زینب شکیبی

زینب شکیبی

مدرک تحصیلی: استادیار گروه فلسفه اسلامی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۶ مورد از کل ۱۶ مورد.
۱.

بررسی و نقد نظریه ایان توماس رمزی درباره زبان دین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رمزی زبان دینی کلمات توصیفی مدل مکاشفه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲ تعداد دانلود : ۱۷
یکی از دیدگاه های منحصر به فرد زبان دین رویکرد ایان توماس رمزی، اسقف و فیلسوف دین آکسفورد دهه 50 میلادی، است. مقاله حاضر به روش توصیفی و تحلیلی به بررسی دیدگاه زبان دین ایان توماس رمزی پرداخته و عمده مباحث آن دو موضوع است؛ یکی تبیین و توصیف معرفت زبان دین ایان توماس رمزی و دوم زبان سخن گفتن رمزی از خداوند و توجیه گزاره های الهیاتی. ایان رمزی درباره زبان دین معتقد به نوعی تجربه دینی است؛ یعنی با توصیف عبارات و کلمات الهیات می توان به امری ماورای تجربی دست یافت. رویکرد معرفتی رمزی دفاع از آموزه های دینی در برابر موضع انتقادی آنتونی فلو و آیر مبنی بر ابطال ناپذیری و بی معنایی گزاره های دینی بود. در نتیجه معتقد بود کلمات زبان دین و گزاره های دینی همچون گزاره های علمی می توانند دربردارنده معنا و در موقعیت خاصی حاوی مکاشفه و از نوع تجربه منحصر به فرد باشند. مهم ترین مسائل و دغدغه های ایان رمزی جایگاه تجربی بخشیدن به زبان دین، درک کاربرد معنایی کلمات، کشف امور واقع جهان با مدل سازی و به کارگیری استعاره در روش فهم زبان الهیاتی بود.
۲.

معناداری اسامی خداوند از منظر نصیرالدین طوسی و فاضل مقداد (با ابتنا بر دیدگاه ابن سینا درباره معانی صفات واجب الوجود)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابن سینا اسم ِذات الهیات تنزیهی فاضل مقداد معناداری اسامی خداوند معنای اضافی معنای سلبی نصیرالدین طوسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱ تعداد دانلود : ۴۱
نصیرالدین طوسی پایه گذار جریان «خردورزی فلسفی» در مدرسه فلسفی کلامی حلّه به شمار می رود. صفت بارز این جریان فکری، توجّه جدی به مباحث «امور عامّه» است که آثار آن در مسائل خاص الهیاتی نیز دیده می شود. پژوهش پیش ِرو عهده دار تبیین مسئله معناداری اسامی خداوند در برخی از آثار نصیرالدین طوسی و فاضل مقداد است که به پیروی از دیدگاه ابن سینا، با رویکرد تنزیهی تشریح شده است. ابن سینا که بر پایه قاعده معرفت شناختی «ناممکن بودن انتزاع دو مفهوم از حقیقت بسیط»، به ترادف مفهومی صفات ذاتی خداوند باور داشت، برای پاسخ به اشکال مقدّری ناظر به معانی متفاوت صفات خداوند در گزاره های الهیاتی، طرحی سه گانه ارائه داد که دربرگیرنده سلب معنای مقابل، اضافه به مخلوق، یا ترکیبی از آن دو بود. نصیرالدین طوسی در آثار خود از نظریه ترادف مفهومی سخنی به میان نیاورد؛ ولی بدون ذکر نام ابن سینا، طرح سه گانه وی را در الفصول النصیریه به کار گرفت. البته طوسی به جای عنوان «معانی صفات»، بحث خود را بر پایه «معانی اسامی خداوند» و اقسام آن سامان داد؛ بدین لحاظ اللّه به عنوان «اسم ذات» به تنهایی، در دسته ای جداگانه ای قرار گرفت و طرح پیشین ابن سینا با ادبیات کلامی فلسفی طوسی، به طرحی چهارگانه ارتقا یافت. بعدها فاضل مقداد در الأنوار الجلالیه، با ادبیات ساده تری آن طرح را تشریح و برخی ابهامات آن را مرتفع ساخت. حاصل دیدگاه تنزیهی محقّق طوسی آن است که اسامی متعدّد خداوند، دلالت بر تحقّق مبادی صفات در ذات احدی ندارند؛ ازاین رو اطلاق اسامی متعدد بر خداوند با بساطت ذات، سازگار است.
۳.

تأثیر عوامل غیرمعرفتی بر معرفت از نگاه پلانتینگا و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پلانتینگا حس الوهی عوامل غیرمعرفتی قوه قدسیه ملاصدرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۰ تعداد دانلود : ۱۴۲
پلانتینگا از فیلسوفان فضیلت گرا و در معرفت شناسی دارای رویکرد وثاقت گرایی و برون گرایی است. در اعتمادگرایی مبتنی بر فضیلت به ویژگی های فضیلتی و رذیلتی فاعل شناسا اعم از ویژگی ها و استعداد قوای معرفتی برای مودی به صدق بودن باور تاکید شده است. پلانتینگا در معرفت شناسی عام نظریه ضمانت را در مکانیزم کارکرد صحیح قوا تقریر کرد و برای ضمانت چهار شرط قرار داد که عبارت است از: صحت قوای معرفتی، صحت کار و محیط مناسب، هدف و برنامه. او در معرفت شناسی دینی انسان ها را دارای حس الوهی می داند که در شرایط مناسب، حس خداشناسی فعلیت یافته باورهای دینی صادق تولید می کند. از نظر ملاصدرا قوای ادراکی و ویژگی های فاعل شناسا در شکل گیری باور مؤثر هستند. ملاصدرا با شرط فضیلت مندی قوای ادراکی در مورد گزاره های دینی، قوای موجد باورهای دینی صادق را از سایر قوا متمایز می کند. او قوه قدسیه را در انسان هایی که دارای قوای ادراکی موهبتی هستند، با دو فرایند وحی و الهام، موجد باور صادق دینی می داند. خطاناپذیر دانستن باورهای صادق حاصل از قوه قدسیه و ذاتی دانستن قوای ادراک گزاره های دینی، گسترده بودن باورهای دینی صادق و تأثیر عوامل غیرمعرفتی مؤثر بر معرفت و نقش فضایل اخلاقی در معرفت از دلایل مشابهت دیدگاه ملاصدرا به پلانتینگا می باشد.
۴.

درون گرایی، نقطه تمایز معرفت شناسی دینی فیلیپس با ویتگنشتاین(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: درون گرایی برون گرایی فیلیپس ویتگنشتاین توجیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۸ تعداد دانلود : ۱۶۰
فیلیپس در مقام یک ایمان گرای متأثر از ویتگنشتاین، نسبت به معرفت شناسی گزاره های دینی رویکردی را اتخاذ می کند که به واسطه تفاوت-ها و تمایزهایی که با ویتگنشتاین دارد، مهم می نماید. در این مقاله ابتدا با توصیف، بررسی و تحلیل نگاه فیلیپس به سه مسأله و مفهوم ناواقع گرایی، نحوه زندگی و بازی های زبانی، نشان داده شده آنچه باعث می شود رویکرد فیلیپس به این سه مسأله با ویتگنشتاین تفاوت پیدا کند این است که برخلاف برون گرایی ویتگنشتاینی که در زمینه گرایی (متن گرایی) ریشه دارد، فیلیپس به دورن گرایی مایل است(البته درون گرایی معتدل) . دیدگاه وی به دلیل تفکیک میان معنا داری باورهای دینی با توجیه باورهای دینی و بازگرداندن توجیه باورها به بازی های زبانی و اینکه نحوه زندگی دینی را کاملاً متمایز از سایر نحوه های زندگی می داند، منجر به پذیرش درون گرایی می شود. اما این مقاله با نگاهی انتقادی به رویکرد فیلیپس نشان می دهد تفکیک مطلق معناداری و توجیه باورهای دینی از یکدیگر توسط وی، تفکیکی غیر قابل پذیرش است.
۵.

نقد دیدگاه نورمن ملکوم در مسئله ارتباط ایمان و تعقل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایمان تعقل بازی زبانی نحوه حیات ملکوم وینچ نیلسن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۶ تعداد دانلود : ۱۶۱
مفهوم ایمان و تعقل و نحوه ارتباط آن دو از مباحث مناقشه آمیزی است که بشریت از دیرباز با آن روبرو بوده است. نورمن ملکوم، فیلسوف امریکایی و از نامدارترین شاگردان و شارحان ویتگنشتاین، در موضوع ایمان و تعقل و نحوه ارتباط بین آن دو با اتکا به افکار ویتگنشتاین متأخر، همچون بازی زبانی، نحوه حیات و... بیان و تقریری منحصربه خود دارد. ملکوم قصد دارد با ارائه شباهت هایی میان فهم فلسفی و خصایص تفکر دینی ویتگنشتاین ربطی وثیق بین ایمان و تعقل پیدا کند. ملکوم انواع تناسب و شباهت میان ایمان و تعقل را تحت عناوینی مانند پایان پذیری توضیح، حیرت دینی، رفع خطا و مرض، اعتقاد به تقدم عمل و بی دلیلی باور مورد بررسی و تبیین قرار داده که اینها او را به این واقعیت رهنمون می سازد که سرچشمه ایمان و استدلال ورزی یک چیز است و به عبارت دیگر این دو در بنیادی بی بنیاد به هم مرتبط می شوند. در این مقاله سعی شده است تا در مسیر حصول و دستیابی به فهم صحیح و درست اندیشه های ملکوم در باب نحوه ارتباط بین ایمان و تعقل، ضمن استناد به آثار وی، با روش توصیفی-تحلیلی و به صورت نظام مند، نظرات و نقدهای منتقدان ملکوم همچون پیتر وینچ وکای نیلسن به صورت دقیق ارائه شود.
۶.

رویکرد ایمانگرایانه در معرفت شناسی دینی پلانتینگا(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۶۸ تعداد دانلود : ۱۷۰
ویتگنشتاین با نگاه زبان شناختی به باورهای دینی و کیرکگارد با نگاه متعارض به گزاره های دینی جزء ایمان گرایان قلمداد می شوند. پلانتینگا رویکرد برون گرایانه و اعتمادگرایانه دارد. وی در سازوکار رسیدن به معرفت شناسی عام خود ابتدا از عملکرد قوای صحیح معرفتی و معرفت تضمین شده سخن می گوید و سپس با این مبانی وارد معرفت شناسی دینی می شود. پلانتینگا در معرفت شناسی دینی دارای رویکرد فضلیت محوری است. فضیلت مندی باورهای ناشی از حس الوهی، به خاطر پایه و یقینی بودن این قوه است. استدلال بر اساس پایه بودن باورهای دینی ما را به ایمان گرایی رهنمون می کند. او از پایه بودن باورهای حاصل از حس الوهی، معرفت طبیعی خداوند را نتیجه می گیرد. این شناخت، طبیعی، غیر عقلانی، موثق و تضمین شده است. پلانتینگا در تجربه دینی نیز ایمان گرایانه عمل کرده است؛ زیرا باورهای دینی حاصل از تجربه دینی باورهایی پایه و خطاناپذیر هستند؛ بنابراین اعتقاد به خداوند هم به نحو پایه و بدون استدلال پذیرفته می شود. پلانتینگا با آنکه در ظاهر به ایمان گرایی اعتراف نمی کند و چنین ادعایی را قبول ندارد، ایمان گرابودن وی از لوازم پذیرفتن نظریاتش است و بدون قائل شدن به ایمان گرایی میتوان گفت دستگاه و ساختار معرفت شناسی دینی او به درستی طرح ریزی نشده است.
۷.

رابطه جهت گیری اخلاقی و معنویت با انگیزش پیشرفت در کارکنان اداره آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معنویت جهت گیری اخلاقی انگیزش پیشرفت کارکنان اداره آموزش و پرورش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۶ تعداد دانلود : ۱۶۰
مقدمه و هدف : هدف از این تحقیق بررسی رابطه بین جهت گیری اخلاقی و معنویت ملکیان با انگیزش پیشرفت در کارکنان اداره آموزش و پرورش بوده است. رعایت اخلاق و حفظ ارزشهای اخلاقی به صورت یکی از مهم ترین پدیده هایی درآمده است که در بیشتر سازمان ها مورد توجه قرار می گیرد. روش شناسی پژوهش : روش تحقیق از نوع  توصیفی- همبستگی بود وجامعه آماری شامل همه ی  کارکنان اداره آموزش و پرورش شهرستان مرودشت برابر با 121 نفر بود. برای تعیین حجم نمونه جهت توزیع پرسشنامه، از جدول مورگان استفاده شد که با استفاده از این جدول مشخص شد که تعداد نمونه مورد نیاز 92 نفر از کارکنان اداره آموزش و پرورش شهرستان مرودشت  است. سپس یافته های پژوهش با استفاده از نرم افزار spss و روش های آماری توصیفی و استنباطی شامل آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها : . نتایج نشان داد که جهت گیری اخلاقی و معنویت کارکنان پیش بین معناداری برای انگیزش پیشرفت است. بین انگیزش پیشرفت و جهت گیری اخلاقی و معنویت کارکنان بر اساس جنسیت تفاوت معناداری وجود ندارد. بین انگیزش پیشرفت و جهت گیری اخلاقی  و معنویت کارکنان بر اساس تحصیلات تفاوت معناداری وجود ندارد. بحث و نتیجه گیری: جمع بندی تحقیق این بود که  بین جهت گیری اخلاقی و معنویت با انگیزش پیشرفت کارکنان اداره آموزش و پرورش رابطه معناداری وجود دارد. بنابراین پیشنهاد می شود که معنویت را در بین کارکنان افزایش داد تا انگیزه پیشرفت درآن ها رشد پیدا کند.
۸.

روش شناسی تشکیکی صدرایی با تأکید بر برهان صدیقین(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: روش شناسی تشکیکی مراتبی برهان صدیقین ملاصدرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۰ تعداد دانلود : ۱۴۵
در یک دسته بندی عمده سه دیدگاه مخالف درباره مسئله روش شناسی ملاصدرا وجود دارد. این دیدگاه ها عبارت اند از: یک) توتولوژیک یا حشوگویی در بیان؛  دو) التقاط روش تفکرگرایی مشایی، شهود اشراقی و کلامی؛ سه) توصیف دیدگاه و نظرات مخالف توسط ملاصدرا؛ در حالی که به نظر می رسد ملاصدرا دارای روش چهارمی به نام «سلسله مراتبی» است. سلسله مراتبی بودن روش ملاصدرا  متأثر از بحث تشکیک است که مبنای معرفت شناختی و وجودشناختی اوست. غرض از سلسله مراتبی بودن روش ملاصدرا این است که او در تبیین و توضیح مباحث فلسفی مراحل و مراتبی را طی می کند. ابتدا دیدگاه مخالف را توصیف می کند، سپس در مرحله بعد نادرست بودن آن را با بیان مقدماتی منطقی یا صورت برهان هایی قیاسی و استدلالی با استناد به برخی مبانی بدیهی و اولی (ابطال تسلسل، دور، ترجیح بلامرجح و...) یا حتی با فرض گرفتن استدلال های پیشین فلاسفه مخالف، نظرات آنها را رد می کند و سپس به طرح مسئله و تبیین آرای خویش می پردازد. بنابراین ملاصدرا در بیان مباحث فلسفی، ضمن درنظرداشتن دو جنبه بیرونی و درونی دارای یک سیر حرکتی ویژه است. این پژوهش ضمن شرح و نقد سه دیدگاه ذکرشده، به تبیین روش چهارم می پردازد و آن را به روش شناسی آخوند در مباحث الهیات بالمعنی الاخص هم سرایت می دهد
۹.

تبیین و نقد گرامر جاودانگی نفس از دیدگاه فیلیپس(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فیلیپس گرامر جاودانگی ویتگنشتاین نفس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۲ تعداد دانلود : ۲۶۰
فیلیپس فیلسوف دین ناواقع گراست که منکر واقعیت امور دینی ازجمله «خدا» و «نفس» و «رستاخیز» و... است؛ اما به عنوان یک مسیحی سعی دارد برخلاف نکته ذکرشده، با ارائه معنایی جدید از نفس، معنای جاودانگی و خلود آن را به حیات اخلاقی داشتن تحویل ببرد. برهمین اساس، جاودانگی نفس را معادل گذشتن از امیال نفسانی برای وصول به حیات اخلاقی تعریف می کند و خلود آن را به مشارکت انسان در زندگی با خدا معنا می کند و رویکردی عمل گرایانه در مقام تبیین گرامر جاودانگی در پیش می گیرد. این پژوهش نشان داده است در دیدگاه وی به لحاظ معناشناختی، مرز مشخصی میان الحاد و ایمان باقی نمانده است. ازسوی دیگر، مبنای این رویکرد آن است که اخلاق صرفاً مبتنی بر دین است؛ درحالی که عمده نظریات امروزین در حوزه فرااَخلاق این نگاه به رابطه دین و اخلاق را نفی می کنند. همچنین، مشخص می شود این رویکرد به معنای جاودانگی با نحوه زندگی دینی مسیحیان در تعارض است.
۱۰.

تبیین و نقد نگاه فیلیپس به گرامر دعا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فیلیپس دعا گرامر سحر ناشناخت گرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۸ تعداد دانلود : ۳۲۹
فیلیپس با نگاهی ناشناخت گرایانه به زبان دین معتقد است در گرامر دعا نباید به دنبال اثبات موجودی متعالی به عنوان متعلق نیایش بود، بلکه باید اولویت را به تبیین معناداری دعا در نحوه زندگی دینی داد. فیلیپس با مقایسه سحر و دعا نشان می دهد که این دو شیوه هایی فراطبیعی برای تحصیل مطلوب تلقی می شوند، با این تفاوت که اهمیت دعا برای متدینان در تغییری است که در زندگانی ایشان ایجاد می کند. از سوی دیگر، ساحر معتقد است اوراد وی دارای تأثیر عینی بر پدیده ها است، اما متدینان چنین نگاهی به ادعیه ندارند. فیلیپس نتیجه می گیرد که دعا امری درونی است و معنای آن صحبت کردن با خدا درباره رنج ها و آرزوها است. دعا برای متدینان تلاش جهت یافتن معنا و امیدی است که ایشان را از عوامل مخرب زندگی نجات می دهد. از همین روست که دعاکننده می تواند الوهیت خدا را در دعا درک کند. دیدگاه فیلیپس دچار دور است، نگاه هنجاری (دستوری) او در خصوص معنای دعا با نظریه بازی های زبانی ویتگنشتاین در تضاد قرار دارد، و ایده او درباره وجه تمایز دعا از جادو با مبانی پوزیتیویستی وی در تعارض است.
۱۱.

نگاهی به کوشش آلوین پلانتینگا برای پاسخ به ایراد فروید درباره منشأ باور به خدا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روانشناسی دین معرفت شناسی اصلاح شده نظریه تضمین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۹ تعداد دانلود : ۵۹۳
فروید بر اساس مبانی روانکاوانه خود تحلیلی از منشأ دین و کارکرد آن به دست داد که بر روی طیفی وسیع از متفکران سده بیستم تأثیرگذار بود. این تأثیرات اغلب نقش سلبی داشتند. از این رو اغلبِ دینداران یا تحلیل فروید را رد کرده اند یا با دیده تردید به آن نگریسته اند. پلانتینگا از جمله متفکرانی است که دیدگاه به نسبت ویژه ای درباره تحلیل فروید داشت. در این مقاله ابتدا تحلیل فروید از منشأ و کارکرد دین را به اختصار توضیح داده ایم. سپس رأی پلانتینگا را در آن زمینه نقل کرده و در نهایت امر نشان داده ایم که توجه پلانتینگا به فروید، چه نقشی در شکل گیری معرفت شناسی دینی پلانتینگا ایفا می کند، به این صورت که یکی از انگیزه های اصلی پلانتینگا در طرح نظریه پایه بودن باور به خدا و حس الوهی و همچنین نظریه تضمین، مواجه نشدن با ایرادهایی است که فروید مطرح کرد. اما بررسی معرفت شناسی دینی پلانتینگا نشان می دهد که راه حل او بسنده نیست و ایراد فروید با روشی که پلانتینگا در پیش گرفت، رفع شدنی نخواهد بود.
۱۲.

فلسفه هنر سیدحسین نصر از منظر هنرمند و مخاطب هنر امروزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سید حسین نصر هنر سنتی هنر مدرن امر قدسی هنر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳۰ تعداد دانلود : ۵۷۱
بطور کلی دیدگاه نصر درباره هنر به لحاظ ایجابی واجد چند مولفه اساسی است. در این مقاله ابتدا این مولفه ها را برشمرده و توصیف کرده ایم، مولفه هایی نظیر پیوند با سنت، امر قدسی، حقیقت هستی، کاربرد در زندگی و نظیر این ها. به لحاظ سلبی نیز مولفه هایی در آن قابل تشخیص است، نظیر تقابل با هنر مدرن، خالی بودن از جنبه فایده گرایانه، عدم محوریت هنرمند و نظیر این ها. پس از مرحله توصیف، درصدد پاسخ به این پرسش برآمده ایم که کسی که در عصر حاضر، چه در مقام هنرمند و چه در مقام مخاطب اثر هنری، با هنر سر و کار دارد، اگر از منظر نصر به هنر بنگرد چه بهره ای خواهد برد؟ در این خلال، اعتبار و استواری دیدگاه نصر به نحو انتقادی آزموده شده است.
۱۳.

نقش گرامر زبان دینی در فهم معنای خدا از نگاه فیلیپس و نقد آن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فیلیپس گرامر خدا گرامر لطف گرامر عمیق گرامر سطحی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۹ تعداد دانلود : ۳۲۵
فیلیپس معتقد است به کارگیری مفاهیم دینی توسط مؤمنان، یگانه ابزار برای فهم معنای خدا در بازی زبان دینی است، نه مطابقت با واقعیت خارجی. او بر همین اساس می گوید ادراک حقیقت الهی خارج از نحوه زندگی دینی باعث سقوط به ورطه مغالطه تعالی زبان دینی خواهد شد. لذا نگاه مبتنی بر ترس از عذاب الهی و یا امید به پاداش خداوند را طرد می کند. او با پذیرش درون گرایی، گرامر عشق خداوند را همان باور به خدا می داند که در آن هیچ فریبی راه ندارد و این عشق در رفتار مؤمنان ظهور می یابد. فیلیپس در موضوع گرامر لطف الهی معتقد است، لطف الهی یعنی به همه موجودات به منزله مظاهر و آثار خداوند نگریسته شود و به آن ها محبت شود. او تعالی خداوند را نیز به معنای پذیرش مخلوق بودن خود و اظهار و تواضع در برابر وی می داند. ازهمین رو دیدگاهش نگاهی تحویل گرایانه تلقی می شود. البته اشکالاتی نیز به نگاه وی مطرح است: الف) میان اطلاق باور به خدا و مفید بودن آن تناقض وجود دارد؛ ب) خدای خالق در تناقض با خدایی است که معلول زندگی متدینان است؛ ج) خلط میان باور با عمل صورت گرفته؛ د) تعارض اطلاق عینیت خدا با وابستگی آن به ذهن؛ ه ) نفی تمایز میان معنا و کارکرد در باورهای دینی.
۱۴.

تبیین رابطه اتحادی نفس و بدن از نگاه حکیم مدرس زنوزی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نفس بدن زنوزی ماده صورت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۳ تعداد دانلود : ۳۷۴
در فلسفه مشائیان مسلمان، کندی و فارابی نگاهی نوافلاطونی به نحوه ارتباط نفس با بدن دارند و نحوه ارتباط مزبور را از سنخ رابطه صورت با ماده می پندارند ولی ابن سینا اگرچه در برخی مواضع این نوع نگاه به رابطه یاد شده را تأیید نموده است ولی با توجه به اینکه نفس ناطقه انسانی را محل دریافت معقولات کلی مجرّد می داند، از همین رو نفس را ذاتاً جوهری مجرد می پندارد و بر همین اساس نگاهش به نحوه ارتباط نفس با بدن آنستکه بدن نمی توان محل برای نفس باشد و نفس در تشخصش وابسته به بدن بشود (آنچنانکه در خصوص صورت و ماده گفته می شود) بلکه بدن حداکثر میتواند ابزار و آلت برای تحقق برخی افعال نفس باشد. این دو نوع نگاه به نحوه تعامل نفس با بدن تا قبل از ملاصدرا پیرامون رابطه نفس با بدن در مشائیان مسلمان وجود دارد و البته غلبه با نگاه سینوی است. اما در حکمت متعالیه، مبتنی بر اتحادی دانستن رابطه ماده با صورت این انگاره شکل می گیرد که رابطه نفس با بدن از سنخ روابط اتحادی است و نه انضمامی. اما اینکه دقیقاً توضیح داده شود نفس با بدن به چه نحو رابطه اتحادی دارد در لسان ملاصدرا مغفول می ماند و این حکیم زنوزی است که به این مهم پرداخته و توضیح می دهد مقصود از رابطه اتحادی نفس با بدن آنستکه بدن تجّلی مادی نفس است و نفس تجلی روحانی بدن و ایندو دو سر یک طیف هستند. زیرا انسانیت یک حقیقت ذوامراتب و مشکک است که جلوه مادی آن بدن و جلوه مجرد آن نفس است پس بدن همان نفس بصورت لابشرط است و نفس همان بدن بشرط لا (از نواقص و کاستیهای مادّی)است.
۱۵.

تبیین و نقد ماهیت زبان دینی از نگاه فیلیپس(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: بازی زبانی زبان دینی فیلیپس ناشناختگرایی ناواقع گرایی نحوه زندگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۸ تعداد دانلود : ۴۵۷
فیلیپس از ناشناختارگرایان در خصوص باورهای دینی است. او با طرح ایده مغالطه تعالی زبان دینی معتقد است که این زبان واجد خصوصیت غیرارجاعی بودن و غیرتوصیفی بودن و جدا بودن وجود واقعی از وجود منطقی در گزاره هایش است. در این مقاله نشان می دهیم که توصیفی بودن زبان دینی در نظام فکری وی به این معناست که در زبان دینی هیچ گاه نباید جدا از متن دینی، اثبات وجود خدا و سایر شاخص های دینی انجام پذیرد، زیرا نحوه زندگی دینی منشأ انتزاع معنا و وجود این باورهاست. از نظر فیلیپس صحبت کردن از خدا و سایر موضوعات دینی، دارای ارجاع به متعلق خود هستند. اگرچه این متعلق امری خارجی نیست، بلکه تحقق یافته در نحوه زندگی مؤمنان است. او توصیفی و ارجاعی بودن زبان دینی را در محدوده نحوه زندگی دینی می پذیرد و البته همین امر مهم ترین نقطه تمایز وی با دیگر فیلسوفان دین تحلیلی است. از همین رو برخی فیلسوفان تحلیل زبانی در حوزه فلسفه دین، انتقادهای زیر را به دیدگاه او مطرح کرده اند: الف) عدم صحت تمایز میان وجود منطقی از وجود واقعی پیرامون خداوند؛ ب) نفی واقعیت عناصر دینی بر اساس مبنای پوزیتویستی فیلیپس؛ ج) عدم اثبات ناتوانی زبان عرفی در صحبت کردن از امور ماورایی.
۱۶.

ارتباط زبان و معنا در سنت فلسفه ی تحلیلی: با تأکید بر آراء ویتگنشتاین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زبان راسل تحلیل ویتگنشتاین مور

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه تحلیلی آباء فلسفه تحلیلی
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه تحلیلی عبور از پوزیتیویسم منطقی
تعداد بازدید : ۳۰۴۰ تعداد دانلود : ۱۷۹۶
یکی از مشخصة های مهم فلسفة تحلیلی عبارت است از عطف توجه به زبان و کوشش برای استخراج معانی و ظرایف نهفته در پس آن، به منظور حل و یا منحل کردن مسائل فلسفی. هر سه پایه گذاران فلسفه تحلیلی، یعنی فرگه، راسل و مور، هر کدام به شیوة خود این راه را پیموده اند. ویتگنشتاین به عنوان وراث هر سه فیلسوف، در باب رابطة میان زبان و معنا، در عین این که وام دار گذشتگان خویش است، ولی وجوه افتراقی نیز با آنان دارد. در این مقاله ابتدا به اختصار اساس نظر سه فیلسوف تأثیرگذار بر ویتگنشتاین در باب رابطه زبان و معنا بیان شده، سپس نشان داده می شود که وی در مواردی نظیر نظریه تصویری زبان، اتمیسم منطقی و تمایل به زبان روزمره، وام دار اسلاف خویش است. اما در عین حال مؤلفه های مهمی از اندیشة او، نظیر فرض معنایی خاص برای حالات امور، نگرش انتقادی خاص نسبت به متافیزیک و دفاع از زبان روزمره، متفاوت با دیگران می باشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان