مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۲۱.
۳۲۲.
۳۲۳.
۳۲۴.
۳۲۵.
۳۲۶.
۳۲۷.
۳۲۸.
۳۲۹.
۳۳۰.
۳۳۱.
۳۳۲.
۳۳۳.
۳۳۴.
۳۳۵.
۳۳۶.
۳۳۷.
۳۳۸.
۳۳۹.
۳۴۰.
هرمنوتیک
منبع:
مطالعات ادیان و عرفان تطبیقی دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱
105 - 126
حوزه های تخصصی:
ارجمندترین سخن صوفیه، حدیث عشق و محبت است که آن را استوارترین رشته ی پیوند میان حق و خلق دانسته اند.عرفا پس از تعمق در آیات قرآنی و تأویل آیه ی «یحبهم و یحبونه» به منظور وصول به حقیقت موضوع عشق و محبت الهی را در عرفان پایه ریزی کردند .با این حال معانی متفاوتی از این آیه و مفهوم محبت مندرح در آن را ارایه نموده اند. تعاریفی که بایزید و جنید از مفهوم عشق و محبت ارائه می دهند از تأویل ایشان از آیات قرآن نشأت گرفته و در تفاوت بنیادی در سیر و سلوک عرفانیشان در حوزه های عملی و معنایی«شریعت و طریقت»، «صحو و سکر» نمود می یابد. این تحقیق تفاوت دیدگاه بایزید بسطامی و جنید بغدادی در مورد عشق و محبت، مندرج در متون عرفانی تاقرن ششم را بررسی می کند. فرضیه تحقیق بر این امرمبتنی است که اختلاف تعاریف این دو عارف از محبت، ناشی از تفاوت جایگاه عرفانی و نگرش متفاوت آنان و نحوه ی تأویل آنها از آیات مربوط به محبت است و متناسب با مشرب عرفانی این دو عارف شکل گرفته است. روش بررسی این اختلاف نظر بر اساس نظریه هرمنوتیک گادامر که تأویل را امری مفسر محور می داند تبیین می گردد که طریقی نو در بررسی متون عرفانی محسوب می شود.
بررسی روش شناسی هرمنوتیک قصدگرای اسکینر
منبع:
سیاست پژوهی جهان اسلام دوره دوم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۳
145 - 178
حوزه های تخصصی:
یکی از دغدغه های فکری هر مورخ اندیشه، فهم و درک و انتقال درست اندیشه به دیگران است. در هرمنوتیک روشی معمولاً از دو شیوه سنتی استفاده می شود: 1- هرمنوتیک متن گرا، که خوانش اندیشه را بر متن مستقل از زمان و مکان ابتناء می نماید، 2- هرمنوتیک زمینه گرا، که متن را امری وابسته به شرایط و قرائت آن را با لحاظ زمان و مکان ممکن می داند. در سال های اخیر پروفسور کوئنتین اسکینر برای فهم اندیشه سیاسی روشی هرمنوتیکی معرفی نموده که به «هرمنوتیک قصد گرا» معروف است. سؤال این پژوهش این است که اقتضائات روشی هرمنوتیک اسکینر چیست؟ اسکینر برای تحلیل اندیشه سیاسی بر بازسازی «زمینه اندیشه» تأکید دارد و به شیوه سنتی نگارش تاریخ اندیشه که در آن متون بدون توجه به زمینه و با تکیه بر متن و ادعای حقیقت بررسی می شود، انتقاد می کند. وی با تأثیر از نظریه ی کنشی زبان، حرف را نوعی عمل ارتباطی و نویسنده را به عنوان کنش گر در نظر می گیرد. در این روش ضمن لحاظ خود متن و زمینه شکل گیری آن، به قصدیت مؤلف بعنوان کنش مضمون در سخن او توجه می شود. با کشف قصد مؤلف امکان فهم تصرفات او نسبت به دیگر اندیشه ها و ایدئولوژی های هم عصرش بدست می آید.
بررسی تأثیر پیش فرض های مذهبی بر ترجمه قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال ششم بهار ۱۳۹۴ شماره ۲۱
95 - 106
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش سعی شده است با بررسی سه نمونه از آیات قرآن کریم در باب «عدل الهی»، «امامت» و «وضو» از دیدگاه سه مترجم اهل سنت یعنی ابوالفضل رشید الدین میبدی ، شاه ولی الله دهلوی و نجم الدین محمد نسفی و سه ترجمه معاصر شیعه یعنی ترجمه آیت الله مکارم شیرازی ، ترجمه مهدی الهی قمشه ای و ترجمه فولادوند ، چگونگی تأثیرگذاری پیش فرض های عقیدتی بر ترجمه قرآن کریم تبیین گردد. نتیجه بدست آمده نشان می دهد که این پیش فرض ها به وضوح رنگ اعتقادی ترجمه های صورت گرفته را آشکار می نمایند.
هرمنوتیک و خوانش زنانه قرآن: تحلیل و بررسی آراء آمنه ودود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۶
557 - 575
حوزه های تخصصی:
تأثیر هرمنوتیک و نیز «خوانش زنانه» در فهم و تفسیر از مباحثی است که در دهه های اخیر در حوزه تفسیر متون دینی مطرح شده است. در این مطالعه در صدد آن ایم که این نگاه در فهم قرآن را بر اساس دیدگاه های آمنه ودود تحلیل و بررسی نماییم. وی تلاش می کند به روشی که آن را «هرمنوتیک توحیدی» نامیده است، آیات قرآن درباره زن را بازخوانی کند. ودود قرآن را کلام خدا و تاریخی اخلاقی می داند. او معتقد است که به جز مناسک و آیین های عبادی که غیر قابل تغییرند، لزوماً نباید از بخش های دیگر قرآن که مربوط به بافت های خاص است تقلید کرد، مگر اینکه بعدها بتوان یک چارچوب عام و نظام مند ساخت و از آن مبانی برای هدایت عام استفاده کرد. ودود ، همچون نوگرایان معاصر، آیات متشابه را به «تمثیلی» تفسیر می کند و معنای متن را ثابت نمی بیند و معتقد است که هیچ یک از روش های تفسیری عینی و اُبژکتیو نیستند. همچنین، اعتقاد دارد در فهم وحی باید به بافت مکانی و زمانی و فرهنگ عصر نزول و زمینه های نزول آیات توجه کنیم.
درآمدی بر هرمنوتیک و جایگاه آن در نقد هنر
حوزه های تخصصی:
نظریه و نقد هرمنوتیک یکی از نظریه ها و نقدهای مهم هنر و ادبیات است. چندمعنا بودن این واژه بیانگر انواع کاربردهایی است که از این واژه صورت گرفته و می گیرد. از هرمنوتیک به عنوان نگرش، دانش، روش و هنر نام برده شده است که به درک و فهم جهان، انسان و متن می پردازد. متن ها و آثار هنری در تفاسیر مفتوح می شوند و هدف تفسیر و فهم آثار، وصول به معنای حقیقی آن ها است. هدف از این پژوهش، تأملی انتقادی و تحلیلی به آراء متفکران در مورد هرمنوتیک، نقش و جایگاه آن در تفسیر پدیده ها، بالأخص آثار هنری و دستیابی به مبنایی جهت رسیدن به معنای حقیقی اثر است. لذا سوال اصلی پژوهش بر محوریت هرمنوتیک و جایگاه آن در نقد هنر قرار می گیرد و باید به این مسأله پرداخته شود که کدام یک از رویکردهای هرمنوتیک فهم نزدیک تری به حقیقت اثر هنری می گشاید. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی و تاریخی است و اطلاعات اولیه با مراجعه به منابع کتابخانه ای جمع آوری شده است. جهت بررسی آثار و اندیشه های متفکران هرمنوتیک تاریخچه مختصری از هرمنوتیک و انواع آن آورده شده است. سپس با ذکر دوره های مهم تاریخ هرمنوتیک به دسته بندی نظریه پردازان آن پرداخته شده است. هرمنوتیک ازنظر موضوع و گونه های آن بررسی گردیده و با جمع بندی آراء نظریه پردازان سعی در رسیدن به مبنای مشخصی در نقد هرمنوتیک شده است. پژوهش ها نشان می دهند، هرمنوتیک به عنوان دانشی در دست یابی به معنی همواره نقشی مهم در تعیین معنای آثار هنری داشته و دارد. اما پرداخت صرف به هر یک از وجوه محوری آن چون مؤلف، مخاطب و متن، تنها بخشی از معنای اثر را آشکار می سازد؛ لذا علی رغم ادعای هرمنوتیک مدرن مفسر محور و هرمنوتیک سنتی، متن محور و مؤلف محور، مجموعه ای از شناخت و آگاهی کامل از مؤلف، متن و مفسر است که نقشی محوری در تعیین معنای اثر دارند.
بررسی تطبیقی مبانی هرمنوتیست های قصدگرا و متفکران مسلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هرمنوتیست های قصدگرا و تأویل گرایان مسلمان گرچه هردو به دنبال فهم مراد و قصد مؤلّف از متن اند، ولی مبانی تفسیری مکاتب، امر تعیین کننده برای تفاوت های تفسیری اند. از این رو شناخت مبانی این دو مکتب، هدف این مقاله قرار گرفت و نسبت بین این دو مکتب تأویلی از نظر مبانی مورد بحث و تحلیل مقایسه ای قرار گرفت. در مقایسه پیش فرض های دو مکتب نشان داده شد که در برخی مبانی همچون فهم پذیری متون، مبنا بودن زبان در فهم و قصد، عینی بودن معنا، معنای نهایی متن، نسبی بودن فهم از متن، اشتراک دارند؛ ولی در برخی مبانی همچون تاریخی نگری، ابتناء کشف قصد بر حدس _ که هرمنوتیک قصدی بدان باور دارد _ و نه عقل، افتراق دارند. همچنین متن (قرآنی) به دلیل علیم بودن مؤلف آن اختلاف و تناقض ندارد که آن را از هر متن دیگر ممتاز می سازد. نیز در خصوص مبنای تاریخی نگری بین دو مکتب نشان داده شد این دو مبنا با هم اختلاف دارد. داده ها، آشکارا نشانگر این تفاوت ها و اشتراک ها بین مبانی دو مکتب اند که در پایان به شکل جدولی مقایسه ای ارائه شده است.
تدوین الگوی مشاوره رشدی با تأکید بر سِیر زمانی رشد و ابعاد مسئولیت فرد براساس آرای اندیشمندان مسلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، ایجاد الگویی متناسب با فرهنگ ایرانی- اسلامی بوده و در آن، با تأکید بر بٌعد زمان و ابعاد مسئولیت فرد درراستای دستیابی به رشد، بررسی و استخراج مبانی، اصول و اهداف رشد و نیز ابعاد مسئولیت فرد صورت گرفته است. برای انجام دادن این پژوهش از هرمنوتیک کلاسیک شلایرماخر استفاده کرده و با استفاده از ویژگی های دستوری و فنی متن و با دُور هرمنوتیکی از تفسیر جزء به کل و کل به جزء در سه سطح افق مؤلف، افق و برداشت محقق، و ادغام افق مؤلف و محقق به تجزیه وتحلیل و استخراج الگوی نهایی دست یافته ایم. مرجع تفسیر، گزینشی هدفمند از آثار اندیشمندان مسلمان همچون ابن عربی، سهروردی، حسن زاده آملی و جوادی آملی بوده که به بیشترین میزان با هدف این پژوهش قرابت داشته است. الگوی حاصل شده با استفاده از شیوه منطق استقرایی و قیاسی درنهایت، در نگرشی کاربردی درقالب اهداف، مبانی، اصول و ابعاد مسئولیت فرد درراستای رشد بررسی شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهند هدف از رشد، حرکت کردن برمدارِ حق است که مبانی و اصولی بدین شرح دارد: مبنای کمال با اصول تضاد، میل به کمال، عاملیت، سلسله مراتب وجود، خدمت رسانی، قاعده مندی و آفرینش مداوم، جهتمندی و هدفمندی؛ مبنای وحدت با اصول مکملیت، اتصال اجزا، پذیرش و یکپارچگی، حقیقت ثابت، تغییرناپذیری قواعد و علیت هستی، تعادل و سازگاری؛ مبنای جاودانگی با اصول میل بازگشت به مبدأ، مکانمندی، زمانمندی وجود، یکپارچگی زمانی، مرگ و چرخش وجودی؛ مبنای هدفمندی با اصول رهبری، قدرت خلق، اداره و تداوم هستی، و جامعیت. هدف از این پژوهش، رشد عمل کردن برمدارِ الهی است که با توجه به مبانی و اصول مختص به آن، شخص در ابعاد فردی و ارتباطی، مسئول شناخته می شود و با توجه به حیطه و ابعاد مسئولیتی خویش، با معنایابی مجدد به شیوه ای متفاوت در سطوح شناختی، عاطفی و رفتاری، مسائل فردی و ارتباطی خود را حل می کند.
تربیت سیاسی در حوزه آموزش و پرورش از دیدگاه امامین انقلاب اسلامی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی واژه تربیت سیاسی به عنوان کنش گفتاری- هرمنوتیکی در اندیشه امام خمینی و آیت الله خامنه ای در حوزه آموزش و پرورش با تأکید بر نقش معلم بود. بدون شک کنش گفتاری با هدف تغییر در عرصه عمل، ایراد می شود و زمینه ها و شرایط متفاوت در جهت گیری واژگان تأثیرگذار هستند. روش پژوهش، نظریه کنش گفتاری و به تبع آن هرمنوتیک اسکینر (1978) است که درپی نظریات جان سرل (1969)، ویتگنشتاین (1994) و جان آستین (1975) آمده است و بر کشف نیت مؤلف تأکید خاصی دارد. معنای متن در این پژوهش، مفهوم عام آن شامل کتاب، رساله، سخنرانی، نماد و... است. پژوهش حاضر از یک طرف می تواند ابعاد و جنبه های مختلف تربیت سیاسی را برای دانش آموزان و دانشجو- معلمان روشن سازد و از سوی دیگر به متولیان نظام آموزشی در برنامه ریزی های آموزشی- پرورشی کشور کمک نماید. یافته ها نشان داد که کنش گفتاری امام خمینی در مفهوم تربیت سیاسی، با توجه به شرایط روز و مبانی دینی اسلامی اتخاذ گردید و واژگان همراه با آن یعنی مبارزه، علم با معنویت، توحیدمحوری، مؤمن و متدین، انقلابی بودن، و استقلال ارائه شدند. در کلام مقام معظم رهبری نیز تربیت سیاسی با مقوله های کلان گام دوم انقلاب، تمدن نوین اسلامی، دولت اسلامی، نیروهای مؤمن و انقلابی، مدیریت جهادی، فرهنگ و سیاست، علم و اخلاق پیونده خورده است و به نوعی مسیر انقلاب را در این حوزه مشخص می کند.
جایگاه معرفت شناسی در دانش جغرافیا؛ خاستگاه ها و رویکردها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های معرفت شناختی پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۴
155 - 172
حوزه های تخصصی:
علم جغرافیا یکی از علوم تأثیرگذار در زیست بشر است که درگذشته و حال، تحولات متعددی را به لحاظ بنیادهای فلسفی به دنبال داشته است. این تحول نشان می دهد که متخصصان و اندیشمندان این حوزه بر سر موضوع، ماهیت و تعریف این علم هم نظر نبوده اند؛ اما باوجوداین تنوع موجود در علم جغرافیا، امروزه این علم توانمندی های بسیاری یافته و با ابزارهای فنی که در دست دارد دارای گرایش های تخصصی جدیدی گردیده است. فلسفه دانش جغرافیا به مثابه اساس نامه یا قانون اساسی نظام علمی این دانش، نقشی کلیدی و مرکزی در حیات علمی آن دارد. اگرچه تحول در زندگی بشر و ضرورت های نوین آن در بدو امر به تخصص گرایی در علوم منجر شد، ولی با گسترش شاخه های علمی توجه به کلیت معرفت بشری نیز به احساسی مشترک بین اندیشمندان مبدل گردید تا با نگرشی نو در گام نخست به تبیین فلسفه علم جغرافیا پرداخته شود و در راستای آن وضع معرفت جغرافیایی را بررسی نماید. امروزه موضوع معرفت شناسی در دانش جغرافیا از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این اهمیت متأثر از مکتب های فلسفی مانند اثبات گرایی، هرمنوتیک و پساساختارگرایی است. در این مقاله تلاش شده است تا این مسئله مورد بررسی قرار گیرد و اهمیت آن برای دانش جغرافیا آشکار گردد.
طرحی برای ارائه برداشتی هرمنوتیکی از سلامتی و بیماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شناخت بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۸۸
267 - 291
حوزه های تخصصی:
در این مقاله تلاش داریم توضیح دهیم که پزشکی مدرن به دلیلِ چیرگیِ جهان بینیِ مکانیکی و فروکاست گرایانه دچار بحران شده است. این بحران را می توان بحران در مراقبت و درمان نامید. سپس تلاش خواهیم کرد که، با ارائه دادنِ برداشتی هرمنوتیکی از سلامتی و بیماری، مبتنی بر پدیدارشناسی هرمنوتیکی هایدگر، راه برون رفتی از این بحران بیابیم. در چنین رهیافتی، برخلافِ رهیافت مکانیکی و فروکاست گرایانه، بیماری دیگر صرفاً اختلالی در کارکرد زیستیِ اندام های فرد نیست، بلکه باید بیماری را، در پیوند با دغدغه های وجودیِ فرد، بخشی از تجربه زیسته او درون زیست جهان درک کرد. آشکار است که چنین برداشتی از سلامتی و بیماری در نحوه مواجهه پزشک و بیمار و همچنین رویه های تشخیصی و درمانی هم تأثیری تعیین کننده خواهد داشت. پیامد این امر آن است که پزشکی بدل می شود به رویارویی میان دو فرد. در این رویارویی ازراهِ فهمیدنِ بیمار می توان به او کمک کرد تا به مسیر زندگی روزمره و عادی بازگردد.
نظریه ادبی و نسبت آن با فلسفه قاره ای (با تأکید بر نظریه های خواننده محور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد و نظریه ادبی سال ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۴)
213 - 242
حوزه های تخصصی:
فلسفه قاره ای در تلازم، تعامل و دیالکتیک با نظریه های ادبی، و در نسبت با ایدئالیسم و رمانتیسم آلمانی، و با ابتناء بر سوبژکتیویسم، نقادی، سنت مندی، تاریخ گرایی و اقتدارستیزی، با بسیاری از نظریه های ادبی تأثیر و تأثر داشته است. مقاله حاضر نشان می دهد که در نزاع میان رویکرد «قاره ای» و «تحلیلی»، هریک از این دو، بر نظریه های ادبی مختلفی تأثیرگذار بوده اند. دراین میان، فلسفه قاره ای به واسطه بینش های «ادبی» و «ذوقی» و همچنین عدم قطعیت معنا، تکثر روش (حتی ضدیت با روش)، فاصله گیری از روش های علوم طبیعی(پوزیتویستی)، وجودگرایی و سوژه محوری، محمل و مجرای مناسبی برای گسترش و کاربرد نظریه های مبتنی بر خواننده بوده است. در مقاله حاضر ضمن برشمردن خصایص مشترک ادبیات و فلسفه قاره ای، نشان داده خواهد شد که نظریه های مبتنی بر پدیدارشناسی، هرمنوتیک و نظریه های خواننده محور، در تعامل با فلسفه قاره ای بوده و بر یکدیگر تأثیرات متقابل نهاده اند. همچنین نشان داده خواهد شد که علاوه بر خاستگاه های سیاسی و دانشگاهی، که در پیدایش مکاتبی چون کنستانس دخیل بودند؛ بحران های متعدد عصر روشنگری ازجمله شکست عقلانیت و تبعات ناخوشایند سرمایه داری و گسست از معنا و رنگ باختنِ کلان روایت های مسیحی، عمیقاً بر شکل گیری نظریه های خواننده محور اثرگذار بوده اند و در این میان سوبژکتیویسم در یک ضرورت و صیرورت تاریخی و در یک موقعیت متناقض، هم مجرایی برای شکل گیری نیهیلیسم و هم پاسخی به آن بوده است..
تأملی در افق های انتظار در شروح معاصران بر غزل اول دیوان حافظ
حوزه های تخصصی:
شروح زیادی بر دیوان حافظ نوشته اند که می توان از جنبه های مختلف به بحث و بررسی آن ها پرداخت. اگر بتوان از منظر دریافت و افق انتظار از فروع نظریۀ هرمنوتیک، شروح دیوان حافظ را که هم زمان با ترویج این نظریه، تألیف شده اند، بررسی کنیم، به وضوح می توانیم به خلأ و فقدان پشتیبانی این نظریه و هم سان های مختلف آن پی ببریم. پرسش اصلی این است که افق انتظار این شارحان یا شروح، چه بوده است؟ در پاسخ می توان گفت که به دلیل نبود نظریۀ منسجم و جریانی، چنان که باید، افق انتظاری در این شروح دیده نمی شود. فقط در سه شرح عمدۀ حافظ نامه ، گمشدۀ لب دریا و وصل خورشید ، می توان تا حدودی به افق مدنظر نزدیک شد و به آن دست یافت. افق انتظار، دریافت و برداشتی است که خواننده/ شارح در خواندن و شرح اثر بدان دست می یابد و آن را به مخاطب منتقل می کند و در واقع با آن افق، اثر را تفسیر، بررسی و تحلیل می کند. جامعۀ آماری و نمونۀ منتخب این پژوهش، شرح غزل اول دیوان حافظ در هفده شرح است که برخی از آن شروح، بیشتر، شعر حافظ را به نثر بازنویسی کرده اند. عمده ترین مواردی که می توان از آن ها به افق انتظار در شروح دیوان حافظ تعبیر کرد، عبارت اند از مبارز سیاسی اجتماعی، عرفانی، ملامتی و ستیز با ریا و زهد دروغین. درخور ذکر است که روش معنی کردن و شرح ابیات و اشعار در برخی از شروح، عین هم یا نزدیک به هم است. روش تحقیق این مقاله، مقایسه ای، تحلیلی و استنباطی است که در آن از شیوه های اسنادی، فیش برداری و کتابخانه ای در گردآوری مطالب استفاده شده است.
امکان یا امتناع حقِ بر ناحقی در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش حقوق عمومی سال ۲۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۹
233 - 264
حوزه های تخصصی:
حق به مثابه عنصر پویای نظام حقوقی، تاریخی بس طولانی پشت سر نهاده است. «حقِ بر ناحقی»، نتیجه رشد و حیات اجتماعی حق و محصول قرن ها پیکار متمادی میان حاکمیت و شهروندان در اندیشه غربی لیبرالی و برآیند مؤلفه های گوناگون اجتماعی، اقتصادی و سیاسی است. امروزه حق در معنای جدید صورت قانونی نیز یافته و در اسناد بین المللی متجلی شده است؛ لذا موضوع اصلی در این مقاله با روش هرمنوتیکی و تدقیق در حقوق و قانون اساسیِ داخلی، امکان سنجی شناسایی «حقِ بر ناحقی» در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران از رهگذر هرمنوتیک فلسفی از یک سو و تفسیری متن گرا از قانون اساسی و تأکید بر رویکرد شورای نگهبان از سوی دیگر است. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که تحلیل قانون اساسی داخلی با رویکرد هرمنوتیک فلسفی، شناسایی «حقِ بر ناحقی» را ممکن می سازد، لکن اتخاذ روش تفسیری متن گرا، کارکردی و حتی قصدمحور، شناسایی آن را ممتنع خواهد نمود.
فهم دیدگاه دختران پیرامون مفهوم شرم: یک پژوهش کیفی پدیدارشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۰
129 - 148
حوزه های تخصصی:
شرم یکی از انواع احساسات اجتماعی است که تعاریف مختلفی از آن شده اما تعریف روشنی از آن در بررسی های جامعه شناختی ارائه نشده است. هدف مقاله حاضر تبیین تئوریک نظرات دختران دانشجو از مفهوم شرم می باشد. این مطالعه با روش پدیدارشناسی هرمنوتیک انجام شده است. به این منظور مصاحبه های بدون ساختار با 13 دختر دانشجو در دامنه سنی 20 تا 26 سال از خانواده های طبقه متوسط شهر تهران صورت گرفته که طی آن پاسخگویان تجربیات خود را از این حس در زندگی خود بیان کرده اند. داده های به دست آمده از این مصاحبه ها با استفاده از روش پدیدار شناسی ون منن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در نتیجه چهار مضمون از یافته ها استخراج شد که می توانند تجربیات دختران دانشجو را از پدیده شرم به تصویر کشند. این مضامین عبارت اند از: «شرم از دست رفتن آبرو»، «شرم از شکست در دستیابی به ایده آل»، «شرم از خود» و «شرم اجتماعی». ویژگی های مشترک در انواع شرم، خودارزیابی منفی و ارتباط انواع شرم با هویت فردی و جمعی است. همچنین انواع احساس شرم استخراج شده، نسبت به نوع انحراف و خطا و نیز کارکردشان متفاوت بودند. شدت و ضعف تجربه انواع شرم نیز در موقعیت های مربوط به هرکدام از آنها متفاوت بوده است.
حکمت زمین؛ جهانِ معنای نقاشی های مکتب شیراز-بهبهان از منظر فلسفۀ پدیدارشناسانه- هرمنوتیکی هانری کربن با رجوع به متون مزداییِ ایران باستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۴
150 - 178
حوزه های تخصصی:
پژوهشِ حاضر کوشیده است به یاریِ رویکردِ پدیدارشناسانه-هرمنوتیکی هانری کربن به جهانِ معنایِ پنج نمونه از نقاشی های تمثیلی گلچین اشعار به تاریخ 801 ه.ق متعلق به مکتب شیراز-بهبهان راه یابد. سه پرسش اصلی این پژوهش عبارتند از: چه ارتباطی میان حکمتِ زمین (جغرافیایِ شهودی) با فضای نقاشی های تمثیلی وجود دارد؟ دستگاه فکری هانری کربن برای خوانش نگارگری ایرانی –به طور ویژه نقاشی های مکتب شیراز-بهبهان- چه امکاناتی دارد؟ نقاشی های گلچین اشعار به تاریخ 801 ه.ق متعلق به مکتب شیراز-بهبهان چه جهانِ معنایی را آشکار می سازند؟ هدف مقاله استفاده از امکانات دستگاه فکری هانری کربن در خوانشِ نگاره های مکتب شیراز- بهبهان است. رویکرد این پژوهش توصیفی-تحلیلی و برگرفته از فلسفۀ پدیدارشناسانه-هرمنوتیکی هانری کربن است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که برای نشان دادن حکمتِ زمین/جغرافیایِ شهودی می توان به جای استفاده از روش هایِ ترسیم های متداول در نقاشی، از شیوه های بازنمایی نقاشی های تمثیلی (نگارگری ایرانی) بهره مند شد. تاریخ و جغرافیای شهودی نه در ارضِ ناسوت بلکه در ارض ملکوت رخ می دهند و راه وصول به آن ها از طریق قوۀ خیال است. اگر بنا شد چنین عالمی –ارض ملکوت- ترسیم شود، نقاشی های تمثیلی مانند نگارگری ایرانی قادر به چنین کاری هستند. دستگاه فکری و آرای هانری کربن در «مواقعی»–مانند نقاشی های گلچین مذکور- برای «گونه »ای از تفسیرِ نگارگری ایرانی راه گشاست. اندیشۀ او امکان تأویل و رمزگشایی دیداری و محتوایی «برخی» از آثار نگارگری ایرانی را فراهم می کند. بر اساس اندیشۀ پدیدارشناسانه-هرمنوتیکی هانری کربن و با ارجاعات و اشاراتی به متون مزدایی ایران باستان، می توان گفت، نقاشی های گلچین اشعار به تاریخ 801 ه.ق می توانند حکمتِ زمین -را که در آن پرسش از «چیستیِ» زمین به «کیستی» و تصاویر زمین طبیعیِ به زمین شهودی تبدیل می شود- تجسم ببخشند. همچنین در انتهای مقاله به نقد رویکرد کربن و محدودیت های آن اشارۀ مختصری کردیم.
نظریه ارسطویی امنیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع امنیت پیشینه ای به دیرینگی زندگی بشری دارد ولی مطالعه امنیت به عنوان مفهومی ناوابسته از این دیرپایی برخوردار نیست. بررسی علمی مقوله امنیت پس از جنگ جهانی اول در پرتو رشته های مطالعاتی دیگر و پس از جنگ جهانی دوم در چارچوب مفهوم «امنیت ملی» به نگرش درآمد. با این همه، امنیت به معنای پاسداری از هستی انسانی، نخستین دغدغه انسان و هم بودهای انسانی بوده و موضوعی چنین شایان نگرش، چیزی نیست که تا دهه های پسین به اندیشه ورزی اندیشمندان بزرگ تاریخ در نیامده باشد. از این رو پژوهش زیر تلاش می کند تا در راستای گستره افزایی به بررسی های امنیتی، یک نظریه امنیتی را برپایه اندیشه سیاسی یکی از نام دارترین فیلسوفان تاریخ، یعنی «ارسطو» واسازی کند. به سخن دیگر، این پژوهش به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که: یک نظریه امنیتی برسازی شده برپایه آموزه ها و اندیشه سیاسی ارسطو از چه ویژگی هایی برخوردار است؟ بایستگی این امر از یک سو، به تلاش برای زدایش یکی از کاستی های بررسی های امنیتی کنونی یعنی کرانمندشدن آنها به دهه های پسین و نبود نگرشی درخور به آرای فیلسوفان و اندیشمندان گذشته است و از دیگر سو، برساخت سنجه ای است که برپایه آن بتوان هم نظریه های امنیتی روزآمد و هم سیاست های امنیتی روزمره و پیامدهای شان را ارزیابی کرده و بازاندیشید.این پژوهش با به کارگیری روش هرمنوتیکی نشان می دهد که هم ساز با سویه های نظامی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی امنیت، توانایی نظامی در برابر تهدیدهای بیرونی، ماندگاری سیاسی، ثبات و آرامش اجتماعی و برآوردن نیازهای اقتصادی، بن مایه های نظریه ارسطویی امنیت می باشند.
تلمیحات هرمنوتیکی در شعر مذهبی معاصر
منبع:
م مطالعات ادبیات شیعی سال ۱ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲
59 - 84
حوزه های تخصصی:
انواع بهره مندی از قرآن و حدیث در شعر گذشته نمود بسیاری داشته و در کتاب های متعددی نیز بررسی شده است؛ اما کاربرد آیات و روایات در شعر مذهبی معاصر از دو جنبه نوآوری دارد و حائز اهمیت است: انتخاب های جدید و رویکردها و فهم ها و تأویل های جدید. در این نوشته، به بررسی رویکردهای متنوع شاعران معاصر پرداخته شده و نشان داده شده که اقسام تضمین و تلمیح شعر معاصر چه نسبتی با گفتمان دین دارند و تا چه اندازه عنصر خیال و برداشت آزاد را در فهم دین دخالت داده اند. برای نشان دادن موارد خاص که خارج از هنجارهای دینی رسمی است، ناچار از منابع غیر رسمی و غیر چاپی مثل وبلاگ و صفحات مجازی استفاده شده است. این به معنای ضعف منابع نیست؛ بلکه لازمه این تحقیق است؛ چرا که این گونه اشعار به احتمال زیاد برای چاپ رسمی مجوز نمی گیرند؛ از سویی هم نمی توان وجود این اشعار و این سبکهای متفاوت فکری را انکار کرد. کلیدواژه ها: شعر مذهبی معاصر، تضمین، تلمیح، هرمنوتیک، تأویل.
تفسیر هرمنوتیکی از نظام های ذخیره و بازیابی اطلاعات و رفتار اطلاعاتی کاربران در علم اطلاعات و دانش شناسی با تاکید بر دیدگاه فلاسفه
در این مقاله به جهت تبیین دقیق تر و روشن تر موضوع به تعریف هرمنوتیک، بررسی سیر تاریخی این نظریه نزد اندیشمندان و فلاسفه بزرگ، بازخوانی دیدگاه هایدگر و گادامر با تاکید بر نقش تفسیر و تاویل متون، نسبت میان هرمنوتیک و علم اطلاعات و دانش شناسی، نقش مهم هرمنوتیک در نظام های ذخیره و بازیابی اطلاعات پرداخته شده است. در بخش ابتدایی از مقاله ی حاضر، وضعیت کنونی پژوهش در علم اطلاعات و دانش شناسی از حیث چگونگی شناسایی مسئله، حرکت به سمت پژوهش های کیفی با تاکید بر استفاده از روش های هرمنوتیکی بررسی شده است. این امر منجر به پر رنگ تر شدن جایگاه پژوهش کیفی در علم اطلاعات و دانش شناسی شده و کمک خواهد کرد تا پژوهشگران با دغدغه ی رفع نیاز اطلاعاتی کاربران و از دیدگاه آنها در رشته ها و گرایش های گوناگون دست به پژوهش بزنند تا خلاءهای فعلی در نظام های ذخیره و بازیابی اطلاعات رفع شود. در ادامه به ارتباط دو سویه ی نظام های بازیابی اطلاعات و رفتار اطلاعاتی کاربران بر مبنای تفاسیر هرمنوتیکی اشاره شده که ملاک تامین یا عدم تامین نیاز اطلاعاتی جستجوگران بر اساس چرخه حیات داده خواهد بود. همچنین نتایج بدست آمده از این پژوهش حاکی از نقش قوی و مهم تفسیر متن در فرآیندهای پژوهشی، خصوصا در مرحله جستجو و بازیابی اطلاعات از سوی کاربران است که از دیدگاه معرفت شناختی کاملا متکی بر تحلیل عوامل دخیل در فهم متن به پیش می رود.
تحلیل هرمنوتیکی نظریه انقلاب اسلامی و انفتاح تاریخ؛ مطالعه موردی کتاب انقلاب اسلامی و انفتاح تاریخ حسین کچویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظریه های اجتماعی متفکران مسلمان سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
114 - 127
حوزه های تخصصی:
وقوع انقلاب اسلامی ایران به چالش در اندیشه نظریه پردازان انقلاب منجر شد. تا پیش از این انقلاب ها مبتنی بر تجدد شکل می گرفتند یا در تعارض با تجدد نبودند، بلکه صرفاً قیام توده های دهقانی یا کارگری علیه صاحبان قدرت و مالکیت محسوب می شدند. اما در انقلاب اسلامی، ایدئولوژی، رهبری، شعارها و مردم در جهت موافق با اسلام شیعی قرار داشتند. یکی از اندیشمندانی که در ساحت انقلاب اسلامی اندیشه ورزی کرده است، حسین کچویان است. این مقاله بر آن است تا به پرسش ماهیت، بازتاب و موانع انقلاب اسلامی در اندیشه حسین کچویان پاسخ بدهد. ابزار جمع آوری اطلاعات اسنادی و با استخدام روش هرمنوتیک متن می کوشد نظریه انقلاب اسلامی و انفتاح تاریخ کچویان را بررسی و مطالعه کند. این مقاله برمبنای روش هرمنوتیک دریافت مطابق نظر کچویان، انقلاب اسلامی که در مفهوم انقلاب، انقلاب کرده است، ماهیتی دینی و فرهنگی دارد و از همین رو نیز توانست به فتح تاریخ مبادرت کند و به این دلیل نیز در شمار انقلاب های کبیر قرار می گیرد؛ چراکه انقلاب های کبیر به دلیل ذات تمدنی خود توان اثرپذیری بر انقلاب های پس از خود را دارد و روش و مطالبات جنبش ها را تغییر می دهند. بدعت مقاله از آن رو است که متفکری ایرانی را در ساحت نظریه پردازی انقلاب بررسی کرده است.
الهیات فمینیستی مسیحی؛ انواع و اصول نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال ۲۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۱۰
97 - 122
حوزه های تخصصی:
الهیات فمینیستی الهیاتی انتقادی است که به دنبال ایجاد آگاهی فمینیستی از مردانه بودن الهیات است و با استفاده از ابزار تحلیلی جنسیت به بررسی و فهم متون، سنت ها، مناسک و اساساً سیاق دینی می پردازد تا به پیشنهادهایی دست یابد که برای تبیین سهم کامل زنان در الهیات مفید باشد. رویکرد متکلمان فمینیست به این پرسش که آیا مسیحیت موجود می تواند تأمین کننده دغدغه های زنان و رهایی بخش برای آنان باشد یا خیر، دارای سه طیف انقلابی، اصللاحی و بازسازی گرایانه است. گونه های الهیات فمینیستی را نیز می توان در چهار قسم تصویر نمود: الهیات فمینیستی به مثابه فلسفه دین؛ به مثابه الهیات پساسنتی؛ به مثابه هرمنوتیک کتاب مقدس؛ به مثابه الهیات ادیان. در این تنوع منظر، رشدی سه مرحله ای قابل مشاهده است که شامل پیش فرض سازی انسانیت برای زنان، جایابی نقادانه زنان در الهیات موجود و اصلاح اجتماع می گردد. نقاط محوری الهیات فمینیستی مسیحی عبارت اند از: الهیات زندگی و شور؛ پدر به مثابه امر الهیِ مرتبط با زندگی؛ تأکید بر ساخت استعاری و اسطوره ای آموزه های دینی؛ پذیرش تکثر به عنوان منبع گسترش معرفتی؛ بازخوانی هنجار اخلاقی؛ طراحی سیاست هویتی؛ بسط آگاهی انتقادی؛ ضرورت تمرین فردی و کنش اجتماعی. به نظر می رسد این امور در تناظر با الهیات اسلامی نیز معنادارند و تحقیق در تراث و گفت وگو با اندیشمندان و صاحب نظران در این حوزه می تواند ابعاد عالمانه و درخشنده الهیات اسلام را بارز نماید.