مطالب مرتبط با کلیدواژه

سازمان چریک های فدایی خلق


۱.

انقلاب؛ چرا و چگونه بازخوانی ایدئولوژی انقلابی احزاب چپ دورة پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایدئولوژی انقلاب حزب توده سازمان مجاهدین خلق سازمان چریک های فدایی خلق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۰۶ تعداد دانلود : ۷۷۵
در ایران پیش از انقلاب، گروه ها و احزاب متعددی برای سرنگونی رژیم شاهنشاهی پهلوی در تلاش بودند. این گروه ها برای همراه کردن مردم و نخبگان جامعه با خود، می بایست دلایل خود را برای نفی رژیم موجود، وضعیت مطلوب پس از رژیم فعلی و چگونگی رسیدن به جامعة موعود ارائه می دانند. هر یک از گروه ها و احزاب فعال در آن روزِ ایران، نظرهای خود را در بارة چرایی نفی وضعیت موجود و چگونگی رسیدن به وضعیت ایدئال، از مکاتب و نظریات مطرح آن زمان اخذ می کردند. در این میان، بودند احزابی که ایدئولوژی مارکسیستی را مبنای تحلیل وضعیت اجتماعی و سیاسی خود قرار می دادند و با تکیه به آن، به مبارزه با رژیم پهلوی می پرداختند؛ احزابی مانند حزب توده، چریک های فدایی خلق و مجاهدین خلق ایران از این قبیل اند. حزب توده، رژیم پهلوی را رژیمی وابسته به جبهة امپریالیست آمریکا و استبدادی می دانست؛ به همین دلیل خواستار جایگزینی آن با رژیمی ملی بود. هر چند حزب توده انقلاب را راه سرنگونی رژیم پهلوی می دانست، بر آن بود که برای آمادگی ذهنیت توده های مردم برای انقلاب باید کار فرهنگی و سیاسی انجام گیرد. چریک های فدایی خلق نیز برای مخالفت با پهلوی همان استدلال حزب توده را داشتند؛ اما معتقد بودند حکومت جایگزین باید تحت رهبری حزب پیش گامِ کارگران تشکیل یابد. چریک های فدایی هم عقیده داشتند انقلاب تنها راه رسیدن به وضعیت آرمانی است؛ اما بر خلاف حزب توده آمادگی ذهنیت توده ها را در گرو فعالیت های مسلحانه می دانستند. مجاهدین خلق نیز با دو گروه قبل در دلایل نفی رژیم پهلوی هم عقیده بودند؛ اما بر خلاف آن دو، علاوه بر اعتقاد به وجود شرایط عینی انقلاب، شرایط ذهنی انقلاب را هم مهیا می دانستند. به عقیدة سازمان مجاهدین، تنها علت شکست مبارزه ها تا آن زمان، نبود سازمان دهی برای رهبری توده هاست که این خلأ را نیز احزاب باید پر کنند. جامعة ایدئال مورد نظر مجاهدین، جامعة بی طبقة توحیدی بود.
۲.

ماهیت دولت پهلوی (دوم) از دیدگاه حزب توده ایران و سازمان چریک های فدایی خلق ایران (1357-1332)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اصلاحات حزب تودة ایران دولت پهلوی سازمان چریک های فدایی خلق چپ سنتی چپ رادیکال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۸۳ تعداد دانلود : ۱۳۸۸
سه دهه پس از کودتای 28 مرداد 1332، دولت پهلوی با جریان فکری مخالفی مواجه شد که طیفی از اقشار به ویژه نسل جوان و تحصیل کرده را به خود جذب کرده بود. این جریان که برآمده از نظام فکری مارکسیسم بود، در دو تشکل حزب توده ایران و سازمان چریک های فدایی خلق ایران نمودار شد: حزب توده که از اوایل دهه 1320 فعالیت خود را آغاز کرده بود، جریان چپ سنتی را نمایندگی می کرد و چریک های فدایی خلق ترجمان چپ رادیکال بودند که در دهه 1340 وارد عرصه مبارزه شدند. این دوپارگی نتیجه تضاد بینش و رفتار عناصر چپ بود که در روند مبارزات سیاسی خود، در قالبی واحد، اما با نگاه هایی متفاوت ماهیت نظام سیاسی را تبیین و تفسیر کردند. گرچه پایه تفسیر هر دو طیف چپ بر نظام فکری واحد (مارکسیسم – لنینیسم) استوار بود، چارچوب نظری چپ رادیکال با دیدگاه های دیگری پیوند خورده بود که تفکر آن ها را از چپ سنتی متمایز می کرد؛ از این رو در برابر عملکرد سیاسی، اقتصادی و اجتماعی نظام حاکم به گونه ای متفاوت می اندیشیدند و عمل می کردند. هدف این مقاله ارائه تفسیری از اندیشه حزب توده و سازمان چریک های فدایی خلق در باب ماهیت سیاسی، اقتصادی و اجتماعی دولت پهلوی در سه دهه سی تا پنجاه شمسی است که براساس آن کوشیدند رادیکال مبارزه خود را سامان دهند