مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۰۱.
۱۰۲.
۱۰۳.
۱۰۴.
۱۰۵.
۱۰۶.
۱۰۷.
۱۰۸.
۱۰۹.
۱۱۰.
۱۱۱.
۱۱۲.
۱۱۳.
۱۱۴.
۱۱۵.
۱۱۶.
۱۱۷.
۱۱۸.
۱۱۹.
۱۲۰.
سکولاریسم
حوزه های تخصصی:
مقاله پیش رو با تحلیل گفتمان انتقادی 24 برنامه از مجموعه برنامه های پرگار شبکه تلویزیونی بی بی سی فارسی می خواهد نشان دهد که چگونه گفتمان هژمونیکِ مسلط بر این مجموعه برنامه گفتمان سکولاریسم سعی در القای این ایده دارد که دین در جهان معاصر تنها در شکل عرفان های نوظهور یا معنویت های شخصی می تواند به حیات خود ادامه دهد، دینی که از قلمروی عمومی غایب است. در راستای صورت بندی این شکل دین ورزی، از طریق دوقطبی سازی هایی همچون کارشناسان مدرن مراجع سنتی، عرفان فقه، گوهر دین مناسک دین، فردگرایی مرجعیت گرایی می کوشد از تمامی عناصری که در میان دینداران سنتی همچون ذاتیات و مسلمات فرض شده، جوهرزدایی کند. «دین پیرایی» و «دین زدایی» دو رویکردی است که سکولاریسم برای جوهرزدایی از دین بکار می گیرد. تحت این رویه جوهرزدایی است که دین به چیزی نحیف و خنثی بدل می شود و دیگر در زندگی اجتماعی همچون پدیداری عینی قابل تشخیص نخواهد بود.
سکولاریسم در ایران بعد از انقلاب اسلامی ؛ ضرورت یا ا نحراف
حوزه های تخصصی:
مقاله ی حاضر در صدد پاسخ گویی به سئوالی که بعد از انقلاب اسلامی ایران در بین اندیشمندان و روشنفکران درباره ی جایگزینی و ماهیت حکومت در ایران بعد از فروپاشی نظام شاهنشاهی پهلوی است بوده و به این سئوال پاسخ می دهد که آیا ماهیت حکومت در ایران باید همان ماهیتی باشد که غرب بعد از رنسانس با کنار زدن دین مسیحیت در پیش گرفته (سکولاریسم) یا این که ماهیت حکومت ایران باید در سیاست دخالت داشته باشد؟ برای پاسخ به سئوال فوق، در ابتدا باید مختصری از ماهیت دین مسیحیت در غرب و سپس دین اسلام بپردازیم تا سپس بتوان به پرسش فوق پاسخ داده شود. در پایان نتیجه گرفته می شود که سکولاریسم در جهان غرب یک امر اجتناب ناپذیر بوده ولی در ایران اسلامی اگر سکولاریسم محقق شود، نوعی انحراف از مسیر اصلی قلمداد می شود.
عینیت دین و اخلاق و برتری اخلاق دینی بر اخلاق سکولار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیروان نظریه امر الهی، اخلاق را به طور کامل وابسته به دین دانسته و ورای امر و نهی الهی، معنا و واقعیتی برای آن قائل نیستند. در مقابل، پیروان اخلاق سکولار، اخلاق را مقدم بر دین و حاکم بر آن می دانند و دستِ کم برای ارزش های اخلاقی معنا و واقعیتی مستقل قائل اند. در این میان برخی از نظریه پردازان اندیشه اسلامی نیز، علی رغم انکار نظریه امر الهی، به اخلاق دینی قائل بوده و دین را مشتمل بر اخلاق می دانند. نظریه مختار آن است که اخلاق عین دین و دین عین اخلاق است و با وجود نادرستی نظریه امر الهی، قرائتی از اخلاق دینی وجود دارد که در تمام وجوه معناشناختی، هستی شناختی، معرفت شناختی و روان شناختی برتر از اخلاق سکولار است.
جستاری جامعه شناختی در چگونگی شکل گیری رمان فارسی؛ خوانشی لوکاچی – بوردیویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جستاری جامعه شناختی پیرامون چگونگی شکل گیری رمان فارسی: خوانشی لوکاچی- بوردیویی این پژوهش با رویکرد جامعه شناختی و در حوزه ی جامعه شناسی ادبیات و رمان و در چارچوب روش کیفی و با بهره گیری از شیوه تحلیلی «تعیّن مرکب» لوکاچ با طرح این پرسش انجام شده است که چه عوامل جامعه شناختی با شکل گیری رمان فارسی ارتباط داشتند؟.مبانی نظری از تئوری های حوزه ی جامعه شناسی ادبیات(تئوری های لوکاچ و بوردیو)، و نمونه های مورد بررسی با تکنیک نمونه گیری هدف مند انتخاب شده اند.محدوده ی زمانی پژوهش،اواخر عهد قاجار و اوان انقلاب مشروطیت است.مفاهیم پژوهش،سکولاریسم و فردگرایی هستند،مفاهیمی که از آغاز انقلاب مشروطیت به واسطه فعالان سیاسی،روزنامه نگاران و نویسندگان حوزه های سیاست و ادبیات وارد میدان ادبی ایران شدند و پس از پیروزی جنبش مشروطه خواهی،موضوع کشمکش های موافقان و مخالفان مشروطیت واقع گردیدند.فرض اصلی این پژوهش مبتنی است بر متأثر شدن میدان ادبی ایران و نویسندگان این میدان از این ایدئولوژیها.بررسی داده های پژوهش نشان می دهند که شکل گیری رمان فارسی متأثر از ایدئولوژی های سکولاریسم و فردگرایی بوده است.
رابطه دین و تلویزیون از منظر دو دیدگاه ابزارنگر و غیرابزارنگر
منبع:
رادیو تلویزیون سال هفتم تابستان ۱۳۹۰ شماره ۱۶
163 - 180
حوزه های تخصصی:
در این مقاله دیدگاه های ابزارنگر و غیرابزارنگر به تلویزیون مورد بررسی قرار گرفته و نظرات درباره همخوان بودن تلویزیون با ماهیت دین و یا تقابل با آن تحلیل شده است. سپس متون چند مقاله درباره رابطه دین و تلویزیون مورد بررسی کیفی قرار گرفته تا به این پرسش پاسخ داده شود که در متون انتخاب شده، رابطه دین، به ویژه دین اسلام، با تلویزیون، چگونه تشریح شده است. هدف از این مقاله بررسی رابطه دین و رسانه در این متون و نسبت های آن با دیدگاه های ابزارنگر و غیرابزارنگر بوده است.
مردم سالاری دینی راهکار حقوقی جهان اسلام برای گذر از جریان های سکولار و بنیادگرایی سلفی
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین چالش های جهان اسلام، رویش و رشد جریان های سیاسی عاریتی، غیراصیل و معارض با اصول دینی و فرهنگ اجتماعی سیاسی مسلمانان است و جهان اسلام از این لحاظ جریان های متعدد خرد و کلانی را پشت سر گذاشته است. عصر حاضر جهان اسلام را می توان عصر تقابل و معارضه دو جریان عمده «سکولاریسم» و «بنیادگرایی سلفی» نامید که با توجه به اقتضائات اسلام و جامعه مسلمانان، هیچ یک از این دو جریان، جریان کامل و مناسبی برای کشورهای اسلامی نمی باشند. در مقابل دو جریان مذکور، الگوی «مردم سالاری دینی» مطرح می شود که احیاگری جهان اسلام و تأمین خواسته ها و نیازهای امت اسلامی و شهروندان کشورهای اسلامی را از طریق اصلاحات مبتنی بر پایه های ذاتی اسلامی در کنار پذیرش حاکمیت مردمی، امکان پذیر می سازد. موضوع اصلی این مقاله، تبیین مردم سالاری دینی؛ به عنوان راهکار حقوقی بنیادین، برای تأمین مقاصد و اهداف دینی و دنیوی کشورهای اسلامی است که این نوشتار با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی درصدد پاسخ به این سؤال می باشد که الگوی «مردم سالاری دینی» از چه ظرفیت هایی برخوردار بوده و چگونه به ایفای رسالت خود می پردازد؟ که اجمال یافته های تحقیق این است که مردم سالاری دینی مبتنی بر حاکمیت الهی و حاکمیت مردمی بوده و با پذیرش کرامت انسانی، آزادی، مساوات، حق تعیین سرنوشت و سازوکارهای مردم نهاد، مانند قانون اساسی، انتخابات، شورا، مشورت و اکثریت؛ به ایفای رسالت خویش می پردازد.
قلمرو و گستره سیاسی دین در اندیشه امام خمینی(ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی سال شانزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۸
115-134
حوزه های تخصصی:
ازجمله مباحث و مسائل اساسی دین پژوهی نزد دین پژوهان معاصر، تبیین محدوده و تعیین گستره و قلمرو دین است. به این جهت مسئله پژوهش حاضر، تبیین قلمرو گستره سیاسی دین در اندیشه امام خمینی + می باشد . در این راستا گروهی از دین پژوهان قلمرو دین را محدود به امور اخروی می دانند و اصطلاحا به «محدود انگاری» دین رای می دهند. از نگاه آنان گزاره های دین معطوف به سعادت و خیر آن جهانی بشر است و صورت بندی و ساماندهی امور دنیوی و این جهانی، در رصد و رسالت دین نیست. پژوهش پیش رو با روش توصیقی، تحلیلی می کوشد با جستجو در آراء و اندیشه های سیاسی امام خمینی + ، نظریه محدودانگاری قلمرو دین را نقد کند و مبتنی بر ایده جامعیت معطوف به نیاز و تربیت، حوزه دین را در ورود و حضور در همه حیطه ها و قلمرو های زندگی انسانی، توانمند بیابد.
لایه های فکری و نمودهای اجتماعی چالش سکولاریسم با اسلام تمدن گرا در جمهوری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انقلاب اسلامی ایران متأثر از عقلانیت اسلامِ شیعی، در پیشبرد اهداف کلان خود، تمدن نوین اسلامی، با چالش هایی مواجه است. چالش های فکری و به تعبیری «عقلانیت»، بنیادی ترین چالش ضد یک نظام فکری است. به نظر می رسد عقلانیت سکولار، بنیادی ترین چالش پیشروی عقلانیت اسلام تمدن گرا، در زمینه و زمانه جمهوری اسلامی است. دراین راستا، این نوشتار با کاربست روش کیفی از نوع هرمنوتیک متن گرا درصدد پاسخ به این سؤال است: «لایه های فکری و نمودهای اجتماعی چالش سکولاریسم با اسلام تمدن گرا» چیست؟ یافته های تحقیق بر این نکته تأکید دارد که ریشه این چالش در مسئله معرفت دینی است. تمایز دوگانه در امر شناخت، منجر به دلالت ها و تجویزهای سیاسی- اجتماعی مختلفی در اصول و روند حکمرانی در دوره جمهوری اسلامی گردیده است. امکان یا امتناع علوم انسانی اسلامی، دینی یا عرفی اداره کردن جامعه، تاریخی بودن یا رسالت تمدنی قائل شدن برای انقلاب اسلامی، ذاتی یا عرضی بودن هنجارهای اسلام سیاسی، نظیر استکبارستیزی، از مهم ترین نمودهای اجتماعی این چالش است. اقناع فکری و اتقان نظری، لازمه فائق آمدن بر چالش سکولاریسم است که در این نوشتار اجمالاً ازنظر اسلام تمدن گرا به آن پرداخته شده است.
نفی عوامل دینی زمینه سازی سکولاریسم از اندیشه مهدویت
منبع:
موعودپژوهی سال اول پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
47 - 67
حوزه های تخصصی:
اندیشه مهدویت و نظریه سکولاریسم با عقبه تاریخی،از دیرباز در عرصه فکری و ایدئولوژی بشر مطرح بوده<span lang="TR" dir="LTR">اند.این دو مقوله شاخصه<span lang="TR" dir="LTR">هایی دارند که به واسطه آنها از یکدیگر متمایز میشوند. یکی از این تمایزات، زمینهسازی دینی آنهاست که با این نگرش، خاستگاهی آسمانی و رویکردی الهی داشته و دیگری خاستگاه زمینی دارد. یکی ورود دین را در عرصه اجتماعی بشر جایز میشمارد، دیگری ممنوعیت آن را اعلان میدارد. با این تمایزات این سؤال مطرح میشود که اندیشه مهدویت و نظریه سکولاریسم از نظر خواستگاه و ماهیت، چه تفاوتهایی با یکدیگر دارند. دوم اینکه این دو از نظر زمینهسازی دینی چه تمایزاتی دارند. این نوشتار با عنوان نفی عواملدینی زمینهسازی سکولاریسم از اندیشه مهدویت و با استفاده از منابع مهدوی و کلامی، ضمن بیان مفهومشناسی و مقایسه اندیشه مهدویت و تئوری سکولاریسم، به عوامل دینی مانند آیات عهدین محرف، فقدان قوانین اجتماعی و حکومیت و تأکید بر تفکیک دین از حکومت و وجود باورهای عقلگریز و پدیدآورنده سکولاریسم اشاره دارد و با ارائه دلیل و برهان، همه آن موارد، زمینهسازی دینی سکولاریسم را از ساحت مهدویت نفی کرده و اثبات میکند که هیچ یک از آن عوامل با اندیشه مهدویت سازگاری ندارند.
بررسی و نقد مسئله زن از دیدگاه دکتر نصر حامد ابوزید
حوزه های تخصصی:
این مقاله در تلاش است تا با بررسی و تببین مبانی اندیشههای ابوزید، به واکاوی دیدگاههای وی در خصوص مسئله زن در عصر حاضر بپردازد. مهمترین مبانی فکری ابوزید در مسئله زنان، تفکر سکولاریستی وی در خصوص مرجعیت عقل انسانی، تاریخمندی متون دینی، هرمنوتیک فلسفی گادامر، زبانشناسی خاص وی و تفاوت معنا و فحوا است که به او این اجازه را میدهد تا مدعی شود، یک محصول فرهنگی است که در زمینه فرهنگی-اجتماعی خاصی شکل گرفته که جدای از فرهنگ آن روزگار نیست. بنابراین، بسیاری از احکام مختص زنان مانند ارث، پوشش و ازدواج و طلاق را اموری تاریخمند و تأویل پذیر میداند که مربوط به عصر نزول است و در عصر حاضر کارایی ندارد. در عصر حاضر، ضروری است تا متفکران اسلامی، احکام و قوانینی متناسب با این عصر برای زنان وضع کنند.
تحلیل انتقادی اندیشه سیاسی غرب مدرن در منظومه معرفتی اقبال لاهوری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
غرب در سده های اخیر اندیشه های نوینی را در عالم سیاست پدید آورده است. سکولاریسم، دموکراسی، ناسیونالیسم، سوسیالیسم، فاشیسم و لیبرالیسم از جمله این اندیشه هاست. تحقیق پیش رو کوشیده است این اندیشه ها را از نگاه اقبال لاهوری یکی از تحصیل کردگان در غرب و آشنا با فرهنگ مغرب زمین مورد تحلیلِ انتقادی قرار دهد. با توجه به اینکه پیشرفت و چیرگی غرب بر دیگر ملت ها سبب ارزشمندی تمدن جدید و به ویژه قداست تفکر سیاسی مدرن در اذهان بسیاری شده است، این بررسی می تواند گامی مهم در فهم اندیشه سیاسی غرب به عنوان رقیب اندیشه اسلامی و نیز نقد بت شدگی و غرب پرستی به شمار آید. این پژوهش که به صورت توصیفی تحلیلی و با ابزار کتابخانه ای صورت بندی شده است، مشخص نمود که اقبال، اگرچه به برخی از این باورهای سیاسی روی خوش نشان داده و بعضی از محاسن آن را پسندیده و از آن سود برده است و حتی در پاره ای از زمان ها نسبت به برخی از آن ها متعصب بوده، اما با کلیت آنها مخالف است و آنها را مانع و دشمن سعادت و حیات سیاسی بشر می داند.
راهبردهای توسعه فرهنگی در ایران: مطالعه موردی دوره پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه به عنوان یک ایده از دورانی به زبان فارسی راه یافت که فرهیختگان ایرانی به موضوع عقب ماندگی ایران پس از رابطه با جوامع اروپایی پی بردند و تعداد محدودی از نخبگان هیئت حاکمه، به فکر تغییر وضع موجود افتادند. هدف این افراد رسیدن به مرحله ای بود که دولت های پیشرفته غربی در آن قرار داشتند، بدین منظور در عصر قاجار با توجه به عقب ماندگی اقتصادی و عدم پیدایش گروه های نوساز نیرومند، نخبگان حاکم راه اصلاحات از بالا را در پیش گرفتند، موضوعی که بعدها در دوره پهلوی نیز ادامه یافت. مقاله حاضر پژوهشی است پیرامون راهبردهایی که درزمینه توسعه فرهنگی در دوره پهلوی اول از سوی هیئت حاکمه و نخبگان حاکم برای رسیدن به توسعه فرهنگی در پیش گرفته شد. رویﮑ ﺮد ﭘ ﮋوﻫشی کار، عبارت از توصیف نظری و روش تحقیق انتخاب شده، ناظر بر روش ﺑﺮرﺳﯽ تاریخی و شیوه گردآوری اطلاعات به روش کتابخانه ای است. در این پژوهش از نظریه عقلانیت وبر به عنوان چارچوب نظری بهره برده ایم و حاصل بررسی، حکایت از این نکته دارد که راهبردهای توسعه فرهنگی در دوره رضاشاه ناظر بر توسعه عقلانیت ابزاری بوده و پیامدهای آن را در سه مورد می توان خلاصه کرد: 1) استبداد و اقتدارگرایی (2) ناسیونالیسم سرکوبگرا و 3) سکولاریسم ستیزه گر.
طرح و نقد سکولاریسم انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
اندیشمندان لیبرال مدعی هستند درنقد هیچ محدودیتی را قائل نیستند زیرا هر محدودیتی در این زمینه به معنی محدود کردن آزادی بیان به عنوان یکی از مهمترین مصادیق آزادی است. بر این اساس، در یک گقتمان لیبرال،از توهین به پیامبران الهی،به عنوان یکی از مصادیق آزادی بیان دفاع می شود. موضوع محوری کتاب « آیا نقد سکولار است؟» همین است. این کتاب در واقع شامل دو مقاله اصلی است که توسط دو نفر از نویسندگان مسلمان، یعنی طلال اسد و صبا محمود تالیف شده است. مقاله حاضر به بررسی و نقد این آراء می پردازد.اسد وصبا محمود به رد دوگانه استدلالی می پردازند که مسیحیت، سکولاریسم، عقلانیت، مدارا و آزادی را در یک سو و اسلام، بنیادگرایی، تسلیم بودن، تعصب و محدودیت را در سوی مقابل قرار می دهد. اسد بر موارد نقضی که درجوامع مدرن وجود دارد تاکید می کند. هرچند او باید با نگرشی تحلیلی انتقادی،کمالگرایی نهفته در آراء اندیشمندان غربی بویژه در گفتمان لیبرال را به عنوان نقض بیطرفی اخلاقی مورد توجه قرار می داد.صبا محمود نیز ادعای جدایی امر دینی از امر سیاسی را رد و بر جانبدارانه بودن سنت انتقادی غربی تاکید می کند.از این منظر بحث او تکمیل کننده مباحث اسد می باشد.
نقد و بررسی کتاب زندگی فضیلت مند در عصر سکولار(مقاله علمی وزارت علوم)
کتاب «زندگی فضیلت مند در عصر سکولار» اثر فرهنگ رجایی اندیشمند ایرانی و چارلز تیلور فیلسوف کانادایی است که بر پایه دغدغه ای مشترک میان این دو به نگارش درآمده است. این دغدغه مشترک همان رابطه میان «دین و تجدد» و امکان زندگی دین دارانه در دنیای مدرن است. کتاب ترکیبی از تألیف و ترجمه است و مطالب آن در چارچوب الگویِ بحران توماس اسپریگنز ارائه شده است. در مقاله حاضر تلاش خواهد شد ضمن معرفی و بررسی اثر مذکور، نقد و ارزیابی انتقادی آن در دستور کار نویسنده قرار گیرد. اینکه مسئله و کانون تمرکز اثر چیست؟ و هدف این اثر و جایگاه آن در منابع موجود این حوزه به چه صورتی است؟، از مهمترین موضوعاتی هستند که نویسنده می کوشد به آنها بپردازد. نقد و بررسی اثر نشانگر آن است که از حیث روش شناختی اثر مذکور نتوانسته مراحل چهارگانه روش شناختیِ اسپریگنز را پیاده نماید. از این رو مهمترین نقد وارده بر اثر حاضر را می توان نقدی «روش شناختی» دانست.
مقایسه وجوه تشابه و اختلاف نواندیشی دینی در ایران و مصر (با تکیه بر آراء شیخ هادی نجم آبادی و شیخ محمد عبده)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایران و مصر دو آوردگاه مهم «نواندیشی» در جهان اسلام به شمار می روند که مصلحان سیاسی و متفکران اجتماعی و دینی آنها کوشیده اند به علل عقب ماندگی و انحطاط جوامع اسلامی پی برده و با آنها به مبارزه بپردازند. سوابق فرهنگی، تاریخی و دینی به علاوه ی عواملی نظیر موقعیت ژئوپلیتیک و جایگاه ویژه ی دو کشور در جهان اسلام، مشابهت های فراوانی را در مسیر تحولات اجتماعی و سیاسی این دو جامعه در دوران معاصر رقم زده است. پژوهش حاضر با استفاده از چارچوب نظری تحلیل گفتمان انتقادی نورمن فرکلاف و لاکلا و موفه، در پی پاسخ به این پرسش است که نواندیشی دینی در ایران و مصر با توجه به اندیشه ی شیخ هادی نجم آبادی در ایران و شیخ محمد عبده در مصر با چه فرصت ها و دستاوردها و نیز چالش ها و موانعی روبه رو بوده است؟ یافته های حاصل از بررسی اندیشه ی این نواندیشان دینی با تأکید بر گردآوری اطلاعات بر اساس شیوه ی کتابخانه ای و اسنادی، بیان گر آن است که تجربه ی نواندیشی دینی در کشورهای مذکور در مسائلی چون عقل گرایی،مبارزه با خرافات، جهل و سرخوردگی از غرب ، مبارزه با استبداد و استعمار و تلاش برای پیوند امت اسلامی وضعیتی مشابه دارند و در مسائلی چون سکولاریسم، قومیت و ناسیونالیسم دارای موقعیت متفاوتی هستند.
The 2018 Danish “Burqa Ban”: Joining a European Trend and Sending a National Message(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
In May of 2018, the strategy of law-making was utilized in the Kingdom of Denmark to respond to or, more to the point, respond against full-face garments along the lines of a democratic and secular society in which values like transparency inform and guide interaction, dialogue, and communication. The new legal norm and measure, law L 219, does not refer expressly to the veil, nor to women, or to Islam. Nevertheless, the national Parliament in the Kingdom of Denmark proceeded on the basis of premises that reveal, upon scrutiny, why the particular provision that prohibits full-face veils is widely known and referred to as the “burqa ban”.Like the niqab, the burqa is a full-face veil. Numerically speaking, between 50 and 200 Muslim women wear such a veil, a fact that enters them into a minority within a minority statistics of 0.1 or 0.2 percent. However, to trivialize the burqa ban would be an error. This point applies to all sides, including the stakeholders who assumed the responsibility of drafting the new norm and measure. As the Danish legislators see things, law 219 is not an instance of “shooting sparrows with a cannon”. After this, the need to legislate appears to be an instance of following a trend in Europe and, at the same time, sending a message about the prevailing (Danish) ideology in contradistinction to “political Islam” that gives rise to unwanted phenomena like gender inequality, religious extremism, and terrorism. The authors of The 2018 Danish “Burqa Ban”: Joining a European Trend and Sending a National Messageattempt to give an in-depth account of the burqa ban and the political context for this, as provided by the negotiations that led up to the ban’s final adoption. One objective is to identify the various variables in the legal equation and, as another objective, capture the wider prescriptively-proscriptive direction of the Danish case, thereby also establishing a platform for further discussion, reflection, and response. (This part of the project – an intended component and outcome since the formulation of the original research task, labor division, and methodology – is published in the concurrent but separate article, The Burqa Ban: Legal Precursors for Denmark, American Experiences and Experiments, and Philosophical and Critical Examinations.)
سکولاریسم یا پست سکولاریسم؛ بررسی نسبت دین و سیاست از دیدگاه هابرماس و مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از آموزه های اصیل مدرنیته، موضوع سکولاریسم است، بر اساس این آموزه قانون اساسی، رویه قضایی و عرف قانون گذاری کشورهای مدرن غرب بر عدم مرجعیت دین، خصوصی شدن مناسک مذهبی، جداسازی از حوزه سیاست و نزاع علم و عقل با دین بنیان گذاری شده است. در سال های اخیر، اندیشمندان برجسته علم سیاست همچون یورگن هابرماس با طرح مباحث پست سکولاریسم و استدلال بر ضرورت و چگونگی حضور دین در سپهر عمومی جایگاه دین در جامعه و رابطه سیاست و دین را بازسازی نموده اند. در این مقاله آموزه های پست سکولاری هابرماس و آراء فراسکولار استاد مطهری به روش توصیفی تحلیلی، بررسی و مقایسه می شود. بر اساس دستآوردهای این پژوهش، اندیشه های هابرماس و مطهری در ناقص و ناکافی بودن سکولاریسم و ضرورت حضور دین در سیاست مشابه و در منابع گذار از سکولاریسم و دامنه حضور دین در جامعه پساسکولار متفاوتند.
بررسی رویکردهای پنج گانه در مواجهه با علم
این مقاله از دو بخش عمده تشکیل شده است: بخش اول، تبیین چهار رویکرد موجود درباره علم در میان مسلمانان و شعب گوناگون هر یک از رویکردهای مزبور به همراه با نقد مختصر هر یک از آنها؛ و بخش دوم، تبیین رویکرد پنجم به مثابه رویکرد مختار در قالب چهار اصل عمده. در بخش پایانی این مقاله با طرح چندین پرسش فلسفه علمی و پاسخ به آنها، پایداری رویکرد پنجم که رویکرد مختار است ارزیابی شده است. مغز رویکرد پنجم این است که اولاً قلمرو دین مقتضی شکل گیری علوم انسانیِ اسلامی است، لکن مقتضی شکل گیری علوم طبیعی، فنی و پزشکی اسلامی نیست؛ ثانیاًً در علوم انسانی اسلامی، قرار بر جذب دانش و روش شناسی های تجربی نیست، بلکه بر اساس منطقه بندی جدیدی که در ساحت علم بالمعنی الاعم صورت می گیرد، هر یک از منابع و روش شناسی های علمی بر حسب قابلیت و کارکردی که دارد به تنهایی و یا شراکتی در یک یا چند منطقه مشخص از مناطق مزبور قرار می گیرد. مهم ترین ثمره این طبقه بندی، ارتقای کارآمدی علوم انسانیِ اسلامی در شناخت و حل مسائل اساسی بشر و نزدیک کردن معرفت انسان به یقین است؛ ثالثاًً علوم طبیعی، فنی و پزشکی، اسلامی و غیراسلامی ندارند، لیکن در صورت عدم تعارض با زیرساخت های فکری اسلام، مورد تأیید اسلام اند و عملاً نیز مشروعیت می یابند؛ رابعاً بشر در زندگی دنیوی دارای نیازها و پاسخ های مشترک است و اسلام دستاوردهای بشری در حوزه علم و فناوری را مگر در مواردی که با هدف پلید به دست آمده باشد، قبول دارد؛ خامساً اراده انسان در شکل گیری علم گرچه انکارناپذیر است، اما تفاوت اراده به نسبی کردن خوبی و بدی در حوزه علم نمی انجامد؛ سادساً اسلام جبر تاریخی را قبول ندارد و انسان ها را در تغییر شرایط محیطی مسئول می انگارد؛ لذا در اسلام چیزی به نام توقف و سکون در برابر شرایط به نام حوالت تاریخی و غیره وجود ندارد و قائلان به این دیدگاه، خواسته یا نخواسته به سکولاریسم تن داده اند.
پیش فرض ها و مبانی سکولاریستی علوم طبیعی نوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت فلسفی سال هفدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۶۸)
115-132
حوزه های تخصصی:
سکولاریسم نوعی انحصارگرایی در حوزه شناخت وجود است که با ورود به هریک از حوزه های علمی، تعریفی متفاوت از موضوع، روش و هدف را برای آن علم به ارمغان آورده است و براساس جهان بینی خود، مبانی و پیش فرض های علوم را تعریف می کند. این نوشتار درصدد اثبات این است که اگر تعریف انسان و ارزش های او در قرون اخیر بسیار به تعریف و ماهیت جهانِ مادی و مکانیکی نزدیک شد، هیچ دلیلی را نباید جست مگر تأثیر علوم طبیعی بر علوم انسانی و بازتعریف مؤلفه های اساسی این علوم (همچون نگرش به انسان، جهان و خدا)، به تبع تعریف این مؤلفه ها در علوم طبیعی. در همین راستا از تحویل گرایی، نگرش مکانیستی، کمّیت گرایی، مشاهده پذیری، اصالت طبیعت، اتمیسم، طرد علت های غایی و نگاه غیرمجموعی به عالَم، به منزله مبانی سکولاریستی علم بحث به میان خواهد آمد. در نهایت نگرش تک بعدی حاکم بر این علوم نقادی خواهد شد. روش بحثْ تحلیلی، و نتیجه این پژوهش، تأکید بر لزوم بازنگری در بسیاری از مبانی علوم طبیعی جدید است.
گستره اجتماعی دین و قلمرو سکولاریسم در دانشگاه: مطالعه موردی دانشجویان ورودی های 84-90 دانشگاه صنعتی شریف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۰
39 - 83
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با عبور از رویکرد «سنجش دین داری» در جامعه شناسی دین تلاش می کند تا با اخذ مفهوم اصلی مورد مطالعه خود یعنی «گستره اجتماعی دین» از مفاهیم و مباحث «مطالعات سکولارشدن» و «کلام جدید»، ضعف مبنایی مطالعات سنجش دین داری را برای توضیح جایگاه دین در فرهنگ کنونی ایران جبران کند و با کاربست روش پیمایشی و با تدوین پرسشنامه ای مستخرج از این چارچوب نظری و اجرای آن در میان جمعیت نمونه دانشگاه صنعتی شریف (ورودی های 84-90) توصیفی از قرائت دینی و نگرش به دین در میان دانشجویان ارائه دهد. نتیجه کلی تحقیق حکایت از آن دارد که به صورت میانگین 44 درصد دانشجویان گرایش به عدم مداخله دین در حوزه عمومی دارند (سکولاریسم) که در مقابل 27 درصدی قرار می گیرند که گستره اجتماعی حداکثری برای دین قائل اند و در میانه آنها 29 درصد دانشجویان قرار می گیرند که موضع مشخصی در دوگانه سکولاریست بنیادگرا نیافته اند. در نهایت با توجه به توصیفی بودن تحقیق و فقدان آمار پیشین جهت استنتاج های روندپژوهانه، تحلیل کلی نشان می دهد که جمعیت 27 درصدی بنیادگرایان را باید از ثمرات درخشان انقلاب اسلامی در نسل جدید دهه هشتاد شمسی به شمار آورد.