مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴٬۹۴۱ تا ۴۴٬۹۶۰ مورد از کل ۵۲۴٬۶۸۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
تمدن ها مبتنی بر دو پایه ی علم و فرهنگ شکل می گیرند. تمدن اسلامی نیز حاصل فرهنگ غنی اسلامی و تولید دانش سودمند در عرصه های اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و نظامی است. چیستی تمدن اسلامی را باید در تفاوت عمیق سبک زندگی برگرفته از آموزه های اسلامی در سه ساحت اعتقادیات، اخلاقیات و قوانین دانست که در سه سطح قلبی و زبانی و عملی بروز و ظهور می یابند. این تفاوت در سبک زندگی اسلامی موجب می شود مفهوم امنیت تمدنی از جایگاه برجسته ای برخوردار شود به نحوی که آرمان تمدن سازی ایرانی اسلامی نیز بدون در نظر داشتن الزامات تأمین امنیت تمدنی میسور نخواهد بود. قاعده ی قرآنی «نفی سبیل» هم در بعد سلبی و هم در بعد ایجابی خود در فرایند تمدن سازی و امنیت تمدنی جایگاهی بی بدیل دارد. قاعده مذکور به عنوان شرط لازم و نه کافی، الزامات و بینشی را با خود همراه می سازد که به قدرتمندی و توانمندی مؤمنین منجر می شود و «سنت های الهی» را در دنیای مادی جاری و ساری می کند. متن حاضر می کوشد به این پرسش پاسخ دهد که «قاعده ی نفی سبیل چگونه می تواند در فرایند تمدنی به کارگیری شود؟» یافته های این مقاله با بهره گیری از برخی آموزه های نظریه امنیت هستی شناختی مؤید آن است که قاعده نفی سبیل، قاعده ای هویت ساز است که از طریق بازآفرینی هویت تمدنی به واسطه تولید علم «شرافت آفرین»، تولید ثروت «عزت آفرین» و اقتدار نظامی «غرورآفرین» سبب ایجاد و افزایش احساس امنیت هستی شناختی در فرایند تمدن سازی ایرانی و اسلامی می شود. روش این پژوهش مبتنی بر تحلیل متعارف متن آموزه های تفسیری قرآن در نزد جمعی از علمای متأخر شیعه است.
تمدن نوین اسلامی در بستر امت دولت ساز در اندیشه ی رهبر معظم انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امت دولت ساز مفهومی اساسی در مجموعه فرآیندهای منتهی به تشکیل دولت اسلامی است؛ این مفهوم حلقه ی واسط بین نظام اسلامی و دولت اسلامی است که تحولات چهارگانه ای در راستای همسوسازی مردم با ولی به دنبال داشته تا به تشکیل دولتی بینجامد که روش و منش و نظامات و نهادهای آن اسلامی باشد و در مرحله ی بعد، تشکیل جامعه اسلامی و درنهایت تمدن نوین اسلامی را نوید خواهد داد. امت دولت ساز دارای لایه هایی است که هر لایه اهداف و وظایف مشخصی داشته و با دارا بودن جمعیت قابل توجهی، با برخورداری از تحولاتی که در بر خواهد داشت، کل جامعه را حمایت و پشتیبانی معنوی و معرفتی کرده و آن را در راستای وحدت با ولی و ارتباط با او بسیج خواهد کرد. این پژوهش با هدف ترسیم اندیشه ی رهبری در ایجاد تمدن نوین اسلامی در بستر امت دولت ساز به این سؤال پاسخ داده است که تمدن نوین اسلام در بستر امت دولت ساز چگونه شکل می گیرد؟ پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری اسنادی اطلاعات، مسیر تشکیل تمدن نوین اسلامی را در سه بعد منش، روش و هدف امت دولت ساز از منظر ایشان تحلیل کرده است.
سناریوهای آینده بحران کشمیر مبتنی بر منافع بازیگران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بحران پژوهی جهان اسلام دوره ۱۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۹
48 - 81
حوزههای تخصصی:
در قاره آسیا مناطق جغرافیایی بحران ساز و مناقشه انگیز بسیاری وجود دارند که برخی از آن ها میراث باقی مانده از استعمار بریتانیا است. هرکدام از این مناطق ظرفیت آن را دارند که به یک منازعه تمام عیار تبدیل شوند. کشمیر ازجمله مناطقی است که بیش از هفتاد سال محل مناقشه و منازعه دولت های منطقه جنوب آسیا (هند، پاکستان و چین) است و اختلاف دو کشور هند و پاکستان بر سر منطقه کشمیر تاکنون موجب وقوع سه جنگ در سال های 1948، 1965 و 1971 شده است. هدف پژوهش حاضر، پاسخگویی به این پرسش است که چه سناریوهایی برای آینده بحران کشمیر می توان ترسیم کرد؟ این مقاله با بهره گیری از روش تحلیل منافع بازیگر (ذینفع) - که یکی از روش های نسبتاً جدید در علم آینده پژوهی است- به این پرسش پاسخ داده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که بر اساس منافع بازیگران اصلی و سهیم در بحران می توان سناریوهای رفراندوم استقلال کشمیر، حفظ وضع موجود، الحاق به هندوستان، الحاق به پاکستان، وقوع جنگ فراگیر بین هند و پاکستان و وقوع جنگ داخلی در کشمیر ترسیم کرد. محتمل ترین حالت واقع بینانه ای که برای آینده منطقه کشمیر می توان متصور بود، تداوم وضع وجود (بلاتکلیف ماندن منطقه کشمیر) و یا افزایش تنش ها بین دو کشور هند و پاکستان و به تبع آن شکل گیری حرکت های رادیکالی توسط جنبش ها و نهضت های مردمی و مسلمان در داخل کشمیر خواهد بود
برندسازی ملی در عربستان سعودی: ظرفیت ها و سیاست های نوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی سال ۲۶ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۱)
111 - 136
حوزههای تخصصی:
عربستان سعودی یکی از جدیدترین نمونه های برندسازی ملی و ارائه تصویری نوین و ایجابی از این کشور در عرصه جهانی است. هدف اصلی این پژوهش بررسی و تبیین ظرفیت ها و سیاست های نوین دولت سعودی در عرصه برندسازی ملی است و این پرسش مطرح شده است که برندسازی ملی چه جایگاهی در سیاست های کلان عربستان داشته و سیاست های برندسازی در دوره ملک سلمان با چه تغییراتی روبرو شده است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد سه وجه سنتی شهرت و برند ملی عربستان که باعث ایجاد تصویری متمایز از این کشور در عرصه بین المللی شده، وجوه و شهرت نفتی، دینی و کمک های انسانی و توسعه ای آن است. با این حال، در دوره ملک سلمان با هدف ایجاد تصویری مدرن و پیشرو از عربستان، رهبران سعودی سیاست های نوینی را در پیش گرفته اند که به عنوان مرحله جدیدی از برندسازی ملی در این کشور تلقی می شود. مهمترین این سیاست ها عبارتند از: برندسازی اقتصادی و مطرح ساختن عربستان به عنوان کشوری با اقتصاد متنوع؛ برندسازی فرهنگی، اصلاحات اجتماعی و نمایش عربستان به مثابه جامعه ای غیرافراطی و میانه رو؛ توسعه گردشگری و برندسازی با میراث فرهنگی؛ کارآمدسازی حکمرانی برای تقویت برند ملی؛ برندسازی ورزشی و برندسازی شهری و توسعه شهرهای جدید. این مقاله به عنوان پژوهشی توصیفی- تبیینی در چارچوب ساختار مفهومی شش وجهی سیمون آنهولت در خصوص برندسازی ملی انجام شده است.
هژمونی منطقه ای چین در آسیای مرکزی و موازنه تهدید با روسیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
195 - 226
حوزههای تخصصی:
از زمان آغاز طرح یک کمربند -یک راه در سال 2013، حضور چین در آسیای مرکزی افزایش یافته است. روسیه و چین به یک تقسیم کارکردی از وظایف پایبند هستند که در آن چین بر فعالیت های اقتصادی و روسیه به عنوان ضامن امنیت منطقه تمرکز می کند. اظهار بیان تقسیم کارکردی وظایف بین دو دولت به دلیل حضور فعال فزاینده چین در بخش نظامی - امنیتی در منطقه زیر سوال رفته است؛ و نفوذ چین در سراسر نظم اقتصادی، سیاسی و فرهنگی آسیای مرکزی در حال افزایش است. درواقع، در آسیای مرکزی روسیه تدافعی با چین تهاجمی روبرو شده است. همچنین جنگ اوکراین بر روند سرمایه گذاری و روابط آینده آسیای مرکزی با مسکو تاثیر منفی خواهد گذاشت و سیاست خارجی و تصویر ژئوپلیتیکی منطقه هم باید منتظر هژمونی چین باشد. پرسش اصلی در این نوشتار این است که با وجود اهداف منطقه ای روسیه و چین، عوامل کاهش قدرت روسیه و تکامل هژمونی چین در آسیای مرکزی چیست؟ فرضیه این پژوهش تاکید دارد که اختلاف فزاینده بین دو کشور با توجه به توانایی های قدرت آنها است؛ که تعاملات بین روسیه و چین در آسیای مرکزی این اختلاف را به عنوان آسیب پذیرترین جنبه روابط آنها آشکار می سازد. پایه های نظری مقاله بر موازنه تهدید استوار است و روش تحقیق بر توصیفی-تحلیلی تاکید دارد. همچنین، یافته های پژوهش در این خصوص استدلال دارد که چین با حضور فعال در آسیای مرکزی و ایجاد نظم چین-محور در این منطقه، از طریق سیاست یک کمربند-یک راه، موازنه منطقه ای علیه روسیه دست زده است.
ترکیه و بازدارندگی (موازنه سازی) شبکه ای علیه جمهوری اسلامی ایران
منبع:
مطالعات سیاسی بین النهرین دوره ۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
151-185
حوزههای تخصصی:
ترکیه را می توان یکی از بازیگران مهم منطقه ای به شمار آورد که از سال 2015 «رویکرد تهاجمی» را در سیاست خارجی خود اتخاذ کرده است؛ آنکارا که روزی سیاست «تنش صفر» داوود اوغلو را در پیش گرفته بود، از سال 2010 با عبور از اصل سیاست مزبور، وارد سطوح متعددی از تنش های سیاسی، امنیتی، نظامی در مناطق خاورمیانه و شمال آفریقا و قفقاز شد. در واقع پس از قیام های مردمی و شکل گیری سه جبهه اسلام سیاسی (شیعی) به مرکزیت ایران، اسلام سلفی عربستان و اسلام اخوانی ترکیه رقابت ها برای معرفی خود به عنوان مرجع اسلام میان سه بازیگر تشدید شد. در این پژوهش سعی شده با استفاده از حقایق موجود منطقه و بر اساس روش تحلیلی-توصیفی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و اینترنتی به این سؤال اصلی پاسخ داده شود که ترکیه چگونه از راهبرد بازدارندگی شبکه ای علیه ایران استفاده کرده است؟ در همین راستا فرضیه پژوهش بر این نکته تأکید دارد که رفتار ترکیه پس از تحولات قیام های عربی سال 2010 در راستای ایجاد موازنه قوا از طریق پیوندهای ارتباطی با بازیگران ملی و فراملی در ابعاد سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، ایدئولوژیکی و امنیتی پیش رفته و از سال 2015 سیاست منطقه ای ترکیه، پیرو مداخله روسیه و ایران در سوریه و توافق هسته ای ایران با آمریکا و به تبع آن چرخش موازنه قوا به نفع تهران، به شکل تهاجمی در قالب بازدارندگی شبکه ای علیه جمهوری اسلامی ایران چرخش داشته است.
هویت زبانی؛ بازخوانی روایت کتاب های درسی فارسی از شعر فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی سال ۲۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۹۵)
87 - 109
حوزههای تخصصی:
موضوع این مقاله شعر فارسی به عنوان بخشی از ادبیات است که مؤلفه ای مهم و تأثیرگذار از مؤلفه های هویت ملی به شمار می رود. به سبب ارزش های هویتی و فرهنگی شعر و نقش آموزشی آن در زبان آموزی و ارتقای مهارت های زبانی و ادبی و حضور گسترده کتاب های درسی در میان کودکان و نوجوانان لازم است برنامه ریزی تخصصی در استفاده از شعر فارسی به عنوان یک ابزار آموزشی جدی تر موردتوجه قرار گیرد. در این مقاله، با طرح پرسش هایی از چگونگی حضور شعر و شاعران در کتاب های درسی، میزان استفاده از شعر در مقایسه با نثر، شیوه انتخاب اشعار و تأثیر زمان سرایش در گزینش اشعار، به بررسی روایت کتاب های درسی از شعر فارسی پرداخته شده است. نمونه آماری منطبق بر جامعه و شامل کتاب های فارسی و نگارش دوازده پایه تحصیلی بوده است. نتایج حاصل نشان می دهد توجهی تخصصی به کاربرد شعر در کتاب های درسی و جایگاه آموزشی آن نشده، کتاب ها فاقد الگو و نقشه منطقی است و آنچه اکنون ملاحظه می شود، بسندگی لازم متناسب با شأن و ارزش شعر فارسی در کتاب درسی را ندارد؛ ازاین رو، پیشنهاد می شود نخست برای دوازده پایه تحصیلی نقشه ای جامع به عنوان راهنمای کاربرد متون ادبی تهیه شود؛ به گونه ای که گستره آن تمامی حوزه های شعر و نثر، کهن و معاصر، ایران و ایران فرهنگی، جد و طنز و مواردی که ازنظر کمّی و کیفی دربرگیرنده حوزه ادبیات باشد را شامل شود. تهیه راهنمای کاربرد متون ادبی، برنامه ریزی منطقی و تخصصی در استفاده از ظرفیت ادبیات فارسی را در دو حوزه زبان آموزی و مهارت آموزی فراهم خواهد کرد.
تحلیل گفتمان ورزش مدارس در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در ورزش تربیتی (دانشگاهی) بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۰
107 - 138
حوزههای تخصصی:
تربیت بدنی و ورزش مدرسه ای مقوله ای است که در هر اجتماعی جایگاه ویژه ای دارد و نقش آن در شکوفایی استعداد های مختلف افراد و متعاقب آن تقویت و افزایش ظرفیت های جسمانی و ذهنی افراد انکار ناپذیر است. هدف از این پژوهش تحلیل گفتمان مدیران ورزشی در حوزه ورزش مدارس بود. تحقیق از نوع توصیفی بود که با رویکرد کیفی و تحلیل گفتمان از مرور سخنرانی و مصاحبه های 30 نفر از مدیران ارشد در حوزه ورزش و جوانان و کدگذاری آن در یکسال و نیم اخیر از فرورین 1399 تا مهر 1400 مورد بررسی قرار گرفت. داده های حاصل از مصاحبه و سخنرانی ها در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی و در قالب 20 مفهوم و 7 مقوله ی بهداشت روح و تن، ظرفیت سازی، فعالیت های مکمل و فوق برنامه، توسعه الزامات ورزشی، مساعدت دولت، فراوری مضمون و تقسیم کار اجتماعی طبقه بندی شدند. به نظر می رسد گفتمان رایج در حوزه ورزش مدارس به خصوص در هر سه بخش درونداد، فرایند و برونداد در راستای بهبود وضعیت جسمی و روحی دانش آموزان متمرکز است. همچنین مدارس باید در جهت توسعه اجتماعی و فرهنگی تلاش نماید تا با هم افزایی بهتر بتوانند به اهداف متعالی دانش آموز تندرست دست پیدا کنند.
The effect of a pulmonary rehabilitation exercise program on patients after COVID-19: A report of three cases
حوزههای تخصصی:
Purpose: This study aimed to investigate the effect of a pulmonary rehabilitation exercise program on post-COVID-19 patients. Method : Three patients (two women and one man) with different severities, from moderate to severe, were selected. Blood pressure, heart rate, blood oxygen, and body function were measured at the beginning and end of the exercises, which included 12 sessions of arm and leg cycle ergometer and treadmill with adjustable resistance levels. Patients’ functionality was assessed using the Barthel index, and their quality of life was assessed using the SF-36 questionnaire. Results: Regarding the first patient, oxygen saturation increased from 85 to 95, the 6-minute walk test (6MWT) result increased from 0 to 420 meters, and the Barthel index increased from 35 to 85. For the second patient, arterial oxygen saturation increased from 82 to 92, the 6-minute walk test (6MWT) result increased from 0 to 390 meters, and the Barthel index increased from 30 to 90. For the third patient, arterial oxygen saturation increased from 87 to 96, the 6-minute walk test (6MWT) result increased from 320 to 510 meters, and the Barthel index increased from 60 to 85. All the patients showed improvements in their physical functions, such as walking, personal affairs, and quality of life. This functional improvement was higher in more severe levels of the disease. Conclusion: Based on the results, it seems that pulmonary rehabilitation exercises for post-COVID-19 patients can contribute to the improvement of their status, arterial oxygen level, quality of life, and pulmonary functionality.
درهم تنیدگی اخلاق و سیاست ارسطو چونان مقدمه ای برای متافیزیک امور انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
314 - 291
حوزههای تخصصی:
اخلاق و سیاست آنچنان که در سنت فلسفه اسلامی فهم شد، جدا از هرگونه بنیان متافیزیکی و چیزی بیرون از حقیقت بود. سیاست ارسطو به طور بنیادین خوانده نشد و همواره بر تفکیک علوم در سنت ارسطویی پافشاری کردند. پرسش اصلی پژوهش این است که آیا می توان بر مبنای بنیان متافیزیکی میان اخلاق و سیاست پیوند برقرار کرد؟ برای پاسخ به این پرسش از روش کیفی تحلیل متون برای بررسی آثار مهم ارسطو و مباحث ارائه شده از سوی نظریه پردازانی که نوشته های این اندیشمند پرآوازه را با روشی دقیق و نقادانه بررسی کرده اند، استفاده خواهد شد. در فرضیه پژوهشی استدلال می شود که رابطه ای معنادار بین اخلاق و سیاست برمبنای بنیان متافیزیکی وجود دارد. در این پژوهش تلاش خواهد شد تا با استفاده از ترکیب «شیء انسانی» یا «امر انسانی» و بنیان قرار دادن قاعده ارسطویی «آغاز همان پایان، و پایان همان آغاز است»، نشان داده شود که نه تنها اخلاق و سیاست ارسطو منفک از متافیزیک نیست، بلکه بنیان های متافیزیک امر انسانی را پی می نهد. نخست، ماهیت امر انسانی و نحوه نظر به آن از دیدگاه ارسطو بررسی و سپس در قالب مفاهیم خوب و زیبا نشان خواهیم داد که فلسفه ارسطو از پایه بر یک پیش فرض اخلاقی، یعنی پی ریزی زندگی آزاد، بنا نهاده شده است. بی شک بررسی این مقوله زمان بیشتری می طلبد، ولی می توان این مقاله را تمهیدی بر کار بیشتر در زمینه این موضوع دانست. «ورزش خاص انسان» (ارگون)، انسان فعلیت (انرگیای) یا اندیشیدن به اندیشیدن خود، یا تشبه به خداوند است و این تنها و یگانه راه آزادی انسان است. سیاست و اخلاق، در یک کلام، اجتماع، تنها بستری است که می تواند موجب تحقق این امر بالقوه شود. هرچند ارسطو در آغاز مسئله را شهروند خوب معرفی می کند، در انتها مشخص می شود که به زیستن در اجتماع چیزی نیست جز فعلیت این امر.
تأثیر هشت هفته تمرینات واکنشی عصبی-عضلانی (RNT) بر کنترل قامت، قدرت عضلانی و کیفیت زندگی سالمندان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات طب ورزشی بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۵
91 - 108
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر اثر هشت هفته تمرینات واکنشی عصبی-عضلانی (RNT) بر کنترل قامت، قدرت عضلانی و کیفیت زندگی سالمندان را مورد بررسی قرار داد. روش شناسی: آزمودنی ها 30 زن سالمند بودند که در قالب دو گروه تمرین و کنترل در مطالعه شرکت کردند. آن ها قبل و بعد از هشت هفته تمرین آزمون عملکردی تعادل ایستا (آزمون دسترسی عملکردی)، تعادل پویا ( آزمون زماندار نشستن و برخاستن) و قدرت عضلانی (دستگاه دینامومتر پایی) را انجام دادند. همچنین خطر زمین خوردن و کیفیت زندگی از طریق پرسشنامه خطر سقوط هاپکینز و کیفیت زندگلی لیپاد اندازه گیری شد. بعد از انجام پیش آزمون، گروه تمرین شش هفته تمرین واکنشی عصبی عضلانی دریافت کرد و گروه کنترل در هیچ برنامه تمرینی شرکت نکرد. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS نسخه 21 و با روش آنوا با اندازه های تکراری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج: تعادل ایستا (003/0=p)، آزمون زمان دار نشستن و برخاستن (035/0=p)، خطرسقوط (نمره خطر سقوط) (047/0=p) و کیفیت زندگی (018/0=p) در گروه تجربی نسبت به گروه کنترل تفاوت معناداری نشان داد. با وجود افزایش قدرت عضلانی در گروه تمرین عصبی -عضلانی، اما بهبود قدرت عضلانی تنها در عضلات باز کننده زانو پای راست (009/0=p) و چپ (010/0=p) و عضلات نزدیک کننده ران پای چپ (001/0=p) نسبت به گروه کنترل حاصل شد. نتیجه گیری: یک دوره تمرین عصبی-عضلانی باعث بهبود تعادل ایستا، قدرت عضلانی، کاهش خطر سقوط و کیفیت زندگی زنان سالمند می شود و این نوع از تمرینات احتمال افتادن و به زمین خوردن سالمندان را کاهش می دهد.
تدوین مدل کمّی عوامل مؤثر در توسعه قهرمانی شطرنج ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت ورزشی فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۲ شماره ۷۷
99 - 134
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر تدوین مدل کمی عوامل مؤثر در توسعه ملی و بین المللی شطرنج ایران بود. روش این پژوهش از نوع همبستگی می باشد که به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت از نوع اکتشافی بود. جامعه آماری متشکل از کلیه صاحب-نظران علمی، اجرایی و ورزشی در رشته ورشی شطرنج بودند که به شیوه نمونه گیری در دسترس تعداد 82 نفر وارد مطالعه شدند. ابزار تحقیق پرسشنامه محقق ساخته 55 گویه ای بود که میزان پایایی کل ابزار 876/0 به دست آمد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از آمار توصیفی (میانگین، انحراف استاندارد، فراوانی، درصد فراوانی و ...) و آمار استنباطی( آزمون های تحلیل عاملی اکتشافی با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس نسخه 22، تحلیل عاملی تأییدی و مدل معادلات ساختاری به روش حداقل مربعات جزئی با استفاده از نرم افزار اسمارت پی ال اس استفاده شد. نتایج نشان داد که تمامی عوامل الگوی مطلوب توسعه (811/0 =β)، جهانی سازی (802/0=β)، عوامل مدیریتی و برنامه ریزی (796/0=β)، استعدادیابی و آموزش وپرورش (782/0=β)، توسعه مربیان و نیروی انسانی (731/0=β)، تجهیزات سخت افزاری (707/0=β)، انگیزش و حمایت از منابع انسانی (686/0=β)، شرایط اقلیمی (679/0=β)، مسابقات و اردوهای ورزشی (664/0=β)، بودجه و منابع مالی (655/0=β)، دیپلماسی ورزشی (568/0=β)، هماهنگی و ارتباطات (516/0=β)، تکنولوژی (508/0=β) در شطرنج ایران ارتباط دارند. با توجه به نتایج تحقیق، مدیران و سازمان های ذی ربط مانند فدراسیون شطرنج می توانند در جهت توسعه شطرنج کشور ایران گام های عملیاتی بر دارند. علاوه براین با توجه به وجود خلاء در پیشینه تحقیق، این نتایج به غنای علمی رشته شطرنج کمک شایانی می کند.
تبیین تأثیر جهانی شدن بر سطح فساد سیاسی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال ۱۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۸ (پیاپی ۷۷)
145 - 178
حوزههای تخصصی:
از موضوعات مهم در دنیای سیاست مدرن که اذهان متفکرین را به خود مشغول داشته مقوله فساد سیاسی است. فساد سیاسی اصطلاحی است که برای توصیف نقض هنجارهای عمومی توسط قدرت سیاسی در راستای دستیابی به دستاوردهای شخصی و نیز حفظ منافع گروهی بکار می رود؛ اما از دهه 1980 پرداختن به این مقوله همچون سایر مقولات سیاست مدرن تحت تأثیر توجه به پدیده جهانی شدن قرار گرفته است. مطالعات جدید نشان می دهند جهانی شدن اجتماعی و سیاسی عوامل مقدماتی با تأثیر معنادار بر فساد بوده؛ اما جهانی شدن اقتصادی هم مقدمه و هم اثر سطوح مختلف فساد است. این مقاله با استفاده از داده های ثانویه و سری زمانی ارائه شده از سوی موسسه تحقیقاتی انواع دموکراسی و مرکز تحقیقات چرخه تجاری در پی پاسخ این پرسش است که ورود به عرصه جهانی شدن چگونه سطح فساد سیاسی در ایران را تحت تأثیر قرار می دهد؟ با بهره گیری از مدل رگرسیون چندجمله ای به عنوان یکی از استراتژی های روش کمی، مقاله نشان داد که بُعد اجتماعی جهانی شدن تأثیر منفی و بعد سیاسی آن تأثیر مثبت بر فساد سیاسی دارد؛ اما افزایش بُعد اقتصادی جهانی شدن تا نقطه ای باعث کاهش فساد سیاسی شده و از آن حد فراتر فساد سیاسی افزایش می یابد.
From One Gulf to Two Gulfs: Bridging the Persian-Arabian Divide in Palestine(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
World Sociopolitical Studies, Volume ۷, Issue ۲, spring ۲۰۲۳
285 - 316
حوزههای تخصصی:
This analysis delves into the contentious issue of naming the Persian Gulf, asserting that the distinction between Arabian and Persian nomenclature extends beyond a simple dichotomy between two neighbouring Middle Eastern countries, Arabs and Persians. Instead, it represents a significant dispute that resonates throughout the entire Middle East. This study addresses two key questions: ‘Why is the Persian Gulf naming dispute considered a problem rather than a mere disagreement between the two sides of the Gulf?’ and ‘How can this problem be resolved?’ The research employs two qualitative methods: a descriptive analytical approach to answer the primary question and a policy-oriented approach to propose practical solutions for the secondary question. By going beyond analysis and contributing to policy formulation, the study seeks to inform public opinion and enable official stakeholders to effectively address the issue. The push to rename it the 'Arabian Gulf', led by Arabists, not only negatively impacts Arab-Iranian relations but also presents an unexpected opportunity for Israel to forge connections with the Arab world while advancing its de-Arabization agenda, particularly regarding Palestine. To address this problem, a novel solution is proposed, taking into account the historical, geographical, political, and strategic context of the issue. The solution advocates recognizing a distinct 'Arabian Gulf' in the Gulf of Aqaba, off the coast of Palestine, by reverting to its historical origin.
نگرشی نوین به مطالعه همگرایی منطقه ای: کردارگرایی و کاربست آن در مطالعات همگرایی اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همگرایی منطقه ای از مهم ترین پدیده های بین المللی در جهان محسوب می شود که همواره در روابط بین الملل و مطالعات منطقه ای از مجموعه ادبیات نظری خاص برخوردار بوده است. نظریاتی چون فدرالیسم،کارکردگرایی، نوکارکردگرایی، نظریه ارتباطات و ... از جمله مهم ترین نظریه هایی هستند که به صورت خاص در پی تشریح چگونگی همگرایی منطقه ای در یک منطقه خاص هستند.«چرخش کرداری» و یا «کردارگرایی» یکی از آخرین دستاوردهای نظری در روابط بین الملل محسوب می شود که بسیاری از محققان اقدام به کاربست آن در مطالعات همگرایی منطقه ای کرده اند. مطابق مبانی اصلی این رویکرد نظری، پدیده های بین المللی برحسب «کردارهای» روزمره بین المللی تحلیل می شوند. هستی شناسی،معرفت شناسی و روش شناسی خاص و تکثرگرای این رویکرد نظری موجب شده است تابسیاری از محققان مطالعات اروپا از آن جهت تحلیل و بررسی چگونگی همگرایی در اروپا بهره جویند. به همین منظور، در مقاله حاضر برآنیم تا با تشریح این رویکرد نظری به کاربست آن در مطالعات همگرایی اروپا و توسعه آن بپردازیم. براین اساس، پرسش اصلی مقاله حاضر این است که کردارگرایی چگونه بر توسعه مطالعات همگرایی در اروپا تأثیر گذاشته است؟یافته های نوشتار حاضر نشان می دهد که مطالعات مبتنی بر کردارگرایی درک سنتی تر و ادبیات نظری پیشینی از پویایی همگرایی اروپا را به چالش کشیده است. درحقیقت، کردارگرایی نسل جدید محققان مطالعات اروپا را وادار کرده است تا در رابطه با مفروضات اصلی اتحادیه اروپا تجدیدنظر کرده و فراتر از هستی شناسی و روش های وابسته به نظریه های موجود در روابط بین الملل به صورت عملی و با مطالعه میدانی از کردارها، عملکردها و فعالیت های اجتماعی روزمره در نهادهای وابسته به اتحادیه اروپا به مطالعه و تحقیق همگرایی در اروپا بپردازند.
تحوّلات پارادایمی و پیدایش دولت- ملّتِ مدرن غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش سیاست نظری بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۳
125-142
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق به دنبال بازخوانی مسیرهای متفاوتی هستیم که در نهایت به ایجاد و پیدایش دولت- ملت مدرن و تضمنات آن در ساختارهای سیاسی امروز جهان منتهی شده اند. آنچه امروز به عنوان دولت- ملت مدرن می شناسیم و در قالب اشکال گوناگون نظام های سیاسی به حیات خود ادامه می دهند، ریشه در تحولاتی دیرینه و تدریجی در غرب (اروپا) دارد؛ تحولاتی که می توان آنها را در قالب یک روایت پارادایمیک از دیالکتیکِ نیاز و پاسخ به تصویر کشید. روایتی که از یونان باستان و دلدادگی به عقلانیت و آزادی آغاز می شود و در مسیرهای متفاوتی از یکسو با سنت های نوپدید انجیلی و بازجویی ساختار حقوقی رم همراه می شود و از سوی دیگر با عبور از بافت تاریخی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی قدرت های بزرگ غربی (انگلستان، فرانسه، آلمان و ایالات متحده)، مسیرهای متفاوتی از ظهور و پیدایش دولت مدرن را رقم می زند. در بازخوانی این مسیرهای متفاوت، از رهیافت پارادایمی «کوهن» بهره برده ایم.
تأثیر مسئولیت اجتماعی بر عملکرد مدیران و کارکنان با نقش تعدیل گر مدیریت منابع انسانی سبز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه مدیریت تحول سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۰
216 - 237
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله مطالعه تأثیر مسئولیت اجتماعی بر عملکرد مدیران و کارکنان با نقش تعدیل گر مدیریت منابع انسانی سبز در دانشگاه علوم پزشکی بابل است. روش تحقیق کمی و پیمایشی و جامعه آماری شامل کلیه مدیران و کارکنان دانشگاه علوم پزشکی بابل (6400 نفر) بود. روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای است. با توجه به فرمول کوکران، حجم نمونه 384 نفر شد. برای گردآوری داده ها، از پرسشنامه محقق ساخته استفاده گردید. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و استنباطی و از آزمون های تحلیل واریانس یکراهه، تحلیل رگرسیون و همبستگی پیرسون و اسپیرمن و مدل یابی ساختاری جهت آزمون فرضیه ها با استفاده از نرم افزار آماری Spss24 و Amos24 استفاده شد. یافته های تحقیق نشان داد میانگین عملکرد کارکنان برابر با 92/ 3 است. بین مسئولیت اجتماعی و مدیریت منابع انسانی سبز با عملکرد مدیران و کارکنان به ترتیب به میزان 622/0 و 460/0 ارتباط مثبت و معنی دار وجود دارد. همچنین بین سن، میزان تحصیلات و سابقه خدمت و عملکرد کارکنان رابطه وجود دارد. حدود 9/47 درصد از تغییرات میزان عملکرد مدیران و کارکنان به مدیریت منابع انسانی سبز و مسئولیت اجتماعی بستگی دارد. مدل یابی ساختاری نشان می دهد مدل از برازش مناسبی برخوردار است. نتیجه این که رابطه مسئولیت اجتماعی با عملکرد کارکنان در صورت تعدیل و کنترل متغیر مدیریت منابع انسانی سبز کاهش می یابد؛ به طوری که ارتباط بین آن دو از لحاظ آماری معنادار نمی شود. درنتیجه متغیر مدیریت منابع انسانی سبز نقش تعدیل گر را دارد.
طراحی الگوی پافشاری مدیران بر تعهدات در بخش دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت دولتی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۶
15 - 34
حوزههای تخصصی:
هدف: پافشاری غیرمنطقی بر تعهدات و تصمیمات، پدیده شناخته شده ای است که در آن افراد و خصوصاً مدیران سازمان ها به سرمایه گذاری در اقدامی که شکست خورده است ادامه می دهند. بنابراین پژوهش حاضر، با هدف طراحی الگوی پافشاری مدیران بر تعهدات در بخش دولتی طراحی شده است.طراحی/ روش شناسی/ رویکرد: روش پژوهش کیفی با رویکرد نظریه پردازی داده بنیاد است. جامعه آماری شامل مدیران خبره با تجربه مدیریتی در دستگاه های دولتی استان خراسان رضوی بودند که با استفاده از اصل اشباع و روش نمونه گیری گلوله برفی، 12 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها از روش هدایت کلیات و مصاحبه های نیمه ساختار یافته بهره گرفته شد. تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل داده های کیفی با استفاده از نرم افزار مکس کیودا انجام شد.یافته های پژوهش: نتایج نشان می دهد که الگوی پافشاری مدیران بر تعهدات در بخش دولتی شامل شرایط علی با سه مولفه عوامل فردی، گروهی و سازمانی؛ مقوله محوری با مولفه پافشاری بر تعهد، استراتژی با سه مولفه استراتژی جذب منابع، کاربرد زمان و استراتژی عدم محدودیت؛ پیامدها با دو مولفه حکمرانی نامطلوب و کاهش عملکرد؛ زمینه ها با دو مولفه عوامل فرهنگی و عوامل اجتماعی و مداخله گر با مولفه عوامل محیطی می باشد.محدودیت ها: وجود بار معنایی منفی موضوع و ترس مدیران از تبعات آن طفره روی مدیران در پاسخگویی را به همراه داشت.پیامدهای عملی: شناخت این عوامل می تواند زمینه ای را فراهم آورد تا مدیران با شناسایی دقیق این عوامل، از اثرات سوء پافشاری بر تعهدات خود آگاه گردند.ابتکار یا ارزش مقاله: در این پژوهش برای اولین بار الگوی پافشاری مدیران بر تعهدات در بخش دولتی طراحی شده که ابتکار این مقاله است.نوع مقاله: مقاله پژوهشی
بهینه سازی چیدمان سلولی پویا و پایدار بر اساس راهبرد مقیاس بندی سرعت پردازش و مسیریابی فرایند در مصرف انرژی و ایمنی محیط کار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت صنعتی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
313 - 375
حوزههای تخصصی:
افزایش نگرانی ها در خصوص مسائل زیست محیطی، کمبود منابع و مسائل رفاهی کارکنان، سازمان ها را به سمت تجدیدنظر در مورد استراتژی های تولید و چیدمان تسهیلات سوق داده است تا چیدمانی ارائه دهند که به تمام ابعاد پایداری (اقتصادی، رفاه اجتماعی و زیست محیطی) توجه داشته باشد؛ بنابراین در این پژوهش، یک مدل ریاضی چندهدفه به منظور ایجاد توازن بین کاهش هزینه های چیدمان، کاهش میزان مصرف انرژی الکتریکی و افزایش ایمنی محیط تولید برای کارکنان توسعه یافته است. ویژگی برجسته مدل پیشنهادی، درنظرگرفتن راهبرد مقیاس بندی سرعت پردازش عملیات در ماشین ها در کنار مسیریابی فرایند است که با مفاهیمی نظیر قابلیت اطمینان ماشین ها، تعادل بار کاری، تخصیص اپراتور ترکیب شده است. به منظور اعتبارسنجی و کاربردپذیری مدل پیشنهادی از روش معیار جامع و نمونه های برگرفته از مبانی نظری موضوع استفاده شده است. با توجه به پیچیدگی مدل و ناتوانایی نرم افزار گمز در ارائه جواب برای مسائل با ابعاد بزرگ در زمان مطلوب، از الگوریتم ژنتیک رتبه بندی نامغلوب (NSGA-II) استفاده شده است. درنهایت رویکرد پیشنهادی به صورت یک مطالعه موردی واقعی در یک کارگاه تولید اجاق گاز و فرهای صنعتی مورداستفاده قرار گرفت. نتایج، دستیابی به صرفه جویی 62 درصدی در هزینه های تولید را از اعمال روش پیشنهادی نشان می دهد.
آینده پژوهی پیشران های کلیدی موثر بر بی ثباتی بازار سرمایه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت مالی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۳
103 - 132
حوزههای تخصصی:
کارایی بازار سرمایه به عنوان یکی از پایه های ثبات و پایداری در هر نظام اقتصادی تلقی می شود که می تواند به جلب اعتماد بالاتر سرمایه گذاران منجر شود. اما وجود اختلال های مربوط به متغیرهای کلان اقتصادی؛ حکمرانی بازار سرمایه و جریان های سیاسی حاکم بر بازار باعث ایجاد بی ثباتی بازار سرمایه می شود که می تواند تبعات رفتاری و کلان اقتصادی برای هر کشوری به همراه داشته باشد. هدف این مطالعه، امکان سنجی آینده پژوهی بازار سرمایه از منظر ارزیابی پیشران های بی ثباتی تحت وجود محرک های رفتار هیجانی سرمایه گذاران می باشد. روش شناسی این مطالعه به لحاظ جمع آوری داده ها ترکیبی است و از مجموعه فرآیندهای تحلیل تماتیک در بخش کیفی و تحلیل های مرتبط با سناریوپردازی در بخش کمی تشکیل شده است. مشارکت کنندگان در بخش کیفی 20 نفر از خبرگان دانشگاهی بودند در حالیکه در بخش کمی25 نفر از کارگزاران بازار سرمایه، که از تجربه و دانش لازم در خصوص محرک های رفتاری سرمایه گذاران برخوردار بودند، مشارکت داشتند. نتایج در بخش کیفی طی 20 مصاحبه از وجود 5 مضمون سازمان دهنده و 40 مضمون پایه حکایت داشت که تمامی مضامین مورد استفاده در بخش سناریوپردازی نیز از تأیید تحلیل دلفی برخوردار بودند. در بخش کمی نیز مشخص گردید، مهم ترین سناریو مرتبط با پیشران های بی ثباتی بازار سرمایه، سناریوی سنوسی یا عبارت توضیحی (تشبیه مضمون ادبی) اسب سرکش می باشد که به عنوان مهم ترین عامل بی ثباتی بازار سرمایه، تحت تأثیر محرک توده واری رفتار هیجانی سرمایه گذاران بیشتر تشدید می شود. نتایج به دست آمده گویایی این واقعیت هستند که یکی از مهم ترین دلایل بی ثباتی بازار سرمایه، رفتار توده وار سرمایه گذاران و سهامداران می باشد و دلیل آن وجود نوسانات ارزی است که باعث می شود تا جذابیت های سرمایه گذاری در بازارهای مالی مثل بورس اوراق بهادار، جای خود را به سرمایه گذاری در بازارهای پولی و ارزی دهد تا با نوسان گریزی تفاوت ریال با ارزهای بین المللی، بازده بیشتری را در افق کوتاه مدت تر برای سرمایه گذاران به همراه داشته باشد.