این مقاله در صدد ارائه پاسخ به یک تحول مبنایی در سیاست خارجی چین است. سؤال اصلی این است که چرا با گذشت زمان علایق ایدآلیستی در سیاست خارجی چین کمونیست به حاشیه رفته است؟ فرضیه مقاله این است که شکنندگی امنیت ملی عاملی کلیدی در تقویت نشانه های عمل گرایی در سیاست خارجی چین بوده است. این شکنندگی معلول بقای تهدیدات امنیتی در سه سطح داخلی، پیرامونی و سیستمی است. از این رو، در هدف گذاری سیاست خارجی چین، نقش امنیت ملی بسیار پررنگ است. در این چارچوب، چین از نیروی انقلابی و تحول خواه به کنش گر محافظه کار و هماهنگ با نظم بین المللی جاری تبدیل شده است. چین اگرچه با یکجانبه گرایی آمریکا مخالف است، اما حاضر نیست برای مهار آن هزینه سنگینی بپردازد.