آرشیو

آرشیو شماره‌ها:
۱۰۰

چکیده

بنای هرمنوتیک سیاسی را فردریک جیمسن در ناخودآگاه سیاسی (1400) بر این فرض نهاده است که دامنه ی مفهوم ناخودآگاه هم ممکن است گاهی از دایره ی دلالت های روان شناختیِ معمول با شعاعی محدود به زندگی شخصی و امور خصوصی فراتر رفته، توسعاً ابعاد اجتماعی و تاریخی به خود بگیرد. نشانه های این ناخودآگاه جمعی را از نظر جیمسن به جای محتوای متون فرهنگی، در تناقضات صوری این متون باید جست. در این جا با خوانش ناخودآگاه سیاسی به روشی دیالکتیکی خواهیم دید که جیمسن چگونه در تلاش برای تعمیم مفهوم روان شناختیِ ناخودآگاه به حوزه های اسطوره شناسی و نقد ادبی، فرض را بر این همانی تعبیر خود از تاریخ و تعریف لکان از امر واقع نهاده، مفهوم لکانی امر واقع را مدام در رابطه ی مستقیم با مفهوم آلتوسری «علت غایب» به کار می گیرد. خواهیم دیدکه درک حضور تاریخ، امر واقع، یا «علت غایب»، تنها به واسطه ی امر نمادین، تنها به شرط متنیت یافتگی در قالبی مانند روایت، و تنها از پس پرده ی ایدئولوژی دست می دهد. جستجوی ناخودآگاهِ پنهان در ناخودآگاه سیاسی را سرانجام با نگاهی به دو جنبه ی مبهم از هرمنوتیک سیاسی به پایان خواهیم برد: نخست، چیستی پیوند میان تاریخ و متن از گونه ی روایی اش، و دیگر، چگونگی تحلیل درزمانی از هم نشینی ساختارهای اجتماعیِ ناهم زمان.

تبلیغات