علوم تربیتی از دیدگاه اسلام

علوم تربیتی از دیدگاه اسلام

علوم تربیتی از دیدگاه اسلام سال 10 پاییز و زمستان 1401 شماره 19 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

بررسی پژوهش های انجام شده مرتبط با سند تحول بنیادین آموزش وپرورش ایران: یک مطالعه فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سند تحول بنیادین آموزش وپرورش فراترکیب نقد اجرایی نقد محتوایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۷ تعداد دانلود : ۱۲۳
هدف از پژوهش حاضر، بررسی پژوهش های کیفی مرتبط با سند تحول بنیادین آموزش وپرورش است که طی سال های 1389 تا 1399 انجام شده اند تا از این رهگذر، علاوه بر توصیف وضعیت پراکندگی موضوعی این تحقیق ها، درباره امکانات سیاستی و اجرایی حاصل از یافته های پژوهش ها کسب اطلاع شود. بدین منظور، از روش فراترکیب هفت مرحله ای سندلوسکی و باروسو (2007) استفاده کرده ایم که در آن، ازمیان جامعه ای با 2283 منبع، پس از طی کردن مراحل غربالگری، 35 پژوهش را انتخاب و طی فرایند تحلیل مضمون، نقدهای وارد بر فرایند اجرا و نیز محتوای سند درکنار پیشنهادها و راهکارهای اصلاح آن ها را درقالب دوازده مضمون فراگیر شناسایی کرده ایم. یافته های حاصل از این فراترکیب نشان می دهد ازجمله مهم ترین نقدهای وارد بر فرایند اجرای سند، موارد ذیل را می توان برشمرد: وجودنداشتن اجماع نظری و صراحت عملی میان نهادها و بازیگران، شتاب زدگی و بی برنامگی، صورت نگرفتن تفهیم و مشارکت درمیان ذی نفعان، و ضعف در فرایند ارزیابی. شاخص ترین نقدهای وارد بر محتوای سند نیز عبارت اند از: ابهام داشتن و شفاف نبودن مفاهیم، التقاط روش شناختی، ضعف و تعارضات نظری در مفاهیم و مبانی، و کم توجهی به تنوع فردی و فرهنگی. براساس یافته های پژوهش، پیشنهادهایی را برای اصلاح وضع موجود در دو بخش اجرایی و محتوایی می توان مطرح کرد که مهم ترین آن ها عبارت اند از: تنظیم نقشه راه؛ جلب مشارکت همگانی و فراقُوه ای با زمینه سازی قانونی، علمی، نهادی و نگرشی درراستای حکمرانی اجتماعی؛ اصلاح فرایندهای نظام مدیریت منابع انسانی در آموزش وپرورش؛ اصلاح کلیت متن سند؛ روش شناسی تدوین و مفاهیم و مبانی نظری آن. در بررسی توصیفی وضعیت پراکندگی موضوعی پژوهش ها، یافته های پژوهش نشان می دهد بیش از نیمی از مطالعات صورت گرفته به نوعی با زیرنظام های مطرح در سند تحول ، مرتبط بوده اند و در نیم دیگر، با رویکردهای درون متنی یا برون متنی، مفاهیم متعددی در سند مطالعه شده و تنها در تعدادی محدود از تحقیقات، بررسی و نقد اجرای سند صورت گرفته است.
۲.

مدل علّی عمل کردن به باورهای دینی با رفتارهای مدنی- تحصیلی: نقش میانجیگری اخلاق تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اخلاق تحصیلی باورهای دینی رفتارهای مدنی - تحصیلی دانش آموزان دختر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۰ تعداد دانلود : ۱۱۲
در پژوهش حاضر، مدل علّی عمل کردن به باورهای دینی و رفتارهای مدنی- تحصیلی با توجه به نقش میانجی گری اخلاق تحصیلی بررسی شده است. روش تحقیق، توصیفی ازنوع همبستگی و جامعه آماری پژوهش، مشتمل بر کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم در شهر خرم آباد به تعداد 9981 نفر بوده است که ازمیان آن ها 240 نفر براساس روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی انتخاب شده اند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های اخلاق تحصیلی حسینی نژاد، ثناگو، کلانتری، جویباری و سعیدی (1394)، رفتارهای مدنی- تحصیلی گل پرور (1389) و عمل کردن به باورهای دینی گلزاری (1380) استفاده کرده ایم. تحلیل داده ها به روش آماری مدل معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS-22 و AMOS-24 انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد عمل کردن به باورهای دینی بر رفتارهای مدنی- تحصیلی، مستقیماً اثر می گذارد و به واسطه اخلاق تحصیلی بر رفتارهای مدنی- تحصیلی به صورت غیرمستقیم مؤثر است؛ به علاوه، اخلاق تحصیلی بر رفتارهای مدنی- تحصیلی اثر مستقیم دارد. برای دستیابی به مصادیق خاص اخلاق در محیط های آموزشی باید به باورهای دینی عمل کنیم. این عملکرد می تواند دستورهای اخلاقی را در موردی خاص با حدود مشخص و شرایط و لوازمش تبیین کند.
۳.

تدوین الگوی مشاوره رشدی با تأکید بر سِیر زمانی رشد و ابعاد مسئولیت فرد براساس آرای اندیشمندان مسلمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الگوی اسلامی مشاوره رشدی زمان مسئولیت وجود آرای اندیشمندان مسلمان هرمنوتیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۶ تعداد دانلود : ۱۳۰
هدف این پژوهش، ایجاد الگویی متناسب با فرهنگ ایرانی- اسلامی بوده و در آن، با تأکید بر بٌعد زمان و ابعاد مسئولیت فرد درراستای دستیابی به رشد، بررسی و استخراج مبانی، اصول و اهداف رشد و نیز ابعاد مسئولیت فرد صورت گرفته است. برای انجام دادن این پژوهش از هرمنوتیک کلاسیک شلایرماخر استفاده کرده و با استفاده از ویژگی های دستوری و فنی متن و با دُور هرمنوتیکی از تفسیر جزء به کل و کل به جزء در سه سطح افق مؤلف، افق و برداشت محقق، و ادغام افق مؤلف و محقق به تجزیه وتحلیل و استخراج الگوی نهایی دست یافته ایم. مرجع تفسیر، گزینشی هدفمند از آثار اندیشمندان مسلمان همچون ابن عربی، سهروردی، حسن زاده آملی و جوادی آملی بوده که به بیشترین میزان با هدف این پژوهش قرابت داشته است. الگوی حاصل شده با استفاده از شیوه منطق استقرایی و قیاسی درنهایت، در نگرشی کاربردی درقالب اهداف، مبانی، اصول و ابعاد مسئولیت فرد درراستای رشد بررسی شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهند هدف از رشد، حرکت کردن برمدارِ حق است که مبانی و اصولی بدین شرح دارد: مبنای کمال با اصول تضاد، میل به کمال، عاملیت، سلسله مراتب وجود، خدمت رسانی، قاعده مندی و آفرینش مداوم، جهتمندی و هدفمندی؛ مبنای وحدت با اصول مکملیت، اتصال اجزا، پذیرش و یکپارچگی، حقیقت ثابت، تغییرناپذیری قواعد و علیت هستی، تعادل و سازگاری؛ مبنای جاودانگی با اصول میل بازگشت به مبدأ، مکانمندی، زمانمندی وجود، یکپارچگی زمانی، مرگ و چرخش وجودی؛ مبنای هدفمندی با اصول رهبری، قدرت خلق، اداره و تداوم هستی، و جامعیت. هدف از این پژوهش، رشد عمل کردن برمدارِ الهی است که با توجه به مبانی و اصول مختص به آن، شخص در ابعاد فردی و ارتباطی، مسئول شناخته می شود و با توجه به حیطه و ابعاد مسئولیتی خویش، با معنایابی مجدد به شیوه ای متفاوت در سطوح شناختی، عاطفی و رفتاری، مسائل فردی و ارتباطی خود را حل می کند.
۴.

رابطه ساختاری هوش هیجانی و تمایزیافتگیِ خود با ثبات ازدواج: نقش میانجیگری صمیمیت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ثبات ازدواج تمایزیافتگی خود صمیمیت هوش هیجانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۳ تعداد دانلود : ۱۰۰
برپایه نظام های خانواده بوئن، میزان تمایزیافتگی خود، عاملی مهم در تعیین کیفیت روابط زناشویی و ثبات آن است. شناخت و مدیریت هیجانات خود و همسر، نقشی اساسی در این ثبات ایفا می کند و صمیمیت نیز به ویژه در ثب ات بخشیدن به ازدواج، نقشی مهم دارد. هدف از این پژوهش، تعیین رابطه دو متغیر هوش هیجانی و تمایزیافتگی خود با پایداری ازدواج ازطریق میانجیگری صمیمیت است. این پژوهش، توصیفی و ازنوع همبستگی است و جامعه آماری آن، افراد متأهل و زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره منطقه های دو و پنج تهران را شامل می شود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 345 نفر مرد و زن در سال 1399برای شرکت کردن در پژوهش انتخاب شدند و افراد موردنظر، پرسشنامه های شاخص بی ثباتی ازدواج بوث، جانسون و ادواردز (1983)، هوش هیجانی گریوز و برادبری (2005)، تمایزیافتگی خود اسکورن و فریدلندر (2003)، و مقیاس صمیمیت واکر و تامپسون (1983) را تکمیل کردند. در تجزیه وتحلیل آماری از ضریب همبستگی پیرسون و برای برازش مدل از روش مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) و تحلیل مسیر استفاده شد. یافته ها نشان می دهند میان ضریب مسیر کل هوش هیجانی با ثبات ازدواج (01/0>p، 609/0=β) و تمایزیافتگی خود با ثبات ازدواج (05/0>p، 226/0=β) و صمیمیت با ثبات ازدواج (01/0>p، 451/0=β)، رابطه ای مثبت و معنادار وجود دارد. درنهایت، ضریب مسیر غیرمستقیم هوش هیجانی و ثبات ازدواج (01/0>p، 288/0=β) و ضریب مسیر غیرمستقیم تمایزیافتگی خود و ثبات ازدواج (05/0>p، 082/0=β)، مثبت و معنادار بود و بنابراین، نقش واسطه ایِ صمیمیت بین تمایزیافتگی خود و هوش هیجانی با ثبات ازدواج تأیید می شود. تمایزیافتگی خود، هوش هیجانی و صمیمیت درمجموع، 49 درصد از واریانس ثبات ازدواج را تبیین می کنند و در این حوزه، برگزارشدن کارگاه های آموزشی برای شناخت و ارتقای هوش هیجانی، تمایزیافتگی، صمیمیت و مؤلفه های آن جهت ثبات ازدواج توصیه می شود.
۵.

مصادیق هنجارهای اسلامی درمیان دانش آموزان پسر دوره متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هنجارهای اسلامی دانش آموزان ارزش های اخلاقی دوره متوسطه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۶ تعداد دانلود : ۷۰
امروزه، تربیت دینی و اخلاقی نوجوانان از مهم ترین آرمان های خانواده ها و از شاخص ترین اولویت های نظام آموزش وپرورش است و بنابراین، در پژوهش حاضر، درصدد تعیین مصادیق هنجارهای اسلامی درمیان دانش آموزان پسر دوره متوسطه دوم با عنایت به تجربه زیسته بوده ایم. طرح مورداستفاده در تحقیق، کیفی و ازنوع پدیدارشناسی بوده است. جامعه موردمطالعه، کلیه اعضای هیئت علمی دانشگاه فرهنگیان استان تهران و دانش آموزان پسر دوره متوسطه دوم در شهر تهران را شامل می شود که ازمیان آن ها شانزده صاحب نظر و پانزده دانش آموز با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. نتایج پژوهش نشان می دهد ازدیدگاه صاحب نظران حوزه تعلیم وتربیت و دانش آموزان، مصادیق هنجارهای اسلامی در مدارس پسرانه متوسطه دوم در شش بُعد پوشش و وضع ظاهری دانش آموزان، رعایت کردن شعایر دینی، رعایت کردن ادب و احترام دربرابر مدیر و معلمان و دیگر کارکنان مدرسه، حُسن اخلاق و رفتار با دیگر دانش آموزان، رعایت بهداشت و پاکیزگی فضای مدرسه، و خودداری از قصور و سهل انگاری در انجام دادن وظایف، قابل تببین و بررسی هستند. براساس یافته های پژوهش، درپی اجرای درست ابعاد شش گانه مصادیق هنجارهای اسلامی در محیط مدرسه می توان به رعایت شدن هنجارهای اسلامی در مدارس متوسطه ازسوی دانش آموزان پسر، امیدوار بود و این مسئله در تحقق یافتن اهداف موردنظر از تربیت اخلاقی در نظام آموزش وپرورش، بسیار مؤثر واقع خواهد شد.
۶.

بررسی تطبیقی مبانی معرفت شناسی نفس ازدیدگاه علامه طباطبایی و برگسون، و دلالت آن در تربیت اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معرفت نفس شهود علامه طباطبایی برگسون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۷ تعداد دانلود : ۱۱۳
پژوهش حاضر به منظور تحلیل مبانی معرفت شناسی نفس ازدیدگاه علامه طباطبایی و هانری برگسون، و استخراج دلالت تربیت اخلاقی آن صورت گرفته است. برای انجام دادن تحقیق از روش توصیفی- تحلیلی، تطبیقی و استنتاجی استفاده کرده و نتیجه گرفته ایم معرفت شناسی شهودی و عقلانی نفس برای فیلسوفان اخلاقی ای همچون علامه طباطبایی و برگسون، این امکان را فراهم می آورد که با کشف بن بست های فکری مؤثر بر بحران های معرفتی دنیای امروز، راهکاری برای فائق آمدن بر معضل ازخودبیگانگی به عنوان یکی از مهم ترین چالش های انسان معاصر به دست دهند. علامه طباطبایی ازمیان دو نوع سِیر آفاقی و انفسی برای کسب معرفت، نظر و سِیر در آیات نفس را سودمند تر دانسته و معرفت نفس را تنها راه رسیدن انسان به غایت نهایی قلمداد کرده است. برگسون نیز نگریستن به انسان از زاویه ای دیگر را پیشنهاد کرده و معتقد است این نگرشِ نوین در فضای غفلت زای برخاسته از تمدن مادّی گرا بار دیگر، ما را به ساحتی معنوی و عارفانه می برد. وی با استفاده از روشی شهودی و بی واسطه، البته با توافق عقل، رهایی از بیگانگی با خویشتن را برای اتصال به سرچشمه هستی به تصویر کشیده است. در این پژوهش، پس از تبیین هدف اصلی تربیت اخلاقی ازنگاه این دو فیلسوف، به اصول کلی و روش های تربیت اخلاقی پرداخته ایم. اصول مبتنی بر مبانی معرفت شناسی در دیدگاه آگاهی مدار علامه طباطبایی و برگسون، مشتمل بر تعقل، شهود و بصیرت مداوم، البته با میزان اهمیت متفاوت هستند که درنتیجه آن ها هرکدام از این دو فیلسوف، روشی متناسب با هدف اصلی و اصول را برای تحصیل معرفت نفس به دست داده اند. روش پیشنهادی علامه طباطبایی در تربیت اخلاقی واقع گرایانه اش مراقبه و محاسبه نفس است و روش برگسون در تربیت اخلاقی شهودگرایانه اش درک شهودی نفس ازطریق قواعد سه گانه.
۷.

تبیین الگوی نقش مدیران آموزشی در فرایند توسعه فرهنگی: یک نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نقش مدیر آموزشی توسعه فرهنگی هویت ملی و بومی نظم و انسجام اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۳ تعداد دانلود : ۱۱۴
هدف از پژوهش حاضر، تبیین نقش مدیران آموزشی در فرایند توسعه فرهنگی در ابعاد هویت ملی- دینی، نظم و انسجام اجتماعی، کالاها و خدمات فرهنگی، و تعاملات فرهنگی بین المللی بوده است و برای انجام دادن تحقیق از روش کیفی، ازنوع نظریه داده بنیاد استراوس و کوربین استفاده کرده ایم. جامعه آماری پژوهش، مشتمل بر مدیران و صاحب نظران شهرهای تهران و کرج است که درزمینه اجرایی شدن فرهنگ، تجربه اجرایی یا سابقه پژوهشی داشتند. با استفاده از روش نمونه گیری نظری تا رسیدن به اشباع نظری، با دوازده نفر از خبرگان مصاحبه و برای اطمینان یافتن از اﻋﺘﺒﺎر یافته ها، از معیارهای ﭼﻬﺎرﮔانه ﮔﺎﺑﺎ و ﻟیﻨکﻠﻦ اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪ. یافته های پژوهش درقالب 209 کد باز، 58 مفهوم اساسی، نوزده کد محوری و پنج مقوله منتخب ذیل عنوان های عوامل علّی، پدیده پژوهش، عوامل زمینه ای، عوامل مداخله گر، راهبردها و پیامدها درقالب الگوی پارادایمی طراحی شدند. این یافته ها نشان می دهند مدیران آموزشی در فرایند توسعه فرهنگی، به دو صورت، نقش ایفا می کنند: یکی درقالب مدیریت فرهنگی و دیگری درقالب رهبری فرهنگی. در جایگاه مدیریت فرهنگی، آنان ایفاگر نقش های اجرایی و ساختاری هستند و در فرایند رهبری فرهنگی نیز نقش های محتوایی را برعهده دارند. مهم ترین عوامل علّی اثرگذار بر نقش آفرینی مدیران، شامل اقداماتی برای تحقق یافتن هویت ملی و مصرف کالاهای فرهنگی بوده و عوامل زمینه ساز و مداخله گر درقالب دو دسته مسائل برون سازمانی و درون سازمانی شناسایی شده اند. راهبردها و اقدامات شناسایی شده، مربوط به درونی سازی نظم اجتماعی و گسترش تعاملات فرهنگی بوده اند. درنهایت، این نتیجه به دست آمد که به رغم رسالت مدیران مدارس در علم آموزی، نقش آن ها در فرایند توسعه فرهنگی و فرهنگ پذیری، خطیر و چندگانه است و باید مدیران و عوامل بالادستی نظام آموزشی، مطمح نظر آنان باشند.
۸.

اثر رهبری معنوی اسلامی بر سلامت معنوی معلمان با نقش های میانجی سرمایه معنوی و هوش معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رهبری معنوی اسلامی سلامت معنوی سرمایه معنوی هوش معنوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۱ تعداد دانلود : ۱۱۳
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر رهبری معنوی اسلامی بر سلامت معنوی معلمان با نقش های میانجی سرمایه معنوی و هوش معنوی است و برای انجام دادن تحقیق از روش توصیفی- همبستگی استفاده کرده ایم. جامعه آماری پژوهش، تمام دبیران متوسطه شهر خاش (استان سیستان و بلوچستان) در سال تحصیلی 1400-1401 را دربر می گیرد (281N=) و به شیوه نمونه گیری تصادفی- طبقه ای (برحسب جنسیت)، 163 دبیر ازطریق پرسشنامه های رهبری معنوی اسلامی (مرزوقی، ترک زاده و پیروی نژاد، 1394)، هوش معنوی (Hildebrant, 2011)، سلامت معنوی اسلامی (سایه میری و دیگران، 1395) و سرمایه معنوی (گل پرور، مصاحبی، عابدینی، ادیبی و عبدلی، 1394) مطالعه شده اند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری با کمک نرم افزار های SPSS و SmartPLS استفاده کرده ایم. یافته ها نشان می دهد بین رهبری معنوی اسلامی، سلامت معنوی، سرمایه معنوی و هوش معنوی، رابطه ای مثبت و معنادار وجود دارد و نتایج مدل معادلات ساختاری نیز بیانگر آن است که رهبری معنوی اسلامی به دو صورت مستقیم و غیرمستقیم، و با میانجی گری های سرمایه معنوی و هوش معنوی بر سلامت معنوی معلمان اثر معنادار و مثبت دارد؛ بنابراین، به کارگیری سبک رهبری معنوی اسلامی نه تنها مستقیماً بر سلامت معنوی معلمان اثر مثبت می گذارد؛ بلکه ازطریق تقویت سرمایه معنوی و هوش معنوی بر سلامت معنوی معلمان به گونه ای معنادار و مثبت، مؤثر است.
۹.

الگوی شبکه محور حکمرانی آموزش وپرورش مبتنی بر نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش وپرورش تحلیل مضمون موضوعی حکمرانی نهج البلاغه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۵ تعداد دانلود : ۱۰۷
آموزش وپرورش، معرف هویت فرهنگی و دینی جامعه است که ارتقای حکمرانی آن به مثابه مهم ترین نهاد تربیت نیروی انسانی، مولّد سرمایه اجتماعی و عهده دار اجرای سیاست های مصوب، ضرورتی انکارناپذیر دارد. با توجه به اهمیت موضوع، هدف از این پژوهش کیفی، شناسایی مؤلفه های حکمرانی در آموزش وپرورش با رویکرد اسلامی بوده است و برای گردآوری داده ها و شناسایی مضامین از تحلیل مضمون موضوعی برپایه روش آتراید- استرلینگ با رویکرد استقرایی و به صورت اکتشافی استفاده کرده ایم. محیط پژوهش، متن نهج البلاغه ، بیست مقاله و دو کتاب را شامل می شود. پس از مطالعه دقیق، ابتدا متون موردنظر کدگذاری شدند و بدین ترتیب، با بهره گیری از ترجمه های مختلف نهج البلاغه ، 650 مضمون اولیه براساس کلیدواژه مرتبط با حکمرانی شناسایی و انتخاب شد. بعداز جمع بندی و خلاصه کردن، مضامین اولیه به 154 مضمون پایه و هشت مضمون سازمان دهنده (ضرورت و چگونگی شکل گیری، پیش بایست ها، اهداف و مسئولیت ها، پیش ران ها، بازدارنده ها، مردم گرایی، تسهیل گرها و معنویت در لایه های مختلف حکمرانی) برای مضمون فراگیر حکمرانی آموزش وپرورش با رویکرد اسلامی تقسیم بندی شد و ترسیم شبکه مضامین آن صورت گرفت. اعتبارپذیری پژوهش با استناد به رویکرد لینکلن و گوبا (1985)، مبتنی بر چهار معیار باورپذیری، انتقال پذیری، اطمینان پذیری و تأییدپذیری انجام شد و متخصصان و خبرگان حوزه و دانشگاه درزمینه حکمرانی و آموزش وپرورش، آن را تأیید کردند.
۱۰.

طراحی مدل عوامل ارتقای سطح علمی، فکری و فرهنگی دانش آموزان در کانون های فرهنگی- تربیتی کمیته امداد امام خمینی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کانون های فرهنگی سطح علمی- فکری امور فرهنگی کمیته امداد دانش آموزان تحت حمایت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰ تعداد دانلود : ۱۰۰
هدف پژوهش حاضر، طراحی مدل عوامل ارتقای سطح علمی، فکری و فرهنگی دانش آموزان در کانون های فرهنگی- تربیتی کمیته امداد است و برای انجام ددن تحقیق از روش کِیفی داده بنیاد استفاده کرده ایم. جامعه آماری پژوهش، مدیران ارشد کانون های فرهنگی- تربیتی، مدیران ارشد کمیته امداد و اعضای هیئت علمی دانشگاه در استان های غربی کشور (ایلام، کرمانشاه، همدان و کردستان) را شامل می شود که ازمیان آن ها با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، یازده نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، مصاحبه نیمه ساختارمند بوده و کُدگذاری داده ها با استفاده از نرم افزار MAXQDA انجام شده است. یافته های تحقیق با استفاده از کدگذاری مصاحبه های صورت گرفته نشان می دهد دویست کد اولیه درقالب مفهوم مدل عوامل مؤثر (علّی و زمینه ای، مداخله، راهبرد و پیامد) بر ارتقای سطح علمی، فکری و فرهنگی دانش آموزان اثر می گذارند و درنهایت، 147 کد اولیه به عنوان شاخص های ارزیابی الگو ازطریق هم پوشانی مفاهیم و حذف کدهای هم معنی، با استفاده از نظرات استاد راهنما انتخاب شد. این کدها در مفاهیم و مقولات محوری جای گرفتند و مجموعاً شصت مقوله بنیادی برای تبیین مدل ارتقای سطح علمی، فکری و فرهنگی دانش آموزان در کانون های فرهنگی- تربیتی کمیته امداد، موردنظر بوده است؛ لذا طراحی مدل عوامل ارتقای سطح علمی، فکری و فرهنگی دانش آموزان به مدیران کانون های فرهنگی- تربیتی کمک می کند تا با برنامه ریزی اصولی درراستای تعلیم وتربیت اسلامی، با توجه به ابعاد روان شناختی، اجتماعی و...، زمینه لازم برای رشد همه ابعاد وجودی دانش آموزان را فراهم آورند و تحقق یافتن اهداف موردنظر از تعلیم وتربیت را تسهیل کنند.
۱۱.

تبیین رابطه سلامت معنوی با انواع قلوب هشت گانه در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سلامت معنوی قلوب هشت گانه قرآن کریم قلب سالم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۵ تعداد دانلود : ۱۰۴
امروزه، سلامت معنوی، یکی از ابعاد مهم سلامتی انسان قلمداد می شود؛ زیرا نقش معنویات در سلامت روحی و به تبع آن، سلامت جسمانیِ انسان، انکارناپذیر است. از طرفی در اسلام به جنبه معنوی و الهی توجه فراوان شده است؛ چنان که خداوند متعال در قرآن کریم ، از قلب به عنوان منبع و ظرفِ سلامت معنوی یاد کرده و در این حوزه، بیست نوع قلب مختلف را نام برده است که هشت مورد از آن ها بر سلامت و دوازده مورد دیگر بر نبودِ سلامت دلالت می کنند؛ از این روی، در نوشتار حاضر، با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و مراجعه به منابع تفسیری، ارتباط قلب های سالم با سلامت معنوی انسان، را بررسی کرده ایم تا ضمن مشخص شدن میزان ارتباط این قلوب با سلامت معنوی، شاخصه ها و ویژگی های این قلوب معرفی شوند؛ بنابراین، در مرحله نخست، قلب و سلامت معنوی را تعریف و سپس رابطه قلوب هشت گانه با سلامت معنوی را تبیین و تحلیل کرده ایم. درنهایت نتیجه گرفته ایم نقطه مشترک این قلب ها گرایش به توحید است و با عنایت به این مسئله که قلب، ظرفی برای مظروف خود محسوب می شود، هرقدر این قلوب از توحید بیشتری برخوردار باشند، به همان اندازه، سلامت معنوی خواهند داشت. بررسی های صورت گرفته نشان می دهد قلب سلیم، دارای بالاترین مرتبه است و پس از آن، به ترتیب، قلب مخبت، قلب مهدی، قلب منیب، قلب تقی، قلب مطمئن، قلب وجل و قلب حی. درجاتی از سلامت معنوی دارند.
۱۲.

راهکارهای مدیریت عواطف (حب و بغض) در رهیافت قرآن و حدیث(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مدیریت عواطف محبت بینش گرایش کنش هوش هیجانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۱ تعداد دانلود : ۱۰۱
هدف از نگارش مقاله حاضر، تبیین راهکارهای مدیریت عواطف در قرآن و حدیث بوده و با توجه به جدایی ناپذیریِ عواطف و هیجانات از شخصیت انسان و تأثیر آن ها بر اندیشه و رفتار، در گزاره های اخلاقی و تربیتی، به گرایش ها و عواطف توصیه اکید شده است؛ زیرا انسان، موجودى است آمیخته از عقل و عاطفه، و عشق و اندیشه، و هریک از این دو بُعد در ایجاد حرکت در انسان و تعالى بخشیدن او نقش اساسى دارند. یافته های پژوهش نشان می دهد عاطفه، منشأ معرفتی دارد و تنها پس از معرفت حاصل می شود. عاطفه، یک استعداد آگاهانه اکتسابی است که با موضوعی معیّن، مرتبط می شود و موجود زنده را به انجام دادن رفتارهایی مشخص درباره آن موضوع تحریک می کند. مدیریت عواطف (هوش عاطفی) به معنای کنترل عواطف است؛ بدین شرح که شخص بتواند حب و بغضش را کنترل و در زمان و مکان مناسب، با استفاده از عیار عقل و شرع، آن ها را ابراز کند. شناخت، حاکمیت عقل و دین بر عواطف، خدادوستی، ارتباط قلبی با خدا، خوش رویی، چشم پوشی از عیوب، همدردی و خوش رفتاری از راهکارهای تربیتی مدیریت عواطف در قرآن و حدیث هستند. پژوهش حاضر ازنوع کیفی است و برای انجام دادن آن از روش توصیفی- تحلیلی استفاده کرده ایم. نمونه گیری به صورت هدفمند بوده و گردآوری اطلاعات به شیوه اسنادی صورت گرفته است.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۵