مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
میرزا ملکم خان
حوزه های تخصصی:
جستجو و تامل در آثار میرزا ملکم خان ارمنی و کاویدن اندیشه های سیاسی و اصلاح گرایانه وی با حیرت و شگفتی های نسبتا فراوانی روبروست. از یکسو اعتقادات دینی و روحیات وی به حوزه خارج از اسلام مربوط بود و از سوی دیگر اشتغالات اجرایی و حکومتی وی در سرزمینهای دور دست و از جمله عثمانی و فرنگستان مجالی برای او در تعلق به حوزه اسلامی و اندیشه ورزی در سیاسیات اسلام باقی نمی گذاشت. با این همه در اغلب مواقع ارتباط نزدیکی بین او و شخص شاه (ناصرالدین شاه) برقرار بوده و بنابر روایتی در اولین لژ فراموشخانه میرزا ملکم، شاه عضویت داشت. همچنین در سفرهای خارجی شاه و انعقاد قراردادهای تجاری-اقتصادی همچون رویتر، تنباکو، و لاتاری جز ملازمان و کارشناسان موثر حضور داشته است. معذلک این شخصیت با چنین پیشینه و سوابق در مواقعی که از حکومت فاصله میگرفت و فرصت نشر و پراکندن اندیشه و ایده های خود را در راستای اصلاح حکومت به دست می آورد، توانایی خود را در ایده پردازیهای نوین و مبتکرانه و به دور از انتظار به نمایش می گذاشت.
بررسی تطبیقی وصیت نامه های اصلاحی اندیشمندان ایران و عثمانی: مستشارالدوله و فواد پاشا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در قرن نوزدهم دولتمردان و اندیشمندان ایرانی و عثمانی برای پیشرفت و ترقی، راهکار هایی به حکومت های کشور خویش ارائه دادند و خود نیز برای اجرای اصلاحات در جامعه تلاش کردند. هر چند راهکار های آنها در برخی از جنبه ها عملی شد، ولی برنامه اصلاحات آن گونه که انتظار داشتند پیش نرفت. به همین خاطر، فؤاد پاشا و عالی پاشا، از اصلاح گران عثمانی در اواخر عمر، اصلاحات پیشنهادی خود را به صورت وصیت نامه سیاسی به سلطان عثمانی ارائه دادند. وصیت نامه های آن دو، از همین زمان با تاریخ ایران نیز ارتباط پیدا کرد؛ از یک طرف نقش ملکم در نگارش آن وصایا مطرح شد و از طرف دیگر میرزا یوسف خان مستشارالدوله، بعدها وصیت نامه ای نوشت که مشابه وصیت نامه فؤاد پاشا بود. بررسی تطبیقی متن وصایا، احتمال دخالت ملکم، و تأثیرپذیری مستشارالدوله از فؤاد پاشا مسأله ای است که در تحقیق حاضر با روش تحلیلی متکی بر پژوهش تاریخی، مورد بررسی قرار گرفته است.
درآمدی بر جامعه شناسی تاریخی اصلاحات: استدلال های مخالفان اصلاحات در اصلاحات ناصرالدین شاه (1278-1275) از دیدگاه انتخاب عقلانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله پیش رو به بررسی یکی از دوره های اصلاحی عصر ناصری، یعنی بازه زمانی 1278-1275 می پردازد، بازه ای که معمولا از آن غفلت می شود. در این مقاله، با رویکردِ انتخاب عقلانی، به روایت علی استدلالاتِ مخالفان در قالبِ سه گروهِ روحانیان، درباریان، و دیوانیان پرداخته شده است و پس از بررسی استدلالات هریک از این سه دسته، (بر اساس روش تطبیقی جان استوارت میل) که عمدتا بر آموزههای فراموش خانه متمرکز است، استدلالات مشترک در میانِ گروههای استدلالکننده عبارت بود از: «در خطر افتادن کیان پادشاهی ناصرالدین شاه»، و « عدم پایبندی مصلح و/یا همراهان وی به سنت». در کنارِ این استدلالاتِ پرتکرار، «مغایرت اقدامات اصلاحی مصلح و/یا همراهان وی با دین»، دین دار نبودن شخص مصلح و/یا همراهان وی»، به همراه استدلالاتِ «تلاش برای تغییر نظام پادشاهی»، «برهم خوردن امنیت داخلی»، «بی توجهی به جایگاه طبقاتی مخالف و تهدید منافع طبقاتی آنان»، «نگرانی از امتزاج فرهنگی» و «ویژگی های رفتاری مصلح و/یا همراهان وی» استدلالاتیاند که دو گروهِ استدلالکننده عنوان کرده اند. و «فساد اقتصادی مصلح»، «از بین رفتن تمامیت ارضی»، «مستعمره شدن ایران»، «وابستگی به روسیه» و «عدم رعایت حقوق شهروندی» استدلالاتیاند که فقط یکی از گروه های استدلال کننده عنوان نمودهاند.
میرزا ملکم خان ناظم الدوله و تأملی بر اندیشه های آموزشی او(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
میرزاملکم خان ناظم الدوله از جمله روشنفکرانی است که با نگارش رساله های متعدد در زمینه های سیاسی، فرهنگی و آموزشی در بیداری اجتماعی ایرانیان سهمی به سزا داشته است. درباره وی و در خدمت یا خیانت او قضاوت های گوناگونی شده است که این داوری های متفاوت و حتی متضاد تا حدودی به نحوه نگرش رسمی جامعه در باب ورود افکار جدید مربوط می شود. ملکم خان در زمینه علت شناسی پریشانی احوال ایرانیان و راه نجات آنان مکتوبات فراوانی دارد. یکی از جنبه های پرمحتوای افکار او، توجه به مسائل آموزشی و فرهنگی است. او در خلال رساله هایش، ترقی غرب را در ترویج علوم و باسوادی مردم می دانست و عقب ماندگی ممالک اسلام را در بی سوادی و علت بی سوادی را در مشکلات الفبا و خط جستجو می کرد. مقاله حاضر به بررسی آراء آموزشی ملکم خان می پردازد و محور اندیشه های انتقادی او، که همان اصلاح الفبا و عرفی شدن نظام آموزشی است، دیگر مساله ای است که مورد واکاوی قرار می گیرد.
شالوده شکنی گفتمان موج اول روشنفکری در ایران: میرزا ملکم خان، آخوندزاده و میرزا آقا خان کرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هم زمانی ظهور تمدن غرب با افول جامعه ایرانی آوردگاهی ایجاد کرد که روشنفکران ایرانی در بسط نظام معنایی آن نقش مؤثری داشتند. اینکه موج اول روشنفکری در مواجه با موج اول گفتمان مدرنیته چگونه به تعریف مرزهای هویتی خود پرداختند، مسئله مورد بررسی این مقاله است. روشنفکران موج اول ایران تحت تأثیر نگرش پوزیتیوستی و استعلایی گفتمان مدرنیته عناصر جدیدی را بازتولید کردند که هماهنگ با منطق تقابل های دوتایی گفتمان مدرنیته می باشد. روشنفکران موج اول با مرجع قرار دادن گفتمان مدرنیته، مرزهای هویت ایرانی را در تقابل با سنت، اسلام و روحانیون تعریف کردند و گفتمان تازه ای را در سپهر تاریخی فرهنگی ایران تولید کردند که رجوع به غرب و تسلیم در برابر آن اجتناب ناپذیر آمد. در این مقاله نفوذ گفتمان مدرنیته در گفتمان روشنفکران موج اول و بازتولید هویت جعلی ایرانی مورد شالوده شکنی قرار گرفته است
تجددگرایی در ایران معاصر؛ مطالعه موردی: اندیشه میرزا ملکم خان ناظم الدوله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نخستین رویارویی اندیشه گران ایرانی با تمدن غرب تقریباً در دوره قاجار اتفاق افتاد. احساس عقب ماندگی و ضعف فکری این اندیشه گران در برابر غرب، اولین رگه های شکل گیری تجددگرایی در ایران را ایجاد کرد. میرزا ملکم خان از مهم ترین نمایندگان تجددطلبی در ایران اسلامی است. ملکم خان اندیشه گری است که شالوده اندیشه و عمل معاصر را در کنار نخستین منورالفکران ایران بنیان نهاده است. برخی از نویسندگان و مورخان معاصر معتقدند که ملکم خان از لفافه اسلام و مسلمانی برای بیان تفکرات سکولاریستی و پیش برد منافع شخصی خود بهره برده است. سؤال اصلی در این مقاله این است که چه شاخصه هایی در تفکرات جریان تجددگرا (ملکم خان به عنوان پیش گام این جریان) وجود دارد که باعث شده است این تفکر در جامعه ایرانی پذیرفته نشود؟ در ادامه، این فرضیه اثبات خواهد شد که در حقیقت تاریخ روشن فکری در ایران ذیل تمدن غرب تعریف می گردد و دیگر این که اگر پروتستانتیزم در غرب پدیده ای طبیعی و تاریخی در مقطعی خاص از تاریخ غرب است، پروتستانتیزم در ایران نه از روی طبیعت تفکر و روند تاریخ فکری خود، بلکه در برخورد و مواجهه با تمدن غرب آغاز شده و به طور طبیعی با مقاومت هایی از سوی روحانیت و مردم مواجه شده است.
بررسی تطبیقی تحول خواهی میرزا ملکم خان ناظم الدوله و دکتر علی شریعتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر در راستای واکاوی اندیشه روشنفکری در جریان دو انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی، به مقایسه تحول خواهی در اندیشه میرزاملکم خان و علی شریعتی می پردازد. مسئله پژوهش حاضر این است که چه تفاوتی میان اندیشه تحول خواهی در اندیشه این دو متفکر با توجه به شرایط زمانه شان وجود دارد؟ در این راستا، این مقاله با استفاده از رهیافت توماس اسپریگنز(کشف بحران، شناسایی علل آن و ارائه بدیل و راهکار) اندیشه این دو روشنفکر را مورد تحلیل قرار می دهد. جوهر اندیشه ملکم بر رویارویی با عقب ماندگی و ترویج آیین ترقی استوار است و با تمجید مدرنیزاسیون، دین را تنها برای توجیه و یاری اندیشه خود مورد تاکید قرار می دهد. وی با دغدغه رفع عقب ماندگی در پاسخ به مسئله چه باید کرد، پیروی از غرب را مطرح می کرد. در مقابل او، شریعتی به احیای هویت دینی و طرح و ساخت الگو برای مقابله با برداشت های سطحی از غرب و مدرنیته و مدرنیزاسیون پرداخت و در پاسخ به مسئله چه باید کرد، احیای اندیشه های عدالت خواهانه و ازادیخواهانه(بازگشت به خویشتن) را مطرح می کرد. ایران امروز برای تاکید بر بنیان های هویتی خود و همچنین دستیابی به پیشرفت، به رویکردهای اندیشه ای و الگوهای مناسب توسعه نیاز دارد که بتواند ضمن جمع میان پیشرفت و هویت، هیچ کدام از آنها را به مخاطره نیاندازد و هیچ یک را برتر جلوه ندهد. زیرا تاریخ معاصر ایران نشان داده ارجحیت هریک از این دو باعث برهم خوردن تعادل جامعه و موجب ناپایداری آن در بلندمدت می شود.
بررسی شاخصه های دولت حقوقی در روزنامه قانون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
میرزا ملکم خان یکی از تأثیرگذارترین روشنفکران دوره قاجار بود. در میان آثار وی نشریه قانون از ویژگی برجسته تری برخوردار بود. وی در این روزنامه نظام سیاسی ایران را استبدادی می دانست و به نقد حکومت قاجار می پرداخت. بنابراین مطالب نشریه قانون پیرامون سه موضوع اصلی است: انتقاد از حکومت مطلقه، لزوم اصلاح حکمرانی و ایجاد عدالت قانونی، تعلیمات حزبی و دعوت مردم به ایجاد اتفاق و قانون طلبی. این خواسته ها نشان از فضای استبداد و عدم حاکمیت قانون داشت. لذا دغدغه اصلی این روزنامه ایجاد چهارچوب های قانونی به منظور محدود کردن قدرت خودکامه حکام و پایان دادن به استبداد حکومت ایران بود. بنابراین بررسی متن اصلی روزنامه حاکی از آن است که دولت موردنظر روزنامه قانون ویژگی هایی دارد که همان دولت حقوقی است، لذا در این پژوهش سعی بر این است که شاخصه های دولت حقوقی را با استفاده از روش تحلیل محتوای کمی و کیفی در روزنامه قانون بررسی نماییم.
مفهوم حکومت قانون از دیدگاه میرزا ملکم خان ناظم الدوله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بحث در باره مفهوم حکومت قانون از نظر میرزاملکم خان ناظمالدوله میپردازد. با اینکه درباره زندگی، روزنامه و آثار او کتابها و مقالات زیادی نوشته شده، لیکن تاکنون به این پرسش اصلی پاسخ داده نشده است که آیا ملکمخان به ماهیت، مبانی حقوقی و الزامات سیاسی حکومت قانون نظیر حقوق اساسی و تفکیک قوا آگاهی داشت یا خیر؟ تاکنون گفته شده او و برخی دیگر از روشنفکران عصر قاجار تحت تأثیر اندیشههای دوره روشنگری فرانسه قرار داشتهاند. فرضیه مقاله حاضر این است که چنین چیزی وجود خارجی نداشته است، برای تبیین موضوع یکی از مهمترین منابع آن عصر یعنی روح القوانین معیار قرار داده شده، تا معلوم شود برخلاف اصحاب دوره روشنگری که مبانی فلسفی، حقوقی و سیاسی مشخصی برای نظریات خویش داشتهاند، روشنفکرانی مثل میرزاملکم خان بنیاد فکری استواری در زمینه ارائه نظریه حکومت قانون ارائه ندادهاند. روش تحقیق این مقاله مبتنی بر تحلیل گفتار(Analyze of Discourse) و بررسی تطبیقی اندیشههای منتسکیو و ملکمخان است تا نشان داده شود اندیشه حکومت قانون در نزد این دو تفاوت ماهوی با یکدیگر داشتهاند و ملکمخان به الزامات فلسفی و مبانی سیاسی نظریه حکومت قانون آگاهی نداشته است.
نقد در اندیشه آخوندزاده و ملکم خان
منبع:
پژوهش در تاریخ سال دوم تابستان ۱۳۹۰ شماره ۲ (پیاپی ۳)
113 - 124
حوزه های تخصصی:
«نقد ادبی» یکی از شاخه های علوم ادبی است که اولین بار در عصر حکومت قاجارها به ایرانیان معرفی شد. این معرفی توسط دسته ای روشنفکران صورت گرفت که با اندیشه های جدید غربیان آشنایی داشته و این اندیشه ها را در ایران تبلیغ می کردند. دو تن از شاخص ترین چهره های این حوزه میرزا فتحعلی آخوندزاده و میرزا ملکم خان ناظم الدوله هستند و در این نوشتار سعی بر این است که به مقایسه دیدگاه این دو فرد در دو حوزه نقد سیاسی-اجتماعی و نقد ادبی پرداخته شود تا میزان همانندی یا تفاوت های اندیشه های این دو فرد در این حوزه آشکار شود.
بررسی تطبیقی اندیشه میرزا ملکم خان و جلال آل احمد؛ از تجددگرایی تا هویت ایرانی-اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۷ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
705 - 719
حوزه های تخصصی:
عقب ماندگی پدیده ای است که ذهن بسیاری از روشنفکران معاصر ایران را به خود معطوف کرده است. این پژوهش به واکاوی و نقد اندیشه «میرزا ملکم خان نظام الدوله» و «جلال آل احمد» پیرامون چرایی وقوع این پدیده و چگونگی برون رفت از آن می پردازد. جوهر اندیشه ملکم خان مبارزه با عقب ماندگی در پرتو تجددگرایی است و آل احمد نیز بومی گرایی و بازگشت به فرهنگ اسلامی را چاره کار می داند. سؤال اصلی پژوهش چرایی تفاوت در پاسخ این دو متفکر به بحرانی یکسان است. براساس فرضیه این پژوهش، به علت شرایط سیاسی- اجتماعی و پیش فرض های ذهنی متفاوت ملکم و آل احمد، در مرحله مشاهده و کشف بحران، هر یک از آن دو، جامعه آرمانی متفاوتی را فرادید آورده و به پاسخ های مختلف و متضادی رسیده اند. در پایان با تأکید بر برداشت «همزمان» (synchronic) و غیر تاریخی هر دو متفکر از پدیده عقب ماندگی، به مقایسه اندیشه تحول خواهانه آن دو در چارچوب نظریه بحران اسپریگنز پرداخته می شود.
غرب و مدرنیته از منظر میرزا ملکم خان
حوزه های تخصصی:
تفکر ملکم خان بر آمده از اصولی بود که بر آن اساس اشاعه مدنیت غربی در سراسر جهان نه تنها امری است محتوم تاریخ بلکه، این تحول از شرایط تکامل هیأت اجتماع و موجب خوشبختی و سعادت آدمی است. بنابراین شرط فرزانگی و خردمندی از دیدگاه وی آن است که آیین تمدن اروپایی را از جان و دل بپذیریم و جهت فکری خود را از سیر تکامل تاریخ و روح زمان دمساز کنیم. بدین جهت وی خواهان اصلاحات اساسی در دستگاه دیوان حکومت با کمک علم و اصول غربی است که آن را پیش شرط سایر تحولات می داند. در در برابر اسلام گرایان، روشنفکران غرب گرا، قرار داشتند، آنان سخت شیفته و دل باخته غرب و ارزش های غربی ، قانون و حکومت غربی، جدایی دین از سیاست.... بودند. این جریان که طیف گشترده ای را تشکیل می داد، با مقایسه و سنجش ایران- غرب چنین می پنداشتند که سعادت ایران و ایرانی در غربی شدن تمام عیار است. افرادی مثل میرزا ملکم خان که به گونه ای مستقیم و غیر مستقیم با اسلام ناسازگاری داشتند و معتقد بودند از سرتا پا باید فرنگی شد.
میرزا ملکم خان و اندیشه روش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله درپی توجیه این ادعا است که آن چه در نوشته های میرزا ملکم خان درچارچوبِ تمایز عقل علمی از عقل طبیعی طرح می شود، نشان گر توجه وی به جایگاه محوریِ اندیشه ی روش در شکل گیریِ عقلانیت علمی و هم چنین، ایده ای مرکزی در کلیت اندیشه ی اوست؛ ایده ای که می توان براساس آن، جوانب گوناگون فکرِ وی را به هم پیوست و آن را به نحوی سازمند، صورت بندی و خوانش کرد. هم چنین ادعا می شود براساس این صورت بندی، می توان به دریافتی روشن از رویکرد وی به مسایل دوران پرآشوب پیش از مشروطیت رسید. از آن جا که ملکم خان علت العللِ ترقی و آبادانی فرنگستان را در پیروی از اصول عقل علمی می داند و هدف اش نیز ارائه ی برنامه ای برای آبادانی و ترقی ایران است، رویکردِ وی به چالش ایران را باید رویکردی راهبردی درنظر گرفت. وی در قامت استراتژیستی می اندیشد که راهبردی بی سابقه برای نفی استعمار قریب الوقوع، در سر دارد. رویکرد این نوشتار آن است تا داوری درباره ی تفکر ملکم خان، نه براساس ویژگی های شخصیتی، رفتارهای اجتماعی یا حتی انگیزه خوانیِ وی بلکه براساس تحلیل و تفسیر ساختاریِ چندین نوشته ی برگزیده از دوره های گوناگون زندگیِ وی انجام پذیرد تا ازین راه روشن شود، مفهوم محوری در اندیشه ی وی چیست (روش)، چرا چنین باوری دارد (عقل علمی مبنای تمامی ترقی های فرنگیان است) و چگونه آن را می پروراند (راهبردی).
بررسی تطبیقی اندیشه های سید جمال و میرزا ملکم خان
در این مقاله سعی نویسنده بر آن بوده، که به مقایسه دو تن از روشنفکران و شخصیت های تاریخی تاثیر گذار در سرنوشت کشور ایران ،که هر دو از روشنفکران نسل دوم ایران هستند و نقطه مشترک آنها یافتن راه علاج برای رفع عقب ماندگی کشور ایران و نوسازی آن است و هر کدام با توجه به خاستگاه فکری و تجربه های زندگی خود به علتی از عوامل عقب ماندگی ایران تاکید بیشتری کرده اند این دو بیشتر بر مفاهیمی مانند \"قانون\"، \"آزادی\"، \"اتحاد اسلام\" و محدودیت اختیارات به عنوان مشکلات و موانع نوسازی در ایران تاکید نموده و راه حل را در رفع موانع دانسته اند، تفکیک قوا، گسترش آموزش، اصلاح دربار از پیشنهاد های این نسل از روشنفکران است. این دو به دلیل اقامت در اروپا بیشتر از اندیشه نوسازی اروپا تاثیر پذیرفته اند. به لحاظ روش تحقیق این پژوهش توصیفی –تحلیلی بوده و بر اساس اسناد و مداراک کتابخانه ای تدوین یافته و هدف آن توصیف و مقایسه و ارزیابی دیدگاههای سید جمال الدین اسد آبادی و میرزا ملکم خان درباره ی ترقی غرب و انحطاط مسلمین است.
میرزاملکم خان و اندیشه ورزی درباره جایگاه روحانیت در نوسازی ایران (انگیزه ها و اهداف)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
میرزا ملکم خان ناظم الدوله از جمله متفکرینی است که درباره روحانیت و جایگاه آنان در آینده ایران یادداشت ها و مطالب متعددی به رشته تحریر درآورده است. مهمترین این آثار روزنامه قانون بود که از دیدگاه بسیاری از صاحب نظران نقش بسیار مهمی در ایجاد بسترهای ذهنی انقلاب مشروطه داشت. مقاله حاضر، انگیزه ها و نیات میرزا ملکم خان را از منظر توجه وی به مذهب و بخصوص حاملان آن مورد بررسی قرار می دهد و به طور خاص به این پرسش پاسخ می دهد که «علمای تشیع در تحلیل های ملکم حول نوسازی ایران چه جایگاهی داشتند؟» در پاسخ به این سوال، نگارندگان بر این اعتقادند که «رویکرد ملکم به علما را می بایست مبتنی بر دو «انگیزه» توامان قدرت فزاینده علما و روحیات منفعت طلبانه ملکم(زمینه و بستر) در راستای دو «هدف» مقطعی مدرن سازی از بالا و انتقام از دربار قاجار (نیت) جستجو کرد.» در این راستا تلاش می شود تا سه رویکرد مختلف ملکم درباره روحانیت طی سه دوره متفاوت حیات سیاسی- فکری او از یکدیگر بازشناخته شود. پژوهش پیش رو، برای واکاوی فرضیه خود، از روش شناسی تحلیل محتوا و چارچوب مفهومی مدرنیته سیاسی موریس باربیه بهره خواهد برد.
بازخوانی تطبیقی مواجهۀ روشنفکران ایرانی با مدرنیته غربی (ناظر بر آراء سید جمال الدین اسدآبادی و میرزا ملکم خان ناظم الدوله)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های سیاست اسلامی سال دهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۱
264 - 291
حوزه های تخصصی:
پس از تجربه تلخ شکست ایران در جنگ های روس و آشنایی قشر تحصیل کرده با پیشرفت های تمدنی غرب، به تدریج طبقه ای از روشنفکران ایرانی پدیدار شد که برای رفع عقب ماندگی و ترقی خواهی کشور تا ایجاد مشروطه و سقوط قاجار کوشید. در معرفی بارزترین شخصیت های نسل اوّل این جریان، می توان به سیدجمال الدین اسدآبادی و میرزا ملکم خان ناظم الدوله به عنوان دو منورالفکر دینی-غربی اشاره داشت. در پژوهش پیشِ رو با روشی تطبیقی به بررسی آرای این دو متفکر سیاسی پرداخته ایم تا به این پرسش پاسخ دهیم که شباهت ها و تفاوت های رویکردی این دو شخصیت در مواجهه با مدرنیته غربی چیست؛ با این هدف که درک بهتری از مبنای اختلافات امروز جریان روشنفکری در برابر دنیای تجدد پیدا کنیم. این پژوهش مبتنی بر آثار مکتوب و کتابخانه ای در چهارچوب نظریه بحران اسپریگنز است. در بیان دستاوردهای پژوهش می توان گفت: هر دو خواهان اصلاحات سیاسی-مذهبی اند و مشکل را در عقب ماندگی از فهم جهان معاصر می کاوند. سیدجمال با نگاهی گزینشی، منتقدانه و فراملیتی تلاش دارد تا آرمان وحدت و شکوفایی اسلامی را ازطریق بیدارگری امت مسلمان دنبال کند؛ اما میرزاملکم درپیِ تقلید محض از اروپای عصر نوزایی است تا ملت استبدادزده ایرانی را بر سکوی ترقی بنشاند.