فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۴۸۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
یکی از رویدادهای سرنوشت ساز در تاریخ جنبش جنگل، اتحاد و همکاری آن با بلشویک ها بود. اما این همکاری نه تنها در دست یافتن جنبش به اهدافش کمکی نکرد، بلکه منجر به تضادهای سیاسی- ایدئولوژیک گردیده و در نهایت از توان و پویایی جنبش کاست. از دیگر پیامدهای این همکاری، آسیب های بسیاری بود که در پی جنگ های بی نتیجه بلشویک ها به مردم منطقه وارد شده بود. لذا، این پرسش در اینجا بررسی می شود که چه عواملی سبب سوق دادن جنبش به همکاری با بلشویک ها گردیدند ؟ در پاسخ، چند عامل مؤثر مورد مطالعه قرار گرفتند : یکی روابط دوسویه ای که از همان دوران انقلاب روسیه، بین بلشویک ها و جنبش برقرار شده بود. عامل دیگر تحلیل رفتن قوای جنبش در جنگ با نیروهای انگلیسی - دولتی بود. سومین عامل، رشد بلشویسم در ایران، در پی انقلاب 1917 روسیه بود. مجموعه این عوامل سبب شدند تا جنبش به همکاری با بلشویک ها روی آورد.
نقش علی رضا خان گروسی در همراهی و تقابل با حکومت مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علی رضاخان گروسی در سال 1260ق، در بیجار گروس، به دنیا آمد. در سن 15 سالگی وارد خدمت دولت شد و 54 سال در مشاغل مختلف نظامی و حکومتی به خدمت پرداخت. در سن 18 سالگی به حکومت گروس رسید اما به دلیل تجربة کم، از حکومت معزول شد و از آن پس به مشاغل نظامی پرداخت. از سال 1300 تا سال 1329ق بارها حاکم گروس شد و در طی این سال ها با جدیت در جهت ارتقای گروس تلاش کرد؛ اما اینکه تلاش های ایشان در چه زمینه هاییصورت گرفت و تا چه حدی مثمر ثمر واقع شد؛ مبحثی قابل توجه در این پژوهش است. علی رضاخان باآنکه فردی استبدادطلب بود، با آغاز مشروطه و بنا به سیاست روز، به یک مشروطه خواه تبدیل شد؛ اما در سال 1329ق ناگهان به مشروطه و مشروطه خواهان پشت کرد و به سالارالدولة قاجار که برای سرکوبی نهضت مشروطه قیام کرده بود، پیوست. وی با این اقدام تردیدآفرین، همگان را دربارة اندیشه ها و اعمالش سردرگم کرد. این مقاله بر آن است تا براساس مدارک و منابع معتبر،شخصیت و عملکردعلی رضاخان را، به عنوان شخصی تأثیرگذار در حوادث بزرگ ملی و منطقه ای دوران قاجار، چه قبل از مشروطه و چه بعد از آن، بررسی کند و زمینه ها و عواملی که در تغییر دیدگاه پی درپی وی نسبت به مشروطه دخیل بوده اند را نیز مورد کنکاش قرار دهد.
نقش انگلیس، شوروی و ترکیه در روابط سمکو(سمیتقو) و شیخ محمود حفید (1918-1930م)
حوزه های تخصصی:
توسعه قدرت کشورهای بزرگ در خاورمیانه همراه با فشار به روی سیستم استعمارگری کشورهای غربی و منافع آنها باعث شد که دولتهای مستعمره همواره در اوضاع نابسامان به سر ببرند و این موضوع تنها علت حفظ منافع دولتهای استعماری بود. هنگام شورش اسماعیل آقا سمکو اوضاع ایران به دلیل سقوط فرمانروایان قاجار و بر تخت نشستن پهلوی رضا شاه نابسامان بود. در این زمان انگلیس و روسیه در خاورمیانه و بخصوص ایران برای دستیابی به منافع خود بصورت کامل در اوضاع سیاسی ایران رخنه کرده بودند. روابط سمکو با شیخ محمود حفید بیشتر اوقات ارتباطی ساده بوده و به یکدیگر یاری رسانده اند و بخصوص سمکو در جنبشهای شیخ محمود بر ضد انگلیسها نقش داشته است، اما بدلیل نابسامانی منطقه و وجود قدرت ترکیه گاهی سمکو ناچار به اطاعت از ترکیه می شد و این بدلیل نزدیکی منطقه زیر نفوذ سمکو با ترکیه بود. در این پژوهش نگارنده سعی دارد با استفاده از منابع کتابخانه و شیوه توصیفی تحلیلی به بررسی نقش کشورهای خارجی در روابط اسماعیل آقا سمکو(سمیتقو) و شیخ محمود حفید بپردازد.
اندیشه اصلاح خط سعاوی و رد پای آن در آثار و مناسبات آخوندزاده و شیخ الاسلام قفقاز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در نیمه دوم قرن نوزدهم میلادی، بعد از اوج گیری بحثِ ضرورت اصلاح خط برای ترقی، علی سعاوی از اندیشمندان دینی عثمانی، در سال 1867م/1283ق، در روزنامه مخبر چاپ لندن مطلبی درباره ضرورت و چگونگی اصلاح خط نوشت که انتقاد تند میرزافتحعلی آخوندزاده را در پی داشت. در سال 1874م/1291ق، یعنی سال ها بعد از انتقاد آخوندزاده از مطالب سعاوی، آخوند احمد حسین زاده، شیخ الاسلام قفقاز و دوست دیرین آخوندزاده، شروع به تالیف کتابی با عنوان معلم الاطفال کرد و در آن، بدون اشاره به نام سعاوی، اندیشه ای همانند او را در ضرورت اصلاح خط مطرح کرد. بررسیِ تطبیقی مطالب شیخ الاسلام و سعاوی و تاثیر احتمالیِ بهره گیری شیخ الاسلام از اندیشه ای که آخوندزاده از آن انتقاد کرد، در مناسبات میان آن دو مسئله ای است که در پژوهش حاضر با روش توصیفی و تحلیلی بررسی می شود؛ همچنین به این سوال ها پاسخ داده می شود که میزان اخذ یا اقتباس شیخ الاسلام از اندیشه و مطالب سعاوی چه اندازه بوده و این اقدام شیخ الاسلام در مناسبات دوستانه او با آخوندزاده چه تاثیری گذاشته است؟.
امین الدوله و سیاست خارجی ایران در عصر قاجاریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کارنامه امین الدوله دولتمرد اصلاح گرای عصر قاجار در سیاست داخلی و خارجی، قضاوت های متناقضی را سبب شده است. مسئله و موضوع پژوهش حاضر، سیاست خارجی امین الدوله است که از این قضاوت های متناقض شکل گرفته است. دستاورد این پژوهش، بر پایه تحلیل مستند مواضع، دیدگاه ها و عملکرد امین الدوله به عنوان یکی از دولتمردان اصلاح گرا در سیاست خارجی، این است که سیاست خارجی امین الدوله را باید واقع گرایانه و با در نظر گرفتن موقعیت سیاسی و بین المللی دولت قاجار بررسی کرد. امین الدوله در مقاطعی به علت تهدید روس ها، به همسویی با سیاست انگلیس گرایش یافت، اما نمی توان او را عنصر وابسته قلمداد کرد، بلکه گرایش او در سیاست خارجی را می توان به اصل نیروی سوم نزدیک دانست.
واکاوی زمینه ها و عوامل موثر بر آغاز شورش سمکو 1285 تا 1297ش/۱۹۰۶ تا ۱۹۱۸م(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسماعیل آقا، معروف به سمکو، حدود 25سال شخصیتی تاثیرگذار در مرزهای شمال غرب کشور و سرزمین های آنسوی مرز بود. او ازمهم ترین چهره های تاریخ معاصر ایران است. آنچه تاکنون از وی گفته شده عموماً مغرضانه و یک جانبه است. پژوهش حاضر به شیوه ای توصیفی تحلیلی و با تکیه بر اسناد و مدارک دست اول فارسی و همچنین، بهره گیری از پژوهش های مبتنی بر اسناد روسی، تلاش کرده است زمینه ها و عوامل موثر بر شورش سمکو را تشریح کند. مقاله با مراجعه به گذشته، نشان می دهد برخلاف نگاه یک جانبه موجود در اشاره های صورت گرفته به این موضوع، شورش های سران شکاک بیش از آنکه نتیجه فتنه گری آنان بوده باشد، نتیجه فساد و ناکارآمدی ساختار حکومت قاجار و حکام آذربایجان در نادیده گرفتن قدرت و جایگاه مهم سران شکاک بوده است. مقاله همچنین نشان می دهد این زمینه منفی، همراه با تحولاتی همچون انقلاب مشروطه، جنگ جهانی اول، انقلاب اکتبر و پایان جنگ و نیز خروج بیگانگان از آذربایجان، سمکوی انتقام جو را در مسیر شورشی جدی علیه حکومت مرکزی قرار داد.بنابراین پژوهش بر این باور است که شورش واقعی سمکو به دنبال خاتمه جنگ جهانی اول و خروج بیگانگان از مرزهای شمال غرب کشور آغاز شد.نتیجه نهایی مقاله این است که ساختار فاسد حکومتی و انکار جایگاه شکاک ها و واگذارنکردن بخشی از قدرت به آنان، در کنار فرصت هایی که تحولات منطقه ای در اختیار آخرین خان شکاک، یعنی سمکو، گذاشته بود زمینه و عوامل اصلی موثر برای شورش سمکو را فراهم کرد.
کنترل مستند اسامی مشاهیر( امرای لشکری و کشوری) اسناد دوره قاجار موجود در آرشیو ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی وضعیت کنترل مستند مشاهیر اسناد آرشیوی و بازنگری شیوه نامه کنترل مستند اسامی رجال و مشاهیر اسناد آرشیو ملی ایران برای امرای کشوری و لشکری در دوره قاجار است.
روش و رویکرد پژوهش: روش مورد استفاده، ترکیبیِ (کمی-کیفی) دلفی کلاسیک تعدیل شده و مطالعات کتابخانه ای بوده و برای گردآوری داده ها از مصاحبه و پرسشنامه استفاده شده است. جامعه پژوهش حاضر شامل دو گروه است. جامعه نخست، نامهای امرای کشوری و لشکری است که در کتاب شرح حال رجال ایران قرن 12و 13 و 14 هجری، نوشته مهدی بامداد آمده است. جامعه دوم، آرشیویست هایی هستند که با مستندسازی در حوزه آرشیو آشنایی دارند یا دارای حداقل 5 سال تجربه در این زمینه میباشند.
یافته های پژوهش: در پرسشنامه مرحله نخست،71 درصد(10 نفر) از 14 نفر اعضای پنل، بیشتر از نصف انتخابهایشان ( میانه) از 60 نام، نامی غیر از نام مستند شده کتابخانه ملی بوده است. همچنین، 20 نام از 60 نام پرتکرار (33درصد) کاملاً جدید بوده اند و در 50 درصد(30 سؤال) از 60 سؤال نامی غیراز نام مستند شده کتابخانه ملی انتخاب یا پیشنهاد شده است. در پرسشنامه مرحله دوم، از 62درصد( 15 مقوله) از 24 مقوله به دست آمده از تحلیل پاسخ های تشریحی اعضای پنل، بهدلایل و قوانینی غیراز دلایل و قوانین موجود در شیوهنامه مستند اسامی رجال و مشاهیر آرشیو ملی ایران در دوره قاجار اشاره کرده اند. در پرسشنامه مرحله سوم، 60درصد(17 قانون) از 28 قانون تأیید شده، موارد جدیدی بوده اند که توسط اعضای پنل پیشنهاد شده اند. ن
نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده و با استفاده از نظرات اعضای پنل دلفی، عناصر موجود در شیوه نامه کنترل مستند اسامی رجال و مشاهیر آرشیو ملی ایران و همچنین عناصری که باید در شیوه نامه کنترل مستند اسامی مشاهیر (امرای لشکری و کشوری) اسناد آرشیو ملی ایران در دوره قاجار بیاید، مشخص شد. همچنین، براساس عناصر پیشنهاد شده، شیوه نامه کنترل مستند اسامی مشاهیر (امرای لشکری و کشوری) دوره قاجار تدوین گشت. پژوهشگر پیشنهاد می نماید آرشیو ملی ایران از طریق گام هایی که ارائه نموده در جهت تدوین و پیشرفت شیوه نامه مستند اسامی مشاهیر اسناد آرشیو ملی ایران اقدام نماید.
فراز و فرود خاندان های دیوانسالار شیراز در عصر ناصری (1313– 1264 ه ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شیراز مرکز ایالت فارس در دورة پنجاه ساله ناصری شاهد دگرگونی های فراوانی بود که در کانون آن دیوانسالاران قرار داشتند. عبور مهم ترین شاهراه تجاری تهران - بوشهر از این شهر و نیز قرار داشتن در مرکز به هم رسیدن عناصر ایلی و شهری به یکدیگر از ویژگی های شیراز این دوره بود. نقش بارز خان دان های دیوان سالار ق وام المل ک، مشیرالملک و قشقایی به دلیل تصدی امور مالیاتی و نفوذ آنان در اداره امور شیراز، نشان از اهمیت دیوان سالاری در این دوره حساس تاریخی دارد. دیوان سالاری شیراز در عهد ناصری از یک سو در فضای سنتی و پیشامدرن و از سوی دیگر تحت تأثیر نوسازی نهادهای اداری قرار داشت، افزون بر این روند، در این پژوهش جابه جایی قدرت در میان این خاندان ها و نیز پیامدهای رقابت میان آنان مورد بررسی قرار می گیرد. در این پژوهش به دنبال پاسخ گویی به این سؤال هستیم که فراز و فرود خاندان های دیوان سالار شیراز چه پیامدهایی برای اداره این شهر در عصر ناصری داشته است.
معین التجار بوشهری (نماینده تهران و بوشهر در دوره های اول و سوم مجلس شورای ملی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حاج محمد معین التجار از شخصیت های مشهور تاریخ تجارت و سیاست ایران در خطه جنوب به شمار می رفت و فعالیت های او موجب نبض شریان اقتصاد ایران در مقطع زمانی خاص مشروطه تا جنگ جهانی اول گردید. آغاز قدرت یابی اقتصادی وی به دوره ناصری بازمی گردد و شروع فعالیت سیاسی او به دوره مظفرالدین شاه می رسد. معین التجار پس از طی یک دوره ورشکستگی خانوادگی با استفاده از میراث عمه پدرش، در ابتدا به عنوان یک تاجر، معروف شد و سپس پا به عرصه سیاست نهاد. از جمله شخصیت های شناخته شده و سرشناس بوشهر که نقش بسیار مهمی در تاریخ اقتصادی، سیاسی و اجتماعی ایران دوره قاجار و پهلوی، ایفا کرد، حاج آقا محمد معین التجار بوشهری بود. وی با لیاقت و کاردانی اقتصادی، خود را به مهم ترین نهاد سیاسی کشور یعنی مجلس شورای ملی و مدارج بالا رسانید و با افتتاح مجلس شورای ملی، یکی از دو نماینده بانفوذ و با درایت تجار در مجلس اول بود. در دوره سوم نیز به نمایندگی از مردم بوشهر وارد مجلس شورای ملی شد.
اینکه چگونه خانواده حاج معین التجار از ورشکستگی به احیاء تجارت در خاندان خود دست یافتند؟ نقش اقتصاد در اندیشه سیاسی معین التجار به چه شکل اعمال گردید؟ و اتهامات وارده بر اقدامات او تا چه حد صحت داشتند؟، از پرسش های اصلی این پژوهش است.
در این پژوهش، سعی بر آن بوده است تا به شرح بیوگرافی حاج محمد معین التجار بوشهری، فعالیت های اقتصادی ایشان در تجارت بین الملل و خلیج فارس و نیز به بررسی تأثیر اندیشه ایشان در تحولات سیاسی و اقتصادی و فرهنگی در طول دوران حضور در این عرصه ها پرداخته شود.
تاثیر پزشکان انگلیسی بر مناسبات سیاسی ایران و انگلیس در عصر قاجار(1210-1313ه.ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایران در عصر قاجار به دلیل موقعیت استراتژیکی و نزدیکی به هند در معرض نفوذ کشورهای استعماری به ویژه انگلستان قرار گرفت. حفاظت از هند در برابر تهدیدات دیگر کشورهای اروپایی از جمله روسیه و فرانسه برای انگلستان امری حیاتی بود و این خود بر مناسبات سیاسی ایران و انگلیس تاثیر بسزایی داشت. یکی از راهکارهای انگلیس برای تحقق منافع سیاسی خویش، اعزام پزشکانی متبحر به ایران بود. دغدغه اصلی این مقاله نشان دادن تاثیری است که این پزشکان انگلیسی از جمله طبیبان مخصوص شاه و طبقات اشراف، پزشکان عضو هیات های سیاسی و نظامی برمناسبات سیاسی ایران و انگلیس بر جای نهادند. این پژوهش با روشی توصیفی- تحلیلی و با اتکا بر خاطرات شخصی پزشکان، سفرنامه ها و گزارشات سیاسی و سایر منابع مرتبط نشان داده است که پزشکان انگلیسی به دلیل تخصص پزشکی خود جایگاه برجسته ای در دربار، حرمسرا و در جامعه یافتند و ازاین طریق توانستند علاوه بر نقشی که در بهبود وضعیت پزشکی ایران ایفا می کنند نفوذ خود را در مناسبات سیاسی ایران و انگلیس نیز اعمال کنند و با ارسال گزارشات و اخبار، جلب نظر متنفذین سیاسی ایران و نفوذ در انعقاد برخی از قراردادها منافع سیاسی دولت متبوع خویش را پیش ببرند.
زندگی سیاسی صولت الدوله قشقایی (دوران مشروطیت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسماعیل خان صولت الدوله قشقایی (1352 1297ه .ق./1312 1257ه .ش.) که از سنین جوانی، وارد مناصب دولتی و فعالیت-های سیاسی شد، از آن زمان تا پایان عمر، پیوسته مناصبی چون ایل بیگی گری و ایلخانی گری ایل قشقایی، حکومت در شهرهای مختلف ایالت فارس و نمایندگی مجلس شورای ملی (دوره های پنجم و هشتم از حوزه انتخابیه جهرم) را بر عهده داشت. با آغاز رویدادهای جنبش مشروطه خواهی در فارس، وی به حمایت از مشروطه خواهان مبادرت نمود و به رویارویی با مخالفان پرداخت. در این مقاله، سیر تحولات زندگی سیاسی صولت الدوله از جمله جهت گیری در برابر خاندان قوام الملک، سران ایل بختیاری، انگلیسی ها و مخالفان درون ایلی و نیز چگونگی تعامل وی با قدرت های محلی و حکومت مرکزی، در این دوران مورد بررسی قرار گرفته است.
منصب کدخدا در جامعه ی روستایی دوره ی قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در طول تاریخ ایران، کدخدا یان به عنوان رؤسای روستاها ، نقش بسیار مهمی در ساختار اداری و تأمین امنیت روستاها ایفا کردند. این موقعیت و عملکرد در دوره ی قاجاریه نیز تداوم و تکامل یافت و به موجب «قانون تشکیل ایالات و ولایات و دستورالعمل حکام» مصوب 14 ذی القعده ی 1325، اداره ی امور روستاها رسماً بر عهده ی کدخدایان گذاشته شد ؛ اما در سال 1354 ه.ش، کدخدا از سیستم اداری ایران حذف و مناصب دیگری همچون «دهبان» و «انجمن ده» جایگزین آن شدند. در این پژوهش ضمن بررسی موقعیت و جایگاه اجتماعی، اقتصادی و سیاسی کدخدا و عملکرد اداری- سیاسی او در جامعه ی روستایی دوره ی قاجار و تداوم و تحول ساختار و عملکرد کدخدا در طول این دوره، به این سؤال پاسخ می دهیم که جنبه های مثبت و منفی نقش کدخدا برای دولت، مالک و روستاییان چه بوده است. در این مقاله از روش توصیفی- تحلیلی و بررسی تاریخی مبتنی بر اسناد و داده های موجود در منابع استفاده می کنیم.
نتیجه ی این تحقیق نشان می دهد که در جامعه ی روستایی عهد قاجار، کدخدا به عنوان رئیس ده، بالاترین مقام اجرایی حاضر در روستا بود و ارتباط مقامات دولتی و مالکان غایب با روستاییان و بالعکس بیشتر به واسطه ی او انجام می شد. کدخدا با توجه به شرایط زمانه، میزان قدرت و نفوذ مالک و مقامات بالادستی دیگر، مطیع یا سرکش بودن افراد زیردست، میزان نفوذ و اعتبار در بین مردم و ویژگی های اخلاقی و شخصیتی خود، گاه به عنوان نماینده ای چاپلوس برای حکومت ظاهر می شد و با گرفتن مالیات های گوناگون از رعایا، باعث بدبختی آن ها می شد و گاه به صورت زبان گویای افراد زیردست خویش دربرابر ظلم و ستم مقامات دولتی دیگر درمی آمد و با رسیدگی به مشکلات مردم، برای رفاه و آسایش آنان اقدام می کرد.
رابطه ناصرالدین شاه با برادرانش و نحوه به کارگیری آن ها در سیستم حکومتی
حوزه های تخصصی:
ناصرالدین شاه در خلال حکومت پنجاه ساله اش(1264-1313ه ق) همانند سایر حکومت هایی که در طول تاریخ ایران بر اساس سیستم بوروکراسی ابتدایی و نظام سنتی حکومتی خود بر ایران حکومت کردند، سعی داشت با به کار گرفتن ابزارهای قدرت و استفاده از شرایط حاکم سلطه خود را مستحکم تر کند. یکی از این روش ها به کار گرفتن افراد خانواده و خویشاوندان خود بود. چرا که از طریق اینان می توانست علاوه بر کنترل بهتر ایالات، با قرار دادن خویشان خود در برابر یکدیگر و سران ایلات و حاکمان ولایات موازنه ای هر چند نا پایدار ایجاد کند. یکی از گروه های خویشاوند شاه، برادران وی ـ عباس میرزا ملک آرا، عبدالصمد میرزا عزالدوله و محمد تقی میرزا رکن الدوله ـ بودند. لذا در این پژوهش سعی بر آن است که رابطه شاه با برادرانش و چگونگی به کارگیری آها در نظام اداری و سیاسی مشخص گردد.
اختلاف های شیخیه کرمان با دیگر فرقه های شیخیه و انشعابات آن پس از درگذشت موسس این فرقه حاج محمد کریم خان کرمانی در دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایران عصر قاجار شاهد ظهور فرقه جدیدی در مذهب تشیع به نام شیخیه شد. این فرقه پس از مرگ دومین رهبر آن، سیدکاظم رشتی، دچار انشعابات درون گروهی شد؛ آن چنان که هر یک از شاگردان او براساس اجتهاد خود، به بسط آرا و دیدگاه های دو رهبر نخست و ترویج شیخی گری پرداختند. یکی از آنان حاج محمد کریم خان کرمانی بود که با شرح یکی از اصول اعتقادی شیخیه، یعنی رکن رابع، شاخه مستقلیِ از شیخیه، یعنی شیخیه کرمان را به وجود اورد. پس از مرگ او، شیخیه کرمان با بحران جانشینی مواجه شد و به ترتیب دو پسر او، حاج محمد رحیم خان و حاج محمدخان، هر یک مدتی زعامتِ شیخیه کرمان را عهده دار شدند و بدین ترتیب دو شاخه دیگر از شیخیه کرمان به وجود آمد. همچنین حاج محمدخان، سومین رهبر شیخیه کرمان، پس از رسیدن به قدرت به ترویج رکن رابع و فروعات آن پرداخت. این موضوع حساسیت و خشم علمایِ شیخی شهرهای دیگر را برانگیخت و زمینه های جدایی آنان را از شیخیه کرمان فراهم آورد. از این رو بار دیگر شیخیه کرمان با انشعابات داخلی مواجه شد؛ اما حاج محمدخان با تألیف کتاب ها و رسائل مستقل و پاسخ به شبهات آنان کاملاً این فرقه را از دیگر شاخه های شیخی جدا کرد.
همسانی های نظری و عملی دو روحانی عصر مشروطه: شیخ ابراهیم زنجانی و میرزا یحیی دولت آبادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزیابی تطبیقی یکی از روش های مهم در پژوهش های تاریخی است که در پرتو آن ابعاد گوناگونی از پدیدهای تاریخی آشکار می گردد و امکان شناخت بهتر فراهم می آید. بر همین اساس، مقاله حاضر می کوشد پاره ای از همسانی های نظری و عملی دو شخصیت روحانی عهد مشروطه یعنی شیخ ابراهیم زنجانی و یحیی دولت آبادی را با روش تطبیقی مورد بررسی قرار دهد. بنابراین، شناخت این همسانی ها مسئله اصلی این مقاله است.
دقت در متن اندیشه و عملِ این دو روحانی نشان دهنده وجود انبوهی از همسانی هاست که با مقایسه آنها می توان هم جنبه های ناشناخته تر اندیشه و عمل آنها را برجسته ساخت و هم روند تحول فکری آنها را به سوی اندیشه های متفاوت تبیین نمود. آن دو روحانی در یک دوره زمانی متولد شدند، اما با وجود پایگاه طبقاتی متفاوتشان، تحصیلات دینی مشابهی کردند؛ هر دو به محافل روشفکری راه یافتند؛ هر دو به صف مشروطه خواهان پیوستند؛ دغدغه های یکسانی پیدا کردند؛ به فعالیت های مشابهی دست یازیدند؛ آثار مشابهی نوشتند؛ هر دو در سلک روحانیان نواندیش و مدافع تعلیم و تربیت نوین درآمدند و به نقد وجوهی از رویه های رایج پرداختند. این مسائل بیانگر تأثیر فضا و شرایط آن عصر بر شکل گیری و تکوین شخصیت فکری و سیاسی آنان است.
فهرست تعیین زوجات، اولاد و نتایج ناصرالدّین شاه قاجار، تألیفِ میرزا هدایتالله کاشانی لسانالملک سپهر
استدلال های مخالفان اصلاحات امیرکبیر از منظر انتخاب عقلانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقاله پیش رو، برای بررسی استدلال های مخالفان اصلاحات در بازة زمانی 1267-1264 ق یعنی اصلاحات میرزا تقی خان امیرکبیر، با بهره گیری از رویکردِ انتخاب عقلانی به مثابه یکی از نظریه های عمومی جامعه شناسی تاریخی، به روایت علّی استدلال های مخالفان در قالبِ چهار گروهِ روحانیان، درباریان، دیوانیان و زنان حرم سرا پرداخته ایم. نظریه انتخاب عقلانی، که در آن فرد (در این جا مخالفان اصلاحات) عامل علّی و عقلانیتِ ابزاریِ به کار گرفته شده توسط آنان (که در این جا مخالفت آنان با اقداماتِ اصلاحی را در پی دارد) سازوکار علّی است، امکان ارزیابیِ رویه «عقلانیِ» انتخابِ این مخالفان برای مخالفتشان با اقداماتِ اصلاحی را فراهم می آورد. پس از بررسی استدلال های هر یک از این چهار گروه مخالفِ اصلاحات (با حذف روحانیان بر اساس روش تطبیقی جان استوارت میل)، استدلال های مشترک که با تکیه بر روش های «توافق» و «تغییرات متقارن» میل، در میانِ گروه های استدلال کننده به دست می آیند، عبارت اند از: «بی توجهی به جایگاه طبقاتی مخالف»، «رعایت نکردن حقوق مردم» و «کوتاه شدن دست وارثان قدرت از قدرت». این استدلال ها نشان می دهد مخالفان امیرکبیر در بیان مخالفت با اصلاحاتِ او، نه بر منافع کلان که بر منافع فردی یا طبقاتی بیش تر تأکید داشته اند.