مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۴۱.
۲۴۲.
۲۴۳.
۲۴۴.
۲۴۵.
۲۴۶.
۲۴۷.
۲۴۸.
۲۴۹.
۲۵۰.
۲۵۱.
۲۵۲.
۲۵۳.
۲۵۴.
۲۵۵.
۲۵۶.
۲۵۷.
۲۵۸.
۲۵۹.
۲۶۰.
تأویل
منبع:
سراج منیر سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۵
35 - 64
حوزه های تخصصی:
نکته های ارزشمندی در توضیح و تأویل بعضی از آیات قرآن کریم در منابع و تفاسیر روایی شیعه آمده که قسمتی از آن ها در بخش «کتاب التفسیر» کتاب «مسند الإمام الرّضا(ع)» گردآوری شده است. در این مقاله نخست چهارده نکته تفسیری از آن ها انتخاب و سپس آرای مفسّران و قرآن پژوهندگان معروف درباره هر یک از آن نکته ها آمده است؛ تا مجال و امکان تطبیق و مقایسه میان نظر معصوم(ع) و دیگران از میان نرود. و سپس پانزده نکته تفسیری دیگر از فرموده های حضرتش(ع) گزارش شده و از پرداختن به نظرهای مفسّران دیگر خودداری شده است تا حجم مقاله گسترده و دراز دامن و ملال انگیز نباشد.
نقد هرمنوتیکی تأویلِ آیات قرآنی در وجه دینِ ناصرخسرو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تأویلهای ناصرخسرو قبادیانی از آیات قرآنی، ریشه در پیش فرضهای کلامی فرقه اسماعیلیه دارد. با نگاهی روشمند و انتقادی از منظر هرمنوتیک تطبیقی، به ویژه بر اساس برخی نظریات هایدگر در زمینه نقد فاعل گرایی، نظریات گادامر درباره اتصال افقها و الگوهای سه گانه گفتگو، و برخی دیگر از نظریه پردازان متأخر، می توان نوع مواجهه ناصرخسرو با گزاره های دینی را تحلیل و ارزیابی کرد. این پژوهش با تمرکز بر تحلیل محتوای کتاب «وجه دین» در صدد تبیین فرایند تحمیل پیش فرضها، در تأویل های ناصرخسرو از آیات قرآنی است. در این رهگذار مشخص خواهد شد که برداشت های این تأویل گر اسماعیلی از متن و واژه دینی «قرآن» گرفته تا آیاتی از سوره «توحید» و «عبس» و «نحل» و «شمس» و «تین» و «کوثر» و... همه در خدمت توجیه هستی شناسی و امام شناسی خاص اسماعیلی قرار گرفته است. شگرد شناسی این فرایند فهم و تأویل، لغزیدن این متکلم اسماعیلی را از حوزه هرمنوتیک متذکرانه دینی به ورطه هرمنوتیک بدگمانی و دچار شدن به پیامدهای آن، اثبات می کند.
سبک عرفانی در آثار عین القضات همدانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
عین القضات همدانی مهّم ترین شخصیت معناگرای سده ششم است که سبکی خاص و تازه در ادبیات عرفانی ارائه داده است. او در زمینه ی موضوع لفظ و معنا و تفاوت های بنیادین آن دو به شیوه ی عملی و با به دست دادن نمونه های تأویلی کوشیده است که نشان دهد چرا سبک زبانی او در ادبیات صوفیانه متفاوت است. او در عین این که هیچ گاه شطح پردازی را فراموش نمی کند، ترکیبی از نثر و شعر ارائه می دهد که انسجام و نظم صفت اصلی آن است. در نثر سیال عین القضات هم سخنان پیران صوفیه حضور دارد و هم آیه های قرآنی در بافت کلام خوش نشسته است. عین القضات نویسنده ای است که در حین نوشتن، کلام خود را از عاطفه، تحرک و شور و شوق سرشار می کند. خلاقیت و فردگرا بودن این صوفی دلیر، به هنجارگریزی های معنایی و ساختارشکنی های عرفانی و دینی انجامیده است. تمام آثار عین القضات نمایش دیگرگونه ای ست از تمام موضوعاتی که در سنّت ادبیات صوفیانه به تعبیری خاص مشهور گشته بود. در این کار قاضی تمام بدیهیات عرفانی را دوباره زیر و رو می کند و به طریق خاص خود از آن ها، گزاره هایی به دست می دهد که عادت ستیزی و عرف گریزی و نقد و هشدار نسبت به زمانه مشخصه بنیادین آن هاست.
شیوه تأویل عاشقانه مولانا از آیات قران و بررسی آن در قصه های قرآنی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مولوی از بزرگ ترین عارفان داستان پرداز ادب فارسی است که به قصد بیان نکات اخلاقی و عرفانی به داستان سرایی خصوصاً قصص قرآن روی آورده است. یکی از ارکان مهم داستان های قرآن که در مثنوی مورد استفاده مولوی قرار گرفته است، شخصیت ها و چهره های قرآنی خصوصاً پیامبران می باشند. مولانا در مثنوی از بسیاری آیات قرآن بهره گرفته است و یکی از شگردهای مهم مولانا در برخورد با آیات قرآن کریم تأویل و تفسیر ذوقی و عاشقانه آن ها است. تأویل در فرهنگ اسلامی و به خصوص در ادب عرفانی، اصطلاحی معروف است که تحت عنوان تفسیر باطنی و از ظاهر به باطن رفتن به کاربرده می شود. اصولاً اعتقاد به باطن امور در مرکز تفکر مولاناست به همین دلیل او به تأویل توجهی ویژه دارد. او معتقد است که قرآن کریم دارای باطنی است که در زیر ظاهر الفاظ پنهان است. تأویل آیات قرآن کریم در مثنوی شیوه ای از تفسیر است که باطن را از ورای ظاهر و با معیار عشق و ذوق بیرون می آورد؛ ولی ظاهر را نفی نمی کند. یکی از مهم ترین شرایط تأویل از نگاه او، تأویل خویش است که خودشناسی و تزکیه نفس را ضروری می کند و نتیجه آن است؛ به این معنی که تأویل باید آدمی را به رحمت خداوند امیدوار کند.
فیض کاشانی و تفسیر به رأی در مقایسه با آرای برخی مفسران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاشان شناسی دوره ۳ پاییز و زمستان ۱۳۸۷ شماره ۴ و ۵
291 - 314
در این نوشتار ابتدا آیات و روایات مرتبط با شیوه نکوهیده تفسیر به رأی مطرح شده، سپس با بیان برداشتهایی در این زمینه، این امر از دیدگاه مرحوم فیض کاشانی و برخی بزرگان بررسی شده است. فیض با تبیین مراد احادیث تفسیر به رأی و اخبار ضرب قرآن و نیز اخبار دالّ بر منع تفسیر به غیر نص، در رفع تعارض و تناقض ظاهری میان اخبار فوق با دیگر آیات و روایاتِ توصیه به تدبّر در قرآن و روایات عرضه احادیث و اخبار به قرآن و ...، تلاش نموده و میان آنها را به نوعی جمع نموده است. از دیدگاه او تفسیر به رأی، اعمال رأی و اندیشه مبتنی بر هوای نفس است که ممکن است از روی علم و یا جهل صورت گیرد. بر این اساس و در راستای دوری از تفسیر به رأی، شایسته است که در تبیین آیات، اتکا و ارجاع به اقوال معصوم(ع) نمود، البته پس از جستجو در شواهد و محکمات قرآنی، چرا که آیات قرآن اولین مفسر خود میباشد. چنان که متشابهات قرآن را نیز میبایست با اتکا به قول اهل حق، به محکمات قرآنی ارجاع داد. جز خداوند، راسخان در علم نیز عالم به تأویل متشابهات اند و گرچه مصداق اتم و اکمل راسخان در علم، معصومین(ع) میباشند، جایز و ممکن است که غیر معصومین(ع)، نیز بر متشابهات قرآن آگاه شده و از راسخان در علم به شمار آیند، همانان که در راه اطاعت مخلصانه خداوند قدم گذاشته و سلمان وار از اهل بیت به شمار آمده اند و خود را در معرض وزش نسیمهای رحمانی قرار داده و نهایتاً در جرگه راسخان در علم واقع شده اند، تفسیر و تأویل آیات از سوی غیر معصوم(ع)، لزوماً به معنای تفسیر به رأی نخواهد بود و باب تدبّر و تفکّر در آیات قرآن، همچنان به روی همه گشوده است.
مفهوم تأویل از دیدگاه ناصرخسرو و علامه طباطبایی در دو کتاب وجه دین و تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
الهیات تطبیقی سال یازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۴
41 - 54
حوزه های تخصصی:
افراط در تأویل گرایی، یکی از ویژگی های مهم اسماعیلیه است که موجب تمایز آنان از سایر مذاهب اسلامی می شود. با توجه به آثار حکیم ناصرخسرو قبادیانی، یکی از کلیدی ترین مؤلفه های ذهنی و اعتقادی این حکیم و سخنور بزرگ ادب فارسی، مقوله تأویل است. او به عنوان «حجت» در مذهب اسماعیلی، در آثار منظوم و منثور خود بارها مسئله تأویل را به کار برده است؛ چنانکه کتاب وجه دین او آکنده از تأویلات است؛ به گونه ای که در این کتاب بسیاری از احکام دین و شریعت را نیز تأویل کرده و قائل شده است شریعت بدون تأویل هیچ ارزشی ندارد و همچون جسد بدون روح است. همچنین، علامه طباطبایی، فیلسوف و مفسّر معاصر، در باب تأویل برای الفاظ قرآن، معانی باطنی قائل است. هر دو آنان معتقدند کل قرآن تأویل دارد؛ اما بیشتر تأویل های ناصرخسرو در باب شریعت است و بسیاری از آنها از نوع تأویل مذموم؛ امّا تأویل های علامه طباطبایی براساس معارف قرآنی و اهل بیت است و از نوع تأویل محمود. علامه طباطبایی با وجود اعتقاد به تأویل همه آیات، برخلاف ناصرخسرو به تأویل آیات الاحکام نپرداخته است و تأویل های ناصرخسرو با نظر او سنخیت و مطابقت ندارند. در این مقاله، ابتدا تأویل ازنظر ناصرخسرو در کتاب وجه دین و علامه طباطبایی در تفسیر المیزان به روش توصیفی – مقایسه ای، بررسی و سپس تشابه و تفاوت نظر آنان تبیین و تحلیل شده است.
دیدگاه قاضی نعمان درتأویل آیات و احکام فقهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قاضی نعمان ابن حیون (متوفی 363 ق) از جمله اندیشمندان فاطمی است که به تأویل رمزگرایانه آیات فقهی اهتمام ورزیده است. او احکام فقهی را ظاهر شریعت، و ایمان و معرفت را بطن پنهان آن و دارای مراتب می داند. وی با تعریفی که از ایمان کرده، آنچه را که مکلف از دعائم «ولایت، طهارت، صلوه، صوم، زکاه، حج، جهاد» انجام می دهد حدّی از حدود دین دانسته و با تأکید بر توأم بودن ایمان و عمل، و استفاده از آیات قرآن و روایات پیامبر (ص) و ائمه تا امام جعفر صادق (علیهم السلام) به تأویل رمزی احکام و آیات فقهی پرداخته است. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی برای کشف مبانی فکری قاضی نعمان، روش و دیدگاه او را در تأویل احکام و آیات فقهی مورد بررسی قرار داده و دریافته وی شدیداً متأثر از مذهب اسماعیلیه آیات فقهی را بر مبنای مهمترین رکن اعتقادیشان یعنی «ولایت» تأویل کرده که بر پایه دلیل منطقی استوار نمی باشد.
گونه های تأویل در تفسیر طبری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم قرآن و حدیث سال پنجاه و دوم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۰۴
229 - 250
حوزه های تخصصی:
بر اساس نظر مشهور، «تأویل» و «تفسیر» در جامع البیان فی تأویل آی القرآن طبری به یک معناستإ اما در سایه پژوهش های اخیر پایه های این فرض فروریخته است. از نوع کاربست «تأویل» در این کتاب پیداست که طبری دامنه «تأویل» را بسی فراخ تر از «تفسیر» دیده است. اگر فهم در سطح تفسیر، کشف و پرده برگرفتن از ظاهر کلام باشد اما گستره «تأویل» به طور عام و در جامع البیان به طور خاص، با «تفسیر» تفاوتی آشکار دارد؛ زیرا، فهم در سطح تأویل نیازمند بررسی و ملاحظه تمام مؤلفه های تاریخی متن، از زمان، مکان، زبان و فرهنگ زمان نزول است از سوی دیگر، از مبانی مهم تأویل در فرایند فهم متن، توجه به سطح مخاطبان است. با تحلیل روش طبری و پیگیری این ابعاد گونه هایی از تأویل، مثل: «بازگرداندن معنای ظاهر به ریشه های آن»،«ترجیح معنای محتمل، به کمک دلیلی از نقل یا عقل»، «جاری ساختن پیام عام آیه در موارد مشابه در جاری زمان» در این تفسیر قابل شناسایی است. هدف این پژوهش ارائه شواهدی گویا و شفاف از هر یک از این گونه هاست تا گواهی باشد بر این که طبری در تبیین مراد الهی، رویکردی تأویلی به فهم این متن مقدس داشته و درشمار معتنابهی ازآیات، به نحوآگاهانه تأویل کرده است.
باز شناسی قواعد تأویل قرآن کریم با تأکید بر آراء صدر المتألّهین(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۵
5 - 32
حوزه های تخصصی:
درتأویل قرآن، حقایقی که از دید ظاهری در تفسیر متن پنهان است، آشکار می شود. ملاصدرا به عنوان یک فیلسوف، دارای مبانی مستدلی در قرآن شناسی است که بر سبک تأویلی او تأثیر گذاشته است. این مبانی قابل طبقه بندی به صورت قواعد است. هدف این مقاله استنتاج این مبانی و قواعد به عنوان مقدمه ای بر تأویل های اوست که با روش توصیفی-تحلیلی بر مبنای آثار ملاصدرا به استنتاج و بررسی ده قاعده می پردازد. محور قواعد اصلی استخراج شده عبارتند از تناظر قرآن و هستی، مراتب معنایی قرآن، نظریه قصدیت، بطون طولی دین (نافی نظریه تعدد قرائت ها)، درک عقلی در امتداد درک وحیانی، نسبت دین و فلسفه، هماهنگی تشریع و تکوین، جری و تطبیق، تفسیر قرآن به قرآن و نگاه مستقل به آیات قرآن که از منظرهای مختلف مورد تحلیل قرار گرفته است. با دانستن این اصول در آثار تفسیری ملاصدرا بهتر می توان منطق تأویل های او را در بعد قرآن شناسی درک کرد. این مقاله، منطق تأویل از منظر قرآن شناسی صدرایی است که مسأله ای نو به شمار می آید. اهمیت این مسأله در گشودن افقی نو در فهم تأویل قرآن است و ضرورت آن پاسخ به اشکالاتی است که بر این گونه تأویل ها می شود و آن ها را فاقد پشتوانه عقلی دانسته و از مقوله ذوقیات و تجربه شخصی غیر قابل انتقال به دیگران می داند.
پژوهشی در تأویل «ِذِبْحٍ عَظِیم» از منظر قرآن و عهدین
حوزه های تخصصی:
تفسیر متون دینی و کشف لایه های پنهان آن، امری ضروری است. این امر شامل کشف چند معنایی در عبارت های قرآن کریم و کتاب مقدس ، نیز می شود از جمله عباراتی که با این دید می توان آن را بررسی نمود، "ذبح عطیم" است که می تواند مصادیق تاویلی – در ادیان توحیدی- به خود اختصاص دهد. اما کدام تاویل به واقع نزدیکتراست.مقاله ی حاضر به روش توصیفی تحلیلی با تأمل و تدبر در روایات اهل بیت (ع) و متن کتاب عهدین (تورات و انجیل) بیان می کند: امروزه می توان نمونه هایی از رویکرد تیپولوژی را در کتاب مقدس و قرآن مشاهده کرد مانند: آیه ی «ِذِبْحٍ عَظِیم» که کتاب مقدس در ظاهر مراد از آن را حضرت اسحاق (ع) معرفی می کند و مسیحیت آن را نشانه و علامتی برای حضرت عیسی (ع) می دانند که ذبیح حقیقی حضرت مسیح است. اما در روایات اهل بیت (ع) مراد واقعی از ذبح عظیم، حضرت سیدالشهداء (ع)، سبط پیامبر اسلام (ص)، امام حسین (ع) است که در روز عاشورا به کمال رسیده و معنای واقعی خویش را یافته است.
خوانشی نو از تأویل در قرآن بر اساس اصل لغوی آن
منبع:
پژوهشنامه تأویلات قرآنی دوره دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳
97 - 116
حوزه های تخصصی:
تأویل، مهمترین مفهوم درحوزه فهم و شناخت قرآن خواهد بود، وقتی روشن شودکه این لفظ دو سویه معنایی دارد؛ یکی ابتدا و دیگری انتهای یک امرکه همه امور و پدیده های هستی را شامل می شود. تقریبا در همه منابع لغوی و تفسیری به معنای بازگرداندن یک چیزی به اصل خود معنا شده است. اما همچنان در اینکه مثلا آیات قرآن باید به چه چیزی بازگردانده شوند تا تأویل آنها روشن شود یا اینکه توسط چه کسانی این کار باید صورت گیرد، اتفاق نظری وجود ندارد. در این گفتار سعی شده است تا با تمرکز بر دیدگاه های موجود و تطبیق وتحلیل داده های پیش رو و با توجه به همان دو معنای لغوی ابتدا و انتهای امور، برداشتی متفاوت و جهان شمول از تأویل به دست داده شود تا روشن شود که اوّلا مراد از تأویل احاطه یافتن به حقیقت ابتدا و انتهای هر آیه یا هر امر دیگری است؛ ثانیا وجه تشابه یافتگی آیات و امور را باید در ناحیه عدم اشراف انسانها به بواطن و معانی آیات وعلت این احاطه نایافتگی را هم می بایست در زبانی ولایه ای بودن معانی ومدالیل قرآنی دنبال کرد. ثالثا رسوخ در علم صفت کسانی خواهد بود که به سبب آشنایی با سطوح زبانی قرآن، بیشترین اطلاعات ومعلومات را درباره ابتدا و انتهای آیات دارند، مثلا می دانندکه ابتداءا قصد ومراد خدای سبحان از تشریع احکام و وضع سنن چه بوده است و در نهایت بر عمل وپذیرش آن احکام و سنن چه مصالح ومنافعی مترتب است. آن گونه که حضرت خضر و حضرت یوسف در تأویل حوادث و احادیث به واسطه تفضّل الهی از خود بروز دادند.
واکاوی مفهومی تأویل با تکیه بر نظر علامه طباطبایی
منبع:
پژوهشنامه تأویلات قرآنی دوره دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳
117 - 141
حوزه های تخصصی:
تأویل یکی از مباحث مهم علوم قرآن و علم کلام است که در فهم قرآن و روایات به ویژه برخی آیات مربوط به اسما و صفات، نقش کلیدی و کاربردی دارد. یکی از محورهای اصلی تأویل، مرتبط با صفات خبریه خدواند در آیات متشابه است که معنای ظاهری این صفات با تنزیه خداوند سازگار نیست و تأویل آن با ارجاع به آیات محکم امری ضروری است و عدم پذیرش آن افتادن در دام تشبیه و تجسیم است. از صدر اسلام، مذاهب اسلامی و دانشمندان مسلمان، در رابطه با تأویل متون مقدس، آرای مختلف داشته اند. اولین اختلاف در مورد ماهیت و چیستی تأویل است. نوشتار پیش رو ب ه روش توصیفی تحلیلی سه نظریه اصلی پیرامون ماهیت تأویل یعنی «مفاهیم»، «عینیت مصداقی» و «عینیت تکوینی» را، مورد واکاوی و ارزیابی قرار می دهد و «حقیقت مشککه» بودن ماهیت تأویل را به عنوان نظری جدید نتیجه می گیرد. «حقیقت مشککه» در قالب سه مرحله که جامع همه ی نظرات است، تبیین می شود. مرحله اول آن حدوسط ظاهر و باطن است، مرحله دوم با باطن قرآن مترادف است و مرحله نهایی، تأویل واقعی و حقیقی است که مطابق با نظر علامه است. این پژوهش پس از مقدمه و پیشینه تاریخی تأویل، به معنای لغوی و اصطلاحی تأویل، و قلمروی تأویل می پردازد؛ و در ادامه ماهیت تأویل را موردبررسی قرار داده و نتیجه گیری می نماید.
بررسی تاویلات ابن عربی در نظریه انقطاع عذاب باتوجه به مساله غایت شناسی انسان با تاکید بر آموزه های امام خمینی
حوزه های تخصصی:
از جمله نقدهای مهم منتقدان مکتب ابن عربی، تأویلات غریبی است که ابن عربی و برخی تابعان ایشان نسبت به برخی آیات قرآن ارائه داده اند و در شمار آنها، مسأله خلود در جهنم، عذاب دائم و جاودان خالدان در دوزخ است.این دسته که نظریه انقطاع عذاب اهل دوزخ را مطرح می کنند برای مدعای خویش ادله و مبانی را مطرح کرده اند که برخی خلاف ظاهر و نص است. از جمله این افراد ابن عربی است که در مواضع مختلف آثارخود به این موضوع پرداخته است. به باور ابن عربی و برخی شارحان، غایت خلقت برخی انسان ها، دوزخ است و براساس همین مبنا چنین استدلال کرده اند که مزاج و ساختار وجودی این دسته افراد ملایم با دوزخ و عذاب است، لذا از بودن در دوزخ در عذاب نیستند.. در این نوشتار برآنیم تا ضمن بیان مدعا، باتوجه به آموزه ها و اندیشه امام خمینی به بررسی آن بپردازیم. از منظری کلان، غایت انسان سعادت است که تحقق و نزدیک شدن به این غایت به نسبت درجات و کمالات وجودی است که آن دردوزخ نخواهد بود.
معنا شناسی «تأویل» در قرآن با تأکید بر روابط مفهومی
حوزه های تخصصی:
تحلیل معنایی واژگان و شناخت روابط مفهومی بین آنها، یکی از راه های دست یابی به دقایق معناست، این امر در رابطه با قرآن کریم که از سطوح معنایی متعددی برخوردار است و چینش واژگان آن در نهایت انسجام بوده ضرورتی ویژه می یابد. در این پژوهش، معنای واژه تأویل برحسب روابط معنایی میان آیات قرآن، با روش تحلیلی و توصیفی بررسی گردید. نتایج پژوهش حاکی از آن است که در پرتو شناخت روابط مفهومی این واژه و بسامد بالای همنشینی « تأویل» و «علم» نظامی تصویری، نمایان می شود که موجی از تفکر را می آفریند. محورهای چندگانه ای که واژه « تأویل » در آن استعمال شده تصویرگر نظامی که ناظر به تحقق حقائق عینی است. این واژه علاوه بر داشتن رابطه همنشینی با إتیان و علم، نوعی هم معنایی نیز با واژگان مذکور دارد. تقابل معنایی این واژه نیز حاکی از وجود نوعی بار عاطفی در آن است که ضرورت علم لدنّی جهت درک حقیقت تأویل را به نوعی تأکید می کند.
بررسی ماهیت تأویل، مبانی و گونه شناسی روایات تأویلی در کتاب تأویل الآیات الظاهره
حوزه های تخصصی:
اصطلاح تأویل که برگرفته از آیات قرآن و روایات پُرشمار فریقین است، بر وجود معنایی فراتر از ظاهر الفاظ قرآن دلالت دارد. درباره معنا و ماهیت، چگونگی تأویل و گستره آن در قرآن، پیوسته گفتگوهایی در بین محققان وجود دارد و آثار گوناگونی نیز در این زمینه پدید آمده است. کتاب تأویل الآیات الظاهره، نوشته علامه سید شرف الدین حسینی استرآبادی از علمای قرن دهم هجری با رویکرد متفاوتی به معنای تأویل به نگارش درآمده است. بررسی های اولیه نشان می دهد که مؤلف گستره وسیعی از آیات قرآن را با روایات پیشوایان معصوم دین (ع) و با پیش فرض های ویژه ای، تأویل کرده است. این نوشتار که به شیوه توصیفی- تحلیلی نگاشته شده، کتاب تأویل الآیات الظاهره، را از لحاظ ماهیت تأویل، مبانی تأویل و گونه شناسی روایات تأویلی مورد بررسی قرار می دهد. نتایج تحقیق بیانگر آن است که تأویل در این کتاب معنایی عام دارد که شامل معنای ظاهری و باطنی می شود و با این رویکرد، بسیاری از آیات قرآن کریم -که از نگاه مؤلف به نوعی به اهل بیت (ع) ارتباط دارد- با استفاده از روایات این بزرگواران تأویل شده است.
هرمنوتیک «بازگشت عاشقانه» در رسال ه الابراج سهروردی با رویکرد پدیدارشناسانه اشراقی هانری کربن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رساﻟ ه الابراج یا کلمات ذوقیه تنها رساله رمزی سهروردی به زبان عربی است و کمتر بررسی شده است. با تأویل پدیدارشناسانه هانری کربن درمی یابیم که این رساله در حقیقت حکایت بازگشت عاشقانه نفس به موطن اصلی خویش است، که در پدیدار رمزهای واقعی و زنده در سیر حکایت نفس بر او ظاهر می شود، به گونه ای که از طریق این ظهور می تواند او را نجات دهد و به اصل خویش بازگرداند. از نظر کربن، «بازگشت به اصل» همان اصلی است که انسان معاصر در پی دوقطبی شدن حس و عقل جهان شناخت پسا-دکارتی، آن را فراموش کرده، که در حقیقت به خاطر از میان رفتن ساحت خیال مجرد یا نفس در جهان شناسی معاصر است. آنچه خیال آدمی را فعال و مجرد می کند عشق به بازگشت به وطن حقیقی است که گنوس یا معرفت نجات بخش آن را متذکر می شود و آدمی را به اصل مثالی و فرشته گون خویش ارجاع می دهد. تأویل از نظر کربن، بازگشت به اصل و رب النوع پدیدارهاست که در پدیدارهای رمزی متجلی می شود. او می کوشد تا وجه معاصرانه «عالم مثال» را در قالب نظریه «تخیل خلاق» و پدیدارشناسی خاص خویش عرضه می کند. این جستار حکایت عشق به بازگشت را در آینه رمزها، که تجلی گاه اصل مثالی پدیدارهاست، نشان می دهد.
از قوس هرمنوتیکی ریکور تا نوبت های سه گانه تأویلی در اندیشه و آثار عین القضات همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تأویل در گفتمان تصوف ذوقی، ازجمله در آثار و اندیشه های عین القضات، اصلی بنیادین به شمار می آید. در عرفان فلسفیِ او که دارای طرحی پلّکانی و مدرج است، هر مفهوم ابتدا و انتهایی دارد. سالک از ابتدا به انتها می رسد و در انتها نیز مدارجی را می پیماید تا به نهایت انتها برسد. نوبت های سه گانه تأویلی عین القضات در پرتو مراتب سه گانه معرفتی-ادراکیِ «خواندن»، «دانستن» و «رسیدن»، علاوه بر حیثیت معرفت شناختی، بُعد هستی شناختی نیز پیدا می کند؛ سلسله مراتبی تأویلی که درنهایت منجر به تحول باطنی و گشودگی چشم و دل به ساحت و افق تازه ای می شود. در قوس هرمنوتیکی پل ریکور نیز مفسریا خواننده در مواجهه با متن مراحلی را پشت سر می گذارد که عبارت اند از: «تبیین»، «فهم»، و «به خود اختصاص دادن». «تبیین» ساختار لفظ را بررسی می کند و به نشانه شناسی واژگان توجه دارد. در مرحله «فهم»، مفسر یا خواننده درصدد کشف ژرفای معنا و حصول به نیت مؤلف ضمنی متن است. «به خود اختصاص دادن» مرحله پایانی فهم است که داده های معنایی سبب تحول مفسّر گردیده، به فهمی متفاوت تر از خویش نائل می شود. ما در این پژوهش برآنیم تا میاننوبت های سه گانهتأویلی عین القضات و قوس هرمنوتیکی ریکور تناظر برقرار کنیم و ضمن اشاره به وجوه متشابه و متفاوت این دو رویکرد تأویلی/ هرمنوتیکی، از قوس تأویلی در نظام فکری عین القضات پرده برداریم.
گریزناپذیری تأویل(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این نوشته کوشیده تا با گزارش رویکرد تحریمی و عارضههای منفی تأویل، جنبههای ایجابی آن را با استناد به منابع دینی و به روش استقرائی از سویی و به روش تحلیلی از سوی دیگر، در معرض دید و داوری قرار دهد. گذشته تاریخی تأویل، بهویژه در قرون اولیه اسلامی، نگاه منفی به تأویل، در حد ویرانگری آن، بسیار شدید است، اما بسیاری از کسانی که با آن مخالف هستند، ناگزیر از پذیرش آن شدهاند. تأویل با توجه به گونههای مختلف آن، یعنی گونه کلامی/ اصولی و دلالیاش بیش از هر گونه دیگر، هم مورد استفاده است، و هم مورد تاختوتاز. بیشترِ نوشتههای تفسیری و شرحالحدیثی اکنون، از تأویلهای دلالی بهمعنای توجیه ظاهر کلام و عدول از آن و ارائه معنایی غیر از معنای ظاهری است، و بیشتر کاربرد تأویل در متون اسلامی، ناظر به این مفهوم نیست و ناظر به عینیت و مصداق خارجی است. آنچه این نوشته دنبال کرده، توجه به تأویل دلالی و اصولی، با رعایت ضابطه های زبانی و متنی است.
تطبیق و تأویل از نظر مکتب تفکیک
حوزه های تخصصی:
مدعای تفکیکیان آن است که تأویل قرآن به هر معنایی که بوده باشد، اختصاص به خداوند متعال دارد و حتی پیامبر(ص) و اهل بیت علیهم السلام هم به تعلیم خداوند متعال از تأویل قرآن اعم از معانی باطنی با مراد واقعی غیرظاهری اطلاع پیدا می کنند و راسخان در علم به معنای کسانی که در علمشان اختلافی نباشد اختصاص به اهل بیت علیهم السلام دارد و این بدان جهت است که آنان علمشان را از خداوند متعال اخذ کرده اند. در این مقاله با ارائه ی معنای لغوی تأویل و موارد استعمال آن در آیات قرآنی و روایات معصومان علیهم السلام به صورت روشن و واضح اثبات خواهیم کرد که تأویل های فلسفی و عرفانی و نیز تأویل های روشنفکری از آیات قرآن و متون دینی نه تنها از ناحیه ی معصومان علیهم السلام مورد نهی اکید قرار گرفته است بلکه چنین امری در نظر هر عاقل منصفی باطل است و به هیچ وجه قابل اسناد به معارف دینی نمی باشد.
سیر تفسیرنویسی تا قرن ششم
حوزه های تخصصی:
بحث درباره تفسیر و تأویل قرآن از دیرباز مورد نظر محققان ، اندیشمندان و پژوهشگران مسائل و مباحث دینی بوده و پیرامون آن تحقیقات گسترده و دامنه داری انجام گرفته است. غالب این تحقیقات به بحث درباره زمینه های شکل گیری مکاتب تفسیری و چگونگی گرایش آنها به تأویل و تعیین و ترسیم حدود و رسوم آنها می پردازد و جایگاه عقل و عواطف بشری و تصویر و تصورات انسان را جهت دریافت مقولات دینی و بخصوص کلام وحی، مورد بررسی قرار می دهد و کیفیت شرح و بسط آیات را به اعتبار فضای ذهنی، ادراکی و دینی مفسران می سنجد. نگارنده این سطور برای روشن ساختن پاره ای از این مباحث از جمله چگونگی پدیدار شدن مکاتب تفسیری و ایجاد انشعاب در آنها و دلایل سوق یافتن این نحله های تفسیری به تأویل (هرمنوتیک ) یا توجه به تجارب درونی، بدون انطباق آن با مباحث تاریخی، سیر این تغییر نگرش را در زبان و نوشتار مفسران به طور مجمل به رشته تحریر در آورده و تا آنجا که میسّر و میسور بوده است خواستگاه ها و علل آن و توجیهات عقلی و شرعی را در جهت گیری به آن نوع تفسیر یا تأویل ذکر نموده است؛ در خلال این مباحث، همچنین به کتب تفسیری که در مکاتب و مشرب های مختلف اسلامی نگاشته شده اند اشاراتی رفته است.