مقالات
حوزه های تخصصی:
بعد از انعقاد عهدنامه ارزروم دوم در 1263ق/ 1847م چنین به نظر می رسید اختلاف دو دولت ایران و عثمانی بر سر موضوع عتبات عالیات حل خواهد شد؛ اما رفت و آمد مداوم کاروان های زیارتی و حمل جنائز به عتبات عالیات مشکلات جدیدی را میان دو کشور ایران و عثمانی ایجاد کرد. انتقال جنائز به عتبات عالیات از سوی ایرانیان همواره با رفتار سخت و آزار دهنده مأموران عثمانی در مرزها همراه بود؛ بهانه ی دولت عثمانی در برابر این قبیل رفتارها با مسئله پیرامون شیوع بیماری وبا و تهدید آن برای ساکنان قلمرو عثمانی به دولت ایران پاسخ داده می شد.
در این مقاله تلاش شده است مشکلات ناشی از رفت و آمد کاروان های زیارتی و حمل جنائز به شهرهای مقدس عراق، میان دو دولت ایران و عثمانی بررسی و بازتاب آن در روابط سیاسی دو کشور مورد ارزیابی قرار گیرد.
علمای مشروطه خواه و مسائل کلامی ـ سیاسی نوپدید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هر تحول سیاسی ـ اجتماعی، متضمن برآمدن صورت بندی های تازه ای از ایستارها و انگاره ها است. در جریان انقلاب مشروطیت ایران، نخبگان مذهبی جامعه، با مفاهیم و اصولی روبه رو شدند که شرایطی دیگرسان از فضای گفتمانی پیش از آن را برایشان تصویر می نمود. در رویارویی با این وضعیت، این علما در دو دسته، مشروطه و مشروعه خواه، در پی تفسیر و خوانش شرایط، و برساختن نظامی از معانی برآمدند. علمای عصر مشروطیت، متکلمینی اصول گرا بودند که در رویارویی با الزامات زیست در جهان مدرن برآمده از برخورد با فرهنگ و تمدن غرب، دو رویه دیگرسان را اختیار کرده بودند.
نوشتار پیش رو، به تبیین توجیهات کلامی علمای مشروطه خواه در رویارویی با این وضعیت می پردازد. این علما با اختیار کردن جایگاهی کلامی، با بهره گیری از نصوص دینی و اندیشه بشری، در پی آن بودند تا نخست، از ساحت و کیان دین پاسداری کنند و پس از آن، سامانه ای از معانی و انگاره ها را به گونه ای روشمند ارائه نمایند. این مقاله، در پی آن است تا ضمن ارائه برجسته ترین نشانه و انگاره های ایستار علمای مشروطه خواه، نشان دهد که چگونه آن ها توانستند با بهره گیری از رویکردی کلامی، به ویژه آن چه کلام جدید خوانده می شود، سامانه ای از مفاهیم را به گونه ای روشمند در کنار هم سازمان دهند.
بازخوانی رویکردهای فکری و سیاسی خلیل ملکی (با تکیه بر فعالیت وی در آستانه ملی شدن صنعت نفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خلیل ملکی به عنوان رهبر فکری معنوی حزب زحمتکشان ملت ایران (نیروی سوم) و به عنوان یکی از شخصیت ها ی مؤثر در تاریخ معاصر ایران، از جمله کسانی بود که قلم و گفتار وی همواره در جهت تبیین و ارائه راه حل هایی به منظور بهبود وضعیت جامعه بوده است. او به پشتوانه آگاهی سیاسی که محصول فعالیت های حزبی و شرکت در بحث های ایدئولوژیک و فکری بوده، توانست ساختار نهضت ملی شدن صنعت نفت را با ارائه چارچوب فکری و ایدئولوژیکی تحلیل کند و راهکارهایی برای عدم تکرار اشتباهات رهبران نهضت نشان دهد.
در این مقاله، سعی شده است تا بر اساس آثار به جا مانده ی وی، در قالب مقالاتی در روزنامه ی شاهد، خاطرات و آثار چهره های معاصر وی و تحقیقاتی که درباره او به چاپ رسیده ، به ارزیابی پاره ا ی از تأثیراتی که نظریه پردازی و نوشتارهای سیاسی خلیل ملکی در فهم و درک رویدادهای سیاسی ایران در دوره ملی شدن صنعت نفت مؤثر بوده است، بپردازد. مسأله مورد توجه، بازخوانی رویکردهای فکری و سیاسی خلیل ملکی می باشد که در بسیاری از منابع تحقیقی، او را با ارائه «نظریه نیروی سوم» بازشناخته اند. گرچه آثار بسیاری در راستای «نیروی سوم» ملکی به نگارش درآمده، اما این مقاله صرفا دیدگاه فکری و سیاسی وی را درباره ی نهضت ملی شدن صنعت نفت مورد مطالعه قرار می دهد.
جستاری بر تاریخ روابط فرهنگی و سیاسی ایران و آمریکا در عصر ناصری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قدرت روزافزون روسیه و انگلستان در ایران و ضعف شاهان قاجار در مقابل زیاده خواهی های این دو کشور، موجب شد دولت مردان ایران برای جلوگیری از هرگونه رویارویی نظامی که می توانست پیامدهای جبران ناپذیری چون عهدنامه های گلستان و ترکمانچای در پی داشته باشد، درصدد برآیند تا راه گریزی از بن بست سیاسی موجود بیابند. ارتباط دیپلماتیک با نیروی سوم، گزینه ای بود که از همان دوران جنگ های ایران و روسیه در زمان فتحعلی شاه با ایجاد ارتباط با فرانسه آغاز شد. تجربه ناموفقی که سایر شاهان قاجار نیز بدان توجه کردند و با انگیزه کاستن فشار دولت های روسیه و انگلیس، خطر تجربه دوباره آن را پذیرفتند.
در دوران سلطنت ناصرالدین شاه جهت نیل به این هدف، دولت تازه تأسیس و جوان آمریکا با پیشنهاد میرزاتقی خان امیرکبیر که پیش بینی می کرد این کشور یکی از قدرت های جهان در آینده خواهد شد، مورد توجه قرار گرفته، برقراری روابط با آمریکا اصل اولیه سیاست خارجی ایران شد. بررسی تاریخ روابط ایران و آمریکا و انتخاب این کشور به عنوان نیروی سوم در سیاست خارجی ایران در دوران سلطنت ناصرالدین شاه از یک سو، و انگیزه های متقابل دولت آمریکا در ایجاد ارتباط با ایران از سوی دیگر، موضوع اصلی این پژوهش را تشکیل می دهد که با استفاده از روش تحقیق تاریخی با شیوه توصیفی ـ تحلیلی بر اساس منابع و مآخذ کتابخانه ای مورد بررسی و تحلیل قرار خواهد گرفت.
چهره نگاری سلجوقی؛ تداوم فرهنگ بصری مانوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حکومت سلجوقیان با گسترش قلمرو سرزمین ایران و تکامل شعر و هنر یکی از درخشان ترین ادوار تاریخ هنر، فرهنگ و تمدن ایران است. در عصر شکوفایی سلجوقیان، تاثیر رویکرد زیبایی شناسی ایرانی ـ اسلامی نه تنها بر هنر سلجوقی بلکه در تمدن اسلامی شاکله ای از سنت های تصویری و مفهومی را فراهم آورد که بسیاری از آثار برجسته ی هنری، حتی در دوره های بعد، تحت تاثیر آن قرار گرفتند. در آغاز ظهور اسلام، هنر نگارگری ایران به دلیل ممانعت های تصویری موجود به سمت نقوش انتزاعی، هندسی و گیاهی متمایل گشت. بررسی و تحقیق نگاره های موجود در آثار سفالی و فلزی دوره ی سلجوقیان حکایت از آن دارد که به رغم ممنوعیت های تصویری حاکم در آن زمان به شیوه ای ظهور کرد، که باز تولید سنت نگارگری مانوی محسوب می شود.
چهره نگاری های سلجوقیان تحت تاثیرکدام فرهنگ بصری بوده است؟ یا الگوی هنری چگونه بر آن سایه افکنده؟ پژوهش حاضر به بررسی تطبیقی26 نمونه از آثار برجای مانده از دو دوره ی هنری ایران؛ مانویان و سلجوقیان می پردازد و به دنبال اثبات این فرضیه است که شیوه های صوری و الگوهای چهره نگاری در نگاره های مانویان، مجدداً در نگاره ها و آثار هنری سلجوقیان نمود پیدا کرده است. در این مقاله، مطالب به طریق اسنادی و کتابخانه ای گردآوری و با روش تحلیلی و توصیفی ـ تاریخی بررسی شده است. شناخت اشتراکات موجود میان هنر نگارگری به ویژه چهره نگاری مانویان و سلجوقیان از اهداف این پژوهش است.
پیامدهای اجتماعی و سیاسی رقابت محمدعلی میرزا دولتشاه و عباس میرزا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با آغاز حکومت قاجارها در ایران، فرهنگی از حکومت داری توسط آنها گسترش یافت که در آن شاهزادگان متعدّد قاجاری به عنوان حکّام مناطق مختلفی از کشور منصوب میشدند؛ یکی از این شاهزادگان، محمدعلی میرزا دولتشاه بود که به همراه خاندان خود در منطقه غرب کشور به حکومت رسیدند. حضور این خاندان در قدرت حاکمه کشور پیامدهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را به دنبال داشت، بخصوص در دوره دولتشاه، این پیامدها متأثر از رقابت وی با عباس میرزا بر سر مسئله ی ولیعهدی بوده است. رقابت دولتشاه با عباس میرزا علاوه بر آن که از نظر سیاسی پیامدهایی داشت از نظر اجتماعی در منطقه غرب کشور بخصوص در کرمانشاه اثرات مثبتی در پیشرفت و بهبود وضعیت زندگی مردم داشته است. در این مقاله، بر اساس روش تحقیق تاریخی و به صورت توصیفی ـ تحلیلی بر پایه منابع کتابخانه ای، نتایج سیاسی و اجتماعی ناشی از رقابت دو شاهزاده بررسی شده است.