مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۸۱ تا ۱٬۸۰۰ مورد از کل ۵۲۴٬۵۹۵ مورد.
منبع:
فلسفه دین سال ۲۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۸)
75 - 88
حوزههای تخصصی:
یکی از دیدگاه های منحصر به فرد زبان دین رویکرد ایان توماس رمزی، اسقف و فیلسوف دین آکسفورد دهه 50 میلادی، است. مقاله حاضر به روش توصیفی و تحلیلی به بررسی دیدگاه زبان دین ایان توماس رمزی پرداخته و عمده مباحث آن دو موضوع است؛ یکی تبیین و توصیف معرفت زبان دین ایان توماس رمزی و دوم زبان سخن گفتن رمزی از خداوند و توجیه گزاره های الهیاتی. ایان رمزی درباره زبان دین معتقد به نوعی تجربه دینی است؛ یعنی با توصیف عبارات و کلمات الهیات می توان به امری ماورای تجربی دست یافت. رویکرد معرفتی رمزی دفاع از آموزه های دینی در برابر موضع انتقادی آنتونی فلو و آیر مبنی بر ابطال ناپذیری و بی معنایی گزاره های دینی بود. در نتیجه معتقد بود کلمات زبان دین و گزاره های دینی همچون گزاره های علمی می توانند دربردارنده معنا و در موقعیت خاصی حاوی مکاشفه و از نوع تجربه منحصر به فرد باشند. مهم ترین مسائل و دغدغه های ایان رمزی جایگاه تجربی بخشیدن به زبان دین، درک کاربرد معنایی کلمات، کشف امور واقع جهان با مدل سازی و به کارگیری استعاره در روش فهم زبان الهیاتی بود.
ارزیابی مجدد از دیدگاه میلتون فریدمن در رابطه با مفهوم ابزارگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت و فلسفه سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۷)
141 - 162
حوزههای تخصصی:
تأثیرات مفاهیم فلسفی را در ساحت های مختلفی از علوم می توان مشاهده کرد. یکی از حوزه های تأثیرگذاری فلسفه بر علم اقتصاد، حول مفاهیم متدلوژیکی و معرفت شناسی بوده است. به نظر می رسد که اقتصاددان برجسته ی قرن بیستم نیز، از این تأثیرپذیری بی نصیب نبوده اند. یکی از مفاهیم فلسفی مؤثر بر روش شناسی فریدمن، مفهوم ابزارگرایی بوده است. این مفهوم، از مباحث چالشی و مهمی است که در مقاله ی اقتصاد اثباتی فریدمن[1] موردتوجه قرار گرفته است. به کارگیری این لفظ و مفهوم در مورد مقاله ی فریدمن، امری بحث برانگیز بوده و موجب پیدایش بحث های چالشی در این رابطه شده است. در این مقاله درستی انتساب این لفظ در مورد روش شناسی فریدمن مورد مداقه قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که عناصری از ابزارگرایی در مقاله ی فریدمن وجود داشته است و وجود همین عناصر از ابزارگرایی در مقاله ی فریدمن سبب شده است که بسیاری، این لفظ را در مورد روش شناسی فریدمن بکار ببرند. علی رغم وجود برخی اشتراکات در این بین، ابزارگرایی فریدمن با ابزارگرایی فلسفی مصطلح، تفاوت های معناداری هم دارد. ابزارگرایی فلسفی به معنای رویکردی فلسفی است که در برابر جریان رئالیسم مطرح شده است ولی ابزارگرایی فریدمن به شکل مبنایی با رئالیسم تقابل ندارد و بیشتر در حوزه ی متدلوژیکی متوقف شده است. اگر منظور از ابزارگرایی، بهره برداری فریدمن از نظریات به منظور ابزاری برای رسیدن به هدف پیش بینی باشد، فریدمن را می توان یک ابزارگرا توصیف کرد؛ ولی اگر این لفظ را به معنای مصطلح فلسفی آن بکار ببریم، فریدمن با این نوع از ابزارگرایی فاصله ی معناداری دارد. توجه به این تمایز ظریف دراین باره می تواند از بسیاری از سوء تفاهمات نسبت به روش شناسی فریدمن جلوگیری کند.
خوانشی نو از اراده ذاتی خدا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال ۲۹ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱۲
49 - 70
حوزههای تخصصی:
درباره اراده ذاتی خدا از دو منظر (هستی و مفهوم شناسی) می توان بحث کرد که موضوع این مقاله اولی است. ظاهر عبارات اکثر اندیشوران در مخالفت با آن است. متکلمان به نحو کلی منکر اراده ذاتی شده و فلاسفه هم آن را به صفت علم تحویل برده اند که آن هم نوعی انکار است. نگارنده در مقام پاسخ به حقیقت اراده ذاتی الوهی بعد از تأملات عدیده به خوانش جدیدی از اراده ذاتی خدا (تفسیر آن به ذات و حقیقت هستی الوهی از حیث تحقق معنای تکوینی سوق، طلب، میل به فعل- معادل جود و فیاضیت) دست یافته است که در این مکتوب مبانی و ادله آن (اراده وصف کمالی و وجودی، فقدان اراده ذاتی (کمال وجودی)، متعارض با صرافت ذات حق، لزوم انتهای تمام عرضیات به ذاتی، نفی اراده ذاتی، مستلزم انکار اختیار خدا، لوازم باطل انکار اراده ذاتی و ادله نقلی)، نقد شبهات و دستاوردهای نظریه (ازلیت فاعلیت الهی و جهان وحدت اراده الهی، تطابق اراده الهی و نظام علیت و استحاله بداء)، تبیین و تقریر شده است.
زندگی در حاشیه: ویژگی های محلات حاشیه نشین کلان شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسائل اجتماعی ایران سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
۷۶-۳۹
حوزههای تخصصی:
«زیست در حاشیه»، برساخته شرایط و اقتضائات و فرجام پیامدهای عوامل ساختاری بر افراد جامانده از مدار توجه است. یکی از مسائل مهم دربارهٔ محلات پیرامونی شهرها، شناسایی ویژگی های گوناگون این محلات است. اهمیت این جستار ازآن روست که محلات یادشده ویژگی های یکسانی ندارند و هرگونه سیاست گذاری و مداخله در این مناطق بدون درنظرگرفتن این ویژگی ها نتایج مثبتی در پی نخواهد داشت. بر همین پایه، پژوهش کیفی پیش رو از راه مصاحبه با افراد آگاه به موضوع می کوشد ویژگی های این سکونت گاه را شناسایی کند. قلمرو مکانی پژوهش، محلات حاشیه نشین استان خوزستان بود و نمونه های پژوهش با رسیدن به اشباع نظری متوقف و داده ها با استفاده از تکنیک تحلیل مضمون با روش آترید-استرلینگ تحلیل شد. یافته ها منجر به برساخت یازده مضمون سازمان دهنده با نام های انباشتگی مشکلات کالبدی، ناتوانی اقتصادی، سرمایه اجتماعی درون گروهی بر پایه قومیت، محرومیت نسبی مضاعف، طردشدگی، واگرایی های اجتماعی-فرهنگی، هبیتاس دوگانه، فعالیت گروه های ذینفع، دولت محوربودن انتظارات و توقعات، بی اعتمادی نهادی و ناامیدی نسبت به تغییر شرایط؛ و چهار مضمون فراگیر با نام های فقر چندگانه، آشفتگی محیطی، نابسامانی اجتماعی و ناکارآمدی نهادی (دولت) شد. نتایج تحقیق نمایانگر اهمیت تأثیر متقابل جامعه و فرهنگ و سیاست بر مسئله حاشیه نشینی استان خوزستان بود؛ دو نکته ای که این استان را به یکی از مهاجرفرست ترین استان های کشور تبدیل کرده است. بر این پایه، تدوین سیاست ها و برنامه ها برای مداخله در این مناطق تنها در صورتی موفقیت آمیز خواهد بود که بتوان ویژگی های مختلف حاشیه نشینی را مشخص کرد.
مطالعه محصولات و عوامل خوردگی آلیاژ برنج به کاررفته در چهار نسخه قاجاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مس و آلیاژهای آن تحت تأثیر عوامل محیطی خورنده دچار خوردگی شده و بسیاری از ویژگیهای آثار تاریخی ازجمله ویژگی ظاهری و زیبایی را تحت الشعاع قرار می دهد. همجواری فلز و مواد آلی ازجمله مواردی است که در بسیاری از آثار تاریخی مخصوصاً نسخ دارای تذهیب مشاهده می-گردد که در این نوع آثار، خوردگی فلز تحت تأثیر عوامل خورنده آلی مانند اسیدهای کربوکسیلیک اتفاق افتاده و محصولات خوردگی سبزرنگ ایجاد می گردد. در این پژوهش، چهار نسخه ی قاجاری دارای تزیینات فلزی جهت شناسایی عوامل مؤثر در خوردگی نواحی فلزی، موردمطالعه قرار گرفت. در آنالیزهای انجام شده در این پژوهش از FESEM-EDS، ATR-FTIR، Ramanو pH متر استفاده گردید. با بررسیهای انجامگرفته در هر چهار نسخه ی تاریخی، نوعی آلیاژ مس که شبیه به آلیاژ برنج بود شناسایی گردید. چسب استفادهشده جهت اتصال فلز به بستر کاغذی براساس چسب های استخراجشده از هر چهار نمونه ی تاریخی، صمغ عربی شناسایی گردید. محصولات خوردگی ایجادشده از نوع کربوکسیلات های فلزی ازجمله کربوکسیلات های مس و روی شناسایی گردید. فرمات و استات ها در ساختار محصولات خوردگی سبزرنگ تشخیص داده شد. نواحی دارای لکه های روغنی که در دو نمو نه وجود داشت، دارای خوردگی شدید تری بودند که تأثیر مخرب روغن بر ایجاد صابون های فلزی که در ادبیات پژوهش نیز به آن اشارهشده، مشخص گردید. محصولات خوردگی ایجادشده در نواحی دارای فلز منجر به از بین رفتن جلوه ی طلایی تزیینات شده و در بین الیاف کاغذ نفوذ کرده اند. در بررسی pH نمونه ها، نواحی دارای خوردگی نسبت به نواحی فاقد فلز حدود یک واحد اسیدی نشان داد که عامل مهمی در تخریب بستر سلولزی از طریق هیدرولیز اسیدی است.
بازشناسی عوامل احیای معنا در بازارهای ایرانی بر اساس نظریه ساخت یابی، مورد مطالعه: بازار بروجرد و تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازار در طول تاریخ، نقشی معنابخش در نظام شهری ایران داشته است که در معماری و شهرسازی معاصر، این معنا مخدوش شده است. ناظر بر این موضوع، هدف مقاله حاضر، شناسایی عوامل محیطی مؤثر در شکل گیری معنا در بازارهای ایرانی است و برای این مهم از «نظریه ساخت یابی» بهره گرفته شده است. این مقاله پژوهشی، توصیفی- تحلیلی با روش آمیخته یا تلفیقی است. داده های پژوهش به دو گروه کیفی و کمی تفکیک می شوند. گردآوری داده های کیفی به وسیله مصاحبه نیمه ساختاریافته و داده های کمی به وسیله پرسشنامه محقق ساخت انجام شد. در فرآیند تحلیل داده، شاخص های داده های کیفی با روش تحلیل محتوا استخراج و بر اساس آن ها پرسشنامه محقق ساخت تدوین شد. در گام بعد پرسشنامه به وسیله روش تحلیل عاملی ارزیابی و رابطه متغیرهای سازنده «عاملیت» و «ساخت» با «معنا» در بازارهای بروجرد و تهران تحلیل شد. در گام بعد برای تحلیل فضایی بازارها نیز از روش نحو فضا به صورت «محوری» استفاده شد. یافته های پژوهش نشان می دهد، عوامل مؤثر برای ایجاد معنا در بازارهای ایرانی ذیل دو معیار «عاملیت» و «ساخت» مطابق نظریه گیدنز قابل طبقه بندی است و آن ها با «معنا» رابطه معنادار دارند. در تحلیل فضایی نیز مشخص شد، با افزایش میزان متغیر «انتخاب» نقش «عاملیت» در بازار ایرانی افزایش پیدا می کند؛ اما پیش بینی نسبتِ «معنا» در بازارهای مورد مطالعه با تحلیل نحو فضایی، ممکن نیست. تطبیق داده های نحو فضایی با ادراک «معنا» در فضاهای مختلف بازارهای بروجرد و تهران نشان دهنده رابطه روشنی در این مورد نیست. علاوه بر این، تحلیل فضایی بازارهای تهران و بروجرد نشان داد، متغیر «همپیوندی» در محورهای مجاور شبکه معابر شهری، بالاتر است؛ اما این تفاوت، «احساس معنا» در محورهای مرکزی بازارهای مورد مطالعه را دچار اختلال نکرده است.
ارائه الگوی مدرسه کارآفرین با رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
57 - 80
حوزههای تخصصی:
وجود علائمی همچون، عدم شایستگی و توانمندی دانش آموزان بعد از 12 سال تحصیل در ورود به بازار کار، توانایی کسب درآمد، تشکیل زندگی مستقل و حتی ورود به دانشگاه و ادامه تحصیل نشان از نیاز اساسی به تغییر در مدارس کشور می باشد. یکی از رویکردهای توانمندسازی دانش آموزان، رویکرد کارآفرینی در بستر وجود مدرسه کارآفرین است. در این راستا پژوهش حاضر به دنبال ارائه الگوی مدرسه کارآفرین با رویکرد فراترکیب است. پژوهش از نظر هدف کاربردی، از منظر گردآوری داده ها توصیفی و از منظر رویکرد کیفی است. این پژوهش با استفاده از روش فراترکیب انجام شده است. ابزار گردآوری داده ها، اسناد و مدارک پژوهشی و کتابخانه ای گذشته از سال 2010 تا 2024 است، که با ارزیابی کیفی صورت گرفته شامل 41 پژوهش می شود. شیوه تحلیل داده ها، تحلیل محتوا است. یافته های پژوهش نشان می دهد، پیش بین های موثر بر مدرسه کارآفرین در 3 مقوله: عوامل مرتبط با دانش آموز(ویژگی های شخصیتی، آشنایی با کارآفرینی)؛ عوامل مرتبط با معلم و مدیر(نگرش و رفتار کارآفرینانه، مدیریت کارآفرینانه، دانش کارآفرینانه، تجربه کارآفرینانه)؛ عوامل مرتبط با مدرسه(ساختار تسهیل کننده کارآفرینی، استراتژی آموزشی کارآفرینانه، برنامه درسی کارآفرینانه) قرار می گیرند. بافتار یا عوامل زمینه ای در 4 مقوله: سیاست های تسهیل کننده(برنامه حمایتی، نظام پاداش و تشویق)، تأمین منابع(منابع مالی، فیزیکی و اطلاعاتی)، شرایط بازار(محیط نوآورانه، شبکه سازی و جهانی شدن)، فرهنگ کارآفرینانه(اعتقادات کارآفرینانه، حکمرانی کارآفرینانه) و پیامدهای مدرسه کارآفرین در 3 مقوله: پیامد برای دانش آموز(ارتقا ریسک پذیری، توانایی توسعه استعدادها و مهارت ها، بهبود مشارکت، استقلال طلبی و مسئولیت پذیری، کارآفرینی انتفاعی)، پیامد برای مدرسه(هدفمند شدن آموزش، تشکیل مدرسه کارآفرین)، پیامد برای جامعه(پویایی شبکه کارآفرینی، توسعه اقتصاد آینده نگر، توانمندسازی اجتماعی و اقتصادی) قرار می گیرند.
ارائه الگوی ارتقاء تاب آوری گروه های جهادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی بسیج سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰۳
101 - 129
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف اصلی از انجام پژوهش حاضر ارائه الگوی ارتقاء تاب آوری گروه های جهادی است.طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: . این پژوهش از نظرروش، پژوهشی کاربردی است و در گام اول به شکل کیفی و با استفاده از روش نظریه زمینه ای داده بنیاد انجام شده است. جامعه آماری پژوهش را خبرگان، مدیران ارشد و تصمیم سازان کشور که در حوزه کاری نهاده ای مردم پایه و گروه های جهادی دارای سابقه اجرایی در بخش مدیریتی کلان کشور هستند، تشکیل می دهند. در گام دوم جهت تعیین نوع و میزان تاثیرگذاری مولفه ها بر یکدیگر از روش دیمتل استفاده شد.یافته های پژوهش: نتایج حاصل از پیاده سازی و تحلیل مصاحبه های انجام شده از خبرگان موضوعی نشان از تاثیر14 مقوله هسته بر ارتقاء تاب آوری گروه های جهادی دارد. 14 مقوله هسته از 66 مقوله فرعی و 255 کد مفهومی تشکیل شده است. مقوله های هسته در واقع عواملی اصلی هستند که سببب ارتقا تاب آوری در گروهای جهادی می شوند. موثرترین مقوله ها بر اساس روش دیمتل به ترتیب عبارتند از: انگیزه های معنوی، مدیر و اعضای انقلابی، داشتن هویت مستقل، مدیریت و برنامه ریزی صحیح، گروه های جهادی ترکیبی، ارتقاء سلامت روان و جسم، آموزش تاب آوری، تحقق خواسته های گروه های جهادی، جذب دائمی نیرو، فرهنگ سازی ، به روز رسانی روش های جهاد ،آگاه سازی مردم منطقه هدف، مشارکت مردمی، منابع مالی پایدار.نتیجه گیری: در نهایت بر اساس مدل بدست آمده مقوله محوری، شرایط علی، شرایط زمینه ای، شرایط راهبردی، و عوامل مداخله گر و پیامدهای ارتقاء تاب آوری در گروه های جهادی از متون مصاحبه ها استخراج گردید.نتایج حاصل از این پژوهش میتواند جهت سیاستگذاری های آتی این حوزه مورد استفاده قرار گیرد.
تحول فناورانه در راهبرد امنیتی و دفاعی کره جنوبی؛ درس گفتارهایی برای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
147 - 180
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر درصدد بررسی استراتژی دفاعی و امنیتی کره جنوبی بر اساس توان فناورانه باتوجه به تغییر پویایی های امنیتی منطقه به ویژه در شبه جزیره کره و تهدیدات امنیتی نوین به عنوان الگویی برای ایران است. در پژوهش حاضر ضمن بررسی سطح فناورانه ایران، به دنبال پاسخ به این سؤال است که چه مؤلفه هایی بر تحول دفاعی و امنیتی فناورانه کره جنوبی و بازدارندگی فناورانه این کشور در شرق آسیا و ایندوپاسیفیک مؤثر بوده است؟ و تحول فناورانه در پیشبرد بازدارندگی فناورانه در راهبرد دفاعی و امنیتی کره چگونه بوده است؟ بنابر بر فرضیه، به دلیل ظهور فناوری های نوظهور و چالش های فناورانه در حوزه دفاعی - امنیتی و تنش های ژئوپلیتیکی ناشی از تحولات نوین در نظم بین المللی و منطقه ای سبب بازدارندگی فناورانه و تحول دفاعی و امنیتی این کشور شده است. یافته های پژوهش نیز نشان می دهد تغییر الگوهای جنگ و تشدید رقابت برای هژمونی فناوری در میان قدرت های بزرگ، افزایش بی ثباتی در شمال شرق آسیا به دلیل رقابت آمریکا و چین سبب سیالیت نظم بین الملل و موجب تقویت دفاعی فناورانه کره جنوبی شده است. کاهش نیروی انسانی در ارتش، نگرانی در مورد حمله هسته ای و موشکی کره شمالی به همراه افزایش تحرکات چین و روسیه در منطقه امنیتی شبه جزیره کره و ایندوپاسیفیک، باعث شده است تا یون سوک یول در حوزه دفاعی و امنیتی مبتنی بر فناوری (4IR)، بازدارندگی فناورانه چند دامنه ای را ایجاد کند. ماهیت روش پژوهش توصیفی - تحلیلی است و از روش تحلیل داده های کمی و کیفی گردآوری شده از مهم ترین اسناد دفاع ملی و مراکز مطالعاتی امنیتی استفاده شده است.
تأثیر نقدشوندگی سهام بر نگهداشت وجوه نقد با تأکید بر فرصت رشد در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش بررسی تأثیر نقدشوندگی سهام بر نگهداشت وجوه نقد با تأکید بر فرصت رشد در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران (مقایسه شرکت های حساس به بحران خشکسالی با سایر شرکت ها) است. برای این منظور اطلاعات مربوط از صورتهای مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس استخراج گردید. بازه زمانی پژوهش از سال 1389 الی 1399 در نظر گرفته شد. برای تحلیل های آماری از تخمین رگرسیون با داده های تابلویی استفاده گردید. نتایج حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش نشان می دهد نتایج حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش نشان می دهد که نقدشوندگی سهام بر نگهداشت وجوه نقد تأثیر معناداری ندارد. هم چنین فرصت رشد بر تأثیر نقدشوندگی سهام بر نگهداشت وجوه نقد نقش تعدیلگر دارد. نتایج حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش نشان می دهد نتایج حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش نشان می دهد که نقدشوندگی سهام بر نگهداشت وجوه نقد تأثیر معناداری ندارد. هم چنین فرصت رشد بر تأثیر نقدشوندگی سهام بر نگهداشت وجوه نقد نقش تعدیلگر دارد.
طراحی مدل ارزیابی تابآوری زنجیره تامین با رویکرد تحلیل پوششی داده های شبکه ای (مورد مطالعه: بیمارستانهای دولتی استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت بهره وری سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۱
23 - 58
حوزههای تخصصی:
بیمارستان به عنوان یکی از مهمترین نهادهای ارائه دهنده خدمات بهداشتی و درمانی نقش مهمی را در بازگشت سلامت جسمی و روانی جامعه دارد لذا اعمال مدیریت کارآمد در زمان وقوع بحران می تواند در عملکرد مطلوب و بهینه این نهاد تأثیر بسزایی داشته باشد. بیمارستانهای تاب آور با ارائه خدمات مورد نیاز در هنگام حوادث و بلایا نقش حیاتی در کاهش مرگ و میر و شدت جراحات دارند. لذا این پژوهش با هدف" طراحی مدل ارزیابی تابآوری زنجیره تامین بیمارستانهای دولتی استان یزد با رویکرد تحلیل پوششی شبکه ای" انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر نوع روش یک مطالعه توصیفی- پیمایشی است. داده ها از طریق بررسی مقالات نظرات خبرگان حوزه سلامت گردآوری گردیده است .تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل پوششی داه های شبکه ای چند مرحله ای انجام گرفته است. با حل مدل ریاضی درصد کارایی هریک از بیمارستانها بدست آمده است سپس واحدهای کارا و ناکارا مشخص گردیده و در نهایت با توجه به نتایج حاصل از تحلیل پوششی داده ها به تحلیل حساسیت داده ها پرداخته شده است.نتایج حاصل از تحلیل پوششی داده های شبکه ای ورودی محور نشان داده است که در مرحله (1 و2 ) تنها یک بیمارستان کارا بوده و در مرحله (3 و 4) هیچکدام از بیمارستانها کارا نبوده اند. بنابراین، تنها 7درصد از بیمارستان های مورد مطالعه کارا بوده و پس از تعیین کارایی 4 مرحله و در نتیجه کارایی شبکه، بیمارستانها به ترتیب (از بیشترین کارایی به کمترین کارایی) رتبه بندی شده و در آخر پیشنهاداتی جهت بهبود کارایی بیمارستان ها و تحقیقات آتی ارائه شده است.
استلزامات مرجعیت علمی قرآن بر علوم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
طرح مرجعیت علمی قرآن کریم بر علوم، با هر بیان و خوانش، ضرورتاً باید در ظرف تفسیر و فهم متن مورد ارزیابی قرار بگیرد. بر این اساس پژوهش حاضر، به بررسی «استلزامات» تفسیر متن در تحقق مرجعیت علمی بر علوم می پردازد (مسأله). کشف این استلزامات، از طریق بررسی و استقراء مبانی حِکمی- اصولی و هر آنچه که در تفسیر مدخلیت دارد، انجام خواهد گرفت (فرضیه). بررسی این فرضیه، از طریق روش تحلیلی- توصیفی و بررسی مبانی به کار رفته در حوزه دلالت الفاظ در فقه و اصول، و رویکردهای حِکمی انجام خواهد شد (روش و رویکرد)، تا مبانی طرح ایده مرجعیت علمی قرآن کریم بر علوم روشن شود؛ چرا که با طرح ایده مرجعیت علمی قرآن کریم، ناگزیر از توسعه دامنه تفسیر برای راه یابی موضوعات و محمولات علوم هستیم، تا دلالت یابی قرآن و تأثیرگذاری آن بر علوم مشخص شود. ازاین رو هدف از پژوهش حاضر، تبیین استلزامات مرجعیت علمی قرآن کریم بر علوم است (هدف). برای نمونه می توان به قواعد زبانی حاکم بر الفاظ، و دایره حجّیت ظهور در علم اصول، و تحلیل پدیده های اعتباری در حکمت، و هر ابزار اندیشه ای که محقق را در تحقق مرجعیت یاری می کند، اشاره کرد (یافته ها).
روش استخراج علوم انسانی از قرآن و مدل مفهومی آن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۱)
23 - 50
حوزههای تخصصی:
موضوع علوم انسانی کنش ها و هستی های ارادی انسان است. علم انسانی دانشِ توصیف و تغییر کنش های اختیاری انسان و معرفت درجه دو آنهاست. معرفت درجه اول علوم انسانی به هستی هایی می پردازد که با اراده و اختیار انسان ایجاد می شود. معرفت درجه دو علوم انسانی، مباحث بیرون از علوم انسانی نظیر مبانی، اهداف، روش، تاریخ تطور علوم انسانی و مانند آن را بررسی می کند. روش در معنای عام، به کارگیری مجموعه عناصری است که انسان را به هدف می رساند. عناصر روش علمی عبارت اند از: مبانی، منابع، سازوکارهای داده یابی از منابع، اصول، قواعد، مؤلفه های فرایندی، مؤلفه های پراکنشی، رویکردها، گرایش ها، سبک ها و مهارت هایی که به کارگیری آنها سبب دست یابی به علم می شود. مقاله بر روی عنصر روش شناختی سازوکارهای داده یابی از قرآن کریم تمرکز می کند. فرضیه ما، امکان پذیری تعیین سازوکاری دقیق و همگانی برای داده یابی علوم انسانی از قرآن است. روش مقاله در تعیین مؤلفه های شناسای داده های علوم انسانی، منطقی و قیاسی است. راهبرد مقاله در تعیین مؤلفه های شناسای داده های معرفت درجه یک علوم انسانی، تحلیل تعریف برگزیده علوم انسانی، و لحاظ ظرف تحقق نسبت میان موضوع و محمول است. در تعیین داده های معرفت درجه دو علوم انسانی، بر دلالت داده ها بر بنیادهای نظری، دلالت غایت شناختی و روش شناختی تأکید می شود. همه مراحل بحث، همراه با ارائه نمونه هایی از داده های وحیانی و به صورت انضمامی است. نتیجه بحث با تعیین مؤلفه های شناسا، مدل مفهومی فرایند دستیابی به داده های علوم انسانی در قرآن ترسیم و ارائه شده است.
تاریخ گذاری سوره انسان مبتنی بر متن سوره(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۲)
129 - 152
حوزههای تخصصی:
در تاریخ نزول و وجود آیات مستثنیات سوره انسان اختلاف نظر وجود دارد. ازاین رو، با توجه به تأثیر آن بر کشف حقیقت، باید به تاریخ نزول نسبتاً اطمینان آوری دست یافت. پژوهش حاضر به بررسی تاریخ نزول این سوره بر اساس متن پرداخته و به این پرسش پاسخ داده است که تاریخ نزول محتمل سوره مبتنی بر متن آن، چه زمانی است؟ یافته های شاخص لفظی بیان می کند که طول سوره و آیات آن به نسبت کوتاه است. همچنین دارای فواصل متماثل یا متقارب است. وجود قاعده افزایی توازن نیز به آهنگ آن افزوده است. یافته های شاخص محتوایی نشان می دهد که می توان سوره را از جهت اتصال و انفصال به دو بخش آیه های 1-22 و آیه های 23-31 تقسیم کرد. همچنین در آن، موضوع هایی مانند ترسیم بهشت و امر به صبر آمده است، اما تصریح یا اشاره قوی به واقعه ای تاریخی ندارد. در نهایت می توان گفت که سوره، نزولی یکپارچه و بافتی مکی دارد.
بازپژوهی فقهی دیه شکستن ترقوه با تکیه بر نقد و پیشنهاد اصلاح ماده 656 ق.م.ا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه و اصول سال ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
20 - 1
حوزههای تخصصی:
حکم شکستگی استخوان ترقوه در فرض درمان همراه با عیب بر اساس ماده 656 ق.م.ا، دیه مقدر است. مطابق با ماده مذکور، هرگاه هردو استخوان ترقوه بشکند و همراه با عیب درمان شود، دیه آن برابر با دیه انسان کامل خواهد بود. و اگر یک استخوان ترقوه بشکند و همراه با عیب درمان شود، دیه آن برابر با نصف دیه کامل انسان خواهد بود. خاستگاه تقنین مذکور، بر اساس یکی از دو دیدگاه موجود در فقه الدیات است. گروهی از فقهای امامیه با دیدگاه دیه مقدر در جنایت مورد بحث موافق نیستند، بلکه بر این عقیده هستند که برای شکستن ترقوه در فرض درمان همراه با عیب باید به حکومت رجوع نمود. با تتبع در آراء هر دو دیدگاه، معلوم می شود؛ قائلین هر یک از دیدگاه های مذکور برای اثبات نظر خود به ادله متفاوتی استناد کرده اند. پژوهش حاضر بر اساس روش توصیفی- تحلیلی به طرح دیدگاه های موجود درباره مسئله حاضر پرداخته و ضمن ذکر ادله با استفاده از روش تضارب آراء به نقد و بررسی هر یک از دلایل اقدام کرده است. تحقیقات صورت گرفته منتج به نقد بخشی از ماده 656 ق.م.ا شده است؛ زیرا پذیرش دیه مقدر برای شکستگی ترقوه در فرض درمان با عیب با اشکال های متعدد اصولی و فقهی مواجه است، در حالی که رجوع به حکومت برای جنایت مذکور از هرگونه خدشه و نقدی به دور بوده و مختار بسیاری از فقهای امامیه است.
حوزه علمیه قم و دانش های جدیدِ عرصه اخلاق در یک سده اخیر(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در صد سال اخیر، جهان شاهد تحولات بسیار و عمیقی در حوزه اخلاق و تحقیقات اخلاقی بوده که تمام ساحت های پژوهش های اخلاقی را دربر گرفته است. ساحت های اخلاق شناسی، اخلاق هنجاری، فرااخلاق، اخلاق توصیفی، روان شناسی اخلاق، جامعه شناسی اخلاق و تربیت اخلاقی همگی در روند این تحولات، تغییرات گسترده ای را به خود دیده اند. حوزه علمیه قم یکی از پیشگامان در مواجهه معقول و منطقی با تحولات عرصه پژوهش های اخلاقی است. این حوزه گرچه خود مبتکر مباحث گوناگونی در عرصه اخلاق است، با این حال تحولات جهانی این عرصه از علوم را نادیده نگرفته و واکنش های مناسبی نسبت به آنها داشته است. در واقع، اگر تغییرات در عرصه جهانی ایجاد شاخه جدیدی در فضای مباحثات اخلاقی بوده، حوزه علمیه نگرش خود را نسبت به آن شاخه جدید بیان داشته و اگر تغییرات در عرصه تغییر دیدگاه نسبت به یک موضوعی کهن بوده، حوزه بر اساس منابع دینی و پایگاه اعتقادی خود، رویکرد مناسبش را بدون لحاظ آراء جدید و ضرورت و یا عدم ضرورت تغییر رویکرد، ارائه کرده است. این مقاله با روش «تحلیل اسنادی» و «کتابخانه ای» کوشیده است نحوه مواجهه حوزه علمیه قم با دانش های جدید حوزه اخلاق در یک سده اخیر را بررسی کند. با بررسی وقایع یک سده گذشته در عرصه پژوهش های اخلاقی، بیشترین واکنش های حوزه علمیه قم را در ساحت های اخلاق شناسی، اخلاق هنجاری، فرااخلاق، اخلاق توصیفی و روان شناسی اخلاق می بینیم.
تبارشناسی و تحلیل گفتمانی روایات مشعر بر مذمت پیشه معلمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۱)
237 - 259
حوزههای تخصصی:
علامه مجلسی دو روایت را در بحار الانوار با محتوای نکوهش معلم نقل کرده است. این روایات که مضمون آن ها در تعارض با ادله عقلی و نقلی می باشند در ساختار زبانیِ مشترک با صنف بافندگان و زنان قرار گرفته اند که حکایت گر فضای فکری و فرهنگی عصر تکوین خود هستند. اگرچه این روایات از حوزه حدیث خارج اند و نمی توان آن ها را حدیث نامید، از آنجایی که متن در خلأ شکل نمی گیرد، پی جویی این منقولات در متون متقدم برای کشف و دست یابی به شرایط و بستر تولید متن و گفتمان حاکم ضروری می نماید. در نوشتار پیش رو به روش تحلیلی توصیفی ضمن تبارشناسی احادیث در منابع فریقین و یافتن خاستگاه نقل این گزارش ها به بررسی و تحلیل گفتمانی منقولات مورد بحث پرداخته شده است. در واقع روایات محل بحث فاقد سند هستند که در منابع روایی متقدم شیعه اثری از آن ها یافت نشد. نخستین نقل این احادیث در قرن هفتم در کتاب شرح نهج البلاغه کیدری رؤیت شد که به نظر می رسد مصدری جز فرهنگ عامیانه نداشته باشد. از سویی دیگر سرچشمه نقل این روایات در منابع عامه، متون ادبی است که در حقیقت امثال و حکمی است که بین مردم در قرن سوم رایج بوده است.
امکان سنجی استناد قضات به قانون اساسی در عدم اجرای قوانین مغایر با آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حقوق عمومی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۴
133 - 154
حوزههای تخصصی:
قانون اساسی به عنوان عالی ترین سند حقوقی سیاسی کشور باید مصون از هر نوع تعرض باشد که برای این امر به طور معمول نهادهای ویژه ای تشکیل یا تعیین می شود؛ چنان که در غیر این صورت حقوق و آزادی های مصرح مردم در قانون اساسی متروک و وجود قانون اساسی بی اعتبار می شود. در جمهوری اسلامی ایران، شورای نگهبان صیانت از قانون اساسی را در مقام تقنین بر عهده دارد و همه مصوبات مجلس پس از تأیید شورا لباس قانون بر تن می کنند. چالشی که در این ارتباط وجود دارد این است که آیا قضات دادگاه ها می توانند با تمسک به اصل برتری قانون اساسی و لزوم استناد به قانون معتبر قوانینی را که مغایر قانون اساسی ارزیابی می کنند مورد عمل قرار ندهند و از اجرای آن ها خودداری کنند؟؛ موضوعی که این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی درصدد تحلیل و پاسخ به آن است. یافته های این پژوهش بیانگر آن است که در رابطه با قوانین قبل از تشکیل شورای نگهبان (اعم از قوانین قبل از انقلاب و قوانین مصوب شورای انقلاب) و مصوباتی که به دلیل عدم اظهارنظر شورا تبدیل به قانون شده اند و نیز برخی هنجارهای قانونی لازم الاجرا که مورد نظارت شورای نگهبان قرار ندارند می توان قائل به صلاحیت محاکم در عدم اجرای آن ها و نه ابطال شد و در مواردی که شورای نگهبان اظهارنظر صریح در عدم مغایرت کرده است قضات مکلف به تبعیت از نظر شورا هستند.
طرحواره: عنصر بنیادین کشف ذهن از خوانش متن تا خوانش انقلاب های اجتماعی
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۸
105 - 117
حوزههای تخصصی:
تولید متن همواره با قصدیتی همراه است. فهم قصدیت متن مستلزم تدارکاتی است که خوانشگر پیش از ورود به متن باید آن را فراهم سازد. کشف ذهن از اجزای لازم جهت فهم معنای متن به شمار می آید. در این راستا "انکشاف ذهن " امکانی برای فهم تضمنات سیاسی یک متن است. شیوه های فهم متن الگویی برای فهم پدیده های سیاسی نیز به شمار می رود. چنین امکانی با تلقی پدیده های سیاسی به مثابه متن فراهم می شود. به عنوان نمونه پدیده هایی چون انقلاب های اجتماعی اگر معادل متن انگاشته شوند ضرورتا با روش ها و ابزارهای انکشاف معنا ارتباط می یابند. این مقاله با هدف معرفی ابزاری جهت کشف ذهن به تبیین مفهوم "طرحواره"می پردازد. طرحواره به عنوان ابزار، ضرورتا جایگاه برجسته ای در فرایند کشف ذهن خواهد داشت. این مفهوم در پاسخ به شیوه و نحوه ی کشف ذهن مطرح می گردد. به عبارتی در راستای تکاپوی ذهن شناسانه، استفاده از طرحواره برای ارتقای سطح کیفی چنین تلاشهایی ضروری است. طرحواره را می توان تدبیری تلقی کرد که ذهن را در موقعیتی قرار می دهد تا عناصر سازنده اش متبلور گردند. اما بحث طرحواره به طرح سوالاتی در خصوص شیوه های کاربرد آن می انجامد.
افق گشایی ابن خلدون برای گذار از تباهی مدنی و انحطاط جوامع اسلامی به مدینه فاضله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
456 - 439
حوزههای تخصصی:
سؤال از انحطاط به ویژه وقتی یک جامعه دورانی از رشد و تعالی را در چند قرن سپری کرده و تمدنی زنده و پویا به ارمغان آورده و سپس از اوج به حضیض رسیده باشد، همواره اذهان اندیشمندان را به خود مشغول می سازد؛ ابن خلدون اندیشمندی است که در دوران انحطاط جامعه اسلامی در قرن هشتم، در پی آسیب شناسی از این انحطاط است و به عنوان جست وجوگری مسئله یاب درصدد ارائه راهکاری برای افق گشایی به سمت مدینه فاضله اسلامی است. ابن خلدون با نگاه ارگانیکی به جامعه، آفات و آسیب های یک جامعه را بررسی و با طرح سیاست عقلی و شرعی، پایداری دولت با وجود عصبیت دینی را تئوریزه می کند؛ این مقاله کنکاشی در تبیین طرح ابن خلدون برای گذار از انحطاط به سوی مدینه فاضله اسلامی و در پی پاسخگویی به این پرسش است که عوامل انحطاط جوامع اسلامی و حرکت به سمت مدینه فاضله اسلامی کدام است؟ روش تحقیق، تحلیل متنی بر اساس چارچوب نظری اسپریگنز است و فرضیه این مقاله این است که از منظر ابن خلدون توجه توأمان به سیاست شرعی و عقلی راه گذار از انحطاط و رسیدن به مدینه فاضله اسلامی است. یافته های این پژوهش نشان می دهد در شرایط امروز که اندیشه سکولاریسم در شیوه حکمرانی گفتمان غالب در اذهان بسیاری شده است، می توان با استناد به دیدگاه های اندیشمندی شناخته شده برای جامعه غرب مجدداً گفتمان پیوند دین و سیاست را در قالب طرح توأمان سیاست شرعی و عقلی برای دستیابی به شیوه حکمرانی مطلوب مبنای اندیشه ورزی قرار داد و در شرایط پست مدرنیته نگاهی نو به جایگاه دین در شیوه اداره جامعه و حکمرانی فرا راه نظریه پردازی های جدید قرار داد.