ترتیب بر اساس: جدیدترینمرتبط‌ترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۴۱ تا ۱٬۲۶۰ مورد از کل ۵۳۱٬۴۵۶ مورد.
۱۲۴۱.

Kāshānī’s Impact on Mullā Ṣadrā’s Contribution to The Problem of Mental Existence: A Historical-Comparative Study(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Abū al-Ḥasan Kāshānī Mulla Sadra mental existence theory (MET) tautological predication (TP) common technical predication (CTP) ontology of knowledge

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱ تعداد دانلود : ۱۲
Discussions on the works of lesser-known philosophers in history can illuminate various issues, helping to establish historical connections between various thinkers. One such philosopher is Abū al-Hasan Kāshānī (d. 1558), a 16th-century figure whose views have not yet been thoroughly studied. He authored numerous works in the field of philosophy and logic, many of which remain unpublished or unedited. His treatise on mental existence (al-wujūd al-dhihnī) contains detailed and profound contributions. Mullā Ṣadrā (c. 1571-1635/40 AD) authored several works on mental existence based on Kāshānī’s views. For example, it was Kāshānī who first used the distinction between primary predication (al-ḥaml al-awwalī) and common technical predication (al-ḥaml al-shāyiʿ al-ṣanāʿī) in solving the puzzle of mental existence. Mullā Ṣadrā adopted Kāshānī’s terminology in his magnum opus Al-Asfār al-Arbaʿah. We demonstrate Kāshānī’s influence on Mullā Ṣadrā’s account of mental existence, utilizing a comparative and descriptive methodology. The material of this research includes Kāshānī’s manuscript on mental existence as well as Mullā Ṣadrā’s works on this issue. The authors edited and revised Kāshānī’s manuscript and during the editing realized this important influence by comparing it with Mullā Ṣadrā's works.
۱۲۴۲.

تأثیر نظریه رهایی بخشی در آیین کاتولیک بر نظریه محمود ایوب با عنوان رنج رهایی بخش در اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رنج رهایی بخش محمود ایوب مسیحیت کاتولیک اسلام تشیع امامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴ تعداد دانلود : ۱۳
این مقاله به بررسی چگونگی تأثیرگذاری آموزه رهایی بخشی در الهیات کاتولیک بر نظریه محمود ایوب با عنوان رنج رهایی بخش در اسلام می پردازد. در این راستا، ما نیاز داریم تا دریابیم که چگونه دیدگاه های الهیاتی مسیحیت پیرامون عمل رهایی بخش مسیح (ع)، الهام بخش ایوب بوده و چگونه اصطلاح شناسی مسیحیت به کمک ایوب در مدل سازی افکارش می آید. بنابراین سؤال اصلی این پژوهش عبارت ست از این که مدل رنج رهایی بخش ایوب چگونه از آموزه های الهیات مسیحی تأثیر پذیرفته است؟ بر این اساس، ابتدا سعی می شود نظریه ایوب به اختصار معرفی شود. سپس، سه قلمرو مهم که بر اساس الهیات مسیحی دارای ظرفیت الهام بخشی برای ایوب هستند بررسی می شود. این سه قلمرو عبارت اند از اصطلاح شناسی، کارکرد نظریه و نیز نقش تحمل رنج ها در رهایی بخشی. در قلمرو نخست، تعریف ایوب از رهایی بخشی به فهم یهودی-مسیحی از این اصطلاح چندان وفادار نبوده و سعی کرده با ارائه تعریفی عام از ورود اشکالات احتمالی جلوگیری کند. در قلمرو دوم، کارکرد نظریه ایوب با مبانی مسیحیت اشتراک عمده ای دارد؛ همان طور که مسیح انسان را از بردگی گناه نجات می دهد، شفاعت نیز به کمک گناهکاران برای نجات از کیفر گناهان خواهد آمد. در نتیجه، با وجود دیدگاه های متفاوت اسلام و مسیحیت در مورد تقسیم بندی گناهان، رهایی بخشی در هر دو مورد از گناه رخ می دهد. در نهایت، قلمرو سوم به این مطلب می پردازد که تحمل رنج ها و مصائب توسط مسیح (ع) و امام حسین (ع) الهام بخش اساسی ایوب در نظریه رنج رهایی بخش در اسلام بوده است، هرچند تحمل رنج به تنهایی نمی تواند موجب رهایی بخشی باشد.
۱۲۴۳.

طرحی از فلسفه دینی در اندیشه فارابی با تمرکز بر «رساله فی أغراض مابعدالطبیعه»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فارابی فلسفه دینی فلسفه اسلامی فلسفه یونانی فی أغراض مابعدالطبیعه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۱۲
فلسفه فارابی برساختی هوشمندانه از پاره ای آیات و اشارات قرآنی و بعضی آموزه های میراث فلسفه یونانی است که سهم خلاقیت های این فیلسوف نیز در آن محفوظ است. این نوع تألیف قبل از فارابی سابقه داشته و به فلسفه دینی نام بردار است. در این الگوی فکری (فلسفه دینی) اصول اعتقادی موجود در هر یک از ادیان ابراهیمی (برای پیروان هر کدام از این ادیان) به عنوان اصل مفروض در نظر گرفته می شود و از میان آموزه های فلسفی، آنهایی که با این اصول موضوعه تقابل نداشته باشند، در برساخت یک نظام فلسفی دینی با تنظیمی سازگار مورد استفاده قرار می گیرند. به زعم ما، می توان طرح اولیه ای از نزدیک شدن به فلسفه دینی در عالم اسلام را در رساله فی أغراض مابعدالطبیعه فارابی مشاهده کرد. او در این رساله ابتدا الله را مبدأ موجود مطلق دانسته و آن بخشی از مابعدالطبیعه را که عهده دار بررسی مبدأ موجودات است شایسته نام علم الهی می داند. در ادامه، موضوع اول مابعدالطبیعه را موجود مطلق معرفی می کند. فارابی از این دو مقدمه نتیجه می گیرد که علم الهی به وجهی همان مابعدالطبیعه است. این برداشت وی منجر به دگردیسی مابعدالطبیعه به الهیات در عالم اسلام شده است. این هرگز به معنای آن نیست که الله موضوع فلسفه اسلامی شده باشد، بلکه می توان گفت الله (به عنوان مبدأ وجود) محور فلسفه اسلامی و اندیشه توحیدی قرار گرفته و به تبع آن مفاهیم اصلی اعتقادی مانند نبوت و معاد وارد فلسفه اسلامی می شود. به علاوه می توان خطوط برجسته از طرح فلسفه دینی را در آثار دیگر این فیلسوف مانند آراء أهل المدینه الفاضله، السیاسه المدنیه، و رساله های الجمع، المله و الحروف مشاهده کرد. این امر بیانگر آن است که الگوی فلسفه دینی در حکم بن مایه و اندیشه بنیادین در نگارش آثار فارابی بوده است.
۱۲۴۴.

دراسة التوازي النحوي في رسالة المعاش والمعاد للجاحظ على أساس نظرية ديبوغراند ودرسلر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دیبوغراند ودرسلر الجاحظ التوازی النحوی التوازی التام رساله المعاش والمعاد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰ تعداد دانلود : ۱۴
إنّ الاتساق فی النص من المفاهیم الهامه التی رسمها علماء النص، کعنصر من عناصر النصانیه. ومن آلیات الاتساق المعجمی قواعد عامه، کقواعد النحو والتکرار فی الجمله بجانب التضام، والتکرار کآلیه هامه فی إحداث الاتساق فی النص. وقد قسّمه لغویو النص إلی أنواع مختلفه، مثل الترادف، والشمول الدلالی، وشبه التکرار، والتکرار النحوی. ویعدّ دیبوغراند ودرسلر من العلماء الذین اهتموا بالتکرار درساً ونظریه. فهما لا یریان المفردات تختص بالتکرار فحسب، بل إنّ هنالک تکراراً فی جزء من النصّ أو فی الشکل النحوی، یسمى توازیاً نحویاً أیضاً. وینقسم التوازی إلی التوازی التام، والتوازی الناقص، وشبه التوازی، والتوازی الربطی. فبه، تُخلق فی النص موسیقى بجانب الاتساق والانسجام. ثمّ إنّ رسائل الجاحظ تعدّ من النصوص الهامه فی تاریخ الأدب العربی، وخاصه رساله المعاش والمعاد، والتی لم تلفت الانتباه الذی یلیق بها. فهی بمثابه کُتیّب إرشادی ذی نص أدبی متسق ومنسجم موضوعه السیاسه والحکومه. فقد قام هذا البحث بدراسه دور التوازی النحوی فی اتساق رساله المعاش والمعاد للجاحظ بمنهجیه وصفیه تحلیلیه، وباستخدام المعلومات الإحصائیه، وتشیر أهم نتائجه أن للتوازی النحوی، خاصه التوازی التام، دوراً محوریاً فی اتساق الرساله، کما أنّ العبارات المتوازنه فی نصّ الرساله لها تواز صرفی وبلاغی، کما أنّ للتوازی الصوتی، بجانب التوازی النحوی، دورا فی الاتساق النصی، وکذلک له دور موسیقی وجمالی و....
۱۲۴۵.

Bākikhānov and Akhundzādeh and the Literary Milieu of Tiflis(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: Bākikhānov Akhundzādeh Tiflis literary circle Persian Historiography Modernization

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۶
Abbās Quli Aqā Bākikhānov (1794-1847) and Mirzā FatḥʾAli Akhundzādeh (1812-78) both came from the same socio-economic class, performed the same professional function in Russian government service, and shared literary interests as shown by their membership of the same literary club in Tiflis. They also aimed at reforming and modernizing the Azeri and Iranian societies. However, it was also on this very subject that their differences became apparent. Not only did they disagree on what the nature of that change had to be, but they also diverged about the pace of change. Whereas Akhundzādeh wanted to travel in the fast lane to bring about modern and secular indigenous societies that were modeled after a modernizing Russia, Bākikhānov argued for traveling the slower lane, preserving what he considered was good and worthwhile of his traditional native cultures, which also included a modernized form of Islam and the teaching of Persian. The two men also differed in their approach to how to help bring about the desired changes. Akhundzādeh used his literary talent to mainly address the educated class by showing them in his plays and prose how backward their society was and, by implication, how necessary it was to secularize and Europeanize. Bākikhānov, being more of a Sufi-bent Muslim, wanted to reach Azeri society in a much more targeted way. Neither man was successful in their objective during their lifetime, although their works had a lasting influence on Azeri and Iranian reformers.
۱۲۴۶.

The Role of Knowledge and Practice in Human Happiness from the Perspective of Sadr Al-Mota'allehin(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: opinion practice Perfection of Theoretical Reason Perfection of Practical Reason Ultimate happiness soul Sadr Al-Mota' allehin

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷ تعداد دانلود : ۱۵
Are opinion (as the product and perfection of theoretical reason) and practice (as the result and perfection of practical reason) involved in the ultimate happiness of humans? Why and how? According to a well-known perspective, Sadr Al-Mota'allehin regards the perfection of theoretical reason as the foundational structure of ultimate human happiness and the perfection of practical reason as a means of removing obstacles toward achieving theoretical reason's perfection, which constitutes ultimate happiness. Furthermore, he advances a related theory suggesting that ultimate happiness not only stems from the knowledge derived from theoretical reason but also requires detachment from material concerns—a practical virtue and outcome of practical reason. This detachment is an intrinsic affirmative act within the core structure of ultimate happiness. In this view, the perfection of theoretical reason (knowledge) is the principal element of ultimate happiness, while the perfection of practical reason (virtuous dispositions) forms its supporting framework. Finally, Sadr Al-Mota'allehin identifies the highest human ascent as annihilation, where theoretical and practical faculties unify and merge in the Divine Essence, culminating in ultimate happiness.
۱۲۴۷.

لذت و رنج از منظر ابن سینا در دانش عصب شناسی امکان گذار از دوآلیته حداکثری ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ابن سینا انفعالات نفسانی لذت درد علوم شناختی ادراک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۱۱
در شاخه های متفاوت علوم شناختی، شناخت دقیق مغز، مدارهای مغزی، تغییرات ناشی از تجربیات فرد و ... یافته هایی درباره لذت و رنج دارد که هر یک بخشی از نظرات ابن سینا درباره درد و لذت را به طور علمی تایید و تفسیر می کند. نسبی بودن ادراک درد، تاثیر حالات روحی بر آن، اقسام، عوامل، موانع و بسیاری دیگر از یافته ها که با نظرات ابن سینا نیز همخوانی دارد؛ تنیدگی، چندلایه و پیچیده بودن مسئله را نشان می دهد. علوم جدید اگرچه در موضع اثبات یا تایید روح نیست اما موضع گیری جزمی یگانه انگاری حذف گرا را بر نمی تابد. همچنان که با دوگانه انگاری حداکثری نیز ناسازگارست. برخی موضع گیری های ابن سینا درخصوص نفس از آن جمله نظرات وی درباره درد و لذت و سایر شواهد  می تواند تا حدودی امکان تفسیر متناسب تری از دوآلیته نزد وی را فراهم نماید.
۱۲۴۸.

تحلیل سیستم حکمروایی مشارکتی در برنامه ریزی و بودجه ریزی شهری : شواهدی از قانون شوراها در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برنامه ریزی مشارکتی بودجه ریزی مشارکتی تحلیل شبکه اجتماعی حکمروایی مشارکتی حکمروایی یکپارچه شهری قوانین شوراهای شهر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۹
مقدمه برنامه ریزی و بودجه ریزی مشارکتی به عنوان اساسی ترین محور مشارکت جوامع محلی در تصمیم گیری حاکمیتی، فرصتی را برای ذی نفعان فراهم می کند تا به طور مشترک در مورد اینکه چه، چگونه و کجا منابعشان باید هزینه شود، به توافق برسند. با توجه به پیچیدگی فرایند مشارکت مؤثر کنشگران، تلاش های متعدد برای پاسخ گویی به این نیاز شکست می خورند. در بررسی دلایل شکست مشارکت در مناطق مختلف دنیا، بی توجهی به حکمروایی مشارکتی مطرح می شود. حکمروایی مشارکتی با تقویت ظرفیت های ارتباطی و انعکاسی نهادهای عمومی و جوامع محلی، تلاش برای برطرف کردن محدودیت های مشارکت مؤثر دارد. پژوهش حاضر به تحلیل سیستم حکمروایی برنامه ریزی و بودجه ریزی شهری با استفاده از روش شناسی تحلیل شبکه های اجتماعی پرداخته است. تحلیل شبکه اجتماعی نوعی رویکرد سیستمی برای ارزیابی شبکه های ارتباطی پیچیده و ایجاد ابزار برای تسهیل همکاری های آینده بین کنشگران در سراسر مرزهای نهادی و رویکردی نوآورانه به منظور تحلیل ساختار حکمروایی است. پژوهش حاضر کاربردی از تحلیل شبکه اجتماعی در تحلیل سیستم حکمروایی مشارکتی برنامه ریزی و بودجه ریزی شهری است تا ضمن تحلیل ساختار حکمروایی بر مبنای قدرت قانونی مشارکت کنشگران، زمینه های بهبود سیستم در طراحی نهادی و قانونی با تمرکز بر فرایند برنامه ریزی و بودجه ریزی مشارکتی را شناسایی کند و توصیه های سیاستی در این زمینه را ارائه دهد.  مواد و روش ها پژوهش حاضر سیستم حکمروایی مشارکتی برنامه ریزی و بودجه ریزی شهری را با استفاده از رویکرد تحلیل شبکه اجتماعی مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است. این رویکرد به مطالعه ساختارهای اجتماعی با استفاده از تئوری گراف می پردازد و مهم ترین مفاهیم آن عبارت اند از: شبکه، گره و یال. شبکه که مجموعه ای از حداقل سه گره و تعدادی یال است که وجود داشتن یا نداشتن ارتباط میان گره ها را نشان می دهد. گره ها می توانند افراد، گروه ها، واحدها و یا سازمان ها باشند. مهم ترین شاخص تحلیل شبکه، شاخص مرکزیت است؛ به طور کلی مرکزیت دارای مفهوم گسترده ای است که برای شناسایی و تعیین کنشگران کلیدی و یا ارتباطات در یک شبکه استفاده می شود. ارزش مرکزیت درجه هر نقطه تنها با شمارش تعداد همسایگانش به دست می آید. هرچه میزان درجه یک نقطه بیشتر باشد، دسترسی آن به منابع بیشتر و مرکزی تر محسوب می شود. از دیگر شاخص های تحلیل شبکه می توان به شاخص فاصله ژئودزیک، برای سنجش سرعت همکاری و گردش منابع و اطلاعات در شبکه، برای تعیین بخش های آسیب پذیر شبکه، اشاره کرد. شاخص فاصله ژئودزیک در تحلیل شبکه اجتماعی، به عنوان کوتاه ترین مسیر بین دو گره در یک شبکه تعریف می شود. این مفهوم از هندسه ریاضی گرفته شده و در علوم اجتماعی برای اندازه گیری فاصله بین افراد یا نهادها در شبکه استفاده می شود. فاصله ژئودزیک بین دو گره برابر است با حداقل یال هایی که برای رسیدن از یک گره به گره دیگر باید طی شود. اگر مسیر (یال مستقیم) بین دو گره وجود داشته باشد، فاصله ژئودزیک برابر یک است و اگر مسیری وجود نداشته باشد، بر مبنای کوتاه ترین مسیر غیر مستقیم محاسبه انجام می شود. با توجه به آنکه قانون تشکیلات، وظایف و انتخابات شوراهای اسلامی کشور مبنایی برای قدرت قانونی کنشگران محسوب می شود، در این مطالعه داده های تحلیل شبکه اجتماعی با استفاده از ماده های قانونی مرتبط با وظایف شوراهای شهر استخراج شده و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. منطبق با بررسی قانون شوراهای کشور، 47 مضمون قانونی در زمینه برنامه ریزی و بودجه ریزی شهری استخراج شده و 19 نهادهای درگیر به عنوان کنشگران سیستم شناسایی و مضامین قانونی منطبق با شش زمینه مشارکت شامل آگاه سازی، تصمیم سازی، تصمیم گیری، توافق نهادی، اجرا و نظارت طبقه بندی شد. در ادامه، با تشکیل ماتریس شبکه حکمروایی، جایگاه قانونی کنشگران بر مبنای شاخص مرکزیت درجه و فاصله ژئودزیک مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها تمرکز مضامین قانونی شوراها بر مشارکت کنشگران در برنامه ریزی و بودجه ریزی در زمینه مشارکت در تصمیم گیری با 38 مضمون قانونی، نظارت با 25 مضمون قانونی، اجرا با 23 مضمون قانونی و تصمیم سازی با 24 مضمون قانونی است و مشارکت در زمینه های آگاه سازی با تنها یک مضمون قانونی و توافق های نهادی تنها با دو مضمون قانونی، علی رغم تأکیدی که در شکل گیری حکمروایی مشارکتی در برنامه ریزی و بودجه ریزی دارند، در ساختار کنونی مورد غفلت واقع شده است. در ادامه، به منظور تحلیل ساختار حکمروایی مشارکتی 19 کنشگر همکار شناسایی و مضامین قانونی مرتبط با هر یک از کنشگران نیز مشخص شد. مطابق با مضامین حقوقی شناسایی شده، نهادهای بازیگر به عنوان سطرها و فیلدهای مشارکت به عنوان ستون های ماتریس ساختار شبکه حکمرانی در نظر گرفته شدند. با توجه به توزیع تعداد مضامین هر بازیگر در شش سطح مشارکت، مقادیر سلول های ماتریس شبکه بازیگر مشارکت وارد محاسبات شد. مرکزیت درجه شبکه با استفاده از نرم افزار Ucinet محاسبه شده و سپس، شبکه های مربوطه با استفاده از نرم افزار NetDraw ترسیم شدند. در شبکه حکمرانی مشارکتی، شورای شهر (ORG 02) و با فاصله زیاد، شهرداری (ORG 03) بیشترین قدرت قانونی را برای مشارکت در برنامه ریزی و بودجه بندی شهر دارند. نهادها و مراجع قانونی ذی ربط (ORG 18)، وزارت کشور (ORG 04) و مردم (ORG 01) در رتبه های بعدی قرار دارند که نشان دهنده اعتقاد قانون گذار به مشارکت دولت و مردم در برنامه ریزی شهری است. با این حال، بخش خصوصی (ORG 12)، سازمان های غیردولتی (ORG 13) و سازمان های مردم نهاد (ORG 10) ضعیف ترین قدرت قانونی را در ساختار حکمرانی مشارکتی دارند. نتیجه گیری منطبق با یافته ها در سیستم کنونی قدرت قانونی تصمیم گیری و نظارت در نهاد شورای شهر تمرکز یافته و زمینه های آگاه سازی و توانمندسازی جوامع محلی و توافق های نهادی مورد غفلت واقع شده است. علاوه بر آن، با توجه به آنکه ساختار حکمروایی فعلی تنها بر مشارکت شورای شهر و شهرداری متمرکز است و جوامع محلی و سایر کنشگران در فاصله بسیار زیادی از قدرت قانونی قرار گرفته اند، نمی توان از موفقیت پیاده سازی رویکردهای برنامه ریزی و بودجه ریزی مشارکتی در سیستم فعلی اطمینان حاصل کرد. در این راستا، تقویت ارتباط قانونی شورای شهر با سایر کنشگران و ایجاد ساختار حکمروایی یکپارچه شهری، بازطراحی نظام برنامه ریزی و بودجه ریزی شهری، طرح ریزی سیستم جامع بودجه ریزی مشارکتی طرح های سرمایه ای شهری، تقویت رویکردهای تعاملی و توافقی در غربالگری و اولویت بندی طرح های سرمایه ای، تقویت مشارکت شبکه نخبگان علمی در نیازسنجی و امکان سنجی اولیه طرح های سرمایه ای شهری، ارائه برنامه پیاده سازی الگوی مشارکت عمومی خصوصی در طرح های سرمایه ای شهری، فعال سازی مکانیزم انتخاب شهروندان به صورت مدیریت سبد پروژه های محلی، وجود سازوکار مشارکت جوامع محلی در اجرای پروژه های محلی از طریق الگوی های هم آفرینی، تقویت اعتماد عمومی از طریق شفافیت مالی و جلب مشارکت در پرداخت عوارض های قانونی، تقویت ارتباط با رسانه ها و نهادهای آموزشی در راستای آگاهی بخشی و توانمندسازی اجتماعی و تقویت مکانیزم های نظارت مردمی، دریافت بازخورد و پاسخ گویی مدیران شهر از زمینه های توسعه نهادی و قانونی در سیستم حکمروایی برنامه ریزی و بودجه ریزی مشارکتی است.
۱۲۴۹.

شناسایی متغیرهای کلیدی و سناریوهای حکمروایی هوشمند شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آینده پژوهی حکمروایی هوشمند شهر تهران شهر هوشمند

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۸
مقدمه شهرهای معاصر به دلیل رشد سریع و بی برنامه با چالش هایی نظیر آلودگی هوا، ترافیک، ساخت وسازهای غیررسمی و هزینه های بالای زندگی مواجه شده اند؛ در پاسخ، بسیاری از دولت های محلی در جهان به سیاست ها و برنامه های «شهر هوشمند» روی آورده اند. ظهور شهرهای هوشمند که از هم گرایی فناوری های پیشرفته اطلاعات و ارتباطات نشئت می گیرد، فرصت ها و راه حل های متعددی برای مواجهه با مسائل شهری مدرن فراهم کرده است. شهر هوشمند به عنوان الگویی فناوری محور، ظرفیت قابل توجهی برای مقابله با مشکلات زیست محیطی، ارتقای بهره وری، توسعه اقتصادی و بهبود کیفیت زندگی دارد و از همین رو، مورد توجه دولت ها، شهرداری ها، دانشگاه ها و رسانه ها قرار گرفته است. در این میان، «حکمروایی هوشمند» به عنوان یکی از ابعاد بنیادین و پیشران در تحقق شهر هوشمند، نقش کلیدی در سازماندهی و هماهنگی ذی نفعان و فعال سازی سایر ابعاد توسعه هوشمند ایفا می کند، چراکه تحقق شهر هوشمند فقط وابسته به نوآوری های فناورانه نیست، بلکه به حکمروایی هوشمند به عنوان سازوکار کلیدی برای توسعه سایر ابعاد شهری نیاز دارد. در تهران با وجود علاقه فزاینده به فرایندهای حکمروایی هوشمند در سطوح محلی و ملی، بهره برداری کامل و بهینه از ظرفیت های تحول آفرین این رویکرد هنوز تحقق نیافته است. بر همین اساس، هدف اصلی این تحقیق با استفاده از رویکرد آینده پژوهی شناسایی متغیرهای کلیدی تأثیرگذار بر حکمروایی هوشمند شهر تهران و آینده های احتمالی (سناریوها) در این زمینه است. بدیهی است پاسخ به این سؤالات می تواند برای پیشبرد و تحقق حکمروایی هوشمند شهر تهران در آینده مؤثر واقع شود. مواد و روش ها مقاله حاضر به لحاظ ماهیتی، توصیفی تحلیلی و از نظر هدف، کاربردی است که داده ها و اطلاعات مورد نیاز آن با بهره گیری از روش های آینده پژوهی و از طریق پرسش نامه ها و مصاحبه های تخصصی با کارشناسان و متخصصان حوزه مدیریت شهری و علوم مرتبط جمع آوری شده است. در این پژوهش، برای شناسایی و تحلیل متغیرهای مؤثر بر حکمروایی هوشمند شهر تهران از چارچوب تحلیلی PESTEL بهره گرفته شده که عوامل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فناوری، زیست محیطی و حقوقی را پوشش می دهد. همچنین، تحلیل ساختاری با استفاده از نرم افزار Micmac برای بررسی روابط و وابستگی های متغیرهای کلیدی و تعیین متغیرهای اصلی انجام شده است. در نهایت، توسعه سناریوها با استفاده از روش ارزیابی اثرات متقابل انجام شده است. یافته ها ابتدا نوزده متغیر در ابعاد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فناوری، حقوقی و زیست محیطی شناسایی شدند. در نتیجه تحلیل ساختاری، تمرکز به چهار متغیر کلیدی با بیشترین تأثیرگذاری شامل رویکرد حکمروایی (از بالا به پایین در مقابل از پایین به بالا)، ظرفیت تأمین مالی، آمادگی زیرساخت و فناوری و شفافیت و داده باز محدود شد. بر اساس این بینش ها، چهار سناریوی متمایز برای حکمروایی هوشمند تهران تا سال 2050 تدوین شد: (1) آتلانتیس هوشمند آینده ای شفاف و مبتنی بر نوآوری که با داده های باز، حکمروایی مشارکتی و ثبات مالی مشخص می شود؛ (2) آتلانتیس پایدار روایت یک شهر هوشمند پایدار با حکمروایی هیبریدی؛ (3) آتلانتیس در بحران شهر با حکمروایی متمرکز، نوآوری محدود و افزایش تنش های اجتماعی و (4) آتلانتیس منزوی – تهران را با حکمروایی متمرکز، و پسرفت فناوری و اقتصادی و عدم پیشرفت به سمت اهداف شهر هوشمند را ترسیم می کند. نتیجه گیری این پژوهش با تحلیل آینده نگر حکمروایی هوشمند در تهران، بر مبنای چارچوب PESTEL، رویکردهای تحلیل ساختاری و سناریونویسی، به شناسایی عوامل کلیدی تأثیرگذار بر مسیر تحول شهر هوشمند پرداخته است. این مطالعه رویکرد حکمروایی را به عنوان یک عامل تعیین کننده محوری در موفقیت حکمروایی هوشمند تأیید می کند و بر ضرورت تکامل از مدل های متمرکز و از بالا به پایین به سمت چارچوب های مشارکتی فراگیرتر و تقویت متقابل بین شفافیت، داده های باز و اعتماد شهروندان به عنوان یک اصل اساسی برای حکمروایی هوشمند تأکید می کند. همچنین، علی رغم شناخت جهانی نسبت به حکمروایی مشارکتی، پیاده سازی این مدل ها در بسترهای نوظهور همچون تهران با موانع بومی سیاسی، اقتصادی و نهادی مواجه است. مطابق با تحقیقات قبلی در مورد شهرهای هوشمند در اقتصادهای نوظهور، یافته ها بر چالش های مالی و زیرساختی به عنوان محدودیت های اساسی که تهران باید به آن ها بپردازد، تأکید می کنند. به خلاف مدل های ایده آل موجود که برای بافت های شهری پیشرفته توسعه یافته اند، این تحقیق درک حساس به بافت متناسب با واقعیت های اجتماعی - سیاسی تهران ارائه می دهد. آینده حکمروایی هوشمند تهران نه تنها به نوآوری های فناوری، بلکه به اصلاحات ساختاری، همکاری چندجانبه ذی نفعان و سیاست گذاری تطبیقی نیز وابسته است. در نهایت، در این تحقیق برای کشف مسیرهای بالقوه آینده، با استفاده از روش تحلیل تأثیر متقابل و بر اساس متغیرهای کلیدی 4 سناریو روایت شده است. سناریوهای تدوین شده، بینش استراتژیک و ابزارهای آمادگی را در اختیار سیاست گذاران قرار می دهند تا پیچیدگی های شهری در حال تحول شهر را بهتر درک کنند. سناریوهای به دست آمده پیش بینی نیستند؛ بلکه با هدف جرقه زدن تخیل و به ذهن آمدن پیامدهای احتمالی در آینده روایت شده اند. آینده احتمالاً ترکیبی از هر 4 سناریو خواهد بود و حتماً سناریوهای دیگری وجود دارد که ما در نظر نگرفته ایم. ما در عصری از تغییرات بی ثبات جهانی زندگی می کنیم. با توجه به اینکه اقتصادهای سراسر جهان در نوسان هستند و فناوری های جدید به سرعت در حال ظهور هستند، شهرها برای دستیابی به حکمروایی مؤثر و توسعه پایدار با چالش های بی سابقه ای مواجه اند. رویارویی با مسائلی مانند تغییرات آب وهوایی، از دست دادن تنوع زیستی و بحران های بهداشتی، به ارزیابی مجدد سیاست ها و استراتژی های برنامه ریزی شهری نیاز دارد که سیستم های شهری سازگار و احیاکننده را ارتقا می دهند. برای دستیابی حکمروایی هوشمند به پتانسیل کامل خود، اقدامات قاطع مورد نیاز است. در حالی که مسیر تحول دیجیتال فراگیر بدون موانع نیست اقدام جسورانه و استراتژیک، شکستن موانع و اولویت دادن به انعطاف پذیری و همکاری بین سازمانی می توانند شکاف بین خدمات عمومی و نیازهای درحال توسعه شهروندان را پر کند و دوره جدیدی از اعتماد و مسئولیت پذیری را تسهیل کنند. البته در نهایت حکمروایی هوشمند نه یک راه حل جادویی برای تمام مشکلات و نه شهر هوشمند تصویری آرمانی و بی نقص است، بلکه این رویکرد ابزاری است که با نقش آفرینی به عنوان یک کاتالیزور، به تغییر شکل مدیریت شهری برای توانمندسازی و بهبود خدمات جامعه کمک می کند. هدف نهایی نیز استفاده از این راهکار برای ارتقای کیفیت زندگی شهری و کاهش مشکلات و چالش های پیشروی شهرهاست. با درک این پیچیدگی ها، تهران می تواند با حرکت در مسیر شهر هوشمند با حکمروایی هوشمند در آینده خود را به عنوان یک شهر مترقی که هم به رفاه انسان و هم به سلامت محیطی پاسخ می دهد، قرار دهد. بر اساس مطالعه انجام شده توصیه می شود به سمت مدل توسعه ای که پیشرفته تر و مؤثرتر از مدل هایی است که تا به امروز با اقدامات بسیار پراکنده مشخص شده اند، همگرا شویم.
۱۲۵۰.

تأثیر انسجام خانوادگی بر میزان گردشگری خانوادگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گردشگری خانوادگی انسجام خانوادگی دانش آموزان دختر گردش ساعتی مهمانی رفتن تصمیم گیری فرزندان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۴
زمینه و هدف: با اینکه گردشگری خانوادگی کارکردهای اقتصادی، فرهنگی و روانی مهمی بر جامعه، خانواده و فرد دارد، اما گزارش ها نشان می دهد که این نوع گردشگری در ایران کم است و مطالعات در مورد علل پایین بودن میزان گردشگری خانوادگی نیز کم است. علاوه بر این، در بررسی های انجام شده به عامل خانواده خصوصاً انسجام خانواده نیز توجهی نشده است. در این تحقیق تلاش می شود تا تأثیر انسجام خانواده بر میزان گردشگری خانوادگی بررسی شود. روش شناسی: نمونه آماری 382 نفر از دختران دانش آموز شهر بابل هستند که به شیوه انتخاب تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. مقیاس سنجش نیز پرسش نامه محقق ساخته است که با 4 پرسش میزان گردشگری خانوادگی و با 12 گویه، انسجام اجتماعی در چهار بعد میزان گردش ساعتی خانواده، میزان مهمانی رفتن، میزان تصمیم گیری فرزندان و بدرفتاری والدین به هم را اندازه گیری می کند. برای بررسی میزان تأثیر نیز از نرم افزار پی ال اس استفاده شد. یافته ها: 10.7 درصد از خانواده ها اصلاً خانوادگی به پارک و 9.2 درصد نیز اصلاً خانوادگی به کنار دریا نرفته اند، پدران بیشتر از مادران با همسر بدرفتاری دارند. 15.7 درصد از پاسخ گویان اصلاً به گردشگری خانوادگی 1 یا 2 روزه نرفتند. میزان گردش ساعتی خانوادگی، مهمانی رفتن خانوادگی، تصمیم گیری فرزندان، بدرفتاری پدر به مادر به ترتیب 13، 5، 2 و 4 درصد از واریانس میزان گردشگری خانوادگی را تبیین می کنند. نتیجه گیری و پیشنهادات: حضور بیشتر خانواده ها در گردش های ساعتی، در پارک ها، کنار دریاها، مهمانی رفتن ها، افزایش تصمیم گیری فرزندان، انسجام خانوادگی را تقویت و به دنبال آن، میزان گردشگری خانوادگی نیز بیشتر شود. نوآوری و اصالت: به کارگیری نظریه انسجام خانواه و بررسی تأثیر انسجام خانواده در ابعاد: گردش های ساعتی خانوادگی، مهمانی های خانوادگی، نقش فرزندان در تصمیم گیری و بدرفتاری های والدین به هم بر گردشگری خانوادگی.
۱۲۵۱.

تحلیل علم سنجی رابطه میان استرس و ویژگی های محیط ساخته شده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عوامل استرس زای محیطی استرس سلامت روان علم سنجی VOS Viewer

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۶
زندگی در محیط های شهری به طور فزاینده ای با چالش های مختلفی مواجه است که استرس و خطرات مرتبط با سلامت روان را به همراه دارد. استرس به عنوان یکی از رایج ترین مشکلات انسانی، لزوم شناسایی عوامل مؤثر بر آن را به شدت ضروری می سازد. باوجود پژوهش های متعددی که در این زمینه انجام شده، فقدان یک بررسی جامع و نقشه ای که نشان دهنده گستره این مطالعات باشد، به وضوح احساس می شود. هدف این مطالعه، تحلیل علم سنجی مطالعات مرتبط با شناسایی و بررسی استرسورهای محیطی است تا بتواند مسائل و موضوعات اصلی و نوظهور، الگوهای همکاری و ساختارهای فکری در این حوزه را شناسایی کند. در این راستا، مؤلفه های مؤثر بر ایجاد استرس با توجه به ادبیات جهانی شناسایی و استخراج شدند. سپس با استفاده از نرم افزار Vos Viewer و تحلیل علم سنجی، به بررسی هم استنادی، هم نویسندگی، هم رخدادی واژگان و همچنین تحلیل واژگان براساس زمان وقوع پرداخته شد. یافته ها نشان می دهند که کلمات "استرس"، "سلامت روان" و "سلامت" به ترتیب بالاترین مجموع قدرت پیوند و تعداد دفعات هم رخدادی را دارا بوده اند. همچنین، واژگان "کووید-19" و "تاب آوری" به عنوان کلمات نوظهور در این زمینه و مورد توجه پژوهشگران جدید شناسایی شدند.تحلیل هم نویسندگی نشان می دهد که نویسندگان کشورهای آمریکا و انگلستان به ترتیب بیشترین تولید استنادات و میزان همکاری را با سایر کشورها داشته اند. این پژوهش به عنوان یک مرجع سیستماتیک و جامع، می تواند به عنوان پایه ای برای پژوهش های آتی درزمینهٔ استرس و سلامت روان در محیط های شهری به شمار آید. با توجه به تنوع موضوعات و حجم بالای پژوهش ها در این حوزه، انتظار می رود که این مطالعه راه گشای پژوهش های آینده و ایجاد چارچوب های نظری جدید در این زمینه باشد.
۱۲۵۲.

روندیابی و پیش بینی دمای سطح زمین شهر تبریز با استفاده از آزمون ناپارامتریک من – کندال و شبکه عصبی مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دمای سطح زمین سری زمانی پیش بینی شبکه عصبی من - کندال

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸ تعداد دانلود : ۶
هدف:  هدف پژوهش حاضر روندیابی و پیش بینی دمای سطح زمین فصل تابستان تا سال ۲۰۳۰ در شهر تبریز است. روش و داده: دمای سطح زمین از تصاویر روز و شب ماهواره مادیس استخراج شد. تصاویر مذکور در سامانه گوگل ارث انجین پردازش شده و برای فصل تابستان هر سال (۲۰۰۲ تا ۲۰۲۳) تهیه شد. در نهایت میانگین های حداقل، میانگین و حداکثر دمای سطح زمین در نرم افزار ArcGIS استخراج شد. جهت بررسی روند خطی در داده های دما نیز از آزمون من – کندال استفاده شد. برای پیش بینی روند تا تابستان سال ۲۰۳۰ نیز از شبکه عصبی مصنوعی خود هم بسته بهره گرفته شد. یافته ها: بر اساس نتایج تحلیل آنومالی در بازه روز مشاهده شد که بیشترین انحراف مثبت و بیشترین انحراف منفی از میانگین کل به ترتیب در سال های ۲۰۰۶ (۴/۷۴ºC) و 2023 (۴/۲۹ºC) ثبت شده است. در بازه شبانه نیز بیشترین انحراف مثبت و بیشترین انحراف منفی از میانگین کل به ترتیب در سال های ۲۰۰۶ (۲/۸ºC) و ۲۰۰۹ (۲/۷۷ºC-) ثبت شده است. بر پایه نتایج تحلیل سری زمانی حاصل از من - کندال، روند میانگین های دمای حداقل (۰/۰۳۱-)، متوسط (۰/۰۳۷-) و حداکثر (۰/۰۶۵) در بازه روز معنی دار شد. در بازه شب نیز تنها روند میانگین دمای سطح زمین حداقل (۰/۰۳۴) معنی دار گردید. همچنین، روند افزایش دمای حداکثر روزانه نسبت به دمای حداقل شبانه دارای شیب افزایش بیشتری است. بر اساس یافته های پیش بینی حاصل از شبکه عصبی، مشخص گردید که مدل عملکردی بهتری در بازه شب نسبت به روز داشته است. همچنین، حداکثر دمای سطح زمین روزانه و حداقل شبانه فصل تابستان در افق ۲۰۳۰ به ترتیب دارای اختلاف ۱/۱۲ و ۱/۲۸ درجه سانتی گرادی از میانگین کلی دوره است. نتیجه گیری: بر پایه یافته ها مشخص گردید که روند دمای حداکثر روز و حداقل شب افزایشی بوده و تا افق ۲۰۳۰ این افزایش پایدار خواهد بود. بدین اساس با روند موجود، انتظار می رود تا آسایش حرارتی شهر تبریز در طی زمان کاهش یافته و نیاز به انرژی سرمایشی بیشتر شود. کاربرد نتایج: پژوهش حاضر به جهت ایجاد درک و دید از روند دمای سطح زمین برای برنامه ریزان و مدیریت شهری در راستای اتخاذ تدابیر و استراتژی های سازگارانه و کاهشی با تغییرات اقلیمی مفید خواهد بود.
۱۲۵۳.

ارزیابی تأثیر اقدامات بیولوژیک روی هدررفت خاک به وسیله مدل RUSLE مبتنی بر سنجش از دور در حوزه آبخیز چیکان و مورزیان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرسایش پذیری خاک پوشش گیاهی حفاظت خاک سیستم اطلاعات جغرافیایی حوضه سد درودزن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۳
هدف: هدف اصلی این مطالعه بررسی تأثیر اقدامات بیولوژیکی آبخیزداری بر هدررفت خاک با استفاده از مدل RUSLE، سنجش از دور و سیستم های اطلاعات جغرافیایی است. روش و داده: منطقه مورد مطالعه، آبخیز چیکان و مورزیان یکی از زیرحوضه های حوضه سد درودزن است. در این مطالعه با استفاده از مدل RUSLE و بر مبنای داده های سنجش از دور، میزان هدررفت خاک طی یک دوره 29 ساله در 4 مقطع زمانی (۱۳۷۱، ۱۳۸۲، ۱۳۹۶ و ۱۴۰۰) برآورد گردید. برای اندازه گیری، مقدار هدررفت خاک با استفاده از دستورالعمل های مربوطه در مدل RUSLE، نقشه عوامل فرسایندگی باران (R)، فرسایش پذیری خاک (K)، توپوگرافی (LS)، پوشش گیاهی (C) و عامل حفاطت (P) در سطح حوضه تهیه شد. به منظور بررسی اثر اقدامات بیولوژیک آبخیزداری، با فرض ثابت بودن دیگر عوامل مدل طی دوره مورد مطالعه، تغییرات عامل C تحت اثر اقدامات بیولوژیک مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: یافته های حاصل از بررسی مقادیر فاکتور C نشان داد که مقادیر این فاکتور برای سال های ۱۳۷۱، ۱۳۸۲، ۱۳۹۶ و ۱۴۰۰ به ترتیب ۰/۲۹±۰/۸۳، ۰/۲۸±۰/۸۰، ۰/۲۸±۰/۷۶ و ۰/۲۸±۰/۷۸ متغیر است. همچنین میانگین هدررفت سالانه خاک در حوضه ی چیکان و مورزیان تحت تأثیر اقدامات بیولوژیک طی سال های مورد اشاره با یک روند نسبتاً کاهشی به ترتیب برابر ۲۰/۱۹± ۱۶/۸۸، ۱۹/۵۲±۱۶/۳۲، ۱۸/۲۹±۱۵/۴۱ و ۱۸/۸۲±۱۵/۸۰ برآورد شد. نتیجه گیری: یافته ها حاکی از آن بود که اجرای عملیات بیولوژیک طی این دوره، منجر به کاهش میزان فرسایش خاک گردیده است. در یک نتیجه گیری کلی می توان بیان نمود که اجرای عملیات بیولوژیک می تواند یک اقدام مفید و قابل اطمینان برای کاهش فرسایش خاک در حوزه های آبخیز در معرض تخریب تلقی شود. هر چند دیگر کارکردهای این عملیات مانند تولید علوفه، کاهش رواناب، ارزش تفرجگاهی و ... نیز می تواند به کارکرد حفاظت خاک آن اضافه شود. پیشنهاد می شود در شرایط آب و هوایی متفاوت با استفاده از روش های گوناگون ارزیابی اقدامات بیولوژیک آبخیزداری بر میزان فرسایش و رسوب انجام شود. نوآوری، کاربرد نتایج: از مهم ترین جنبه های نوآورانه و کاربردی تحقیق می توان به بررسی چندزمانه میزان هدررفت خاک تحت تأثیر اقدامات بیولوژیک آبخیزداری با استقاده از تکنیک سنجش از دور اشاره نمود.
۱۲۵۴.

نقطه تلاقی پارادایم ذهنی و عینی در شروع به قتل عمدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شروع به قتل عملیات اجرایی آستانه شروع پارادایم عینی پارادایم ذهنی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷ تعداد دانلود : ۶
یکی از دشواری های تشخیص شروع به قتل عمدی، یافتن نقطه آغازینِ اقدامی است که از سویی مبیّن اراده قطعی فرد بر ارتکاب قتل و از سوی دیگر تطبیق آن رفتار با چارچوبِ قانونی باشد. برای حل این معمّا دو الگوی عینی و ذهنی مطرح است. در الگوی عینی مرتکب با عبور از اقدامات مقدماتی، رکن مادی جرم را آغاز می کند. در مقابل، الگوی ذهنی داشتنِ قصدِ سوء را نیز برنمی تابد و شروع به اجرا، توسل به افعالی است که نشان گر اراده قطعی فاعل بر ارتکاب جرم باشد. در نقطه تلاقی این الگوها، افعالی شروع به اجرا به شمار می آیند که با نتیجه مجرمانه رابطه علیّ داشته باشند، به این ترتیب بینِ صرفِ قصد و افعال بعیده و اقدام عملی به ستاندن جان دیگری باید قائل به تفکیک شد. در این پژوهش آستانه شروع به قتل عمدی، همچنین لزوم برگزیدنِ رویه ای واحد در محاکم قضایی، به شیوه توصیفی بررسی گردید.
۱۲۵۵.

مسئولیت حقوقی شهرداری ها در قبال ثالث در قراردادهای واگذاری با تأکید بر رویه قضایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اشخاص ثالث حدود مسئولیت شهرداری رویه قضایی قراردادها واگذاری خدمات

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹ تعداد دانلود : ۶
در حقوق ایران مسئولیت مدنی شهرداری چون سایر اشخاص حقوقی ذیل عنوان مسئولیت ناشی از فعل غیر، بررسی شده است. شهرداری متولی انجام وظایف قانونی خود در سطح شهر است و سپردن عملیات مذکور به شرکت های پیمان کاری رافع مسؤولیت شهرداری نسبت به شهروندان نیست. جبران خسارت در مسئولیت مدنی بر پایه نظریه های متفاوتی استوار شده است و مهم ترین رکن مسئولیت مدنی عبارت است از وجود ضرر در اثر فعل زیان بار، به طوری که رابطه سببیت بین آن دو وجود داشته باشد. شهرداری ها باوجود واگذاری خدمات خود به پیمانکاران و انجام وظایف ذاتی خود از طریق آن ها، در صورت بروز خسارت بر شخص ثالث در قراردادهای واگذاری خدمات و امور، اغلب مسئول جبران آنهاست و یافته های این پژوهش در خصوص رویه قضایی ایران نیز مؤید وجود مسئولیت ذاتی شهرداری در خسارات وارده به ثالث است؛ البته آرایی نیز مبنی بر بی مسئولیتی شهرداری و یا جبران خسارت متضامناً توسط شهرداری و پیمانکار وجود دارد، ولی رویه غالب شهرداری ها را مسئول جبران تمامی خسارات وارده به شهروندان در انجام وظایف و تکالیفی قانونی می دانند.
۱۲۵۶.

وحدت یا دوگانگی بیت المال مسلمین و اموال منصب امامت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بیت المال اموال عمومی بیت المال مسلمین بیت المال امام اموال امام

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۶
بیت المال خزانه دولت اسلامی بوده و حقوق و تکالیف متعددی بر این عنوان فقهی و حقوقی در روایات و عبارات فقها مترتب شده است. با وجود استعمال فراوان واژه بیت المال در نصوص شرعی و متون فقهی و آثار مهم مترتب بر آن، تعریف روشنی از این عنوان، صورت نگرفته است. در برخی از نوشته های فقهی بیت المال امام، مستقل از بیت المال مسلمین در نظر گرفته شده و به دنبال آن، مسئولیتها و وظایف این دو، متفاوت دیده شده است. عمده دلیل مستقل انگاری بیت المال مسلمانها از بیت المال امام، متفاوت بودن منابع درآمدی این دو است. ما در این نوشته با بررسی روایات وارده در باب دیه و ارث، به بررسی وحدت یا ثنویت این دو عنوان پرداخته و در نهایت به این نتیجه رسیده ایم که این دو عنوان – دست کم- در ارث و دیه حکایت از مفهوم واحدی دارند. مهم در یکی اِنگشتان بیت المال امام و بیت المال مسلمین، یکی بودن موارد مصرف و هزینه کردها؛ وحدت هزینه کننده این اموال و کیفیت اداره آن است که در هر دو مورد مشترک است. کلید واژه : بیت المال ، اموال عمومی، بیت المال مسلمین، بیت المال امام ، اموال امام
۱۲۵۷.

پیامدگرایی و مسأله ی اخلاقی توجیه استفاده از ابزار بد برای نیل به غایت خوب(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: بازدارندگی درد و رنج پیامدگرایی بازپروری فلسفه ی کیفر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷ تعداد دانلود : ۷
پیامدگرایان کاربست کیفر را بر پایه ی برآمدِ آن در بازپروری مرتکب، تضمین خوشبختی عمومی، بازدارندگی عام و خاص توجیه می کنند. جدی ترین پرسش فراروی چنین دلایل توجیهی این است که آیا استفاده از ابزار بد (شرّ) در راستای تحقق غایت خوب، امری اخلاقی است؟ در این مقاله با اتکا به روشی توصیفی-تحلیلی، بیان شده است اِعمال کیفر، ایراد درد و رنج بر جسم و روان محکومان است و توجیه آن بر اساس غایت خوب-با فرض وجود تعریفی از امر خوب- و انگیزه های خیرخواهانه قابل نقد است و این امر، توجیه کاربرد ابزار بد برای تحقق غایت خوب را درپی خواهد داشت. در عین حال، کیفردهی، برخلاف برخی وظایف اولیه و مطلق-که مورد پذیرش پیامدگرایان نیز هست- چون ممنوعیت ایراد درد و رنج بر دیگری ست. همچنین، پیامدگرایان نمی توانند اثبات کنند میان اِعمال نوع و میزان خاصی از کیفر و بازدارندگی یا بازپروری مرتکب و حتی تضمین خوشبختی عمومی رابطه ی علّی وجود دارد. همچنین، استفاده ی ابزاری از مرتکب برای بازدارندگی عام، بر پایه ی مثبت هایِ کاذبِ پیش گویانه در اثرگذاری کیفر است و آمار قابل توجه تکرار جرم و بازگشت به زندان در میان مرتکبان حرفه ای، خود گویای شکست ایده ی بازدارندگی خاص است.
۱۲۵۸.

تأثیر رویکردهای عرفی و دینی بر شکل گیری مبانی و کارکِرد نظام سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: امر سیاسی دولت دولت عرفی عرف

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۶
در جهان امروز شاهد گذاری در دولت های دینی به سوی اعمال فقه پویا و زنده و در دولت های عرفی و غیر دینی به سوی احیای دین هستیم و از جمله مهم ترین چالش های کنونی حقوق عمومی، محوریّت قراردادن دین یا عرف برای سیاستگذاری دولت ها می باشد. به نظر می رسد هر دو نظریه عرفی و دینی شاهد تحولّاتی بوده وضمن گذار از مطلق گرایی به سوی تعدیل پیش می روند؛ بنابراین لازم است تا بازتعریفی از مفاهیم دولت های دینی و عرفی در دوره کنونی داشته باشیم. این مقاله به مبانی دین، دولت و امر سیاسی پرداخته و بعد از مطالعه ویژگی های سکولاریسم و لائیسیته به عنوان محورهای اصلی دولت غیر دینی،به بررسی تأثیر دین و سکولاریته بر مبانی و نظریه های دولت می پردازد. مسأله این تحقیق مقایسه مبانی این دو دولت در راستای رفع ابهام ها و مشکلاتی در حوزه حقوق عمومی و حقوق بشر است که در نظریه های سیاسی عرفی یا دینی دولت وجود دارد و این که این نظریه ها چه تأثیری بر مبانی دولت - ملّت و حقوق عمومی دارند؛ چراکه طبق جهانی شدن، دولت ملّت های مدرن عرفی تأثیرات سیاسی، فرهنگی و اقتصادی زیادی بر دولت های دیگر بخصوص دولت های در حال توسعه دارند اما خود این دولت ها هنوز به ایده آل حقوق بشر نزدیک نشده اند. نتیجه ای که در این تحقیق به روش توصیفی تحلیلی انجام شده، این است که اولاً، پدیده های سکولاریسم و لائیسیته با نظریه دولت لیبرال و محدود، قرابت بیشتری داشته اما هنوز با نظام ایده آل حقوق بشر فاصله دارند و به دنبال بررسی این موضوع هستیم که این پدیده ها، چه تأثیری بر کیفیّت توزیع حقوق و آزادی ها دارند؛ ثانیاً، پدیده های سکولاریسم و لائیسیته در زمینه تأسیس دولت و حکمرانی با چالش هایی مواجه بوده است و آثاری - گاه مثبت و گاه منفی - بر حوزه های حقوق بشر و توزیع حقّ ها و آزادی ها دارد که باید به آنها اشاره کرد. روش تحقیق در این پژوهش،تلفیقی و میان رشته ای است.
۱۲۵۹.

بازپژوهی لزوم رعایت تشریفات در نقل و انتقال اموال غیر منقول و اموال فکری (صنعتی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حقوق مالی تشریفات ثبت رسمی انتقال حق حق عینی و حق شخصی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۱۱
ازجمله مسائل بسیار مهم در حقوق معاملات، نقش تشریفات در آنهاست. امروزه باتوجه به اصل حاکمیت اراده و رضایی بودن قراردادها گفته می شود که اصل بر رضایی بودن قراردادها است، ولی این مقاله به دنبال آن است که نشان دهد در معاملات راجع به اموال غیرمنقول و اموال فکری (صنعتی) که حاوی نقل و انتقال حقوق عینی باشند، امروزه مقنن نظر به مصالح بالاتر بالاخص حفظ حقوق اشخاص ثالث و لزوم اطلاع آنها، انجام تشریفات را در معامله لازم می داند و ضمانت اجرای عدم رعایت این الزام، بسته به نظر مقنن متفاوت است (ولی عمدتاً یا بطلان عمل حقوقی است یا عدم قابلیت استناد). باتوجه به بررسی های انجام شده در مصادیق مختلف در حقوق ایران، این پژوهش اجمالاً به این نتیجه رسید که در معاملات راجع به نقل و انتقال حقوق عینی در اموال غیرمنقول و اموال فکری (صنعتی)، ثبت آنها الزامی است و در برخی موارد مقنن پیشتر رفته و اعلان عمومی را هم ضروری می داند، اما درخصوص حقوق عینی راجع به اموال منقول (غیر از مصادیق مالکیت صنعتی)، به علت استحاله مالکیت و تصرف، بیم زیان به اشخاص ثالث نمی رود و بنابراین ثبت هم لازم نیست گرچه در این مورد هم ممکن است مقنن تشریفات را نظر به مصالحی لازم بداند نظیر حوزه نقل و انتقال خودرو، اما در حقوق دینی، اصل رضایی بودن قرارداد است؛ زیرا حق شخصی، حقی نسبی است و در مقابل دیگران فقط قابل استناد است نه اینکه قابل اعمال هم باشد؛ به طوری که وضعیت حقوقی آنها را در معرض تعرض قرار دهد.
۱۲۶۰.

مسئولیت کیفری ناشی از مداخلات پزشکی زیست شناختی در جنایات جنگی و موانع آن (با تأکید بر اساسنامه دیوان کیفری بین المللی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آزمایش های زیست شناختی پزشکان جنایات جنگی مسئولیت کیفری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱ تعداد دانلود : ۶
جنایات جنگی زیست شناختی (بیولوژیکی) ارتکاب یافته در طول مخاصمات مسلحانه، ازجمله سوء استفاده های متخصصان علوم زیستی و پزشکی در جهت پیروی از اهداف دولت متبوع برای پیروزی در جنگ یا دستیابی به پیشرفت های علمی و زیست شناختی است. ارتکاب جنایات جنگی در قالب پزشکی و درمانی، این پرسش را مطرح می کند که به موجب اساسنامه دیوان کیفری بین المللی، مداخلات پزشکی و زیست شناختی کادر درمان در طول مخاصمات مسلحانه در چه شرایطی برای ایشان مسئولیت کیفری ایجاد می کند و چه دفاعیاتی به عنوان موانع مسئولیت در محاکم بین المللی کیفری قابل طرح است. در این راستا مقاله پیش رو تبیین می نماید که علی رغم تصریح اساسنامه بر برخی از مصادیق جنایات جنگی به عنوان موارد نقض حق بر سلامت اشخاص مانند ایراد نقص جسمانی، آزمایش های زیست شناختی خطرناک، عقیم سازی و حاملگی اجباری، سایر مداخلات پزشکی نیز به موازات پیشرفت دانش پزشکی و با توجه به اصول اساسی و عرف بین الملل که منبع الهام بخش حقوق بین الملل محسوب می شوند، قابل مجازات هستند. در این صورت و با احراز مسئولیت کیفری مرتکبین، پذیرش دفاعیات آن ها و اثبات موانع مسئولیت کیفری با توجه به سطح علمی و دانش تخصصی پزشکان در نوع رفتار ارتکابی و التزام آن ها به رعایت اصول اخلاق پزشکی، گاه غیرممکن و گاه با دشواری بسیار همراه است.

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان