مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۴۱.
۱۴۲.
۱۴۳.
۱۴۴.
۱۴۵.
۱۴۶.
۱۴۷.
۱۴۸.
۱۴۹.
۱۵۰.
۱۵۱.
۱۵۲.
۱۵۳.
۱۵۴.
۱۵۵.
۱۵۶.
۱۵۷.
۱۵۸.
۱۵۹.
۱۶۰.
تحلیل گفتمان انتقادی
منبع:
علم زبان سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۱
235 - 264
حوزه های تخصصی:
نظر به اینکه هیچ نظام نشانه ای از منظر ایدئولوژیک خنثی نیست، می توان با شناخت زبان و کشف لایه های زیرین آن، به آشکارسازی روابط پنهان و بازنشر ایدئولوژی های نهفته در ژرف ساخت زبان دست یافت. ساختارهای گفتمانی نیز با سازمان دهی نظام های نشانه ای مدنظر خود، به شیوه های درک ما از واقعیت شکل می دهند. در پژوهش حاضر به بررسی ساخت های ایدئولوژیک در گفتمان مردانِ خواهانِ تمکین زوجه بر پایه تئوری ون دایک (2006) پرداخته می شود. در این پویش، محققان با حضور در 20 جلسه دادگاه و جمع آوری داده از 20 مرد خواهان تمکینِ زوجه با میانگین سنی 25 تا 45 سال و با تحصیلات بین دیپلم تا لیسانس، از جامعه و طبقه شهری به مطالعه پرداخته اند. هدف تحقیقِ پیش رو بازنمایی ابزارهای زبانی و راهبردهای کلامی این مردان در راستای اقناع قاضی و تصمیم گیرنده است. همچنین، استراتژی های ارجاعی این افراد از طریق الگوی «مربع ایدئولوژیک» ون دایک (2006) تعیین و بسامد هریک از اضلاع مربع مشخص می گردد. نتایج پژوهش نشان می دهد که مردان در جلسات دادگاه از انواع راهبردهای زبانی همچون «توصیف کنشگر»، «قطب بندی»، «تعمیم»، «اغراق» و «بیان هنجارها» در راستای پیشبرد اهداف خود استفاده می کنند. این راهبردها در 58% موارد در راستای بزرگ نمایی رفتار منفی همسر (غیرخودی ها) و در 27% موارد در جهت بزرگ نمایی رفتار مثبت خود (خودی ها) است. جامعه آماری مورد مطالعه، کمتر از دو ضلع دیگر مربع ایدئولوژیک (کوچک نمایی نکات مثبت و کوچک نمایی نکات منفی طرف مقابل) استفاده می کردند که این امر منطبق با نظریه ون دایک (2006) است.
تحلیل انتقادی کتاب المرجع فی تدریس اللغه العربیه نوشته سامی الدهان
حوزه های تخصصی:
همواره شیوه های نوینی در بهینه سازی و ارائه روش های علمی نوین بمنظور بهبود کیفیت آموزش زبان ارائه شده است. کتاب پیش رو با کنکاشی در آموزش زبان عربی قصد ارائه شیوه نوینی دارد، اما سؤال اینجاست که نقاط مثبت و کاستی های رویکرد این کتاب و گفتمان غالب بر آن چیست؟ با بررسی و تحلیل انتقادی نظام مند کتاب «المرجع فی تدریس اللغه العربیه» و به شیوه توصیفی- تحلیلی و با نگاهی جامع بر گفتمان حاکم بر نویسنده، و بر اساس نظریه سه بعدی فرکلاف، دستاورهای این بحث را چنین برشمرد: وجود گفتمان های متعدد تجربی آموزشی و زبان شناختی، نشان از ایجاد تغییر و بازآفرینی رویکردی نوین و فرا رفتن از شیوه های سنتی تدریس دارد، اما راهکارهای مؤلف نظام مند و واضح نیست. استفاده از تشبیه ها و استعاره ها برای بیان ایده های علمی و غلبه سبک ادبی به عنوان عامل توجیه گر، گفتمان را از جنبه علمی به سمت ایدئولوژیک کشانده است و ارزش بیانی جملات نیز بجای بار علمی، دارای بار اقناعی هستند. با وجود شباهت عناصر گفتمای حاکم بر کلام نگارنده، با برخی رویکردهای ارتباطی در حوزه آموزش زبان، همسویی کاملی با آنها ندارد و برخلاف آنچه در روشهای نوین ارتباطی وجود دارد، شاهد نوعی نابرابری قدرت بین نهاد مسلط معلم-شاگرد هستیم. با توجه به حضور عناصر و بسترهای رویکرد سنتی، نگارنده در ادعای ارائه شیوه نوین دچار نوعی افراط گرایی شده که با ادعای او سنخیتی ندارد؛ در نتیجه می توان شیوه او را آمیزه ای از شیوه سنتی و نوین با تکیه بر تجربیات شخصی دانست، که چندان پایه علمی مستندی برای آن نمی توان متصور شد.
تحلیل گفتمان انتقادی «بیماری» در اسناد آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه های نوین تربیتی دوره شانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
71 - 94
حوزه های تخصصی:
هر کودکی در زندگی خود به دفعات، مواجهه با بیماری را تجربه می کند؛ علاوه بر آن حدود 20 درصد از کودکان، از ابتدای زندگی، با نوعی بیماری مزمن رو در رو اند؛ از این رو در این پژوهش با هدف بررسی ابعاد ویژه تعلیم و تربیت کودکان بیمار، به تحلیل گفتمان انتقادی اسناد آموزش و پرورش ذیل تربیت مفهوم بیماری پرداخته است. به این صورت که بعد از توصیف گفتمان حاکم بر اسناد، به دو سطح تفسیر بینامتنی و موقعیتی پرداخته و با تحلیل محتوای کتاب های مقطع دبستان، تولید و مصرف اسناد و گفتمان حاکم بر آن بررسی می شود؛ سپس به تحلیل زمینه های اجتماعی و فرهنگی حاکم بر متن پرداخته و در یک رابطه دو طرفه بین متن و جامعه، مشخص می گردد متن چه تاثیرات و تاثراتی بر جامعه می تواند داشته باشد. از آنجاکه تحلیل گفتمان، روشی کیفی و تفسیری است؛ روایی و پایایی پژوهش ذیل بحث های منطقی مربوط به یافته ها، قدرت نطق و بیان نویسنده بررسی می شود. نتایج نشان می دهد، گفتمان مسلط در اسناد فعلی آموزش و پرورش ایران راجع به بیماری، گفتمانی ساکت و منفعلانه است ؛ که تنها به جنبه های جسمانی بیماری پرداخته و از آثار روحی بیماری و چگونگی زندگی یک بیمار غافل شده است؛ تا آنجا که می توان بیماری را یک برنامه درسی پوچ در آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران به شمار آورد.
سیر انفسی در دیوان حافظ از منظر تحلیل گفتمان انتقادی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال نهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۰
69 - 82
حوزه های تخصصی:
حافظ به عنوان یکی از سرایندگان برجسته ادبیّات عرفانی در میان شاعران پارسی سرا راجع به مسأله سعادت بشر و عوامل پیش برنده و بازدارنده از آن و همچنین نوع موضع گیری وی در قبال تعالیم صحیح و ناصحیح رسیدن به سعادت و سیر انفسی، عقاید ناب و درخور توجهی دارد. در این نوشتار به منظور شناخت بهتر و عمیقتر این نظرات از روش تحلیل گفتمان انتقادی استفاده شده است که شامل نظریه ها و روش هایی برای مطالعه تجربی روابط میان گفتمان و تحولات اجتماعی و فرهنگی است. براین اساس دو غزل از حافظ در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین بررسی شده است. نتایج این واکاوی نشان می دهد که شعر حافظ آمیزه ای از تغزّل و تعقّل است و تفسیر آن بدون قرآن کاری عبث و بی فایده است. سیر انفسی از نظر حافظ، فرایندی خرد محور و عملگراست و با زهد منافات دارد. این فرایند پالایشی است، نه پرورشی و نقش مرشد، تنها به عنوان الگو و راهنما است و او هیچ سیطره ای بر سالک ندارد .
تغییر معنا در گفتمان خوشنویسی ایران معاصر از دیدگاه تحلیل گفتمان انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال نهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۱
51 - 62
حوزه های تخصصی:
خوشنویسی اسلامی ایرانی که از پشتوانه کلام الهی، میراث فرهنگی، گنجینه حکمت، عرفان و ادبیات برخوردار است در رویارویی با مدرنیسم و گفتمان های رقیب در فرایند انتقال معنا میان کنشگران اجتماعی به ویژه هنرمندان معاصر با گرایش خوشنویسانه، دچار تغییر معنا شده است؛ به گونه ای که در برخی موارد از کارکرد و شأن خود جدا شده و به عنوان عنصری پیش پا افتاده و مبتذل تبدیل شده است.این پژوهش به دنبال یافتن عوامل مهم و تأثیرگذار در این تغییر معناست. مصون نگه داشتن مفاهیم و ارزش های والای خوشنویسی به عنوان عنصری برآمده از بطن تمدن اسلامی با رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی چندوجهی، بیانگر ضرورت این پژوهش است.جامعهآماری پژوهش بر مبنای آثار هنرمندان شناخته شده با رویکرد خوشنویسانه در هنرمعاصر ایران است که در جهت اهداف پژوهش انتخاب شده است. از این رو به نظر می رسد یکی از مهم ترین عوامل پس از مواجهه با مدرنیسم، تجاری شدن برخی از این آثار جهت فروش در بازارهای هنری است. فرض آن است که رونق گرفتن بازارهای هنری در منطقه و اعمال نظر نظریه پردازان هنری خارجی در تغییر معنای خوشنویسی و جهت دهی آن در مسیر اهداف خودشان بی تأثیر نیست. نتایج پژوهش نشان می دهد، به همان میزان که جامعه و هنرمندان از ارزش ها و سنت های عرفی و دینی فاصله گرفته و سطحی نگر باشند از درک معنای خوشنویسی اسلامی که محصول گفتمان اسلامی است دور خواهند ماند و دستخوش بازارهای فروش خواهند شد.
چگونگی بازنمایی کودکان در ادبیات روایی بزرگسالان از دیدگاه گفتمان شناسی انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش از دیدگاه گفتمان شناسی انتقادی به بررسی شیوه های بازنمایی کودکان در ادبیات روایی بزرگسالان پرداخته است. رمان های سووشون اثر سیمین دانشور(1348)، چراغ ها را من خاموش می کنم اثر زویا پیرزاد (1380) و پرنده من اثر فریبا وفی (1381)، به عنوان محدوده پژوهش، انتخاب شدند. الگوی مورد استفاده، انگاره بازنمایی کارگزاران اجتماعی ون لیوون (1996) بود. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها، جمله ها و تعبیرات گفتمان مدار از جمله های غیر گفتمان مدار تفکیک و شمارش شدند. سپس بسامد و درصد مؤلفه های گفتمان مدار و میزان رازگونگی تعیین شد. نتایج پژوهش نشان داد که کودکان به صورت فعال و پویا و صریح بازنمایی شده اند. آنان در این متون بیش تر تشخص بخشی شده اند و از بین مؤلفه های تشخص بخشی از مؤلفه نام دهی بیش تر برای بازنمایی شان استفاده شده است که این مطلب نشان گر توجه به هویت شخصی و فردی کودکان است. همچنین کودکان در این آثار مورد تبعیض جنسیتی قرار نگرفته اند و بازنمایی و پوشیدگی دختران و پسران تفاوت معناداری با هم نداشتند.
روایت شاهنامه از گفتمان قدرت در داستان بهرام چوبینه و خسروپرویز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال سیزدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۱
147 - 166
حوزه های تخصصی:
روایت خیزش بهرام چوبین علیه سلطه دو تن از پادشاهان بزرگ ساسانی یعنی هرمز و پسرش خسروپرویز، تنها نمونه ای از مواردی متعدد است که فردوسی از سرشت سیری ناپذیر آدمی برای ارضای غریزه قدرت طلبی و ستیز پیوسته او در جهت دست یابی به قدرت مطلقه حکایت می کند. رابطه بهرام با شاهان ساسانی از طولانی ترین تعامل های میان شاه و پهلوان است که بخشی بزرگ از آن به مجادله پرشور میان بهرام و خسرو اختصاص یافته است. واکاوی گفت وگوی آنان شیوه ای شایسته است جهت تحلیل مناسبات قدرت در دربار سیاسی ایران. ضرورت انتساب به تبار پادشاهان، بزرگان و پهلوانان از یک سو و لزوم مقبولیت ملی و مردمی از سویی دیگر در کسب حاکمیت مشروع، نوع خاصی از گفتمان را میان خسرو و بهرام رقم زده است که در نوع خود در شاهنامه بی نظیر است؛ به ویژه آن که تاریخ نیز بر آن صحّه می گذارد. در مقاله حاضر ضمن سودجستن از برخی مؤلّفه های کاربردشناسی زبان، به ارتباط تنگاتنگ دو نوع ویژه زبان یعنی قدرت و ایدئولوژی پرداخته ایم.
تحلیل گفتمان رمان «الحرب فی بر مصر» اثر یوسف القعید (براساس نظریه تحلیل گفتمان انتقادی نورمن فرکلاف)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۲
147 - 160
حوزه های تخصصی:
تحلیل گفتمان به عنوان یک رویکرد میان رشته ای در مطالعات و در قلمروهای مختلف اجتماعی استفاده می شود. تحلیل گفتمان انتقادی که ریشه در زبان شناسی انتقادی دارد در میان انواع گوناگون تحلیل گفتمان موضوع موردتوجه نورمن فرکلاف است. فرکلاف در تحلیل گفتمان انتقادی خود، به بررسی توصیف، تفسیر تعامل بین بافت و گفتمان و تبیین چگونگی تأثیر دوسویه ساختار اجتماعی و گفتمان می پردازد. بررسی رمان «الحرب فی بر مصر» اثر یوسف القعید با بهره گیری از رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی (CDA) فرکلاف و در پی پاسخگویی به کیفیت تحلیل انتقادی گفتمان رمان مذکور در سطوح توصیف، تفسیر و تبیین، مشخص می کند که نویسنده در سطح توصیف، با ایجاد تقابل ها و تضادهای معنایی و کاربرد واژگان خاص در پی بیان اندیشه های خویش است و در سطح تفسیر، به بافت موقعیتی، پیش فرض ها و میان متنی های گفتمان توجه دارد و چارچوب و موضوع مورد نظر خود را در قالب رمان و طی گفتمان ها بیان می کند و در سطح تبیین قصد دارد تأثیر ساختار اجتماعی در نوع گفتمان و تأثیر بازتولیدی که این گفتمان می تواند در تغییر ساختار بگذارد را به تصویر کشد.
تحلیل گفتمان انتقادی هویت ملی در سینمای پس از انقلاب مکزیک بر مبنای فیلم «جهنم»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۱۶ پاییز ۱۳۹۰ شماره ۳
85 - 102
حوزه های تخصصی:
سینما به عنوان یکی از صنایع فرهنگی، ارتقاء دهنده هویت، حافظه، رؤیا و پروژه های جمعی است. واضح است که کشور مکزیک نیز برای معرفی هویت جمعی خویش به جهانیان از این صنعت بهره برده است. بررسی چگونگی بهره بری مکزیک از این صنعت، می تواند گام مؤثری در بهبود سینمای این کشور به شمار آید. رویکردهای منشأشناسی ملت ها، بر فرهنگ، به عنوان پیش شرطی ضروری برای ساخت و تجربه هویت ملی، اتفاق نظر دارند. آنچه یک فیلم را در ارتباط با سینمای یک ملت قرار می دهد، «فرهنگ عمومی و جمعی یک ملت» است. فیلم «جهنم»، علی رغم پرداختن به قاچاقچیان موادمخدر در مکزیک، تنها هویت فرهنگی و ملی بخش شمالی مکزیک را بازتاب می دهد. از طرف دیگر، مکزیک هنوز راه زیادی را تا تحقق اهداف انقلابی خویش پیش روی دارد. اتخاذ رهیافت شفاف سازی و مقابله با مسائل اجتماعی در این فیلم، نشان از این دارد که سینمای مکزیک بر آن است تا گام های مهم در راستای تحقق این اهداف بردارد. در پژوهش حاضر، رویکرد انتقادی فیرکلاف در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین و در وجوه روایی، ادبی و سینمایی فیلم «جهنم» به کار گرفته شده است.
تحلیل گفتمان انتقادی سخنرانی حسن روحانی در مجمع عمومی سازمان ملل متحد در سال 2018(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال نهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۶ (پیاپی ۶۶)
181 - 215
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به هدف فهم منطق درونی و معناکاوی سخنرانی حسن روحانی در مجمع عمومی سازمان ملل در سال 2018 انجام پذیرفته است. پرسش این است که متاثر از تغییر زمینه سیاست خارجی ج.ا.ا در پی خروج یکجانبه آمریکا از توافق برجام؛ در این سخنرانی، چه اهداف سیاسی، چگونه و در چه مفصل بندی و چارچوبی در پس چه کنش های گفتاری و در ذیل چه ساختار معنایی بیان شده است. با برداشتی آزاد و عملیاتی از روش تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف؛ ابتدا متن، موضوع توصیف واژگان ارزشی قرار گرفته و استراتژی های غیریت سازی، متن/حاشیه، بینامتنیت، ناگفتنی های بین خطوط و مفروض های آن بررسی و نهایتا ساختارهای ادراکی، ارزشی و تحریکی آن استخراج شده است. نتایج نشان می دهد متن، برسازنده این تصویر است که جهان سیاست بین الملل، جامعه ای مدنی است که در آن حقوق و سازمان های بین المللی اصیل ترین ارزش ها و کلیدی ترین نهادها هستند، پس باید برای حفظ آن و حمایت از عضو متعهد (جمهوری اسلامی ایران) با قانون شکن (آمریکا) مواجهه ای قاطع و متحد توسط سایر اعضای متعهد جامعه صورت گیرد. در پیوند با زمینه، معنای متن در راستای تحریک قدرت های بزرگ در مقابله با یکجانبه گرایی آمریکا حول محور برجام و به هدف بهره گیری از ظرفیت های موجود در این کنش تحریکی قابل تبیین است.
زمان دستوری و تلویحات ایدئولوژیک آن در ترجمه با رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۹
185 - 211
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، با استفاده از مدل نقد ترجمه فرحزاد (Farahzad, 2012) که ترکیبی از تحلیل گفتمان انتقادی، راهکارهای ترجمه ای و بینامتنیت است، زمان دستوری فعل ها در پیکره ای مشتمل بر دو زندگی نامه سیاسی و ترجمه فارسی آن ها بررسی شد. هدفِ پژوهش، بررسیِ تغییرات زمان دستوری در ترجمه و امکان تلویح های ایدئولوژیک برآمده از این تغییرات از سوی مترجم است. این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی به نقد ِمقابله ای پرداخته و با الگوگیری از مدل سه وجهی فرحزاد (همان) فقط در سطح متنی انجام شده است. هر جمله و بند از زبان پیشین (مبدأ) با معادل آن در زبان پسین (مقصد) یک به یک از جنبه زمان دستوری مقایسه شدند. در روندِ بررسی زمان دستوری از زندگی نامه سیاسی دو چهره سرشناس (نلسون ماندلا و مارگارت تاچر) بهره گرفته شد که هر کدام از منظر قدرت حاکم بر جامعه ایران، جایگاه اجتماعی سیاسی ویژه ای دارند؛ کاربرد زمان دستوری از سوی مترجم گاه بیانگر تلویح های ایدئولوژیک برای معرفی ماندلا به عنوان یک چهره سیاسی معتبر و اخلاقی است. در بررسی زندگی نامه تاچر مترجم وضعیت جدیدی در بازنمایی وقایع می یابد. پیشینه سیاسی تاچر نمایانگر موضع گیری های وی وتأثیر این موضع گیری ها در بازنمایی رویدادها و نمایش ایدئولوژیک آن در جامعه و تأثیرات آن بر ترجمه غیر قابلِ انکار است. یافته ها نشان می دهند که تغییرات زمان دستوری در دو کتاب زندگی نامه ماندلا و تاچرکه منجر به بروز تلویحات ایدئولوژیک شده اند، مانند هم نیست. اگر چه میزان تلویح های ایدئولوژیک به دست آمده از تغییر زمان دستوری، آمار چشمگیری را در این پژوهش نشان نمی دهد، اما نمی توان راهکار های گوناگون مترجم و تأثیرات قدرت و ایدئولوژی حاکم بر جامعه ایران را بر ترجمه نادیده گرفت. به باور نگارنده، تلویح های ایدئولوژیک برآمده از زمان دستوری در هر دو ترجمه در تلاش برای نشان دادن چهره خاصی از فرد است.
تحلیل انتقادی گفتمان قدرت در مثنوی (بررسی موردی: قصه اهل سبا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۴۷)
149 - 178
حوزه های تخصصی:
تحلیل گفتمان انتقادی شامل نظریه ها و روش هایی برای مطالعات تجربی روابط میان گفتمان و تحولات اجتماعی است. تحلیل گران گفتمان انتقادی برآنند که متن های ادبی مانند سایر متن ها در خدمت ارتباطند؛ بنابراین آن ها را می توان با نگرش و روش انتقادی تحلیل کرد. در این پژوهش جملات، عبارات و ساخت های دربردارنده ی مؤلفه های گفتمان مدار در حکایت «اهل سبا و طاغی کردن نعمت، ایشان را» از دفتر سوم مثنوی با رویکرد توصیفی تحلیلی، بررسی و تحلیل شده است. نتیجه ی این بررسی نشان می دهد که مولانا افزون بر بهره گیری از دانش گسترده ی خود در علوم رسمی، عرفان و ادب فارسی و عربی از بازتولید نظم گفتمانی نیز برای گستردن سلطه ی معنوی خویش بر مریدان بهره جسته و توفیق او تا بدان جا است که گفتمان قدرت در مثنوی کاملاً طبیعی و در هماهنگی کامل با اندیشه های عرفانی جلوه گر می شود و زمینه ی لازم را برای تغییر گفتمان عرفانی به دست جانشینان مولوی فراهم می سازد. وی به یاری تقابل واژگان، ساختار نحوی و مشروعیت بخشی به گفتمان خودی، سعی در تثبیت و گسترش سلطه بر مریدان دارد.
نقش جمله های عربی در ایجاد گفتمان درّه نادره (بر پایه رویکرد فرکلاف)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال یازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۲
42 - 62
حوزه های تخصصی:
یکی از مطرح ترین رویکرد ها در تحلیل انتقادی گفتمان، رویکرد فرکلاف، زبان شناس انگلیسی است. از نظر وی تحلیل گفتمان در سه سطحِ توصیف، تفسیر و تبیین بررسی می شود. در پژوهش حاضر به دنبال آن هستیم که نشان دهیم بسیاری از جمله های عربی به کار رفته در درّه نادره تألیف میرزامهدی خان استرآبادی را می توان همچون واژه برشمرد و برای آن نقش گفتمانی در نظر گرفت. برای این منظور، جمله های عربی سه بخش از کتاب را با گزینش تصادفی، در سطح توصیف بررسی کردیم. یافته های پژوهش نشان داد که حدود 70% از 320 جمله عربی به کار رفته در بخش های بررسی شده، دارای ویژگی های تقسیم بندی گفتمانی فرکلاف است. بر پایه تحلیلی که در متن مقاله صورت گرفت، مشخّص شد که درّه نادره، متنی دارای ساختارهای گفتمان مدار است؛ به گونه ای که می توان در لایه های زیرین آن، مناسبات پیچیده قدرت در دوره افشاریّه را نشان داد. در این میان، جمله ها و عبارت های عربی نقش های مهمّی، ازجمله: پاک نشان دادن دامن نادر از غصب حکومت صفویه، تأکید بر شدّت رخدادهای دوران، دورنگاه داشتن خود از کشمکش های دربار، به دست آوردن دل جانشینان نادر، توجیه هواداری پیشین خود از نادر در روزگار جانشینان وی و... را بر عهده دارند.
بررسی مضامین کاربردی در سرفصل آموزشی رشته زبان و ادبیات عربی و تحلیل گفتمان انتقادی کتاب هجره النصوص، دراسات فی الترجمه الأدبیه و التبادل الثقافی نوشته عبده عبود
حوزه های تخصصی:
کتاب هجره النصوص، دراسات فی الترجمه الأدبیه و التبادل الثقافی نوشته عبده عبود، ازجمله آثار مهم و درعین حال اندکی است که به مسئله ترجمه در ادبیات تطبیقی پرداخته و در آن اهمیت ترجمه در روابط بینافرهنگی و منافع این روابط، آموزش زبان عربی در آلمان و بالعکس و... تبیین شده است. در مقاله حاضر با روش توصیفی تحلیلی تلاش شده تا گذشته از بررسی مضامین این کتاب و قابلیت پیشنهاد آن به منزله منبع درسی در رشته زبان و ادبیات عربی، با توجه به بیان دیدگاه های اجتماعی و نظرات نویسنده در زمینه سیاستگذاری فرهنگی، و نیز با توجه به قابلیت ها و ابزارهای تحلیل گفتمان انتقادی، این اثر در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین که در رویکرد تحلیل انتقادی فرکلاف بدان ها توجه می شود، بررسی شود. بازتاب نگرانی های مؤلف از عملکرد ضعیف عرب در زمینه روابط بینافرهنگی، واگذار کردن میدان به اسرائیل در این زمینه، سوء استفاده اسرائیل از این شرایط و سعی در ترسیم تصویری منفی از عرب در اذهان عمومی در جهان و همچنین اهمیت ترجمه در روابط بینافرهنگی، منافع فراوان برای عرب در این روابط و... از مسائلی هستند که به سبب اهمیت در دید عبده عبود، در کتاب بسامد بالایی دارد.
تحلیل رجزهای امام علی(ع) و یهودیان در جنگ خیبر براساس مربع ایدئولوژیک ون دایک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل گفتمان انتقادی رویکردی بینا رشته ای است که در کشف جهان بینی گفته پردازی اهمیت زیادی دارد. تئون ون دایک از نظریه پردازان برجسته حوزه تحلیل گفتمان انتقادی، با تاکید بر این نکته که جهان بینی گفته پرداز (ایدئولوژی) قابلیت بازنمایی در زبان را دارد، نظریه مربع ایدئولوژیک را بیان نمود. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و با این فرض که می توان از رجز، خوانشی گفتمانی داشت، رجزهای علی( ع) و یهودیان را در جنگ خیبر بر اساس الگوی مربعی ایدئولوژیک ون دایک در تحلیل گفتمان انتقادی مورد بررسی قرار می دهد، تا ضمن کشف چگونگی بازنمود ایدئولوژی طرفین گفتگو، شناخت عمیق تر لایه های متن صورت گیرد. برآیند پژوهش نشان می دهد که در این رجزها فضای تخاصم به وسیله راهبرد گفتمانی قطب بندی بین دو گروه علی( ع) و دشمنانش بازنمایی شده است و علی (ع) با استفاده از گزاره های زبانی واو قسم ،نفرین ،اسم فاعل به معنای صفت مشبهه، مفعول مطلق نوعی وتاکیدی ، تقدیم خبر برمبتدا و رویکردهای بلاغی تشبیه ، استعاره مکنیه و سازه های واژگانی که بار ایدئولوزیکی منفی دارند «الکفره، اهل فسوق» وسازه های واژگانی که بار ایدئولوژیکی مثبت دارند «ربی خیر ناصر، آمنت بالله» از جمله رویکرد های زبانی موثر در حاشیه رانی رجزهای مخالفان و تبلیغ اسلام واثبات حقانیت آن در برابر یهودیان، نقش به سزایی را ایفا نموده، اشاره کرد.
تحلیل گفتمان انتقادی سوره بروج از منظر نورمن فیرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل گفتمان انتقادی یکی از برجسته ترین نظریات معاصر زبانی است. این پدیده زبانی، ارتباط میان کارکرد زبان و بافت های اجتماعی وسیاسی بکار رفته در بستر آن را باز می کاود. رویکرد گفتمان انتقادی روش هایی را بررسی می نماید که از آن طریق، زبان در ارتباطی دو طرفه از یک سو سبب ایجاد روابط اجتماعی گردیده و از سویی دیگر خود نیز در بستر این روابط شکل می گیرد. تحلیل گران انتقادی با تحلیل بافت متن و سپس تبیین و تفسیر نتایج آن، به بررسی ساخت متون پرداخته و ایدئولوژی های نهفته در سیاق متن را رمزگشایی می کنند. سوره بروج یکی از سوره های خاص قرآنی است که با ساخت واژگانی و بافت موقعیتی و داشتن اهداف تربیتی دارای ساختاری گفتمانی می باشد. امروزه تحلیل گفتمان انتقادی افق های جدیدی را در مطالعات دینی - قرآنی گشوده است. این پژوهش بر آن است که با روش توصیفی- تحلیلی، تمامی نشانه های معناداری را که در سوره بروج وجود دارد از منظر تحلیل گفتمان انتقادی نورمن فیرکلاف(1989) در سه سطح توصیف، تبیین و تفسیر مورد تحلیل و بررسی قرار دهد.
حکایات تمثیلی در اشعار اخوان ثالث، مبتنی بر نظریات تحلیل گفتمان
حوزه های تخصصی:
یکی از قدیمی ترین و در عین حال، مؤثرترین ابزارهای ادبی، بیان مطلب در قابل یک حکایت تمثیلی است. در این شیوه، شاعر تلاش می کند تا معنای باطنی را که در تصور آورده و در واقع مشبه یک ساختار تشبیهی است، با ظاهری داستانی بیان کند که در جایگاه مشبهُ به آن ساختار قرار دارد. در پژوهش حاضر که از نوع بنیادی است و داده های آن از طریق مطالعات کتابخانه ای به دست آمده و این داده ها با روش تحلیل و توصیف، مبتنی بر نظریات تحلیل گفتمان و خصوصاً تحلیل گفتمان انتقادی بررسی شده اند، به دلایل و چگونگی بهره گیری مهدی اخوان ثالث، شاعر معاصر فارسی زبان، از این شیوه بیانی پرداخته شده است. اخوان که محتوای بسیاری از اشعار او را مسائل اجتماعی روزگار خویش تشکیل می دهد، به دلایل مختلف، از جمله: افزونی تأثیرگذاری بر مخاطب و نیز رعایت احتیاط سیاسی-اجتماعی از حکایت تمثیلی استفاده کرده است. در بسیاری از اشعار او که مبتنی بر حکایت تمثیلی است، مشبهٌ به ساختار گسترده تشبیهی، مسائلی همچون فقر، تنهایی، شرف، بی عدالتی و ارزشمندی فرهنگ ایرانی است، حال آنکه مشبه آن را حکایتهایی با موضوعات، وضعیت و شخصیتهای مختلف شکل می دهند. دست یابی نظام مند و هدفدار به مشبهُ به از طریق مشبه، با استفاده از روش سه مرحله ای فرکلاف کاملاً میسر است و می توان آن را به عنوان راهی برای تأویل صحیح حکایتهای تمثیلی پیشنهاد کرد، مشروط به آنکه مانند اشعار زمستان، میراث و مرد و مرکب اخوان، متن به عنوان یک کل یکپارچه از چنین تأویلی حمایت کند.
تحلیل گفتمان انتقادی سوره قصص بر اساس رویکرد نورمن فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی - قرآنی سال نهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۳۳)
145 - 176
حوزه های تخصصی:
تحلیل گفتمان انتقادی، رویکردی نو از نظریه تحلیل گفتمان است که به دو رویکرد اجتماعی و زبانشناختی پرداخته می شود. در رویکرد اجتماعی به گفتمان، بافت موقعیّتی و در رویکرد زبانشناختی، بافت متنی تشریح می شود. نظریه تحلیل گفتمان انتقادی نورمن فرکلاف، یکی از مشهورترین نظریه های حوزه گفتمان کاوی به شمار می آید که در تلاش است ضمن بیان رابطه میان ملاک های درونی و برونی متن، قدرت مسلّط جامعه ای را که اثر ادبی در آن شکل گرفته، از طریق سه محور توصیف، تفسیر و تبیین مورد کنکاش قرار دهد. این نوشتار درصدد است به گفتمان کاوی سوره قصص در سطوح سه گانه بپردازد و به این پرسش ها پاسخ دهد که: تأثیر فرامتن در سوره قصص چگونه رُخ داده است؟ آیا گفتمان رسمیِ حاکم بر سوره قصص بر اقشار اجتماعی نمود یافته است؟ نتایج فرامتن و گفتمانِ رسمی در این سوره کدام است؟ روش پژوهش با استفاده از ابزار کتابخانه ای و به صورت توصیفی- تحلیلی و براساس الگوی تحلیل گفتمان فرکلاف است. نتایج نشان می دهد که در سطح توصیف، با کنکاش ساختار متنی همچون واژگان و جملات، ایدئولوژی تبیین شده است. در سطح تفسیر، غلبه گفتمان الهی است که دربرابر گفتمان های استکباری به وضوح دیده می شود. در سطح تبیین، تأثیرگذاری فرامتن و گفتمان رسمی بر جامعه، شخصیّت ها و آینده آنان، نمود می یابد.
متن و زمینه آن: تحلیل گفتمان انتقادیِ برنامه سوم عمرانی (1346 - 1341) براساس مونوگرافی بالدوین(مقاله علمی وزارت علوم)
گرچه در سال های اخیر تحلیل متون توسعه کشور براساس رویکردهای گفتمانی رایج شده است، اما تحلیل زمینه های اجتماعی اثرگذار بر تولید این متون به همان اندازه موردتوجه قرار نگرفته است. باتوجه به این که براساس نظریه گفتمان تفسیر یک متن مستلزم تفسیر روابط میان زمینه و متن است، هدف نوشتار حاضر این بود که متن برنامه سوم عمرانی کشور را با استفاده از رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف تفسیر کند و زمینه های فرهنگی و سیاسیِ اثرگذار بر تولید متن برنامه مذکور را براساس مونوگرافی بالدوین تحلیل کند. نوشتار حاضر باتوجه به روش تحلیل گفتمان انتقادی، نظم گفتمانی حاکم بر متن برنامه عمرانی سوم را ”نظم گفتمان برنامه ریزی و توسعه“ نام گذاری کرد که ”گفتمان برنامه ریزی متمرکز فردگرا“ و ”گفتمان توسعه اقتصادی رشدمحور“ به مثابه گفتمان های مسلط در آن برنامه محسوب می شوند و ”گفتمان برنامه ریزی غیرمتمرکز مشارکتی“ و ”گفتمان توسعه اقتصادی توزیع محور“ را می توان به عنوان گفتمان های رقیب شناسایی کرد. تفسیر زمینه فرهنگی و سیاسیِ متن برنامه نشان داد که تدوین متن مذکور بیش از آن که از یک فرایند علمی–عقلانی و فارغ از ایدئولوژی تبعیت کند، متأثر از صورت بندی های ایدئولوژیکی–گفتمانی، در پی حفظ روابط خاصی از قدرت اجتماعی از طریق متن این برنامه است.
کنش پذیری و کنشگری زنانِ رمان طوبا و معنای شب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش زبان و ادبیات فارسی بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۶
133-157
حوزه های تخصصی:
در رمان طوبا و معنای شب، رویارویی سنت و تجدد در تاریخ معاصر ایران در نسبت با وضعیت و موقعیت زنان، مرکز توجه قرار گرفته است. در این مقاله، شخصیت های زن این رمان و به خصوص شخصیت اصلی آن یعنی طوبا از منظر عاملیت و کنشگری یا انفعال و کنش پذیری در تعامل با سنت تحلیل شده اند و نشان داده ایم که در جریان رشد زن، میل به خودمختاری سوژه و کنشگری در وجود او از طریق فرایندهای آموزش و تنبیه سرکوب می شود. این مقاله به حوزه تحلیل انتقادی گفتمان تعلق دارد. در اینجا آراء سیمون دوبووار در کتاب جنس دوم، مبنای نظری قرار گرفته و تحلیل های متنی به روش زبان شناسی نقش گرا انجام شده است. یافته های مقاله نشان می دهد در این رمان جفت تقابلی کنشگری (عاملیت) و کنش پذیری (انفعال)، در تناظر با دوگانه سنت و تجدد بازنموده شده و فرایندی که بووار آن را «انفعالِ آموخته» می نامد، توسط عاملان سنت، در نهادهای اجتماعی مختلف که مهم ترین آنها خانواده است، در وجود زن از کودکی نهادینه می شود. همچنین، تحلیل های متنی گویای آن است که این انفعال به بهترین وجه در سطح زبان متن نیز تجلی یافته است.