روانکاوی در اندیشه ژاک مَری امیل لاکان مرزهای رشته خود را درنوردید و بر عرصه اجتماعی، ادبیات و سینما سایه انداخت. دیگر روانکاوی به ذهنیت فردی تقلیل نمی یابد و گسترش آن نیز ادامه خواهد داشت. از طرفی دیگر، علوم سیاسی با نظریات جدید در این مسیر که: «هر امر شخصی، امر سیاسی است» قرار گرفته و دغدغه آن دیگر تنها حکومت، سیاست مقایسه ای و قانون اساسی نیست. با برقراری رابطه دانش و قدرت که با آرای میشل فوکو پا گرفت، دیگر حد و مرزی برای سیاست نمی توان قائل شد.این مقاله تلاش دارد تا فراخ دامنی تدریجی دو رشته را به هم پیوند بزند و افقِ جدیدی فراروی علوم سیاسی بگشاید. این افق با ارائه روایتی نوین از فرایندهای هویت یابی جامعه با بهره گیری از ساحت خیالی و انطباق هویت جهت بررسی پذیرش یا رویگردانی از هویت غیر همراه است. باورمندی به ساحت نمادین موجب عبور از نهادهای رسمی سیاست به نظام نشانه ای برای بررسی مطیع کردن سوژه ها و تبیین نزاع های هویتی خواهد شد. بهره گیری از ساحت واقع، تروما و فانتزی این دستاورد را به همراه دارد تا برخلاف ساختارگرایان بپذیریم که می توان انقلاب را ایجاد کرد. سرانجام ارائه روایتِ پیچیده و ظریف از مسئله رابطه سوژه و اقتدار و حفظ هم زمان آن ها برای بررسی پدیده سیاسی می تواند نظریه سیاسی و تحلیل سیاسی−اجتماعی را جانِ تازه ای بخشد