مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۴۱.
۳۴۲.
۳۴۳.
۳۴۴.
۳۴۵.
۳۴۶.
۳۴۷.
۳۴۸.
۳۴۹.
۳۵۰.
۳۵۱.
۳۵۲.
۳۵۳.
۳۵۴.
۳۵۵.
۳۵۶.
۳۵۷.
۳۵۸.
۳۵۹.
۳۶۰.
تأویل
منبع:
مشرق موعود سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۷
69 - 94
حوزه های تخصصی:
مُتِمَهْدیان افرادی هستند که به دروغ خود را به جای امام دوازدهم در بین عموم جامعه معرفی می کنند. احمد اسماعیل بصری از جمله مُتِمَهْدیانی است که در سال های اخیر گام در این عرصه گذاشته و با دادن وعده هایی به مردم تمام تلاش خود را در انحراف آنها از مذهب تشیع به کار بسته است. احمد اسماعیل بصری و انصارش با استفاده از روایات معصومان؟عهم؟ در راستای اهداف خود سعی بر این داشته اند که برای خود وجهه قابل قبولی درست کنند. پژوهش حاضر به دلیل اهمیت موضوع مهدویت و شناسایی مدعیان این عرصه سعی دارد تا به بررسی یکی از روایات مورد استناد آنها موسوم به «مااشکل» بپردازد. آنها با توجه به این حدیث ادعا دارند که منظور از عهدنبی الله، سلاح و پرچم به ترتیب وصیت، علم و دعوت به حاکمیت الله می باشد. تحقیق حاضر به روش کتابخانه ای و ساختار و محتوای توصیفی _ تحلیلی با بهره گیری از قواعد فقه الحدیث به بررسی روایت«مااشکل» پرداخته است و مشخص گردید مواردی همچون تقطیع نادرست حدیث، تأویل های نادرست، عدم تشکیل خانواده حدیث، فهم نادرست از تعابیر روایت، عدم توجه به سیاق روایت و عدم توجه به منابع دیگر روایت از جمله مهم ترین ایرادات فقه الحدیثی روایت مذکور است. هم چنین با بررسی رجالی مشخص گردید حدیث تفسیر عیاشی معلق، حدیث کتاب الغیبه دارای دو طریق صحیح و سه طریق ضعیف می باشد.
واکاوی رویکرد ابن عباس درمورد جواز یا عدم جواز تأویل قرآن و کارکرد معنایی آن در روایات تفسیری وی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تأویل قرآن از مسائل بسیار مهم و اساسی در حوزه علوم قرآنی و تفسیر است که از جهت انحصار یا عدم انحصار آن به خداوند، از دیرباز مورد توجه عالمان و دانشمندان دینی در این حوزه بوده است. روایات از مهم ترین منابعی هستند که ما را به آراء و دیدگاه های گوناگون در این باره رهنمون می سازد. در این میان ابن عباس از کسانی است که هردو دیدگاه امکان یا عدم امکان تأویل، از وی منقول است. لذا، این مقاله با به کارگیری روش کتابخانه ای و تجزیه و تحلیل داده ها به دنبال حل تعارض روایات وی دراین باره بوده و به این نتیجه مهم دست یافته که وی معتقد به جواز تأویل قرآن جز در حوزه متشابهاتی همچون زمان قیامت است. استخراج معنای مستفاد ابن عباس از واژه مذکور، دومین هدف پژوهش حاضر بوده که با تحلیل و بررسی های انجام شده کارکردهای «حمل بر متشابهات»، «تفسیر» و «بطن» از روایاتی از وی که در آن واژه تأویل و مترادفاتش به صراحت آمده استخراج شد و «تعیین مصداق»، «حمل بر معنای غیر ظاهری»، «تأویل آیات متشابه»، «تفسیر» و «حمل بر معنای ظاهری» موارد مستخرج از محتوا و مضمون سایر روایات وی در این زمینه است؛ لازم به ذکر است از مجموع روایات مذکور، پربسامدترین روایات، مربوط به حوزه تأویل به معنای تفسیر و سپس تعیین مصداق می باشد.
حافظ از منظر علامه محمدکاظم هزارجریبی استرآبادی
منبع:
رهیافت فرهنگ دینی سال ۴ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۳ و ۱۴
91 - 117
حوزه های تخصصی:
برخی از دانشمندان شیعی، دستاوردهای عرفا، متصوفه، و فلاسفه را قبول نداشته و نظریات و منش عملی آن ها را در تضاد و مخالفت با معارف اسلامی دانسته اند. این دانشمندان به نقد بلکه سرزنش و مذمت گروه های فوق پرداخته اند. یکی از این اندیشمندان، محمدکاظم بن محمدشفیع هزارجریبی (متوفای 1236ق) است. وی از دانشمندان متتبع و کثیرالآثار شیعه بوده و برخی از آثارش را به نقد نحله های مذکور اختصاص داده است. یکی از آثار وی «منبه الجهال» است که در آن به نقد اشعار و زندگانی حافظ شیرازی پرداخته است. تصحیح انتقادی رساله «منبه الجهال» به شیوه مخاطب محور و تحلیل و نقد شیوه افراطیِ عرفان ستیزانه هزارجریبی رسالت نوشتار حاضر است.
نقد و بررسی دلیل حادی عشر کتاب فصل الخطاب
روایات تحریف نمای قرآن کریم مهم ترین مستند مدعیان تحریف قرآن است،محققان اسلامی روش های مختلفی را در ردّ اینگونه روایات به کار بسته اند. اکنون ما نیز در این پژوهش با به کارگیری از این روش ها درصدد نقد روایات دلیل حادی عشر هستیم که جناب محدث نوری در کتاب فصل الخطاب فی تحریف کتاب رب الارباب جمع آوری کرده اند و ما نیز تمام توان خود را در تاویل این روایات به کار بسته ایم چرا که موضوع تحریف قرآن کریم با استناد به خود قرآن کریم:« إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ» بی پایه و اساس بوده است.
تحلیل تأویل ابن عربی از کفر قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال ۲۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۱۰۹
135 - 156
حوزه های تخصصی:
یکی از مطالب فلسفه دین اسلامی، نحوه فهم دین و نصوص اصلی آن به خصوص قرآن است و در این عرصه بیشترین ابهام و پرسش بر سر تأویلات قرآنی است. بر اساس قواعد فهم متن قرآنی، تأویل قرآن نباید با صراحت یا ظواهر آیات مخالف باشد؛ در غیر این صورت هر مطلبی را می توان به هر آیه ای منتسب کرد. اما عارفانی مانند ابن عربی در کتب خود از جمله در فتوحات مکیه، ذیل آیاتی مطالبی بیان داشته اند که از منظر تفسیری و قواعد مربوطه، مخالف صراحت یا ظاهر قرآن است. این نوع تفاسیر معرکه آرا و پیوسته شاهدی در دست منکران تفسیر عرفانی بوده است و تا کنون این نوع برداشت ها، تحلیل و توجیه نشده است و ضرورت دارد این مانع بزرگ تفسیر عرفانی بررسی گردد. در این نوشته به گونه ای مختصر، بعد از تأویلات ابن عربی از آیات 6 و 7 سوره بقره، توجیهاتی را بیان و هر یک را تحلیل خواهیم کرد. در این نوشته با روش کتابخانه ای و تحلیل عقلانی بر اساس اصول استنباط از نصوص و مبانی و قواعد فهم قرآن در راستای تحلیل تأویلات مخالف ظاهر، برای اولین بار شش توجیه بیان می شود و درباره آنها داوری می گردد.
تلمیحات هرمنوتیکی در شعر مذهبی معاصر
منبع:
م مطالعات ادبیات شیعی سال ۱ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲
59 - 84
حوزه های تخصصی:
انواع بهره مندی از قرآن و حدیث در شعر گذشته نمود بسیاری داشته و در کتاب های متعددی نیز بررسی شده است؛ اما کاربرد آیات و روایات در شعر مذهبی معاصر از دو جنبه نوآوری دارد و حائز اهمیت است: انتخاب های جدید و رویکردها و فهم ها و تأویل های جدید. در این نوشته، به بررسی رویکردهای متنوع شاعران معاصر پرداخته شده و نشان داده شده که اقسام تضمین و تلمیح شعر معاصر چه نسبتی با گفتمان دین دارند و تا چه اندازه عنصر خیال و برداشت آزاد را در فهم دین دخالت داده اند. برای نشان دادن موارد خاص که خارج از هنجارهای دینی رسمی است، ناچار از منابع غیر رسمی و غیر چاپی مثل وبلاگ و صفحات مجازی استفاده شده است. این به معنای ضعف منابع نیست؛ بلکه لازمه این تحقیق است؛ چرا که این گونه اشعار به احتمال زیاد برای چاپ رسمی مجوز نمی گیرند؛ از سویی هم نمی توان وجود این اشعار و این سبکهای متفاوت فکری را انکار کرد. کلیدواژه ها: شعر مذهبی معاصر، تضمین، تلمیح، هرمنوتیک، تأویل.
مفهوم تأویل در قرآن و روایات: بازشناسی و ارزیابی دیدگاه اندیشمندان اسلامی
حوزه های تخصصی:
موضوع تأویل از دیرباز مورد توجه پژوهشگران و مفسران قرآن بوده که ارتباط این مفهوم در موضوع قرآن (تأویلِ قرآن) با مسئله برداشت مفاهیم، موجب اهمیت آن شده است. با وجود بررسی مفهوم تأویل قرآن در دیدگاه های متقدمان، اندیشمندانی در سده های اخیر و به ویژه دوره معاصر، کوشیده اند با ارائه نظریاتی معنای تأویل را در موضوعات مختلف در قرآن و روایات بیابند. پژوهش حاضر کوشیده است به روش توصیفی- تحلیلی، ضمن بازشناسی مؤلفه های مهم ترین نظریه های تأویل در قرآن (و روایات)، با ارزیابی و نقد آن ها، مقدمه لازم برای عرضه نظریه های جدید آتی را فراهم آورد. برخی نقدهای وارد بر نظریات مورد بررسی (ابن تیمیه، ملاصدرا، علامه طباطبایی، معرفت، ابوزید و پاکتچی) عبارت اند از: عدول از معنای استعمالی تأویل و وجود تعارض درونی در دیدگاه ابن تیمیه، منافات نظریه علامه با کاربرد قرآنی تأویلِ قرآن، عدم بیان ارتباط میان معانی تأویل، ضمن تقطیع یک روایت در نظریه معرفت، وجود پیش فرض تفسیری پنهان در دیدگاه ابوزید و عدم بیان ارتباط محکم میان معانی مختلف تأویل در دیدگاه پاکتچی.
رمزگشایی از مُحکَم و مُتَشابِه با تکیه بر گفتمان قرآن
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر در مقام فهم آیه هفتم سوره آل عمران و گره گشایی از معنای «مُحکَم» و «مُتَشابِه»، نظریه ای نو عرضه می دارد. این نظریه بر گفتمان کلی قرآن و بستر تاریخی نزول، تکیه دارد. بر وفق این نظرگاه، معنای «آیات»، قسمت بندی های سوره های قرآن نیست بلکه از آن، نشانه های عبرت آموز و بیم دهنده قرآن، اراده شده است. «مُحکَم» یعنی آنچه بدان حکم شده و انجام و فرجام یافته است و «مُتَشابِه» یعنی آنچه شبیه «مُحکَم» است. «ام الکتاب» یعنی هسته مرکزی قرآن که سایر قرآن بر گرد آن شکل گرفته است. قرآن یک انذارنامه و عبرت های تحقق یافته آن، بنیان و مرکز این نامه است. کج دلان، در مقام ستیزه جویی با رسول اسلام، وقوع عذاب های وعده داده شده در قرآن و تحقق عبرت هایی شبیه به عبرت های تحقق یافته امت های پیشین را درخواست می کردند. در این راستا، «فتنه» به معنای مبتلا شدن به عذاب و «تأویل قرآن» به معنای فرجام و عاقبت آن است. دانستن فرجام قرآن که به خدا اختصاص یافته است، علم به زمان و چگونگی تحقق وعیدهای قرآن در آینده است.
بررسی تطبیقی تأویل از دیدگاه علامه طباطبایی رحمهالله علیه و علامه جوادی آملی
حوزه های تخصصی:
تأویل از جمله اصطلاحات علوم قرآنی است که از دیرباز در متون دینی و علوم قرآنی مطرح بوده است و آراء و نظرات گوناگونی درباره این واژه مطرح شده است. مفسران قرآن کریم درباره ی معنای تأویل که در فهم قرآن کریم و حقیقت آن دارای اهمیت است، نظرات مختلفی بیان کرده اند. از جمله مفسرانی که به این موضوع پرداخته اند؛ علامه طباطبایی و علامه جوادی آملی می باشند. در این پژوهش به بررسی تطبیقی دیدگاه علامه طباطبایی و علامه جوادی آملی می پردازیم. علامه طباطبایی معتقدند؛ تأویل از قبیل مفاهیم الفاظ نیست؛ بلکه حقیقتی واقعی است که بیانات قرآن کریم از قبیل احکام و حکمت ها و موعظه ها مستند به آن است و همه ی آیات قرآن تأویل دارد و ظرف ظهور آن در قیامت است. علامه جوادی آملی نظر ایشان را درباره تأویل می پذیرند؛ ولی معتقدند راسخان در علم می توانند، در این دنیا تا اندازه ای به حقیقت آن دست یابند و ظهور تام آن در قیامت است. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی به این موضوع می پردازد.
بررسی دیدگاه عرفانی شیعه در تأویل واژگان نور و ظلمت با تکیه بر تفسیر بیان السّعاده گنابادی
حوزه های تخصصی:
نور و ظلمت در آیات متشابه قرآن از جمله واژگانی هستند که تأویلات متعدّدی درباره آن ها صورت گرفته و موضوعات بسیار پیچیده عرفانی حول این کلمات مطرح شده است. و کتاب بیان السّعاده فی مقامات العباده از سلطان محمّد گنابادی از جمله تفاسیر شیعه است که واژگان نور و ظلمت را تأویل عرفانی به مذاق شیعه صورت داده است. با بررسی های صورت گرفته می توان گفت که نور در این تفسیر، تأویل به وحدت وجود، روح، سکینه و ولایت شده؛ و ظلمت تعبیر به عدم مطلق، کثرت، شئون نفس، شهوات، حدود و نواقص شده است. و بر خلاف نظر برخی از مفسّرین که خداوند را صاحب نور می شناسند نه خود نور، بر اساس این تفسیر می شود گفت که خداوند هم ذات نور و و هم صاحب نور و هم نسبت به غیر خودش، روشن کننده است. یعنی نور هم حقیقت وجود است، که همان حق اوّل تعالی است و او در ذات خود، بدون علّت و فاعلی ظاهر است و هم روشن کننده غیر از خود از انواع حقیقی و عَرَضی است. و ظلمت عبارت از عدم نور، ماهیّت، حدود و نواقص است؛ که خودش ذاتاً مخفی است و غیر خودش را نیز مخفی می کند و این شأن ماهیّت حدود و عدم هاست که از تنزّل وجود و ضعف ناشی می شود. این پژوهش با شیوه تحلیل محتوای کیفی متن به انجام رسیده است.
گونه شناسی تحلیلی روایات تأویلی مرتبط با آیات حج(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
میقات حج دوره ۳۰ بهار ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۹)
7 - 36
حوزه های تخصصی:
آیات قرآن افزون بر آنچه از ظاهر آنها استفاده می شود، دارای تأویل اند و بهترین راه دست یافتن به تأویل قرآن از طریق اهل بیت: می باشد؛ زیرا طبق حدیث ثقلین، اهل بیت: به عنوان همتای قرآن به شمار می روند. در بسیاری از روایات به تأویل آیات قرآن پرداخته شده است؛ اما در تفاسیر و کتب روایی، روایات تأویلی از روایات تفسیری تفکیک نشده است؛ بنابراین جداسازی روایات تأویلی از روایات تفسیری و تعیین نوع تأویل آنها اهمیت و ضرورت می یابد. این پژوهش در پی یافتن پاسخ به این سؤال است که در روایات تأویلی مرتبط با آیات حج چه نوع تأویلاتی صورت پذیرفته است؟ در این راستا، بر اساس معنای اصطلاحی تأویل قرآن در آیات و روایات، روایات تأویلی مرتبط با آیات حج از بین روایات تفسیری ذیل آن آیات، استخراج و با روش توصیفی تحلیلی مشخص شد که چهار نوع تأویل در این روایات وجود دارد که عبارت اند از: معنای باطنی آیه، مصداق باطنی آیه، مصداق آیه در گذر زمان (جری و تطبیق) و مصداق اطلاق یا عموم آیه.
جایگاه تأویل در اصول فقه و نسبت آن با مبانی تفسیر متن
منبع:
مطالعات فقه و اصول سال ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
92 - 69
حوزه های تخصصی:
تأویل با فرا رفتن از دلالت ظاهری لفظ و رفتن به سوی معنای غیر ظاهر، از جمله شیوه های فهم متن می باشد. از آنجا که استفاده از این شیوه برای فهم ادله نقلی فقهی موثر به نظر می رسد و از طرفی در مباحث الفاظ علم اصول، قواعد شناخته شده ای همچون اصل ظهور وجود دارد که مانع رویکرد تأویل گرایانه می باشد؛ لذا ضروری است تا وضعیت تأویل در اصول فقه و نسبت آن با اصل ظهور و تفاوت آن با تفسیر ارزیابی شود. مسأله اصلی این تحقیق، شناسایی زمینه های تأویل گرایی در دانش اصول فقه می باشد، که تلاش درخور برخی اصولی ها در این خصوص ستودنی است؛ اگرچه این تلاش مغفول واقع شده است و این مقاله سعی بر شناسایی و معرفی آنها دارد. مقاله حاضر با روش توصیفی- تحلیلی تنظیم شده است. لزوم عدم اکتفا به رابطه ذاتی لفظ و معنا، ضرورت احراز اراده جدی متکلم، جمع عرفی، لزوم انطباق احکام مستفاد از متن با حسن و قبح ذاتی اشیا، همگامی با مقاصد شارع، تفکیک بین مخاطب مستقیم و غیرمستقیم، امکان خروج از دلالت ظاهر در فرض احراز قرینه، برتری معنای عرفی بر معنای لغوی، مهم ترین یافته های این پژوهش است که همگی مبین ظرفیت تأویلی مباحث الفاظ علم اصول تا سرحد هرمنوتیک کلاسیک است که تأویل را به متن، تاریخ متن و قصد مؤلف پایبند می داند.
بررسی تطبیقی تأویل از دیدگاه ابن تیمیه و علامه طباطبایی (ره)
منبع:
مطالعات قرآنی نامه جامعه سال ۱۶ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۱۲۷
33 - 58
حوزه های تخصصی:
موضوع مهم «تأویل» که فهم متون دینی مبتنی بر آن است، از اصطلاحاتی است که در علوم قرآن، تفسیر و نیز در حدیث، اصول فقه، کلام، فلسفه و عرفان به کار رفته است. از دیرباز، این واژه بحث برانگیز بوده و در چیستی و ماهیت آن، آرای گوناگونی از سوی مفسران، عارفان، متکلمان و باطن گرایان ابراز شده که نتیجه آن، برداشت های مختلف، ناهمگون و بعضاً ناسازگار است. کاربرد نسبتاً فراوان این واژه در قرآن و حدیث نیز در طرح مناقشات علمی پیرامون آن بی تأثیر نبوده است. از جمله کسانی که به این موضوع پرداخته اند، علامه طباطبایی (ره) از مفسران بزرگ شیعه و ابن تیمیه از اهل سنت هستند. علامه با طرح نظریه ابن تیمیه در ذیل آیه 7 سوره آل عمران، بخشی از آن را پذیرفته و در بخش دیگر نظر او مناقشه کرده است. ابن تیمیه و علامه طباطبایی (ره) در اصل معنای تأویل اختلافی ندارند و هر دو آن را از حقایق خارجی و امور عینی الفاظ دانسته اند. مهم ترین عامل جدایی این دو دیدگاه، چگونگی و کیفیت این حقیقت خارجی است که این نوشتار به صورت تطبیقی آن را تحلیل کرده، نقاط افتراق و اشتراک آن را بررسی و در مجموع، مشخص می کند که دیدگاه علامه طباطبایی (ره) درباره تأویل با مدلول آیات قرآن سازگارتر از سایر نظریات، از جمله نظریه ابن تیمیه است.
رابطه چند معنایی و ظهر و بطن با تکیه بر نظرات آیت ا... فاضل
منبع:
مطالعات قرآنی نامه جامعه سال ۱۸ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۳۴
97 - 116
حوزه های تخصصی:
از پرسش های مهمی که پاسخ های متفاوتی از سوی فقها و مفسران به دنبال داشته، این است که آیا یک واژه که در قرآن کریم به کار رفته است، می تواند در آن واحد حامل چند معنا باشد؟نظریه «امکان و وقوع چند معنایی در قرآن کریم» یکی از دیدگاه های متعدد در این مسئله است. از جمله دلائل موافقان این نظریه روایات «ظهر و بطن» می باشد. بطن قرآن از زمان پیامبر صلی الله علیه و آله و سپس در بین اندیشمندان قرآنی مطرح بوده است. اما محور این پژوهش، نظریه ای است که در میان کلمات آیت الله فاضل لنکرانی درباره ارتباط «چند معنایی» و «ظهر و بطن» مطرح شده است. ایشان «بطن» را همان «وجوه و معانی» دانسته اند و آن را در ارتباط با تعدد فهم مخاطبان و مفسران قرآن معنا کرده اند. این مقاله با استفاده از آیات و روایات، به بررسی «رابطه چند معنایی آیات قرآن کریم و روایات «ظهر و بطن» پرداخته و با بررسی نظریه آیت الله فاضل لنکرانی، روایات بطنی و تأویلی را در ارتباط مستقیم با چند معنایی قرآن کریم و غیر از روایات وجوه دانسته است.
تحلیل رویکرد آیت الله جوادی آملی نسبت به روایات تفسیری
منبع:
مطالعات قرآنی نامه جامعه سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱۳۹
53 - 74
حوزه های تخصصی:
قرآن و روایات از مهّم ترین منابع تفسیری و دارای پیوند وثیقی بین خود است. شناخت رویکردهای روایی مفسران و بررسی گونه های بهره مندی ایشان از روایات، یکی از شاخه های درخور توجه در علوم قرآنی و تفسیر به شمار می رود. در دوره معاصر تفسیر تسنیم تنها تفسیراجتهادی است که جامع روشهای مختلف تفسیری اعم از قرآن به قرآن، روایی و عقلی است که می کوشد تا برنامه های سعادت آفرین قرآن را در راستای بهره مندی از روایات گهربار معصومین ،به متن زندگی انسان ها بیاورد . این نوشتار با استفاده از گردآوری کتابخانه ای و با روش توصیفی تحلیلی به بررسی «رویکرد روایی تفسیر تسنیم نسبت به روایات تفسیری» پرداخته است. هرچند آیهالله جوادی آملی حجیّت سنّت را وابسته به قرآن می دانند اما جایگاه اهل بیت] را در باطن و نزد خداوند مهم تر از قرآن شمرده؛ معتقد به حجیّت سنّت قطعی (اعم از متواتر و خبرواحد همراه با قرائن یقینی) بوده و نقش آنها را در تفسیر قرآن همتای آیات قرآن کریم می شمرند. ایشان سنّت قطعی را در تمام روایات تفسیری و خبر واحد ظنّی را فقط در خصوص روایات تفسیری فقهی حجّت می دانند. استاد مفسر در فهم واژه ها و جملات و تأویل (بطن و مراد پنهان) و مصداق آیات از روایات بهره برده و مصادیق آیات قرآن را از باب جری و تطبیق می دانند نه تفسیرِ مفهومی که در اینصورت حتی اگر مصداق کامل باشد غیر منحصر و تعدد پذیر خواهدبود مگر در جایی که مصداق مساوی با معنا و تفسیر مفهومی باشد که در این صورت معنا و مصداق منحصر آیه است.
نگاه تأویل گرایانۀ شیخ احمد احسایی به طبیعت و پدیده های طبیعی بر مبنای آیات قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ علم دوره ۲۱ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
95 - 112
حوزه های تخصصی:
شیخیه ازجمله فرقه هایی است که خود را به طور کامل از جهان پیرامونی جدا نساخته و طبیعت را همواره جزئی از آنچه باید مورد توجه قرار گیرد دانسته است. شیخ احمد احسایی از عالمان دینی نیمه نخست قرن سیزدهم ه ق و پایه گذار نظریات فرقه شیخیه بود که آثار متعددی با موضوعات گوناگون اعتقادی، کلامی، فلسفی و فقهی از خود برجای گذاشته است. التفات به طبیعت و پدیده های جهان خلقت و ارتباط آن با دین، مذهب و شریعت در آرای مختلف احسایی به چشم می خورد. او به تأویل آیاتی از قرآن که اشاراتی به پدیده های طبیعی دارد پرداخته است و درخصوص مسائلی مانند روند خلقت انسان، معنای آب، آسمان و هوا سخن می گوید. این نگاه پررنگ به طبیعت را می توان در آثار شاگردان و پیروان وی مانند سیدکاظم رشتی و محمدکریم خان کرمانی هم دید، تا جایی که این افراد دارای رساله هایی مستقل در علوم طبیعی مانند هیئت و پزشکی هستند. این نوشته سعی بر آن دارد مقداری به تأویلات شیخ احمد از آیات قرآنی مرتبط با طبیعت بپردازد تا آشنایی بیش تر و دقیق تری با آرا و جهان نگری یک عالم دینی مطرح و بنیان گذار یکی از فرقه های مذهبی با نفوذ عصر قاجار که تفکرات او در زمان ورود گسترده مظاهر تمدنی غرب به کشور طرفدارانی داشت، به دست آید
تحلیل فرمال زبان عرفان؛ گونه ها، نقدها، پیشنهادها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل های فرمالیستی زبان عرفان، همه از یک گونه نیستند؛ برخی در پی تحلیل زبان عرفان با رویکردی فرمال و برخی دیگر نیز در پی ارائه تلقی ای فرمالیستی از زبان عرفان اند؛ اما هدف دسته بزرگی از این پژوهش ها ارائه تبیین هایی فرمال از زبان عرفان با تکیه بر ویژگی های سنت عرفانی است. باوجود تفاوت میان این گونه ها، اغلب آنها ویژگی هایی مشترک دارند که موجب شده است نقدهایی مشترک نیز بر آنها وارد باشد. در نوشتار حاضر، ضمن گونه شناسیِ تحلیل های فرمال زبان عرفان، به نقدهای وارد بر این پژوهش ها نیز پرداخته شده است. مهم ترین این نقدها عبارتند از: بی توجهی به تجربه عرفانی، جایگاه نامتناسب و ناموجّه تجربه و حالات عرفانی در تبیین های فرمال، تعمیم پذیرنبودنِ برخی نتایج و خلط زبان ادبی با زبان عرفان. به نظر می رسد الگوی تأویلی زبان عرفان بتواند ضمن ارائه تبیینی فرمال از زبان عرفان، بسیاری از این نقدها را نیز پاسخ دهد. در این الگو، تأویل، با چشم پوشی از ویژگی های مرسومِ هستی شناختی و پدیدارشناختیِ آن، حاصل گذر از یک بافت به بافتی نو پنداشته شده است. در متون عرفانی، این ساخت تأویلی را در ساختارها و ژانرهای مختلف می توان شناسایی کرد؛ بنابراین، این الگو را ویژگی اصلی و بنیادین زبان عرفان می توان دانست که با عناصر محتوایی سنت عرفانی نیز در پیوند است؛ بی آنکه این عناصر در تبیین های زبان شناختی و فرمال زبان عرفان نقشی الزامی داشته باشند. از جمله این عناصر محتوایی می توان به فراروی و صیرورت و گذر از ظاهر به باطن اشاره کرد که نمود زبانی خود را در الگوی تأویلی می یابند.
بررسی اقسام ناهم خوانی و تباین در تفسیر و تأویل و استناد صوفیه به آیات (با تأکید بر امهات متون نثر صوفیه نظیر رساله قشیریه، کشف المحجوب، کشف الاسرار، اسرار التوحید و ...)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگرش ذوقی و باطن گرایی صوفیه اقسام ناهم سانی و مخالفت با سیاق را در تفسیر آنها از آیات قرآن پدید می آورد. این امر سبب ایجاد مراتب مختلفی از تأویل در استناد صوفیه به آیات می شود؛ تأویل آنها از آیات گاه در حد مخالفت با ظاهر لفظ و عدم تطابق با معانی لغوی است و در مواردی از این حد فراتر رفته و به تفاوت با معنای مراد آیه می رسد. رویّه صوفیه در تفسیر و تأویل و اتکا به تلقی ذوقی و باطن گرایانه از آیات در پاره ای از اوقات پررنگ تر می شود و به شکل مصادره به مطلوب و خلط مبحث نمود می یابد و در اشکال حادّتر خود به تناقض و تضاد و تباین با معنا و مدلول اصلی آیه می انجامد. در این جستار، نخست اشکال مختلف تباین و ناهم خوانی در تفسیر و استناد صوفیه به آیات قرآن دسته بندی گردیده و سپس برای هر کدام از آنها نمونه های متعدد از امهات متون نثر صوفیه نقل شده است و در ذیل هر کدام از نمونه ها توضیحاتی ناظر بر جنبه های ناهم خوانی، تعارض، تناقض و یا تضاد با آیه یا آیات مرتبط آمده است. نتیجه نشان می دهد مصادیق گونه های مختلف ناهم خوانی و تعارض در تأویل نویسندگان و مشایخ صوفیه از آیات از الگوهای مشابه و همسان بهره می برد و مبنای آنها در تفسیر ذوق و عاطفه و گرایش به باطن و اصالت دادن به راه دل و کشف معنای باطنی از این طریق است. صوفیه در تفسیر چندان مقید به مقتضای ظاهر آیات نبوده و غالبا معنای مد نظر خود را بر آیات تحمیل کرده اند.
ماهیت ملائکه در المنار و جواهر التفسیر: بازخوانی نقدهای احمد خلیلی بر محمد عبده
حوزه های تخصصی:
محمد عبده از مؤلفان تفسیر المنار از مهم ترین تفاسیر معاصر در جهان عرب معتقد به ضرورت تأویل ماهیت ملائکه است. احمد خلیلی در جواهر التفسیر که پس از المنار و در فضای فکریِ اِباضیّه تألیف شده است، نه تنها در ارائه تأویلات از المنار تأثیر نپذیرفته، بل که ضمن نقل نقادانه آراء وی کوشیده است نادرستی تأویلاتش را نشان دهد. در این مطالعه بنا ست روی کردِ انتقادی احمد خلیلی به آراء عبده درباره ماهیت ملائکه را بازکاویم. خلیلی با تکیه بر آراء مفسران اِباضی و اهل سنت و شاخصه های تفسیر صحیح از دید خود، آراء یادشده در المنار درباره ملائکه را نقل و نقد کرده است. برخی آراء این دو مفسر در باب غیبی و نورانی بودن ملائکه مشترک است؛ اما در مواردی خلیلی اشکالات عبده را بصورت منطقی و مستدل پاسخ داده و بسیاری از تفسیرها و تأویل های عبده را معلول فضای فکری و عقیدتی حیات او دانسته است. عبده ملائکه را ارواح لطیفی می داند که می توانند به صورت نیروهای نهفته در طبیعت، باعث رشد و حرکت جسم مادی شوند. خلیلی تأویل ملائکه به «نیروهای نهفته در طبیعت» از سوی عبده را صرفاً تفسیری مادی می داند که با ظاهر آیات مطابقت ندارد. او معتقد است قوای طبیعی، برخلاف ملائکه، فاقد قوه تعقل اند و تأویل عبده از ماهیت ملائکه و شیطان، در مقایسه با تأویل سایر آیات، بسیار دور از مدلولات قرآن است. از دید او هم چنین فتح باب تأویل درباره ملائکه و شیطان زمینه برخورد سلیقه ای با قرآن را برای مغرضان فراهم می کند.
تبیین رابطه تأویل و هستی در مکتب ابن عربی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
«تأویل» در اصطلاح عرفانی یعنی: رجوع به اصل و مبدأ شیء. محققان الهی از دیرباز برای همه پدیدارها همچون نفس انسانی و الفاظ، اصل (بطون و ذات) و مراتب متعدد و مدارج اعلای وجودی قائل بوده اند. در مکتب عرفانی ابن عربی، همه هستی دارای نطق و تکلم و مظاهر یک حقیقت وجودی به شمار می آیند و بینونیت حقیقی بین آنها نیست و همه تأویل پذیرند. چون بطون اشیا، الفاظ و انسان با یکدیگر مسانخت وجودی دارند، بلکه طبق قاعده «کل شیء فیه کل شیء»، همه موجودات و حتی عوالم غیرمتناظر و هم عرض نیز با هم مرتبطند؛ با کشف حقیقت هریک از آنها، تأویلی رخ می دهد که بقیه نیز (به صورت نسبی) کشف می شوند. این موضوع نوعی تأویل عرفانی است که در مکاتب غربی و اسلامی کمتر مدنظر قرار گرفته است. تبیین این تأویل و مبانی آن در این تحقیق پی جویی می شود.
این مقاله همچنین رابطه هستی و تأویل در دو قوس نزولی و صعودی را بررسی می کند؛ به این معنی که در عملیات تأویل، باید فرایند معکوس قوس نزول (تنزل و بروز هستی) را در قالب اسماء وجودی تا مرحله وجود لفظی طی کرد و با پیرایش قیود موجودات، به همه بطونِ متداخل (طولی)، حتی متوازی (عرضی) رسید. یکی از نتایج این مقاله پذیرش خلاقیت و تکثر تأویل ها و خوانش ها از حقیقت است؛ اما در عین حال، هر نشئه دارای اصل های ثابتی است که بطون به آنها ارجاع می شوند که در نتیجه، نباید احکام هر سطح از معانی را به مرتبه دیگر داد.