مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
ادراک
حوزه های تخصصی:
امروزه بحث پیرامون مفاهیم مختلف مرتبط با مکان و چگونگی تجربه آن توسط استفاده کنندگان، از مباحث مهم مطرح در معماری و شهرسازی به ویژه در حوزه علوم رفتاری است. در این راستا یکی از مهم ترین مفاهیم مرتبط با حوزه مذکور به ویژه در مباحث روان شناسی محیط، مفهوم معنای مکان است. با شناخت معانی مختلف مکان و روند شکل گیری آن و نیز پارامترهای تأثیرگذار بر ادراک آن توسط افراد، می توان به خلق محیطی مطلوب دست یافت که هدف اصلی معماری و شهرسازی است. هدف کلی پژوهش حاضر، استخراج و سنجش عناصر مؤثر بر ادراک معانی مکان از منظر معماران و غیر معماران و بررسی تفاوت آن از طریق تجزیه و تحلیل روایت مکان است که با مطالعه موردی بر روی دو ترمینال اصلی شهر اصفهان انجام گرفته است. برای نیل به این هدف، با استفاده از شیوه پرسشنامه باز و بسته و نیز مصاحبه های عمیق از افراد در محیط ترمینال ها، دو مفهوم ""محتوای تفکر"" و ""شیوه تفکر"" به تفکیک برای افراد معمار و غیر معمار شرکت کننده در پژوهش استخراج و مورد مقایسه قرار گرفت. تعداد جامعه آماری شامل 174 نفر بود که از این تعداد 100 نفر غیر معمار و 74 نفر معمار بودند. نتایج حاکی از آن است که هم معماران و هم غیر معماران، عوامل فردی را در شکل گیری معنا بسیار مؤثر می دانند با این حال، غیرمعماران، عوامل فردی را بیشتر در حوزه نیازهای فردی خود و میزان رضایت از تأمین این نیازها با توجه به امکانات موجود در محیط می دانند، این در حالی است که معماران، عوامل فردی را در قالب شناخت الگوهای رفتاری و نیز موقعیت و کیفیت عملکردهای موجود در محیط بیان می کنند. در ارتباط با شیوه تفکر، این پژوهش نشان می دهد که غیر معماران تفکری احساسی، تجربی یا نسبی گرا نسبت به مکان ها و معانی موجود در آنها دارند، در حالی که معماران بیشتر تفکری انتزاعی- مفهومی در ادراک معانی مکان دارند.
ارزیابی تطبیقی ادراک فضای شهری از نظرگاه مخاطبین و متخصصین عرصه شهری (مطالعه موردی مجموعه شهری امامزاده صالح تجریش تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مهم ترین مسئله ای که در تفکر امروزی طراحی شهری به چشم می خورد در نظر گرفتن طراحی شهری به عنوان یک محصول تمام شده و کامل به جای""فرایندی بلند مدت و ادامه دار است که با مکانیزم های اجتماعی و سیاسی در هم بافته شده باشد"". نگرشی که طراحی شهری را از حالت انفعالی به فعال، از شکل گرایی صرف به عملکرد شکل گرا، از طرح محوری به فرایند محوری و از دستوری به تعاملی مشارکتی تبدیل می کند، ارتقای واقعی کیفیت محیط شهری را هدف غایی خود قرار می دهد. آنچه در اینجا دنبال می شود مدنظر قرار دادن تؤامان جایگاه کاربران و سازندگان فضای شهری است. در نظر گرفتن کیفیات مکانی مورد ادراک کاربران یک فضای شهری هم تراز با مؤلفه های مکانی مدنظر سازندگان شهری، بیانگر توجه به بعد اجتماعی فضاست. ادراک شهروندان از فضا تؤام با ریشه های فرهنگی و عرف جامعه تعلق فرد به آن، زمینه ساز شکل گیری چارچوب عملی فرد در استفاده از فضا و بروز رفتارهای اجتماعی در محیط است. در ساماندهی و احیاء هر محیط شهری باید سه عامل را هم زمان مدنظر قرار داد : محیط شهری یا فضا، کاربران در فضا، و طراحان بر فضا. هر محیط شهری در گذار به شخصیت مکانی خویش باید ریشه های هویتی و ساختار معنایی خود را در زمان تداوم بخشد تا موجد جاری شدن زمان در مکان شود. آنچه در عرصه های واجد پیشینه هویتی در شهر امروز مشهود است تنزل مکان نسبت به پایه های معرفت شناختی آن و ضعف ادراک لایه های مختلف زمانی در فضاست. این پژوهش بر آن است ارزیابی کیفیات ادراک مکان را با تکیه بر ""فضای وجودی عمومی"" مخاطبین و متخصصین عرصه شهری مورد توجه قرار دهد. در این راستا، مجموعه شهری امامزاده صالح (ع) تجریش تهران (محدوده فضای مقابل امامزاده و بازار، حدفاصل بستر رود جاری و میدان تجریش)، را به عنوان نمونه ای موردی مورد سنجش قرار داده و به صورت اخص به این پرسش پاسخ دهد : در ارزیابی سنجه های ادراکی مکان مورد پژوهش مجموعه شهری امامزاده صالح (ع) تجریش چه وجوه افتراق و تفاوتی میان نگرش شهروندان و متخصصین شهری وجود دارد. داده های کمّی و کیفی حاصل از پرسشنامه در برداشت اطلاعات ذهنی مخاطبین از کیفیات مکان، در قالب نقشه و نمودار به روش توصیفی تحلیلی مورد ارزیابی قرار می گیرد. نتایج حاصل از پژوهش حاکی از سطح سنجش مناسب تر شهروندان نسبت به متخصصین در غالب هنجارهای مورد ارزیابی است. لیک سنجش شهروندان نیز در هر هنجار کمتر از ""متوسط متمایل به خوب"" است. لذا در ارزیابی کلیت یک فضا تا زمانی که نیازهای نخستین فرد در مواجهه با عرصه عمومی پاسخ داده نشود، فرد قادر به دستیابی به ادراک سطوح بالاتر کیفیات محیطی نخواهد بود. دراین تحقیق با مراجعه به آراء مردم و متخصصان سعی شده است به کیفیات شهریِ متعارف معنایی عمیق تر و هم پیوند با مؤلفه های اجتماعی-فرهنگی داده شود.
انتقال از ادراک به عمل: نقش یکپارچگی بینایی شنوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر یکپارچگی بینایی شنوایی بر ادراک و بازتولید و نیز انتقال از ادراک به عمل انجام گرفت. بدین منظور، 30 آزمودنی در سه گروه بینایی، بینایی شنوایی (تک کانالی) و بینایی شنوایی (دوکانالی) قرار گرفتند. افراد در گروه بینایی، الگوی فرد ماهری را تماشا کردند و افراد در گروه های بینایی شنوایی، هم زمان با الگوی بینایی، سرعت زاویه ای مفصل آرنج (تک کانالی) و سرعت زاویه ای مفاصل آرنج و مچ (دو کانالی) را به صورت سونیفیکیشن دریافت نمودند. الگوی مورد نظر، پنج مرتبه ارائه گردید و افراد به 10 سؤال در ارتباط با جنبه های مختلف الگو پاسخ دادند و سپس، در آزمون های بازشناسی پارامتر و الگو شرکت کردند. برای مفاصل آرنج و مچ، چهار متغیر خطای حداکثر سرعت زاویه ای فلکشن، خطای حداکثر سرعت زاویه ای اکستنشن، خطای حداکثر دامنه حرکتی فلکشن و پارامتر زمان کلی شناسایی گردید. نتایج نشان می دهد که در متغیر درصد اطمینان پاسخ گویی و نه پاسخ به سؤالات، بین گروه های آزمایشی تفاوت معناداری وجود دارد (P=0.001). در مرحله بازتولید نیز در متغیرهای خطای حداکثر سرعت زاویه ای اکستنشن و پارامتر زمان کلی هر دو مفصل، بین گروه ها تفاوت معناداری به نفع گروه های دو حسی مشاهده می شود (P<0.05). به طور کلی، در این پژوهش اثر مثبت یکپارچگی بینایی شنوایی بر ادراک و بازتولید و نیز انتقال مثبت ادراک عمل، به ویژه برای گروه های دو حسی تأیید گردید. این نتایج با فرضیه تناسب حسی هم راستا است و بیان می کند که در تکلیف شوت جفت بسکتبال، به دلیل سازگاری های زمانی خاص، حس شنوایی نقش مثبتی را در ادراک بهتر الگوی سرعت زاویه ای ایفا می کند.
مقایسه نشخوار فکری افسرده ساز در مبتلایان به اختلالات افسردگی اساسی و وسواسی- جبری و افراد بهنجار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف :اختلالات افسردگی اساسی و وسواسی- جبری همپوشی هایی با یکدیگر دارد. هدف از انجام پژوهش حاضر، مقایسه نشخوار فکری افسرده ساز و ابعاد آن در مبتلایان به اختلالات افسردگی اساسی، وسواسی- جبری و افراد بهنجار بود. مواد و روش ها:طرح پژوهش از نوع علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری را کلیه بیماران مبتلا به اختلالات افسردگی اساسی و وسواسی– جبری مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر تبریز تشکیل دادند و از بین آن ها 30 نفر با تشخیص اختلال افسردگی اساسی و 30 نفر با تشخیص اختلال وسواسی- جبری با استفاده از مصاحبه بالینی ساختار یافته بر اساس ملاک های Diagnostic and Statistical Manual of Mental Disorders, 5 thEdition (DSM-5)، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به همراه 30 نفر گروه شاهد همتا مورد بررسی قرار گرفتند. شرکت کننده ها به پرسش نامه نشخوار فکری افسرد ه ساز پاسخ دادند. جهت تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس چند متغیری نرم افزار SPSS استفاده شد. یافته ها:میانگین نمرات نشخوار فکری افسرده ساز در افراد مبتلا به دو اختلال افسردگی اساسی و وسواسی- جبری بیشتر از افراد عادی بود (001/0 > P). همچنین، تفاوت معنی داری در میانگین نمرات نشخوار فکری افسرده ساز در بین مبتلایان به افسردگی اساسی و وسواسی- جبری مشاهده نشد (330/0 > P). نتیجه گیری:نشخوار فکری افسرده ساز مؤلفه مشترک در اختلالات افسردگی اساسی و وسواسی- جبری به شمار می رود و می تواند در آغاز، دوام و شدت دو اختلال افسردگی اساسی و وسواسی- جبری نقش داشته باشد. این یافته در فرایند تشخیص و درمان دو اختلال می تواند قابلیت کاربرد داشته باشد.
بررسی انتقادی چیستی لذّت درفلسفه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
لذت به عنوان محوری ترین کیفیت نفسانی که غالب حالت ها و ملکات درونی و تحرکات جوانحی و افعال جوارحی آدمی را متأثر می سازد و زیرساختی برای بسیاری از خواسته ها وتمایلات او به شمار می آید، فیلسوفان مسلمان را بر آن داشته تا ماهیت و عناصر شکل دهندة آن را مورد کاوش نظری و تأمل عقلانی و تجربی قرار دهند، نظر به تفاوت برجسته ترین دیدگاه های ارائه شده و اهمیت موضوع در انسان شناسی فلسفی بر آن شدیم ضمن تجزیه و تحلیل آرای مطرح، به مقارنه و مقایسه آن ها بپردازیم. از میان این نظریات سه دیدگاه علمی بنیانی برای دیگر آرای مطرح شده محسوب می شوند، نظریة بازگشت انگاری به حالت طبیعی که برای نخستین بارتوسط محمدبن زکریای رازی عنوان شد؛ نظریة آسایش انگاری اخوان الصفّا و نظریة سازگاری ادراکی لذت با موقعیت و شرایط نفسانی طبیعی انسان که از سوی مشهور فیلسوفان مسلمان طرح شده است. با انتقاد از دو دیدگاه نخست، نظریة سوم را نزدیک به واقعیت یافته ایم، لیکن آن را نیازمند تکمیل دیده ایم.
تبیین معرفت از دیدگاه فیلسوفان مشّاء
حوزه های تخصصی:
پذیرش جهان واقع و امری خارج از ذهن ادراک کننده، مورد قبول تمامی فلاسفه مسلمان بوده است. فارابی در آثار خود از جمله در احصاء العلوم، رساله ای در عقل، کتاب الحروف، التنبیه علی سبیل السعاده، که مهم ترین آثار وی در معرفت شناسی است، توصیفی کامل و جامع از نظریه معرفت و معنای عقل بیان کرده، که متاثر از فلاسف یونانی است. فارابی عقل را واجد چهار مرتبه می داند؛ عقل بالقوه، عقل بالملکه، عقل فعال، عقل بالمستفاد. گفته شده که فارابی این تقسیم بندی را متاثر از جریان نوافلاطونی و شرح اسکندر افرودیسی ارائه کرده است. ابن سینا تعریف های متعددی در باب ادراک در آثار خود آورده است که عبارتند از: هر ادراکی عبارت از اخذ صورت مدرَک به نحوی از انحاء. یا ادراک عبارت از حصول صورت مدرَک در ذات مدرِک، یا تمثل حقیقت شیئ نزد مدرِک که مشهود مدرک واقع شود. از نظر ابن سینا، معرفت و شناخت از راه ادراک حسی و ادراک عقلی به دست می آید؛ بدین معنی که ادراک عبارت از پیدایش صورت آنچه ادراک می شود، در ذات ادراک کننده است. با این حال وی معتقد است که ادراک حسی به تنهایی برای اثبات واقعیت کافی نیست، برای معرفت به هستی اشیاء باید از عقل استمداد طلبید. در این نوشتار به تبیین نظر و دیدگاه دو فیلسوف مسلمان، فارابی و ابن سینا در باب علم و ادراک و معرفت می پردازیم، که توجه به آن به منظور آشنایی با معرفت شناسی اسلامی ضروری است.
بررسی چگونگی تاثیر ریزگرد بر حواس انسان و نتیجه آن بر ادراک او از زیبایی محیط های معماری و شهری
حوزه های تخصصی:
امروز شاهد هجوم بیش از پیش ریزگردها و انواع دیگر آلودگی ها به کلانشهرها و اثرگذاری مخرب آنها بر جوامع، محیط طبیعی و مصنوع و حتی زیرساخت های شهری هستیم. در این راستا، نوشتار حاضر ابتدا با معرفی مختصر و کلی پدیده ریزگرد و اثرات آن بر جسم و روان انسان آغاز می شود و با مطالعه تاثیر آثار مخرب ریزگرد بر ورودی های ادراک انسان، یعنی حواس (پنج یا هشتگانه)، ادامه می یابد. در این فرایند، تاثیر هجوم ریزگردها بر تمام حواس مورد مطالعه قرارگرفته و سپس پیامدهای مخرب این پدیده بر هر یک از حواسی که به طور مستقیم با آن در ارتباط هستند، بیان شده است. در این میان حواسی چون شنوایی و جهت یابی (از تقسیم بندی حواس هشتگانه) به دلیل ارتباط ناچیز با موضوع، از ادامه فرایند تحلیل و توصیف حذف گردیدند. در ادامه تاثیر مخرب هجوم ریزگردها بر روحیه و به ویژه ادراک انسان از منظر و محیط معماری و شهرسازی، از طریق مطالعات کتابخانه ای نظریه پردازان معتبر استخراج شد. بدین ترتیب روشن شد که هجوم ریزگردها به مناطق مختلف به ویژه شهرهای بزرگ که در حاشیه کویر واقع شده اند، از طریق تاثیر بر کاهش محدوده دید و نور، در حس بینایی، احساس طعم گس و تلخ در حس چشایی، کاهش کیفیت تنفس و توان ادراک در احساس عمومی، اختلال در تداعی و تصویرسازی ذهنی در حس بویایی و کاهش احساس لطافت روی پوست در حس لامسه و همچنین سایر عوارض که به اشکال متنوع و درخور حواس مذکور، موجب ایجاد اختلال در ادراک شده و از درک زیبایی محیط شهری جلوگیری به عمل می آورد و در نتیجه موجب کاهش کارایی منظر زیبا و طبیعت شهر، محیط های معماری و شهری و فراتر از آن، لمس حس لذت در فضای زندگی می شود.
شناخت مؤلفة پارالاکس و ریشه یابی آن در فلسفة طراحی استیون هال (نمونة موردی : موزة هلسینکی، اکتشافات درون و تسراکت زمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پی تفکر انسان- محوری دکارتی، انسان و جهان پیش روی او به دو مستقل جدا از هم تقسیم شدند که با برجستگی فاز بصری محیط های امروزی، این جدایی بیشتر شد. پدیدارشناسان بسیاری از جمله هایدگر و هوسرل در پی زدودن این فاصله بودند، در این راستا موریس مرلوپونتی با مطرح کردن ادراک تنانه، حضور تن را شرط ابتدایی رسیدن فضا به منصة ظهور معرفی کرد که هال نیز در راستای تأثیرگیری از وی و ترجمة پدیدارشناسی مرلوپونتی در معماری، مفهوم پارالاکس (پارالاکس از لحاظ لغوی به معنای حالتی است که در نتیجة تغییر زاویة دید و موقعیت نگاه به ابژه ایجاد شده و فضا را در نتیجة تغییر زاویة بیننده تعریف می کند، این امر زمانی اتفاق می افتد که محورهای حرکتی بعد افقی را ترک کنند) را مطرح می کند و ادراک فضایی را در گرو شکستن پرسپکتیو و ایجاد حرکت در ابعاد عمودی و مورب و یا به تعبیری اضافِ بعد زمان به فضا می داند. هدف این پژوهش شناخت پارالاکس و شاخص های طراحی آن در افزایش غنای ادراک محیط است که در راستای آن پرسش اصلی تحقیق بدین صورت مطرح می شود : ارتباط بین پارالاکس و ادراک تنانه در معماری استیون هال چگونه است؟ این تحقیق با راهبرد تحقیق کیفی است و با رویکرد تفسیرگرایی، چارچوب فلسفی پدیدارشناسی و با بهره گیری از مدل تحقیق تلخیص شده از مبانی نظری، همچنین با کمک تحلیل نمونه های موردی نظیر موزة هلسینکی، اکتشافات درون و تسراکت زمان که جزء پروژه های مطرح استیون هال در زمینة توازن فضا و زمان است، سعی در شناخت پارالاکس و شاخص های طراحی آن و ارتباط آن با ادراک تنانه دارد. حرکت های عمودی و مایل در فضا با شکستن سطوح افقی یکنواخت و ایجاد سیّالیت ادراک با توالی و ترکیب دیدهای متنوع فضایی و اضافه کردن بعد زمان در فضا از شاخص های به دست آمده تحت ایده پارالاکس در فضای معماری، هستند. مؤلفة پارالاکس زمینة ادراک تنانه را فراهم می آورد.
ادراک شهروندان از محیط های پاسخده شهری و نقش آن در تعلق مکانی (مطالعه موردی: شهر اراک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرها عرصه های وسیعی از تراکم و تمرکز جمعیت و فعالیت ها هستند و سلامت انسان پیوند تفکیک ناپذیری با شرایط و کیفیت محیط های شهری دارد. تجربه اجرای طرح های شهری در ایران نشان داده است که در زمینه خلق محیط های شهری واجد کیفیت، توفیق چندانی حاصل نشده است. پژوهش حاضر ادراک شهروندان از الگوی شهرسازی اراک را در قالب شاخص های محیط های پاسخده شامل نفوذپذیری، گوناگونی، خوانایی، انعطاف پذیری، تناسب های بصری و رنگ تعلق مطالعه کرده و سپس به بررسی نقش آن در ایجاد غنای حسی و تعلق مکانی پرداخته است. داده های مورد نیاز از طریق مطالعات کتاب خانه ای، مصاحبه و تکمیل پرسش-نامه گردآوری شده و تحلیل داده ها با استفاده از روش های آماری هم بستگی پیرسون، آزمون T تک نمونه ای و تحلیل رگرسیون انجام گرفته است. در تحلیل رگرسیون شاخص های هفت گانه، شاخص غنای حسی (تعلق مکانی) به عنوان متغیر وابسته و سایر شاخص ها به عنوان متغیر مستقل در نظر گرفته شد. براساس نتایج، ۲/۵۳ درصد تغییرات تعلق مکانی از طریق ترکیب خطی متغیرهای مستقل تبیین شده است که شاخص های تناسبات بصری، انعطاف پذیری و خوانایی به ترتیب با ضرایب تأثیر ۴۵۳/۰، ۱۹۲/۰ و ۱۵۰/۰ بیشترین تأثیر را بر تعلق مکانی داشته اند. بر این اساس، برخی از پیشنهادهای پژوهش عبارت اند از: تأمین دسترسی مناسب شهروندان به خدمات شهری، ارتقای کارآیی شبکه ارتباطی، ارتقای سرزندگی محیط و تنوع در ارائه خدمات، تأمین نیازمندی های همه گروه های جامعه، خلق ویژگی های منحصربه فرد در طراحی و بهسازی فضاهای عمومی شهری، توجه بیشتر به ویژگی های زیبایی شناسانه محیط و منظر شهری و فراهم کردن زمینه های مشارکت شهروندان در امر بهسازی محیط های مسکونی.
بررسی تطبیقی فاعلیت ذهن در فرایند ادراک از دیدگاه ملاصدرا و هوسرل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای پدیدارشناسی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
پرداختن به نقش ذهن به عنوان قو ای که نفس از طریق آن به اکتساب علوم می پردازد، در داشتن تلقی صحیح از فرآیند ادراک، اهمیت فراوانی دارد. در میان فلاسفه اسلامی، ملاصدرا مراتب ادراک را مراحلی می داند که نفس در جریان حرکت جوهری خود، با گذر از ساحت های حسی، خیالی و عقلی واجد آنها می گردد. در این میان توجه به دیدگاه ملاصدرا درباره کارکردهای ذهن در هر یک از ساحت های ادراکی قابل توجه است. در میان فلاسفه غربی معاصر نیز ادموند هوسرل، با مطرح کردن دو ساحت ادراک حسی و عقلی و توجه به نقش ذهن در هر کدام از این ساحت ها، نظریه ای متفاوت در این زمینه مطرح نموده است. بررسی دیدگاه های این دو فیلسوف، درباره ماهیت ادراک و چگونگی فاعلیت ذهن در ادراک اشیای بیرون از خود، همچنین نشان دادن وجوه افتراق و اشتراک دو دیدگاه، موضوعی است که این مقاله به آن پرداخته است.
بررسی ادراک مدیران بانکی از کارکردهای بانکداری اسلامی (مطالعه موردی: بانک رفاه کارگران)
حوزه های تخصصی:
بانکدارى اسلامى بر مبناى وکالت و مشارکت در سود و زیان شکل گرفته و بیش تر بر بخش هاى حقیقى اقتصاد و سرمایه گذارى در این بخش ها تأکید دارد. بنابراین، برای توسعه ی این مفهوم در کشورمان، ابتدا لازم است که بدانیم چه درکی از این مفهوم توسط کارشناسان و مدیران بانکی وجود دارد. بدین منظور، این مقاله میزان آشنایی مدیران و کارشناسان بانک رفاه را از کارکردهای بانکداری اسلامی مورد مطالعه قرار داده است. مطالعه حاضر یک پژوهش کاربردی و توصیفی- پیمایشی است و جامعه آماری آن 158 نفر از کارشناسان و مدیران ارشد و باتجربه بانک رفاه در استان تهران را شامل می شود. نتایج آزمون نشان داد که ادراک اعضای نمونه از تمامی کارکردهای بانکداری اسلامی، به جز به کارگیری تکنیک های بازاریابی، در سطح بالایی قرار دارد. همچنین براساس آزمون رتبه بندی فریدمن مشخص شد که از بین کارکردهای بانکداری اسلامی سوال 10 (حداکثر کردن منافع سهام داران و استاندارد زندگی رفاه جامعه) بالاترین و سوال 7 (بکارگیری برنامه های بازاریابی متناسب با خدمات بانکداری اسلامی) کم اهمیت ترین رتبه را دارا می باشد.
عوامل موثر بر ادراک در فرایند قانون گذاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف کشف عوامل محیطی مؤثر بر ادراک نمایندگان در فرایند تصویب قوانین انجام گرفت. روش استفاده شده در این تحقیق، نظریه داده بنیاد است. نمونه گیری با استفاده از منطق نمونه گیری نظری و روش قضاوتی هدفمند انجام گرفت و تا حصول اشباع نظری دنبال شد. مجموعاً با 16 نفر از نمایندگان مجلس مصاحبه نیمه ساختار یافته انجام شد و اسناد مکتوبی همچون مشروح مذاکرات نیز مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. تحلیل داده ها در فرایند کدگذاری منجر به ظهور 53 کد و 9 مفهوم انتزاعی شد که یک مقوله محوری و دو مقوله اصلی را تشکیل دادند. این مقولات در فرایند کدگذاری انتخابی به یکدیگر مرتبط شدند و در نهایت 2 قضیه اصلی و 6 زیرقضیه بدست آمد. تحلیل داده ها، مبین آن است که عوامل محیطی مؤثر بر ادراک نمایندگان از دو مقوله اصلی عوامل محیط خارجی و عوامل محیط داخلی تشکیل شده است. عوامل محیط خارجی متشکل از 4 مفهوم فشارهای سیاسی- حقوقی، فشارهای اقتصادی، فشارهای اجتماعی- فرهنگی و فشارهای فناورانه می باشد. عوامل محیطی داخلی از دو مفهوم ساختار و رویه های داخلی سازمان و فرهنگ حاکم بر سازمان تشکیل شده است. ادراک نیز مقوله محوری پژوهش قلمداد شد که خود از دو زیرمقوله شناخت مستقیم و شناخت غیرمستقیم وسه مفهوم معناسازی، معنابخشی و معناشکنی تشکیل شده است.
واکاوی مؤلفه های رفتاری مدیران در تقویت رفتارهای فرانقش مددکاران کمیته امداد امام خمینی(ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کارکنان با ادراک از رفتار مدیران، نحو ة رفتار خود را تنظیم می کنند. از طرفی، فهم ماهیت ادراک کارکنان از رفتار مدیران منبع بی بدیلی برای مدیران به شمار می آید؛ زیرا از این طریق می توانند به بهبود رفتار خود کمک کنند. در این راستا پژوهش حاضر با هدف کشف و فهم مؤلفه های رفتاری مدیران که تقویت کنندة رفتارهای فرانقش مددکاران در کمیته امداد امام خمینی(ره) است و با استفاده از روش کلایزی و استراتژی پدیدارشناسی انجام شده است؛ به منظور دستیابی به داده های کیفی از نمونه گیری هدفمند بهره گرفته شد. این داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 31 نفر از مددکاران تا رسیدن به اشباع نظری حاصل گردید و با استفاده از مراحل هفت گانه روش کلایزی مورد تحلیل قرار گرفت. در نهایت، 9 مضمون استخراج شد که رفتارهای حمایت گرایانه مدیر از اولویت بالاتری نسبت به سایر مضامین برخوردار بود. به منظور اعتبارسنجی داده های کیفی علاوه بر مرحله نهایی روش کلایزی، از معیارهای گوبا و لینکلن نیز استفاده شد. به جز مضامین احصاء شده مشخص گردید که افراد فقط از رفتار مثبت مدیرانشان تحت تأثیر قرار نمی گیرند بلکه گاهی به واسطه خودمدیریتی که در افراد وجود دارد و یا آرمان ها و اعتقاداتی که دارند رفتارهای فرانقش در آنان بروز می کند. یافته های حاصل شده در تحقیق حاضر ضمن کمک به توسعه و پیاده سازی برنامه های بهبود مدیریت، می تواند به ارتقای عملکرد کاری و رفتارهای فرانقش مددکاران در ارتباط با مددجویان این نهاد یاری رساند.
فهم شناختی مفهوم مدیریت استعداد:کاربرد ساخت گرایی شبکه خزانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل اصلی سازمان های دولتی و غیردولتی در کشور ما فقدان فرایندی منسجم از مدیریت استعدادها است. هدف اصلی تحقیق حاضر فهم شناختی مفهوم مدیریت استعداد از نگاه مدیران و کارشناسان خبره سازمان های دولتی ایران است. در این پژوهش از مزیت روش کیفی و کمی بطور همزمان استفاده شده و جامعه آماری پژوهش مدیران و کارشناسان خبره دولتی است. در پژوهش حاضر از طریق مصاحبه ساختار یافته، ادراکات مشارکت کنندگان نسبت به موضوع مدیریت استعداد استخراج و براساس شبکه خزانه دسته بندی و مبنای تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل، این مفهوم را در قالب یک منظومه در دو بعد انحصاری- خاص و نگاه به داخل و هشت سازه، فرآیند قابل اعتماد برای شناسایی افراد با استعداد، خزانه ای از افراد با استعداد، فرصت توسعه برای افراد با استعداد، افراد خاص برای پست های خاص، انحصاری، تسهیل مسیر شغلی برای افراد کلیدی، ارزیابی هدفمند افراد کلیدی و تامین استعدادها در داخل سازمان نشان داده است.
چیستی درد از دیدگاه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فیلسوفان از گذشته تا کنون کوشیده اند با رویکردی فلسفی پرده از زوایای پنهان پدیده ای که آن را «درد» می نامیم، بردارند. یکی از پرسش های اساسی و مقدماتی در این زمینه، پرسش از چیستی (ماهیت) درد است. ابن سینا به مسئله چیستی درد پرداخته است. در نظر ابن سینا مفهوم درد مفهومی بدیهی نیست و از این رو، می توان - بلکه باید- آن را تعریف کرد. وی در کتاب الاشارات و التنبیهات خود تعریف دقیقی عرضه کرده است که بر اساس آن درد عبارت است از ادراک و نایل شدن (رسیدن) به آن چه که نزد ادراک کننده آفت و شر است از آن جهت که آفت و شر است. خواجه نصیرالدین طوسی در شرح خود بر کتاب الاشارات و التنبیهات کوشیده است تحلیل دقیقی از این تعریف ارائه کند. با این حال به نظر می رسد تعریف ابن سینا، علی رغم دقت بسیار، ابهاماتی را به دنبال دارد مانند اینکه آیا درد صرفاً یک امر ذهنی (سابجکتیو) است یا اینکه از ویژگی عینی هم برخوردار است. افزون براین، روشن نبودن تمایز «علم حصولی/ علم حضوری» در فلسفه شیخ سبب شده است که در این تعریف، خصیصه حضوری بودن درد به مثابه نوعی ادراک به دشواری بیان شود.
مفهوم شناسی و کارکردهای هنجار
حوزه های تخصصی:
هنجارها در حیات انسان، نقشی بیش از تصویری ایفا می کنند که در چارچوب دروس تخصصی روانشناسی بالینی، علوم تربیتی و در نظریه های جامعه شناختی ترسیم می شود. دامنه تأثیر هنجارها به گستردگی تمامی ابعاد زندگی فردی و اجتماعی افراد است. شناسایی هنجارهای موجود در جامعه و زندگی افراد، بررسی نحوه تأثیر آن ها در هدایت افعال فردی و اجتماعی، و آسیب شناسی هنجارها، به ویژه با توجه به تسلط روزافزون رسانه ها و وابستگی علمی جامعه ایران به غرب، به ضرورتی جدی تبدیل شده است. برآوردن این ضرورت، در ابتدا، نیازمند بررسی و فهم اصطلاح هنجار و کارکردهای آن برای زندگی انسان است. ازاین رو، در این مقاله ابتدا اصطلاح هنجار به لحاظ مفهوم شناسی بررسی شده است. سپس، با تکیه بر اصول حاکم بر فرایند ادراک، مدل نظری کارکردهای سه گانه هنجار برای افعال انسان ارائه شده است. در پایان، براساس این مدل، چگونگی شکل گیری مفاهیم نابهنجاری و بهنجاری، اعتبار هنجارها و اَشکال مختلف آسیب هنجارها شرح داده شده است. تأمل در مدل چگونگی شکل گیری مفاهیم نابهنجاری و بهنجاری نشان می دهد که آسیبِ هنجارها به سه طریق اساسی سقوط اعتبار هنجارها، ایجاد تردید درباره اعتبار هنجارها به عنوان ابزار قدرت به منظور هدایت و مهار انسان ها و گروه های اجتماعی، و همچنین حضور هم زمان هنجارهای متناقض در اذهان و افعال افراد صورت می گیرد.
تبیین الگوواره ای فرآیند روان شناختی حصول معنای محیطی و تحقق حس مکان با تمرکز بر نقش واسط ادراک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم آبان ۱۳۹۷ شماره ۶۵
49-66
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: امروزه چگونگی و کیفیت حصول معنای محیطی و متعاقباً تحقق مرتبه ای از مراتب حس مکان، بنا به اهمیت آن در معماری به ویژه با ظهور دانش روان شناسی محیطی مورد توجه خاص قرار گرفته است. با توجه به این مسئله و اعتقاد به روش مندی غالب در علوم رفتاری، به نظر می رسد که تلاش برای تبیین فرآیند طراحی محیطی از مجرای روش های رایج در سایر علوم و ارایه الگوهای فراگیر تشریح کننده آن، یکی از نیت های اصلی همنشین کردن این حوزه های دانش باشد. اهمیت این تطابق از منظر اثربخشی بیشتر محصولات معماری در دنیای معاصر، حائز توجه بوده و موضوع اساسی این پژوهش را در بر می گیرد. بنابراین سؤال اصلی این تحقیق عبارت از این است که عوامل اصلی مؤثر و مکانیسم اثر در فرآیند شکل گیری معنای محیطی و متعاقباً تحقق مراتب مختلف حس مکان چیست و چگونه می توان آن را در قالب یک الگوی مولّد ساختاری تشریح نمود؟ هدف: هدف اصلی پژوهش، واکاوی چگونگی حصول معنای محیطی و متعاقباً تحقق حس مکان با نگرشی سیستمی مبتنی بر شناخت ابعاد و مراتب وجودی انسان و به صورت یک الگوی روان شناختی است. روش: با توجه به ماهیت اکتشافی تحقیق، راهبردی کیفی از نوع پیمایشی با عنوان نظریه یابی زمینه ای ساخت گرا انتخاب شد که به منظور شناسایی متغیرهای اساسی مسئله و استنباط روابط بین آنها علاوه بر روش توصیفی - تحلیلی از مصاحبه های نیمه ساختار یافته با تعدادی از متخصصین حوزه های معماری و طراحی محیطی بهره گرفته و به ارایه و تبیین نظریه تحقیق منجر شده است. نتیجه گیری: در این تحقیق نقش متغیر ادراک محیطی از ابعاد مختلف مورد تمرکز قرار گرفت و نهایتاً به دلیل محوریت آن در تعریف انتظارات انسان از محیط و تعیین رفتار واکنشی وی، به عنوان کانون فرآیند در الگوی پیشنهادی معرفی شد. بر این اساس، الگوی ساختاری مولّدی مشتمل بر سه رکن اصلی اجزا، نظام ساختاری (سینتکس) و معنا ارایه شد که به ترتیب با عوامل و عناصر کالبدی، رفتار محیطی و احساس محیطی معادل سازی شده است. می توان اذعان داشت که الگوی پیشنهادی دارای قابلیت کاربرد برای ارزیابی هدف مند معناداری در محیط های موجود و همچنین بهره گیری در طراحی محیط های معنادار جدید است.
ارائه چارچوب مفهومی ادراک گردشگران فرهنگی از سفر با تأکید بر معنویت «مطالعه موردی: اصفهان»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم بهمن ۱۳۹۷ شماره ۶۸
49 - 58
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: نیاز به کشف حقیقت و معنای هستی انسان را به حرکت و سفر بر روی کره زمین واداشت تا هم راستا با جستجو در مسیر شناخت، بعد غیرمادی و معنوی خویش را شکوفا نماید. جاذبه های فرهنگی همواره مورد توجه گردشگران بوده و شناخت فرهنگ و درک تاریخ و پیشینه مردمان یک سرزمین گردشگران را به مناطق فرهنگی سوق داده است. دریافتی که گردشگر فرهنگی، به عنوان یک انسان برخوردار از ابعاد غیرمادی، از سفر دارد، بر حواس پنج گانه، محیط و اجتماع مبتنی است و صرفاً به درک مادی محدود نمی شود؛ لذا بررسی مفهوم ادراک مبتنی بر مضامین معنوی در گردشگران فرهنگی ضروری به نظر می رسد. هدف: هدف از انجام این پژوهش ارائه چارچوب مفهومی ادراک گردشگران فرهنگی میدان نقش جهان اصفهان از سفر، با تأکید بر معنویت است. روش تحقیق: این تحقیق به روش کیفی، شیوه توصیفی-تحلیلی و استفاده از اسناد کتابخانه ای و مشاهده مستقیم گردشگران خارجی در میدان نقش جهان اصفهان در بهار 1397 انجام گرفته است. نتیجه گیری: ادراک گردشگر فرهنگی در سطوح حواس پنج گانه، محیط و اجتماع در بستر معنویت به عنوان ماهیت وجودی انسان صورت می پذیرد. ادراک گردشگر فرهنگی که از عوامل فردی و محیطی در سایت فرهنگی متأثر است، متضمن معنویتی است که با تأکید بر وجد و شعف درونی، اتصال به خویشتن و هستی، دریافت نیروهای ماوراءالطبیعه، احساس آرامش، بازگشت به خویشتن و یافتن گمشده درونی در اتصال با خالق هستی بیان می شود.
تبیین ویژگی های محیط کالبدی و عصب روان شناختی در ادراک محیطی مبتلایان به دمانس از نوع آلزایمر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف این مطالعه، ویژگی های محیط کالبدی و تبیین آن را در الگوی معماری مبتنی بر عصب روان شناختی بررسی می کند تا بتواند پاسخ گوی نیازهای مرتبط با فرایندهای ذهنی (احساس، ادراک، حافظه و سازمان بندی رفتار هدفمند و تطابقی با محیط) مبتلایان به دمانس از نوع آلزایمر باشد. مواد و روش ها مطالعه حاضر با نمونه گیری هدفمند از مبتلایان به آلزایمر با روش پژوهش توصیفی تحلیلی و شیوه تحلیل محتوای کیفی (استقرایی) از ۹ مصاحبه نیمه ساختار یافته و متون پژوهشی مرتبط انجام شده است. از میان ۶ بیمار انتخاب شده، پس از آزمون های تعیین سطح بیماری، ۴ نفر انتخاب شدند. برای تکمیل مفاهیم، با ۵ نفر از مراقبان بیماران نیز مصاحبه شد. یافته ها تحلیل محتوای مصاحبه ها شامل ۲۸ کد استخراج شده اولیه، ۳ زیرطبقه شامل بی تفاوتی به عناصر محیطی، تمایل حضور در مکان های آشنا و استرس زا بودن محیط های نا آشنا و طبقه مرکزی با مفهوم «ادراک محیطی» استخراج شد. نتیجه گیری تبیین ویژگی های محیط کالبدی و عصب روان شناختی به صورت همزمان می تواند نقش بسزایی در ایجاد محیط سکونتی، مراقبتی و درمانی این مبتلایان داشته باشد. ازاین رو، به کارگیری نشانه های حسی محیط در کاهش اختلالات رفتاری اثربخش است. بنابراین، ادراک محیطی قوی تر به معنای وجود برهم کنش بیشتر میان ابعاد مختلف محیط (کالبدی و عصب روان شناختی) است.
ذی شعور بودن جمادات در حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائلی که در میان فلاسفه و عرفا مطرح می شود، علم و شعور موجودات مادی است. همه فیلسوفان معتقدند انسان موجودی مدرِک است، اما در اینکه مادیات نیز از چنین ادراکی برخوردار باشند، اتفاق نظر وجود ندارد. برخی از فلاسفه معتقدند اجسام به خاطر مادی بودنشان، از یکدیگر غایبند و این غیبت به معنای نداشتن علم و ادراک به خود و به دیگران است. اما برخی دیگر، همچون ملاصدرا، معتقدند همه موجودات صاحب شعورند. عمده دلیل این گروه این است که چون علم و وجود مساوق یکدیگرند، پس هر موجودی از آن جهت که موجود است، عالم و شاعر است. در این نوشتار تلاش شده تفاوت فلسفه ملاصدرا با فیلسوفان پیش از او در این باره روشن شود. مهم ترین تفاوت این است که در اندیشه ملاصدرا وجود اصیل است و اصالت وجود هر گونه تفاوت ماهوی بین موجودات را رد می کند. او برخلاف فیلسوفان پیشین، موجودات را به بسیط و مرکب، مادی و مجرد، زنده و غیر زنده، مجرد و مادی، حضوری و حصولی، بسیط و مرکب و... تقسیم نمی کند، لذا تفاوت ماهوی بین موجودات وجود ندارد، بلکه آنچه ترسیم کننده اختلاف بین موجودات است، اختلاف تشکیکی آنها در وجود است. نتیجه اینکه، وجود و صفات وجودی مساوقند و وجودات مادی نیز به واسطه برخورداری از وجود، مرتبه ای از علم را در خود دارند.