مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
دولت صفوی
حوزه های تخصصی:
سفرائی که در دوره صفویه از سوی دولتهای اروپایی به ایران آمدند، افراد کاروانی بودند که اصول و قواعد دیپلماتیک را به خوبی می دانستند. گزارشهای سفرا، دولتهای اروپایی را در تصمیم گیریهایشان برای سیاستهای نوین استعمار در شرق و ایران یاری دادند
فضای گفتمانی تدوین بحارالانوار در عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی مجموعه تاثیرگذاری همچون بحارالانوار، بدون نگاه به بستر تاریخی ـ جغرافیایی اش کاری ناقص و سهل انگارانه است. این مقاله عوامل تاریخی و اجتماعی تحقق چنین پدیده فرهنگی را در ایران عصر صفوی مورد ارزیابی قرار داده است. آستانه شروع نظام صفوی و مراحل گوناگون تکامل اجتماعی و سیاسی آن و الگوها و قطب های دینی موجود در آن، در ابتدا مورد توجه قرار گرفته، پس از آن، نحوه اجتماعی شدن علامه محمدباقر مجلسی (مؤلف بحارالانوار)، تجربه های سیاسی و عوامل و روابط مؤثر بر او تحلیل و ارزیابی شده است. مجموعه آثار علامه، انگیزه مؤلف در نگارش بحار الانوار، ساختار کتب حدیثی و به خصوص بحارالانوار، روش علامه مجلسی در این اثر، مطالب موجود در آن و بازتاب بحارالانوار در ایران، از دیگر سرفصل های این مقاله است. نتایج مطالعات نشان می دهد: علامه مجلسی در جایگاه شیخ الاسلام عصر صفوی با تالیف آثار فارسی و عربی گوناگون، طیف مخاطبان متفاوت خویش را تغذیه کرده است و بدین وسیله موجبات تقویت و گسترش دولت حاکم را فراهم آورده و پس از آن، موجب نهادینه شدن آن گفتمان شده است.
نقش قضات ایرانی در ترویج تشیع در هند: دوره گورکانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از ابتدای قرن هفتم هجری بر اثر مشکلات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ناشی از حمله مغول ها به ایران، مهاجرت گسترده ایرانیان به هند آغاز گردید. با روی کار آمدن دولت صفوی و قدرت یابی امپراطوری گورکانی در هند، جمع کثیری (ازجمله قضات شیعی) از ایران به هند مهاجرت نمودند که از طرف سلاطین گورکانی به مناصب مهم (قضایی) گماشته می شدند. پرسشی که درصدد پاسخگویی بدان هستیم، بررسی نقش قضات ایرانی در ترویج تشیع اثنی عشری در هند دوره گورکانی است. حوزه جغرافیایی مورد بررسی در این مقاله منطقه شمالی شبه قاره شامل شهرهایی چون دهلی، کشمیر، لکهنو و لاهور در پاکستان امروزی است که امروزه نیز شیعیانی را در خود جای داده است. به نظر می رسد این افراد به طرق مختلفی چون اشتغال به مناصب کلیدی و استفاده از اختیارات ناشی از آنها، تربیت شاگردان، و نگارش آثار متعدد در زمینه های فقهی، کلامی، ... توانستند رسالت خویش را به درستی انجام دهند. نتیجه این پژوهش توصیفی تحلیلی نشان می دهد که ورود مذهب تشیع به هند، از طریق فرهیختگانی از علمای شیعی صورت پذیرفته است.
نقش عوامل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و مذهب شیعه در ساختار شهری ایران در دوره صفوی
حوزه های تخصصی:
قرن دهم و یازدهم هجری قمری تاریخ ایران همزمان است با شکل گیری نظام جهانی، عصری که بنیان اقتصادی، سیاسی و فرهنگی اروپای کنونی شکل گرفت. سلسله صفویه به عنوان یکی از مهم ترین حکومت-های ایران بعد از اسلام به جهت نوع ایدئولوژی که از آن برخاست و مدت زمان طولانی دوام آن، هم زمانی با سه حکومت مقتدر همسایه چون ازبکان، گورکانیان و عثمانیان و کشاکش و درگیری های آنان و همچنین شروع عصر استثمار در عرصه بین المللی از اهمیت بسزای در تاریخ ایران برخوردار است. این پژوهش ضمن بازگو کردن تاریخ سلسله صفوی و فرایندهای تاریخی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی این دوره به شرح تأثیر این فرایند بخصوص مذهب شیعه در شهرهای ایران دوره صفوی و اداره شهرها می پردازد و به دنبال این سؤال است که این فرایندها چه نکات بارزی را در شهرهای ایران دوره صفوی به جای گذارده اند.
نقش ایرانیان در توسعة مکتب کتاب آرایی بغداد عثمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بغداد در سدة دهم هجری سرزمینی حدفاصل دو قدرت سیاسی مهم در منطقه بود؛ دولت عثمانی و دولت صفوی. به تدریج در نیمة دوم این قرن، پایه های قدرت دولت عثمانی در بغداد استوار شد. بغداد که پیش از این، تحت حمایت ایرانیان، پیشینه ای دیرینه در برپایی کارگاه های هنری و خلق نسخ مصور باشکوه داشت، در این دوره شکوفایی دوباره یافت. گرد آمدن هنرمندان و اصحاب هنر در بغداد، زمینة شکل گیری مکتبی جدید در کتاب آرایی را فراهم آورد که امروزه با نام مکتب کتاب آرایی بغداد عثمانی شناخته می شود. پرسش این است که ایرانیان تا چه اندازه در پیشرفت مکتب کتاب آرایی بغداد عثمانی تأثیرگذار بوده اند؟ پژوهش پیش رو با رویکردی تاریخی و روشی تحلیلی به بررسی موضوع می پردازد. این بررسی نشان داد که حضور و فعالیت استادان ادب و هنر ایرانی در بغداد، تأثیر بسیاری بر شکل گیری و گسترش مکتب کتاب آرایی بغداد و نوع آرایش کتاب ها در عصر حاکمیت عثمانیان داشته است.
مسئله گیلان و مکاتبات بین دولت عثمانی و دولت صفوی، در فاصله سال های 999- 1005 ه . ق/ 1590-1596 م
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، نقش ناحیه گیلان به عنوان عاملی تأثیر گذار در روابط بین دو دولت عثمانی و صفوی در فاصله سال های 999- 1005 ه . ق/1590-1596 م که با زمامداری احمدخان کارکیا همراه بود، مورد بررسی قرار گرفته است. در دوره مورد بحث، دو دولت عثمانی و صفوی با وجود اختلافات اساسی بر سر ناحیه گیلان، با مصلحت اندیشی از اقدام نظامی اجتناب کردند، در این بین با وفات احمدخان والی سرکش و عاصی گیلان که به اختلافات دامن می زد، مسئله گیلان در سیاست خارجی هر دو دولت، نقش تنش زای خود را از دست داد. مقاله حاضر، بیشتر به تحلیل نامه نگاری های صورت گرفته بین طرفین درگیر، پرداخته و روابط دو دولت عثمانی و صفوی رااز پرتو این نامه نگاری ها، مورد مداقه وتحلیل قرار داده است.
ررویارویی سیاسی مذهبی دولت عثمانی با صفویان (907 1003ه .ق/1501 1594م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پس ازتشکیل دولت شیعی مذهب صفوی در آغاز سده دهم/شانزدهم معادلات سیاسی در غرب آسیا برهم خورد. تفاوت مذهبی میان صفویان و عثمانیان، نارضایی دولت عثمانی از تشکیل دولتی نیرومند در شرق قلمرو خویش، تبلیغات مذهبی صفویان در قلمرو عثمانی، ادعای عثمانیان مبنی بر سروری جهان اسلام و اختلافات سیاسی میان دو دولت، رویارویی عثمانیان و صفویان را اجتناب ناپذیر کرده بود. در فاصله سال های 907 1003ه .ق/ 1501 1594م سیاست دولت عثمانی در برابر صفویان، حمایت از طریقت های صوفیانه همسو با عثمانیان و رویارویی مستقیم نظامی با صفویان بود. دولت عثمانی در زمان سلطان بایزید دوم، جهت مقابله با صفویان، به درخواست توقف تبلیغات مذهبی در قلمرو عثمانی از طریق نامه نگاری با شاه اسماعیل و حمایت از طریقت های صوفیانه همسو با خود، بسنده کرد. در زمان سلطان سلیم اول در کنار حمایت از طریقت های صوفیانه همسو با عثمانیان و با بهره گیری از فتواهای علمای عثمانی، رویارویی مستقیم نظامی با صفویان نیز در دستور کار قرار گرفت؛ سلطان سلیم بدین طریق توانست بحرانی که موجودیت سلطنتش را تهدید می کرد از میان بردارد. سیاست سلطان سلیم در برابر صفویان در دوره جانشینان وی نیز ادامه یافت.
بررسی فرصت های جریان تشیع از سقوط بغداد تا تأسیس دولت صفویه
حوزه های تخصصی:
رسمیت یافتن تشیع در دوره صفویه پدیده ایست ریشه دار در قرن ها، جریان ها، فرازها و فرودهایی که تشیع در جهت اثبات و تثبیت خود با آن مواجه شد. این پژوهش برآن بوده که به بررسی و کنکاش جریان تشیع و فرصت های آن از سقوط بغداد تا تأسیس دولت صفویه و به رسمیت شناخته شدن تشیع دوازده امامی در ایران بپردازد و حاصل اینکه تمایل و گرایش به تشیع در مسیر تاریخ ایران، از آغاز تا پیش از سقوط بغداد در سال 656 هجری قمری سیر صعودی اما بسیار کندی داشته است اما با حمله خانمان برانداز مغول به ایران و کشورهای جهان اسلام و فرصت های پیش آمده، جریان تشیع چنان شتاب و قدرتی گرفت که پس از گذشت حدود سه قرن با وجود فرقه ها و مذاهب گوناگون در ایران، سرانجام رسمیت یافت و به هویت ملی ایران و ایرانی پیوند خورد.
دور إماره أردلان فی الصراع الصفوی العثمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
یعتبر الصراع بین الدولتین الصفویه والعثمانیه من أبرز سمات القرنین العاشر والحادی عشر الهجرﻱ، وکان ﺃحد أسباب هذا الصراع هو سعی کل من الدولتین إلی السیطره علی الإمارات الکردیه ومن أهمها إماره أردلان التی کانت تحکم مناطق واسعه وتسیطر علی قلاع إستراتیجیه وتملک قوه عسکریه قویه. تهدف هذه الدراسه ضمن المنهج التاریخی إلی إبراز مدی ﺃهمیه هذه الإماره ودورها فی الصراع بین الدولتین وموقفها فی المراحل المختلفه من هذا الصراع وسیاسه کل منهما تجاهها وخاصه الدوله الصفویه التی استطاعت فی نهایه الأمر أنّ تخضع هذه الإماره لسلطانها وکذلک تأثیر هذا الصراع علی الإماره والذی کان من نتائجه فقدان الإماره لقسم کبیر من أراضیها فی شهرزور مقابل تبعیتها للصفویین. ومن العوامل المؤثره علی قبول الأردلانیین بتبعیتهم للصفویین السیاسات التعسفیه للدوله العثمانیه وأطماعها فی الحصول علی شهرزور وإنتهاج سیاسات أکثر اعتدالا وانعطافا من جانب الدوله الصفویه وظهور دوله مرکزیه قویه فی إیران.
نقش ایل افشار در دولت صفوی تا پایان قرن دهم هجری (از شاه اسماعیل اول تا اوائل شاه عباس اول)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال نوزدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
185-201
حوزه های تخصصی:
چکیده: ابتدای قرن دهم هجری مصادف با تأسیس دولت صفوی است. ایل افشار در تشکیل و استواری این دولت با تکیه بر ماهیت ایلی خود ایفاگر وظیفه ی مهمّی شد. این ایل در تثبیت دولت صفوی، منازعات خارجی و در سرکوب شورش های داخلی نقش چشمگیری داشت. در زمان شاه طهماسب اول و محمد خدابنده همان مناصب نظامی و حکمرانی ایالات را برای خود حفظ کردند. افشارها در زمان تغییرات در رأس هرم سلطنتی هم از دیگر طوایف عقب نماندند، به ویژه در دوره شاه عباس اول رضایت خاطر او را هم فراهم آوردند. گرچه در برخی کتاب ها و مقالات به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم، گاهی به اختصار و گاهی به منظور دیگری به مطالعاتی پرداخته اند و از بعضی متغیرهای موجود در این پژوهش استفاده شده است؛ اما اهمیت این پژوهش در آن است که می خواهد نقش ایل افشار را در تشکیل و تثبیت دولت صفوی به صورت مستقل، با استفاده از روش تحقیق تاریخی و شیوه ی جمع آوری داده ها از منابع دست اول، مورد مطالعه قرار دهد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که ایل افشار حول محور سلطنت به عملکرد نظامی خود ادامه دادند، در مقابل جایگاه آنان به عنوان حامی سلطنت، با گمارده شدن به مناصب اداری - سیاسی مورد عنایت قرار گرفت.
نسخه خوانی (18)، درنگی در جُنگی؛ (مشتمل بر چندین فرمان از شاهان صفوی و شماری یادداشت تاریخی)
حوزه های تخصصی:
جنگ شماره 17238 کتابخانه مجلس، موسوم به زینه المجالس، شامل 369 فریم (730 صفحه)، از جنگهای خوب دوره صفوی است و مانند غالب آنها، حاوی اشعار فراوانی از شاعران در متن و حاشیه، و نیز شماری رساله و متن های کوتاه ادبی است. بعلاوه، تعدادی فرمان و نیز چند گزارش تاریخی در آن است که برای روشن کردن برخی از نکات تاریخ ایران مهم هستند. اصل این جنگ، باید حوالی سال 1107 تا 1134 در حوالی خراسان به ویژه در نیشابور و حوالی آن توسط شخصی از ایل بیات فراهم آمده باشد. به همین دلیل، فرامینی که در آن آمده، غالبا از شاه سلطان حسین و عمدتا در حوزه خراسان و هرات است. همین طور چند گزارش تاریخی حساس هم از پانزده سال پایانی عصر صفوی و درباره آشوب های خراسان است که جالب می نماید. نویسنده در گزارش پیش رو، مروری بر این جنگ و محتوای آن داشته و برخی از یادداشت های تاریخی و نیز چند فرمان از شاهان صفوی را ارائه داده است.
مناسبات تقابلی دو دولت صفوی و عثمانی
حوزه های تخصصی:
در طول بیش از دو سده سلطنت صفویان بر ایران، میان دو دولت ایران و عثمانی، روابط بسیار پرفرازونشیبی برقرار بود. وقوع جنگ های متعدد و انعقاد معاهده های صلح مختلف از نمودهای بارز دوره های جنگ و صلح پیاپی میان دو دولت است. پرداخت به موضوع مناسبات میان دو حکومت می تواند زوایای پنهان تاریخ را روشن کند و در تحلیل بهتر روابط این دو حکومت مفید واقع شود. در نتیجه پژوهش حاضر در نظر دارد با روش توصیفی-تحلیلی به این پرسش پاسخ گوید که مناسبات تقابلی دو دولت اسلامی عثمانی و صفویه چگونه بوده است. نتایج حاصل از پژوهش حاضر حاکی از آن است که مناسبات این دو حاکمیت که بیشتر سمت وسوی تقابلی داشته است باعث نبردهای متعدد میان دو حکومت در طول تاریخ شده است.
اهمیت نیروی سوم در سیاست خارجی ایران در دوره حکومت صفویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سخن تاریخ سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۴
29 - 54
حوزه های تخصصی:
شکل گیری حکومت صفویه به عنوان دولت شیعی، یکی ازمهم ترین فصول تاریخ ایران و اسلام در جهان به شمار می آید. اولین ارتباط خارجی در عصر صفوی با پرتغالیان و بعدها اسپانیا صورت گرفت. حکومت صفویه به علل گوناگون ازجمله رقابت صفویه با عثمانی، از توجه جدی به امور سیاسی و اقتصادی خلیج-فارس غافل ماند و درمقابل پرتغالیها و اسپانیایی ها با تکیه بر نیروی نظامی و ناوگان دریایی و ایده های استعماری خود، تجارت در خلیج فارس را تحت انحصار خود گرفتند و از این طریق به حاکمیت سیاسی ایران درخلیج فارس ضربات جبران ناپذیری واردکردند.اتحادیا ائتلاف دائمی یا موقت با نیروی سوم یکی از راهبردهایی بود که در تاریخ روابط خارجی ایران به منظور بر قراری ثبات و امنیت نسبی صورت میگرفته است. نیروی سوم درروابط خارجی ایران استفاده از یک قدرت نوظهور سوم برای مهار قدرت های اول و دومی بودند که تهدیدها و استثمار آن ها بلاوقفه دامنگیر ایران بوده است. ایران برای رفع نیازها و مقابله با دشمنان خود در پی متحدی سیاسی و نظامی قوی بود، لذا روابط ایران و انگلیس به عنوان یک نیروی سوم علیه اسپانیا وپرتغال شکل گرفت.هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر و تحولات سیاسی- اجتماعی بر سیاست خارجی ایران درعصر شاه عباس صفوی و تعیین جایگاه دول اروپایی درروابط و سیاست خارجی ایران درعصر شاه عباس صفوی می باشد. یافته های این پژوهش نشان داد روابط تاریخی ایران با دول اروپایی در دوران صفوی پرفراز و نشیب بوده است. برقراری و گسترش روابط تجاری، تثبیت موقعیت تجاری و اقتصادی در خلیج فارس و حوزه اقیانوس-هند و اتحادیه علیه عثمانی، از اثرگذارترین عوامل ایجاد ارتباط بین ایران با دولتهای پرتغال و اسپانیا شناخته شد.همچنین در طی این دوره در راستای خروج از تهدیدهای نظامی و برون رفت از رکود اقتصادی دربنادر ایران در کرانه خلیج فارس، زمینه مساعدحضور انگلیس تحت عنوان کمپانی هندشرقی در ایران فراهم شد.
ایل کرد چمشگزک و حفاظت از مرزهای شمال شرق ایران پس از قرن یازده هجری قمری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
یکی از ایل های کرد نژاد ایران، ایل چمشگزک می باشد. این ایل تا قبل از قرن یازده (ه.ق) در مناطق دیار بکر و جنوب ارزنجان در کشور عثمانی زندگی می کردند. با رفتار قهر آمیز دولت عثمانی با شیعیان در شرق آناتولی، ایل شیعه مذهب چمشگزک به داخل ایران کوچ نموده و در منطقه مرزی مهاباد و اطراف آن ساکن گردید. همزمان با تشکیل دولت صفوی ازبکان که در ماورالنهر به قدرت رسیده بودند با حملات مکرر خود آرامش و امنیت را از مرزهای شمال شرقی ایران سلب نموده بودند. به طوری که ناامنی در مرزهای شمال شرقی ایران عمده ترین مشکل امنیتی این دولت بود. یکی از اقدامات دولت صفوی کوچ این ایل از شمال غربی ایران به مرزهای شمال شرقی کشور بود. این ایل در پیشگیری از تجاوزات ازبکان مانند دیوار دفاعی مستحکمی عمل نموده و مانع از هجوم آنان به مناطق مرکزی ایران گردید. یکی از اهداف اصلی این نوشتار، بیان علل کوچ این ایل به منطقه مرزی شمال شرق کشور و هدف دیگر آن تبیین نقش دفاعی آن در مقابل تجاوزات مکرر ازبکان می باشد. بررسی عوامل موفقیت این ایل در تحقق اهداف فوق موضوع مورد مطالعه این مقاله می باشد که به روش توصیفی- تحلیلی تبیین گردیده است. به نظر می رسد اعتقاد به مذهب تشیع، شجاعت نژادی و علاقه به آب و خاک این سرزمین از عوامل اصلی این موفقیت بوده است.
نهاد وکالت در دوره سلطنت شاه اسماعیل اول صفوی (907- 930ق./1501-1524م.)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه تاریخ تمدن اسلامی سال ۵۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
179 - 201
حوزه های تخصصی:
با تأسیس دولت صفوی در سال 907 ق، حسین بیگ لَلِه شاملو در مقامِ وکیل شاه جوان و بالاترین مقام نظامی، یعنی امیرالامرا، در عمل در جایگاه قدرتمندترین فرد در دولت صفوی مطرح شد. از سوی دیگر، زکریا کججی، از وزرای سابق آق قویونلو، وزیراعظم شد. بنابر سنت دیوانی و در سلسله مراتب رسمی، نهادی که بعد از پادشاه بالاترین مقام را داشت، جای خود را به نهاد وکالت داد. در حالی که در این دوره، نهاد وزیراعظمی همچنان وجود داشت، اما اهمیت خود را از دست داده و عملاً به یک دایره دیوانی تبدیل شده بود. حسین بیگ لَلِه، پس از هشت سال وکالت، شاه او را از این مقام برکنار کرد، اما نهاد وکالت همچنان باقی ماند. شاه اسماعیل پس از حسین بیگ لَلِه، پنج نفر تاجیک را به عنوان وکیل منصوب کرد. شاه اسماعیل با انتصاب پیاپی دیوانسالاران تاجیک به وکالت، تلاش کرد تا قدرت امرای قزلباش را که تهدیدی جدی برای اقتدار نهاد شاهی می دید، محدود کند. اما، سران قزلباش با این سیاست شاه مخالف بودند و در هر فرصت، مخالفت خود را با این سیاست نشان دادند. پژ.هش حاضر با بررسی کارنامه شش وکیلی که دوره شاه اسماعیل بر سر کار آمده اند، سعی دارد جایگاه، ویژگی ها و تغییرات نهاد وکالت را در دولت صفوی آن دوره تبیین کند.