مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴٬۹۰۱ تا ۴۴٬۹۲۰ مورد از کل ۵۲۴٬۶۸۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکی از ایل های کرد نژاد ایران، ایل چمشگزک می باشد. این ایل تا قبل از قرن یازده (ه.ق) در مناطق دیار بکر و جنوب ارزنجان در کشور عثمانی زندگی می کردند. با رفتار قهر آمیز دولت عثمانی با شیعیان در شرق آناتولی، ایل شیعه مذهب چمشگزک به داخل ایران کوچ نموده و در منطقه مرزی مهاباد و اطراف آن ساکن گردید. همزمان با تشکیل دولت صفوی ازبکان که در ماورالنهر به قدرت رسیده بودند با حملات مکرر خود آرامش و امنیت را از مرزهای شمال شرقی ایران سلب نموده بودند. به طوری که ناامنی در مرزهای شمال شرقی ایران عمده ترین مشکل امنیتی این دولت بود. یکی از اقدامات دولت صفوی کوچ این ایل از شمال غربی ایران به مرزهای شمال شرقی کشور بود. این ایل در پیشگیری از تجاوزات ازبکان مانند دیوار دفاعی مستحکمی عمل نموده و مانع از هجوم آنان به مناطق مرکزی ایران گردید. یکی از اهداف اصلی این نوشتار، بیان علل کوچ این ایل به منطقه مرزی شمال شرق کشور و هدف دیگر آن تبیین نقش دفاعی آن در مقابل تجاوزات مکرر ازبکان می باشد. بررسی عوامل موفقیت این ایل در تحقق اهداف فوق موضوع مورد مطالعه این مقاله می باشد که به روش توصیفی- تحلیلی تبیین گردیده است. به نظر می رسد اعتقاد به مذهب تشیع، شجاعت نژادی و علاقه به آب و خاک این سرزمین از عوامل اصلی این موفقیت بوده است.
اعتبار سنجی جمله «مِثلِی لا یُبایِعُ لِمِثلِه»؛ بررسی منبع شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سخن تاریخ سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۲
7 - 34
حوزههای تخصصی:
گفتار و جملات شخصیت های تاریخی گاه می تواند به مثابه بروز باورها و عقاید واقعی و درونی آنان تعبیر شود، در همین راستا برای فهم برخی از حقایق تاریخی می توان از مسیر کشف مفهوم و تفسیر این جملات گذر کرد. در این میان مداقه پیرامون جملاتی که به معصومین(ع) منتسب می گردد، به جهات مختلف دیگر اعم از علم و عصمت، ضرورتی دوچندان می یابد. این جستار با روش توصیفی-تحلیلی و با رهیافت های تاریخی، حدیثی و کلامی، بررسی جمله «مثلی لا یبایع لمثله» که به باور طیفی از علما در واقعه بیعت گیری از امام حسین(ع) در نزد حاکم مدینه و در مواجهه با تهدیدات مروان بن حکم بر زبان امام(ع) جاری شده و پیامدها و آموزه ای که از دل آن جمله بدست می آید، را بر عهده دارد. بر اساس یافته ها و با توجه به گمانه های متفاوت در این زمینه، می توان به صحت صدور این جمله کلیدی با دیده تردید نگریست بدون آنکه ملتزم به بیعت امامان(ع) با خلفا باشیم؛ زیرا پذیرفتن جمله، مستلزم توجیهات مختلف تاریخی و کلامی خواهد بود.
مقایسه مهارت های حرکتی کودکان سندروم داون، کم توان ذهنی و اختلال طیف اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مقایسه مهارت های حرکتی در چهار گروه کودکان کم توان ذهنی، سندروم داون، طیف اوتیسم و گروه کودکان عادی اجرا شد. روش پژوهش: راهبرد پژوهش توصیفی از نوع علی-مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش کودکان 7 تا 12 ساله مراکز استثنایی شهر رشت در سال 1401 بودند. 100 نفر (برای هر گروه 25 نفر) به عنوان نمونه در نظر گرفته شدند. خرده آزمون های عملکرد حرکتی درشت و ظریف از فرم کوتاه شده ابزار اندازه گیری تبحر حرکتی برونینکس اوزرتسکی-نسخه دوم جهت جمع آوری داده ها استفاده شد. برای تحلیل داده های پژوهش از آزمون تحلیل واریانس در سطح معناداری0/05 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد در خرده آزمون های سرعت حرکت و چابکی، تعادل، قدرت، زمان واکنش، چالاکی اندام فوقانی و نمره کل تبحر حرکتی، عملکرد کودکان دارای اوتیسم و نشانگان داون، ضعیف تر از دو گروه دیگر بود (0/001=P). در خرده آزمون های تعادل و قدرت تفاوت معناداری بین دو گروه کودکان عادی و کم توان ذهنی وجود نداشت. همچنین، در خرده آزمون های هماهنگی دوسویه و کنترل بینایی-حرکتی، کودکان اوتیسم عملکرد ضعیف تری نسبت به هر سه گروه دیگر داشتند (0/001=P) و بین سه گروه دیگر تفاوت معنا داری مشاهده نشد. نتیجه گیری: با توجه به مهارت های حرکتی ضعیف کودکان اوتیسم و نشانگان داون و تأثیر مهارت های حرکتی با مهارت های اجتماعی، تحصیلی و یادگیری به نظر می رسد گنجاندن آموزش و تمرینات مهارت های حرکتی در کودکان با نیازهای ویژه در سنین پایین تر در روتین برنامه های آموزشی در مدارس و مراکز کاردرمانی ضروری است.
بررسی امکان جایگزینی مفهوم ذهن به جای نفس براساس فلسفه سینوی و فلسفه صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مابعدالطبیعی سال ۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷
۲۸۱-۲۴۹
حوزههای تخصصی:
امروزه معادل دانستن ذهن در فلسفه غرب با نفس در فلسفه اسلامی به روندی معمول، ولی قابل مناقشه بدل شده است. از طرف دیگر مفهوم نفس به دلیل تبادر جوهریت و تجرد از آن، در رویکردهای فیزیکالیستی، حذف شده است؛ لذا ارائه نظریه فلسفه اسلامی در خصوص مسائل نفس شناسی، نیازمند تعیین مفهومی مشترک است که دست کم آن مفهوم مشترک توسط تمامی دیدگاه ها مورد تایید باشد. این مطلب لزوم پیشنهاد جایگزینی ذهن به جای نفس در فلسفه اسلامی را مهم جلوه می دهد. برای این کار ابتدا باید جایگاه ذهن را از دیدگاه سینوی و صدرایی روشن کرده و معین کرد که کدام یک، ذهن را عینا همان چیزی می داند که در فلسفه ذهن شناخته شده است. سپس در بستر آن، استنباط کرد که مبتنی بر فلسفه کدام یک، جایگزینی ذهن به جای نفس امری ممکن است. در فلسفه ابن سینا نفس ناطقه به نفس انسانی گفته می شود که تجرد عقلی دارد و غیر از قوایش است. در فلسفه صدرایی نفس ناطقه به مرتبه مثالی از مطلق نفس انسانی گفته می شود و با قوای نفس که مثالی اند، در مرتبه آن ها عینیت دارد. ذهن در فلسفه ابن سینا، یا حیثیت معرفتی اخذ شده از نفس ناطقه است و یا مجموعه قوای معرفتی نفس ناطقه را نشان می دهد. اما در فلسفه صدرایی ذهن همان نفس انسان در مرتبه ناطقه آن است. بر اساس فلسفه صدرایی امکان جایگزینی مفهوم ذهن به جای نفس در مرتبه مثالی آن وجود دارد؛ اما در فلسفه سینوی چنین چیزی میسر نیست.
اثربخشی آموزش یکپارچگی حسی-حرکتی بر ارتقا کارکردهای اجرایی توجهی دانش آموزان با اختلال یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: آموزش یکپارچگی حسی به افزایش تمرکز و توجه منتهی می شود. پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش یکپارچگی حسی-حرکتی بر ارتقا کارکردهای اجرایی توجهی دانش آموزان با اختالل یادگیری انجام شد. روش : پژوهش حاضر یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش را تمامی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری مراجعه کننده به مرا کز آموزشی و توان بخشی مشکلات ویژه یادگیری شهر رفسنجان در سال 99 - 98 تشکیل دادند؛ نمونه پژوهش شامل 30 نفر بود که به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شده و به طور تصادفی در 2 گروه آزمایشی ) 15 نفر ( و گواه ) 15 نفر ( قرار گرفتند. پرسشنامه هایی که جهت جمع آوری اطلاعات از گروه نمونه درنظر گرفته شد عبارت بودند از: مقیاس هوشی وکسلر ) 1973 ( و پرسشنامه کارکردهای اجرایی فرم والدین ) 2000 (. برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها از تحلیل کوواریانس به کمک نرم افزار SPSS نسخه 22 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد در مرحله پس آزمون، میانگین نمرات کارکردهای اجرایی در گروه آزمایشی در مقایسه با گروه گواه به صورت معناداری افزایش یافت ) 01 / .)p> 0 نتیجه گیری: می توان نتیجه گیری کرد که آموزش یکپارچگی حسی- حرکتی بر افزایش کارکردهای اجرایی دانش آموزان با اخت الل یادگیری مؤثر است.
بررسی اثربخشی آموزش مثبت اندیشی به شیوه گروهی بر انگیزش تحصیلی و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان با اختلال یادگیری خاص(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اخت اللات یادگیری خاص از جمله مشکلاتی هستند که از دیرباز مورد توجه متخصصان و روان شناسان حوزه کودک بوده اند. کودکان با اخت الل یادگیری خاص، با وجود هوش بهنجار، قادر به پیشرفت تحصیلی در زمینه های خواندن، نوشتن، و ریاضیات نیستند. هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش مثبت اندیشی به شیوه گروهی بر انگیزش تحصیلی و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان با اخت الل یادگیری خاص بود. روش: این پژوهش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پسر دوره متوسطه اول با اخت الل یادگیری خاص مراجعه کننده به مرکز اخت اللات یادگیری شهر بیرجند در سال تحصیلی ۱۴۰۲ - ۱۴۰۱ بود. از بین جامعه آماری، ۳۰ دانش آموز پسر با اخت الل یادگیری خاص، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی ) ۱۵ ( و گواه ) ۱۵ ( قرار گرفتند. گروه آزمایشی به مدت ۱۰ جلسه ۶۰ دقیقه ای تحت آموزش قرار گرفت. به منظور جمع آوری داده های پژوهش، از پرسشنامه انگیزش تحصیلی هارتر، پرسشنامه سرزندگی تحصیلی حسین چاری و دهقانی زاده و آموزش مثبت اندیشی استفاده شد. داده های پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره و تک متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل فرضیه های پژوهش نشان داد که آموزش مثبت اندیشی به شیوه گروهی بر انگیزش تحصیلی و مؤلفه های آن )انگیزش درونی و بیرونی( و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان با اخت الل یادگیری خاص اثربخش است ) 005 / .)p<0 نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش، می توان چنین گفت که یکی از رویکردهای آموزش مفید در جهت افزایش انگیزش تحصیلی و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری خاص، آموزش مثبت اندیشی به شیوه گروهی است.
رابطه اضطراب کامپیوتر و خودکارآمدی کامپیوتر با میزان پذیرش یادگیری مجازی دانشجویان: نقش واسطه ای سهولت ادراک شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه اضطراب کامپیوتر و خودکارآمدی کامپیوتر با میزان پذیرش یادگیری مجازی و نقش میانجی میزان سهولت ادراک شده دانشجویان بود. طرح این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانشجو معلمان ورودی 98 در سال تحصیلی 1400-1399 استان خوزستان تشکیل می دادند که از این بین 220 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. داده ها بوسیله پرسشنامه اضطراب کامپیوتر (CAS؛ باندالوس و بنسون،1990)، خودکارآمدی کامپیوتر (CSM؛ هاوارد، 2014)، سهولت ادراک شده (PEUS؛ دیویس، 1989) و پذیرش یادگیری مجازی (ElAM؛ تئو،2010) جمع آوری و با استفاده از تحلیل مسیر به کمک نرم افزار SPSS و AMOS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که اضطراب کامپیوتر بصورت مستقیم و اثر منفی بر پذیرش یادگیری مجازی دانشجویان دارد (05/0P<). همچنین اضطراب کامپیوتر به طور غیرمستقیم و از طریق سهولت ادراک شده بر پذیرش یادگیری مجازی اثر منفی دارد (05/0P<). نتایج همچنین نشان دادند که خودکارآمدی کامپیوتر بصورت مستقیم بر پذیرش یادگیری مجازی اثر مثبت معناداری دارد (05/0P<). بررسی نتایج نشان داد که خودکارآمدی کامپیوتر بصورت مستقیم و از طریق سهولت ادراک شده نیز بر پذیرش یادگیری مجازی اثر مثبت دارد (05/0P<). در نهایت نتایج نشان داد که سهولت ادراک شده نیز به صورت مستقیم بر پذیرش یادگیری مجازی اثر مثبت دارد (05/0P<). شاخص های برازش نیز نشان داد مدل پش فرض از برازش مناسب برخوردار بود. بنابراین می توان نتیجه گرفت که سهولت ادراک شده، نقش میانجی در ارتباط بین اضطراب کامپیوتر و خودکارآمدی کامپیوتر با پذیرش یادگیری مجازی دارد.
اثربخشی روان درمانی مثبت نگر بر بهزیستی روان شناختی، تاب آوری و معنای زندگی مادران کودک کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ مرداد ۱۴۰۲ شماره ۵ (پیاپی ۸۶)
۱۷۲-۱۶۱
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی روان درمانی مثبت نگر بر بهزیستی روان شناختی، تاب آوری و معنای زندگی مادران کودک کم توان ذهنی بود. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری در این پژوهش کلیه مادران دارای فرزند کم توان ذهنی در مرکز توان بخشی ساعی نور شهرستان ساوه در سال 1401 بودند که از بین آنان تعداد 24 نفر، 12 نفر در گروه گواه و 12 در گروه آزمایش از طریق روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه جایگذاری شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های ویژگی های جمعیت شناختی، بهزیستی روان شناختی ریف (PWB، 1989)، پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون (CD_RSC، 2003)، پرسشنامه معنای زندگی استگر و همکاران MLQ)، 2006) استفاده شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون کوواریانس چندمتغیره (مانکوا) استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون بهزیستی روان شناختی، تاب آوری و معنای زندگی در دو گروه. آزمایش و کنترل تفاوت معناداری در سطح 05/0 وجود داشت در نتیجه، روان درمانی مثبت نگر می تواند به عنوان یک مداخله مؤثر مادران کودک کم توان ذهنی مورد توجه قرار داده شود.
The Position of Professional Ethics of Teachers in Virtual Education of Schools(مقاله علمی وزارت علوم)
Introduction: Increasing the quality of virtual education is one of the main concerns of the education system in most countries of the world. In educational centers, virtual education has a special place, and to improve it, the professional ethics of teachers should be taken into consideration. Considering this importance, the aim of the present study was to investigate the position of professional ethics of teachers in virtual education of schools. Materials and Methods: The research was a review method, in order to achieve the goal of the research, in addition to electronic education books and virtual education in this field, articles related to the research keywords from 2004 to 2022 from the databases of Civilica, Magiran, Sid, Researchgate, Science direct, was reviewed. Conclusion: The results showed that the improvement of virtual education in schools, in addition to the need for information and communication technology infrastructure, the ability of teachers and students to use new technologies and the interaction between teachers and students, requires the professional ethics of teachers and the observance of ethics. is teaching Therefore, one of the factors that can affect the virtual education of schools is the professional ethics of teachers. Based on this, the ethical topics of teaching and its concepts should be included in the educational courses of students of cultural universities and in-service training for teachers. At the time of application, new technologies in education should be given serious attention and emphasis, and efforts should be made to institutionalize teaching ethics among teachers.
حکمت و عرفان اسلامی و مسئلۀ پیشرفت تمدن و فرهنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نشریه فلسفه سال ۵۱ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
101 - 125
حوزههای تخصصی:
مسئلة رکود یا عدم پیشرفت فرهنگ و تمدن اسلامی و علل آن، از مسائل اصلی ای است که روشنفکران مسلمان به انحای مختلف، آن را عنوان و شرح و بسط داده اند. به نظر اکثر آنان، مانع اصلی این امر حکمت و عرفان اسلامی است که اجازه نداده است کشورهای اسلامی همچون کشورهای موسوم به غربی پیشرفت کنند. آنچه در این گفتار بررسی و سنجش می شود، ذکر عوامل مشهور از قبیل علمی، اجتماعی، سیاسی و جغرافیایی مؤثر که معمولاً در گسترش تمدن و فرهنگ مورد توجه است، نیست؛ بلکه تحقیق و بررسی و شرح و توضیح این مسئله است که اوّلاً، مفاهیم پیشرفت و تمدن و فرهنگ از مفاهیم بی سابقه و مدرن است که مسبوق به مبادی فکری خاصی (مدرن) است که فقط ابتدا در اروپا پیدا شد و گسترش یافت و لذا سابقه ای در هیچ یک از تمدن و تفکر اقوام غیر اروپایی، و از جمله اسلامی، حتی در قرون وسطای مسیحی ندارد. طرحی نو است که در تاریخ غربی عالم انداخته شده و اصولاً نه حکمت و عرفان اسلامی و مسیحی و نه چینی و هندی در بروز آن مانع و رادع نبوده اند؛ ثانیاً، حکیمان و عارفان مسلمان هیچ گاه با علم و دانایی مقابله نکرده و بلکه برعکس، در دورة قبل از مدرن، منشأ و مقوّم آنچه در دورۀ مدرن فرهنگ و تمدن خوانده می شود؛ مثلاً در عالم اسلام، همین حکمت و عرفان آنان بوده است. بدین منظور، در ضمن مفاهیم اصلی مورد نظر، مثل تمدّن و فرهنگ و پیشرفت، تعریف و تاریخ پیدایش آنها بیان می شود.
دیدگاه والدین از بازی کودکان: یک پژوهش پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تفکر و کودک سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲۷)
231 - 256
حوزههای تخصصی:
والدین به عنوان یکی از مؤلفه های اساسی آموزش در دوران اوان کودکی، به شیوه هایی متفاوت نسبت به متخصصان آموزش، بازی کودکان را درک می کنند. درک و شناسایی دیدگاه والدین، زمینه را برای فهم عمیق تر بازی و درنتیجه پیاده سازی اثربخش تر آن در برنامه های آموزشی دوران اوان کودکی را فراهم می کند. هدف پژوهش حاضر بررسی دیدگاه والدین از بازی کودکان بود. روش پژوهش حاضر کیفی با رویکرد پدیدارشناسی بود. جامعه پژوهش مادران کودکان مراکز پیش از دبستان شهر تهران بود که با روش نمونه گیری هدفمند از 15 مادر به طریق مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته، داده ها گردآوری شد. داده ها با روش هفت مرحله ای کلایزی (1987) تجزیه وتحلیل شد. یافته ها منجر به شناسایی سه دیدگاه اصلی والدین از بازی شد بازی وسیله ای برای یادگیری، بازی فعالیتی سرگرم کننده و بازی برای تخلیه انرژی. همچنین یافته ها نشان داد اغلب والدین دیدگاه نتیجه محوری به بازی داشتند و بازی را بیشتر به خاطر دستاوردهای یادگیری رشدی و دانشگاهی ارزشمند می دانستند.
روش شناسی محمدعابدالجابری در نقد عقل عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله در صدد است با بررسی برخی از آثار محمد عابدالجابری، اندیشمند معاصر مراکشی، به روش شناسی او در تدوین منظومه نظری موسوم به تکوین عقل عربی بپردازد. این اعتقاد که روش ﭼﯿﺰی از ﭘﯿﺶﺳﺎﺧﺘﻪ و ﻣﻌﯿﻦ و در ﺑﺮدارﻧ ﺪه دﯾ ﺪﮔﺎﻫﯽ ﭘﯿﺸﯿﻦ، ﺛﺎﺑﺖ و ﻓﺮﺳﺨﺖ ﻧﯿﺴﺖ؛ بعنوان هسته اصلی روش شناسی جابری و اقتباس های مختلف روشی او از اندیشمندان و مکاتب مختلف و گاه متعارض غربی نشان داده می شود. او روش را ابزاری بدون هدف می شمارد که به نسبت موضوع، وجه تاریخی آن، حیات اجتماعی و... امکان اﻧﻌﻄﺎف، اﻧﻄﺒ ﺎق یا تغییر دارد. روش جابری در پژوهش میراث عربی- اسلامی آمیزه ای از روش ساختاری، تحلیل تاریخی و تفکیک بین عناصر ایدئولوژیک و معرفتی است.تحلیلِ تاریخی وجه مهمی از روش جابری است که تنها پس از مواجهه بی واسطه با متن آغاز می گردد. همچنین بررسی مواردی چون کلیت سازی و تعمیم آن، توجه و بکارگیری رویکرد روان تحلیلگری، وجه هرمنوتیک تفسیرهای تاریخی، و روش بومی سازی مفاهیم. به عنوان یکی از مهمترین نتایج در این مقاله به این امر تاکید می گردد که روش شناسی او بخصوص بکارگیری ساختارگرایی ضمن اینکه امکانات تحقیق تاریخی را در تحقیقات جابری گسترده کرده، ولی همزمان موجب ایستایی و حتی تحمیل ساختارهای انتزاعی و غیر واقعی به متن تاریخی شده است.
دیالکتیک جبر و اختیار در عشق: بررسی تأثیر تفکّر اشعری در اشعار عاشقانه سعدی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۴
170 - 194
حوزههای تخصصی:
سعدی پرورده مکتب اشاعره است و به راحتی می توان تأثیر کلام اشعری را در آثار سعدی مشاهده کرد. تأثیر قضا و قدر بر سرنوشت، تأثیر ذات و جوهره بر اعمالی که از انسان سر می زند، و بی تأثیر بودن تربیت بر تغییر روحیات و اخلاقیات فرد، در جای جای کلیّات سعدی به چشم می خورد. علاوه بر مضامین بسیاری از این دست، مضمون شایع دیگری نیز در غزلیات و اشعار عاشقانه سعدی دیده می شود با این مفهوم که عشق امری بی اختیار و عقل گریز است و در برابر عشق نمی توان تاب آورد یا دست به انتخاب و تدبیر زد؛ یعنی اندیشه جبر بر اشعار عاشقانه سعدی نیز غلبه دارد و این سؤال مطرح می شود که آیا این جبر برخاسته از همان کلام و تربیت اشعری است، یا صرفاً محملی برای خلق یک مضمون ادبی؟ یافته های مقاله با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی نشان داد که تأثیرگذاری کلام اشعری بر سعدی چنان نیست که او را گرفتار جبرگرایی کرده باشد؛ سعدی انسانی آزاده و روشنفکر است و علی رغم هم عصران خود، به جبر مطلق اعتقادی ندارد؛ در نتیجه مضمون بی اختیاری انسان در عالم عشق صرفاً یک مضمون هنری است و سعدی از آن برای بیان قدرت عشق استفاده کرده است.
The Philosophy of Teacher Immunity: EFL Teachers’ Perspectives(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۵
330 - 346
حوزههای تخصصی:
Teacher factors encompass the teachers’ cognitive and affective characteristics that are likely to affect their instructional efficacy. Language teacher immunity is one of the affective factors that determines the teachers’ psychological well-being in their settings. The present study strived to itemize the factors in novice and experienced EFL instructors’ teacher immunity philosophy. To this end, first, the researchers used convenience sampling for selecting 62 EFL teachers including 38 novice and 24 experienced teachers at ten prominent language institutes in Tabriz (Iran) as the participants. Second, they conducted 30-minute interviews with the participants for determining the factors that influenced their TI philosophy using a researcher-developed semi-structured interview protocol. Lastly, they used thematic analysis in order to particularize the main factors in their teacher immunity philosophy. The findings of the study indicated that while the novice teachers considered external support as the main factor in their philosophy, the experienced teachers regarded their internal strength as the decisive factor that influenced their teacher immunity philosophy. The findings may have practical implications for teacher education courses in foreign language contexts.
تبیین روندهای دفاعی – امنیتی حوزه ژئوپلیتیکی قفقاز جنوبی (آذربایجان، گرجستان، ارمنستان) و ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۹
117 - 146
حوزههای تخصصی:
با فروپاشی شوروی منطقه قفقاز جنوبی دچار یک خلاء امنیتی شد که به موجب آن فضایی برای حضور قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای فراهم آمد. مناقشات مرزی و سرزمینی میان کشورهای این منطقه در 3 دهه اخیر سبب تولید ناامنی و انتشار آن به کشورهای همسایه بوده و تداخل منافع نوعی رقابت سه سطحی درون منطقه ای – برون منطقه ای و جهانی ایجاد کرده است. این مسئله سبب شکل گیری بحران ژئوپلیتیکی در این مطنقه شده است و به همین جهت حل این بحران آسان نیست و می توان انتظار ادامه دار بودن آن را داشت. از این رو اهمیت قفقاز جنوبی به عنوان خارج نزدیک ایران و دروازه ورود ایران به اروپا و از سوی دیگر حضور قدرت های منطقه ای و جهانی مانند روسیه، آمریکا، اتحادیه اروپا، ترکیه و اسرائیل تهدیدها و فرصت های مهم برای ایران ایجاد می کند. این پژوهش می کوشد از طریق گردآوردی اطلاعات و داده ها از راه اسنادی و کتابخانه ای و با روش توصیفی – تحلیلی رخدادهای قفقاز جنوبی در سال 2020 میلادی را بازخوانی کرده و بر اساس اطلاعات موجود به استراتژی های مناسب جمهوری اسلامی ایران در برخورد با این بحران دست یابد.
مبانی فلسفی کیفردهی عادلانه و مختصات آن بر اساس عدالت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال ۲۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۷۷)
113 - 148
حوزههای تخصصی:
«کیفردهی» یک نهاد اجتماعی و یکی از موضوع های اساسی در حوزه سیاستگذاری کیفری است. با توجه به ماهیت نهادگرایانه کیفردهی و لزوم عادلانه بودن این نهادها، نهادهای اجتماعی عادلانه آن دسته از نهادهایی هستند که قواعد نظام بخش خود را به صورت برابر نسبت به سوژه ها ارائه می کنند. اما اعطای فرصت به سوژه های کم برخوردار می تواند به تحقق نظم تعادلی منجر شود. در نتیجه نهادهای اجتماعی عادلانه را می توان با دو وصف برابری و تعدیل توصیف کرد که این دو وصف، پایه های اصلی توصیف عادلانه نهادهای اجتماعی است. تبعیض در کیفردهی موجب ایذاء و محدودیت های ناروا نسبت به شهروندان می شود و پایه های مشروعیت نظام عدالت کیفری را متزلزل می کند. امروزه پرهیز از مصونیت کیفری یا بالعکس، کیفردهی تبعیض آمیز، به یکی از مهم ترین دغدغه های اجتماعی در حیطه سیاستگذاری کیفری و در نهایت رضایتمندی اجتماعی تبدیل شده است که می تواند قوی ترین توجیه در فلسفه کیفردهی باشد. پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، ضمن تبیین ریشه های فلسفی توجیه کیفردهی، مختصاتی از سامانه کیفردهی عادلانه ترسیم می کند. ازجمله یافته های این پژوهش آن است که چنانچه نهاد کیفردهی در فرایند عادلانه حول دو محور برابری و تعدیل جریان یابد، می تواند به سامان دهی مجدد نظم اجتماعی مختل شده در اثر بزهکاری منجر شود. این فرایند با اصولی مانند نفی جبرگرایی، لزوم حاکمیت قانون و اصل ضرورت در استفاده از ابزار کیفری تثبیت می شود. با توجه به ابتنای این مختصات بر محور نظریه عدالت اجتماعی (عامل مشروعیت زای کیفر)، صرفاً به مختصات مذکور توجه می شود.
سبک شناسی مواجهه قرآن با باستان گرایی در فرهنگ عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن، فرهنگ و تمدن سال ۴ پاییز ۱۴۰۲شماره ۳ (پیاپی ۱۳)
128 - 146
حوزههای تخصصی:
لازمه عینی سازی فرهنگ معیار قرآنی در جامعه، فهم دقیق نگاه آسیب شناسانه قرآن نسبت به فرهنگ عمومی و راهیافت به راهکارهای فرهنگی این منبع الهی است. مسئله پژوهش حاضر آن است که قرآن کریم در برابر باستان گرایی موجود در فرهنگ و جامعه زمانه، چه نوع مواجهه ای داشته است؟ بر اساس یافته های پژوهش حاضر به روش تفسیر درون متنی و برون متنی، سبک مواجهه قرآن در بُعد معیار مواجهه، شامل هم سنجی با معیار عقلی و معیار علمی و معیار دینی است. در بُعد ساختار مواجهه نیز، زمینه یابی، پیامدسنجی، ساحت شناسی و جایگزین سازی قابل توجه است؛ ازاین رو، کتاب وحی در راستای گسترش فرهنگ توحیدی، در برابر فرهنگ جاهلی باستانی «امّت آباء»، فرهنگی عقلانی علمی الهی به نام «ملّت أب» را تحدید و تعریف می کند. خلاصه آنکه قرآن کریم در آسیب شناسی فرهنگی جامعه، آسیب واحد را هم زمان در جامعه معاصر و جوامع تاریخی دنبال می کند و بدین سان ریشه های تاریخی آسیب را هم در نظر می گیرد.
The Semantic Field of the Moral Words “Marouf”, “Munkar” and “Sin” and Their English Translations
منبع:
Journal of Textual and Translation Analysis in Islamic Studies, Volume ۱, Issue ۳, ۲۰۲۳
231 - 252
حوزههای تخصصی:
The translation of sacred texts has been a long-standing practice, employed by followers of various religions to disseminate their beliefs. The Qur’ān, revered by Muslims as a divine miracle, is one such text that has attracted the attention of translators and researchers across different periods. Given the Qur’ān’s divine origin and its linguistic intricacies, its translation poses a significant challenge. This article adopts a corpus-based approach to investigate the extent to which the nuanced semantics of the Qur’ān’s moral terms have been captured in English translations. Specifically, the words “Marouf”, “Munkar”, and “Sin” and their translations by Arberry, Picktall, Shaker, and Yusuf Ali were examined using Izutsu’s semantic analysis approach. This approach analyzes the fundamental and relational meanings of key Qur’ānic terms from syntagmatic/paradigmatic and synchronic /diachronic perspectives to reveal the worldview they embody. The study’s findings indicate that translators often used identical vocabulary to translate the aforementioned moral terms across all contexts, paying insufficient attention to the contextual nuances of these Qur’ānic moral terms. Despite the use of interpretive techniques in translating the Qur’ān, it appears that even the most accurate English translations fall short of conveying the original concepts and their subtleties fully. This study offers valuable insights for Qur’ān translators, acquainting them with the nuanced semantic aspects of Qur’ānic terms and the delicate task of reflecting these nuances in their translations.
کارکردها و شیوه بازشناسی سیاق مقابله با تأکید بر کاربست های آن در استنباط فقهی
منبع:
پژوهشنامه اصول فقه اسلامی سال ششم ۱۴۰۲ شماره ۶
37 - 64
حوزههای تخصصی:
ظهور سخن، کارآمدترین منبع دریافت اهداف گوینده شمرده می شود که خود در سایه قرائن لفظی و غیر لفظی حاکم بر واژگان پدید می آید. سیاق از اثرگذارترین قرائن غیر لفظی است که گونه های فراوانی دارد. سیاق مقابله، گونه ای از این دست است که هویتی نزدیک به وحدت سیاق دارد و بر پایه تقابل و رویارویی، ظهورساز است و به استناد دلایل حجیت ظهورات، معتبر و متبع است. ویژگی تقابل، مقتضی وحدت و گسست میان طرفین تقابل است و بسته به رابطه نسبی میان آن دو متغیر است. پیدایش سیاق مقابله نوعاً به مقام بیان منوط نیست؛ هرچند در مواردی این وابستگی وجود دارد. سیاق مقابله در بازشناسی معانی واژگان، ویژگی های مورد نظر گوینده در معنا، معنای لغوی واژه، نفی قیود محتمل و حتی شناخت نسخه صحیح، بسیار کارآمد است. گونه های سیاق مقابله متنوع است و شیوه های شایع آن در ساختار توصیف به غیر، غایت، تقسیم، بدل و مبدل و عطف نمایان می شود. برخی از انواع سیاق پوشیده است و از جامعیت و گستره ای برخوردار است که فهم و برداشت از طیف گسترده ای از روایات معصومین و سخنان فقیهان را تحت تأثیر قرار می دهد.
ارزیابی تحلیلی نقدهای فلسفی وارد شده بر قاعده الواحد با تأکید بر مبانی حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال ۲۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۷۶)
1 - 28
حوزههای تخصصی:
قاعده الواحد یکی از قواعد مهم و پرکاربرد فلسفی است که پیشینه آن به فلسفه یونان بازمی گردد و در فلسفه اسلامی نیز مورد توجه اندیشمندان بسیاری همچون ابن سینا، شیخ اشراق و ملاصدرا قرار گرفته است. با وجود پذیرش این قاعده از سوی فیلسوفان بزرگ یادشده، برخی از متکلمان مسلمان این قاعده را برنتافته و با رویکرد کلامی نقدهایی بر آن وارد کرده اند. در این میان، با وجود بدیهی دانستن قاعده الواحد از سوی برخی از فلاسفه مسلمان، گروهی از فلسفه پژوهان معاصر با رویکردی فلسفی، قاعده الواحد را رد کرده و آن را با برخی از مبانی فلسفی ناسازگار دانسته اند. در جستار حاضر به شیوه توصیفی- تحلیلی، تلاش شده است که نقدهای فلسفی وارد شده بر قاعده الواحد، دسته بندی و سپس ارزیابی و تحلیل شود. یافته های، پژوهش حکایت از آن دارد که نقدهای وارد شده را می توان در دو گروه دسته بندی کرد. دسته نخست، نقدهایی است که به دلایل اثبات قاعده الواحد وارد شده و آن ها را در اثبات قاعده ناکافی شمرده است و دسته دوم با صرف نظر از دلایل اثبات قاعده الواحد، آن را با دیگر اصول و مبانی فلسفی ناسازگار دانسته است. در پایان، این نتیجه به دست آمده است که در بیشتر نقدهای فلسفی وارد شده بر قاعده الواحد یا «خلط میان مفهوم و مصداق» صورت گرفته است یا از مقدمات فلسفی قاعده الواحد مانند «اصل سنخیت»، «امتناع صدور معلول های هم عرض از فاعل بسیط» و «لزوم تفاوت گذاری میان کثرت علمی و عینی» تصویر درستی ارائه نشده است.