مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
رشیدالدین فضل الله همدانی
حوزه های تخصصی:
جامع التواریخ از منابع معتبر تاریخی دوره ایلخانان محسوب می شود. رشیدالدین فضل الله همدانی هدف از ثبت رویدادهای تاریخی را عبرت عالمیان و آیندگان می داند؛ که بر آگاهی آنان افزوده، در زندگی راهنمایشان شود. او در شیوه تاریخ نگاری خود، در وهله اول، به مشاهده ارج می نهد و، به همین جهت، شرح رویدادهای دوره هر مورخ را معتبرتر می شمارد و برای درد صحیح تر رویدادها ازشیوه مقایسه استفاده می کند و در مورد تاریخ گذشتگان روایات متواتر را ترجیح می دهد. رشیدالدین به قضاوت آیندگان توجه دارد و، با اینکه از کارگزاران ایلخانان است، سعی در نگارش حقایق دارد. از ابتکارات رشیدالدین پرداختن به تاریخ تطبیقی است.رشیدالدین معقتد است که مورخ برای نوشتن تاریخ به آگاهی از علوم دیگر؛ ازجمله: جغرافیا، نجوم و ... نیاز دارد و باید تاثیر عوامل روانی را در شکست با پیروزی دولت ها و ملت ها در نظر گرفت.درعقیده عموم مورخان این دوره، سیر مشیتی تاریخ- که از غلبه مغول با توسل به زور و شمشیر برملت با فرهنگ ایرانی نشات می گرفت- متجلی است. دیدگاه تاریخی رشیدالدین نیز، با اندکی تمایل در جهت توجه به عملکرد انسان ها، مشحون از اعتقاد به سیر مشیتی تاریخی است؛ زیرا او در دوره ای می زیست که غلبه فرهنگ ایرانی بر مغولان تحقق یافته و وضع سیاسی در ایران به آرامش گراییده بود. به همین جهت، رشیدالدین در قدرت و عظمت و سقوط و زوال افراد و دولت ها، علاوه بر مشیت الهی، به عامل اراده انسان ها نیز اشاره می کند.
مصلحت عمومی در اندیشه ی سیاسی خواجه رشید الدین فضل الله همدانی
حوزه های تخصصی:
رشیدالدین وزیر ، مورخ و فیلسوف دوره ی ایلخانی ، که شاهد ویرانی های ناشی از یورش های چند دهه ی مغولان و رفتارهای نظارت ناپذیر نیروهای مرکز گریز بود ، برای برای برون رفت از بحران اقتصادی و اجتماعی، به اصلاحات بنیادی دست زد. او با آگاهی از اندیشه ی ایرانشهری به جایگاه و رابطه ی فرمانروا و مردم در جامعه ، موجودیت حیات سیاسی آن دو را قائم به تداوم این رابطه و حفظ آن جایگاه می دانست. رشیدالدین با این پیش فرض به ایجاد اصلاحات دست زد. اصلاحات او دو جانبه بود ، زیرا هم منافع حکومت را تأمین می کرد و هم منافع مردم را حفظ می نمود.
این مقاله به روش تحلیلی- توصیفی د رصدد تبیین و تحلیل جایگاه و اهمیت مصلحت عمومی درنظام اندیشه ی سیاسی رشیدالدین است. پاسخ به این پرسش در قالب این فرضیه مورد آزمون قرار می گیرد که مصلحت عمومی یکی از محورهای کانونی دستگاه فکری خواجه است،که در چهارچوبش اصلاحات او معنا و مفهوم پیدا می کند.
مصلحت عمومی در اندیشه ی رشیدالدین با نوعی آگاهی پیشینی همراه بود و نتیجه ی اجتناب ناپذیر اصلاحات وی به شمار نمی آمد. او با آگاهی ، درصدد اتحاد بین مثال عقلانی ماورایی و جهان مادی بود ، و باور داشت که با اصلاحات می توان "" نظام احسن ماورایی"" را به ""نظام احسن دنیایی"" تبدیل کرد.
آخرین روزهای غازان خان و بحران در حکومت ایلخانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دوره حکومت غازان خان (703- 694 ق) به جهات گوناگون در تاریخ عصر ایلخانان مغول در ایران اهمیت دارد. مسلمان شدن رسمی او و مغولان ساکن در ایران و تلاش برای انجام یک رشته اصلاحات گسترده در عرصه های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی از جمله نشانه های این اهمیت است که توجه مورخان معاصر او و به دنبال آنها پژوهشگران را به خود جلب کرده است. در نتیجه چنین شرایطی است که خاطره ای از یک پادشاه باکفایت و دوره ای از آرامش و رونق نسبی از این زمان به یادگار مانده است. با این حال به نظر می رسد ترسیم چنین سیمای پر زرق و برقی از عصر غازانی موجب شده تا حوادث یک سال پایانی فرمانروایی او که از بسیاری جنبه ها متفاوت با سال های پیش از آن است، کمتر مورد توجه قرار گیرد. در این یک سال غازان خان که به شدت بیمار بود، بسیاری از قابلیت های خود را به عنوان فرمانروایی پرتکاپو و مصمم از دست داد و حکومت ایلخانی با تنش ها و بحران هایی جدی در عرصه های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و مناسبات خارجی مواجه شد. در واقع رویدادهای این یک سال که خود پیامد بعضی از تحولات و سیاست های دوره متأخر غازانی بود، بر ساخت و ارکان قدرت پس از مرگ غازان خان تأثیرگذار شد. با چنین فرضی در مقاله حاضر تلاش شده تا با نگاهی دقیق و جزئی نگر، رویدادهای یک سال پایانی حکومت غازان خان مورد بازبینی قرار گیرد. برای دست یابی به تحلیلی روشن و گویا در این زمینه، روش مقایسه میان گزارش های منابع اعم از متون تاریخ نگاری دوره ایلخانی و در مواردی منابع مملوک به کار گرفته شده است. یافته اصلی پژوهش نیز ارائه تحلیلی نسبتاً متفاوت از دوره فرمانروایی غازان خان و بویژه واپسین سال آن است مقاله همچنین موضوع مرگ غازان خان را از زاویه ای جدید مدنظر قرار داده است. موضوعی که البته همچنان می تواند با بررسی های بیشتری همراه باشد.
بازتاب اندیشة سیاسی رشیدالدین فضل الله همدانی در ساختار زبانی مکاتبات وی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشیدالدین فضل الله همدانی هنگامی از سوی غازان خان به مقام وزارت رسید که ایران در شرایط نابسامان سیاسی و اقتصادی به سر می برد. او که این نابسامانی را به دلیل شیوة غلط کشورداری مغولان می دانست، تلاش کرد تا با بهر گیری از نظام اندیشگانی ایرانشهری ، حکومت ایلخانی را به قدرتی مرکزی بدل گرداند. بخشی از کوشش رشیدالدین برای ایجاد تغییرات سیاسی در زبان نوشته های او نمایان است. رشیدالدین با بکارگیری ساختارهای خاص زبانی مفاهیم سیاسی را در چهارچوب نظام اندیشگانی ایرانشهری بر می سازد. این مقاله با بهره گیری از ابزارهای زبانی ای چون نامیدن، انتخاب واژه، انتخاب فعل و استعاره های مفهومی، به نحوة شکل گیری سه مفهوم سیاسیِ پادشاه، رعیّت و دین در مکاتبات رشیدالدین می پردازد. رشیدالدین در انتخاب نوع القاب، اصطلاحات و واژگان خود برای حاکمان مغول به پادشاهان پیشین ایرانی چشم داشته است او با این نحوة بیان، حکومت ایلخانی را حکومتی ایرانی جلوه داده و چیرگی صحرانشینان مغول بر سرزمین ایران را توجیه می نماید. بررسی نوع افعال موجود در نامه ها نیز نشان می دهد که رشیدالدین در تحولات اجتماعی، نقش فاعلی برجسته ای برای رعیت قایل نیست. افعالی که او برای رعیت به کار می برد بیشتر شامل افعال اسنادی، تصریف های فعل «داشتن» و جملات شبه مجهول است که نقش فاعلی بسیار کم رنگی دارند. رشیدالدین، دین را به عنوان ابزاری برای بخشیدن اقتدار بیشتر به حکومت ایلخانی به کار می برد به همین منظور حاکم نومسلمان ایلخانی را «پادشاه اسلام»، «حامی بلادالله» و «حارس عبادالله» می نامد.
نسخه مصورِ کتابی از رشیدالدین و حافظ ابرو در کتابخانه کاخ توپکاپی (خزینه 1653)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه میراث دوره ۱۵پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲ (پیاپی ۶۱)
27 - 48
نسخه «خزینه 1653» یکی از معدود نسخه های باقی مانده از جامع التواریخ رشیدالدین فضل الله است که تحت حمایت شخص مؤلف در ربع رشیدی استنساخ شده است. این نسخه در عهد شاهرخ، به هرات منتقل شد و چون بخش هایی از آن مفقود شده بود، به دستور شاهرخ تکمیل و نوسازی گردید. مأمور تکمیل نسخه، مورخ نامدار دوره تیموری، حافظ ابرو، تغییراتی در آن صورت داد که مهم ترین آن ها جایگزینی بخش تاریخ ماقبل اسلام آن با جلد اول مجمع التواریخ خود است. مقاله حاضر به بررسی نسخه شناختی این کتاب بسیار پیچیده می پردازد. اهمیت این نسخه از چند جهت قابل ملاحظه است: اول، این نسخه یکی از سه نسخه تاریخ دارِ باقی مانده از جامع التواریخِ استنساخ شده در ربع رشیدی است؛ دوم، تنها نسخه باقی مانده از مجمع التواریخ حافظ ابرو است که توسط خود مؤلف کتابت شده؛ و سوم، نسخه های متعددی در طول تاریخ به طور مستقیم یا غیرمستقیم از آن رونویسی شده و همین نکته برخی محققان معاصر را در شناسایی متن آن ها گمراه کرده است.
شگردهای بلاغی اقناع در سوانح الافکار (مکاتبات) رشیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش زبان و ادبیات فارسی بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۸
25-66
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعات علم معانی بررسی جملات از منظر کاربردهای ثانوی آن است که کاربر زبان، گاه از این اغراض ثانوی کلام با استفاده از شیوه ها و شگردهای بلاغی برای نفوذ یافتن در مخاطب، اقناع و تأثیر در وی به منظور نیل به مقاصد خاصّی بهره می گیرد. در این جستار با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی و آماری، نامه های رشیدالدّین فضل الله، وزیر دانشمند دوره ایلخانان مغول، با عنوان سوانح الافکار از منظر کاربست اغراض ثانوی کلام بر اساس علم معانی بررسی می شود. از این رو، پرسش اصلی این پژوهش آن است که رشیدالدّین برای اقناع مخاطب به منظور دستیابی به کارکرد اصلی نامه ها از چه شگردهای بلاغی بهره برده و دیگر آن که کدام شگردهای بلاغی بیشترین کاربست را به عنوان شاخص سبکی در نامه های رشیدالدّین به خود اختصاص داده است و چرا؟ نتایج به دست آمده حاکی از آن است که رشیدالدّین برای تأثیر بر مخاطب و در نتیجه اقناع وی از فرایندهای مجابی متنوّعی بهره برده و پرکاربردترین شگردهای بلاغی که می تواند به عنوان شاخصه های سبکی وی بر اساس علم معانی مورد توجّه قرار گیرد؛ عبارت اند از: «تکریم و تعظیم افراد»، «تأکید بر کلام با استفاده از مترادفات» و «ابراز و بیان احساسات و عواطف». کاربست هریک از این فرایندهای مجابی به عنوان برجسته ترین ترفندهای اقناعی رشیدالدّین در نامه ها از سویی تأکیدی است بر شخصیّت فرهیخته رشیدالدّین و از سوی دیگر، نشان از گزینش روش های بلاغی در ارتباط مؤثّر بینافردی دارد که مؤیّد احترام و تکریم شخصیّت افراد است. ضمن آن که رشیدالدّین با کاربست پرتکرار «بیان و ابراز احساس» مخاطب را با اندیشه خود همراه می کند، با او در محور افقی قرار می گیرد و به این ترتیب می تواند او را با نظر خویش همسو نماید. بنابراین می توان رشیدالدّین را در جایگاه سخنوری دانست که از سویه های اقناعی بلاغی گوناگون برای جلب مخاطب به درک مطلوب خود و پذیرش آن، بهره مند شده و این امر نشان از توانش ارتباطیِ اقناعیِ ویژه رشیدالدّین دارد و گویای دانش سخنوری وی است که در پژوهش های ادبی کمتر به آن توجّه شده است. همچنین بر اساس این جستار آشکار شد رشیدالدّین بنا بر نوع مخاطب و جایگاه وی از روش های اقناعی متناسب با شخصیت هر گروه از افراد بهره برده است.
بررسی انگیزه های تجدد علمی در دوره ایلخانان (مطالعه موردی: ربع رشیدی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اول حمله مغول، علم و تمدن دچار رکود شد؛ اما با حضور دانشمندان و وزرایی همچون خواجه رشیدالدین فضل الله همدانی در دوره ایلخانان و تأسیس مرکز علمی ربع رشیدی در تبریز و متمرکز کردن علوم و دانشمندان سرزمین های مختلف در آن، دوره جدیدی از رونق آموزش و پژوهش علوم مختلف در تمدن اسلامی به وجود آمد. هدف: پژوهش حاضر با تکیه بر مطالعه موردی مرکز علمی ربع رشیدی، انگیزه های تجدد و احیای علمی را بررسی کرده است. روش: روش این پژوهش، توصیفی- تحلیلی با تکیه بر منابع دست اول در تاریخ و تمدن و آثار خواجه رشیدالدین است و ابزار پژوهش، فیش برداری بود. یافته ها: در بررسی تجدد علمی در دوره ایلخانان با تأسیس مرکز علمی ربع رشیدی، نقش انگیزه های معنوی، علمی، سیاسی- مذهبی و اقتصادی بسیار برجسته است. نتیجه گیری: ایلخانان در ایجاد برخی انگیزه های توسعه علمی نقش اساسی داشتند. انگیزه های درونی شخص خواجه رشیدالدین فضل الله همدانی نیز سبب تجدد آموزش و پژوهش و تأسیس مرکز مهم و مؤثر علمی ربع رشیدی شد. بی شک در هر دوره ای، اگر انگیزه های عام المنفعه در افراد جامعه وجود داشته باشد و حاکمان نیز این انگیزه ها را تقویت کنند، اسباب ترقی ملت و دولت آن جامعه فراهم می شود.