مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
سکولاریسم
حوزه های تخصصی:
بیداری اسلامی به عنوان خیزش هویتی همراه با رویکرد تمدنی در قالب اسلام سیاسی، در تلاش است تا بار دیگر اوج شکوفایی تمدن اسلامی را تجربه نماید. اسلام سیاسی، گفتمانی است که حول مفهوم مرکزی «حکومت اسلامی» نظم یافته و دغدغه اصلی آن عبارت است از: بازسازی جامعه اسلامی مطابق با مبانی و اصول اسلامی. مواجهه مستقیم با فرهنگ و تمدن غرب، موجب فعال سازی این گفتمان شده و هدف آن را مرکزیت زدایی از گفتمان لیبرال در سطح جهانی و دفاع از اسلام در برابر تهاجم قدرت های استکباری تشکیل میدهد.
این تحقیق به بررسی محورهای تقابل دو گفتمان اسلام سیاسی و سکولاریسم در جوامع اسلامی میپردازد که با روش توصیفی ـ تحلیلی، با استفاده از منابع موجود و واقعیت های ملموس انجام گرفته است. مهم ترین یافته تحقیق این است که چالش و منازعات بین اسلام سیاسی و غرب از نوع تمدنی بوده و غرب برای مقابله با بیداری اسلامی، از ترویج سکولاریسم و نظام های سکولار در جوامع اسلامی بهره میگیرد.
چشم اندازی بر تعامل علم و دین در علوم انسانی مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی تأثیر مدرنیته بر جایگاه علم و دین در زندگی اجتماعی بشر می پردازد. در چهارچوب تحول پارادایمی که با ظهور تفکر و زندگی مدرن اتفاق افتاد، عقل انسان به معتبرترین منبع شناخت و امنیت و رفاه انسان به مهم ترین آرمان شناخت تبدیل شد. در معرفت شناسی مدرنیته، تجربه و تبیین منطقی ارتباط میان متغیرها در رسیدن به یک شناخت معتبر نقش اساسی دارند. به علاوه، علم گرایی مدرنیته، اساساً، در خدمت نیازهای فایده گرایانه به مفهوم مادی بشر است. سکولاریسم یکی از ویژگی های بنیادین سیستم معنایی مدرنیته است که بر اساس آن دین و آموزه های دینی تنها درصورتی به رسمیت شناخته می شوند که با الزامات مدرنیته هماهنگ باشند. همچنین، گزاره های دینی درصورتی علمی به حساب می آیند که با روش های علمی مدرن تأیید شوند. الزامات معرفت شناختی مدرنیته در علوم اجتماعی و انسانی نیز آثار شگرفی به جا گذاشته اند. براین اساس، علوم انسانی مدرن با رویکردی سکولار قوام یافته است.
اسلامیسازی علم؛ بررسی و تحلیل دیدگاه های ضیاء الدین سردار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایده اسلامیسازی علم از مسایل مهم معرفتی کشورهای اسلامی است که ضیاءالدین سردار پاکستانی، در این زمینه به ارایه دیدگاه های جدیدی اقدام کرده است. در نظریه او نقد سکولاریسم و شرق شناسی غربیان جایگاه محوری دارد. او تعریفی از علم ارایه میدهد که آن را در یک سنت فرهنگی قرار داده و رجوع به سنت و قرآن و بازتعریف واژگان اساسی اندیشه اسلامی، چون توحید، را در دستور کار دارد و بر بازگشت به دیدگاه های متفکران بزرگ اسلامی، بویژه معرفت شناسی غزالی و جامعه شناسی تاریخی ابن خلدون تأکید خاصی دارد و دچار برخی اشکالات نیز است. او درعین حال نگرش واقع گرایانه به دست آوردهای عظیم غرب را برای بازسازی علم اسلامی ضرورتی اجتناب ناپذیر میداند؛ یعنی مسلمانان با استفاده از ابزار های کنونی علم مدرن در چهارچوب جهان بینیاسلامی و نگرش عمل گرایانه، میتوانند فرایند اسلامیسازی علم را به سرانجام برسانند.
مقایسه رابطه دین و دولت در اندیشه ابن رشد و آکوئیناس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
میزان اختیارات زمامداران در امور دنیوی و اخروی، و قلمرو و ضریب نفوذ دین و عالمان دینی در امور سیاسی، از جمله مسائل مهمی بوده است که در طول تاریخ اندیشه و عمل سیاسی، باعث دوری، نزدیکی و درهم تنیدگی دین و سیاست در عرصه عمل و نظر شده است. این مقاله با بهره گیری از هرمنوتیک چندسویه به بررسی و مقایسه افکار ابن رشد و آکوئیناس، به عنوان دو فیلسوف مشائیِ داعیه دار تلفیق دین و فلسفه، در پی آن برآمده که دریابد این دو، دین و دولت را در چه رابطه ای با هم می دیدند و چگونه و تا چه حد به تلفیق و پیوند آن دو دست زده اند. بدین منظور، این مقاله پس از بیان برخی مبانی فکری ابن رشد و توماس که در شکل گیری آرای سیاسی این دو مؤثر بوده، نشان داده است که رویکرد ابن رشد عقل گرا تر و لذا در نسبت سنجی میان دین و دولت به وجه حداکثری دین اسلام در نسبت سنجی با دولت کم توجه بوده است؛ در مقابل، آکوئیناس با وجود التزام به مسیحیت بدون شریعت کوشیده است روایتی از نقش دین در رابطه با دولت به دست دهد که جایگاه و قلمرو اقتدار دولت و کلیسا مشخص و معین باشد و می توان گفت هر دو فیلسوف دولت را در رسیدن به سعادت که از نظر هر دو فیلسوف ارسطویی، غایت قصوای زندگی سیاسی است ناتوان دانسته، اما قلمرو استقلالی برای دولت قائل بوده اند. از این نظر اگرچه آکوئیناس نماینده رسمی تفکر مسیحی از جمله در بازسازی و تعیین جایگاه بایسته نهاد دین و دولت شمرده می شود، اما این منزلت درباره ابن رشد شناخته شده نیست. ضمن اینکه آرای هر دو متفکر در جهت سکولاریسم مورد بهره برداری قرار گرفته است.
سطوح سکولار علوم تجربی
حوزه های تخصصی:
قلمرو سیاسی دین از دیدگاه استاد مطهری
حوزه های تخصصی:
ریشه ها و مؤلفه های سکولاریسم و دین گرایی در روابط بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله، رابطه بین دین به مثابه متغیر مستقل و روابط بین الملل به مثابه متغیر وابسته در هر دو عرصه نظری و عملی را بررسی میکند. در این چارچوب، دین گرایی نوین در روابط بین الملل نقش متغیر واسطه را بازی میکند. جریان های دین گرایی از جنبه عملی، غالباً وضع موجود در روابط بین الملل را یک نظم نامطلوب میدانند و درصدد تغییر آن هستند. با وجود اینکه نوک پیکان انتقادات دین گرایی به سمت واقعیت های عملی روابط بین الملل است، تئوری روابط بین الملل نیز به تبع آن تحت تأثیر قرار گرفته است. دین گرایی از جنبه نظری، تئوری روابط بین الملل را که تحت تسلط مکاتب مدرن جریان اصلی ـ در رأس آنها نورئالیسم و نولیبرالیسم ـ قرار دارد، به چالش میکشد و خواهان ورود هستیشناسی و معرفت شناسی دینی به مطالعه روابط بین الملل است.
انقلاب اسلامی و هویتیابی تمدنی در ترکیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترکیه از جمله کشورهایی است که در جدال میان سنت و تجدد، به علل مختلف، تجدد را با تمام لوازم آن پذیرفت که لائیسیم و سکولاریسم بارزترین ویژگیهای آن محسوب میشدند. با این حال، شاهد افول سکولاریسم و رشد لائیسیم در این کشور هستیم که ناشی از متغیرهای داخلی و خارجی متعددی است. مقاله بر این فرضیه استوار است که انقلاب اسلامی با احیای اسلام سیاسی در ایران که برجسته ترین مؤلفه احیای هویت تمدنی میباشد، سبب احیای اسلام سیاسی در کشورهای مسلمان شده است. انقلاب اسلامی با تغییر منبع هویت ترک ها از غرب به اسلام، توانست روح جدیدی در جامعه ترکیه ایجاد کند که نتیجه آن، گرایش به سمت اسلام گرایی شد. برایند این تحول، ورود اسلام گرایان به عرصه قدرت سیاسی بوده است.
جستاری درباره ی دو واژه ی سکولاریسم و لائیسیته و برابر نهادهای فارسی و عربی این دو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انقلاب فرانسه، زمینه ی پیدایش دیدگاه ها و مفهومهایی چون لائیسیته و سکولاریسم بود. اگر چه بسیاری در ایران و جهان عرب، این دو پدیده را یکی می انگارند، اما با توجه به بنیادها، هدفها و ریشه ی واژگانی لائیسیته و سکولاریسم می باید میان این دو مفهوم تمایز افکند.
استفاده ی ابزاری حزبهای مارکسیستی، سوسیالستی، لیبرال و جز اینها، باعث کژفهمی و همسان شماری این دو پدیده شده است.
لائیسیته، جدایی دین از دولت است نه از سیاست؛ دولتی که به حکومت یا قدرت اجرایی محدود نمی شود. حوزه ی لائیسیته کشورهای کاتولیک است اما سکولاریسم، ویژگی کشورهای پروتستان به شمار می رود.
بیشتر نظریه پردازان و نویسندگان ایرانی و عرب، منطق و فرایند لائیسیته و سکولاریسم را به درستی درنیافته، آنها را با مقوله های دیگری هم چون دموکراسی آمیخته اند.
آن چه درپی می آید چشم اندازی است به تاریخچه، ریشه های لاتین و برابر نهاده های فارسی و عربی لائیسیته و سکولاریسم.
دیدگاه حضرت امام خمینی(ره) دربارة مبانی سکولاریسم
حوزه های تخصصی:
مقالة حاضر پژوهشی است بر رویکرد نظری امام خمینی(ره) دربارة سکولاریسم. مسلماً پرداختن به این موضوع مستلزم تعریف سکولاریسم، تفاسیر و برداشت های گوناگون از آن، و فرایند سکولاریزاسیون است. از این رو، پژوهشگر ضمن بیان مقدمات به آرا و مبانی نظری حضرت امام خمینی(ره) دربارة شاخص ها و مبانی سکولاریسم همچون خصوصی شدن دین، عقلانیت ابزاری، جدایی اخلاق از سیاست، و جدایی دین از سیاست می پردازد.
انقلاب اسلامی نقطة عزیمت تحول در مبانی اندیشه در ایران معاصر است. انقلاب اسلامی اعتراضی بود به نحوة تفکر، نحوة زندگی، و نوسازی سیاسی ـ اجتماعی سکولار. شایسته است به این سؤالات پاسخ داده شود که چرا انقلاب اسلامی و ایدئولوگ آن، یعنی حضرت امام خمینی(ره)، با سکولاریسم تضادی بنیادین داشتند. تا کنون مقالات و آثار متعددی از دیدگاه اسلام دربارة سکولاریسم نگاشته شده است، اما از دیدگاه حضرت امام(ره) دربارة مبانی اندیشه سکولاریستی بحث نشده است. پژوهشگر در این مقاله تلاش می کند تا با بیان و فهم مبانی اندیشة سکولاریسم به تبیین دیدگاه حضرت امام(ره) بپردازد.
بررسی و نقد مبانی نظریة تساهل جان لاک(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
نظریة تساهل از جمله دستاوردهای نظری مغرب زمین به شمار می رود که بیش از یک دهه است وارد گفتمان سیاسی و فلسفی جریان شبه روشنفکری کشورهای جهان سومی شده است. ریشه های این نظریه در جهان معاصر را باید در دوران موسوم به نوزایی و سده های پس از آن جست. جان لاک از اولین فیلسوفانی است که به نگارش رساله ای مستقل در این باره پرداخته است. وی در این رساله می کوشد ضمن تبیین دلایل و چرایی لزوم برخورد متساهلانة حاکم مدنی با فرقه های مختلف، دامنة تساهل و سازوکارهای بسط آن در حیات اجتماعی را تشریح کند.
این مقاله درصدد است با تبیین زمینه های مطرح شدن این نظریه در جهان غرب، مبانی نظری این موضوع را نقد و بررسی کند. تفصیل در بیان این مبانی، نه به معنای پذیرش آن، بلکه برای فهم بهتر از پیش زمینه های فکری ای است که لاک و دیگر نظریه پردازان تساهل را بر ارائه و ترویج آن برانگیخته است.
دموکراسی، بحران معنویت و رویکرد دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله بر آن است تا محتوای دموکراسی را با توجه به منظر کلاسیک جدید مورد مطالعه قرار داده و نشان دهد که چرا و چگونه دموکراسی جدید، به جای پرداختن به مسئله دموکراسی و اینکه دموکراسی به عنوان روشی برای حکومت مناسب است یا خیر، به این مسئله پرداخته است که ترازوی دموکراسی فارغ از مطلوبیت برای تشخیص حکومت مختار، گریز راه ممکن است. این مقاله همچنین نشان میدهد که دموکراسی جدید به جهات اومانیستی آن، با آنچه که در مکاتب دینی به جهت توجه به مسئله سعادت از سیاست مدن مورد تقاضا قرار میگیرد، متفاوت است. این مقاله با مرور مسئله دموکراسی، ضمن بازخوانی دموکراسی و بحرانهای ناشی از دوره سرمایه داری در ادغام لیبرالیسم با دموکراسی که به روش تاویل متن و تجربه تاریخی از دموکراسی قرائت میکند، و نیز بازخوانی دموکراسی جدید، ضمن توجه به محتوای دموکراسی، و نه قالبها، به دنبال این پرسش است که آیا دموکراسی مبتنی بر نظام لیبرالیستی و اخلاق سرمایه داری که در عصر سکولار مورد توجه تجددگرایان بوده است، بدون رویکرد دینی، با محوریت آموزش و تربیت انسان، میتواند بدون در غلتیدن در بحران معنویت و ویرانگری انسان مدرن را به سعادت رهنمون کند. این مقاله نشان میدهد که چرا و چگونه غایت اندیشی و اخلاق فضیلت، در نظام مردمسالاری دینی میتواند به عنوان مکملی برای خروج از بحران معاصر در جریان دموکراسی باشد.
سکولاریسم در گفتمان روشنفکران دهه چهارم انقلاب اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با ورود مدرنیته به ایران، سکولاریسم نیز با عنوان روشنفکری وارد ایران شد و از همان بدو ورود تاکنون با مشکلات مهم مفهومی و معرفتی و سرمشق های فکری مواجه شده است. این موضوع از آن جهت اهمیت بیشتری پیدا کرد که از یک سو سکولاریسم با آموزه های سیاسی ـ اجتماعی اسلامی تقابل پیدا کرد و از سوی دیگر به تدریج با مشکلات کارآمدی در جهان مواجه شد. با توجه به عصر جهانی شدن و عصر اطلاعات باید خاطرنشان کرد که سکولاریسم با تحول ساختاری، مفهومی و شکلی مواجه شده است. این تغییر و تحولات در سطح کلان معرفتی، شاخصه ها و کارکردی باعث شد که سکولاریسم در گفتمان روشنفکری ایرانی در عصر اطلاعات با ویژگی های خاصی همچون تداخل واژگانی با سایر مفاهیم همچون عرفی شدن و سکولاریزاسیون همراه شود. همچنین روشنفکران در گفتمان خود به الگوهای متفاوت سکولاریسم اعم از چندوجهی، حداکثری و حداقلی، پست سکولاریسم و عینی و ذهنی پرداخته اند و به عبارت دیگر به رابطه های تضادگرا، الگوی تعاملی، همگرا و سکولاریسم اسلامی بین اسلام و سکولاریسم پرداخته شده است.
حکومت اسلامی و آزادی سیاسی در اسلام از منظر علّامه محمّد تقی جعفری
حوزه های تخصصی:
تبیین حکومت اسلامی و آزادی سیاسی در بر دارندة نوع تعامل فرد با نظام سیاسی است.حقوق و تکالیف این دو نسبت به یکدیگر و رسالت حکومت اسلامی در ارتقای زندگی معنوی و مادی اعضای جامعه از اهمیت زیادی برخوردار است. تفاوت حکومت اسلامی با حکومت های سکولار، معنویت گرا و کمال گرا بودن دولت اسلامی است. نقد در دولت اسلامی پذیرفته است؛ اما تشویش جامعه ممنوع است.
شناسایی نقاط اختلاف میان دولت اسلامی و سکولار از اهداف تحقیق است؛ همچنین نوع نگرش مفسرین اسلامی به کتاب و حدیث راهگشای گذار به جامعه مطلوب است؛ جامعه ای که بر اساس مبانی نظری اسلامی در مکتوبات اندیشمندان مسلمان به وفور یافت می شود.با استفاده از تبیین و تحلیل به ارایه نقطه نظرات و اندیشه های علامه محمد تقی جعفری پرداخته شد.نتایج به دست آمده مبین آن است که الگویی که از آزادی سیاسی و حکومت اسلامی ارایه می شود، منحصر به فرد و متفاوت از الگوی غرب سکولار است.حکومت اسلامی، حقوق شهروندان را ارج می نهد و مردم را به مشارکت سیاسی ترغیب می کند. هیچ نوع اکراه و اجباری پذیرفته نیست.آزادی بیان، مشروط به مشوش نکردن جامعه است. هر اظهار عقیده و نشر آن پسندیده نیست و باید به وسیله نخبگان و صاحب نظران مورد تایید قرارگیرد؛ زیرا به علت فقدان آگاهی برخی افرادجامعه مشکلاتی به وجود می آید و باعث تزلزل در مبانی اعتقادی و فکری مردم می گردد.
فرا روایت بنیادگرایی مسیحی (بررسی موردی رابطه دین و سیاست در آمریکا)
حوزه های تخصصی:
بنیادگرایی جنبشی مذهبی است که بازگشت به اصول و بنیادها را مفروض گرفته و عمدتاً خواستار عبور از مدرنیسم و بازگشت به سنتهاست. تصلب، تأکید بر جامعیت دین، مخالفت با سکولاریسم و تأکید بر خشونت جهت پیشبرد اهداف، از وی ژگیهای اصلی جریانهای بنیادگرا و از جمله بنیادگرایی مسیحی است. جنبشهای بنیادگرا با چنین رویکردی درصدد تأثیرگذاری بر محیط پیرامون خود بودهاند. تحقیق حاضر به بررسی تأثیر آموزههای بنیادگرایی مسیحی بر سیاست ایالات متحده آمریکا در دو حوزه سیاست خارجی و سیاست داخلی خواهد پرداخت.
تحلیل انتقادی اخلاق سکولاریستی فلسفه کانت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با آغاز مدرنیته، انسان غربی با نگریستن به انسان، جهان و خدا از منظری بشرانگارانه، مناسبات و شئونی را رقم می زند که امری بی سابقه بوده است. رابطه اخلاق و دین در مدرنیته نیز وابسته به چنین رویکردی می شود. در حالی که در دوره های پیشین، بالاخص قرون وسطا، اخلاق ذیل دین تعریف می شد و فیلسوفان مدرنیته در تلاش بودند تا نگرش انسان گرایانه و سکولاریستی را به حوزه رابطه اخلاق و دین نیز تسری دهند. در این میان، کانت نقش برجسته ای در این پروژه ایفا می کند. او ابتدا دو مفهوم اساسی دین و اخلاق را که به ترتیب عبارتند از خدا و اختیار، در نقد عقل محض در هاله ای از ابهام قرار داد و غیر قابل شناخت دانست و سپس در تدوین نظام فلسفه اخلاق خویش، با قرار دادن دین و مفاهیم دینی ذیل اخلاق و ارزش های اخلاقی، دین را به صرف یک مفهوم درونی و شخصی، تحویل و تقلیل می دهد. این مقاله ضمن تبیین فلسفه اخلاق کانت و همچنین سکولاریسم منطوی در آن، به نقد و تحلیل آن نیز می پردازد.
کشاکش دولت و نیروهای مذهبی در مورد قوانین و جایگاه زنان در دوره پهلوی دوم (مطالعه موردی مجله"" زن روز""در دهه های 40و .5 ش )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آن جایی که بنیان های ایدئولوژیک دولت پهلوی را عناصری چون سکولاریسم، غرب گرایی و ناسیونالیسم شاهنشاهی تشکیل می داد، سیاست نوسازی دولت پهلوی متاثر از دیدگاهی بود که نوسازی فرهنگی را ملازم و حتی مقدمه هرگونه نوسازی اقتصادی و اجتماعی می دانست، به تبع آن سیاست های فرهنگی حکومت پهلوی هم در نظر داشت، الگوهای فرهنگی جدید غربی را جایگزین الگوهای فرهنگی سنتی و مذهبی جامعه ایرانی نماید. برای رسیدن به این منظور دستگاه های ایدئولوژیک دولت پهلوی به تبلیغ و ترویج این الگوها در بین اقشار مختلف مبادرت می کردند. رسانه ها و بویژه مطبوعات در این میان نقش برجسته ای در این جایگزینی فرهنگی بر عهده داشتند. مطبوعات ایران در این دهه ها به ارایه الگوهایی پرداختند که عمدتاً برآمده از فرهنگ غربی بود. یکی از پیشروترین این گونه نشریات مربوط به بانوان در دهه های 40 و 50 که در ارایه الگوهای مورد پسند رژیم فعال بود، هفته نامه «زن روز» بود. پرسش اصلی این پژوهش این است که سیاست های فرهنگی دولت پهلوی در مورد زنان و خانواده بر چه اصولی استوار بوده است؟ در این بررسی که با استفاده از روش تاریخی- تحلیلی صورت گرفته است،از حدود بیست شماره که به صورت تصادفی انتخاب شده است، به نتایجی رسیده است که. مهم ترین این یافته ها عبارتند از: الگوسازی از فرهنگ و ارزش های غربی برای زنان ایرانی در کنار تشویق آنها به کنار گذاشتن فرهنگ خودی جامعه به عنوان عوامل واپس ماندگی زن ایرانی، تلاش و تشویق زنان و موسسات مدنی و قانون گذاری برای تغییر قوانین مربوط به زنان و خانواده و جایگزینی قوانین سکولار غربی به جای آنها، تلاش برای حضور هرچه بیشتر زنان در عرصه عمومی و شکستن قیود مذهبی و سنتی در این باره، ترویج ارتباطات آزاد و بی ملاحظه دختر و پسر ،تبلیغ و ترویج هرچه بیشتر آخرین مدل های آرایش و لباس اروپایی برای زنان و دختران ایرانی،معرفی خانواده سلطنتی به عنوان الگوهای نمونه زن ایرانی و تلاش در راستای ایدئولوژی شاهنشاهی.
ناسیونالیسم و اسلام گرایی در تعاملات فراملی ایران معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایدئولوژیک مؤثر در تعاملات فراملی ایران طی قرن اخیر چه بوده اند؟ در پاسخ، مقاله دربارة دو مفهوم ناسیونالیسم و اسلام گرایی تمرکز دارد. ناسیونالیسم باستان گرا در دوران پهلوی اول و دوم، ناسیونالیسم لیبرال در دوران نهضت ملی، و ناسیونالیسم مذهبی در دوران جمهوری اسلامی سه چهرة مهم ناسیونالیسم ایرانی اند که هر یک به نحوی در تنظیم مناسبات فراملی ایران نقش داشته اند. ناسیونالیسم، با وجود جهت گیری های مختلف، نقش مهمی در بازسازی هویت ملی و تحکیم خودباوری و استقلال کشور داشته است. پس از انقلاب اسلامی، ناسیونالیسم غالباً تحت الشعاع اسلام گرایی قرار داشته و ایدئالیسم اسلام گرا در عرصة مناسبات جهانی کشور ظهور پررنگی یافته است. نکتة کلیدی مورد تأکید رهبران جمهوری اسلامی این بوده که دولت در عرصة سیاست خارجی بایستی روی تکلیف و رسالت اسلامی اش تمرکز کند. به این منظور، جمهوری اسلامی با توجه به نابرابری ها و مناسبات سلطة جاری در عرصة بین الملل علناً با وضع موجود سیاست بین الملل مخالفت کرده و خواستار تغییرات به منظور برقراری عدالت بین المللی شده است
فرهنگ به مثابه رسانه ای بین اراده و عمل جمعی(مطالعه تطبیقی فرهنگ اسلامی و سکولار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جامعه از سه زیرنظام سیاست، فرهنگ و اقتصاد تشکیل شده است. اگر جامعه را به انسانی تشبیه کنیم، سیاست اراده جامعه، فرهنگ فکر و اقتصاد اعضا و جوارح آن است. اراده با فکر، خواستِ خویش را پیش می برد و فکر برای اجرای منویات خود امکانات مادی را به کارمی گیرد. از این رو، فکر به عنوان واسطی میان اراده و عمل، از اهمیت بسیاری برخوردار است. در جامعه نیز فرهنگ همین نقش را بر عهده دارد. سیاست از طریق فرهنگ عمل می کند و فرهنگ برای عمل، از امکانات مادی و اقتصادی بهره می گیرد؛ به عبارت دیگر، فرهنگ به مثابه رسانه ای میان اراده و عمل جمعی عمل می کند . امروز، دو نظام فکری در جهان در مقابل هم صف آرایی کرده اند: فرهنگ دینی و فرهنگ سکولار. برای دریافت کمّ و کیف این منازعه، لازم است به مطالعه فرهنگ و بررسی تطبیقی فرهنگ اسلامی و فرهنگ سکولار بپردازیم. شناخت مفهوم فرهنگ و چیستی و چگونگی آن، از ملزومات اولیه برای هر نوع تفکر و موضع گیری و برنامه ریزی در این موضوع است. در این مقاله می کوشیم تا ضمن پرداختن به چیستی و چگونگی فرهنگ، در یک نگاه مقایسه ای، نقطه های رقابت فرهنگ اسلامی و فرهنگ سکولار را معین کنیم. در این راه با اتخاذ مبانی تازه معرفت شناختی و هستی شناختی، و روش تحقیق الگویی با این پیش فرض قرآنی که انسان دارای سه ابزار شناخت است و اینکه در واقعیت اگر موضوعی شناسایی شود، هر سه وسیله شناخت به کار گفته می شود، به این نتیجه رسیده ایم که فرهنگ به عنوان یک واقعیت اجتماعی دارای سه لایه و سه بُعد از جنس حس، عقل و قلب است. به این ترتیب، برای دریافت عوامل شکل دهنده فرهنگ، با ترسیم جدولی سه بعدی، به شناسایی خانه های جدول پرداخته ایم و پس از تعیین این عوامل، به شناسایی هریک از مصادیق آن در نظام اسلامی و نظام سکولار در سه بخش فرهنگِ سیاسی، فرهنگِ فرهنگی و فرهنگِ اقتصادی مبادرت ورزیده ایم. به این ترتیب، شناخت 36 خانه متناظر فرهنگی در این دو مکتبی که امروز در مقابل هم صف آرایی کرده اند، زمینه را برای برنامه ریزی فرهنگی توسط اندیشمندان این رشته فراهم ساخته است.
تبیین تجربی نظریه های عرفی شدن در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله با بیان نظریه های مختلف در خصوص سکولارشدن و سکولارزدایی جوامع و نیز با طرح نظرات موافق و مخالف عرفی شدن جامعه ایرانی به بررسی رابطه تحصیلات عالی، دموکراسی و انسجام با نظام سیاسی حاکم، با سکولار شدن ایران پرداخته شده است. فرضیه های این تحقیق با استناد به داده های موج پنجم پیمایش ارزشهای جهانی(WVS) و تحلیل ثانویه این داده ها و نیز با استفاده از مدل معادله ساختاری و تکنیک مقایسه میانگینهای ساختمند آزمون شده اند. نتایج نشان دهنده سطح بالای دینداری در ایران بویژه در زمینه اعتقادات می باشد. سطح پایبندی به مناسک دینی نیز در این کشور بالاست. با توجه به عدم تفکیک رشته های علمی شاهد تاثیر اندک تحصیلات عالی در روند عرفی شدن جامعه هستیم، در مجموع نتایج این تحقیق موید گستره و عمومیت نفوذ دین در جامعه ایران است به صورتی که نمی توان ادعایی را در خصوص عرفی شدن جامعه ایرانی پذیرفت.