مطالب مرتبط با کلیدواژه

ادراک


۱۴۱.

نقش متغیرهای بافتی، شناختی- انگیزشی و هیجانی در یادگیری زبان دوم: یک رویکرد یکپارچه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادراک محیط یادگیری خودتنظیمی تحصیلی اضطراب اجتماعی یادگیری زبان دوم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۸ تعداد دانلود : ۳۴۴
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش ابعاد ادراک از محیط یادگیری (بافتی)، ابعاد خودتنظیمی تحصیلی (شناختی-انگیزشی) و اضطراب اجتماعی (شناختی-هیجانی) در یادگیری زبان دوم صورت پذیرفت. این پژوهش بنیادی، توصیفی (از نوع همبستگی) است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر پایه نهم متوسطه دوره اول ناحیه یک شهر یزد در سال تحصیلی 97-1396 تشکیل دادند که 305 نفر از این افراد براساس فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی - خوشه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای اندازه گیری متغیرهای پژوهش، از پرسشنامه خودتنظیمی تحصیلی ریان و کانل ، اضطراب اجتماعی واتسون و فرند و ادراک از محیط یادگیری فراسر و همکاران استفاده شد. نتایج رگرسیون گام به گام آشکار ساخت که ازمیان ابعاد ادراک از محیط یادگیری، متغیرهای وابستگی دانش آموز، عدالت و درگیری دانش آموز و از میان ابعاد خودتنظیمی تحصیلی، تنظیم بیرونی و همانندسازی یادگیری زبان دوم را به صورت مثبت و اضطراب اجتماعی، یادگیری زبان دوم را به صورت منفی پیش بینی کردند. در مجموع، یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که درک مثبت از محیط یادگیری، ارتقای خودتنظیمی تحصیلی و کاهش اضطراب اجتماعی دانش آموزان از طریق ایجاد جوّ صمیمی و بدون رقابت، در افزایش یادگیری زبان دوم نقش دارند.
۱۴۲.

تبیین نسبت بین خدا و ذات الهی با مخلوقات، مبتنی بر وجوه تمایز میان دو مفهوم خدا و الوهیت در اندیشه اکهارت(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: مایستر اکهارت الوهیت خدا سنخیت وحدت وجود نفس ادراک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۳ تعداد دانلود : ۶۴۴
مایستر اکهارت (1328-1260م) میان وجودی که خالق مخلوقات است، یعنی خدا یا «God»، و ذاتی واحد و مطلق از هر قیدی، یعنی الوهیت یا «Godhead» تمایز قائل می شود. هدف این مقاله تحلیل و تبیین نسبت بین خدا و ذات او با مخلوقات بر اساس وجوه این تمایز است. نتایج این تحلیل نشان می دهد که بر اساس دیدگاه اکهارت، خدا عالَم را به عنوان مخلوق، متّحد با خود آفریده است. بین او و مخلوقات سنخیت علّی و معلولی وجود دارد. امکان شناخت خدا از طریق قوای ادراکی و امکان سخن گفتن درباره خدا وجود دارد. اما مبتنی بر همین دیدگاه، الوهیت ذات هر موجود و منشأ همه کمالات وجودی است. به واسطه دو ویژگی اصلی وحدت مطلق و فاعل نبودن، شبیه به چیزی نیست و هیچ نسبت و سنخیتی با هیچ چیز ندارد. از هر قیدی، حتی قید اطلاق، مبرّاست و نمی توان آن را وجود خواند. نه امکان سخن گفتن درباره الوهیت وجود دارد و نه امکان شناخت؛ بلکه تنها به واسطه عروج می توان با او یکی شد. در نتیجه، بر پایه دیدگاه اکهارت، الوهیت با ذات هر موجود، عینیت دارد و با وجود آنها دارای تباین است.
۱۴۳.

تحلیل مواجهه مخاطب با اثر هنری با تأکید بر مبانی حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هنر فلسفه هنر اثر هنری مخاطب ادراک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۵ تعداد دانلود : ۸۵۶
حکمت اسلامی علی رغم غنای محتوایی، اهتمامی برای ورود به فلسفه های مضاف و از جمله حکمت هنر نداشته است. از این رو در عالم اسلامی علم مستقلی درباب هنر مفتوح نشده است. این در حالی است که با عنایت به حکمت اسلامی می توان به تبیین نظری هنر مبادرت نمود و البته این مهم با عنایت به مبانی حکمت صدرایی ممکن و میسور است. نحوه مواجهه مخاطب با اثر هنری و برآیند این مواجهه از جمله مباحث فلسفه هنر است. در این مقاله با تأکید بر مبانی صدرایی به یکی از مباحث مهم فلسفه هنر یعنی مواجهه مخاطب با اثر هنری خواهیم پرداخت. ابتدا نحوه این مواجهه و سپس فرایند ادراک اثر بوسیله مخاطب تحلیل می شود. در انتها نیز تأثیر اثر در مخاطب و همچنین نقش اثر در سعادت و شقاوت مخاطب بیان می شود.
۱۴۴.

مفهوم شناسی جمال و جلال در معماری اسلامی از دو دیدگاه ادراک و تجلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زیبایی تجلی ادراک جمال جلال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۹ تعداد دانلود : ۴۲۳
بحران هویت و فقدان مبانی نظری مشخص در ساخت بناهای مذهبی که ریشه در معانی عمیق اندیشه اسلامی داشته باشد، یکی از چالش های معماری امروز ایران است. فقدانی که نه تنها در فرآیند آفرینش معماری که در شناخت و مداخله در بناهای گذشته نیز نتایج نامطلوبی به بار آورده است. بنابراین تحقیق بیشتر در مفاهیمی همچون جمال و جلال که هم در ماهیت آثار معماری و هم در ادراک آنها، قابل بازشناسی هستند، لازم می نماید. با توجه به اینکه مفاهیم جمال و جلال همواره ذیل موضوع زیبایی بررسی شده اند، ابتدا تدوین یک چارچوب نظری مشخص که دو دیدگاه متفاوت به زیبایی را بیان نماید، انجام شد. مقولات زیبایی شناسانه، که مفاهیم جمال و جلال مستخرج از آنها تعریف شده اند، در گام بعدی مورد تدقیق قرار گرفته اند. سپس مفهوم شناسی جمال و جلال ذیل دوگانه بدست آمده از چارچوب نظری، انجام پذیرفته است. این بخش از مفاهیم کیفی و مباحث نظری محض آغاز شده و در نهایت به نتایجی کمی-کیفی در معماری رسید. در انتها، پارامترهای مشخصی بیان شد که از سویی مشخص می کنند،  دو واژه جمال و جلال تجلی چه صفاتی بوده و چه تاثیری بر مخاطب می گذارند. تحقیق از نظرِ هدف یک تحقیق کاربردی است و از حیثِ راهبرد در دسته ی تحقیقاتِ توصیفی- تحلیلی قرار می گیرد. ضمن اینکه روش های تحقیق تحلیلی-تاریخی نیز، بویژه آنجا که آثار و بناهایی از گذشته مورد استناد قرار گرفته اند، استفاده شده است. گردآوری اطلاعات در حوزه ی تئوری با مطالعات کتابخانه ای و با ابزار فیش برداری، انجام شده است.   اهداف پژوهش: 1- تبیین جایگاه مفاهیم جمال و جلال، در رویکردهای متفاوت به زیبایی شناسی اسلامی 2- دستیابی به چگونگی تحقق مفاهیم جمال و جلال در معماری اسلامی    سوالات پژوهش: 1- جایگاه جمال و جلال ذیل موضوع زیبایی در عالم اسلام، از چه رویکردهایی قابل تبیین است؟ 2- مفاهیم جمال و جلال چگونه در معماری اسلامی محقق می شوند؟
۱۴۵.

تحلیل مؤلفه های مؤثر بر ادراک نماهای شهری از منظر پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نمای شهری ادراک پدیدارشناسی تفسیری نظریه زمینه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۶ تعداد دانلود : ۵۳۵
نماهای شهری به عنوان اولین و خارجی ترین پوسته علاوه بر معرفی هویت و شخصیت شهرها، به صورت خودآگاه یا ناخودآگاهانه بر انسان اثر گذاشته و ادراک ناشی از این تأثی رات عامل رفتارهای انسان در محیط می گردند. در پژوهش حاضر چارچوب نظری بر مبنای نظریات کلی مطرح شده در مبحث پدیدارشناسی ادراک، خصوصاً در زمینه معماری و شهری طرح ریزی شدند. محدوده مورد مطالعه (سه شهر میانه اندام محدوده شمال غرب ایران) شامل مهاباد، بوکان و سقز می باشند که در حالت کلی دارای بافت یکنواخت از مشترکات قومی، فرهنگی، اعتقادی و آداب و سنن هستند. 154 شرکت کننده  شامل94 مرد و 60 زن، به روش نمونه گیری هدفمند و غیراحتمالی انتخاب گردیدند. روش تحقیق ترکیبی از دو روش پدیدارشناسی و نظریه زمینه ای است. از روش نظریه زمینه ای در مرحله کدگذاری داده ها و استخراج مقوله ها و از روش پدیدارشناسی تفسیری در بخش تفسیر داده ها استفاده شد. نتایج مطالعه، مؤلفه های مؤثر بر تجارب ادراکی نماهای شهری را مشخص و درنهایت نمودار مراحل ادراکی نماهای شهری ارائه شده است که می تواند همچون پارادایمی در طراحی نماهای شهری مورد توجه قرار گیرد. اهداف پژوهش: 1-    تدوین مدل پدیدارشناسی ادراک نماهای شهری 2-    پیشنهاد راهکارهایی برای طراحی نماهای شهری برای رسیدن به فضاهای انسانی تر سوالات پژوهش: 1-    مؤلفه های ذهنی و عینی نماهای شهری که بر ادراک مخاطب مؤثرند کدامند؟ 2-    بر اساس نظریات پدیدارشناسی ادراک، نماهای شهری بر اساس چه الگو یا مدلی در ذهن مخاطب ادراک می گردد؟ 
۱۴۶.

منظر همچون طبیعت نمادین، تأملی بر نقش نمادین عناصر طبیعی در شکل گیری منظر روستای «کامو»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: منظر روستایی منظر نمادین نماد ادراک عناصر طبیعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۸ تعداد دانلود : ۳۳۴
منظر روشی تاریخی برای تجربه و شناخت جهان است و همچون متن و تصویری فرهنگی، قابلیت انتقال جهان بینی افراد را دارد. مناظر روستایی به عنوان مناظری هم زمان طبیعی و فرهنگی شناخته می شوند که اجتماعی شدن طبیعت را به واسطه تصرف گروهی فرهنگی و قومی به نمایش می گذارند. منظر روستای کامو حاصل ساماندهی محیط و عناصر طبیعی براساس باورها، معانی و ارزش های مشترک ساکنان است. در این روستا عناصر و اجزای طبیعی، ابزارهای ارتباطی و اطلاعاتی هستند که در قالب انگاره های فرهنگی و با سازوکاری مشخص، انتقال مفاهیم و معانی و ارائه منظر روستایی را به عنوان یک موجودیت واحد و کل نمادین میسر می سازند. هدف از نوشتار حاضر بررسی نقش نمادین محیط و عناصر طبیعی در شکل گیری منظر روستای کامو و شیوه هایی است که این مسأله از معانی، باورها و تعاریف اصلی ساکنان اثر پذیرفته و بر شناخت ساکنان از محیط و نحوه ساماندهی و مدیریت آن اثر می گذارد. روش تحقیق در پژوهش حاضر از نوع کیفی و قوم نگارانه بوده و با رویکرد تحلیلی و تفسیر معانی منظر قومی و ادراک منظر، به تببین مدل مفهومی ادراک نمادین منظر و روشن ساختن نقش عناصر طبیعی در شکل گیری منظر روستای کامو می پردازد. جمع آوری اطلاعات در مرحله تبیین مبانی نظری از نوع کتابخانه ای و در مرحله مطالعه موردی به شیوه میدانی است. ماهیت نمادین منظر روستایی در تحول محیط به منظر، عناصر طبیعی به نمادهای فرهنگی و تعامل گران به گروه فرهنگی دیده می شود. در منظر روستای کامو عناصر طبیعی فراتر از نقش کارکردی خود به شکلی نمادین، به ساختاری از ارزش ها و باورها اشاره دارند که فهم مخاطبان از محیط روستا را فراتر از دریافت اطلاعات از محیط کالبدی، به ادراک نمادین منظر ارتقا می بخشند. این مسأله در پاسخگویی محیط به نیازهای مادی و معنایی ساکنان شکل می گیرد. پاسخگویی به نیازهای مادی نظیر تأمین معیشت و سرپناه، با تکیه بر نقش روایتگر منظر پتانسیل های محیط طبیعی را به نمایش گذاشته و پاسخگویی به نیازهای معنایی نظیر نیازهای اجتماعی و زیبایی شناسانه، با تکیه بر وجه شاعرانه منظر باورهای طبیعت گرایانه ساکنان را بازگو می کند.
۱۴۷.

بازشناسی عوامل سازنده سلسله مراتب نوری در فضای معماری ایرانی-اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سلسله مراتب نوری درجه بندی نور ادراک معماری ایرانی - اسلامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۲ تعداد دانلود : ۶۷۷
اهداف: سلسله مراتب نوری موضوعی فرعی اما بسیار تاثیرگذار در ادراک فضا و خلق تجربه ای ناب در معماری می باشد. سلسله مراتب نوری به درجه بندی نور در فضای معماری اشاره دارد؛ درجه بندی نور، اولویت های محتویات فضا را مشخص و رتبه بندی می کند و بدینگونه چشم مخاطب را در فضا هدایت می نماید. این موضوع در معماری ایرانی- اسلامی نیز بسیار اهمیت داشته و در ساخت بناها به شیوه های گوناگون از این عامل برای ایجاد فضای خوشایند بهره گرفته می شده است. روش ها: جهت شناسایی عواملی که به ایجاد سلسله مراتب نوری کمک می کردند، از متخصصین حوزه معماری ایرانی- اسلامی به روش دلفی نظرسنجی شد تا در درجه اول عوامل سازنده و سپس نقش آنها بطور دقیق به عنوان عامل بنیادی، اصلی یا مکمل شناسایی کنند. همچنین در انتها از متخصصین خواسته شد که نقش عوامل را در ایجاد سلسله مراتب نوری با طیف لیکرت 5 درجه ای رتبه بندی نمایند و نتایج با آزمون ویلکاکسون تحلیل شدند. یافته ها: عوامل سازنده سلسله مراتب نوری به سه دسته "عناصر نورگیر" (بازشو معمولی، بازشو مشبک)، "ارتباط با واسطه با فضای بیرون" و "تزئینات" قابل تقسیم هستند. نتیجه گیری: نتایج حاکی از این بود که متخصصین معتقد به تأثیر چشمگیر "بازشو معمولی" به عنوان "عامل بنیادین" در سلسله مراتب نوری هستند. همچنین "بازشو مشبک" و "فضای معماری" به عنوان عوامل کنترلگر نور، هر دو به عنوان "عامل اصلی" و تزئینات به عنوان "عامل مکمل" جهت شناسایی عوامل موثر در سلسله مراتب نوری قابل شناسایی هستند.
۱۴۸.

تحلیل و نقد شرح خواجه نصیرالدین طوسی بر واژه «نیل» درباره لذت در کتاب اشارات و تنبیهات ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابن سینا خواجه نصیر الدین طوسی لذت ادراک نیل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۱ تعداد دانلود : ۴۳۰
ابن سینا در کتاب «اشارات و تنبیهات» لذت را ادراک و نیل به آن چیزی که نزد مدرِک، کمال و خیر است دانسته است. او در این عبارت بر خلاف دیگر عباراتش، از واژه «نیل» استفاده کرده است. در مفهوم این واژه میان شارحان ابن سینا اختلاف وجود دارد. برخی همچون فخررازی این واژه را فاقد هرگونه منظور و معنای خاصی می دانند و معتقدند که حذف آن هیچ خللی در مفهوم عبارت ایجاد نمی کند. برخی نیز همچون خواجه نصیر الدین طوسی با توجه به اینکه لذت یکی از افعال نفس است و ادراک آن حضوری است، معتقدند واژه «نیل» در این عبارت، رسیدن به ذات مدرَک را می رساند. از نظر آنها لذت با حصول ذات مدرَک حاصل می شود. این در حالی است که به نظر می رسد چنین برداشتی با فلسفه ابن سینا در تناقض است. چرا که دستیابی به ذات مدرَک محسوس امکان پذیر نیست لذا ادراک محسوس از نظر ابن سینا نمی تواند حضوری باشد و لاجرم این ادراک حصولی خواهد بود. این مساله حتی در پژوهش های جدید نیز بازتاب داشته است. لذا ضروری است که عبارت ابن سینا در مورد لذت در کتاب «اشارات و تنبیهات» با روش توصیفی-تحلیلی مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد. نتایج پژوهش نشان می دهد که اساسا تفسیر نیل به حصول ذات مدرَک یا درک حضوری مدرَک محسوس قابل قبول نمی باشد.
۱۴۹.

تحلیل کیفیت های بنیادی محیطی مؤثر بر هنجارهای ادراکی مکان عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کیفیت های بنیادی محیط های شهری مکان ادراک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۹ تعداد دانلود : ۴۴۶
تنوع ویژگی های محیطی و فردی زمینه های متفاوتی را برای بعد ادراکی مکان فراهم می کند. ماهیت چندبعدی کیفیت های بنیادی محیطی به گونه ای است که روابط متقابل میان آن ها را در ارتباط با مطلوبیت نمایانگر ادراکی مکان، پیچیده نشان می دهد. ویژگی های بعد ادراکی مکان به عنوان برآیند کمیت ها و کیفیت های گوناگون محیطی تاکنون در مطالعات مختلف به صورت یکپارچه و در ارتباط با کیفیت های بنیادی دیگر بررسی نشده و روابط علت و معلولی پیچیده کیفیت ها در ارتباط با نمایانگر ادراکی مکان مشخص نشده است؛ از این رو سؤال پژوهش حاضر این است که نمایانگر ادراکی مکان عمومی تا چه میزان به کمک کیفیت های دیگر تبیین می شود و چگونه می توان هنجارهای آن را ارتقا بخشید. روش پژوهش حاضر بنیادی است و رویکرد روش شناسی آن بر مبنای روش آمیخته (کمی-کیفی) است. جمع آوری داده ها به کمک مصاحبه با متخصصان صورت گرفته و تحلیل داده ها با کاربست نرم افزار Smart-PLS انجام شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد درصد فراوانی (3/94 درصد) از نمایانگر ادراکی مکان عمومی، به کمک کیفیت های فضایی، ریخت شناسی، کارکردی و اجتماعی قابل تبیین و برآورد است. فضا و ریخت افزون بر اثرگذاری مستقیم، به صورت غیرمستقیم و با اثرگذاری بر کیفیت های دیگر بر شرایط نمایانگر ادراکی مکان عمومی نیز تأثیر می گذارند. این دو مقوله با ضریب تأ ثیر مستقیم 401/0، 311/0 و اثرگذاری غیرمستقیم 184/0، 612/0 جزء عوامل مهم مؤثر در این زمینه هستند؛ از این رو می توان گفت، در فرایند مکان سازی باید از سویی اولویت های برنامه ریزی و طراحی ابعاد مختلف مکان، با میزان اثرگذاری آن ها هماهنگ باشد و از سوی دیگر به برهم کنش و روابط غیرمستقیم میان آن ها به منظور افزایش مطلوبیت هنجارهای ادراکی مکان توجه شود.
۱۵۰.

مسئولیت کیفری کاهش یافته در قانون مجازات اسلامی ۱۳۹۲

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مسئولیت کیفری اراده ادراک مسئولیت کاهش یافته نابهنجاری در عملکرد روانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹۷ تعداد دانلود : ۷۸۵
کاهش مسئولیت در جایی تحقق یافته که جرم محقق شده و در قانون برای جرم ارتکابی مجازات تعیین شده، در عین حال به دلیل وجود شرایطی مجازات اصلی، قابل اعمال نبوده و مجازات سبک تری نسبت به مجازات اصلی به جای آن برفرد تحمیل می شود بدون اینکه به طور کلی و مطلق مجازات منتفی شود. در نظام های عدالت کیفری با کمک گرفتن از مفهوم حقوقی مسئولیت کاهش یافته در تلاش هستند تا چرایی و چگونگی رفتار دسته ای از بزهکاران را که مبتلا به نوعی ناهنجاری در عملکرد روانی هستند تبیین کنند، حال آنکه به جرات می توان این فرضیه را طرح کرد که مسئولیت کاهش یافته جایگاهی اساسی و قابل طرح در گفتمان قضایی حقوق ایران ندارد و مسئولیت کیفری در دو وضعیت کامل یا عدم مسئولیت مطرح شده است. مخاطب حقوق کیفری در تشخیص مسئولیت، فردی فهیم است که به لحاظ سنی، عقلی و عاطفی توانایی پاسخگویی به اعمال مجرمانه خود را داشته باشد. در حقوق کیفری این توانایی یا تحقق بلوغ سنی، عقلی و عاطفی دفعتاً ایجاد نمی شود. بدین معنی که بین شروع سن مسئولیت کیفری و تحقق مسئولیت کیفری تام، نوعی مسئولیت کیفری نقصان یافته تعریف می شود.
۱۵۱.

تحلیل تاثیر نقش بازی در مشارکت پذیری کودکان در فضای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادراک بازی کودک مشارکت محله سجاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۰ تعداد دانلود : ۲۵۹
این پژوهش باهدف تحلیل میزان تأثیرگذاری بازی در مشارکت پذیری کودکان تدوین گردیده است. روش تحقیق در پژوهش حاضر کاربردی و پیمایشی است. در این راستا به منظور گردآوری داده ها از مشاهدات میدانی، پرسشنامه، بازدید از سایت استفاده می شود. روش نمونه گیری به صورت تصادفی با استفاده از فرمول کوکران و تکمیل پرسشنامه توسط 92 نفر از کودکانی که در بازه ی سنی 12-7 سال می باشند تکمیل گردیده است . تحلیل داده ها برای ارزیابی تأثیر بازی های نمادی،آموزشی و جمعی و مشارکت کودکان در ادراک کودکان در محله سجاد مشهد، استان خراسان رضوی با استفاده از روش ترکیبی با استفاده از دو نوع داده های کمی و کیفی با رویکرد متوالی صورت گرفته است . در تحلیل داده ها برای ارزیابی تأثیر نقش بازی در مشارکت پس از جمع آوری داده ها، اطلاعات حاصل با روش های آماری تحلیل واریانس یک سویه (آنوا) ، آزمون فرضیات کلموگروف-اسمیرنف و سطح معناداری شاخص ها با استفاده از همبستگی اسپیرمن تحلیل گردیده است. به منظور بررسی پایایی از آلفای کرونباخ استفاده شده است که ضریب 0.924 نشان دهنده پایایی است. در تحلیل داده های کیفی به بررسی نقاشی های کودکان پرداخته شده است. نتایج حاصل از پژوهش حکایت از آن دارد که استفاده از بسترهای مناسب برای بازی کودکان تأثیر به سزایی در مشارکت کودکان دارد. تفاوت در گروه های سنی کودکان باعث تفاوت در میزان اهمیت آن ها به کیفیت های محیطی می شود. گروه سنی 9-7 سال به بازی های نقاشی و تاب بازی علاقه مند هستند و به تسهیلات و تجهیزات، حس مکان و مشارکت اهمیت می دهند، این در حالی است که گروه سنی 12-10 سال نقاشی، آواز خواندن و توپ بازی برای آن ها بیشتر موردتوجه است و آن ها به هویت و تنوع در فضاهای شهری توجه دارند
۱۵۲.

ساختار فرایند خلق و ادراک آثار معماری براساس مبانی حکمت متعالیه(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۵۰۵ تعداد دانلود : ۴۹۹
شناخت فرایند خلق و ادراک آثار معماری از مسائل مهم و پیچیده حوزه معماری است و علی رغم پژوهش های متعددی که در دهه های اخیر پیرامون آن صورت گرفته، هنوز برخی از ابعاد این فرایند ناشناخته باقی مانده است. با توجه به اینکه شناخت مناسب از این فرایند می تواند زمینه ارتقای کیفیت آثار معماری را فراهم آورد و به حل بسیاری از مسائل پیش روی معماران کمک کند، مسئله پژوهش حاضر بازخوانی ساختار فرایند خلق و ادراک آثار معماری براساس مبانی دیدگاه حکمت متعالیه درنظر گرفته شده و برای انجام آن از راهبرد استدلال منطقی استفاده شده است. در این پژوهش ابتدا به تعریف دقیق از انسان، هستی، ابعاد و ظرفیت های هر یک پرداخته شده و سپس نحوه تعامل انسان و هستی و بازتاب این رابطه بر فرایند خلق و ادراک آثار معماری براساس مبانی حکمت متعالیه، که شالوده نظری این پژوهش است، مطالعه و بررسی شده است. همچنین، با توجه به آنکه براساس مبانی حکمت متعالیه، خداوند انسان را در صفت خلاقیت به صورت خود آفریده و متعالی ترین خلق نیز عالم هستی است، در این پژوهش فرایند خلق عالم هستی مورد بازخوانی قرار گرفته است و با الگوگیری از آن، ساختار فرایند خلق و ادراک آثار معماری در پنج مرحله تبیین شده است که ارکان اصلی سازنده این ساختارعبارت اند از: مرتبه نفس معمار و مخاطب، قوای ظاهری انسان (بینایی، بویایی، شنوایی، چشایی و لامسه) و قوای باطنی او (قوه متصرفه، خیال یا همان خزانه صورت، حافظه یا همان خزانه معنا، حس مشترک و واهمه) در معمار و مخاطب، مقوله های سازنده معماری (فرم، کاربرد، معنا، طرح و ساخت، بافت و پیوستگی، روحیه و اراده) و نیازهای چهارگانه انسان (مادی، روانی، عقلانی و روحانی) و درنهایت با شناسایی عوامل مؤثر بر کیفیت این فرایند پیشنهادهایی جهت ارتقای کیفیت آن ارائه شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد با قراردادن مبانی جامع مکتب اسلام به عنوان شالوده نظری پژوهش های معماری می توان به حل مسائل پیچیده در حوزه معماری کمک کرد.
۱۵۳.

واکاوی عوامل موثر بر بازدید مجدد مشتریان از مراکزخرید چندمنظوره با رویکرد پژوهش آمیخته مبتنی بر تاکسونومی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازدید مجدد از مراکزخرید چندمنظوره ادراک ارزش خرید لذت گرایانه ارزش خرید سودمندگرایانه محیط مرکزخرید

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۴ تعداد دانلود : ۳۹۳
ازآنجاکه امروزه جذب هرچه بیشتر بازدیدکنندگان و مشتریان به مراکز خرید امری مهم در موفقیت و فروش برندهای موجود در مراکز خرید چندمنظوره و سودآوری سرمایه گذاران این مراکز خرید می باشد، بنابراین هدف از این پژوهش بررسی عوامل مؤثر بر بازدید مجدد از مراکز خرید چندمنظوره است. این پژوهش از نوع ترکیبی کیفی (پدیدارشناسی) -کمی (تجربی) صورت گرفت که مطالعه اول با روش پژوهش کیفی و رویکرد پدیدارشناسی و با مصاحبه عمیق بر روی 15 مشارکت کننده و با بررسی تجربه زیسته هر یک از این افراد که از بازدیدکنندگان مراکز خرید چندمنظوره می باشند، به بررسی عوامل موثر بر بازدید مجدد مراکز خرید چندمنظوره پرداخته شد. در مطالعه دوم که با روش پژوهش کمی- تجربی صورت گرفت، دو متغیر در مطالعه اول شامل ارزش خرید و ادراک از مرکز خرید تعیین و با طرح عاملی 2 (ادراک از مرکز خرید: بالا/پایین)*2 (ارزش خرید: سودمندگرایانه/لذت جویانه) و این دو متغیرهای مستقل با استفاده از تحلیل واریانس مورد دست کاری قرار گرفتند. در این مطالعه دریافتیم، دو متغیر مستقل ارزش خرید لذت جویانه و ادراک بالا از مرکز خرید دارای بیشترین تأثیر بر بازدید مجدد از مراکز خرید هستند.
۱۵۴.

شناسایی و اولویت بندی معیارهای اجتماعی و کالبدی مجموعه های زیستی ناهمگن مبتنی بر ادراک همسایگان (موردپژوهی: محله ی حسن آباد-زرگنده)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: محله مسکونی ناهمگن ادراک قضاوت عوامل اجتماعی و کالبدی محله حسن آباد - زرگنده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۳ تعداد دانلود : ۲۸۲
رشد مجموعه های سکونتگاهی، موجب شکل گیری محله های ناهمگن شده است. شکل گیری این مجموعه ها سبب شده تا مسائل و مشکلات اجتماعی، روانی، کالبدی در محیط مسکونی به وجود آید. هدف پژوهش، شناسایی و اولویت بندی عوامل کالبدی و اجتماعی این مجموعه های ناهمگن توسط ادراک همسایگان با سطح اجتماعی-اقتصادی مختلف می باشد. این پژوهش کاربردی، در محله حسن آباد-زرگنده مورد بررسی قرار گرفت که در آن به دلیل قرارگیری دو بافت قدیمی و نوساز در کنار یکدیگر، سکونتگاهی برای طبقه های مختلف مردم فراهم شده است. در این جامعه، دو گروه 250 نفری با سطح اجتماعی-اقتصادی مختلف در بافت ضعیف عمرانی و بافت مرفه زرگنده به صورت غیرتصادفی در دسترس انتخاب شدند. ابتدا جهت استخراج وجوه و شاخصه های کیفیت مسکن و محیط مسکونی از مطالعات اسنادی و کتابخانه ای استفاده شد و سپس پیمایش با ابزار پرسشنامه و با روش تحلیل عاملی صورت گرفت. اولویت های دو گروه مختلف هنگام قضاوت هایشان از مسکن و محیط مسکونی محله مجاور خود بدین ترتیب می باشد: طبقه مرفه به فاکتورهای گذر، فضای باز و سبز خصوصی، نما، تداخل کاربری ها، امنیت، مصالح و جزئیات توجه کرده و گروه ضعیف به ترتیب به فاکتورهای امنیت، نما، تراکم ادراکی، کیفیت فضایی، گذر، دسترسی به امکانات، نما و عامل فرهنگی-اجتماعی در قضاوت های خود توجه می کند. بنابراین طبقات اجتماعی مختلف بر اساس ادراک خود از اختلال هایِ ابتدا بصری و سپس اجتماعی است که درباره محل زندگی و ساکنین گروه متفاوت از خود، قضاوت می کنند و بی توجهی به شکل ارزش گذاری فاکتورهای مسکن و محیط مسکونی، موجب برچسب منفی بین گروهی (بلاخص گروه مرفه به گروه ضعیف تر) شده که تنش و از هم گسیختگی جامعه ناهمگن را به دنبال دارد. لازم است در برنامه ریزی ها و سیاست گذاری های بافت های ناهمگن درون شهری به این اولویت های ادراکی توجه شود تا زیست پذیری گروه ها در کنار یکدیگر امکان پذیر گردد.
۱۵۵.

بازتولید قدرت در فضای اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: قدرت قدرت نرم ساخت اجتماعی قدرت نهاد مناسک اجتماعی مدیریت تصویر نگرش ادراک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۹ تعداد دانلود : ۳۶۲
مفهوم قدرت همواره محل نقاش و تبادل نظر بوده است. از طرفی عده ای قدرت را امری سخت می پندارند و زمام آن را در دستان حکومت و یا به تعبیر دقیق تر دولت می دانند. دولت ها از قدرت نظامی برای به انقیاد درآوردن مردم تحت چتر حاکمیت بهره می برند. از طرف دیگر عده ای که عمدتا طیف نظریه پردازان معاصر را دربرمی گیرد که قدرت را امری نرم و ذهنی می دانند و این گونه می اندیشند که زور زمانی مؤثر می شود که گفتمان های تنبیهی در فضای جامعه تأثیرگذار باشد. در واقع قدرت در صورت بندی نرم خودش امری سیال و در حال گردش فرض می شود که صاحبانش افرادی هستند که نفوذ بیشتری در جامعه داشته باشند. ساخت اجتماعی قدرت تعبیری است که به خوبی جنبه نرم و سیال بودن قدرت را نمایان می سازد. در این مقاله قصد داریم، که فرآیند بازتولید قدرت را در فضای اجتماعی دریابیم. برای پاسخ به مسئله فوق به روش کتابخانه ای ساخت اجتماعی قدرت را در سه سطح بررسی خواهیم کرد. در سطح اول به تطور مفهومی قدرت و پیامدهای آن خواهیم پرداخت. در سطح دوم سه فرآیند مدیریت تصویر، مناسک اجتماعی، نهادهای اجتماعی در نسبت با قدرت مورد بررسی قرار می دهیم و در سطح سوم، تأثیر سه فرآیند فوق بر ادراک و نگرش و رفتار افراد بررسی خواهیم کرد. پس از بررسی درمی یابیم که بازتولید قدرت فرآیندی سه مرحله ای است که از کلان جامعه تا اذهان افراد و برعکس نهادینه می شود.
۱۵۶.

بازشناسی نظام معانی محیطی در محیطهای تاریخی با تأکید بر تحولات اجتماعی مخاطبان مطالعه موردی: محله صیقلان رشت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معنی محیط ساخته شده ادراک تحول اجتماعی محله صیقلان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۷ تعداد دانلود : ۴۴۵
چارچوب رابطه غیرکلامی انسان_ محیط (که به ایجاد معانی محیطی و ادراک آن از سوی مخاطبان منجر می گردد) در بافت های تاریخی با توجه به جریان بطئی تحولات فیزیکی در آنها، از شرایط خاصی برخوردار است؛ چنان که در این بافت ها، بیشتر ِ تحول در شاخص های فردی و اجتماعی مخاطبان است که عامل اصلی دگرگونی در معانی محیطی محسوب می گردد. بر این اساس، سطح تحول یافتگی جامعه، می تواند مبنای تداوم پذیری معانی دیروزین و یا گونه گونی آنها در شرایط امروزین باشد. این پژوهش به کنکاش در چگونگی ادراک معانی محیطی از سوی مخاطبان و سنجش گوناگونی های آن، بر پایه تفاوت در سطح تحول یافتگی اجتماعی آنها می پردازد. فرضیات پژوهش بدین موضوع اشاره دارند که گروه های اجتماعی تحول یافته تر، بر پایه شرایط امروزین، معانی جدیدی را در مواجهه با بافت ها و عناصر تاریخی خلق می کنند، در حالی که گروه های اجتماعی کمتر تحول یافته، به دنبال کشف معانی دیروزین فضای تاریخی هستند. در این بین، گروه میانه ای نیز ضمن درک معانی دیروزین فضا، در پی بسط و تداوم آن در شرایط کنونی می باشند. روش تحقیق همبستگی در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفته و در بخش هایی از تحقیق نیز از روش تفسیری_ تاریخی استفاده شده است. همچنین شیوه گردآوری اطلاعات به صورت اسنادی_ میدانی (در محله تاریخی صیقلان رشت) بوده و داوری بر داده های گردآوری شده از طریق آزمون آماری کای دو، صورت گرفته است. یافته های پژوهش ضمن پاسخ به سؤالات تحقیق، بر این واقعیت تأکید دارند که درصد بالایی از جامعه آماری پژوهش، در گروه میانه ای قرار می گیرند که در پی تغییر بطئی معانی دیروزین و تداوم یافتن آن ها متناسب با شرایط تحولات امروزین جامعه هستند.  
۱۵۷.

بازشناسی عناصر موثر بر خوانایی درادراک بزرگسالان مطالعه موردی: بلوارامامیه-مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادراک نقشه شناختی خوانایی گروه سنی بزرگسالان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰۲ تعداد دانلود : ۲۵۶
خوانایی کیفیتی از محیط است که به فضای شهری وضوح بخشیده و سبب می گردد که سیمای شهر بهتر به ذهن سپرده شود. دیدگاه کوین لینچ در ارتباط با کیفیت نمایانی از کامل ترین نظریات است و سایر نظریات ادامه دهنده این نظریه می باشند. لینچ معتقد بود که خوانایی شهری متأثر از عناصر پنج گانه می باشد. در واقع هنگام قرارگیری در محیط خوانا، تصویرذهنی افراد درقالب نقشه های شناختی از محیط، به سهولت شکل می گیرد و بر این اساس افراد به هنگام حرکت درفضا به آسانی مسیریابی نموده و حس سردرگمی نخواهند داشت. چگونگی شکل گیری تصویرذهنی و در ادامه فرآیند شکل گیری نقشه شناختی، به نسبت ادراک افراد از فضا درگروه های سنی مختلف، متفاوت است و هرگروه به اقتضای سن و نیازهای خود جنبه های متفاوتی از فضای شهری را به خاطر می سپارد. مقاله حاضر با هدف ایجاد فضای شهری خوانا برای بزرگسالان با استفاده از تحلیل نقشه های شناختی شهروندان و استنتاج شباهت های ادراکی آنان تدوین گردیده است. روش مقاله از نوع توصیفی_آماری است و از روش کتابخانه ای_اسنادی برای جمع آوری مبانی نظری و از روش های میدانی، ابزارهای پرسشنامه، مشاهده و تکنیک نقشه شناختی برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. گروه هدف را ساکنان، کسبه و استفاده کنندگان از محیط با گروه سنی 64-15 سال تشکیل می دهند و حجم نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران 132 نفر محاسبه شده است. به منظور تحلیل اطلاعات از روش های آماری_تحلیلی همچون Spss و آزمون Chi Square و روی هم اندازی نقشه های شناختی ترسیمی برای استنتاج یافته ها استفاده شده است. یافته های مقاله منتج از معیارها و شاخص هایی است که در محیط مطالعه آزمون شده است و حکایت از آن دارد که ساختار ادراکی بزرگسالان به ترتیب از طریق عناصر مسیر،گره و نشانه خوانا شکل می گیرد. اکثریت شهروندان فضای شهری را مطابق دسته بندی اپلیارد بر مبنای نظم متوالی ترسیم نموده اند و تنها 22 درصد از آنان ترسیم فضایی از محیط داشته اند. همچنین ارتباط مستقیم میان عناصر شاخص در ذهن بزرگسالان در بازه های سنی متفاوت و خوانایی محیط وجود دارد. 
۱۵۸.

ارزیابی مفاهیم زیبا شناسی و منظر شهری در انعطاف پذیری مجتمع های مسکونی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زیباشناسی منظرسازی ادراک تنوع فعالیت ها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۰ تعداد دانلود : ۳۳۶
زیبایی و منظر دو مولفه بسیار حیاتی در سرزندگی فضاهای شهری و معماری به حساب می آیند که موجب یکپارچگی بصری و ساختاری در ساختمان ها، خیابان ها می شوند. زیبایی از وجود انسان نشات می گیرد و به همین دلیل لازمه سعادت و تعالی زندگی فردی و اجتماعی است. ماهیت زیبایی را باید در روابط عاطفی میان انسان و جهان پیرامون جست و جو کرد. کارکرد اصلی زیبایی ایجاد هماهنگی عاطفی میان انسان، طبیعت و جامعه است و به همین دلیل نقش تعیین کننده ای در هدایت انسان به سمت سعادت، بهروزی و شادکامی به عهده دارد. همچنی زیبایی پدیده ای ارزشی و هدفمند است. در واقع تلاش انسان برای جذب و خلق زیبایی نوعی تلاش برای تقویت ارزش های زندگی و عناصر موافق زندگی و نفی پدید های منفی و زشت در زندگی است. بر این اساس هدف از مقاله حاضر بررسی معیارهای زیبایی شناسی در مجتمع مسکونی نارون اراک می باشد. مطالعه ادبیات موجود و نظرات خبرگان نشان می دهد که معیارهای منظر شهری زیبا با زمینه و متن شهرسازی، عناصر سازنده منظر شهری زیبا، عناصر سازنده منظر شهری زیبا از جمله معیارهای موثر می باشند. اولویت بندی معیارها بر اساس مدل ANP بوده و با استفاده از نظرات خبرگان که در زمینه تئوری و عملی زیبا شناسی و منظرشناسی تخصص داشته اند صورت گرفته است. زیرمعیارهای تباین، ریتم، و تنوع کاربری ها از تثیر گذارترین مولفه ها در انعطاف پذیری فضای مسکونی برخوردار هستند. معیار ادراکی در بین متغیرهای تحقیق بیشتریم وزن را به خود اختصاص داده است.
۱۵۹.

تبیین مولفه های منظر بوم گرا مبتنی بر الگوهای ادراک محیط ( نمونه موردی : بندر کنگ)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادراک بوم گرا محیط منظر بندر کنگ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۳ تعداد دانلود : ۲۵۲
در پی صنعتی شدن شهر ها و ظهور معماری مدرن ، الگوی ساخت بناها از معماری بومی فاصله گرفته که این خود دچار معضلاتی از جمله: دور شدن از طبیعت ، افزایش مصرف انرژی ، دور شدن از فرهنگ آن منطقه ، ایجاد منظری ناشناخته و در تضاد با محیط اطراف و از بین رفتن هویت بومی و معماری خود جوش آن شده است . لذا در این مقاله سعی به بررسی معیارهای مهم در معماری بوم گرا برای شناخت محیط و ادراک آن شده است که بتواند میزان حس تعلق به مکان را افزایش دهد . هدف از ارائه این پژوهش تعامل انسان و طبیعت با توجه به منطقه و بوم و همچنین شناخت و تقویت ادراک محیط و منظر با بهره گیری از معماری بوم گرا می باشد . روش تحقیق ، بر اساس رویکردی "توصیفی و تحلیلی" که از ابزارهای گردآوری اطلاعات ، مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و شهود بصری با " تحلیل استدلال منطقی "به بررسی آن پرداخته شده است . در این پژوهش، در نهایت به الگویی می رسیم که در آن فرهنگ و فن آوری (از عوامل انسانی) طبیعت و اقلیم (از عوامل محیطی) از موارد مهم در شناخت و ادراک محیط محسوب می شود که ارتباط منسجمی را در بر گرفته و کاملا در برگیرنده چگونگی رفتار انسان در آن محیط می باشد .
۱۶۰.

نقد و بررسی آثار معماری حواس از منظر پارادایم پدیدارشناسی

کلیدواژه‌ها: معماری حواس پدیدارشناسی ادراک نقد معماری بدن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۴۶ تعداد دانلود : ۵۴۶
معماری حواس به عنوان معماریِ که بر حضور فراگیر همه حواس در ادراک فضایی تأکید دارد، دیرزمانی نیست که در عرصه جهانی نظرات را معطوف خودساخته است. صاحب نظران معماری حواس با نقد معماری بی احساس کنونی، می کوشند اتمسفر ایجاد شده توسط معماری و محیط را به عنوان ترکیبی پیچیده بیان کنند که در عین آفرینش زیبایی، برانگیزاننده همه احساسات آدمی می باشد. این دیدگاه در تقابل با دیدگاه بصور محور معماری مدرن، شکل یافته یا به عبارتی دیگر دوباره مورد توجه قرار گرفته است. معماران حواس معتقدند از بحران های معماری امروز، عدم توجه به جریان زندگی و تجربه ادراکی فراگیر توسط مخاطب می باشد که می توان با تکیه بر پدیدارشناسی، دوباره میان انسان و معماری آشتی برقرار کرده و درکی متفاوت و نو از معماری و محیط را برای او به ارمغان آورد. پدیدارشناسی در جستجو چیستی پدیده ها، فارغ از پیش داوری ها و به جریان انداختن زندگی در آن است. این اندیشه نگاهی نقادانه دارد، که اساس کار معماران حواس قرار گرفته است. آن ها سعی دارند با تکیه بر بنیان های پدیدارشناسی، با محصول معماری چند حسی خود، به اندیشه های این فلسفه جامع عمل بپوشانند؛ بنابراین این فرضیه مطرح می شود که معماری حواس با به چالش کشیدن معماری به اصطلاح بی روح معاصر، می تواند پیوند ادراکی قوی بین معماری و انسان با برانگیختن همه حواس او، برقرار سازد. هدف اصلی این پژوهش، نقد و بررسی آثار معماری چند حسی بر مبنای شالوده پدیدارشناسی به منظور سنجش میزان موفقیت گفته های معماران آن ها در عمل می باشد. روش انجام پژوهش، کیف ی، از ن وع تحلی ل محت وا بوده و ب ر اس تدلال منطق ی مباحث استوار است، مطالعه اسنادی و کتابخانه ای اساس بیان، تحلیل، توصیف و تفسیر مطالب موجود در این مقاله را شکل می دهد. نتایج پژوهش بیانگر این است که معماران حواس توانسته اند با تکیه بر معیارهای ارزشگذاری مبتنی بر اندیشههای پدیدارشناسانه خود در زمینه ادراک همه جانبه توسط مخاطب، آثاری موفق و شایسته ای را پدید آورند و معنای معماری چند حسی را در آن ها متبلور سازند.