نصرالله حکمت

نصرالله حکمت

مدرک تحصیلی: استاد گروه فلسفه دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۴۳ مورد.
۱.

تحلیل و بررسی انگاره دائمی بودن خودآگاهی انسان از دیدگاه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خودآگاهی نفس علامه طباطبایی علم حضوری علم بسیط بیهوشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳ تعداد دانلود : ۶۷
خودآگاهی در مقام موضوعی فلسفی و انسان شناختی، ریشه در مبانی انسان شناسانه فیلسوف دارد. در فلسفه اسلامی، انسانیتِ انسان وابسته به نفس اوست و ازاین رو، متعلَق اصلی خودآگاهی نفس انسان است. در دستگاه فکری علامه طباطبایی، خودآگاهی علمی حضوری است که انسان به ذات خویش دارد. باتوجه به اینکه از دیدگاه وی علم به حضور امر مجردی در نزد مجردی تعریف می شود، در خودآگاهی هر دو مجرد نفس انسان است. وی معتقد است انسان از بدو تولد تا پس از مرگ همواره به خود آگاه است و این آگاهی بیداری، خواب، بیهوشی و زندگی پس از مرگ را دربرمی گیرد. حتی اگر پس از بیهوشی یا خواب چیزی درباره خودآگاهی مان به یاد نیاوریم، دلیلی بر نداشتن آن نیست؛ اما به نظر می رسد که برخی از استدلال های علامه دراین باره اثبات کننده تمام مدعا نیست. همچنین، این دیدگاه علامه را می توان از مسیر توجه صرف به تعریف هستی شناسانه علم و تقسیم علم به بسیط و مرکب تحلیل کرد. به نظر می رسد آن خودآگاهی که علامه در مقاطعی از بیهوشی یا خواب به آن قائل است که پس از خواب یا بیهوشی به یاد نمی ماند، از نوع علم بسیط است و نمی تواند عامل یا ملاکی برای کمال انسان محسوب شود.
۲.

هگل ایرانی؛ گزارش و وصف گفت وگوی شهید مطهری با هگل(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: هگل ایرانی خوانش مطهری از هگل ملاصدرا مطهری گفت وگو ایده آلیسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۲ تعداد دانلود : ۱۱۹
بیش از یک و نیم قرن از آشنایی و مواجهه ایرانیان با اندیشه هگل می گذرد. در این یک و نیم قرن، نحوه مراجعه «ما» ایرانیان به هگل ، تحولاتی داشته است لذا جا دارد پس از این همه هگل پژوهی و ترجمه هگل و هگل خوانی، دست به یک ارزیابی از نسبتی که با هگل ساخته ایم بزنیم و بپرسیم؛ آیا ما توانسته ایم پس از این همه، هگل را از آن خود کنیم؟ به بیان دیگر آیا می توان در عداد سنت های تفسیری گوناگونی که از هگل وجود دارد مثلا هگل راست و چپ و پیر و جوان و انگلیسی و فرانسوی و غیره، سخن از یک هگل ایرانی یا ایرانی-اسلامی به میان آورد؟ پاسخ به این پرسش ، لوازم نظری گوناگونی دارد که یکی از مهم ترین شان، بررسی خوانش هایی است که از اندیشه هگل در بستر و سنت فلسفه اسلامی رخ داده است. از آنجا که فضای غالب فکری ما در این یک دو سده، صدرایی بوده است، این قبیل خوانش ها عمدتا در بستر حکمت متعالیه رخ داده لذا کار خود را متمرکز بر سنجش خوانش های صدرایی از هگل قرار دادیم. مطهری یکی از متفکران معاصر سنت صدرایی است که در آثارش، به استقبال هگل رفته و با مبانی صدرایی، به خوانش هگل پرداخته است. از همین رو، مطهری یکی از متفکرانی است که گزارش و وصف مواجهه اش با هگل، برای نیل به مقصود مذکور، ضرور است و در این اثر، در پی تحقق این ضرور هستیم تا بتوانیم به یک ارزیابی دقیق از هگل خوانی های ما در بستر حکمت متعالیه برسیم.
۳.

تکثرگرایی و مدارا در اندیشه ابن عربی با تأکید بر فتوحات مکیه(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۶۴ تعداد دانلود : ۱۴۸
از نتایج ضروریِ تکثرگراییِ دینی مسئله مداراست و شخص تکثرگرا در اجرای احکامِ اجتماعی دین به سمتِ تساهل وتسامح می رود. ابن عربی در عین باور به تکثرگرایی به اجرای شریعت در تمام شئون ملتزم است. وی قائل است که اندیشه تکثرگرایی لوازمی دارد که مؤمنان و سالکان بایستی آن را بپذیرند تا درنهایت به حقیقت راه یابند. اما تکثرگراییِ حقیقی شایسته انسان کامل است و هرکس از این تکثرگرایی بهره ای متناسب با خود دارد. ابن عربی برای رسیدن به مدارا و رواداریِ سازگار با اسلام دو راه را طی می کند. یکی از این راه ها طرح گونه ای جهان بینی عرفانی است که نشان می دهد هر عقیده ای به نحوی با حقیقت مرتبط است و، پس از اجرای حدود الهی در آخرت، اسم الرحمن همه را دربرمی گیرد و راه دیگر ترسیم نوعی سلوک عملی است که با پذیرش عقاید گوناگون منطبق است. بنابراین، ابن عربی در عین حفظ احکام شریعت تلاش دارد جامعه را به سمتِ مدارا و رواداری سوق دهد.
۴.

تعامل فرم و محتوا (یا لفظ و معنی) در ظهور زیبایی، و نقد ادبی بر پایه آن، در فتوحات ابن عربی

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اثر ادبی لفظ و معنا زیبائی حضور ظهور نقد هنری فتوحات ابن عربی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۱ تعداد دانلود : ۲۱۰
با این پرسش که آیا: برای ابن عربی موضوع نسبت میان لفظ و معنا یا فرم و محتوا و نحوه تعامل آن ها در ظهور زیبائی مطرح بوده یا نه؟، نیز این پرسش که: اگر برایش مطرح بوده و دیدگاه خاصی داشته آیا وی بر پایه این نگاه به نقد یک اثر ادبی پرداخته است یا نه؟ سراغ کتاب فتوحات رفتیم و به گشت وگذار در آن پرداختیم. به ناگاه در گوشه ای از جنگل این کتاب، با صفحاتی مواجه شدیم که وی به هر دو پرسش ما پاسخ مثبت گفته است. چکیده پاسخ او به پرسش نخست این است که: زیبائی یک اثر هنری از نوع ادبی، دوساحت دارد؛ ساحت حضوری و ساحت ظهوری. به لحاظ حضوری، این زیبائی مولود لفظ یا معنا، و یا مولود حاصل جمعِ آن دو نیست بلکه مرتبط با ذات اثر هنری است که این ذات، از سنخ حضور، و متصل است به حقیقت زیبائی جهان هستی که هر گونه اثر هنری، تجلی آن حقیقت است و همزمان، حجاب و جلالِ آن جمال است. اکنون اثر هنری، مظهر و مجلای آن زیبایی است و می توان این ظهور زیبائی را «حسن و نکوئی» نامید. این حسن، بر اثر امتزاج لفظ ناب و معنای شگرف، حاصل می شود و این امتزاج، یک راز است که می تواند با ایجاد تحیر در مخاطب این اثر، او را از زندگی روزمره و زیستن در «جهان لانه» برهاند و به ساحت حقیقت زیبائی و زیبائی حقیقی نزدیک گرداند. سپس وی بر پایه این زیبائیِ دوساحتی، به نقد یک قطعه شعر عاشقانه می پردازد.
۵.

رساله الطیرِ ابن سینا، فتوت نامه هنرمندان(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۲۵ تعداد دانلود : ۱۵۲
داستان های رمزی ابن سینا  همواره به عنوان تمثیل های عرفانی مورد برررسی قرار گرفته اند؛ مسئله ای که باعث شده مهم ترین ویژگی این آثار، که همان داستان بودن آن ها است کمتر مورد توجه قرار گیرد؛ در صورتی که این آثار به عنوان آثار هنری می توانند جای خالی مباحث مرتبط با هنر را در اندیشه ابن سینا پُر کنند و قسمت های تازه و متفاوتی از اندیشه شیخ الریس پیرامون مقوله هنر را برای ما روشن کنند. در میان داستان های رمزی ابن سینا، وضعیت رساله الطیر ، متفاوت از دیگر داستان ها است. سؤالی که در این مقاله مطرح می شود درباره جایگاه رساله الطیر در میان داستان های رمزی ابن سینا و نسبت آن با تفکر او درباره مقوله هنر است و این که چگونه رساله الطیر می تواند به تبیین اندیشه ابن سینا در مورد مسله هنر بپردازد؟ ابن سینا در این اثر مباحث مختلفی را مطرح می کند که حول محور آگاهی و معرفت، سیرو سلوک، آموزش و تربیت می چرخند؛ این مباحث با مباحث مطرح شده در فتوت نامه ها، در نوع نگاه، بیان و هدف مشترک اند؛ به گونه ای که می توان این گونه نتیجه گرفت که ابن سینا با نگارش رساله الطیر ، هم به خلق اثری هنری پرداخته و هم در این اثر با رویکردی همانند فتوت نامه ها، مسیر تربیتی خاص خود را به هنرمندان نشان داده است.
۶.

نسبت فلسفه موسیقی فارابی با افلاطون(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۴۸ تعداد دانلود : ۱۹۷
 در مقاله حاضر، نسبت فلسفه موسیقی فارابی با افلاطون در چهار موضوعِ (1) موسیقی و جهان، (2) ήθος و παιδεία، (3) لذت، (4) دولت شهر و موسیقی عملی بررسی شده و نشان داده شده که باآنکه فارابی در حکمت عملی از افلاطون تأثیراتی گرفته، اما در فلسفه موسیقی و در تمام موضوعات با افلاطون اختلاف اساسی دارد و بااینکه در بعضی مواضع آرای مشابهی صادر شده، اما مبادی یا غایات رأی تفاوت داشته است. افلاطون که فیثاغورسی است، با گرایش اخلاقی پررنگ، با تغییر در نظر و عملِ موسیقی زمانه خویش مواجه است و سعی در اثبات اصول موسیقایی و حفظ سنت و آیین موسیقایی پیشین دارد، درحالی که فارابی در چنان بزنگاه تاریخی مشابه افلاطون قرار ندارد، اما در مرکز تمدن اسلامی با پیشینه های فرهنگی متفاوت و آرای مختلف موسیقایی قرار گرفته و همین طور کتب موسیقیِ نظری یونانی را نیز پیش دست دارد و دغدغه اصلی وی تشکیل علمِ جامع موسیقی در نظر و عمل است. فارابی، با غایت قراردادن سعادت در حکمت عملی، استفاده از موسیقی را نیز در جهت سعادت تبیین می کند. او، با انکار منشأبودنِ روابط کیهانی در علم موسیقی و با گرایش به فلسفه علم ارسطویی، مبادی علم موسیقی را بر تجربه بنا نهاده و از گفتمان فیثاغورسی ای که افلاطون در آن قرار داشته گذر کرده است.
۷.

جایگاه هنر در اندیشه ابن سینا و نسبت آن با عقل و عرفان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هنر نقد عقل عرفان داستان های رمزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۱ تعداد دانلود : ۱۴۵
انسان و خدا محورهای اصلی تفکر ابن سینا هستند. انسان به عنوان موجودی در میانه دنیای محسوسات، و عالم عقول و مجردات، ثمره آفرینش است و به نظر او، شناخت خدا، غایت مابعدالطبیعه و مهم ترین بخش تفکر است، که اعتبار علوم دیگر به نسبت آن سنجیده می شود. برای شناخت هنر در تفکر ابن سینا، باید جایگاه آن را نسبت به این غایت مشخص کرد، مسئله ای که به هنر در جهان شناسی سینوی، جایگاهی ویژه می دهد. جهان سینوی مشتمل بر دایره ای است که در قوس نزولی، از مبدأ آغاز و به ماده ختم می شود و در قوس صعودی از انسان آغاز می شود و به سمت عالم عقول و مجردات حرکت می کند. عقل نخستین قابلیت انسان در قوس صعودی است که مورد توجه ابن سینا قرار می گیرد، امری که با توجه به وقوف ابن سینا به محدودیت ها و ظرفیت هایش، او را به سمت سنجشِ عقل پیش می برد، حاصل این بررسی، ظهور عرفان و هنر در آثار ابن سیناست؛ هر چند ابن سینا عرفان را توانا در سلوک و سیر صعودی می داند، اما بیان ناپذیری و سکوت عرفان، و محدود بودن آن در میان افرادی خاص، او را به سمت هنر سوق می دهد.
۸.

تحلیل و نقد شرح خواجه نصیرالدین طوسی بر واژه «نیل» درباره لذت در کتاب اشارات و تنبیهات ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابن سینا خواجه نصیر الدین طوسی لذت ادراک نیل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۱ تعداد دانلود : ۴۲۸
ابن سینا در کتاب «اشارات و تنبیهات» لذت را ادراک و نیل به آن چیزی که نزد مدرِک، کمال و خیر است دانسته است. او در این عبارت بر خلاف دیگر عباراتش، از واژه «نیل» استفاده کرده است. در مفهوم این واژه میان شارحان ابن سینا اختلاف وجود دارد. برخی همچون فخررازی این واژه را فاقد هرگونه منظور و معنای خاصی می دانند و معتقدند که حذف آن هیچ خللی در مفهوم عبارت ایجاد نمی کند. برخی نیز همچون خواجه نصیر الدین طوسی با توجه به اینکه لذت یکی از افعال نفس است و ادراک آن حضوری است، معتقدند واژه «نیل» در این عبارت، رسیدن به ذات مدرَک را می رساند. از نظر آنها لذت با حصول ذات مدرَک حاصل می شود. این در حالی است که به نظر می رسد چنین برداشتی با فلسفه ابن سینا در تناقض است. چرا که دستیابی به ذات مدرَک محسوس امکان پذیر نیست لذا ادراک محسوس از نظر ابن سینا نمی تواند حضوری باشد و لاجرم این ادراک حصولی خواهد بود. این مساله حتی در پژوهش های جدید نیز بازتاب داشته است. لذا ضروری است که عبارت ابن سینا در مورد لذت در کتاب «اشارات و تنبیهات» با روش توصیفی-تحلیلی مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد. نتایج پژوهش نشان می دهد که اساسا تفسیر نیل به حصول ذات مدرَک یا درک حضوری مدرَک محسوس قابل قبول نمی باشد.
۹.

هنر روشن ترین وجه معرفت حق در عرفان ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابن عربی هنر معرفت الله معرفت نفس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۶ تعداد دانلود : ۵۸۸
پژوهش حاضر معطوف به ارائه طریقی در معرفت الله مبتنی بر آراء ابن عربی در باب هنر به شیوه توصیفی- تحلیلی سامان یافته است. مقاله با تشریح جایگاه شناخت، اقسام و مراتب آن، به راه های معرفت حق در دیدگاه ابن عربی می پردازد. هدف مقاله تبیین راه هنر به مثابه روشن ترین راه معرفت و تقرّب به حق است. تحقیق پس از شرح هنر در تلقی ابن عربی، محورهای اصلی معرفت به حق را از طریق معرفت نفس و عالم به مثابه هنر خدا بیان می کند. برای تحقّق این امر مؤلفه های مؤثر در هنر و هنرمندی در تمدن و عرفان اسلامی نیز مورد التفات قرار گرفته است. سپس نسبت میان هنر و تقرّب به حق در عرفان ابن عربی مورد بررسی و اثبات است. در نهایت با نظر به نسبت مستقیم میزان قرب به حق و شناخت او و همچنین دیدگاه ابن عربی در باب ظهور حق در عرصه هستی با هنر به نظر می رسد راه هنر روشن ترین نحوه قرب به حق و معرفت الله است.
۱۰.

تبیین نسبت وجودی هنر و زیبایی انسان با اسماءالله در هستی شناسی عرفانی ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابن عربی اسماء‌الله هنر زیبایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹۸ تعداد دانلود : ۸۳۴
در آفرینش هنری باطن هنرمند هویدا می شود و اثر همچون آینه نمایانگر صاحب اثر است، لذا مظهریّت زیبایی های درون با تحلّی به اسماءالله مؤدّی خلق اثری زیباست. پژوهش حاضر با تبیین نسبت وجودی هنر و زیبایی انسان و اسماءالله و هدف ارائه خط مشی جدید به هنرمند معاصر در فرایند خلق اثری زیبا و جاودانه برآمده از زیبایی های وجود خود که تجلّی اسمای حق است. این جُستار به شیوه توصیفی-تحلیلی سامان یافته است. نتایج پژوهش با تکیه بر هستی شناسی عرفانی ابن عربی ناظر بر این است که حق با هنر در ساحت هستی ظهور نموده است. عالم تجلّی اسماءالله یا حقایق وجودی، هنر خداست. حقایق وجودی نیز با زیبایی قرین اند. بنابراین هنر و زیبایی حق با تجلّی حقیقت در عالم بسط و ظهور یافته است.سرآمد هنر خدا انسان زیباست. هنر انسان مظهریّت اسماءالله است. هنرمند در مرتبه انسان زیبا با خلق اعمال صالح یا فضایل اسماءالله را در وجود خود آشکار و اثر هنری درونی می آفریند. در اثر عینی نیز با علم و اراده و نظر به مرتبه وجودی خود، تحت حاکمیّت اسمای جمال، باطن خود یا هویّت حق را در اثر تجسّم می بخشد.از این رو میان هنر انسان در مفهوم آفرینشگری و ظهور حقیقت و زیبایی او از وجه جامعیت و مظهریّت اسمای الهی با اسمای حق نسبت هستی شناسانه برقرار است.
۱۱.

ارزیابی انتقادی تفسیر قلب به عقل در شارحان ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قلب عقل عقل مستفاد عقل قابل نفس ناطقه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۱ تعداد دانلود : ۶۷۳
ایده ی قلب در آثار ابن عربی از مهمترین و محوری ترین آراء اوست که تمام اندیشه های معرفت شناختی وی در نسبت با آن قابل فهم هستند. این ایده که از سوی اکثر شارحان ابن عربی با ارجاع به دیدگاه حکمای مسلمان نسبت به عقل مورد فهم قرار گرفته اغلب به صورت عبارت اخرای عقل مستفاد در تلقی فیلسوفان اسلامی درک شده است. تفسیری که با توجه به اهمیت ایده ی قلب در آراء و افکار ابن عربی باید مورد ارزیابی قرار گرفته و استواری آن با توجه به اندیشه های ابن عربی در متن آثارش به طور دقیق سنجیده شود. در این مقاله تلاش میشود تا ضمن ارزیابی انتقادی این تفسیر، فهم ایده ی قلب به مثابه ی عقل قابل و همچنین به مثابه ی عقل در معنای فهم عرفی و عمومی از این کلمه نیز مورد ارزیابی قرار گیرد.
۱۲.

تطوّر برهان صدّیقین در کلام فلسفی امامیّه از نصیر الدین طوسی تا نصیر الدین کاشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابن سینا برهان صدیقین نصیر الدین طوسی نصیر الدین کاشی کلام فلسفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۲ تعداد دانلود : ۳۴۵
برهان صدّیقین از براهین مهم و معتبر اثبات وجود خدا در فلسفه و کلام اسلامی بشمار می آید که نخست در فلسفه ابن سینا بطور رسمی مطرح شد و پس از آن، دیگر فلاسفه در تحکیم و ترویج آن سعی وافر نمودند و صورت های مختلفی از آن را ارائه کردند. برهان صدّیقین به سبب اتقان و اعتبار خاصّ خودش با استقبال فیلسوف متکلّمانِ امامی در دوران میانی نیز روبرو شد و دانشورانی همچون خواجه نصیر الدین طوسی و علّامه حلّی تقریرهای مختلفی از آن را در آثار خود بیان کردند. یکی از متکلّمان برجسته ای که تلاش کرد تقریر بدیع و نوینی را از برهان صدّیقین عرضه کند نصیر الدین کاشی (م 755 ق) بود. وی با ابتکار خود، طرح برهان صدّیقینی از گونه ای دیگر را درانداخت که تا پیش از او در فلسفه و کلام اسلامی مطرح نشده بود و با این وصف، تاکنون مورد توجّه قرار نگرفته است. بررسی سیر تاریخیِ تقریرهای مختلف برهان صدّیقین در کلامِ فلسفیِ امامیّه از نصیر الدین طوسی تا نصیر الدین کاشی از یکسو تطوّر و گوناگونیِ این برهان را در دوره یادشده از کلام شیعه نشان می دهد و از سوی دیگر، نحوه مشارکت هر یک از متکلّمان امامی در تقویت و گسترش این برهان در الهیّات اسلامی را بازگو می کند.
۱۳.

تطوّر برهان صدّیقین در کلام فلسفی امامیّه از نصیرالدین طوسی تا نصیرالدین کاشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابن سینا برهان صدیقین نصیرالدین طوسی نصیرالدین کاشی کلام فلسفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۴ تعداد دانلود : ۳۱۰
برهان صدّیقین از براهین مهم و معتبر اثبات وجود خدا در فلسفه و کلام اسلامی به شمار می آید که نخست در فلسفه ابن سینا به طور رسمی مطرح شد و پس از آن، دیگر فلاسفه در تحکیم و ترویج آن سعی وافر نمودند و صورت های مختلفی از آن ارائه کردند. برهان صدّیقین به سبب اتقان و اعتبار خاصّ خودش با استقبال فیلسوف متکلّمانِ امامی در دوران میانی نیز روبرو شد و دانشورانی هم چون خواجه نصیرالدین طوسی و علّامه حلّی تقریرهای مختلفی از آن را در آثار خود بیان کردند. یکی از متکلّمان برجسته ای که تلاش کرد تقریر بدیع و نوینی از برهان صدّیقین عرضه کند، نصیرالدین کاشی بود. وی با ابتکار خود، طرح برهان صدّیقینی از گونه ای دیگر را درانداخت که تا پیش از او در فلسفه و کلام اسلامی مطرح نشده بود و با این وصف، تاکنون مورد توجّه قرار نگرفته است. بررسی سیر تاریخیِ تقریرهای مختلف برهان صدّیقین در کلامِ فلسفیِ امامیّه از نصیرالدین طوسی تا نصیرالدین کاشی از یکسو تطوّر و گوناگونیِ این برهان را در دوره یادشده از کلام شیعه نشان می دهد و از سوی دیگر، نحوه مشارکت هر یک از متکلّمان امامی در تقویت و گسترش این برهان در الهیّات اسلامی را بازگو می کند.
۱۴.

شناخت یقینی مبدأ هستی؛ بازخوانی دیدگاه میرداماد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خدا یقین میرداماد برهان لمی برهان إنی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی الهیات بالمعنی الاخص
تعداد بازدید : ۱۲۶۲ تعداد دانلود : ۱۱۵۱
پرسش از امکان شناخت یقینی خدا، به عنوان مبدأ هستی، در شمار پرسش های مهم مابعدالطبیعه است. میرداماد بر این باور است که خدا، از حیث وجود فی نفسه، در شمار امور بدیهی و بی نیاز از برهان است؛ اما از حیث وجود رابط، می توان شناخت یقینی خدا را از طریق برهان إنّی مرکّب تحصیل کرد. برهان إنّی مرکّب به گونه ای شکل می گیرد که ملاک حصول یقین نیز در آن رعایت می شود. طرح برهان إنّی مرکّب، از ابتکارهای منطقی میرداماد است؛ و علاوه بر شناخت یقینی خدا، در توضیح چگونگی اقامة برهان در فلسفة اولی کاربرد دارد.
۱۵.

نسبت عقل فعال و مثل در فلسفه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ملاصدرا عقل فعال مثل افلاطونی هستی شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۷ تعداد دانلود : ۵۱۸
ملاصدرا هم به وجود عقل فعال معتقد است و هم به وجود مُثُل افلاطونی. وی در آثار خود به طور مفصل به هر کدام از این دو پرداخته است. پرسشی که مطرح می شود این است که این دو در هستی شناسی ملاصدرا چه نسبتی با هم دارند. به نظر نگارنده با سه دلیل می توان ثابت کرد که با توجه به فلسفه ملاصدرا هر دو یک حقیقت وجودی می باشند. دلیل اول تشابه خصوصیات هستی شناسانه آنها است. دلیل دوم نسبت مشابهی است که ملاصدرا بین عقل فعال و مُثُل با عالم طبیعت و انواع متأصل ترسیم می کند. دلیل سوم نیز تشابه حداقل برخی از دلایلی است که برای اثبات این دو می آورد. ملاصدرا در مبدأ و معاد عبارتی می آورد که همین استنباط را تأیید می کند. یعنی این استنباط که عقل فعال و مُثل یک حقیقت وجودی هستند و تفاوتشان تنها به اعتبار است.
۱۶.

جایگاه معاد در فلسفه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نفس بدن خلود تجرد معاد نفسانی معاد جسمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱۱ تعداد دانلود : ۵۲۷
معاد در فلسفه ابن سینا بسیار مورد توجه قرار گرفته است. اهمیت این موضوع از وفور تألیفات وی که به معاد اختصاص یافته، آشکار می شود. آنچه در مورد ابن سینا محلّ مناقشه است، دیدگاه وی نسبت به معاد جسمانی است. مسأله معاد در فلسفه ابن سینا، بین نفی و اثبات جسمانی بودن معاد معلق است. در آثار ابن سینا دو دیدگاه اصلی در بحث از معاد جسمانی مطرح است که قصد داریم در این نوشتار، به قدر بضاعت خود، بدان بپردازیم. وی در رساله «اضحویه» معتقد است که از لحاظ عقلی و فلسفی معاد جسمانی محال عقلی است، لذا وقتی پذیرش معاد جسمانی با عقل در تعارض باشد، بایستی به تأویل آیات پرداخت و آنها را از قبیل تشبیه معقول به محسوس تلقی کرد. او در اینجا، معاد را روحانی ذکر کرده و لذات و عذاب های به ظاهر جسمانی قیامت را که در قرآن و سنّت مطرح شده، از باب تمثیل و مجاز جهت فهم عامه می داند؛ شیخ الرئیس در الهیات «شفا»، «نجات» و «مبدأ و معاد» واغلب رسائل مختص به معاد، بیان می کندکه تنها راه اثبات معاد جسمانی راه نقل است و از راه عقلی معاد جسمانی قابل اثبات نیست، لذا کسی که به پیامبراسلام و آیات قرآن ایمان داشته باشد، می تواند با اتکا به نص، وصایا و روایات، به معاد جسمانی اعتقاد پیدا کند.
۱۷.

نظریه «تقلید از خدا» در معرفت شناسی ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: عقل نقد عقل شناخت تقلیدی شناخت ذاتی تقلید از خدا

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات فلسفه‌ تصوف و عرفان
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات معرفت شناسی عرفان
تعداد بازدید : ۱۸۲۱ تعداد دانلود : ۹۶۷۰
نخستین گام در معرفت شناسی عرفانی، نقاّدی عقل است و هیچ عارفی نیست که در عرصه عرفان نظری، پیش از نقد عقل و قوای ادراکی انسان، بتواند سخن از معرفت فراعقلی، و تفکّر عرفانی بگوید. ابن عربی به عنوان مؤسس عرفان نظری نیز در طرح معرفت شناسی خود، نخست به نقد عقل فلسفی و تفکّر منطقی پرداخته و نشان داده است که اگر شناخت آدمی صرفاً متکی به قوای ادراکی او، و مبتنی بر روش تفکر فلسفی باشد، حاصلی جز شناخت غیرذاتی، که شناختی تقلیدی است ندارد و درستی چنین شناختی کاملاً اتّفاقی است و هیچ تضمینی ندارد. اکنون ما می توانیم با «تقلید از خدا» به شناختی ذاتی و معرفتی درست هم درباره خدا و هم در اشیا و امور دست یابیم.
۱۹.

شأن «ماهیت» بدون وجود: مطالعه ای تطبیقی میان فلسفه ابن سینا و حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: وجود ماهیت ابن سینا ملاصدرا تحصل ماهیت تقدم ماهیت شیئیت شأن ظلی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
تعداد بازدید : ۲۰۷۳ تعداد دانلود : ۹۴۹
در رابطه وجود و ماهیت مشهور این است که ماهیت، تابع وجود و منتزع از آن است و به بیان دقیق­تر و تحلیلی تر، هیچ شأنی به جز شأن ظلی و تبعی نسبت به وجود ندارد. چنین تحلیل و تبیینی از ماهیت با مبنای اصالت و وحدت وجود صدرایی کاملاً سازگار است ولی در جواز انتساب آن به حکمایی که در مقام تعیین یکی از این دو(وجود و ماهیت) به عنوان امر اصیل نبوده­اند ـ و به­طور خاص ابن سینا ـ تردید جدی وجود دارد. در متون شیخ عبارات فراوانی وجود دارد که در آن ها ماهیات دارای شأن و شیئیتی مستقل از وجود دانسته شده و از آن مهم­تر متونی وجود دارد که شیخ به تقرر و تحصل و ثبوت ماهیت پیش از عروض وجود (اعم از وجود عینی و وجود عقلی یا وهمی) پرداخته و حتی برای این مقام ماهیت محل و مقری تعیین کرده است. این ها همه نافی شأن ظلی و تبعی برای ماهیت است. از طرف دیگر جست­ وجو در آثار ملاصدرا به ما نشان می دهد که هر چند او طبق مشی آموزشی خودـ که در مراحل ابتدایی تا حد امکان همراه و هم رأی قدما گام بر می دارد ـ گاهی گونه ای شأنیت صرف­ نظر از وجود را برای ماهیت می پذیرد ولی آن گاه که از موضع حقیقی خود و با تکیه و تأکید بر مبانی­اش سخن می گوید، هرگونه شیئیت مستقل از وجودی را از ماهیت نفی می کند و هیچ شأنی جز ظلیت نسبت به وجود برای آن قائل نیست. بنابراین از یک سو نصوص رسیده از جانب شیخ، جایگاه و احکامی را که ملاصدرا برای ماهیت قائل شده است، تأیید نمی کند و از سوی دیگر مبانی شیخ بر خلاف مبانی صدرا چنین اقتضایی را ندارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان