مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۲۱.
۳۲۲.
۳۲۳.
۳۲۴.
۳۲۵.
۳۲۶.
۳۲۷.
۳۲۸.
۳۲۹.
۳۳۰.
۳۳۱.
۳۳۲.
۳۳۳.
۳۳۴.
۳۳۵.
۳۳۶.
۳۳۷.
۳۳۸.
۳۳۹.
۳۴۰.
تأویل
منبع:
مطالعات قرآنی سال چهارم پاییز ۱۳۹۲ شماره ۱۵
79 - 97
حوزه های تخصصی:
واژه تأویل در تفاسیر عرفانی و اثری نقش پررنگی دارد. در بین تفاسیر اثری، تفسیر فیض کاشانی به دلیل اشتمال آن بر تأویلات ائمه(ع) و به طور محدود تأویلات خود فیض از جایگاه ویژه ای برخوردار است. در بین تفاسیر عرفانی نیز تفسیر منسوب به ابن عربی مشتمل بر تأویلاتی است که منطبق بر معنا و مفهوم تأویل در حوزه عرفانی است. مقایسه این دو اثر از جنبه مفهومی و و روشی می تواند در روشن شدن مفهوم تأویل در این دو حوزه مؤثر باشد. در دو تفسیر مذکور گاه به دلیل وجود رویکردهای مشترک به مفهوم آیه، تأویلات مذکور در آن ها اشتراک یافته است اما در غالب موارد اختلاف اساسی در گونه تأویلات وجود دارد. این مقاله با بررسی رویکرد ابن عربی و فیض به تأویل به مقایسه تأویلات این دو در تفاسیر خویش می پردازد و به بیان نقاط اشتراک و افتراق آن ها می پردازد.
تأثیرپذیری ترجمه های معاصر فارسی قرآن از مبانی ترجمه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال ششم بهار ۱۳۹۴ شماره ۲۱
73 - 94
حوزه های تخصصی:
"ترجمه" آسان ترین راه برای دستیابی به فهم آیات قرآن است. در اهمیت ترجمه قرآن همین بس که گفته اند ترجمه خلاصه تفسیر و از تفسیر مشکل تر است. ضرورت این امر ارزشمند بدیهی و بی نیاز از استدلال است و اصولاً کسی که می خواهد ترجمه کند باید مبانی خاص ترجمه را بداند. مراد از مبانی خاص آن دسته از اصول و نظریاتی است که مترجم باید تکلیف خود را در باب ترجمه به طور خاص تعیین کند و مبنای خود را منقح سازد. با دقت در این مقوله می توان دریافت که مبانی ترجمه از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است، از آن جهت که بر مباحث دیگر مقدم بوده است. در این مقاله سعی شده است ابتدا به اهمیت و ضرورت ترجمه، بیان معانی و مقاصد قرآن پرداخته شده و سپس به مبانی خاص ترجمه از جمله حقیقت ترجمه، نقش تأویل در ترجمه، یکسانی و هماهنگی در ترجمه و توجه به تکرار در ترجمه اشاره شده و به بررسی این مبانی پرداخته شده است.
تاثیرپذیری شمس مغربی از قرآن مجید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال هشتم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳۱
35 - 56
حوزه های تخصصی:
تحقیقات فراگیر در حوزه ادبیات متصوفه ایران حاکی از آن است که متون نظم و نثر شاعران و نویسندگان صوفی مسلک به شدت تحت تأثیر آیات قرآن و روایات و احادیث قدسی و نبوی بوده است؛ عرفان و تصوف که مبتنی بر عشق و شور و وجد و شوق و بیان اسرار قرآن و حدیث است به خودی خود مستعد اثرپذیری از آیات قرآن بود و از این منظر تفکرات و عقاید متصوفه عامل مهم شکل گیری اشعاری شد که به وجوه مختلف دربردارنده مفاهیم و اشارات قرآنی و روایات و احادیث نبوی است؛ اعتقاد متصوفه به تأویل آیات قرآن سبب شکل گیری سبکی در شعر و ادب فارسی شد که راه را برای ورود آیات قرآنی در شعر دیگر شاعران فارسی زبان گشود. در این میان شعر شمس مغربی به عنوان شاعر صوفی و عارف قرن نهم، نمونه خوبی برای بازنمایی این تأثیر و شیوه های گوناگون اثرپذیری مضمونی و واژگانی با خاستگاه قرآنی در شعر فارسی است.
مبانی کاربرد جری و تطبیق در تفسیر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۴
153 - 175
حوزه های تخصصی:
یکی از قواعد در فهم و بهرمندی از آیات هدایت بخش قرآن کریم، قاعده مشهور به «جری و تطبیق» است که از دیرباز نزد علمای دین و مفسران قرآنی شناخته شده و به کار می رفته است، امّا این قاعده و مبانی کاربرد آن، حداقل از جهت نظری و تئوریک چندان شناخته شده نیست و پرسش هایی چون مبنای کاربرد قاعده جری و تطبیق در فهم آیات قرآن چیست؟ جری و تطبیق با دیگر روش های تفسیر قرآن(در اشکال مختلف تفسیر، تأویل و باطن) چه نسبتی دارد؟ همچنان به قوت خود باقی می باشند، لذا نوشتار پیش رو شامل مفهوم شناسی «جری و تطبیق»، تحلیل و بیان نسبت منطقی آن با فهم قرآن در اشکال مختلفش و دسته بندی مبنای کاربرد قاعده جری و تطبیق در سه شاخه قرآنی، روایی، عقلی و زیر شاخه های آن(عمومیت مفاهیم قرآنی، بسط گستره تفسیر آیات قرآن، انطباق آموزه ها و مفاهیم قرآن با فطرت انسان و ...) است.
بررسی تطبیقی تأویل در تفسیر الصافی و تفسیر القرآن العظیم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۱
27 - 47
حوزه های تخصصی:
فیض کاشانی از جمله مفسرانی است که با اندوخته های فلسفی- عرفانی از یک سوی و بهره های قرآنی- حدیثی از سوی دیگر، رویکردی باطنی به آیات قرآن دارد. وی تأویل را فراتر از مدلول لفظ و به مثابه معانی حقیقی الفاظ می داند. ابن کثیر از مفسرانی است که ضمن پذیرش نظر ابن تیمیه درباره معنای مراد از تأویل در قرآن، این نکته را افزوده که در قرآن واژه تأویل به معنای تفسیر و بیان به کار رفته است. که این تفسیر متأثر از تفاسیر «جامع البیان» طبری و همچنین اصول تفسیری ابن تیمیه است. زمینه ها و بسترهای شکل گیری این تفسیر از یک سو و روش های تفسیری مفسر از سوی دیگر به این تفسیر ویژگی های ممتازی بخشیده که آن را شایسته تتبع قرار می دهد. مقایسه این دو اثر از جنبه مفهومی و روشی می تواند در روشن شدن مفهوم تأویل در این دو حوزه مؤثر باشد. در دو تفسیر مذکور گاه به دلیل وجود رویکردهای مشترک به مفهوم آیه، تأویلات مذکور در آن ها اشتراک یافته است. این مقاله با بررسی رویکرد ابن کثیر و فیض کاشانی به تأویل به مقایسه تأویلات این دو می پردازد.
گونه های تأویل در روایات با تأکید بر روایات تفسیری صادقین(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۲
339 - 362
حوزه های تخصصی:
یکی از انواع تفاسیر قرآن مجموعه تفاسیری است که به عنوان تفاسیر روایی از آن ها یاد می شود. در این تفاسیر که مجموعه ای از روایات تفسیری است، این روایات هم از جهت مضمون و هم از جهت روش بیان تفسیری دارای انواع مختلفی می باشند. یکی از پربسامدترین روایات از حیث مضمون، روایات تأویلی است. از طرفی در تفاسیر عرفانی و حتی علم عرفان نیز بحث تأویل از مهم ترین مباحث مطرح شده می باشد. شناخت گونه های روایات تأویلی علاوه بر اینکه در فهم روایات تفسیری تأثیرگذار است، در شناخت نسبت میان این روایات و مباحث تأویل عرفانی نیز نقش مهمی ایفا می کند. این تحقیق به روش توصیفی- تحلیلی به بیان گونه های روایاتی که به نحوی در آن ها یا تأویل بیان شده و یا از نظر مصداقی تأویلی صورت گرفته است می پردازد. در نتیجه تحقیق گونه های متعدد و متنوعی از روایات تأویلی به دست آمد که از جمله آن ها تأویل طولی، عرضی، باطنی، ادبی- نحوی، ترکیبی، مجازی، خبری، انشایی، جری و تطبیقی و دلالی را می توان نام برد.
درآمدی بر هرمنوتیک و جایگاه آن در نقد هنر
حوزه های تخصصی:
نظریه و نقد هرمنوتیک یکی از نظریه ها و نقدهای مهم هنر و ادبیات است. چندمعنا بودن این واژه بیانگر انواع کاربردهایی است که از این واژه صورت گرفته و می گیرد. از هرمنوتیک به عنوان نگرش، دانش، روش و هنر نام برده شده است که به درک و فهم جهان، انسان و متن می پردازد. متن ها و آثار هنری در تفاسیر مفتوح می شوند و هدف تفسیر و فهم آثار، وصول به معنای حقیقی آن ها است. هدف از این پژوهش، تأملی انتقادی و تحلیلی به آراء متفکران در مورد هرمنوتیک، نقش و جایگاه آن در تفسیر پدیده ها، بالأخص آثار هنری و دستیابی به مبنایی جهت رسیدن به معنای حقیقی اثر است. لذا سوال اصلی پژوهش بر محوریت هرمنوتیک و جایگاه آن در نقد هنر قرار می گیرد و باید به این مسأله پرداخته شود که کدام یک از رویکردهای هرمنوتیک فهم نزدیک تری به حقیقت اثر هنری می گشاید. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی و تاریخی است و اطلاعات اولیه با مراجعه به منابع کتابخانه ای جمع آوری شده است. جهت بررسی آثار و اندیشه های متفکران هرمنوتیک تاریخچه مختصری از هرمنوتیک و انواع آن آورده شده است. سپس با ذکر دوره های مهم تاریخ هرمنوتیک به دسته بندی نظریه پردازان آن پرداخته شده است. هرمنوتیک ازنظر موضوع و گونه های آن بررسی گردیده و با جمع بندی آراء نظریه پردازان سعی در رسیدن به مبنای مشخصی در نقد هرمنوتیک شده است. پژوهش ها نشان می دهند، هرمنوتیک به عنوان دانشی در دست یابی به معنی همواره نقشی مهم در تعیین معنای آثار هنری داشته و دارد. اما پرداخت صرف به هر یک از وجوه محوری آن چون مؤلف، مخاطب و متن، تنها بخشی از معنای اثر را آشکار می سازد؛ لذا علی رغم ادعای هرمنوتیک مدرن مفسر محور و هرمنوتیک سنتی، متن محور و مؤلف محور، مجموعه ای از شناخت و آگاهی کامل از مؤلف، متن و مفسر است که نقشی محوری در تعیین معنای اثر دارند.
بررسی تحلیلی و مقایسه ای تفسیر عرفانی ابن عربی و خواجه عبدالله انصاری
منبع:
تفسیرپژوهی سال ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۸
279 - 297
حوزه های تخصصی:
با نگاهی گذرا به تفاسیر عرفانی در می یابیم که مهم ترین عنصر شالوده این تفاسیر، استنباط مفسر می باشد. از این حیث می توان تفسیرهایی متفاوت و در عین حال مشابه را مشاهده نمود. در میان تفاسیر موجود، تفسیر ابن عربی یک تفسیر عرفانی است که بیشتر صبغه فلسفی دارد. این مسأله از آن رو است که عارف در مرحله سیر دریافت های درونی خود، شیفته درک حقایق عالم ملک و ملکوت است و نیازی به اثبات حقانیت مطالب، دریافت ها و داشته های خود ندارد؛ لکن بعد از دریافت های قلبی باید با استعانت از اصول فلسفه به اثبات عقلانی گفته های خویش برای مخاطب بپردازد. از این رو تفسیر ابن عربی بیشتر گرایش به تأویل آیات بر اساس ذوق شخصی دارد که این امر می تواند از مصادیق تفسیر به رأی تلقی گردد. اما تفسیر خواجه عبدالله انصاری سعی دارد با شیوه درون بینشی و با ریاضت و مجاهدت، مطابق با سبک عرفان عملی به درک حقایق هستی بپردازد و از این رو کوشیده است با دوری از عقل و استدلال و با استعانت از جلا دادن قلب که محل دریافت های باطنی است، به فهم معانی قرآن دست یابد.
بررسی تطبیقی چیستی «تأویل» از دیدگاه آیت الله جوادی وآملی وآیت الله معرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تطبیقی قرآن پژوهی سال ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۴
150 - 165
حوزه های تخصصی:
واژه «تأویل» در قرآن به معانی مختلف به کار رفته است. اکثر مفسران ذیل آیه هفت سوره آل عمران به معنا شناسی آن پرداخته اند. این مقاله، با هدف بررسی تطبیقی دیدگاه علامه جوادی و آیت الله معرفت درباره چیستی «تأویل» به روش توصیفی- تحلیلی سامان یافته و به این نتیجه رسیده است که: هر دو مفسر تأویل را به «ارجاع و بازگشت» معنا کرده اند. منتها محل ارجاع هر کدام متفاوت است. بنابراین، هر یک از ایشان، معنای متفاوتی از چیستی تأویل در قرآن ارائه داده اند. با وجود این که در اکثر نوشته هایشان هر دو معتقدند همه آیات قرآن دارای تأویل هستند، اما آیت الله معرفت، تأویل را مقابل تفسیر و معنایی، خلاف ظاهر آیه می داند، اما علامه جوادی تأویل را حقیقت عینی خارجی می داند. به نظر ایشان، تأویل آیات قرآن، رسیدن از راه مثال به ممثل است.
بررسی تطبیقی قاعده «جری و تطبیق» آیات قرآن(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
مطالعات تطبیقی قرآن و حدیث سال ۱۰پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۹
137 - 166
حوزه های تخصصی:
«جری و تطبیق» آیات قرآن، یکی از مسائل مهم، در علم تفسیر است. اصطلاحِ «جری و تطبیق» بدین معنا، که هیچ آیه ای از قرآن در زمان و مکان محصور نمی ماند، بلکه در هر موردی که با مورد نزول ، ازنظر ملاک و مناط یکسان باشد، جاری می شود که درواقع اصطلاحی برگرفته از روایات اهل بیت( است، در نظر ابتدایى، گمان مى رود که روایت جری، شمول آیه را به مورد تطبیق شده در روایت، محدود نموده است، حال آنکه این تطبیقات در روایات از باب ذکر مصادیق آیه هست و هرگز آیه به آن تطبیقات، محدود نمى گردد. ادله حجیت این قاعده، علاوه از دلیل عقلی، عمده دلایل آن روایات است.
در این مقاله تلاش شده با بررسی تطبیقی ادله و دیدگاه های فریقین، مفاد این قاعده همانند شیعه، نزد اهل سنت نیز اثبات گردد، مفسرین اهل سنت گرچه اصطلاح «جری و تطبیق» را به کار نبرده اند اما مفاد آن را باور داشته و دارند؛ چون با این قاعده جاودانگی قرآن، و نقش هدایتی آن در جامعه بشری، توجیه پذیر است. اندیشمندان اهل سنت برای سرایت حکم آیه، از زمان نزول به موارد مشابه و هم نظیر، در بستر زمان بجای قاعده جری، راهکارهای عموم نص، عموم معنایی و امثال آن را ارائه می کنند.
بررسی چرایی و چگونگی تأویل آیات قرآنی در کشف المحجوب هجویری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۱
9 - 36
حوزه های تخصصی:
کشف المحجوب نخستین کتابی است که در تصوف به زبان فارسی تألیف شده و استناد به آیات قرآن از ویژگی های سبکی این متن کهن به شمار می آید. در این پژوهش، چگونگی تأویل آیات قرآنیِ به کاررفته در مقدمه و شش باب آغازین این کتاب، که مؤلف در آن به موضوعات بنیادین تصوف پرداخته، بررسی و تحلیل شده است. نتایج نشان می دهد که هجویری در این بخش از کتاب برای بررسی و تبیین 17 موضوع نسبتاً کلی و گوناگون به 55 آیه از قرآن استناد کرده که برداشتش از 27 آیه صحیح بوده، از 26 آیه برداشت شخصی داشته و در تأویل 2 آیه خطای آشکار داشته است . بر این اساس، تأویل بیش از نیمی از آیات بررسی شده مورد استناد هجویری، شخصی بوده که اثبات مدعا و مطلوب مؤلّف و تفسیر مدِّ نظر وی از برخی مفاهیم تصوف عامل اصلی برداشت های شخصی و ناصحیح او از این آیات است. از عوامل اصلی این تأویلاتِ نادرست، می توان به تقلید هجویری از پیشینیان، شناخت محدود او از آیات و روایات و استفاده هدفمند از آن، انگیزه خاص وی در اثبات مدّعا و مطلوب خویش، و نوعی خودباوری برآمده از آشنایی او با عرفان و تصوف اشاره کرد. کشف المحجوب نخستین کتابی است که در تصوف به زبان فارسی تألیف شده و استناد به آیات قرآن از ویژگی های سبکی این متن کهن به شمار می آید. در این پژوهش، چگونگی تأویل آیات قرآنیِ به کاررفته در مقدمه و شش باب آغازین این کتاب، که مؤلف در آن به موضوعات بنیادین تصوف پرداخته، بررسی و تحلیل شده است. نتایج نشان می دهد که هجویری در این بخش از کتاب برای بررسی و تبیین 17 موضوع نسبتاً کلی و گوناگون به 55 آیه از قرآن استناد کرده که برداشتش از 27 آیه صحیح بوده، از 26 آیه برداشت شخصی داشته و در تأویل 2 آیه خطای آشکار داشته است . بر این اساس، تأویل بیش از نیمی از آیات بررسی شده مورد استناد هجویری، شخصی بوده که اثبات مدعا و مطلوب مؤلّف و تفسیر مدِّ نظر وی از برخی مفاهیم تصوف عامل اصلی برداشت های شخصی و ناصحیح او از این آیات است. از عوامل اصلی این تأویلاتِ نادرست، می توان به تقلید هجویری از پیشینیان، شناخت محدود او از آیات و روایات و استفاده هدفمند از آن، انگیزه خاص وی در اثبات مدّعا و مطلوب خویش، و نوعی خودباوری برآمده از آشنایی او با عرفان و تصوف اشاره کرد.
رویکردِ تأویل گرایانه عرفا به قرآن و احادیث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عرفان اسلامى با قرآن و حدیث، پیوندی تنگاتنگ و ناگسستنى دارد. قرآن، نسخه گوهرین و روشمند رستگاری انسان هاست که افزون بر سویه های آیینی و دینى، از متنى پرمایه ادبى و هنرى برخوردار است، و همه ویژگی های یک اثر هنرى را به لحاظ ساختار و درون مایه، دارد. صوفیه در قرآن و حدیث دستاویزهایی یافته اند، تا از آن رشته یی که انسانِ فناپذیر را با خداوند پیوند می دهد؛ نشان دهند. لذا از آن سوی که موضوع سخنانانشان، در نگرشِ همگانی، ناشناخته و مفاهیم رازآلودِ بی مرز و به رمز است، بر این باورند که قرآن، فراتر از روساختِ جمله و روخوانی، باید فهمیده شود. پس معانى نهفته در آن، فرامادّى و ژرف اند، و هنگامی به نیکی دریافت مى شوند که با شهود و یا از راه تجلّى، درک شوند. این نگرش زمینه ساز گرایش به تفسیر و تأویل براى دست یابى به گونه ای از نهان شناسی درباره حقایقِ هستى شده، که آنان را به برداشت هاى تازه و دریافت های نوینی از آیات و روایات، رهنمون ساخته و شیوه ای خاص و متفاوتی از تفسیر و تأویل قرآن، پدید آورده است. با توجّه به گستردگی مفاهیم قرآنی و احادیث، و پیوند و درآمیختگی آن با اندیشه های عرفانی این مقاله با بررسی اجمالی این پیوند، رویکرد تأویل گرایانه عرفا را از آیات و روایات بازنموده است.
تأملی بر تأویلات داستان یوسف (ع) در متون عرفانی بر پایه امهات متون نظم از قرن ششم تا نهم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داستان پیامبران یکی از مهترین دستمایه های عرفا برای بیان مضامین وافکارمتعالی انسان سازاست.دراین میان داستان یوسف (ع) ازویژگی خاصی برخورداراست .درمیان سرگذشت پیامبران ، قصه یوسف (ع) به واسطه حوادث واتفاقات خاصی که درزندگی اورخ داده، وجوه عرفانی فراوانی دارد ، به صورت تمثیلی یا تاویلی بیان شده است . ان داستان نزد عرفا سیروسلوک روح است. دراین مقاله سیرروحانی روح را اززمان گرفتارشدن درقهرچاه جسم ودنیاتارسیدن به اوج آسمان درقالب داستان یوسف(ع) همراه بامهترین تاویل هایی که ذیل شخصیتها وحوادث قصه نقل شده ، درمتون نظم عرفانی ازقرن ششم تاقرن نهم مورد نقدوتحلیل قرارداده است.
تحلیل تطبیقی تأویل آیات در دو کتاب الکشف و کتاب مرآه الانوار و مشکوه الاسرار از منظر بطن معنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در حوزه علوم قرآن بوده است و هر کدام از مفسران دو فرقه شیعه و اهل سنت طبق تعاریف خود از این علم به آن پرداخته اند، اماواقعیت این است که متن اغلب تفاسیر، ظاهر و تنزیل قرآن است و پرداختن به تأویل آیات مورد توجه تعداد اندکی از مفسران بوده است،از جمله کتب تفسیری که به باطن آیات پرداخته اند؛ کتاب الکشف تالیف جعفربن منصورالیمن است که از جمله داعیان اسماعیلی اواخر قرن سوم و اوایل قرن چهارم است و همینطور کتاب مرآه الانوار و مشکوه الاسرار تالیف ابوالحسن عاملی که از جمله دانشمندان اثنی عشری قرن دوازدهم هجری است، این دو دانشمند که از دو فرقه مختلف و دو قرن متفاوت هستند در کتب خود فقط به بطون و تأویل آیات پرداخته اند اما علاوه بر اینکه دیدگاه دو مفسر در پرداختن به بطون آیات متفاوت است، موضوعاتی که به آنها اشاره کرده اند نیز موضوعات مختلفی است که در برخی از این موضوعات اشتراک و در برخی دیگر تفاوتهایی دارند، همچنین روش پرداختن به بطون و تأویل آیات نیز در هردو کتاب متفاوت است، به نظر می رسد برای درک بهتر و فهم دقیقتر کتاب الکشف خواننده این کتاب نیاز به آشنایی با دو علم متفاوت دارد؛ علم سیمیا (که عبارت است از علم حروف ابجد، علم اعداد، علم کواکب، افلاک و بروج و،،،،) و دیگری دانستن احادیث تأویلی که از ناحیه ائمه(ع) بخصوص امام باقر و امام صادق(ع) وارد شده است، با نگاهی گذرا به این کتاب می توان فهمید که خود مولف نیز با توجه به این علوم و احادیث، دست به تالیف این کتاب زده است، اما درک مطالب کتاب مرآه الانوار برای خواننده این کتاب آسان تر است زیرا تأویل آیات در این کتاب بر اساس روایات اهل بیت(ع) می باشد
تأویل عرفانی در تفسیر آیات الولایه راز شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۷ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۶۵
78 - 96
حوزه های تخصصی:
تفسیر قرآن کریم به مقامات اهل بیت یکی از مهم ترین گرایش های رایج در عرفان شیعی است. یکی از مهم ترین تفاسیری که در آن آیات قرآن به جایگاه اهل بیت تفسیر شده، تفسیر آیات الولایه اثر میرزا ابوالقاسم حسینی شریفی ذهبی معروف به « میرزا بابا » و متخلّص به « راز شیرازی » ( 1202- 1286 ق ) از عارفان سلسله ذهبیه است . او در تفسیر خود 1001 آیه از قرآن کریم را در شأن ائمه علیهم السلام و دشمنانشان دانسته، از این رو، آنها را در پرتو تعالیم عرفانی شرح کرده است. از ویژگی های مهم این تفسیر قابل استفاده بودن آن برای عامه مردم است. رازشیرازی، برآن است که در این تفسیر از روش تفسیر و تأویل حضرات ائمه بهر برده و معرفت خویش را در این باب از ریاضت های شاقه و سیر و سلوک و پیروی از اهل کشف و معرفت حاصل کرده است. از مهم ترین مفاهیم عرفانی که در شأن ائمه علیهم السلام مطرح گردیده می توان به انسان کامل و ولایت اشاره کرد که در جای جای این تفسیر مطرح شده اند. افزون بر این، تدقیقات راز شیرازی در این تفسیر نیز حائز اهمیت است.
تبیین ارتباط الفاظ قرآن با شهود واقعیات بیرونی آیات در عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۷۲
25 - 44
حوزه های تخصصی:
عدم تصریح عرفا به مبانی تفسیری و مبهم بودن روش تفسیری ایشان سبب شد تا گمان شود تفاسیر عرفانی از روش های متداول فهم متن و قواعد تفهم پیروی نمی کنند و مستند تفاسیر عرفانی، ذوق و سلیقه شخصی عارف و از باب تداعی معانی و خارج از دلالت ذاتی الفاظ تلقی گردید. این در حالی است که مفسر عارف در بیان مراد الهی، لفظ آیات را دارای اصالت و موضوعیت ویژه ای می داند و در صدد است تا به بیان فهم مراد متکلم دست یابد به گونه ای که نزد وی کشف و شهود متباین با معنای ظاهری آیات، از علائم انحراف و پوشیدگی شهود است. هستی شناسی عرفانی برای ظواهر عالم، باطنی قائل است. از این رو مفسر عارف، تفسیر را در ظواهر الفاظ متوقف نمی بیند و می کوشد تا با درنظرگرفتن واقعیات بیرونی آیات، از وسائطی چون خیال، تمثیل، داستان، موعظه و حدیث یاری جوید و به تبیین معانی مشهود خود بپردازد. مقاله حاضر سعی دارد تا جایگاه الفاظ قرآن و واقعیات بیرونی آیات را در اندیشه نوآورانه عارف تحلیل نماید و اثبات کند آنچه عارف در شهود می بیند از مقوله تفسیر به معنای عام است و تأویلات عرضی و طولی مطرح شده توسط عرفا تناقضی با ظاهر آیات ندارد بلکه متمم و مکمل آن است و آنچه عارف در شهود می بیند برگرفته از همان واژگان قرآنی است که در ساختارهایی نو آن ها را به کارمی گیرد تا میان آنچه از ظاهر قرآن دریافت می شود و آنچه در شهود دریافته وحدت برقرارکند.
بررسی تطبیقی اندیشه سنایی و مولوی در تأویل آیات مشترک «در حدیقه و مثنوی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگارگری های عارفانه مولوی در مثنوی معنوی و سنایی در حدیقه؛ در بیان چشمه جوشان معرفت، از کیمیای آیات، در سیر تبدیلی واژگان، اشعاری آسمانی با معنویتی روحانی آفریده اند تا جان تشنه مشتاقان را سیراب کند. تأویل یکی از مهم ترین اصطلاحات در حوزه علوم قرآنی و معارف عرفانی است. طبع توانای شاعران، با غور در ژرف ساخت آیات وعبارات قرآنی و تأویل آیات، توام با ذوق شهودی، باعث شده است تا از لایه های آشکار و همگانی آیه، فراتر رفته و پیام ها و معانی ثانویه ای نغز را که از چشم ظاهربینان مغفول مانده است، از عمق دریای آیات، با مهارتی بی نظیر صید کنند تا از این رهگذر، تعالیم خویش را قوام بخشند. اهمیت این مسئله در اشعار سنایی و مولوی دارای جایگاه والایی است و شعر جولانگاه نظریات عرفانی – اعتقادی آنان است که با بسامد بالایی از تأویل آیات و احادیث بهره برده اند. با توجه به تأثیر پذیری مولوی از حکیم سنایی، در تأویل آیات، اهمیت پژوهش ضرورت می یابد. این مقاله با شیوه توصیفی – تحلیلی با بهره گیری از منابع کتابخانه ای صورت گرفته است تا اشتراک نظریات آنان با یکدیگر در تأویل آیات، سنجیده و بررسی شود.
تأویل و تفسیر عرفانی در نگاه اندیشمندان سده اخیر حوزه علمیه قم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
یکی از انواع گرایش ها و مکاتب تفسیری «تفسیر عرفانی» است. نگارنده در این نوشتار به دنبال بررسی دیدگاه اندیشمندان معاصر حوزه علمیه قم درباره چیستی و حقیقت تأویل و تفسیر عرفانی است. در مجموع سه رویکرد متفاوت در بین اندیشمندان سده اخیر حوزه علمیه قم درباره «تفسیر عرفانی» و مبانی آن وجود دارد: گروهی به طور مطلق با «تفسیر عرفانی» مخالفت کرده اند. گروهی در عین اختلاف در چیستی تأویل، مبانی «تفسیر عرفانی» را پذیرفته اند. گروه سوم قائل به تفصیل شده اند. در مقاله پیش رو پس از گردآوری داده ها به روش کتابخانه ای، دیدگاه افراد شاخص این سه گروه درخصوص تأویل و تفسیر عرفانی بررسی شده و برخی از آنها تحلیل و ارزیابی گردیده و در پایان این نتایج حاصل شده است: روش تفسیری باطنیه با روش تفسیری اهل معرفت تفاوت دارد؛ زیرا باطنیه به ظواهر توجه ندارند، اما اهل معرفت راه رسیدن به باطن را ظاهر می دانند و همواره در کنار باطن، بر ارزش ظواهر تأکید کرده اند. تفاسیر عرفانی از باب تداعی معانی نیست، بلکه از باب تعمیق معناست. هرچند بطن نهایی قرآن از سنخ الفاظ و مفاهیم نیست، اما می توان هر بطنی از بطون قرآن را «تأویل» قرآن نامید و بطون معنایی در دایره تفسیر قرار ندارند.
شرع و شاعران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ضرورت بررسیِ بُن مایه های اعتقادی شعرا و ادبا در جهت رسیدن به عمقِ محتواییِ آثارشان، بدیهی به نظر می رسد، لکن در دوره معاصر کمتر بدین موضوع توجه شده است. لذا پژوهش های ادبی غالبا حالتی یکنواخت و سَتَروَن یافته اند، بدین معنا که غالبا در فرم و صورت خلاصه شده و اگر هم به محتوا توجهی کرده اند، فارغ از توجه به ریشه های اعتقادیِ شاعر و جهان بینی او بوده است. در این میان، حتی اغراض بلاغی و موسیقایی و زبانیی هم که منبعث و متأثر از نحوه نگرشِ شاعر به خود، جامعه و جهانِ هستی بوده است، نادیده گرفته شده، گویی که از اصل نبوده اند یا ارزشِ بررسی نداشته اند. در نتیجه داوری هایی غیر واقعی به بار آمد، که به جای روشنی، بر تاریکی ها افزود و می افزاید. بدین سبب، در این مقاله کوشیده ایم تا تاثیر ریشه های اعتقادیِ دو شاعر بزرگ یعنی سنایی و مولوی را در جهت فهم بهتر آثارشان، نشان دهیم، به امید آنکه قدمی باشد برای دوری از جهانِ اوهام و خیالات و نزدیکی به دیار حقایق و روشنایی ها.
نقد و بررسی تأویلات قرآنی اسماعیلیه درباره امام معصوم (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مبنای اسماعیلیه در مواجهه با قرآن، بر تأویل آیات نهاده شده است. از آنجایی که بکارگیری تأویل بدون توجه به معیار و ملاک های صحیح، نشر معارف و حقایق قرآن را دچار چالش می کند؛ پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از ابزار کتابخانه ای، به بررسی تأویلات اسماعیلیه درباره امام معصوم(ع) پرداخته و در مقام نقد به دو تفسیر المیزان و نمونه استناد نموده است تا ضمن تبیین موارد لغزشی تفاسیر اسماعیلیه، تفسیر صحیحی ازآیات مورد بررسی توسط تفاسیر معتبر شیعی ارائه دهد. یافته های این پژوهش در نقد تأویلات اسماعیلیه درباره امام معصوم(ع) حاکی از وجود هشت مؤلفه؛ عدم توجه به معنا و مفهوم مفردات واژگان قرآنی، سیاق، علوم بلاغی، ظاهر آیه و واقعیت های علمی، عدم توجه به اصل معنای لغوی واژگان قرآنی، روایات، عدم ارجاع متشابهات به محکمات و عدم تشخیص مخاطب آیات توسط مفسران اسماعیلیه می باشد. این مؤلفه ها حاکی از تأویلات ذوقی اسماعیلیه و عدم توجه به معیارها و ملاک های صحیح تفسیر قرآن کریم است.