مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۴۱.
۲۴۲.
۲۴۳.
۲۴۴.
۲۴۵.
۲۴۶.
۲۴۷.
۲۴۸.
۲۴۹.
۲۵۰.
۲۵۱.
۲۵۲.
۲۵۳.
۲۵۴.
۲۵۵.
۲۵۶.
۲۵۷.
۲۵۸.
۲۵۹.
۲۶۰.
تحلیل گفتمان انتقادی
حوزه های تخصصی:
سالانه هنر معاصر پرسبوک بیش از یک دهه در فضای هنری ایران نقش آفرین بوده است. این پژوهش با استفاده از روش تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف و همچنین با تاکیدبر مفهوم اکوفمینیسم، قصد دارد این رویداد و آثار هنرمندان زنِ شرکت کننده در دوره های پنجم تا دهم آن را با هدف فهم نسبت پرسبوک با فضای گفتمانی دهه های 80 و 90 خورشیدی و اندیشه اکوفمینیسم بازخوانی نماید. نتایج این مقاله نشان می دهد فضای گفتمانی ایران در این دو دهه، زمینه ای را برای رویکردهای انتقادی در هنر مهیا ساخت که توجه به روایت های حاشیه ای، از جمله گفتمان فمینیستی در هنر را مجال بروز داد و به دنبالش، رویدادهایی مثل پرسبوک با گرایش های اکوفمینیستی ظهور پیدا کرد. برپایی رویدادهای سالانه پرسبوک به صورت محیطی و مکان مند، بهره مندی از مواد طبیعی، الهام از صنایع دستی و نمایش انتزاعی اندام های زنانه، آثار واجد معنایی زنانه-زمینی می شوند؛ هم آوایی دو عنصری که توسط نظام مردسالار به حاشیه رانده شده اند. هنرمندان زن معاصر ایرانی در بستر رویداد پرسبوک، با به چالش کشیدن تعاریف مطلوب از هنر و با به عرصه آوردنِ آن بخش از کار زنان که ناچیز انگاشته می شد، کوشیده اند ضمن اعتباربخشی به هنر زنانه، مخاطب را از ستمی که همزمان بر زنان و زمین می رود آگاه کنند.
تحلیل گفتمان عرفانی سلوک مرید در مثنوی براساس الگوی فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۸
309 - 326
حوزه های تخصصی:
تحلیل گفتمان انتقادی شاخه ای از علم زبان شناسی است که به بررسی رابطه متن و نحوه تولید ایدئولوژی می پردازد. نورمن فرکلاف در الگوی پیشنهادی خود برای تحلیل متن، سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین را درنظر می گیرد. مقاله حاضر با روش توصیفی-تحلیلی سعی دارد به بررسی دیدگاه مولوی درباره مراحل سیر و سلوک عرفانی بپردازد. این پژوهش در سطح توصیف، کاربرد واژگان هسته ای و روابط معنایی واژگانی و فرآیندها را در مثنوی بررسی کرد. در سطح تفسیر گفتمان های ترک تعلقات، برتری کشف و شهود، انکار عقل جزوی، تدریجی بودن سیر و سلوک و لزوم متابعت از پیر به عنوان گفتمان های غالب مشخص شد. در سطح تبیین نیز این نتیجه به دست آمد که مولوی گفتمان های مسلط عصر خود را در این باره باز تولید کرده و دیدگاه وی در این زمینه با ایدئولوژی غالب روزگار خود همسو است.
تحلیل کارکردهای گفتمانی رمان «سال بلوا» با رویکرد نورمن فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۷
157 - 184
حوزه های تخصصی:
زندگی ساختگی (تخیلی) در یک رمان از واقعیت های اجتماعی روزمره، روابط قدرت و ایدئولوژی های مختلف جدایی ناپذیر است و نویسنده بر مبنای اعتقادات خود از زبان به شیوه های گوناگونی برای بازنمایی آن ها بهره می گیرد. درک چگونگی و چرایی گرایش های فکری و باورهای این نویسندگان، به خلق جذابیت های بسیاری در میان پژوهشگران و منتقدان ادبی دامن زده است، تا ضرورت کاربست روش تحلیل متن برجسته شود. در این میان، تحلیل گفتمان انتقادی به عنوان روشی کارآمد چنین ضرورتی را پوشش داده است. پژوهش حاضر برای فهم کارکردهای گفتمانی رمان «سال بلوا» نوشته عباس معروفی (Maroofi, 1990)،که بخشی از واقعیت های تاریخ معاصر ایران را روایت می کند، رویکرد فرکلاف (Fairclough, 2000) را برگزیده است. یافته ها نشان می دهد در سطح توصیف؛ کاربست واژه ها و عبارت ها، بازنمایی کننده استبداد، خشونت علیه زنان، خفقان سیاسی- اجتماعی با استفاده از هم معنایی، واژه های غیر رسمی، باهم آیی، وجهیّت، دشواژه و تقابل های دوگانه از فراوانی بالایی برخوردار بوده است؛ در سطح تفسیر و از نظر بافت موقعیتی و بینامتنیت، این رمان، تحت تأثیر اندیشه های ملی- مذهبی پیش و پس از اسلام، دفاع از حقوق زنان و اندیشه های مبارزه با استثمار و استبداد است و در سطح تبیین نیز می توان تقابل گفتمان های ایرانی- غیرایرانی، اقتدار مردانه- انقیاد زنانه و تقابل مردم- حکومت را دریافت کرد.
تحلیل گفتمان انتقادی برخی مولّفه های اظهار و بازنمایی کنش گران اجتماعی در داستان بیژن و منیژه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۷
185 - 212
حوزه های تخصصی:
الگوی تحلیل گفتمان انتقادی ون لیوون (Van Leeuwen, 2008) الگوی جامعه شناختی-معنایی مبتنی بر تعاملات، کنش ها و واکنش های بین افراد است. پژوهش حاضر بر آن است به تحلیل برخی از مؤلفه های اظهار مطرح در این الگو و چگونگی بازنمایی کارگزاران اجتماعی در داستان «بیژن و منیژه» شاهنامه فردوسی بپردازد. به این منظور، نخست، تعریف های مربوط به هر مؤلفه و زیرمؤلفه های مربوط ارائه شده اند. سپس گونه های مختلف جمله های ساده، مرکب، جمله های با فعل محذوف و شبه جمله ها از متن داستان استخراج گردیده، فراوانی و درصد کاربرد هر یک از آن ها درون جدول گنجانده شده است. سپس، برای سنجش معناداری فراوانی کاربرد هر یک از مؤلفه های اصلی و زیرمؤلفه های مربوط از آزمون خی دو استفاده شده است. تجزیه و تحلیل یافته های به دست آمده نشان می دهند بیشترین فراوانی کاربرد مربوط به زیرمؤلفه های اصلی مورد بررسی اظهار، به ترتیب به مؤلفه های فعال سازی، نوع ارجاعی، نام دهی، پیوند دهی و تفکیک پذیری تعلّق دارد. از بین انواع مؤلفه ها و زیرمؤلفه های مورد نظر فقط از زیرمؤلفه نام دهی رسمی استفاده نشده است. همچنین، یافته های پژوهش نشان می دهد کاربرد مؤلفه ی فعال سازی دارای بیشترین فراوانی و سطح معناداری است. این موضوع نشان دهنده بازنمایی کارگزاران اجتماعی به صورت پویا و فعال است که ناظر بر شکل گیری حماسه در بستری از رخدادها است. دومین زیرمؤلفه که بیشترین فراوانی کاربرد را داشته، نوع ارجاعی بوده است و از بین انواع زیرمؤلفه های مربوط به آن کاربرد فرد ارجاعی بیشترین فراوانی را داشته و معنادار بوده است. همچنین، یافته ها نشان می دهد پیوند دهی بیشتر در یارکشی های میدان جنگ استفاده شده است. آخرین مؤلفه گفتمانی که کمترین فراوانی کاربرد را داشته تفکیک پذیری بوده که سبب تمایز کارگزار از دیگران شده است.
جایگاه زنان در ادبیات شفاهی قشقایی: تحلیلی از منظر گفتمان شناسی انتقادی
منبع:
زبان شناسی و گویش های ایرانی سال ۱ پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲
122 - 160
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی جایگاه زنان در ادبیات شفاهی قوم قشقایی از منظر تحلیل گفتمان انتقادی می پردازد. داده های مورد بررسی مجموعه ای از دوبیتی ها، ضرب المثل ها، اصطلاحات و داستان های فولکوریک قشقایی است که از کتاب های مردانی رحیمی (1391و1378)، کیانی (1371) و همچنین گردآوری های نگارندگان به دست آمده است. پژوهش حاضر در پی پاسخ گویی به این پرسش است که آیا می توان با بررسی متون و استخراج روابط مبتنی بر ایدئولوژی، روابط قدرت، عرف و سنت های قومی قبیله ای به جایگاه زنان در ایل قشقایی پی برد؟ داده های تحقیق بر اساس الگوی فرکلاف در سه سطح توصیف (واژگان و دستور)، تفسیر (قدرت، ایدئولوژی، بینامتنیت) و تبیین (کارکردگرایی اجتماعی) بررسی شده اند. در بخش توصیف، داده ها براساس ارزش های تجربی، بیانی و رابطه ای و نحوه ی بازنمود گفتمان در ساخت های زبانی، بررسی و سپس در بخش تفسیر و تبیین داده ها، بافت موقعیتی تولید متون مورد بررسی قرار گرفته است. پس از بررسی داده ها مشخص شد در اغلب متون بررسی شده زنان دارای ارزش و منزلتی پایین تر از مردان هستند ولی این ارزش گذاری در برخی از متون و در برخی از موقعیت ها تغییر کرده و شاهد ارزش گذاری مثبت نسبت به زنان نیز می باشیم. به طور کلی زنان در ادبیات شفاهی قوم قشقایی تنها در جایگاه و نقش مادر دارای ارزش مثبت می باشند و در دیگر نقش ها ارزش گذاری چندان مثبتی ندارند و در اغلب موارد، نسبت به مردان نقش برابری ندارند.
بازخوانی مؤلفه های گفتمان مدحی نظامی گنجوی در دیباچۀ اقبال نامه، بر بنیاد نظریۀ فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اقبال نامه آخرین مثنوی نظامی گنجه ای است که بخشی از دیباچه اش حاوی ستایش ممدوح است. نورمن فرکلاف، زبان شناس انگلیسی، از بنیان گذاران تحلیل گفتمان انتقادی است. فرکلاف برای تحلیل متون، الگویی سه بُعدی پیشنهاد داده است: توصیف، تفسیر و تبیین. هدف نهایی او، روشن ساختن ارتباط میان متن، گفتمانی که متن در آن تولید می شود و مناسبات قدرت و ایدئولوژی و هژمونی است تا سرانجام مشخص شود که متنْ گفتمان و ایدئولوژی مسلط را بازتولید می کند، به چالش می کشد، یا تغییر می دهد. پرسش این است که نظامی در مدح پادشاه، با گفتمان مسلط چه مواجهه ای داشته است؟ دریافتیم که با وجود چندین گفتمان، گفتمان اشعری- صوفیانه، گفتمان اصلی است که اگرچه گاهی به چالش کشیده می شود، در مجموع نظامی آن را به نفع شاه و در جهت تداوم سلطه اش بازتولید می کند. شاعر در مشروعیت بخشی به ممدوح، به خوبی توانسته است از ظرفیت های واژگانی و دستور زبانی -گزینش واژگان و تعبیرات خاص، حُسن تعبیر، تقابل معنایی، وجه اخباری افعال، استفهام، جملات معلوم، ضمایر و قیود- و اصول عقاید اشاعره بهره بگیرد.
تحلیل راهبردهای گفتمانی هوشنگ گلشیری در رمان «آینه های دَردار» و بازنمایی ایدئولوژی کنش گرانِ این اثر بر پایۀ نظریۀ راجر فاولر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با بهره گیری از مؤلفه ها و راهبردهای گفتمانیِ راجر فاولر، به دنبال آشکار ساختن ایدئولوژیِ نویسنده و کنش گرانِ اجتماعیِ رمان آینه های دَردار است. فاولر در نظریه گفتمانیِ خود، برای ساختار متن در زمینه های روساخت و ژرف ساخت اهمیت خاصی قائل است. از این رو جستار حاضر کوشیده است تا با توجه به آرای وی، از طریق تحلیل روساختِ رمان یاد شده، به فهم ژرف ساخت آن دست یابد. در پیوند با این امر، پرسش اصلیِ پژوهش آن است که هوشنگ گلشیری در روساخت اثر خود، چه راهبردهایی به کار برده است تا بدان وسیله ژرف ساختِ متن را به نمایش بگذارد؟ روش این پژوهش از نوع کیفی است و برای توصیف و ارزیابی داده ها از رویکرد توصیفی- تحلیلی استفاده شده است. نتایج حاصل از تحلیل داده های این مطالعه حاکی از آن است که برجسته سازی و حاشیه رانی ، سازوکار حاکم بر کردار ها و رفتارهای گفتمان رمان است. نویسنده با کاربست راهبردهایی چون ارجاع ضمیر، ایجاد تعلیق، ایجاد ابهام، وجه نمایی، فاعلی سازی، جملات امری و پرسشی، تغییر جایگاه ارکان جمله، حذف برخی عناصر زبانی، زمان پریشی، و مجهول سازی توانسته است ایدئولوژیِ کمونیست های مهاجر ایرانی را به نمایش بگذارد. بیشترین بسامد راهبردهای گفتمانی، مربوط به مولّفه ارجاع ضمیر و کمترین بسامد به تغییر جایگاه ارکان جمله تعلق دارد. گفتنی است که راهبردهای گفتمانیِ فوق الذکر، مهم ترین ویژگی های روساخت رمان گلشیری به شمار می آیند.
افول آمریکا از منظر دموکرات ها و جمهوری خواهان؛ دیگری سازی و برساختن هویت آمریکایی در سخنرانی های انتخاباتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افول آمریکا مبحثی است که مورد توجه مجامع علمی سیاسی ایران قرار گرفته است، با این وجود کمتر به ابعاد داخلی آن از جمله اختلاف نظر محافظه کاران و لیبرال ها بر سر این مفهوم پرداخته شده است. این تفاوت نگاه در دو عرصه تعریف چیستی هویت آمریکایی و جایگاه بین المللی آمریکا تبلور یافته است. وجود نگاه های متفاوت باعث شده توافقی برای متوقف کردن سراشیبی افول وجود نداشته باشد و هویت مشترک تضعیف شود. مقاله حاضر با استفاده از روش تحلیل گفتمان انتقادی به بررسی سخنان افراد شاخص دو حزب اصلی آمریکا با تمرکز بر دوره ظهور ترامپ پرداخته تا تم های مرتبط با افول را شناسایی نماید. نظریه هویت اجتماعی و به طور خاص مفهوم هویت مشترک درون گروهی، برای تحلیل داده ها استفاده شده است. نتایج این تحلیل مؤید وجود اختلاف عمیق در تعریف چیستی آمریکا و در عین حال، اتفاق نظر در مواردی مانند استثناگرایی آمریکایی است.
بازنمایی مرگ ملکه انگلیس در رسانه های داخلی و خارجی (مورد مطالعه: خبرگزاری فارس و ایسنا و تارنمای بی بی سی فارسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه سال ۳۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۳۱)
5 - 24
حوزه های تخصصی:
رسانه ها، در نقش خبری، آیینه انعکاس رویدادها و واقعیت دنیای اجتماعی و سیاسی نیستند، بلکه آفریننده واقعیت های اجتماعی و سیاسی هستند و به برداشت افراد از دنیای اطرافشان هستی می بخشند. آن ها در تهیه خبر، علاوه بر انتخاب داده ها، آن ها را بر اساس قالب های جاافتاده معنی دار می سازند. هدف اصلی پژوهش حاضر بازنمایی مرگ ملکه انگلیس در رسانه های داخلی (خبرگزاری های فارس و ایسنا) و خارجی (تارنمای بی بی سی) است. به منظور دستیابی به هدف اصلی پژوهش حاضر از نظریه های بازنمایی و چارچوب بندی و روش تحلیل گفتمان انتقادی با رویکرد ون دایک استفاده شده است. از هر کدام از این رسانه ها، دو متن به عنوان نمونه انتخاب شده اند و بعد از مشخص شدن گزاره های مثبت و منفی، قطب بندی خود و دیگری، پیش فرض و تداعی و تلقین موجود در متون مشخص شد که دو گفتمان اصلی در زمینه مرگ ملکه انگلیس قابل تفکیک از یکدیگر هستند. قبل از هر چیزی، هر گونه صحبت در زمینه مرگ ملکه، به نقش نهاد سلطنت در انگلستان اشاره دارد، بنابراین در یک سوی طیف رسانه های خارجی با تأکید بر بی بی سی فارسی قرار دارند که نهاد سلطنت در انگلستان را نهادی تشریفاتی و فاقد قدرت می دانند که تنها کارکرد آن حفظ اتحاد جامعه و نماد ملت بودن است. در تقابل با این گفتمان، گفتمان خبرگزاری های داخلی مانند فارس و ایسنا قرار دارد که نهاد سلطنت در انگلستان را تشریفاتی نمی داند و آن را مسبب همه بحران ها و جنگ هایی می داند که دولت انگلستان در دوره های مختلف به راه انداخته است.
تحلیل گفتمان انتقادی تاریخی شازده احتجاب
منبع:
اجتماعیات در ادب فارسی سال ۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳
17 - 28
حوزه های تخصصی:
روشنفکران ایرانی برای دریافت موقف تاریخی خویش و فهم آفت هایی که جامعه ایران را مبتلا کرده بود، هر کدام طرحی در ذهن داشتند، و بر مبنای آن، خویش کاریِ روشنفکری را تعریف می کردند. ازجمله این روشنفکران، گلشیری است که از چنین طرحی، هرچند پوشیده و نهان، در رمان مشهور «شازده احتجاب» سخن به میان آورده است. در این مقاله کوشیده ایم با بهره گرفتن از روش تحلیل گفتمان انتقادیِ فرکلاف، نخست به گفتمان تاریخیِ مستتر در کار گلشیری دست یابیم و سپس نشان دهیم که گفتمانِ مطلوبِ نویسنده، بر چه مفروضاتی بنا شده است. پیدا کردن این مفروضات، در پرسش از ریشه هایِ فکری گلشیری ضرورت دارد؛ مفروضاتی که در قسمت آخر مقاله، به آن ها پرداخته ایم. هم چنین بازنموده ایم که بن مایه های اندیشه گلشیری، از سویی به تبار فکری و دیگرگون شدن مسیر سیاسی-اندیشگانی او بازمی گردد و از سوی دیگر نمود تحولات اجتماعی زمانه او است. گذشته از این موارد، در آمد و رفت میان سه سطحِ توصیفی، تفسیری و تبیینی، پاره ای تناقضات را که در این نگاه وجود داشته است، به تصویر کشیده ایم.
تحلیل گفتمان انتقادی قصیده النسر سروده عمر ابو ریشه بر اساس الگوی نورمن فرکلاف
حوزه های تخصصی:
تحلیل گفتمان انتقادی یکی از رویکردهای جدید نقدی است که برای درک اهداف موردنظر مولف و نیز آشکارسازی ایدئولوژی های پنهان متن در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین مورداستفاده پژوهشگران قرار می گیرد. عمر ابوریشه از جمله شاعران معاصر فلسطینی تبار است که مفاهیم ظلم گریزی و استعمار ستیزی در آثارش نمود فراوانی دارد. مضامین شعر او اغلب تابع شرایط سیاسی و اجتماعی زمانه شاعر است و قصیده النسر نیز از این امر مستثنی نیست. نگارندگان در جستار حاضر به روش توصیفی - تحلیلی و بر مبنای نظریه نورمن فرکلاف، قصیده النسر را بررسی و تحلیل کرده اند. نتایج تحقیق حاکی از آن است که مولف در سطح توصیف، متاثر از شرایط خفقان حاکم بر جامعه فلسطین و سوریه بوده و از آرایه هایی همچون تشبیه و کنایه جهت تصویرآفرینی بهره برده است. او بدین وسیله با ترسیم وضعیت موجود و بیان شکوه از دست رفته این سرزمین، هموطنان خود را به ظلم ستیزی و مقابله با استعمارگران فرامی خواندد. در سطح تفسیر، بافت موقعیتی و بینامتنی قصیده و نیز میزان تأثیرپذیری مولف از مکتب های مختلف ادبی حائز اهمیت است. شاعر در سطح تبیین، با موضع گیری در قبال قدرت های استعماری نشان می دهد که در راستای اهداف مبارزاتی خود و در جهت اقناع و تشویق خوانشگران گام برداشته است.
کشاکش های گفتمانی و قدرت کارگران؛ واکاوی میدان گفتمانیت در اعتصاب کارگران شرکت واحد اتوبوس رانی تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۱
209 - 231
حوزه های تخصصی:
تلاش کارگران در چند دهه ی اخیر برای تشکل یابی به موضوعی چندان جدی برای پژوهش اجتماعیِ آکادمیک تبدیل نشده است. همین موضوع سبب شده است درست در برابرِ چشمان ناهوشیارِ مطالعات اجتماعی و فرهنگی، زندگی و تلاش بخشی مهم از عاملان اجتماعی نادیده گرفته شود و اساساً صدایی نیابد. مسئله ی این پژوهش طوری طراحی شده است که علیه رویه ی جاری باشد. در این پژوهش می خواهیم علاوه بر صدابخشیدن به گروهی از کارگران، پیچیدگی تعارضات گفتمانی و عملیِ کارگران سندیکای شرکت واحد اتوبوس رانی تهران و حومه را در یک رویداد خاص (اعتصاب سال ۱۳۸۳) نشان دهیم. در این مقاله به رویکرد نظری/روش شناختی گفتمانی با رویکردی انتقادی تکیه کرده ایم و به بررسی متن های نوشتاری و شنیداریِ تولیدشده از ۱۳۸۳ به بعد در فضای گفتمانی این سندیکا پرداخته ایم. این متون مشتمل اند بر اسناد به جامانده از فعالیت های کارگران در مقطع مورد بررسی و همچنین مصاحبه ی عمیق با فعالان کارگری در شرکت واحد اتوبوس رانی. مسئله ی این پژوهش چگونگیِ برساخت و مفصل بندیِ گفتمان ها در نظم گفتمانی حاکم بر این سندیکا و واکاوی کشاکش های گفتمانی و پیامدهای آن برای فعالیت های کارگران در جهت تشکل یابی است. اما مهم تر می خواسته ایم که گفتمانی مهم اما مغفول را برجسته کنیم که از آن می توان به عنوان قدرت کارگران یعنی توانایی جمعی آن ها یاد کرد که برآمده از ساختار زیست هرروزه و روابط کار آن ها است.
بررسی و تحلیل گفتمان حاکم بر رمانهای زنان اسلام گرا با تکیه بر نظریه فرکلاف (مطالعه موردی رمان "لن أموت سدى" اثر جهاد رجبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
381 - 399
حوزه های تخصصی:
تحلیل گفتمان انتقادی، شاخه ای مهم و رویکردی نو از نظریه تحلیل گفتمان به شمار می رود. این رویکرد به عنوان گرایشی میان رشته ای، در بررسی متون از سطح جمله و کلام فراتر رفته و به بافت موقعیتی که متن در آن شکل گرفته است توجه می کند. نورمن فرکلاف یکی از نظریه پردازان این عرصه است که ارزیابی سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین مولفه های اصلی نظریه او را تشکیل می دهد. این پژوهش سعی دارد تا سطوح سه گانه گفتمان انتقادی را در رمان "لن أموت سدى" اثر خانم جهاد رجبی، از نویسندگان اسلامگرای فلسطینی تبار، مورد واکاوی قرار دهد و ایدئولوژی حاکم بر متن او را تبیین کند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که مؤلف با استفاده از کارکرد واژگان و روابط معنایی میان آنها و نیز بهره گیری از استعاره های متعدد یا کاربست افعال خبری دیدگاه خود را نسبت به اوضاع فلسطین بیان می کند. وی همچنین با فراخوانی شخصیتهای قرآنی، الهام از مفاهیم اسلامی و کارکرد روابط بینامتنی، خوانشگران خود را در مواجهه با بافت موقعیتی جامعه اشغالی قرار می دهد و به بیان مسائل حاکم بر جامعه می پردازد. در واقع نویسنده از این رهگذر به دنبال کسب ایدئولوژی مد نظر خود و تحقق مفاهیمی چون هویت بخشی، آزادی خواهی و مبارزه با اشغالگران است.
تحلیل گفتمان قدرت در نگاره «تسخیر دژ بهمن توسط کیخسرو» در شاهنامه طهماسبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پیکره دوره ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۴
76 - 90
مقدمه: نقش و کارکرد ایدئولوژیک تصاویر در شاهنامه های مصور و از آن جمله «شاهنامه طهماسبی» از گسترده ترین مباحث گفتمانی پیرامون این اثر ارزشمند است. مسأله تأویل گرایی متون حماسی به عنوان موقعیتی راهبردی برای تبیین ساختار قدرت در عصر صفوی از دیگر موضوعات قابل توجه در این حیطه است. برخی از این تصاویر، به واسطه پیوستگی با یک شخصیت اسطوره ای خاص، اهمیت بیشتری پیدا کرده و روایت حماسی آن ها با کنش های تاریخی درهم تنیده شده است. روایت «تسخیر دژ بهمن توسط کیخسرو» از این جمله است. بنابراین مهمترین مسأله پژوهش حاضر، تبیین چگونگی کارکرد و بازنمایی قدرت در نگاره مذکور است. انجام یک تحلیل دقیق از «نگاره تسخیر دژ بهمن توسط کیخسرو» برمبنای نشانه های تصویری موجود در نگاره و انطباق آن با مؤلفه های برون متنی هدف این پژوهش است.روش پژوهش: این پژوهش مبتنی بر شیوه توصیفی- تحلیلی بوده، داده های آن با جستجو در منابع کتابخانه ای و اسنادی گردآوری شده است. شیوه تجزیه و تحلیل اطلاعات به روش کیفی، با در نظر گرفتن مضمون روایی و تصویری، به روش تحلیل گفتمان انتقادی انجام گرفته است.یافته ها: یافته های این پژوهش حاکی از آن است که در نگاره تسخیر دژ بهمن توسط کیخسرو، راهبردهایی نظیر قطب بندی، بازنمایی مثبت گروه خودی و بازنمایی منفی دیگری برای نشان دادن برتری کیخسرو به کار گرفته شده است. خوانش لایه های معنایی اثر در ارتباط با جهان پیرامون متن، نشانگر دلالت این اثر به رخدادهای تاریخی پیرامون نگاره در تطابق با نگرش و عملکرد پادشاهان صفوی است. به نظر می رسد بازتولید روایت اسطوره ای تسخیر دژ بهمن، به عنوان مهمترین بخش حماسی «شاهنامه فردوسی»، در فضای سیاسی- فرهنگی روزگار صفوی، مجالی راهبردی برای ترسیم آرمان های شاهانه بوده است.نتیجه گیری: در نگاره «تسخیر دژ بهمن توسط کیخسرو» نوعی رابطه فرازمانی میان روایت اسطوره ای و روایت تاریخی دیده می شود. الحاق «بافت تاریخی» به «بافت اسطوره ای»، از دیگر موارد قابل توجه در این حیطه است. به نظر می رسد بازتولید روایت اسطوره ای تسخیر دژ بهمن، به عنوان مهم ترین بخش حماسی شاهنامه فردوسی، در فضای سیاسی- فرهنگی روزگار صفوی، مجالی راهبردی برای ترسیم آرمان های شاهانه بوده است.
جاهل های سینما: کارکرد سیاسی و اجتماعی سینمای کلاه مخملی در پهلوی دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سینما همواره در پیوند با سیاست بوده است. نظام های سیاسی همواره در پی کنترل و به خدمت گرفتن سینما بوده اند و از فیلم-هایی حمایت و استقبال می کنند که از نظر سیاسی مقبول، از نظر فرهنگی مشروع و از نظر مردم محبوب باشد. آنچه سینمای «فیلمفارسی» خوانده می شود، اگرچه توسط برخی منتقدان با بی اعتنایی و کم اهمیتی توصیف می شود، اما چه در سال های پیش از انقلاب و چه پس از انقلاب این گونه از سینما تولید شده و با وجود استقبال همیشگی، کارکردهای سیاسی داشته است.در مقاله حاضر به کلاه مخملی ها، جاهل ها و لوطی ها در سینمای عامه پسند می پردازیم تا نشان دهیم ظهور این شخصیت ها در سینمای عامه پسند چگونه بود؟ کارکرد آنها برای نظام سیاست چه بود؟ با روش شناسی تحلیل گفتمانی به سه سطح توصیفی، کردار گفتمانی و کارکرد اجتماعی متن آثار سینمایی پرداخته شد تا ساختار روایی، نظام دستوری و تصویری فیلم ها مطالعه گردد. نتایج نشان داد که کلاه مخملی ها در سینمای عامه پسند چگونه قادر بودند با ساده سازی پدیده هایی چون گسست اجتماعی (سنت و مدرن)، فاصله فرهنگی (خواص و عوام)، شکاف طبقاتی (بالا و پایین)، تعارض منافع (سیاست اقلیت و موقعیت اکثریت)، دنیایی سهل، ممکن، فانتستیک بسازند و رؤیاهای مردم را تحقق پذیر کنند؛ آنها با ساخت واقعیت های جعل شده به خدمت نظام سیاسی مسلط و تثبیت نظم اجتماعی در می آمدند.
بازتاب ایران پیش از اسلام در نمایش نامه جنگ مشرق و مغرب یا داریوش سوم (کدمانس) اثر یقیکیان با توجه به رویکرد تاریخ گرایانه ابتدای دوران پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از اواسط دوران قاجار تاریخ ایران باستان مورد توجه هنرمندان و تحصیل کردگان قرار گرفت و در اواخر این دوران، با فروکش کردن احساسات مشروطه گرایانه و ضعف حکومت مرکزی، این توجه تشدید شد. بعد از قدرت گرفتن رضاشاه و افزایش کاوشگری باستان شناسی در نقاط مختلف ایران، برخی از هنرمندان آن دوران راه حل مشکلات جامعه ایران را در رجوع به گذشته درخشان ایران یافتند. مساله این پژوهش یافتن تفاوت ها بین گفتمان رایج و عملکرد هنرمندان است، اینکه آیا لزوما نوشتن متونی با مضمون تاریخ گرایی دلیلی بر تایید گفتمان مورد تایید حکومت وقت هست یا خیر. یکی از این هنرمندان، گریگور یقیکیان بود که با نوشتن دو نمایشنامه تاریخی سعی در باز سازی ایران باستان داشت. این پژوهش قصد دارد تا با معرفی یقیکیان، به چرایی اهمیت تاریخ ایران باستان در آن دوران بپردازد و با تحلیل نمایشنامه جنگ مشرق و مغرب، چگونگی بازتاب ایران پیش از اسلام در دوران پهلوی اول را، بر اساس رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف، بررسی کند. با استفاده از تحلیل گفتمان های رایج در دوران ابتدایی حکومت رضا شاه آشکار می شود که هر هنرمندی که در آن دوران دست به بازسازی ایران باستان زده باشد لزوما در حال بازتولید گفتمان حکومت وقت نیست، اما سازوکار گفتمانی را بازتولید می کند.
تحلیل و بررسی خسرو وشیرین نظامی با محوریت مناظرل خسرو و فرهاد با استفاده از مؤلّفه های رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کهن نامه ادب پارسی سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۶)
405 - 432
حوزه های تخصصی:
یکی از روش های بررسی متن، رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف است که در بررسی متن به بافت موقعیتی و گفتمانی آن توجه ویژه، و در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین بررسی می شود. در این مقاله کوشیده شد تا با رویکرد تحلیل انتقادی گفتمان به بررسی منظومه ی خسرو و شیرین نظامی با محوریّت مناظره ی خسرو و فرهاد پرداخته شود. در بررسی متن و در سطح توصیف، با دو نوع موضع گیری در قالب مناظره ی فرهاد و خسرو مواجه هستیم که از منازعه ی بین دو طبقه فرودست و فرادست نشان دارد. در سطح تفسیر، زمینه و بافتار اجتماعی متن حاکی از مدح نهاد دربار است که در نتیجه ی آن ایدئولوژی حاکم، بر متن نمایان می شود. در سطح تبیین، متن نه در صدد مقابله با ایدئولوژی غالب بلکه در پی مشروعیت دادن به آن است. در نهایت، متن مناسبات قدرت را بازتولید کرده و سعی شده است به تثبیت و تداوم آن همّت گمارد.
ترجمه متون سیاسی (عربی به فارسی) با رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل گفتمان انتقادی به مترجمان این مجوز را داد که در ترجمه متن هایی که دربردارنده ایدئولوژی هستند، دست به بازآفرینی زده و انتخاب های زبانی خود را همسو با فرهنگ و ایدئولوژی متن مقصد انجام دهند. از سوی دیگر سرعت و شدت تأثیر گذاری گفتمان ای رسانه ای، رسانه ها را در مرکز توجه سیاستمداران و صاحبان قدرت و ابزاری برای رواج گفتمان های سیاسی مورد نظر آن ها قرار داده است. از این رو، این پژوهش در صدد است با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از مدل وندایک، نحوه کاربست راهبردهای ارائه شده در رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی را در فرایند ترجمه متون سیاسی بررسی کند. داده های پژوهش از دو شبکه خبری العربیه و الشرق در بازه زمانی 2019 تا 2022 با محوریت موضوع جنگ یمن انتخاب شده است. یافته های پژوهش حاکی از این است که این دو شبکه خبری با استفاده از راهبردهای کوچک نمایی، آشکار سازی، مشروعیت زدایی، مشروعیت زایی، پیش انگاشت، همدلی، تعمیم و بزرگنمایی از محور معنا و راهبردهای مبتداسازی، به حاشیه رانی و ترتیب واژه از محور نحو، راهبرد بازی با ارقام از محور بلاغت، راهبرد واژه گزینی همسو از محور سبک، دو راهبرد صورت های ضد واقع گرا و صدق از محور استدلال و راهبرد تغییر کنش های رفتاری از محور کنش درصدد ارائه بازنمود منفی از اقدامات حوثی ها و بازنمود مثبت از اقدامات عربستان سعودی است. در فرایند ترجمه مترجم باید با استفاده از راهبردهای مشابه و گاهی متضاد با راهبردهای موجود در متن مبدأ، این بازنمایی ها را همسو با سیاست کشور خویش معکوس سازد.
تحلیل گفتمان انتقادی آثار فخرالدین عراقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه متون ادبی دوره عراقی دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
61 - 90
حوزه های تخصصی:
فخرالدین عراقی شاعر عارف سده هفتم، اشعار و لمعات خود را با درون مایه عشق سروده و نگاشته است. این پژوهش به روش تحلیل گفتمان انتقادی نرمن فرکلاف، غزلیات، رباعیات، عشّاق نامه و لمعات عراقی را در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین کاویده و در پی آن است که بداند عراقی تحت تأثیر کدام گفتمان ها و سویه های قدرت قرار دارد و سهم او در بازتولید یا مبارزه با آن ها چه میزان است. ازاین رو در سطح توصیف پس از یافتن سر نخ گفتمان ها، به کمک آن ها به گفتمان کاوی و تأثیر و تأثّر عراقی پرداخته ایم. در شعر عراقی، پرکاربرد ترین واژه و مضمون، عشق است. حاکمیت جملات مجهول از بی صدایی عاشق و میدان داری عشق خبر می دهد. پررنگ ترین نمود عشقش، «درد فراق» است. عراقی، تحت حاکمیت ضمیر «تویِ» (معشوقِ) نامعیّن است که «من» او را تابعی از «او» (معشوق) کرده است. در بافت موقعیتی، هجوم مغول و ظهور ابن عربی، علمی و عملی و علنی ترشدنِ گفتمان عراقی را در پی داشت و بستری شد تا بی محابا تر، از عشق به معشوق ازلی، دم زند و جان مایه شعر، به ویژه لمعات را بر پایه وحدت وجود نهد. در بینامتنی، تحت تأثیر گفتمان آیاتی از قرآن، اندیشه های وحدت وجودی ابن عربی و جمال گرایانی چون احمد غزالی است. در قلندرمنشی، با تهوّر بیشتر میراث دار سنایی و عطار است. بنیادی ترین نظرگاه تقابلی عراقی، گفتمان عشق محور در برابر زهدمدار است. همین رَویّه به دلیل ماهیت انفعالی زبان و بیانش، در راستای تثبیت ساختار نهاد قدرتِ حاکم عمل کرده است.
عملیات روانی رسانه های غربی علیه ایران و روسیه، اهداف و منافع(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۹)
107 - 128
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی انگیزه ها و روش های رسانه های غربی در دشمن جلوه دادن ایران و روسیه می پردازد. چارچوب مفهومی و نظری این پژوهش شامل دو بخش است: مدل تبلیغاتی وتحلیل گفتمان انتقادی، که برای بررسی زبان و بافت اجتماعی متون رسانه ای مورد استفاده قرار می گیرد. سوال اصلی پژوهش این است که چرا رسانه های غربی ایران و روسیه را اهریمنی جلوه می دهند؟ جنس پژوهش در این مقاله با استفاده از منابع کتابخانه ای تبیینی است و شیوه تحلیل نیز تحلیل گفتمانی می باشد. نتایج حاصله از این پژوهش نشان می دهد که غرب با توجه به اختلافات فرهنگی و سیاسی، نگرانی های هسته ای، حمایت از تروریسم و تهدیدات جهانی و رقابت منطقه ای از اهریمن سازی به عنوان ابزار تبلیغاتی استفاده می کند. غرب سعی می کند با ایجاد تصویر منفی و خصمانه از این دو کشور به آنها فشار اقتصادی و سیاسی وارد کند و در عین حال تصویر مثبت و دوستانه از اقدامات خود ارائه دهد. رسانه های غربی اغلب از عباراتی مانند «رژیم»، «دیکتاتوری»، «شبه نظامی» یا «نیابتی» برای توصیف ایران و روسیه استفاده می کنند، در حالی که از عبارات مثبتی مانند «دولت»، «دموکراسی»، «ارتش» یا «شریک» استفاده می کنند. زبان مورد استفاده رسانه های غربی برای توصیف غرب، بیانگر علایق و سوگیری های صاحبان رسانه ها و دستور کار آنهاست.