مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
اصول گرایی
حوزه های تخصصی:
ارزیابی های متفاوتی از سیاست خارجی دولت نهم صورت گرفته است. قائلان به رهیافت تغییر آن را دست خوش تغییرات بنیادی و ماهوی می بینند. طرف داران روی کرد استمرار نیز سیاست خارجی دولت نهم را ادامه سیاست های گذشته می دانند. هر یک از این دو دیدگاه بخشی از واقعیت و ماهیت سیاست خارجی جمهوری اسلامی و دوران اصول گرایی را توضیح می دهند. زیرا، سیاست خارجی ایران در این دوره از الگوی تداوم و تغییر پیروی کرده است؛ یعنی در عین تداوم و استمرار، دست خوش تغییر و تحول نیز شده است.بنابراین، ماهیت و مبنای سیاست خارجی دولت نهم تداوم یافته ولی در چارچوب این اصول و مبانی، جهت گیری و اصول رفتاری آن تهاجمی شده است. در این دوره راه برد عدم تعهد تجدید نظر طلب و سه اصل رفتاری اصول گرایی، عدالت خواهی و صلح طلبی حداکثری بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی حاکم شده است؛ تحولی که خود باعث باز تعریف در روابط با غرب، اتخاذ سیاست نگاه به شرق، جهان سوم گرایی و گرایش به امریکای لاتین، گفت و گوی انتقادی با امریکا و بازنگری دیپلماسی هسته ای شده است.
تاثیر انقلاب اسلامی ایران بر حرکتهای اسلامی در آسیای مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مهم ترین بُعد هر انقلاب بُعد ایدئولوژیک آن است که در بررسی تاثیرات فراملی اهمیت فراوان دارد. این بُعد در انقلاب اسلامی ایران تاثیرات مهمی برمناطق همجوار ــ که از نظرمذهبی، جغرافیایی، فرهنگی و تاریخی وجوه اشتراک زیادی دارند ــ گذاشت. این تاثیرات، گرچه در دهه اول پیروزی انقلاب به علت سلطه رژیم شوروی مورد توجه قرار نگرفت، اما با فروپاشی شوروی و تشکیل جمهوریهای مستقل مسلمان، جمهوری اسلامی ایران تلاش کرد با استفاده از پیوندهای سه گانه اسلام (نژاد، زبان و میراث مشترک فرهنگی ـ تاریخی) نفوذ خود را گسترش دهد.
در این خصوص دو سؤال اساسی مطرح است: 1) انقلاب اسلامی تا چه حد برحرکتهای اسلامی منطقه تاثیر گذارد؟ 2) چه حرکتهای اسلامی در منطقه به وجود آمد و تا چه حد زمینه را برای نفوذ ایدئولوژیکی ایران در منطقه فراهم آورد؟ یافته های مقاله نشان می دهد که اگرچه استقلال جمهوریهای آسیای مرکزی فرصتهایی را پیش روی نظام جمهوری اسلامی گذاشت، اما شرایط منطقه ای و رقابت قدرتهای متعدد در منطقه و سیاست عملگرایانه و منفعت محور ایران نسبت به منطقه باعث شد که تاثیر انقلاب اسلامی بر حرکتهای اسلامی آسیای مرکزی در حد یک الگو و ایده مطرح باشد.
نشانه شناسی جریان فکری سیاسی اصول گرایی« با تاکید بر واژه مردم »(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله با استفاده از نظریات نشانه شناختی ساختگرا در حوزه سیاست تلاش شده تا واژه مردم به عنوان یک نشانه در جریان فکری ـ سیاسی اصولگرایی تعریف شده و حدود و ویژگی های آن مشخص شود. به همین منظور ابتدا ساختار درونی نشانه و سپس جایگاه نشانه در کلیت نظام زبان از دید فردینانددو سوسور، زبان شناس سوئیسی بررسی و تشریح شده است. در ادامه دیدگاه رولان بارت در زمینه چگونگی کارکرد نشانه ها، دو مفهوم معنای صریح و معنای ضمنی و مفهوم اسطوره و ارتباط آن با دلالت ضمنی تشریح شده است. سپس با ارجاع به مباحث نظری فوق، جریان سیاسی ـ فکری اصول گرایی جریان به عنوان متن مورد تحلیل نشانه شناختی قرار گرفته است. به همین منظور رابطه بین دو جزء نشانه های اصول گرایی (دال و مدلول) و رابطه نشانه های این نظام با یکدیگر تشریح شده است. در ادامه دلالت های واژه مردم از یک منظر نشانه شناختی مورد بررسی قرار گرفته و مدلول های مختلف آن در بافت ها و متن های متفاوت بیان شده است. در همین راستا نشانه هایی همچون اسلام و قوانین الهی، ولایت فقیه و رابطه جانشینی آن با حکومت دموکراتیک یا سکولاریستی غربی در کلام صاحبنظران اصول گرا مورد بررسی قرار گرفته است.
دو جریان اخباریه و سلفیه در مواجهه با عقلانیت تشریعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاریخ فقه اسلامی شاهد شکل گیری دو جریان به ظاهر هم سو و مشابه- هر چند در دو مقطع زمانی و با جلوه های متفاوت- بوده است. یک جریان، جنبش اخباریه در مکتب امامیه است که با رویکردی تازه در باب شریعت ورزی، ضمن نفی اجتهاد، عقل را در رسیدن به احکام شرعی، ناتوان می شمارد.جریان دوم سلفیه است که در میان اهل سنت، اگر چه در اساس یک جریان اعتقادی است و صرفا یک حرکت فقهی نیست، اما در عرصه فقه و شریعت نیز نگاههای ویژه ای دارد که تا حدود زیادی مشابه دیدگاه های اخباریه است.ژرف اندیشی در آموزه ها، رویکردهای کلان و متدولوژی این دو جریان مهم اصول گرا، وجود مشاکلت ها و احیانا تاثیر و تاثرهایی را میان آنها آشکار می سازد.مواجهه این دو جریان با فرآیند اجتهاد، نفی عقلانیت در ساحت احکام، غیرموجه دانستن استدلال ها و براهین عقلی در فهم شریعت و تکیه کامل بر روایات، از مهم ترین مواردی است که میان آن دو به نوعی همگن و متجانس می نماید.در این پژوهش، تلاش شده است تا گوشه هایی از مشابهت هایی این دو جریان، به ویژه در نوع نگاهی که به عقل دارند، مورد تامل و بررسی قرار گیرد.
صورتبندی مطالعات زنان در جهان اسلام (1)
حوزه های تخصصی:
جهان اسلام در طول یکصد و پنجاه سال اخیر، به نحو گسترده ای به مطالعات زنان پرداخته است. نوشتار حاضر، در راستای شناخت این سیر مطالعات و تحولات پیش روی آن، یک دسته بندی اولیه از مجموعه مطالعات اسلامی با تأکید بر نویسندگان سده بیستم میلادی در حوزهی مسایل زنان ارایه میکند. صورت بندی این مطالعات، تحت دو رویکرد کلی اصول گرایی و دگراندیشی قرار میگیرد. رویکرد اصول گرایی متأثر از افکار اندیشمندان اسلامی نوگرا بوده و به دو دیدگاه نوسلفی و اجتهادی تقسیم میشود. نوسلفیان هم چون سیدقطب با ادعای تمسک به کتاب و میراث سلف، درصدد حل مسایل زنان برآمدند؛ در حالیکه اجتهادگرایان هم چون مطهری، شمس الدین و فضل الله علاوه بر اهمیت دادن به نصوص، برای عقل نیز حجیت و اعتبار قایل شدند. دیدگاه دگراندیشان در شمارهی بعدی نوشتار مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
ضرورت و کارکرد «حفظ نظام» در تدوین سیاست خارجی جمهوری اسلامی (با تأکید بر اندیشه سیاسی امام خمینی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با پیروزی انقلاب اسلامی، گرایش ایران به اتخاذ نگرش اصول گرایانه در عرصه های پر تنش بین المللی که میدان کارزار برای دستیابی به منافع ملی، براساس نگرش های عموماً مادی گرایانه است، چالش های مختلفی را برای جمهوری اسلامی ایجاد کرد. حضرت امام برای برون رفت از مشکلاتی که در عرصه های داخلی و خارجی به وجود آمده بود، با استفاده از نظام معرفتی و روش اجتهادی خویش، با تأکید بر لزوم توجه به نقش متغیرهای «زمان» و «مکان» در استنباط احکام مربوط به حوزه عمل سیاسی، تلاش برای حفظ دولت اسلامی را با طرح رویکرد «حفظ نظام»، از باب لزوم تمهید مقدمات برای تحقق اهداف و منویات شارع مقدس اسلام، ضروری دانستند. اتخاذ راهبرد حفظ نظام جمهوری اسلامی، زمینه ارتقای توانمندی نظام در مدیریت محیط داخلی و خارجی و مقابله با چالش های ایجاد شده را فراهم و امکان عملیاتی شدن هوشمندانه اصول گرایی دولت اسلامی را در وضعیت های متفاوت، متناسب با شرایط زمانی و مکانی به وجود آورد.
بازنمایی جوان در سینمای عامه پسند: مقایسه تطبیقی دو دوره اصلاحات و اصول گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مقاله، مطالعه نحوه بازنمایی جوان در سینمای عامه پسند ایران از راه مقایسه تطبیقی فیلم های برگزیده در دو دوره اصلاحات (1376- 1384) و اصول گرایی (1384- 1389) است. به این منظور، با بهره گیری از نظریه بازنمایی هبدیج و مفاهیم مرتبط در حوزه مطالعات جوانان، نظیر «بازنمایی به مثابه دردسر» و «بازنمایی به مثابه خوش گذرانی»، سه فیلم از دوره اصلاحات («زیر پوست شهر»، «پارتی» و «من ترانه 15 سال دارم») و سه فیلم از دوره اصول گرایی («دایره زنگی»، «درباره الی...» و «تسویه حساب») برگزیده و به این موضوع پرداخته شده است که آیا در بازنمایی جوان در فیلم های این دو دوره، تفاوتی وجود دارد یا خیر.
مطالعه این فیلم ها براساس دو الگوی سلبی و کادوری برای تحلیل رمزگان فنی، و الگوی روایی و نشانه شناسی بارت برای تحلیل نشانه شناسی پی ریزی شده است. پس از مطالعه فیلم ها و بررسی جداگانة هریک از آن ها، این نتیجه به دست آمد که فیلم های عامه پسندِ ساخته شده در این دو دوره، تصویری متفاوت از جوان را بازنمایی می کنند. در هریک از این دو دوره، ارجاعاتی حتی متناقض به جوان به چشم می خورد.
در دوره اصلاحات، جوان با مفاهیمی مانند «پای بندی به ساختار»، «امید به آینده»، «خودباوری»، «جسارت»، «مسئولیت پذیری»، «آرمان گرایی»، «قانون مداری» و «دموکراسی و آزادی خواهی» نشان داده شده است؛ اما در دوره اصول گرایی به صورتی «ساختارشکن»، «خودابراز»، «بی هویت»، «مبارز ضداجتماعی»، «درگیر بین سنت و مدرنیته»، «قانون گریز» و «خطر پذیر» بازنمایی شده است. بنابراین، نوعی هراس رسانه ای درمورد بازنمایی جوان در دوره اصول گرایی در سینمای عامه پسند به وجود آمده است.
بررسی جغرافیای الگوی رأی دهی در ایران (با تأکید بر انتخابات دوره هفتم تا یازدهم ریاست جمهوری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر درصدد پاسخ به این پرسش است که الگوی رأی دهی مشارکت انتخاباتی ایران در قالب گرایش سیاسی (اصلاح طلبی و اصول گرایی) چگونه است و چه استان هایی گرایش به اصلاح طلبی و کدام یک تمایل به اصول گرایی دارند. در این مقاله از روش تحلیل ثانویه استفاده شده و مطالعه ای اکتشافی پیرامون آمارهای مشارکت انتخاباتی بر پایه مشارکت بین دوره ای و درون دوره ای از دوره هفتم تا یازدهم ریاست جمهوری صورت گرفته تا در پرتو آن چیستی واقعیت سیاسی جامعه ایران از منظر مشارکت انتخاباتی مشخص گردد. یافته های حاصل از کندوکاو های آماری آرا نشان می دهد: در مجموع از بین استان های کشور، استان های آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، اردبیل، ایلام، سیستان و بلوچستان، کردستان، کرمانشاه، گلستان، فارس، یزد، بوشهر و هرمزگان استان های اصلاح طلب و استان های اصفهان، چهارمحال و بختیاری، زنجان، سمنان، قم، قزوین، کهگیلویه و بویر احمد، مرکزی، همدان و خراسان استان های اصول گرا هستند و تهران، گیلان و کرمان دارای تمایل بیشتر به اصلاح طلبی و لرستان، خوزستان و مازندران متمایل به اصول گرایی هستند
تحلیل گفتمان عدالت در دهه سوم انقلاب با تأکید بر سال های 1380-1384(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق پیش رو با هدف تشریح فرآیند هژمونیک شدن گفتمان اصول گرایی عدالت محور در دهه سوم انقلاب (1380-1384) شکل گرفته است. با توجه به امتیازات نظریه لاکلاو و موفه از این نظریه به عنوان چارچوب نظری کارآمد و استراتژی روشی تحقیق برای این پژوهش استفاده شده است. یافته های رویکرد گفتمانی تحقیق به شرح زیر قابل ارائه اند: گفتمان اصول گرایی با استفاده از زمینه های ایجادشده در اثر تزلزل ها و بی قراری های گفتمان اصلاح طلبی و با بهره گیری از زمینه ها و امکانات سخت افزای و نرم افزاری هم چون در اختیار داشتن ساز و کارها و ابزارهای قدرت مانند قوه قضاییه و شورای نگهبان، توانست در فرآیندی رقابتی از اوایل دهه هشتاد در سه مرحله دومین دوره انتخابات شورای شهر، انتخابات مجلس هفتم و انتخابات ریاست جمهوری سال 84 زمینه های لازم را برای حاشیه رانی اصلاح طلبان و ساختارشکنی برخی دال های اصلی آن فراهم آورند. این گفتمان با تاکید بر شعارها و مفاهیمی مانند تشکیل دولت اسلامی از راه اقامه عدل و ارجاع آن به مضامینی هم چون امکانات برابر برای همه و آوردن نفت سر سفره های مردم که در قالب کاربرد زبان همه فهم و عامیانه، داشتن لحنی ساده، نمایش ساده زیستی و ... ارائه می شد، به آفرینش نظام معنایی جدیدی دست زد و با استفاده از آن علاوه بر نقد دولت های گذشته و اشاره به نقصان ها و ناکارآمدی های آن ها در تأمین و توجه عدالت محورانه به نیازهای اقتصادی و رفاهی مردم، به ساختارشکنی آن ها پرداخت و قابلیت دسترسی و اعتبار خود در افکار عمومی را افزایش داد. به این ترتیب این گفتمان برای چند سال به عنوان گفتمان هژمون در فضای سیاسی کشور حاکم شد.
بازنمایی جامعه مدنی در مطبوعات (تحلیل گفتمان جامعه مدنی در مطبوعات ایران در دوره 1393-1388)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جامعه مدنی مجموعه ویژه ای از نهادهای مختلف غیر دولتی است که می تواند مانع از تسلط دولت بر جامعه و فعال سازی سایر بخش های جامعه شود. این پژوهش با هدف شناخت تفاوت های نحوه ی بازنمایی مفهوم جامعه مدنی و صورت بندی گفتمانی آن در روزنامه های اصلاح طلب و اصول گرا انجام شده است. بدین منظور 85 متن (سرمقاله ها ، صفحات اندیشه) از میان روزنامه های پرتیراژ متعلق یه دو جریان سیاسی عمده کشور یعنی اصول گرایان و اصلاح طلبان (در میان سال های 1388-1393) انتخاب و تحلیل شده است. (در این پژوهش از روش گفتمان فرکلاف و مفصل بندی مفهومی لاکلائو و موفه برای تحلیل استفاده شده است). یافته ها نشان می دهد در مطبوعات ایران مفهوم جامعه مدنی با مفهوم مدینه النبی هم ارز قرار گرفته است. در این میان هر دو طیف در بازنمایی این مفهوم بر سه اصل دولت، شهروندی و مشارکت اجتماعی تاکید کرده اند. با این تفاوت که روزنامه های اصلاح طلب در مفصل بندی این مفهوم به قوانین مردمی و دموکراتیک متوسل می شوند. در مقابل روزنامه های اصول گرا در ساخت بندی گفتمانی از دال مرکزی جامعه- امت دینی استفاده کرده اند.
تاثیر هویت ملی و قومی بر نگرش سیاسی (مطالعه موردی شهروندان شهرستان خوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال پانزدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۳۰)
515 - 538
حوزه های تخصصی:
بررسی نگرش سیاسی شهروندان مسئله ای است که در جامعه ما از جایگاه خاصی برخوردار است؛ چراکه نگرش ها مقدمه شکل گیری رفتارها و کنش های افراد هستند. ازسوی دیگر، موضوع اهمیت یافتن هویت های ملی و قومی در عصر جهانی شدن، مهم ترین موضوع جامعه شناسی سیاسی در محسوب می شود. در این راستا، به نظر می رسد یکی از عواملی که می تواند بر روی نگرش سیاسی افراد تاثیرگذار باشد، هویت های ملی و قومی افراد می باشد. با توجه به اینکه تاکنون داده مستند تجربی در این خصوص ارائه نشده است، سنجش هرچند اجمالی این موضوع ضروری به نظر می رسد. با توجه به این امر، هدف این پژوهش بررسی تاثیر هویت های ملی و قومی بر روی نگرش سیاسی افراد می باشد. جامعه آماری این پژوهش شهرستان خوی در استان آذربایجان غربی است که در حدود 398 نفر از افراد ساکن در این شهرستان با روش نمونه گیری سهمیه ای مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان می دهد که اولا منطبق با نظریات مید میان هویت ملی و هویتی قومی، نه تضاد، بلکه نوعی ارتباط مثبت وجود دارد که بالاتر رفتن هر کدام از آنها با تقویت هویت دیگر همراه است. ثانیا هرچند این دو نوع هویت، انطباق خوبی باهم دارند، اما تاثیرات آنها بر روی نگرش سیاسی شهروندان متفاوت می باشد. در این راستا، یافته ها حاکی از آن است درحالیکه افزایش هویت ملی باعث گرایش شهروندان به اصول گرایی می شود، اما هویت قومی احتمال تمایل افراد به گروه های سیاسی اصلاح طلب در جامعه مذکور را تقویت می نماید.
تحلیل گفتمان انتقادی پیام های فرهنگی و سیاسی بیلبوردهای شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۴ بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۳
181 - 207
حوزه های تخصصی:
این مقاله درصدد «تحلیل گفتمان انتقادی پیام های فرهنگی و سیاسی شهرداری تهران» است که از سال 1385 تا 1395 خورشیدی بر روی بیلبوردهای شهری انتشار یافته اند. هدف کلی شناخت این گفتمان است، بنابراین، فرایند مطالعه کیفی آن بر اساس روش تحلیل گفتمان لاکلا و موفه انجام یافت. شناخت دال های مرکزی، شناور و وقت های مفصل بندی شده شهرداری تهران که برای به حاشیه راندن و غیریت سازی مؤلفه های گفتمانی رقیب بکار برده است به عنوان پرسش ها و اهداف این تحقیق اند. محقق با انتخاب هدف مند تعداد 25 نمونه طرح گرافیکی از میان جامعه آماری و نیز تحلیل جداگانه هر یک از آنها، به اشباع نظری رسید. روش تحقیق، بر اساس روش کیفی تحلیل گفتمان منطبق بر رویکرد پساساختارگرایی لاکلا و موفه است. نتایج و برون داد این پژوهش بیان گر آن است که؛ دال مرکزی «ولایت مداری» در محور و کانون گفتمان این نهاد قرار گرفته است. دال های شناور «مدیریت جهادی»، «روحانیت» و «غرب ستیزی»، با پیوند به پیرامون و حول کانون مرکزی، مفصل بندی گفتمان شهرداری تهران با خاستگاه گفتمان «اصول گرایی» را، تشکیل داده اند. همچنین از طریق برجسته سازی مؤلفه های گفتمان خودی و به حاشیه راندن دال های مفصل بندی رقیب، از لایه های پنهان این پیام ها قابل فهم است که هدف پنهان آن، هژمونی فرهنگی و ایدئولوژی گفتمان اصول گرایی و نیز دستیابی به قدرت سیاسی شهردار تهران است.
تاثیر هویت ملی و قومی بر نگرش سیاسی (مطالعه موردی شهروندان شهرستان خوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال شانزدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۳۲)
515 - 538
حوزه های تخصصی:
بررسی نگرش سیاسی شهروندان مسئله ای است که در جامعه ما از جایگاه خاصی برخوردار است؛ چراکه نگرش ها مقدمه شکل گیری رفتارها و کنش های افراد هستند. ازسوی دیگر، موضوع اهمیت یافتن هویت های ملی و قومی در عصر جهانی شدن، مهم ترین موضوع جامعه شناسی سیاسی در محسوب می شود. در این راستا، به نظر می رسد یکی از عواملی که می تواند بر روی نگرش سیاسی افراد تاثیرگذار باشد، هویت های ملی و قومی افراد می باشد. با توجه به اینکه تاکنون داده مستند تجربی در این خصوص ارائه نشده است، سنجش هرچند اجمالی این موضوع ضروری به نظر می رسد. با توجه به این امر، هدف این پژوهش بررسی تاثیر هویت های ملی و قومی بر روی نگرش سیاسی افراد می باشد. جامعه آماری این پژوهش شهرستان خوی در استان آذربایجان غربی است که در حدود 398 نفر از افراد ساکن در این شهرستان با روش نمونه گیری سهمیه ای مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان می دهد که اولا منطبق با نظریات مید میان هویت ملی و هویتی قومی، نه تضاد، بلکه نوعی ارتباط مثبت وجود دارد که بالاتر رفتن هر کدام از آنها با تقویت هویت دیگر همراه است. ثانیا هرچند این دو نوع هویت، انطباق خوبی باهم دارند، اما تاثیرات آنها بر روی نگرش سیاسی شهروندان متفاوت می باشد. در این راستا، یافته ها حاکی از آن است درحالیکه افزایش هویت ملی باعث گرایش شهروندان به اصول گرایی می شود، اما هویت قومی احتمال تمایل افراد به گروه های سیاسی اصلاح طلب در جامعه مذکور را تقویت می نماید.
نسخه خوانی (21): پرسش و پاسخ هایی در باب مسئله اخباری- اصولی، غنا و تصوف از دوره اخیر صفوی بر اساس یک متن تازه یاب
حوزه های تخصصی:
متن پیش رو، بخشی از نسخه ای دو قسمتی است که نویسنده بخش اول آن را مورد مداقه قرار داده است. بخش مذکور، شامل یادداشت هایی درباره مسائل اخباری اصولی، تصوف و غنا از مباحث اصلی و جاری نیم قرن آخر صفوی است. این متون توسط شخصی به نام حاجی حسین زاوانی تهیه و تنظیم شده و چندین قسمت را دربرمی گیرد. نویسنده در این جستار، مباحث مطرح شده در قسمت های مختلف این نسخه را بیان می کند. نخستین قسمت از بخش اخباری اصولی، بحثی نسبتاً مفصل درباره ترجیح اجتهاد و اصول گرایی بر اخباریگری بوده و خلاصه ای از مهم ترین ادله ای را که اصولی ها در نقد اخباریگری دارند، بیان می شود. دومین قسمت شامل متنی از محقق سبزواری که رساله فارسی ای است و به جهت متعلمان نوشته و درباره مبحث اجتهاد و تقلید است، نقد می شود. سومین قسمت، مربوط به سوال تازه ای است که حاجی حسین زاوانی درباره حدیث انما علینا ان نلقی الیکم الاصول و علیکم ان تفرعوا مطرح کرده و اینکه آیا معنای این حدیث، تجویز اجتهاد است یا خیر را تشریح می کند.
تحولات مفهومی امر انقلابی در گفتمان اصلاح طلبی
منبع:
اندیشه سیاسی در اسلام بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۳
105 - 140
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تحولات مفهومی امر انقلابی در گفتمان اصلاح طلبی انجام گرفت. برای تبیین معنادار رابطه میان امر انقلابی گری و اصلاح طلبی، از رهیافت نظری لاکلائو و موف استفاده گردید. با رحلت امام خمینی، گفتمان جمهوری اسلامی که با دال های اسلام و جمهوریت مفصل بندی می شد، راه برای برداشت ها و تفاسیر متفاوت باز شد که نتیجه آن، شکل گیری دو طیف سیاسی رقیب با عنوان «اصلاح طلب» و «اصول گرا» بود. گفتمان اصلاح طلبی، شعارهای انقلاب اسلامی همچون آزادی، مردم سالاری، قانون گرایی، دموکراسی دینی، حقوق بشر و ... را در خود جای داد و با این تفکر که نیاز جامعه ایرانی، داشتن روابط عادلانه و آزاد با همه جهان است، رویکردهای جدیدی را در خود پذیرا گردید. این گفتمان، حول دال مرکزی مردم سالاری و دال های شناور جامعه مدنی، توسعه سیاسی، قانون گرایی، آزادی و تساهل شکل گرفت و نظام معنایی را شکل داد که بر اساس آن سعی نمود ساختار معنایی گفتمان اصول گرایان را در هم شکند. در مقابل، اصول گرایان سعی کردند با ایجاد مفصل بندی جدید و افزودن دال هایی چون عدالت، امنیت، ارزش ها، تهاجم فرهنگی و ... حول دال مرکزی ولایت، نظام معنایی خود را شکل داده و دال مرکزی اصلاح طلبان و دال های شناور آن را ساختارشکنی نمایند. گفتمان اصلاح طلبی امکان های زیادی برای تحول در جامعه ایجاد کرد، اما نتوانست در مقابل موانع شکل گرفته پیروز شود. هرچند در گفتمان اصلاح طلبی، تغییراتی در عناصر انقلاب اسلامی شکل گرفت، اما این بدان معنا نبوده که امر انقلابی به کل از بین رفته است، بلکه بدان معناست که گفتمان اصلاح طلبی به جای تأکید بر مؤلفه هایی همچون عدالت محوری، به عناصری همچون مردم سالاری، آزادی، توسعه سیاسی و قانون مداری توجه نموده است. درواقع می توان گفت که امر انقلابی در گفتمان اصلاح طلبی برساخته شده است و تولیدکنندگان گفتمان اصلاح طلبی همواره نقشی تأثیرگذار در ساختار سیاسی جمهوری اسلامی ایران بعد از انقلاب اسلامی داشته است.
نگاشت شبکه تداعی های برند گفتمان اصول گرایی و اصلاح طلبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بازرگانی دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
362 - 383
حوزه های تخصصی:
هدف: موفقیت در رقابت های سیاسی، به مدیریت صحیح تصویر ذهنی افراد از گفتمان سیاسی نیاز دارد. گفتمان های سیاسی با استفاده از مفهوم ها توصیف می شوند و مفهوم ها در ذهن افراد در قالب شبکه ای از تداعی های مثبت و منفی مرتب می شوند. هدف پژوهش حاضر، نگاشت شبکه تداعی برند گفتمان های سیاسی اصول گرایی و اصلاح طلبی است.
روش: پژوهش از منظر هدف کاربردی و از منظر گردآوری داده ها توصیفی است. جامعه آماری پژوهش دانشجویان دانشگاه علامه طباطبائی، روش نمونه گیری غیرتصادفی از نوع در دسترس و حجم نمونه 400 نفر است. داده های پژوهش در دو مرحله مصاحبه برای استخراج تداعی های برند و جمع آوری نقشه های ذهنی به دست آمده است. سنجش روایی پژوهش با استفاده از روش بازسازی نقشه و سنجش پایایی پژوهش به کمک روش دونیمه سازی صورت گرفته است. برای ترسیم نقشه های اجتماعی از اسلوب روش نقشه مفهومی برند استفاده شده است.
یافته ها: پس از جمع آوری تداعی ها، ترسیم نقشه های ذهنی انفرادی و ترسیم نقشه های ذهنی اجماعی به تفکیک گفتمان های اصول گرایی و اصلاح طلبی، مشخص شد که گفتمان اصول گرایی دارای 14 تداعی است و تداعی های احمدی نژاد، دلواپس، صداوسیما و قالیباف تداعی های مرتبه اول گفتمان اصول گرایی هستند. گفتمان اصلاح طلبی دارای 13 تداعی است که تداعی های فضای باز، خاتمی، رد صلاحیت، روحانی و برجام، تداعی های مرتبه اول گفتمان اصلاح طلبی هستند.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که شبکه تداعی های گفتمان های اصول گرایی و اصلاح طلبی، در 4 حوزه دیدگاه اقتصادی، دیدگاه سیاسی، دیدگاه اجتماعی و تعریف شخصیتی به طور کامل متمایزند. در 2 حوزه دیدگاه فرهنگی و پایگاه رأی دهندگان، تداعی های مشخصی از گفتمان اصول گرایی شناسایی شد؛ ولی در همین 2 حوزه تداعی های مشخصی برای گفتمان اصلاح طلبی شناسایی نشد.
بازشناسی زمینه های هویتی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران؛ رهیافتی سازه انگارانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۱۳ تابستان ۱۳۹۱ شماره ۲ (پیاپی ۵۰)
51 - 72
رویکرد سازه انگاری از ابتدای دهه 1990 میلادی به دنبال ناکامی نظریه های خردگرایانه حاکم بر روابط بین الملل به ویژه واقع گرایی که تنها بر منافع مادی و قدرت تأکید دارند، برای تحلیل سیاست بین الملل و سیاست خارجی مطرح شده و طی یک دهه گذشته به یکی از رویکردهای عمده در حوزه سیاست بین الملل و سیاست خارجی تبدیل شده است. مهم ترین گزاره های این رویکرد عبارتند از اهمیت ساختارهای هنجاری و فکری در کنار ساختارهای مادی، اهمیت هنجارهای بین المللی و داخلی در شکل بخشیدن به هویت دولت ها و اینکه منافع بر اساس هویت ها شکل می گیرد و رفتار سیاست خارجی کنشگران را تعیین می کند. با توجه به تأکید محوری دولت نهم بر موضوع عدالت، این دولت با عنوان دوران اصول گرای عدالت محور روی کار آمد. در این دولت شاهد اهمیت اصولی مانند بازگشت به آرمان های اولیه انقلاب اسلامی (با ابعادی انقلابی، اسلامی و فراملی)، حمایت از جنبش های آزادی بخش و انقلابی، عدالت طلبی و... هستیم. در همین راستا این پرسش به ذهن متبادر می شود که تا چه اندازه می توان از رویکرد سازه انگاری برای تحلیل سیاست خارجی دولت نهم استفاده کرد؟
تأثیر جهانی شدن بر ثبات سیاسی در دوران اصلاحات، اصول گرایی و اعتدال گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال هجدهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۳۵)
249 - 278
حوزه های تخصصی:
جهانی شدن، کشورهای در حال توسعه را با چالش های بسیاری مواجه کرده است. یکی از بنیادی ترین این چالش ها مسئله ثبات سیاسی می باشد. با توجه به ارزش ها و هنجارهای حاکم بر نظام جمهوری اسلامی ایران، حکومت های مختلف با گفتمان های توسعه سیاسی، عدالت و اعتدال، شیوه های خاصی را در رویارویی با آن برگزیده اند. سؤال اصلی این است که تأثیر جهانی شدن بر ثبات سیاسی کشور طی دوره های اصلاحات، اصول گرایی و اعتدال گرایی چه بوده است؟ پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی تحلیلی انجام شده و از نوع همبستگی می باشد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 تحلیل شده است که در آن از روش آماری ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی تک و چند متغیره از نوع هم زمان یا توأم (اینتر) بهره گرفته شده است. نتایج و یافته های پژوهش حاکی از آن است که جهانی شدن با ثبات سیاسی رابطه معناداری دارد. شاخص ترکیبی جهانی شدن تقریباً 51 درصد از تغییرات ثبات سیاسی را تبیین نموده است. با توجه به مقادیر بتا ابعاد سیاسی و اجتماعی جهانی شدن به ترتیب بیشترین تأثیر منفی و بُعد اقتصادی تأثیر مثبت بر روی ثبات سیاسی داشته است.
مقایسه تطبیقی دال های گفتمان های اصلاح طلبی و اصول گرایی در مجلس ششم و هفتم شورای اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال دوم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۶)
218 - 245
حوزه های تخصصی:
در این مقاله تلاش می شود دال مرکزی گفتمان اصلاح طلبی و اصول گرایی با توجه به رویکرد مجلس ششم و هفتم بررسی و مقایسه شود. بر این اساس پرسش اصلی عبارت است از: دال مرکزی و دال های شناور گفتمان های اصول گرایی و اصلاح طلبی در مجالس ششم و هفتم چه شباهت ها و تفاوت هایی دارند؟ دال مرکزی گفتمان اصلاحات بر اساس توسعه سیاسی مبتنی بر قانون اساسی، آزادی، گسترش نهادهای مدنی و تشکل های سیاسی، تکثیر مطبوعات و رسانه ها و تنش زدایی و توسعه روابط در عرصه بین الملل بوده در حالی که دال مرکزی گفتمان اصول گرایی مبتنی بر پیروی از اصل مترقی ولایت فقیه و قانون اساسی، جامعیت حضور دین در صحنه سیاست و استکبارستیزی، پافشاری بر اصول و اهداف و آرمان های اولیه انقلاب، استمرار بخشیدن تحقیق اندیشه و آرمان های امام خمینی (ره) می باشد که هر یک از گفتمان ها با جهان بینی و دال مرکزی خود بر ساختار سیاسی ایران موثر بوده اند. فرضیه حاضر بر اساس داده ها و یافته های مقاله که بر اساس روش تحقیق مقایسه ای و چارچوب نظری تحلیل گفتمان است و داده ها نیز از روش کتابخانه ای و اسنادی بدست آمده اند، تأیید شد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که گفتمان اصلاح طلبی چه گفتمان اصول گرایی ظرفیت نظریه پردازی کارآمد، پیچیده و به روز کردن ساختارها و نهادها و اصلاح مدیریتی و رفتاری از خود بروز ندهند، در دسترس بودن و اعتبار آن آسیب می بیند.
نگرش سیاسی و ارتباط آن با دینداری و طبقه اجتماعی در بین مردم شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوع نگرش سیاسی مردم و تحلیل جامعه شناختی عوامل مؤثر بر آن ازجمله پرسش های مهم مطرح در حوزه جامعه شناسی سیاسی است. این مقاله با هدف بررسی وضعیت نگرش سیاسی مردم شهر رشت انجام شده است و برای تحقق آن از دو منظر اقتصادگرایی و فرهنگ گرایی برای تبیین عوامل مؤثر بر نگرش سیاسی استفاده می شود. لذا پرسش اصلی مقاله حاضر این است که «نگرش سیاسی مردم رشت تحت تأثیر کدام یک از دو متغیر موردنظر طبقه و دینداری شکل می گیرد؟». روش این مطالعه، پیمایش و ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه و جامعه آماری آن، جمعیت بالای 18 سال مردم رشت است که 385 نفر آن ها به شیوه نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده اند. یافته های تحقیق نشان می دهد که 76 درصد از پاسخگویان دارای نگرش اصلاح طلبی و 24 درصد از نگرش اصول گرایی برخوردارند. همچنین بین متغیرهای دینداری و طبقه اجتماعی پاسخگویان و نگرش سیاسی آن ها رابطه معنادار و مستقیمی وجود دارد.