مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
جریان دانش
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی تحول تربیتی در پارادایم پیچیدگی است. پارادایم پیچیدگی منظری جدید برای روند تغییر و تحول جهان هستی و پدیده های آن در اختیار اندیشمندان گذاشته و بسیاری از نظریه پردازان با توجه به مؤلفه های اساسی این پارادایم به ارائه دیدگاه های جدید خود در حوزه های علمی گوناگون چون علوم تربیتی پرداخته اند. برای دستیابی به این هدف، نخست با استفاده از روش «کاوشگری فلسفی انتقادی»، به نقد و بررسی نظریه های تحول تربیتی و توضیح دو ضعف عمده آن ها (تحویل گرایی و ایدئولوژی کنترل) پرداخته شد. سپس، با اشاره به «نظریه سیستم های پیچیده انطباقی»، چهارچوب نظری مقاله یعنی نظام تعلیم و تربیت به مثابه سیستم پیچیده انطباقی توضیح داده شد. در ادامه، پس از تشریح نقش «جریان دانش» در تحول سیستم های پیچیده تربیتی، به کمک روش «استنتاج منطقی»، دلالت هایی برای فرایند تحول تربیتی در پارادایم پیچیدگی فراهم شد. نتایج حاصل از این پژوهش بر این نکته تاکید دارد که نظریه پردازان پیچیدگی ضمن تأیید بسیاری از دیدگاه های پیشین در خصوص تحول تربیتی و مهم دانستن آن ها، سعی دارند از منظری کل نگر به فرایندهای تحول نگریسته و پژوهشگران را از افتادن در ورطه تحویل گرایی برحذر دارند. همچنین، آن ها با جایگزینی پیشنهادهایی چون «کنترل توزیعی» به جای راهبردهای غالب «بالا به پایین» و «پایین به بالا»، پاسخی به چالش کنترل در اجرای طرح های تغییر و تحول ارائه می کنند.
بررسی ارزش منابع دانش بر اساس عامل اهمیت (نگاه به گذشته و نگاه به آینده): مطالعه موردی پروانه های ثبت اختراع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر و اهمیت پروانه های ثبت اختراع حوزه موضوعی برق و الکترونیک در توسعه فناوری است. جامعه پژوهش حاضر کلیه پروانه های ثبت اختراعی است که در بازه زمانی 1987-2006 در حوزه موضوعی برق و الکترونیک در پایگاه اداره ثبت اختراع آمریکا دخیره شده اند. این داده ها بر اساس تحلیل استنادی و با استفاده از فرمول های خاص سنجه های «نگاه به آینده» و “نگاه به گذشته» مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بررسی «اهمیت» پروانه های ثبت اختراع در «جریان دانش» و تأثیر گذشته و آینده پروانه های ثبت اختراع در توسعه فناوری نشان داد که باید حداقل 10 سال از زمان انتشار این منابع سپری گردد تا تأثیر واقعی آنها در فناوری مشخص شود. میانگین نمره «کلیت» برای تعیین میزان تأثیر و کاربرد پروانه های ثبت اختراع در حوزه های موضوعی نشان داد که علاوه بر تأثیر پروانه های ثبت اختراع در حوزه خود، گرایش زیادی به برقراری ارتباط با حوزه های موضوعی دیگر وجود دارد. نتایج پژوهش نشان داد که بین سنجه های «نگاه به آینده» و «نگاه به گذشته» رابطه معنادار وجود دارد و این نشان از وابستگی تأثیر آینده یک پروانه ثبت اختراع به گذشته استنادی آن دارد.
ارزش پروانه های ثبت اختراع کشورهای اسلامی براساس عامل اهمیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: بررسی میزان نفوذ و اهمیت پروانه های ثبت اختراع در جریان دانش است.
روش/ رویکرد پژوهش:با استفاده از تحلیل استنادی، تأثیر عامل ""اهمیت"" در چگونگی شکل گیری جریان دانش میان پروانه های ثبت اختراع کشورهای اسلامی موجود در پایگاه اداره ثبت اختراع امریکا را که در بازه زمانی 2005 تا 2014 ثبت شده اند بررسی می کند.
یافته ها: اهمیت ""نگاه به آینده"" در جامعه مورد پژوهش از 21/0 تا 41/4 متغیر است. بررسی اهمیت نگاه به آینده نشان داد که سال های ابتدایی مورد بررسی، دارای بیشترین نمره ضریب تأثیر نگاه به آینده است. میانگین نمره کلیّت در میان پروانه های کشورهای اسلامی عدد 28/0 بود که نشان می دهد کمتر از یک سوم از استناددهنده ها به پروانه های مورد بررسی از سایر حوزه های اصلی است. همچنین، میان سنجه های نگاه به آینده (اهمیت نگاه به آینده و کلیّت) رابطه معناداری وجود دارد.
نتیجه گیری: سهم کشورهای اسلامی به دلیل محدودیت های زبانی، عدم تأثیرگذاری بالای پروانه های ثبت اختراع در اقتصاد این کشورها، و نیز کیفیت پایین اختراعات این کشورها، نسبت به میزان ثبت جهانی اختراعات در سطح پایینی قرار دارد. از طرفی، ایران در تولید پروانه های ثبت اختراع نسبت به بعضی از کشورهای اسلامی در وضعیت مناسبی قرار ندارد، که لزوم تشویق مخترعان ایرانی به ثبت اختراع خود در پایگاه های بین المللی و مشارکت جهانی را دوچندان می کند. همچنین، حوزه تأثیرگذاری موضوعی پروانه های ثبت اختراع کشورهای جهان اسلام نسبت به کشورهای توسعه یافته کم است.
جریان دانش در شرکت های دانش بنیان پارک علم و فناوری دانشگاه تهران و ارائه مدل مفهومی
منبع:
مطالعات دانش شناسی سال اول بهار ۱۳۹۴ شماره ۲
23 - 40
حوزه های تخصصی:
هدف: پزوهش حاضر با هدف شناسایی و تحلیل جریان دانش در شرکت های دانش بنیان پارک علم و فناوری دانشگاه تهران انجام شد. روش: در این پژوهش نظر 256 نفر از کارکنان شاغل در 30 شرکت دانش بنیان مستقر در پارک علم و فناوری دانشگاه تهران که دارای نیروی تمام وقت بیش از 4 نفر هستند، از طریق پرسشنامه، پیمایش شد. یافته ها: جریان دانش در شرکت های مورد پژوهش، به جز در مؤلفه مکانیزم های جریان دانش که دو نوع سنتی و دیجیتالی را مد نظر قرار داده بودند، در سایر مؤلفه ها (ورودی های دانش، میزان آگاهی کارکنان، فرهنگ سازمانی، ساختار سازمانی، برنامه ریزی برای جریان دانش و اشتراک دانش) از وضعیت مطلوبی برخوردار نبودند. نتیجه گیری: به سبب بالاتر بودن میانگین ها از سطح متوسط وضعیت جریان دانش مناسب ارزیابی شد. در پایان, مدل مفهومی ایده آل برای نمایش جریان دانش ترسیم شد.
شناسایی و اولویت بندی موانع جریان دانش در کتابخانه های دانشگاهی بر اساس مدل بلوغ مدیریت دانش مرکز بهره وری و کیفیت آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مدیریت دانش در سازمان، فرایند ایجاد، توزیع و به کار بردن دانش برای اهداف سازمانی را هدایت می کند. شناخت نقاط ضعف و موانع عوامل موفقیت جریان دانش در سازمان، می تواند بر روند مدیریت دانش تأثیر گذارد. از این رو پژوهش حاضر به شناسایی و اولویت بندی موانع جریان دانش در کتابخانه های دانشگاهی براساس مدل بلوغ مدیریت دانش مرکز بهره وری و کیفیت آمریکا می پردازد. روش شناسی: روش پژوهش حاضر پیمایشی- تحلیلی است. جامعه آماری شامل 184 نفر از مدیران کتابخانه های مرکزی دانشگاه ها می باشند که همه آنها با سرشماری در پژوهش شرکت داده شدند. گردآوری داده ها از طریق پرسشنامه محقق ساخته انجام شد. یافته ها: موانع جریان دانش از نظر درجه اهمیت به ترتیب اولویت؛ عوامل مدیریتی با میانگین 72/5 در رتبه اول، بُعد منبع دانش با میانگین 17/5 رتبه دوم، بُعد عوامل سازمانی با میانگین 67/4 رتبه سوم، بُعد عوامل زمانی با میانگین 37/4 رتبه چهارم، بُعد کانال های ارتباطی با میانگین 22/4 رتبه پنجم، بُعد عوامل فردی با میانگین 21/4 رتبه ششم، بُعد عوامل فناوری با میانگین 92/3 رتبه هفتم و بُعد ویژگی های دانش با میانگین 72/3 رتبه هشتم قرار دارند. از نظر رتبه بندی موانع ابعاد جریان دانش با سطح بلوغ مدیریت دانش، به ترتیب بیش ترین موانع، سطح نوآوری، سطح بهینه سازی، سطح استانداردسازی، سطح توسعه و سطح شروع می باشند. نتیجه گیری: کتابخانه های دانشگاهی در گام های اصلی چرخه مدیریت دانش با موانع و گلوگاه هایی مواجه هستند. اگرچه این موانع در کل ابعاد جریان دانش وجود دارد اما این موانع در بُعد مدیریتی از دیگر عوامل ملموس تر است. بنابراین توجه به شاخص های رهبری کارآمد، سبک درست مدیریت، حمایت سازمانی، توجه به کارکنان دانشی، برای رفع موانع ضروری می باشد
ارائه یک معماری پیشنهادی برای مدیریت دانش در بنگاه2.0 با تمرکز بر رویکرد نوآوری باز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه یکی از مسائل مهم در کسب وکارهای بنگاه 2.0 ، چگونگی بهره برداری هدفمند و نظام مند از دانش های نوآورانه کاربران و مشتریان و دستیابی به سودمندی از طریق ورود این دانش در فرآیندهای سازمانی است. بهره گیری از رویکرد نوآوری باز که سبب بهبود جریان های دانشی بنگاه ها می شود می تواند به تحقق این امر کمک کند. با این وجود، تا به امروز یک معماری مدیریت دانش مشخص برای مدیریت جریان دانش مبتنی بر رویکرد نوآوری باز، در بنگاه 2.0 ارائه نشده است. در این پژوهش، یک معماری جدید برای مدیریت دانش در بنگاه 2.0 پیشنهاد شده که از رویکرد نوآوری باز بهره گرفته شده است. برای پیشنهاد این معماری از روش کیفی نظریه داده بنیاد با تاکید بر تحلیل محتوای اسناد و متون استفاده شده است. نتایج تحلیل محتوی نشان داده است که نقطه اشتراک مدیریت دانش، بنگاه 2.0 و نوآوری باز، مدیریت جریان دانش است. بر همین اساس، با استفاده از خصیصه های جریان دانش ورودی و خروجی، یک معماری مدیریت دانش پنج لایه ای با هفده مولفه پیشنهاد شده است. این لایه ها عبارتند از لایه منطق کسب وکار، ارائه و رابط، فرایند و جریان دانش، زیرساخت و زمینه. در معماری پیشنهادی، هر یک از این لایه ها دارای مولفه هایی هستند که با یکدیگر و برخی از مولفه های سایر لایه ها در ارتباط هستند. معماری پیشنهادی با دو نمونه اصلی مشابه در مطالعات پیشین نیز مقایسه شده است.
رویکرد جریان دانش و نقش آن در کارآفرینی سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
جریانِ دانش رصد مستمر راهبرد و فناوری است که به منظور کسب، انتخاب، سازمان دهی و به کارگیری تخصص ها و اطلاعاتِ حیاتی برای کسب و کار درجهت بهبود کیفیت تصمیم گیری و کسب وکار استفاده می شود. کارآفرینی در سازمان های امروزی مستلزم ایجاد خلاقیت و نوآوری است و در بیشتر کشورهای توسعه یافته سازمان ها از دیوان سالاری (بوروکراسی) به وضعیت کارآفرینی سازمانی درحال انتقال اند. هدف اصلی از این پژوهش بررسی رویکرد جریانِ دانش و نقش آن در کارآفرینی سازمانی است. روش تحقیق مرور اسناد و مدارک کتابخانه ای است. نتایج تحقیق و بررسی مدل های موجود در زمینه جریان دانش نشان می دهد که جریانِ دانش بستری برای تأمین نیاز کارآفرینانه سازمان و پرورش ایده های مناسب سازمان است. همچنین از منظر مدل های کارآفرینی سازمانی مشخص شده که مجرای اصلی تأثیرگذاری جریان دانش بر کارآفرینی سازمانی توسعه دانش در سازمان و توسعه ایده ها و اختراعات و اکتشافات است. درنهایت پیشنهاد می شود، برای افزایش توان توسعه دانش و ایجاد رویکردهای جدید در جریان دانشِ سازمان، بخش های تحقیق و توسعه در سازمان ها و شرکت ها تأسیس شود.
فناوری های نوظهور اطلاعاتی - ارتباطی و مدیریت دانش در مراکز پژوهشی (مورد مطالعه: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل موثر بر پیاده سازی مدیریت دانش در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با محوریت فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی است که به منظور تعیین نقاط ضعف و قوت آن و ارائه راهکارهایی جهت بهبود عملکرد سازمان در این زمینه است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و روش به کار رفته در آن پیمایشی و توصیفی است. جهت تهیه داده از پرسش نامه محقق ساخته مدیریت دانش در بین جامعه مورد مطالعه استفاده شد. جامعه پژوهش شامل 219 نفر از کارکنان پژوهشگاه که از طریق نمونه گیری طبقه ایی و به صورت تصادفی135 نفر از طریق جدول مورگان انتخاب شدند. یافته های پژوهش حاکی از این است که در بحث خلق، ذخیره، اشتراک و استفاده از دانش، نرم فزار مدیریت دانش و سامانه ایده پردازی قوی ترین رابطه را با فرایند مدیریت دانش دارند و میان فناوری نوین اطلاعات و مولفه های مدیریت دانش رابطه معنی داری وجود دارد.نتایج نشان داد برای تبدیل مراکز پژوهشی به سازمان دانش آفرین باید توجه خاصی به فناوری های نوین اطلاعاتی و ارتباطی شود. در پایان پژوهش پیشنهاد ها و راهکارهایی جهت بهبود نقاط ضعف و تقویت نقاط قوت در فناوری های مدیریت دانش در نظر گرفته شد که می-تواند تاثیر مثبت زیادی در آینده سازمان و اعتلای آن داشته باشد.
طراحی الگوی راهبرد دانش برای سازمان های دولتی ایران (مطالعه ای در صنعت برق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به طرح این پرسش ها می پردازد که در حال حاضر وضعیت راهبرد دانش در سازمان های دولتی ایران صنعت برق چگونه است و وضعیت راهبرد دانش در سازمان های دولتی ایران صنعت برق تا افق 1404 چگونه باید باشد و همچنین ترکیب بهینه راهبردهای دانش برای پرکردن شکافهای دانشی در سازمان های دولتی ایران صنعت برق چیست؟ هدف از طرح این سوالات شناسایی و تبیین راهبردهای دانش و همچنین ایجاد تغییر راهبردی در مدیریت دانش فعلی در سازمانهای دولتی در جهت پر کردن فاصله بین وضعیت متصور شده در افق چشم انداز و وضعیت جاری مدیریت دانش متناسب با شرایط حاکم بر سازمانهای دولتی ایران بوده است. بمنظور تعیین راهبردهای دانش در صنعت برق ابتداء مفروضات اصلی طراحی راهبرد دانش در دو حوزه محیط داخلی و محیط خارجی مورد توجه قرار گرفت و با استفاده از روش دلفی فازی فرصتها، تهدیدها، قوتها و ضعفهای دانش شناسایی شد و سپس با استفاده از نظر خبرگان، راهبردهای دانش شناسایی و با تکنیک تحلیل شبکه ای، اولویت بندی شد. جامعه آماری این پژوهش، مدیران سازمانهای دولتی صنعت برق کشور می باشند که 140 نفر نمونه به روش تصادفی انتخاب شده و با استفاده از پرسشنامه به کمک تحلیل فاصله، میزان اختلاف بین وضعیت موجود و مطلوب را شناسایی کرده اند.با توجه به تجزیه و تحلیل فاصله که در محورهای چهارگانه راهبرد دانش انجام شده است، اقداماتی جهت بهبود وضع موجود و کاهش فاصله در قالب 10 راهکار پیشنهاد شده است.
جریان دانش میان شبکه مخترعان حوزه برق والکترونیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف از پژوهش حاضر، بررسی چگونگی جریان دانش میان مخترعان پروانه های ثبت اختراع بر اساس شاخص پراکندگی جغرافیایی است. روش پژوهش : پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیل شبکه صورت گرفته است. جامعه پژوهش حاضر، کلّ پروانه های ثبت اختراع حوزه برق و الکترونیک ثبت شده در پایگاه پروانه ثبت اختراع و علایم تجاری آمریکا در محدوده سالهای 2006-1987 است. یافته ها : نتایج حاصل از تحلیل نشان داد کشورهایی همچون آمریکا، ژاپن، آلمان، فرانسه، تایوان، کره جنوبی بر اساس سنجه های مرکزیت دارای تأثیرگذاری بیشتری نسبت به دیگر کشورها در شبکه مخترعان حوزه مورد بررسی هستند. همچنین، تحلیل داده ها نشان داد استناد به عنوان شاخصی مناسب برای سنجش جریان دانش می تواند مورد استفاده قرار گیرد. الگوی جریان دانش شبکه مخترعان حوزه برق و الکترونیک نشان داد کشورهای فعّال در شبکه به سه گروه قدرتمند، فعّال و فاقد قدرت در شبکه تقسیم می شوند که همکاریهای این سه گروه، شبکه جریان دانش حوزه برق و الکترونیک را شکل می دهد. با توجه به نتایج پژوهش، امکان استفاده از الگوی شبکه جریان دانش، برای کشورهای علاقه مند فراهم آمده است. تحلیل داده ها همچنین نشان داد در صورت ادامه مشارکت کشورهای فعال درشبکه جریان دانش این حوزه، می توان انتظار داشت در سالهای آینده، تعدادی از کشورهای جدید از جمله ایران در گروه کشورهای قدرتمند در شبکه مخترعان حوزه برق و الکترونیک حاضر شوند.
تاثیر وقفه زمانی برجریان دانش: مطالعه موردی پروانه های ثبت اخترع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : دانش، امروزه از ضروریات اساسی هر جامعه است که از طرق مختلف از جمله پروانه های ثبت اختراع، تولید می شود و اشاعه می یابد. اشاعه دانش در فرایندی به نام جریان دانش شکل می گیرد. جریان دانش تحت تأثیر عوامل مختلف از جمله عامل وقفه زمانی است که در این پژوهش بررسی شده است. روش پژوهش : پژوهش حاضر با استفاده از تحلیل استنادی، تأثیر عامل وقفه زمانی در چگونگی شکل گیری جریان دانش میان پروانه های ثبت اختراع موجود در پایگاه اداره ثبت اختراع آمریکا را در حوزه موضوعی برق و الکترونیک در محدوده سالهای 1987-2006 بررسی می کند. یافته ها : نتایج نشان داد وقفه زمانی بر چگونگی جریان دانش تأثیر دارد و این تأثیر در میان پروانه های ثبت اختراع که حداکثر سه سال از تاریخ کسب اعتبار آنها گذشته باشد، بیشتر است. همچنین، نتایج نشان داد روزآمدی پروانه های ثبت اختراع، تأثیر زیادی در چگونگی جریان دانش دارد.
بررسی جریان دانشی و محتوایی مقالات مجله دانش حسابداری از ابتدای انتشار تا پایان سال 1398(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: تحلیل محتوای مجلات از طریق شناسایی ویژگی های اطلاعات ثبت شده در مقالات به مدیران مجلات در شناسایی نقاط قوت و ضعف مجله یاری می رساند. هدف این پژوهش، بررسی جریان دانشی و محتوایی مقالات مجله دانش حسابداری به عنوان یکی از معتبرترین نشریات علمی حوزه دانش حسابداری در ایران، از ابتدای انتشار تا پایان سال 1398 است. روش : این مطالعه از نوع علم سنجی بوده و با استفاده از روش تحلیل محتوای کمّی صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مقالات منتشر شده در مجله است که همگی به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. داده های پژوهش نیز با به کارگیری ابزار سیاهه وارسی گردآوری و با استفاده از نرم افزار اکسل مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفته اند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد، در 285 عنوان مقاله منتشر شده در طی این سال ها، 696 نویسنده مشارکت داشته اند که از این تعداد، کارشناسان ارشد با 34 درصد و استادیاران با 30 درصد، در صدر جدول نویسندگان این مجله قرار دارند. در بین دانشگاه ها و مراکز آموزشی نیز دانشگاه شیراز با 25 عنوان مقاله در رتبه اول و دانشگاه تهران با 24 عنوان مقاله در رتبه دوم قرار گرفته است. همچنین از نظر گرایش موضوعی، 83 درصد از آثار منتشر شده در حوزه حسابداری مالی بوده و حسابرسی با 10 درصد در رتبه بعدی قرار گرفته است. از مجموع 8179 منبع مورد استناد در مقالات نیز، 73 درصد منابع به زبان انگلیسی و 27 درصد به زبان فارسی بوده است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد، بیشترین تعداد مقالات منتشر شده مربوط به موضوع حسابداری مالی بوده و سهم سایر موضوعات بسیار اندک است. از سوی دیگر، ارزیابی استنادات مقالات نیز حاکی از آن است که بیشترین استنادات مقالات به منابع لاتین بوده است. بنابراین ضروری است دست اندرکاران مجله ضمن تنوع بخشی در پذیرش موضوعات مختلف حسابداری، با اتخاذ تدابیری راه را برای انتشار مقالات بکر و جدید پژوهشگران داخلی باز نمایند.
مدل جریان دانش در صنعت بانکداری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت راهبردی دانش سازمانی سال چهارم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱۲
123 - 153
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر قصد دارد با بررسی مدل های موجود ضمن ارزیابی مؤلفه های دخیل در جریان دانش مدلی برای جریان دانش در صنعت بانکداری ارائه دهد. روش: این تحقیق از نوع تحقیقات توصیفی- همبستگی محسوب می گردد و از نظر هدف کاربردی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کارکنان ادارات مرکزی بانک ملی ایران بود که تعداد آن ها 2211 نفر می باشند. با استفاده از جدول مورگان نمونه 330 نفری تعیین شد و افراد نمونه به صورت تصادفی ساده از جامعه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته 45 گویه ای در 8 بعد می باشد که بر اساس طیف لیکرت تنظیم گردید. روایی این پرسشنامه به دو روش صوری و روش تحلیل عاملی و پایایی آن به روش آلفای کرونباخ مورد بررسی قرار گرفت که نتایج حاکی از پایایی و روایی مناسب پرسشنامه می باشد. برای تحلیل فرضیات تحقیق از روش معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار Smart PLS بهره برده شده است. یافته ها: مؤلفه های کسب دانش، خلق دانش، ذخیره دانش، تسهیم دانش، کاربرد دانش، زیرساخت فناوری اطلاعات و ساختار سازمانی منعطف بر جریان دانش در صنعت بانکداری تأثیرگذارند و مدل مفهومی پژوهش مدل مناسبی برای جریان دانش در صنعت بانکداری می باشد. تسهیم دانش با ضریب تأثیر 379/0 بیشترین تأثیر را بر وضعیت جریان دانش دارد. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که جریان دانش در صنعت بانکداری بشدت لازم و ضروری است و این صنعت نیاز مبرم دارد که به این حوزه مطالعاتی و عملیاتی وارد شود. همچنین مدیریت دانش به منظور برقراری جریان مؤثر دانش در صنعت بانکداری اهمیت و جایگاه ویژه ای دارد. بنابراین، لازم است بانک ها ابتدا با مدیریت مناسب دانش در سازمان شرایط لازم برای جریان مؤثر دانش در بانک را فراهم آورند و از این طریق به بهبود عملکرد و سودآوری بیشتر در این صنعت نائل آیند.
مدل جریان دانش در ارتباط دانشگاه و صنعت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رفع مشکلات در ارتباط کارآمد میان دانشگاه و صنعت سال هاست که محققین را به مطالعه و ارائه راه کارها سوق داده است. راه کارهای ارائه شده در یکی از دسته های راه کارهای مبتنی بر رهیافت عمل گرا، رهیافت نهادگرا و رهیافت ماهیت گرا قرار می گیرند. از آنجائی که تمامی این راه کارها در پی انتقال دانش لازم از دانشگاه به صنعت هستند، لذا یک راه کار موفق می بایست از یک سو از هر سه رهیافت مذکور پشتیبانی کند و از سوی دیگر مبتنی بر روش ها و راه کارهای مدیریت دانش باشد. در این مقاله، ابتدا ده مدل مختلف جریان دانش که طی سال های گذشته ارائه شده اند جهت به کارگیری در ارتباط دانشگاه و صنعت بررسی و مقایسه شده اند. نتیجه مقایسه نشان می دهد که هیچ یک از مدل های جریان دانش موجود نمی توانند تمامی رهیافت ها را در نظر بگیرند. لذا در این مقاله ابتدا یک چارچوب مفهومی مدل سازی جریان دانش ارائه شده است که با استفاده از آن می توان یک نگرش جامع به مدل سازی جریان دانش داشت. این چارچوب یک ماتریس شش در شش است که سطرهای آن منظرهای مختلف فرا سازمان، سازمان، گروه، نقش، افراد و ماشین هستند و ستون های آن جنبه های چرا، چه چیز، چه کس، چطور، چه وقت و کجا هستند. سپس با استفاده از این چارچوب مدل جریان دانش در ارتباط دانشگاه و صنعت طراحی شده است که مبتنی بر بازارهای دانشی بوده و نهادهای مختلف دانشگاهی و صنعتی را به همراه یک نهاد تحت عنوان نهاد نظارت و پشتیبانی از جریان های دانشی در نظر می گیرد. در این مدل بیست وهفت نوع جریان دانش تبیین شده اند که رخداد آن ها به معنای وقوع یک معامله دانشی است که طرفین آن فروشنده و خریدار بسته دانشی هستند که بسته به نحوه آغاز جریان دانش در یک مناقصه یا مزایده شرکت می کنند.
شناسایی و اولویت بندی ابعاد ممیزی دانش در کتابخانه های دانشگاهی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
دانش شناسی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۸
1 - 16
هدف : مدیریت دانش روشی برای کمک به سازمان ها به منظور استفاده مؤثر از دانش است که ممیزی دانش اغلب گام اولیه فعالیت در این حوزه است. هدف از تحقیق حاضر شناسایی و اولویت بندی ابعاد ممیزی دانش در کتابخانه های دانشگاهی بود. روش پژوهش : روش اجرای پژوهش حاضر توصیفی-پیمایشی می باشد. جامعه آماری تحقیق شامل مدیران نهایی و مدیران بخش های کتابخانه های مرکزی دانشگاه های وابسته به وزارت علوم تحقیقات و فناوری است. روش نمونه گیری کتابخانه ها، با توجه به پراکندگی آنها در کل کشور ابتدا به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای و سپس به روش هدفمند کتابخانه مرکزی بزرگترین دانشگاه مرکز استان بود. در نهایت تعداد 279 نفر از مدیران نهایی و مدیران بخش های کتابخانه های مرکزی دانشگاه های وابسته به وزارت علوم تحقیقات و فناوری به عنوان نمونه آماری تحقیق انتخاب شدند. پرسشنامه ی ممیزی دانش با 99 گویه تدوین شده است و شامل 14 بعد چشم انداز و اهداف سازمانی(7 گویه)، تحلیل داده ها و اطلاعات دانشی(6 گویه)، اندازه گیری دانش صریح و ضمنی (6 گویه)، ترسیم نقشه دانش (6 گویه)، شناسایی عناصر راهبردی سازمان (8 گویه)، تحلیل شکاف بین دانش موجود و مطلوب (5 گویه)، آماده سازی سازمان (6 گویه)، شناسایی فرآیند ممیزی دانش (7 گویه)، تشکیل کارگروه ممیزی دانش (8 گویه)، تحلیل جریان دانش (12 گویه)، شناسایی دارایی های با ارزش سازمان (6 گویه)، ارزیابی اطلاعات و دانش(6 گویه)، اندازه گیری سلامت دانش فعلی (9 گویه) و تحلیل کاربست دانش (7 گویه) می باشد. یافته ها: براساس یافته های تحقیق مؤلفه های تحلیل جریان دانش (57/4)، اندازه گیری سلامت دانش فعلی(12/4)، تشکیل کارگروه ممیزی دانش(68/3) و شناسایی عناصر راهبردی سازمان (12/3) دارای میانگین رتبه بالاتری نسبت به سایر شاخص ها از لحاظ قابلیت وقوع و تأثیرگذاری در ممیزی دانش کتابخانه های دانشگاهی می باشد و دارای وضعیت مطلوب تری در کتابخانه های دانشگاهی می باشد و به همین ترتیب سایر شاخص ها در رتبه های بعدی قرار می گیرند. نتیجه گیری : براساس نتایج پژوهش مشخص شد که مدیران می توانند از ممیزی دانش در ارتقای کیفی خدمات کتابخانه های دانشگاهی بهره ببرند. با بکارگیری ممیزی دانش مدیران به بازبینی، بررسی، سنجش و ارزیابی دارایی های فکری سازمان و ارزیابی ذخائر و جریان دانش کل سازمان می پردازند.