مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۶۱.
۲۶۲.
۲۶۳.
۲۶۴.
۲۶۵.
۲۶۶.
۲۶۷.
۲۶۸.
۲۶۹.
۲۷۰.
۲۷۱.
۲۷۲.
۲۷۳.
۲۷۴.
۲۷۵.
۲۷۶.
۲۷۷.
۲۷۸.
۲۷۹.
۲۸۰.
تحلیل گفتمان انتقادی
حوزه های تخصصی:
هدف: این مقاله روش تحلیل گفتمان انتقادی (که یکی از روش های کیفی و تفسیری است) و کاربردهای محتمل آن در پژوهش های علوم کتابداری و اطلاع رسانی و نیز، زمینه های استفاده و نقدهای مرتبط با این روش را بیان می کند. روش: مقاله حاضر از نوع تحلیلی است. در این نوع مقالات، نظریه یا روش خاصی گسترش می یابد، با شواهد نوینی استحکام بخشیده می شود، تبیینات دیگری می یابد، یا با تأمل و تردید یا انتقاد به آن توجه می شود. به همین دلیل، مقاله حاضر نیز رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی را در مطالعات حوزه علم اطلاع رسانی گسترش می دهد و زمینه های تحقیقی جدیدی عرضه می کند و در این زمینه، تبیینات جدیدی برای این رویکرد نیز ارائه خواهد کرد. یافته ها: تحلیل گفتمان انتقادی، رویکردی در تحلیل گفتمان است که پرکتیس های گفتمانی و غیرگفتمانی، هر دو، را به رسمیت می شناسد. هدف آن تحلیل ایستا از متونی چون آگهی ها، پوسترها، تراکت ها و مواردی از این قبیل، از طریق گرامر کارکردی هالیدی است تا ایدئولوی های طبیعی شده و پنهان متون را کشف کند و تبیینات اجتماعی از آن ارائه دهد. از آنجا که کتابداری و اطلاع رسانی در گذرگاه تولید و مصرف متن است و تحلیل گفتمان انتقادی نیز در هنگام تحلیل، به تولید و مصرف متن توجه دارد، متون وارد یا تولیدشده در این حوزه، شاید محمل خوبی برای کشف نظم های گفتمانی خاص و تبیین ایدئولوژی های بهنجارشده باشد.
روش تحلیل گفتمان انتقادی برای درک گفتمان های شهری
در بسیاری از منابع علمی، چنین استدلال می شود که تحلیل گفتمان انتقادی، یک مفهوم پیچیده با طیف وسیعی از معانی است که ریشه در زبان شناسی و نظریه اجتماعی دارد. تحلیل گفتمان انتقادی به عنوان روشی کاربردی در تحلیل و نقد گفتمان های شهری در زمینه های بازآفرینی شهری، سیاست مسکن، رابطه بین برنامه ریزی شهری و سیاست شهری و فرایند تغییرات اجتماعی در آن در نظر گرفته می شود. هدف مقاله این است که کارکردهای تحلیل گفتمان انتقادی در مطالعات شهری و رویکردهای صرفاً نظری که از ساختار اجتماعی شهری غالب شروع می شود؛ و تحلیل اینکه کجا و چگونه تحلیل گفتمان انتقادی در مطالعات شهری کاربرد دارد. تحلیل گفتمان انتقادی؛ به عنوان یک روش کیفی در مطالعات شهری، در یافتن نوعی تحلیل عناصر شهری مانند تجزیه و تحلیل « متن» استفاده می شود. این مقاله آنچه تحلیل گفتمان انتقادی، به محققان شهری که در گفتمان شهری جستجو می کنند؛ در سه زمینه ساخت اجتماعی، تحلیل نشانه شناسی شهری و گفتمان نابرابری شهری، ارائه می دهد.
تحلیل وضعیت؛ روشی برای نوع شناسی مدیریت منابع انسانی
یکی از مسائل با اهمیت در مطالعه نوع شناسی مدیریت منابع انسانی، توجه به روش شناسی متناسب با ویژگی های این عرصه است. استفاده از روش های کیفی همراه با بررسی نقادانه کارکردهای مدیریت منابع انسانی به منظور شناسایی انواع مدیریت منابع انسانی می تواند مفید باشد .از جمله این روش ها، روش نظریه زمینه ای است که به صورت فزاینده مورد توجه پژوهشگران رشته های مختلف و از جمله علوم انسانی قرار گرفته است. یکی از خوانش های نظریه زمینه ای، تحلیل وضعیت است .این پژوهش با هدف بهره گیری از روش تحلیل وضعیت در شناسایی انواع مدیریت منابع انسانی در بخش دولتی انجام گرفت. بر این اساس این مطالعه بدنبال پاسخ به این پرسش بود که خصوصیات، امکانات و ابزارهای پیشنهادی تحلیل وضعیت تا چه اندازه با ماهیت پژوهش در نوع شناسی مدیریت منابع انسانی همخوانی دارد؟ این مطالعه با بهره گیری از داده های موجود در متون داخلی و خارجی در خصوص مدیریت منابع انسانی و مصاحبه های نیمه ساختاریافته عمیق با کارشناسان و مدیران منابع انسانی بخش دولتی ضمن بررسی مؤلفه های انسانی و غیر انسانی، عناصر فردی و جمعی، برساخت های گفتمانی و مؤلفه های فضایی، زمانی، اقتصادی، سیاسی و نمادین در این موقعیت، سعی در مطالعه انواع مدیریت منابع انسانی که در نقشه های موقعیت تولید و ارائه گردید، دارد. استفاده از روش های کیفی چون تحلیل گفتمان انتقادی و تحلیل وضعیت به لحاظ پیچیدگی ها، مؤلفه ها، بازیگران گوناگون و توجه به عاملین ناپیدا و خاموش می تواند مسیری جدید برای پژوهش در نوع شناسی مدیریت منابع انسانی با رویکردی انتقادی، در اختیار پژوهشگران این عرصه قرار دهد.
تحلیل گفتمان انتقادی سیر تحول انیمیشن های والت دیزنی با محوریت زن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل رسانه های تصویری با استفاده از رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی، روشی مؤثر است. این پژوهش کیفی با رویکردی نو و با بهره گیری از آرای فرکلاف در سنت تحلیل گفتمان انتقادی، به بررسی سیر تحولی انیمیشن های والت دیزنی با محوریت زن پرداخته است. در این راستا هر دو جنبه زبانی و غیر زبانی سه انیمیشن والت دیزنی- سفیدبرفی و هفت کوتوله، دیو و دلبر و یخ زده۲ که هر کدام به ترتیب، نماینده دوره کلاسیک، رنسانس و عصر جدید هستند- مورد تحلیل قرارگرفته است. معیار انتخاب این انیمیشن ها، به غیر از زن بودن شخصیت اصلی، بُعد زمانی آن است. در تحلیل سه گانه فرکلاف، بخش توصیف با توجه به آرای هلیدی، بخش تفسیر متن و تفسیر نشانه های تصویری با کمک آرای لیوون و فیلسوفانی چون میشل فوکو و بخش تبیین- که به تحلیل گفتمان، روابط قدرت، نهادهای اجتماعی و هژمونی می پردازد- با عنایت به آرای فوکو، آلتوسر و پیر بوردیو صورت گرفته است. به علاوه، با بهره گیری از آرای لیوون، پیرس و بارت، انواع نشانه ها تحلیل شده اند. همچنین این سه گانه، نه به صورت مجزا، بلکه در پیوند با یکدیگر و در سنت هگلی بررسی شده است. با بهره جستن از این نظرات، چگونگی بازنمایی زن در انیمیشن ها نشان داده شده و هدف، قدرت و هژمونی نهان در پشت این پویانمایی ها بیان شده است. سازندگان انیمیشن ها از کنشگر شدن شخصیت زن، به جز تحمیل سبک خاصی از زندگی به مخاطب، به فروش بیشتر و کسب ثروت رسیده اند.
تحلیل گفتمان انتقادی بازنمایی ترور شهید قاسم سلیمانی در روزنامه «الشرق الأوسط» با تکیه بر الگوی وَن لیوون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۶
45 - 75
حوزه های تخصصی:
تحلیلِ انتقادیِ گفتمان به بررسی رابطه میان زبان و اندیشه پرداخته و با پرده برداری از ساختارهای زیرین زبان، جنبه های فکری و پنهان آن و رابطه بین متن و مؤلف را آشکار می سازد و می کوشد علاوه بر تمرکز بر چرایی و چگونگی استفاده از زبان، مؤلفه های جامعه شناختی آن را نیز مورد توجه قرار دهد. پژوهش حاضر با روش کیفی-تحلیلی و اکتشافی به تحلیل محتوا و نیز بررسی چگونگی بازنمایی ترور شهید قاسم سلیمانی در روزنامه الشرق الأوسط با تکیه بر اصول جامعه شناختی-معناییِ گفتمانِ تئو ون لیوون؛ به عنوان یک الگوی تحلیلی ویژه که نمودهای متنی بازنمایی را در ساخت های گفتمانی به بحث می گذارد، خواهد پرداخت تا به واسطه آن، چگونگی بازنمایی ترور شهید سلیمانی و نحوه بازنمایی کنش گران سیاسی و اجتماعی طرف های مقابل (ایران-آمریکا و (هم پیمانانش)) را آشکار ساخته و با واکاوی معانی آن ها، پیوندهای پنهان ایدئولوژی- سلطه و نیز بافتارهای پیچیده و لایه های نهان موجود در ساخت های گفتمان آن را بازنماید. یافته های پژوهش نشان می دهد که ترسیم خاورمیانه ای ناآرام با فعال سازی منفیِ کنشِ سردار سلیمانی، بازنمایی منفی و منزوی قرار دادن کشورهای همسایه همچون سوریه، عراق و لبنان در قبال کنش های ایران، نقش دهی و هویت دهی افراطی و انحرافی بر اساس نقش و کارکرد اجتماعی و سیاسی کنش گران ایران، حاکمیت فضایی نابرابر در درون نظام جمهوری اسلامی و ترسیم چهره ای متعارض و سلطه جو از شخصیت شهید سلیمانی از سوگیری های این رسانه سعودی است که هدفمند و در چارچوب روابط قدرت و دیدگاه فکری-اجتماعی حاکم بر این رسانه و نیز در جهت هدایت مخاطبان به سمت و سوی مورد نظر برنامه ریزی شده است.
تحلیل گفتمان انتقادی دعای چهل و نهم صحیفه سجّادیه با تکیه بر الگوی هاج و کرس
منبع:
دعاپژوهی سال ۳ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴
107 - 125
حوزه های تخصصی:
ادعیه صحیفه سجادیه به عنوان منبع عظیمی از تعالیم روح بخش حیات بشری، تعالی دهنده نگرش ها و عمل کردهای فردی و اجتماعی در راستای ایجاد گفتمان های توحیدی با هدف تحقق حاکمیت حق است. تحلیل گفتمان انتقادی از مهم ترین رویکرد های نوین در حوزه زبان شناسی و ابزاری پرکاربرد و میان رشته ای است که در راستای استفاده نظامند به بازتولید مفاهیم ایدئولوژیک و قدرت در بافت های سیاسی اجتماعی مورد استفاده قرار گرفته است. «هاج» و «کرس» از جمله زبان ناسانی هستند که با تکیه بر همین اصل، الگویی زبان شناختی و روش مند، متشکل از چهار مولفه نام دهی، اسم سازی، مجهول در برابر معلوم و جملات کنشی در برابر اسنادی ارائه کرده اند. این پژوهش به روش تحلیل گفتمان انتقادی و با هدف تبیین جهت گیری های ایدئولوژکی حاکم بر متن در دعای چهل ونهم صحیفه سجادیه به بررسی فرآیند ساختارهای گفتمان مدار بر اساس این نظریه پرداخته است. دستاورد پژوهش حاکی از آن است که فراوانی جمله های انتقالی در کلام امام چهارم علیه السلام نشان گر جریان زنده دعا در ارتباط با تکالیف فردی و مسؤولیت های اجتماعی است. آرایش مختلف زبانی و وجود زبان استعاری در این دعا، جهت گیری های گوناگونی را در مقابله با گفتمان نظام سلطه اموی نشان داده است. از جمله نتایج این پژوهش وجود مؤلفه اسم سازی در دعای مذکور در جهت معرفی، اثبات و استقرار پایه های اصلی نظام حاکمیت حق است. امام سجاد (ع) در این دعا سعی در مقابله و خنثی سازی گفتمان باطل و معرفی و جایگزینی گفتمان حق هم چنین، معرفی و رشد عناصر جامعه توحیدی در ایصال به حاکمیت نظام حق دارد.
استراتژی سازمانی و گفتمان های متعارض: غالب، استراتژیک و در حاشیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۲
51 - 85
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی یک هلدینگ نفتی ایرانی (دارای هشت کسب و کار تابعه) را مورد مطالعه قرار داده است تا انواع گفتمان های سازمان را شناسایی کند. هدف از این کار کشف ارتباط احتمالی بین تعاملات و تعارضات گفتمانی و شکست استراتژی و عدم اجرای صحیح آن است. نتایج این پژوهش نشان داد گفتمان های سه گانه غالب، استراتژیک و در حاشیه در سه سطح مدیریت عالی، میانی و کارکنان وجود دارد که به دلیل تعارض و گاه تضاد میان آن ها، درک مشترک از مآموریت، اهداف و استراتژی های سازمان از میان رفته است. بنابراین پژوهش حاضر با نگاه تفسیرگرایی خلاء موجود در ادبیات «کلاسیک» استراتژی را نمایان کرده و با افزودن نگاه گفتمانی، ضرورت شناخت و درک گفتمان های متعدد سازمان را به عنوان عاملی مهم در اجرای استراتژی شناسایی کرده است. نتایج این پژوهش مسئولیت استراتژیست را نه فقط به عنوان یک تحلیل گر عرصه رقابت بلکه به عنوان یک محقق فرهنگی، اجتماعی بازشناسی می کند.
تحلیل گفتمان پیام «محمد اشرف غنی» رئیس جمهوری سابق افغانستان به مناسبت عید قربان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۳
315 - 337
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق مطالعه و واکاوی پیام اشرف غنی به مناسبت «عید قربان»(1402) درباره آینده سیاسی افغانستان است. اهمیت تحلیل این پیام در این است که دوسال پس از خروج اشرف غنی از قدرت و تثبیت روزافرون حاکمیت طالبان، دارای نشانه هایی از ناامیدی و تغییر موضع وی در قبال آرایش سیاسی آینده است. در این تحقیق از روش سه مرحله ای نورمن فرکلاف در تحلیل گفتمان انتقادی استفاده شده است. نتایج تحقیق در سطح توصیف نشان می دهد که مولد متن به خوبی از ویژگی های صوری و زبان شناختی در راستای ایدئولوژی پیدا و پنهان خود بهره جسته است. در سطح تفسیر، نتایج نشان می دهد اشرف غنی از بافت موقعیتی و دینی عید قربان استفاده کرده تا خود را به نوعی «قربانی» صلح افغانستان جلوه دهد و فراتر از آن خود را در سطح ملی با برخی از شخصیت های ملی و تاریخی افغانستان«همپایه» سازد. در سطح تبیین، در رابطه با مناسبات قدرت و مبارزات سیاسی و ایدئولوژیک، اشرف غنی در گفتمان سیاسی خود با عنوان «راه سوم»، نوعی مرزبندی جدید از «خود» و «دیگری» در صحنه سیاسی افغانستان ترسیم می کند که براساس آن، وی با گروه طالبان در یک گروه و سایر بازیگران سیاسی در گروه «دیگری» قرار می گیرند. برمبنای این «غیریت» سازی است که ایدئولوژی پنهان این متن، یعنی ایدئولوژی«پشتون والی»، افشا می شود. بنابراین اشرف غنی متهم به «فرار» از کشور، ذیل گفتمان «راه سوم» مجددا در مقام یک «مُنجی» برای افغانستان برای رهایی از وضعیت و شرایط فعلی ظاهر می شود. لذا در مجموع پیام اشرف غنی را نمی توان در تضاد یا علیه ساختار قدرت فعلی (طالبان) در افغانستان دانست.
بازتاب ایدئولوژی و قدرت در نمایشنامه های شکلک و خواب در فنجان خالی با روش تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، گفتمان دو نمایشنامه از نغمه ثمینی با توجه به هژمونی زمان تولید و مصرف آن ها بررسی شده است. در این بررسی، نمایشنامه نه به عنوان یک متن هنری صِرف، بلکه به عنوان یک عنصر زبانی مطالعه شده که در برگیرنده گفتمان های مختلف است که در اینجا، کارکرد اجتماعی آن با استفاده از روش تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف، موردبررسی قرار گرفته است. متن های انتخاب شده برای این پژوهش، نمایشنامه های شکلک و خواب در فنجان خالی هستند که هر دو در بین سال های ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۸ یعنی همزمان با دولت اصول گرا امکان مصرف در جامعه (به معنای انتشار و اجرا) داشته اند. با استفاده از مدل سه مرحله ای فرکلاف یعنی تحلیل متن، یافتن کارکرد گفتمانی و یافتن کارکرد اجتماعی این نتیجه حاصل می شود که گفتمان حاکم در آن دوران بر شکل گیری متون تأثیر داشته است و همزمان گفتمان های مورداستفاده نویسنده در نمایشنامه ها بر اساس جنسیت نویسنده و برخی ویژگی های دیگر با مفصل بندی گفتمانیِ هژمونی زمانه فاصله دارد. اگرچه نویسنده سعی دارد با استفاده از ابزارهای زبانی از هژمونی فاصله بگیرد، اما میزان این فاصله و چگونگی بازتاب ایدئولوژی و قدرت در متن های موردنظر قابل بررسی هستند.
نقش استعاره ها در ایجاد فرهنگ ترس حول کرونا؛ رویکردی شناختی و انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیدایش و شیوع ویروس کرونای جدید موسوم به کووید-19 که از آغاز سال 2020 ابعاد گوناگون زندگی جوامع بشری را تحت تأثیر قرار داده است، در رسانه های مختلف جهان نیز بازتاب چشمگیری یافته و به ظهور گفتمان هایی منجر شده که بخش مهمی از آن ها بر استعاره بنا شده است. هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش استعاره های مفهومی در ایجاد فرهنگ ترس در گفتمان حول کرونا در گزیده ای از مطبوعات فارسی زبان داخلی است. داده های پژوهش مشتمل بر پاره گفتارهایی از عنوان یا متن اخبار منتشرشده در پایگاه اینترنتی روزنامه همشهری (به عنوان نمونه) است که ویروس کرونا را به کمک استعاره جنگ مفهوم سازی کرده اند. این عبارت های استعاری که به روش جست وجوی کلیدواژه (مانند کرونا، کووید، کووید-19، ویروس، همه گیری) به دست آمده اند و تعداد آن ها به 350 مورد می رسد، براساس نظریه استعاره مفهومی لیکاف و جانسون (1980) و در چارچوب رویکرد تحلیل انتقادی استعاره چارتریس-بلک (2004) تحلیل شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که استعاره مفهومی «کرونا، دشمن است» با تداعی ها و استلزامات متعددی که درباره حوزه مفهومی جنگ دارد، به ترویج و تقویت فرهنگ ترس در گفتمان کرونا منجر می شود و دراین رابطه، کارکرد استدلالی و عاطفی استعاره ها نقش کلیدی دارند که هر دو در خدمت کارکرد اقناعی هستند.
بازنمایی گفتمانی کنشگران اجتماعی در غزل های عاشقانه اسپنسر و سیدنی از منظر رویکرد جامعه شناختی-معنایی ون لیوون (1996)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رنسانس به عنوان عصری پربار که در آن ادبیات و خصوصاً شعر شکوفا گردید، تا کنون موضوع مطالعات بسیاری بوده است. این دوره، که در بریتانیا دوره الیزابت نیز نامیده می شود، عصر طلایی غزل سرایانی نامی همچون سر فیلیپ سیدنی (1586-1554) و ادموند اسپنسر (1599-1552) است. جستار پیش رو، به تحلیل 16 غزل از غزلیات سیدنی و اسپنسر بر اساس نظریه جامعه شناختی-معنایی ون لیوون (1996) پرداخته است و رویکرد ایدئولوژیک این دو شاعر در بازنمایی کنش گران اجتماعی از خلال تعامل آن ها با ساختار قدرت مورد بررسی قرار گرفت. همچنین، یافته ها نشان داد که الگویی یکسان در بازنمایی شخصیت ها در این غزلیات وجود دارد؛ به گونه ای که شخصیت مردان صدای مسلط در متن ها هستند، اما شخصیت زنان به حاشیه رانده می شوند. این الگو بیانگر بستری ایدئولوژیک در متون مورد بررسی است. نتایج نشان داد که این الگو بازنمای ساختار قدرت در دوره الیزابت است که بر اساس آن کنشگران اجتماعی بر اساس مرز بندی های جنسیتی طبقه بندی می شوند.
تحلیل گفتمان انتقادی مفهوم آزادی در اندیشه آیت الله مصباح یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۴
137 - 158
حوزه های تخصصی:
آزادی یکی از شعارها و خواست های اصلی مردم در انقلاب اسلامی ایران بوده است، اما معنای آن به مثابه مفهومی انتزاعی همواره مناقشه بردار بوده است. در سال های پس از انقلاب اسلامی جریانات مختلف سیاسی به دنبال معنادهی به دال های انقلاب اسلامی از جمله دال آزادی بر اساس مبانی فکری گفتمان خود بوده اند. آیت الله مصباح یزدی ازجمله اندیشمندانی است که در طی این سال ها همواره در جهت تصحیح و تدقیق نگاه دینی به ارزش های انقلاب اسلامی تلاش نموده است. این مقاله به دنبال فهم نگاه ایشان به مقوله آزادی است و سوال اصلی آن عبارت است از این که آزادی در اندیشه آیت الله مصباح یزدی چه مفهومی دارد؟ نتیجه حاصل از این پژوهش نشان می دهد مفهوم آزادی از منظر ایشان عبارت است از: «رهایی از تمایلات و خواسته های نفسانی». در این مقاله از روش کتابخانه ای برای گردآوری اطلاعات استفاده شده است و برای فهم مفهوم آزادی در اندیشه آیت الله مصباح یزدی از روش تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف بهره برده شده است.
بازنمایی جنگ اوکراین در خبرگزاری اسپوتنیک فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه رسانه بین الملل سال ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۱
219 - 244
حوزه های تخصصی:
جنگ روسیه و اوکراین در 24 فوریه سال 2022 آغاز شد و جهان را در مقابل واقعیت های جدیدی قرار داد. از پایان جنگ جهانی دوم، هیچ جنگی به شدت و حدت این جنگ، بین دو همسایه در اروپا رخ نداده است. دیدگاه ها و تحلیل های متفاوتی در مورد جنگ روسیه و اوکراین از سوی رسانه های هر دو کشور مطرح است و هر دو کشور سعی در بازنمایی گفتمان خود در مورد جنگ دارند. هدف از پژوهش حاضر، شناخت نحوه بازنمایی خبرگزاری اسپوتنیک فارسی از جنگ روسیه و اوکراین در بازه زمانی یک ماه نخست وقوع این جنگ (یعنی 24 فوریه 2022 تا 23 مارس 2022) با روش تحلیل گفتمان انتقادی ون دایک و فرکلاف در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که گفتمان غالب در متون خبرگزاری اسپوتنیک فارسی، «گفتمان دفاعی» است. این خبرگزاری با طرح دال هایی چون هسته ای شدن اوکراین، توطئه آمریکا و غرب برای تضعیف روسیه، نسل کشی روس ها در مناطق دونباس و تهدید ملی گرایان افراطی و نئونازی ها برای روسیه، چنین بازنمایی کرده که امنیت روسیه در معرض تهدید قرار گرفته و روسیه به رهبری پوتین برای تأمین منافع و امنیت ملی خود و به عبارتی دیگر برای «دفاع از خود»، عملیات ویژه نظامی را آغاز کرده است.
اعتبارسنجی روش «تحلیل گفتمان انتقادی» فرکلاف در تفسیر قرآن کریم(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
قرآن شناخت سال ۱۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
63 - 82
حوزه های تخصصی:
«تحلیل گفتمان انتقادی» فرکلاف روش تفسیری میان رشته ای است که هدف از آن دستیابی به ایدئولوژی پنهانی است که مشارکت کنندگان فعال گفتمان آن را به صورت طبیعی شده در گفتمان قرار داده اند. به این منظور مفسر در این روش با گذر از سه سطح «توصیف»، «تفسیر» و «تبیین»، به بررسی متن می پردازد. این روش تحلیلی در سال های اخیر با اقبال روزافزون برخی قرآن پژوهان مواجه شده است. ازاین رو بررسی روش «تحلیل گفتمان انتقادی» از نظر مبنا و اصول و کاربست آن به مثابه یک روش در تفسیر قرآن کریم ضروری به نظر می رسد. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی تحلیلی به بررسی کاربست روش «تحلیل گفتمان انتقادی» در تفسیر قرآن پرداخته است. صرف نظر از مبانی و اصول، اجرای تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف به مثابه یک روش برای تفسیر قرآن کریم با اشکالات متعددی روبه روست. مهم ترین اشکال روش «تحلیل گفتمان انتقادی» پذیرش نگاه فرکلاف به زبان، به عنوان یکی از اصول این روش است. در نگاه او ایدئولوژی ابزاری برای حکمرانی بر مردم و استیلای بر آنان بوده و فرکلاف همین معنا از ایدئولوژی را در روش انتقادی خود پذیرفته است. سایر اشکالات با کاوش و اجرای روش، مشخص می شوند. استفاده از مراحل گفتمان انتقادی برای دستیابی به موقعیت های محیطی با اشکالاتی (همچون نسبیت، واقعه انگاری متن، مرگ مؤلف، تاریخمندی متن و تکثر معنایی) روبه روست. بازتولید یک گفتمان از طریق روش مزبور موجب تغییر ساختاری گفتمان می شود. وجود تنها یکی از این اشکالات در هر روش تفسیری، استفاده از آن را برای تفسیر قرآن کریم ناممکن می سازد.
تحلیل گفتمان انتقادی الگوی زن مطلوب در آثار مرتضی مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه پژوهی فرهنگی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۰)
155 - 185
حوزه های تخصصی:
توجه به سوژه های فعال ما را به صورت تاریخی با فرایند ساخته شدن و به حاشیه رفتن گفتمان های مختلف آشنا می کند چون آن ها از مجرای گفتگویی انتقادی به گفتمان خود شکل می دهند و سرنخی می شوند تا بتوانیم رد این گفتمان ها را در ساختارها جستجو کنیم. مقاله حاضر با سودای بررسی فرایند ساخته شدن الگویی از زن مطلوب، به سراغ مرتضی مطهری در تاریخ معاصر ایران می رود؛ به این دلیل که همچنان می توان رد الگویی را که او برساخت می کند در نظام حقوقی و سیاسی کشور دنبال کرد. پرسش ما در این پژوهش این است: مطهری چگونه الگویی از زن مطلوب را در رقابت با گفتمان های دیگر و زمینه اجتماعی اش برساخت می کند؟ ما برای پاسخ به این پرسش از روش تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف، هم به عنوان روش و هم به عنوان رویکردی نظری بهره بردیم. نتایج مقاله بر اساس تحلیل دو کتاب از مطهری صورت گرفته است. او الگوی مد نظرش را با گفتگوی انتقادی با الگوی زن پرده نشین از یک سو و الگوی زن مدرن از سوی دیگر شکل می دهد اما در نهایت الگوی زن مطلوب او در ابعاد مختلفی شبیه الگوی زن پرده نشین می شود.
بازنمایی جنسیت در شعر فروغ فرخزاد و احمد شاملو: تلفیق شعرشناسی شناختی و تحلیل گفتمان انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تازه های علوم شناختی سال ۲۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۱)
155 - 172
حوزه های تخصصی:
مقدمه: شعرشناسی شناختی به مثابه روشی برای خوانش ادبیات که الگوهای شناختی را به شعر تعمیم می دهد، باید بتواند به پرسش های مطرح در نظریه های ادبی، از جمله تاثیر جنسیت، پاسخ گوید. رابطه زبان و جنسیت، متأثر از روابط قدرت و نیازمند تحلیل گفتمان انتقادی است. هدف پژوهش حاضر بررسی بازنمایی جنسیت در شعر فروغ فرخزاد و احمد شاملو است.
روش کار: در مطالعه حاضر شعرشناسی شناختی با تحلیل گفتمان انتقادی Fairclough تلفیق و چارچوب نظری حاصل برای بررسی اشعار به کار گرفته شد. دو اثر از فرخزاد و شاملو برای مطالعه انتخاب و تمام خوانی شدند. جنسیت بر اساس موارد زیر در اشعار ردگیری شد: اشاره مستقیم یا ضمنی به مرد و زن، اشاره به زنان یا مردان در نقش های مختلف، اشاره به تجربیات مختص به یک جنسیت، استفاده از حوزه کنش جنسی برای مفهوم سازی و انتساب زنانه و مردانه به اشیا و پدیده های فاقد جنسیت. بر اساس این موارد بریده های متنی تعریف و با استفاده از چارچوب نظری تلفیقی بررسی شدند.
یافته ها: بازنمایی زنان و مردان در شعر فرخزاد و شاملو را می توان در سه محور تبیینی زنان و مردان به عنوان والد، زنان و مردان به عنوان سوژه رابطه و زنان و مردان مستقل از یکدیگر دسته بندی کرد. در محور اول هر دو شاعر گفتمان غالب را طرد می کنند، اما در دو محور دیگر شاملو عمدتاً مؤید گفتمان غالب و فرخزاد در مقابل آن است.
نتیجه گیری: بازنمایی جنسیت در شعر فرخزاد و شاملو از خلال بررسی فضاهای رقیب آشکار می شود. فضاهای رقیب در شعر فرخزاد بیشتر میان انواع زنان و در تقابل با گفتمان غالب و در شعر شاملو میان جنسیت ها و با به حاشیه راندن جنسیت زنانه شکل می گیرد.
شناسایی مؤلفه های اعمال قدرت در نگاره های باغی دوره صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای صناعی اسلامی سال ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۱)
105 - 118
حوزه های تخصصی:
نقاشی ایرانی از جمله هنرهای تجسمی است که در آن زبان نوشتار و تصویر با یکدیگر ادغام شده تا ایدئولوژی و خواسته های شاهان صفوی را به عنوان رسانه ای تبلیغی، نمادین و رمزگذاری شده معرفی و انتقال دهد. عملکردهای سنتی باغ ایرانی و بازنمایی ایدئولوژی صفویان به صورت هدفمند در نقاشی ها بازنمایی شده است. این هنر به بسترهای اجتماعی، سیاسی، حضور فاعلان انسانی و نقش هنرمندان در تولید متن می پردازد تا سبب تأثیرگذاری و تأثیرپذیری بیشتری بر مخاطب گردد. از سوی دیگر به طور غیر مستقیم بازگوکننده نقدها و تبعیض های اجتماعی است. مسئله پژوهش حاضر، شناسایی عناصر قدرت در بیان ایدئولوژی و گفتمان رسانه ای در آثار تصویری صفویان با استفاده از رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف است. این پژوهش به دنبال بازنمایی مضامین اصلی و حاشیه ای در نگاره های باغی است تا به پرسش های مطرح شده پاسخ دهد. مؤلفه های اجتماعی و فرهنگی در نگاره های باغی به چه گفتمان هایی می پردازند؟ و چگونه مفاهیم مرتبط با ایدئولوژی در نگاره های باغی به عنوان رسانه ای قدرتمند بازنمایی شده اند؟ این پژوهش با رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف، به شیوه توصیفی- تحلیلی و محتوای کیفی انجام شده است. نتایج نشان می دهد، ایدئولوژی شاهان صفوی در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین به نمادها و نشانه هایی از عناصر طبیعی و کهن باستانی پرداخته است. این امر با استفاده از هژمونی فرهنگی، سلطه، قدرت مطلق شاهی صورت یافته و در نهایت با زبان تصویر در اختیار مخاطبان قرار گرفته است. در رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف نگاره های باغی به عنوان رسانه ی جمعی و اثربخش عمل نموده اند. این آثار تصویری به گفتمان های متعدد و مفاهیم دینی، ملی، سیاسی، اسطوره ای و خبری دوره صفوی به صورت انتقادی پرداخته اند. گفتمان های شکل گرفته در تصاویر نگاره های باغی به گفتمان قدرت، گفتمان شبکه ای، گفتمان کمال گرایی، گفتمان سنت گرایی، گفتمان رسانه ای، گفتمان نظامی- اسطوره ای، گفتمان ملی نمادین می پردازند
خوانشی بر اشعار حماسی حضرت عباس(ع) در روز عاشورا از منظر تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف
منبع:
پژوهشنامه معارف حسینی سال ۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۴
7 - 28
حوزه های تخصصی:
مباحث زبان شناسی در قرن بیستم میلادی نقش مؤثری در رویکردهای جدید نقد ادبی داشته و در نتیجه باعث ظهور مکاتب تازه ای در سبک شناسی شد. از مشهورترین نظریات تحلیل گفتمان انتقادی، نظریه نورمن فرکلاف است. این نظریه با نگاهی ژرف، از ظاهر متن عبور می کند و به بررسی بافت موقعیتی و بینامتنی متون می پردازد تا تأثیر آن را بر نهادهای جامعه نشان دهد و دانش زمینه ای مخاطبان و رابطه آنها را با قدرت و ایدئولوژی حاکم بیان می کند. نوشتار حاضر درصدد است تا اشعار حماسی حضرت عباس(ع) در روز عاشورا را با استفاده از روش توصیفی _ تحلیلی مبتنی بر نظریه تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف بررسی کند. نتایح حاصل از پژوهش نشان می دهد که استفاده از عناصر بلاغی در این رجزها، متناسب با حال مخاطب بوده است. آیات قرآن تأثیر مشهودی بر این رجزها دارد و نمودهای اعتقاد به منظومه فکری امامت شیعه در سروده ها نمایان است. ایدئولوژی حاکم بر رجزها با ایدئولوژی حاکم بر جامعه آن زمان در تضاد است؛ این اشعار در پی اقناع مخاطبان است که موقعیت استقرار حاکمیت باید مشروع و در بیت امامت باشد و از ملازمات این مشروعیت بخشی، مجاهدت در راه خدا و حماسه آفرینی است.
تقابل جهان بینی گفتمانی حضرت نوح(ع) و قوم او در سوره هود طبق تحلیل گفتمان انتقادی وان دایک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل گفتمان انتقادی درصدد کشف جهان بینی گوینده از طریق بررسی نحوه گفتمان با شرایط برون متنی است. وان دایک زبان را حامل ایدئولوژی گوینده و دارای بار قدرت می داند. او در گفتمان انتقادی، به تأکید بر ویژگی های مثبت خود و ویژگی های منفی دیگری، تأکید بر طرد ویژگی های مثبت دیگری و ویژگی های منفی خودی در ساختارهای خرد واژگانی، نحوی، بلاغی، معنایی، استدلالی و کنشی اشاره دارد. سوره هود دارای گفتگوی حضرت نوح و قومش است که دو طرف گفتگو سعی در تأکید ویژگی های مثبت خود و ویژگی های منفی دیگری و طرد ویژگی های منفی خود و ویژگی های مثبت دیگری است. این تحقیق با روش توصیفی تحلیلی و تحلیل گفتمان انتقادی وان دایک درصدد تحلیل گفتمان نوح(ع) و قومش در سوره هود است. این پژوهش ثابت می کند که در سوره هود، گفتمان نوح، با وجود سرسختی ها و تهدیدها و تحقیرهای قومش علیه او، بیشتر برپایه تقویت ویژگی های مثبت خود و ویژگی های منفی قومش با نرمی و مدارا و زبانی انعطاف پذیر و پرسشی و دارای بار عاطفی سرشار از نوع دوستی برپایه مردم سالاریِ دینی و استدلال منطقی برای به تفکر واداشتن قومش جهت دوری از سرسختی است که با کاربست صورت های مختلف زبانی، گفتمان را با در نظر گرفتن منفعت خود و قومش، به سمت خود تغییر می دهد تا آنان را به راه راست هدایت نماید، در حالی که گفتمان قومش، با کاربست صورت های مختلف زبانی، سعی در تغییر جهتِ قدرتِ گفتمان به نفع خود و به ضرر حضرت نوح با خشونت و تهدید و زبانی انعطاف ناپذیر و قطعیت و سخت سری در کلام برپایه دیکتاتوری بدون استدلال منطقی را برپایه دیکتاتوری دارند.
بررسی مفاهیم آزادی وعدالت اجتماعی در نهج البلاغه و لیبرالیسم در رهیافت تحلیل گفتمان انتقادی
منبع:
دین پژوهی و کارآمدی دوره ۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۱)
43 - 61
حوزه های تخصصی:
رویدادها به مثابه گفتمان، نظام اندیشه ای و دستگاهزبانی را تولید می کنند که مفاهیم در درون آن سامانه زبانی معنادار می شوند. براین اساس نظام زبانی بازنمونی ازپیوند عناصرزبانی بامؤلفه های غیرزبانی وانعکاس دهنده بافتار است. مفاهیم آزادی و عدالت اجتماعی درگستره زیست اجتماعی درتوالی زمانی ازاهمیت ویژه ای برخوردار بوده ونوع روایت یا برداشت ازآنها نیز همبسته به قرارداشتن درنظام گفتمانی خاص است که درآن سامانه تکون یافتند. البته هرنظام گفتمانی دردستگاه زبانی ویژه دارای دال مرکزی است و مقوله بندی ها نیز برپایه آن صورت می گیرد. پژوهش حاضر باشیوه توصیفی وتحلیل گفتمان انتقادی به عنوان نظریه میان رشته ای در زبان شناسی به دنبال صورت بندی برداشت ها ازاین مفاهیم و چگونگی ارتباط میان آنها درگفتمان نهج البلاغه و لیبرالیسم است. ناهمسانی مواجهه بااین مفاهیم به دلیل دال مرکزی، روایتگرها و موقعیت ها درگفتمان ها از یافته های این پژوهش است. براین اساس گفتمان لیبرالیسم به مثابه متن ازجهت تقدمی، رأی به اولویت آزادی داده اما نهج البلاغه همکنشی، باهم آیی این مفاهیم درعرصه اجتماعی را روا دانسته است.