مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۸۱.
۲۸۲.
۲۸۳.
۲۸۴.
۲۸۵.
۲۸۶.
۲۸۷.
۲۸۸.
۲۸۹.
۲۹۰.
۲۹۱.
۲۹۲.
تحلیل گفتمان انتقادی
منبع:
علوم خبری سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۹
1 - 22
حوزه های تخصصی:
۱۵ مهر ۱۴۰۲ (7 اکتبر 2023) حمله چند جانبه گروه حماس از نوار غزه به جنوب اسرائیل، این رویداد را به تیتر یک رسانه های سراسر دنیا تبدیل کرد. این اقدام که شروع درگیری های مسلحانه بین اسرائیل و گروه های شبه نظامی فلسطینی به رهبری حماس بود در رسانه ها بازنمایی گسترده یافت و رسانه ها براساس سیاست های خبری خود رویکرد خاصی در انعکاس این رویداد در پیش گرفتند. هدف این پژوهش بررسی بازنمایی رسانه ای جنگ اسرائیل و غزه در خبرگزاری ایرنا و سایت بی بی سی فارسی، سایت العربیه فارسی و سایت دویچه وله فارسی است. بدین منظور از روش تحلیل گفتمان انتقادی تئون ون دایک به منظور دستیابی به هدف پژوهش استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد رسانه های مذکور گفتمانی متفاوت از جنگ اسرائیل و غزه ارائه کرده اند که بیانگر موقعیت ایدئولوژیکی هستند که رسانه ها در آن مشغول به فعالیت هستند. در گفتمان خبرگزاری ایرنا بر این نکته تأکید شده است که بازگشت موضوع فلسطین به جایگاه اصلی اش در افکار عمومی جهانی هدف اصلی انجام عملیات طوفان الاقصی بوده است. درعین حال این مسئله پیامد عملکرد جامعه جهانی و به ویژه کشورهای جهان اسلام بوده است که به دنبال عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی بوده اند. در گفتمان بی بی سی فارسی اقدامات حماس عامل اصلی جنگ رخ داده تلقی شده و تصمیمات بعدی اسرائیل و جنگ به راه افتاده اقدامی تلافی جویانه بوده است. دویچه وله فارسی نیز دیدگاهی مشابه با بی بی سی فارسی دارد هرچند که در این زمینه تلاش می کند دین اسلام را عامل اصلی این اقدامات نشان دهد و آن را در تقابل با غرب نشان دهد. در گفتمان العربیه فارسی بر نقش ایران در این زمینه تأکید شده که رفتاری معامله گرانه داشته و مانع از دخالت حزب الله لبنان در این جنگ شده است. همچنین، در روزهای آغازین این عملیات العربیه فارسی آن را به سطح اقدامی فردی تقلیل داده است که از این طریق به دنبال کاهش اختلال در روابط اسرائیل با کشورهای عربی است.
تحلیل انتقادی گفتمان چپ نو در برخورد با مسئله هویت ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۲۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۷)
7 - 28
چپ نو ایرانی از دهه 70 شمسی به این سو، با ترجمه آثاری از اندیشمندان مکتب فرانکفورت و دیگر نحله های نئومارکسیستی غربی، جایگاه خود را در فضای روشنفکری ایران، به ویژه در حوزه مطالعات فرهنگی کشور تثبیت کرد. از آن پس، یکی از مهم ترین چالش های چپ نو در بررسی تاریخ و فرهنگ ایران، مسئله هویت ایرانی بوده است. مقاله حاضر سعی دارد به صورت کیفی و با استفاده از روش تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف، سویه های ایدئولوژیک و کارکردهای اجتماعی گفتمان چپ نو در برخورد با مسئله هویت ایرانی را واکاوی نماید. به پیروی از روش پژوهش، نقد گفتمان چپ نو در سه سطح متن، تفسیر و زمینه ارائه می شود. پرسش اصلی تحقیق آن است که هویت ایرانی در گفتمان چپ نو چگونه بازنمایی شده است؟ فرضیه مطرح شده در پاسخ به این سؤال این است که علی رغم تکاپوی شبه علمی چپ نو در تحلیل نظری هویت ایرانی، این تحلیل برآمده از یک ایدئولوژی سیاسی غیرمنسجم با ماهیتی وارداتی و غیربومی است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که چپ نو، عناصر هویت ایرانی را نه در بستر تاریخ و فرهنگ ایران، بلکه در پیروی ترجمه ای و تقلیدی از اجداد فکری خود، با برچسب هایی مانند فاشیسم، شووینیسم و نژادپرستی بازنمایی می کند تا برای پیشبرد ایدئولوژی خود در سطح جهانی، از چپ نو غربی و در سطح ملی، از نیروهای متخاصم با هویت ایرانی یارگیری کند. بااین حال، مجموعه نامتناهی از تضادها و تعارض های تئوریک، کلیت گفتمان را با بحران درون گفتمانی مواجه و در زمینه اجتماعی بی اثر ساخته است.
تحلیل گفتمان انتقادی سیاست های اجتماعی توسعه مناطق مرزی (با تأکید بر عدالت فضایی منطقه ای)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی ایران سال ۱۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
105 - 131
حوزه های تخصصی:
مناطق مرزی ایران علاوه بر شکاف طبقاتی از بی عدالتی فضایی منطقه ای هم رنج می برند. در حوزه عدالت اجتماعی و عدالت فضایی شهری تحقیقات کمی زیادی در رشته های مختلف علوم اجتماعی، برنامه ریزی شهری و...صورت گرفته است اما «عدالت فضایی منطقه ای» مورد غفلت واقع شده است. این پژوهش به بررسی سیاست های اجتماعی در خصوص توسعه مناطق مرزی با تأکید بر عدالت فضایی منطقه ای با روش کیفی تحلیل گفتمان انتقادی با رویکرد ترکیبی فر کلافی – لاکلاو و موف در سطوح توصیف، تفسیر و تبیین می پردازد. در برنامه های توسعه 5 ساله بعد از انقلاب درخصوص توسعه مناطق مرزی به جزء ماده 204 از برنامه ی پنجم توسعه که به سرمایه گذاری و معیشت پایدار مرزنشینان و شهرک های صنعتی مرزی می پردازد، ماده و تبصره دیگری در خصوص توسعه مناطق مرزی وجود ندارد. برنامه های توسعه بعد از انقلاب، متأثر از گفتمان های لایه بندی شده ای هستند که در لایه ی بالایی، فرا گفتمان ثابت حکومتی انقلاب اسلامی و در لایه میانی گفتمان های متغیر دولتی و در لایه درونی، گفتمان های توسعه ای وجود دارد که دال های شناور را حول دال مرکزی خود مفصل بندی می کنند و یک نظم گفتمانی را به وجود می آورند که توسعه مناطق مرزی با تأکید بر عدالت فضایی منطقه ای را صورت بندی می کند. در این سیاست های اجتماعی متأثر از صورت بندی ایدئولوژی- گفتمانی، عدالت پسینی و توزیعی بیشتر از عدالت پیشینی و فرایندی موردتوجه واقع شده است. در صورتی که توسعه مناطق مرزی ایران با تأکید بر عدالت فضایی منطقه ای، نیازمند رویکرد ترکیبی عدالت فرایندی – توزیعی و حاکمیت نظم گفتمانی تکاملی به جای تقابلی است.
تحلیل انتقادی گفتمان شیعی در کاشی نگاره های تکیه معاون الملک: با تکیه بر آرای نورمن فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۶
87 - 102
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر در چارچوب رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی به تحلیل مهم ترین مضمون هنر شیعی دوران قاجار، روایت عاشورا و وقایع وابسته به آن در کاشی نگاره های مذهبی تکیه معاون الملک می پردازد. این رویکرد زبان تجسمی کاشی نگاره را هم چون عملکرد اجتماعی مرتبط با عوامل سیاسی، اجتماعی، دو گفتمان سلطنت و شیعی موردمطالعه قرار می دهد. عواملی که با عناصر خاص شیعی در کاشی نگاره های تکیه معاون الملک بازتولید می شوند. عناصر شیعی ترکیبی از اعتقادات، باورها، اسطوره ها و حوادث تاریخی شیعیان است. کاربرد این عناصر شیعی در راستای مشروعیت بخشی به حکومت حاکمان وقت نسبت به اعتقادات مردم در عناصر وابسته به معماری، مؤثر بوده است. هدف از پژوهش، تحلیل گفتمان های ناظر بر بازتاب اندیشه شیعی در کاشی نگاره های تکیه معاون الملک و شناخت عناصر و عملکرد گفتمان شیعی در کاشی نگاره های تکیه در واکنش به تحولات سیاسی و اجتماعی جامعه دوران قاجار خواهد بود. سؤالات پژوهش: چه گفتمان هایی منجر به بازتاب اندیشه شیعی در کاشی نگاره های تکیه معاون الملک شد؟ و این گفتمان شیعی در کاشی نگاره های تکیه، تحت تأثیر چه عواملی به وقوع پیوسته است؟ روش پژوهش، تحلیل محتوای انتقادی و از نوع پژوهش های کیفی است. شیوه گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی است. جامعه پژوهش، 12 کاشی نگاره مربوط زینبیه تکیه معاون الملک است که 3 کاشی نگاره به روش هدفمند انتخاب شده تا بیشترین اطلاعات مرتبط با سؤالات پژوهش تحلیل شود. روش تجزیه وتحلیل اطلاعات بر اساس تحلیل گفتمان انتقادی و بر مبنای آراء فرکلاف در سه سطح موردبررسی قرارگرفته است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بر اساس تحلیل گفتمان انتقادی، در کاشی نگاره هاگفتمان شیعه در تقابل با گفتمان سلطنت قرار گرفته است. گفتمان شیعه برای نشان دادن این تضاد در شرایط موجود جامعه از روایات شیعی استفاده می کرد. روایات شیعی با تفکر شیعی عرب و هویت ایرانی تلفیق شد. عناصرشیعی در قالب رفتارها و الگوهای قهرمانان شیعه بازتولید شد. هنرمند مسائل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دوره قاجار را با گفتمانی ضد استعماری بیان کرد. گفتمان انتقادی شیعه با استفاده از مضمون در کاشی ها، تعامل و تقابل شخصیت های شیعه را در کنار پیامدهای منفی نشان داد. در چارچوب گفتمان شیعه، برخی هنجارهای اجتماعی معکوس شد. گفتمان شیعه در ساختار و بافت نقاشی های کاشی، داستان خود را با انتخاب وقایع خاص شیعی خلق کرد. این انتخاب گفتمان شیعه به دلیل وجود گفتمان ضدسلطنتی و انتقادی در عصر قاجار بود و در نقاشی های کاشی منعکس شد.
تحلیل گفتمان «از آن خودسازی» تاریخ در هنر انتقادی هنرمندان آمریکایی آفریقایی تبار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
41 - 54
حوزه های تخصصی:
تاریخ مملو از نقاشی های اروپایی محوری است که معیارهای اصیل هنرهای زیبا را تعیین می کنند؛ آنچه که امروزه توسط هنرمندان اقلیت های نژادی به چالش کشیده شده است. از اواخر سده نوزدهم، هنرمندان امریکایی افریقایی تبار با رجعت به گذشته تاریخی و بهره گیری از قهرمانان سیاه پوست و اندیشه های حماسی و انقلابی شان و متاثر از حوادث سیاسی و اجتماعی، با آثار هنری خود به مبارزه علیه استعمار نژادی و ترسیم آینده ای روشن برای ملت سیاه پرداختند. اما هنر امروز با آنچه تحت عنوان هنر سیاهان در نیمه دوم سده نوزدهم و نیمه اول سده بیستم می شناسیم متفاوت است. این پژوهش در جهت پاسخ به این پرسش که نقش تصاویر در ساختارشکنی امر زیباشناختی مالوف و واسازی ساختار قدرت چیست، با تمرکز بر هنر دوران پست مدرن، به تحلیل انتقادی آثار هنرمندان امریکایی افریقایی تبار با موضوع «از آن خودسازی» آثار مشهور تاریخ هنر پرداخته است. بنا بر نتیجه از جمله اهداف هنرمندان در این شیوه از بازنمایی، در مرکز قرار دادن اقلیت های طرد شده، تاکید بر هنرهای زیبا به عنوان چیزی فراتر از ملیت و نژاد، ایجاد یک ضد روایت، واسازی ساختار قدرت، توانمندسازی سیاهان در فرهنگ غرب و ایجاد حس برابری است. این تحقیق بر اساس ماهیت و روش، توصیفی-تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای است.
صورت بندی سوژه زن مدرن در گفتمان های دوره مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۲۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
319 - 352
حوزه های تخصصی:
هم زمان با رویارویی ایران با مدرنیته غربی و شکل گیری تقابلات گفتمانی متأثر از آن، زنان، هویت و شرایط زندگی آن ها به عنوان یکی از مهم ترین سوژه ها مورد توجه قرار گرفت. به دنبال آن، دامنه وسیعی از گفتار پیرامون آن ها در این گفتمان ها شکل گرفت و زنان به یکی از محورهای تنازع تبدیل شدند. مقاله حاضر با بررسی گفتارهای شکل گرفته حول محور زنان در نوشته های دوره مشروطه، با بهره گیری از روش تحلیل گفتمان انتقادی به واکاوی نحوه صورت بندی سوژه زن مدرن در گفتمان های برجسته این دوره می پردازد. هدف این پژوهش آن است که معنای سوژه زن مدرن در هر کدام از گفتمان های دوره مشروطه و ایدئولوژی های حاکم بر آن ها را درک کنیم. همچنین به بررسی جایگاه هر کدام از گفتمان ها و احراز موقعیت آن ها در گفتمان مسلط بپردازیم.
نتایج تحقیق نشان می دهد زن مدرنی که در تقابل با سنت شکل گرفت، در گفتمان تجددگرا به مثابه سوژه مطالبه گر نقاد، در گفتمان سنتی، به مثابه زن اروپایی مآب و بی قید است. گفتمان تلفیقی نیز در میانه این تنازع، به برساخت سوژه زنی می پردازد که به مثابه زن آگاه شریعت مدار و تکلیف محور در این کشاکش معنایی شناخته می شود. معنای برساخته گفتمان تلفیقی به دلیل عدم تنازع آشکار با سنت های مذهبی جایگاه بهتری به دست آورده و توانسته است در ادوار دیگر نیز تداوم یابد.
تحلیل گزارش تلویزیونی بازی فوتبال ایران و ژاپن در رقابت های جام ملت های آسیا 2019 بر مبنای چارچوب نظری وندایک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت ورزشی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۶۵)
138 - 118
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف این تحقیق تحلیل گزارش تلویزیونی بازی فوتبال ایران و ژاپن در رقابت های جام ملت های آسیا 2019 بود. این رقابت، به دلیل تماشاگران تلویزیونی بسیار، موقعیت زمانی خاص، عدم موفقیت مکرر در دوره های پیشین (بیش از40 سال) و عملکرد قابل قبول در مسابقات قبلی این دوره، انتخاب شد. مسابقه با شکست 3 بر صفر برای ایران به پایان رسید. پژوهش در پی پاسخگویی به این پرسش بود که چه راهبردهای زبانی برای گزارش این رویداد به کار گرفته شد؟ و این راهبردها پس از تغییر نتیجه بازی چگونه تغییر کردند؟روش پژوهش: روش این پژوهش کیفی و با رویکرد تحلیل گفتمان است. تحلیل ها با الگوی مربع ایدئولوژیک وندایک (2004) و در دو سطح کلان و خرد انجام گرفت.یافته ها: تحلیل سطح کلان مربع ایدئولوژیک وندایک «تأکید و پررنگ کردن ویژگی های مثبت خودی» را با بالاترین بسامد نشان داد. راهبردهای کلان و خرد پس از تغییر نتیجه بازی، تغییر کردند؛ برای مثال «عدم تأکید و کمرنگ سازی ویژگی های منفی خودی» به طور چشمگیری افزایش یافت. گزارشگر همچنین از راهبردهای سطح خرد «واژه گزینی»، «قربانی شدن»، «همدلی» و «دراماتیزه شدن» استفاده کرد.نتیجه گیری: به نظر می رسد اقتضای گزارشگری در فضای تلویزیون، حفظ انگیزه، غلبه بر ناامیدی و احساس شکست بوده و تا حدودی تلاش در جهت توجیه و تعدیل شرایط شکست را داشته است.
تحلیل گفتمان انتقادی آزادی خواهی در شعر اعتراضی فرخی یزدی با تکیه بر رویکرد فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ادبیات بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۴
239-263
حوزه های تخصصی:
آزادی یکی از ارکان اصلی و بنیادین انقلاب مشروطه است که بسامد بالایی در شعر و نثر این دوره دارد. کمتر شاعری در این دوره است که سروده ای سیاسی با درون مایه اعتراضی علیه استبداد و یا در ستایش آزادی نسروده باشد. فرخی یزدی یکی از شاعران و مخالفان سرسخت استبداد و از چهره های شناخته شده این دوره است که با استفاده از ظرفیت غزل کلاسیک، مضامین تازه ای نظیر آزادی، قانون، مساوات و ... را وارد ادبیات سیاسی عصر مشروطه کرد و به غنای اشعار سیاسی انتقادی در غزل و رباعی این دوره کوشید. به همین دلیل او را شاعر بزرگ آزادی لقب داده اند. این پژوهش توصیفی تحلیلی با شیوه استدلال کیفی و گردآوری منابع و اطلاعات کتابخانه ای، گفتمان آزادی خواهی را در شعر اعتراضی فرخی یزدی بر پایه نظریه تحلیل گفتمان انتقادی نورمن فرکلاف در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین بررسی نموده است تا زوایای تازه ای را از گفتمان آزادی خواهی در شعر یکی از پرچم داران ادب اعتراضی و شعر انتقادی عصر مشروطه نشان دهد. یافته های پژوهش نشان می دهد که مناسبات قدرت در گفتمان آزادی خواهی فرخی بر پایه تضاد و تعارضی دو سویه شکل گرفته است. این تضاد از یک سو مبارزه مشروطه طلبان و آزادی خواهان با منادیان استبداد را به تصویر می کشد و از سوی دیگر تبعیض طبقاتی میان فقیر و غنی را در جامعه ناهمگون ایران عصر مشروطه آشکار می نماید. زبان شاعرانه و بیان رئالیستی فرخی در بازآفرینی این تضاد و جدال دو سویه و ناهمگون میان آزادی و استبداد، جلوه های دیگری از رخدادهای مهم انقلاب مشروطیت را برای مخاطب آشکار می کند.
بررسی و تحلیل داستان حضرت ابراهیم (ع) بر اساس نظریه تحلیل گفتمان انتقادی نورمن فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل گفتمان انتقادی رویکردی است میان رشته ای که به تحلیل گفته ها و متون در چارچوب مناسبات قدرت در جامعه و نقش زبان در تثبیت و تداوم سلطه می پردازد. در تحلیل گفتمان انتقادی نورمن فرکلاف، متون، به ویژه داستان در سه سطح (توصیف، تفسیر و تبیین) مورد بررسی قرار می گیرد. فرکلاف در تحلیل گفتمان انتقادی خویش، ایدئولوژی را ابزار ایجاد و حفظ روابط قدرت در جامعه می داند و بر چهار مفهوم بنیادین (قدرت، جهان بینی، زبان و ایدئولوژی) تأکید دارد. این پژوهش، با روش توصیفی-تحلیلی و استفاده از ابزار کتابخانه ای در صدد آن است تا به تحلیل گفتمان انتقادی داستان حضرت ابراهیم ع در قرآن بر اساس الگوی سه سطحی فرکلاف (توصیف، تفسیر، تبیین) پرداخته، واضح نماید که کدام گفتمان، در این داستان کلیدی و برجسته است و کدام مفاهیم ایدئولوژیک در پس متن این داستان وجود دارد و چگونه این مفاهیم در ساختارهای مختلف سه سطحی مد نظر فرکلاف همخوانی پیدا کرده اند؟ نتایج حاکی از آن است که برجسته ترین گفتمان در این داستان، گفتمان توحیدی حضرت ابراهیم ع با روش های استدلالی-احتجاجی و تبلیغی است. مفاهیم ایدئولوژیک معرفتی (خداشناسی)، تربیتی و تبلیغی هم برای داعیان و مبلغان و هم برای عام مخاطبان قرآنی در پسِ متن آن نهفته است. البته گفتمان حضرت ابراهیم ع بر مقتضای حال مخاطب شکل گرفته که با توجه به بافت موقعیتی متن این داستان، می توان مفاهیم ایدئولوژیک متفاوتی را از آن دریافت نمود.
تحلیل شگردهای روایی در گفتمان های انتقادی رمان «جزیره سرگردانی» دانشور بر اساس سطح توصیف (تحلیل زبان شناختی و بلاغی) رویکرد نورمِن فِرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های دستوری و بلاغی سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۴
180 - 199
حوزه های تخصصی:
تحلیل گفتمان انتقادی رویکردی است که زبان را به عنوان شکلی از کارکرد اجتماعی بررسی می کند و بر نحوه بازتولید قدرت اجتماعی و سیاسی به وسیله متن و گفتگو تأکید می کند. تحلیل گفتمان یا تحلیل کلام به مطالعاتی اطلاق می شود که زبان نوشتاری، گفتاری یا نشانه ای را مورد تحلیل قرار می دهند. ژانر «داستان» جدّی ترین قالب از نظر درآمیختگی با ابعاد انسانی، فرهنگی و اجتماعی به شمار می آید. بنابراین می توان ادعا کرد که ظرفیّت داستان از حیث تناسب با تحلیل گفتمان، تا حدّی است که بتوان داستان ها را ظرفِ گفتمانروزگارِ نویسنده و آیینه جامعه او دانست؛ یکی از مؤلفه های مهم در گفتمان انتقادی، الگوی نورمن فرکلاف است که با بهره گرفتن از مؤلفه های او می توان ویژگی هایی را در متن یافت که با قرائت عادی نادیده گرفته می شوند. رمان «جزیره سرگردانی» به دلیل ماهیّت منحصر به فرد و پیوندهای نزدیک با جامعه و وقایع اجتماعی و سیاسی با روش تحلیل گفتمانی و کشف عناصر سبکی ویژه آن سنخیّت زیادی دارد؛ که می توان با تأمّل و بازخوانی آن ، به حوادث مهّم و جریان ساز سیاسی ایران و بزرگ ترین مسائل در ذهن شخصیّت های رمان پی برد. در این پژوهش نحوه تعامل و ارتباط بینامتنی گفتمان های رمان «جزیره سرگردانی» اثر دانشور،با مسائل سیاسی- اجتماعی، مختصه های زبانی و فرازبانی مؤثر و روابط منطقی بین واژه ها، مورد بررسی قرار می گیرد. با توجه با بررسی های صورت گرفته شده، این نتایج حاصل شد که تمامی شگردهای بلاغی و دستوری از جمله انواع لایه های معنایی، استعارات و کاربرد پویا سازی آن ها، انتخاب واژگان متناسب با شخصیت ها، فرایند مدل سازی و تبیین استعاری، گزینش زاویه دید سوم شخص، کاربرد قیدها به عنوان (یکی از مهم ترین نمایه های زبان شناختی که مبیّن میزان و شدّت جهان بینی هستند) و... همگی در خدمت هدف نویسنده- بیان واقعیّت های تاریخی، اوضاع فرهنگی، فکری و اجتماعی معاصر ایران و دغدغه های روحی و روانی زندگی شخصی خود- هستند.
برساخت تنوع قومی و مذهبی در اسناد بالادستی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
86 - 63
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش بر آنیم برساخت تنوع قومی و مذهبی در سیاست فرهنگی جمهوری اسلامی را به میانجی اسناد بالادستی بررسی کنیم. مفروضه اصلی پژوهش حاضر این است که سیاست فرهنگی به گونه ای گفتمانی سوژه های قومی و مذهبی را برساخت می کند. میدان گفتمان، اسناد بالادستی هستند که هر کدام نوعی از گفتمان سیاسی و فرهنگی مختص به خود را دارند. بر این اساس، سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که گفتمان سیاست فرهنگی در دوره جمهوری اسلامی چگونه خود و دیگری های قومی و مذهبی را بازنمایی می کند؟ در این خصوص به واکاوی گفتمان قانون اساسی، اصول کلی سیاست فرهنگی کشور، سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، نقشه مهندسی فرهنگی کشور و منشور حقوق شهروندی پرداختیم. نظریه گفتمان لاکلائو و موفه در این پژوهش در بخش نظری و روشی راهنمای تحلیل بوده است. بر مبنای نتایج پژوهش، در اسناد بالادستی، عناصری از فرهنگ و هویت قومی و مذهبی حول دال مرکزی (هویت ایرانی-اسلامی)، مفصل بندی شده است که بیشتر بر عناصر مشترک فرهنگ ها تأکید دارد و با سرریز معانی اضافی اقوام و مذاهب به حوزه گفتمان گونگی، عناصر متفاوت فرهنگی به حاشیه رانده است. در این اسناد، ضمن پذیرش واقعیت تنوع قومی و مذهبی با برجسته سازی وحدت و همگرایی ملی، تفاوت های قومی و مذهبی تقلیل و تعلیق شده است. با لحاظ واقعیت تنوع در جامعه ایران، فقط از طریق نظم چندفرهنگی می توان از مخاطرات نظم سیاسی تک فرهنگی جلوگیری کرد؛ نظمی که به پذیرش عقلانیت های متکثر و پروژه های هژمونیک رقیب و متکثر امکان بقا دهد و این متضمن گذار از رویکردهای پساسیاسی و آنتاگونیستی در گفتمان سیاست فرهنگی دولتی به رویکرد آگونیستی است.
تحلیل ساختارهای گفتمان مدار در روایت بَردارکردن حسنک وزیر: پژوهشی ازمنظر انگاره شناختی-اجتماعی ون دایک (2007)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل گفتمان انتقادی با آشکارسازی لایه های زیرینِ پیام، بر درک افراد از مسائل فرهنگی-اجتماعی و سیاسی تأثیر می گذارد. پژوهشِ توصیفی-تحلیلی حاضر با واکاوی داستان بَردارکردن حسنک وزیر ازمنظر رویکرد شناختی-اجتماعی ون دایک (2007)، ارتباط کارکردی زبان، ایدئولوژی و روابط قدرت و سلطه در بافت سیاسی و اجتماعی زمان بیهقی را روشن می کند. نمونه گیری در این پژوهش، هدفمند و نمونه ها برگرفته از داستان حسنک وزیر برمبنای نمون برگ محقق ساخته است. تحلیل داده ها نشان داد که در این روایت، از راهبردهای سطوح معنایی مقوله بندی، قطبی سازی، مبالغه، تکذیب، ابهام، همدلی، فاصله و حسن تعبیر استفاده شده است. در سطح استدلال نیز مؤلفه های استناد، ارجاع، مقایسه و صراحت به کار برده شده اند. یافته ها مؤید آن است که بیهقی در این گفتمان که براساس تقابل گروه های قدرت شکل گرفته است به جامعه دوقطبی ما-آن ها اشاره دارد. همچنین مؤلفه های مقوله بندی، تکذیب و مبالغه بر مشخصه های خوب درون گروه (خودنمودی مثبت) و کنش های ناپسند اجتماعی برون گروه (دیگرنمودی منفی) تأکید دارند. سورهای مبهم، فضای تاریک جامعه زمان بیهقی (روابط درون گروه و برون گروه) را نشان می دهد. راهبرد حسن تعبیر نیز برای تلطیف کردن اوضاع نابسامان است و مؤید واقعیت جامعه خشن و شرایط بدِ زمان بیهقی است. در سطح سبکی، استعاره، مجاز و تقابل و در سطح نحوی جابه جایی ارکان جمله و وجهیت برای نشان دادن قطب بندی ما-آن ها به کار می روند.