظیر «بازنمایی به مثابه دردسر» و «بازنمایی به مثابه خوش گذرانی»، سه فیلم از دوره اصلاحات («زیر پوست شهر»، «پارتی» و «من ترانه 15 سال دارم») و سه فیلم از دوره اصول گرایی («دایره زنگی»، «درباره الی...» و «تسویه حساب») برگزیده و به این موضوع پرداخته شده است که آیا در بازنمایی جوان در فیلم های این دو دوره، تفاوتی وجود دارد یا خیر.
مطالعه این فیلم ها براساس دو الگوی سلبی و کادوری برای تحلیل رمزگان فنی، و الگوی روایی و نشانه شناسی بارت برای تحلیل نشانه شناسی پی ریزی شده است. پس از مطالعه فیلم ها و بررسی جداگانة هریک از آن ها، این نتیجه به دست آمد که فیلم های عامه پسندِ ساخته شده در این دو دوره، تصویری متفاوت از جوان را بازنمایی می کنند. در هریک از این دو دوره، ارجاعاتی حتی متناقض به جوان به چشم می خورد.
در دوره اصلاحات، جوان با مفاهیمی مانند «پای بندی به ساختار»، «امید به آینده»، «خودباوری»، «جسارت»، «مسئولیت پذیری»، «آرمان گرایی»، «قانون مداری» و «دموکراسی و آزادی خواهی» نشان داده شده است؛ اما در دوره اصول گرایی به صورتی «ساختارشکن»، «خودابراز»، «بی هویت»، «مبارز ضداجتماعی»، «درگیر بین سنت و مدرنیته»، «قانون گریز» و «خطر پذیر» بازنمایی شده است. بنابراین، نوعی هراس رسانه ای درمورد بازنمایی جوان در دوره اصول گرایی در سینمای عامه پسند به وجود آمده است.
تأثیر اصلاحات غازان بر وضعیت کشاورزی قلمرو ایلخانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اوضاع اقتصادی ایران به ویژه کشاورزی از ایلغار مغول به شدت آسیب دید. غازان خان در طول حکومت نسبتاً کوتاه خود، با انجام اصلاحاتی در صدد ترمیم و جبران آسیب های وارده بر اوضاع اقتصادی قلمرو ایلخانی برآمد، اما با توجه به مرگ زود هنگام غازان، این تردید وجود دارد که تأثیر این اصلاحات بر اوضاع کشاورزی در قلمرو ایلخانی ، پایدار بوده باشد.
این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی در صدد است تا تأثیر این اصلاحات غازانی را بر بهبود وضعیت کشاورزی و کشاورزان در قلمرو ایلخانی مورد بررسی قرار دهد.
این مقاله نشان می دهد که اگر چه بعد از درگذشت خواجه رشیدالدین فضل الله ، تداوم روند اصلاحات منقطع شد و دوباره عوامل مخرب بر زندگی کشاورزان مسلط شد،اما رونق کشاورزی خیلی تحت الشعاع قرار نگرفته و همچنان روند رو به رشد خود را حفظ کرد.
ناکامی اصلاحات امان الله خان و شکل گیری حکومت بچه سقّا (سقّو) در افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حکومت امان الله خان (1919 1929م) از نقاط عطف تاریخ کشور افغانستان به شمار می رود، زیرا موجب دگرگونی در ساختار سیاسی، اقتصادی و اجتماعی- فرهنگی در این کشور گردید. از مهم ترین اقدامات بلندمدت وی، به دست آوردن استقلال کامل کشور افغانستان و حفظ سرحدات آن، پس از جنگ جهانی دوم، با موافقت دولت های انگلستان و شوروی بود. به دنبال گسترش مناسبات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و باز شدن دروازه های افغانستان بر روی فرهنگ، تمدن، اندیشه ها و افکار جدید، امان الله خان پس از استقلال در راستای حفظ پادشاهی خود، به ایجاد اصلاحاتی در ساختار حکومت افغانستان اقدام نمود. هم زمانی وی با حکومت رضاشاه در ایران و آتاتورک در ترکیه، که دست به اقدامات مشابهی زدند، وی را برای عملی کردن اصلاحات مورد نظرش ترغیب نمود. این مقاله با روی کردی جامعه شناسانه و با بهره گیری از نظریات چالمرز جانسون، به بررسی پی آمدهای این اصلاحات و تأثیر آن بر حکومت امان الله خان می پردازد. به نظر می رسد این اصلاحات در میان اقشار مختلف جامعه ی افغان آن روز پی آمد معکوس داشت و در نهایت، ناکامی اصلاحات امان الله خان و حاکمیت ارزش ها و هنجارهای جدید اجتماعی، به سقوط وی و دست یابی فردی از پایگاه سیاسی، اقتصادی و اجتماعی بسیار پایین تر به حکومت انجامید.
اصلاحات و رویکردهای سیاسی- اقتصادی در سیره یِ علوی
حوزه های تخصصی:
تحلیل سیره یِ حضرت امیر (ع) پس از رحلتِ رسول گرامی اسلام (ص)؛ نقطه ی عطفی در تاریخ اسلام به شمار می رود. بررسی مبانی و تبیینِ اصولِ حاکم بر اندیشه ی حکومتی و عادلانه ی امام علی (ع)؛ الگو و معیار خوبی جهت سنجشِ حکومت هایِ اسلامی در طول تاریخِ اسلام است. آن حضرت در طول زندگانیِ اجتماعی و سیاسیِ خویش با روش ها و شیوه های گوناگون؛ علاوه بر تبیین و نشرِ معارفِ نابِ اسلامی به اجرایِ عملیِ سیره یِ نبوّی (ص) و دستوراتِ دین مبینِ اسلام پرداختند. همچنین آن بزرگوار در مدت عمرِ کوتاهِ خلافتش با انجام اصلاحات مختلف اقتصادی، فرهنگی و مدیریتی با انواع انحرافات و تبعیض-هاییِ که در جامعه یِ اسلامی به وجود آمده بود، به مبارزه پرداختند. با توجه به اهمیّت موضوع، این مقاله در صدد است به طور کلی و با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی موضوعِ «اصلاحات و رویکردهای سیاسی - اقتصادی در سیره یِ علوی» بپردازد.