فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۸۱ تا ۷۰۰ مورد از کل ۸٬۰۰۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
چکیده
در مطالعات تمدنی اسلام، «امیرالمؤمنین» یکی از واژه های پرکاربرد و مهم است و عموماً بر کسی اطلاق می شود که رهبری سیاسی جامعه اسلامی را بر عهده دارد، اما آیا در وضع اولیه به همین معنا بود یا تغییری در آن رخ داده؛ آیا دارای مصداق معینی بوده یا درگذر زمان و تابع نیاز جامعه اسلامی پدید آمده است، همیشه مباحثی را به خود معطوف داشته است. این مقاله با رویکردی علمی و جدای از نگره های عقیدتی بر آن است تا جایگاه آن را درگذر زمان به اجمال نشان دهد با این فرضیه که به رغم دینی بودن منشأ آن، در عهد حاکمیت اسلامی معنای سیاسی یافته که حتی از سوی امامان نیز مورد استناد و تأیید قرارگرفته است، چنانکه به زودی در معنای سومی نیز به کاررفته است، اما همه این ها با یکدیگر قرابت مفهومی دارند.
ریشه یابی تاریخی «سوختن» انسان کامل در فرهنگ صوفیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در اواخر سده سوم هجری، متون عرفان و تصوف اسلامی شاهد آفرینشِ بن مایه مشهوری به نام «شمع و پروانه» با مضمون «سوختن» و «ایثار» بود که به تدریج در دیوان شعرای صوفی به کار رفت و در فرهنگ و ادبیات ایران تا دوره ی معاصر، گسترش کم نظیری یافت و کلیشه شد. نظریه هایی درخصوص منشأ مضمون «سوختن» ارائه شده است، اما به نظر می رسد با توجه به اینکه سوختنِ «انسانِ کامل» در باورها و مناسک مسلمانان و همچنین ادیان ایران باستان جایگاهی ندارد، باید آن را با توجه به جغرافیای مشترک خراسان بزرگ با سرزمین های شرقی، نقش جاده ابریشم و هم نشینی معناییِ سنت سوختن انسان کامل در ادیان هندوبودایی و بن مایه های شمع و پروانه در اشعار صوفی شاعران به گفتمان فکری دیگری گره زد. هدف این مقاله تعیین امکان میزان تأثیرگذاری مناسک هندو بودایی و انتقال و استحاله مضمون «سوختن» در گفتمان تصوف اسلامی، درقالب بن مایه نمادین شمع و پروانه است.
بررسی اختلاف چهار جریان عمده وهابیت در دهه های شصت و هفتاد میلادی در زمینه تکفیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دلایلِ غلبه گفتمانِ شیخیه در ابتدای دوره قاجاریه و چرایی تلاقی تفکر آن با فرقه بابیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرقه بابیه از انحرافات مهم اجتماعی در تاریخ ایران است که با فرهنگ و عقاید مردم ارتباط تنگاتنگی داشته. پیدایش و ظهور هر جنبش یا نهضت ملی یا مذهبی به عوامل اجتماعی و سیاسی عصر پیدایش آن بستگی دارد. در برهه ای از تاریخ معاصر ایران، در پی بسطِ اندیشه های مکتب شیخیه و متعاقب آن ادعای جوانی جویای نام، موسوم به «سید علی محمد باب» به شیوع فرقه بابیه و شروع منازعاتی در عرصه اجتماعی مذهبی دوران قاجار انجامید. این پژوهش که با عنوان چگونگی تلاقی فکری مکتب شیخیه و فرقه بابیه انجام گرفته است، دلایل برتری پارادایم شیخی گری و زمینه های اجتماعی این گفتمان غالب را در آن مقطع تاریخی مورد بررسی قرار می دهد. فرضیه پژوهش عبارت است از: «ظهور پدیده بابیه ناشی از پارادایم غالب دوره ابتدایی قاجاریه و نفوذ گفتمان اخباری گری درحوزه علمیه نجف بود.» این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از ابزار کتابخانه ای تهیه و تدوین گردیده است.
متفکران مسلمان و شناسایی تمدن اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابن خلدون نخستین فردی است که در مقدمه به بحث درباره تمدن پرداخت، اما سخنی از تمدن اسلامی به میان نیاورد. به نظر می رسد نخستین بار متفکران اروپایی بودند که در دوره معاصر، پس از درک مفهوم تمدن و سخن گفتن از تمدن اروپایی، به بحث از تمدن اسلامی نیز پرداختند. در اینجا این مسئله مطرح می شود که متفکران مسلمان از چه زمانی به تمدن اسلامی توجه کردند و در پی شناسایی آن برآمدند؟ پژوهش حاضر با مطالعه آثار نگاشته شده متفکران مسلمان درباره تمدن و تمدن اسلامی، به این نتیجه رسیده است که متفکران مسلمان به موازات طرح مباحثی درباره تمدن و آغاز تاریخ نگاری تمدن در غرب از دهه چهارم تا دهه هفتم قرن نوزدهم به تمدن کهن اسلامی توجه و درک اجمالی از آن پیدا کرده اند و از دهه هشتم این قرن با نگارش آثاری جدی درباره تمدن اسلامی، به شناسایی گسترده آن پرداخته اند.
روش شناسی تاریخ نگاری مسعودی در کتاب التنبیه و الاِشراف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این نوشتار، بررسی روش شناسی تاریخ نگاری مسعودی در کتاب التنبیه و الاشراف است. این روش شناسی، ما را با یکی از الگوهای تاریخ نگاری که همانا ترکیب روش موضوعی با روش سال به سال(حولیات)، انتخاب روش مشاهده و تجربه مستقیم و اختصارنویسی در تاریخ نویسی است، آشنا می سازد. مسعودی، اولین مورخ اسلامی است که ظهور تفکر انتقادی را در تاریخ نگاری اسلامی بنیان نهاد. اصولا تاریخ نگاری مسلمانان تا قبل از ظهور او، از ضعف گفتمان انتقادی رنج می برد. نوع نگرش مسعودی به منابع تاریخ نگاری اش، در دو اثر ارزشمند و به جامانده از وی یعنی مروج الذهب و التنبیه و الاشراف، سرآغاز فصل جدیدی در تاریخ نگاری اسلامی شد و بعدها ابن خلدون، نه تنها به این روش، پای بند بود بلکه آن را به درجه اعلایی رساند. در نگارش کتاب التنبیه و الاشراف، اوضاع اجتماعی، سیاسی و فرهنگی عصری که مسعودی در آن می زیست، تاثیرگذار بوده، اما شرط تام به شمار نیامده، در کنار این عامل، ذوق و قریحه نویسنده، و ذهن خلّاق وی نیز، نقشی اساسی را داشته است.
خوانش و بررسی روایات مربوط به خَیزُران، مادر امام جواد (ع)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
نقد درونی و بیرونی روایات مربوط به خویشاوندان و نزدیکان ائمه(ع) می تواند پاره ای ابهام های تاریخی را برطرف کند و گوشه های تاریک از تاریخ زندگی معصومان(ع) را روشن سازد. درباره مادر امام جواد(ع) آمیخته ای از اطلاعات درست و نادرست در منابع تاریخی آمده است. این نوشتار پس از توضیح درباره مهم ترین مفاهیم استفاده شده در مقاله و بررسی نام ها، کنیه، تبار، مکان تولد و مدفن خیزران، مادر امام جواد(ع)، کوشیده است سه روایت اصلی دربردارنده اطلاعات درباره این بانوی بزرگوار را با بهره گیری از روش سنجش داده های تاریخی بررسی کند. این سه روایت که با توجه به محتوای آن، می توان آن ها را «روایت درخواست ابلاغ سلام به بانو از سوی امام کاظم(ع)»، «روایت ولادت امام جواد(ع)» و «روایت قیافه شناسی» نامید، به لحاظ سند قوت چندانی ندارد. با این حال، بخشی از مفاد روایت اول و سوم به دلیل همسویی با مفاد روایات معتبر و دیگر قرائن تاریخی، قابل پذیرش به نظر می رسد.
مروری بر شناسایی رزین های دی ترپنویید در ورنی آثار هنری به روش طیف سنجی مادون قرمز تبدیل فوریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استفاده از رزین های دی ترپنویید حداقل از قرن ششم هجری در ایران و از قرون میانه در اروپا جهت ساخت ورنی گزارش شده و در طول زمان با دستورالعمل های مختلف بکار رفته اند. شناسایی این رزین ها در نمونه های تاریخی و بررسی دگرگونی های رخ داده در فرآیند کهنگی آن ها، به روش های مختلفی مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته است. از این میان طیف سنجی مادون قرمز به عنوان یکی از روش هایی که نیاز به نمونه کمی داشته و ارزان و در دسترس است، همواره مورد توجه پژوهشگران بوده است. ساختار شیمیایی رزین های دی ترپنویید در دو دسته عمومی طبقه بندی می شوند: رزین های مرکب از ساختارهای آبیتان و پیماران شامل کلوفان و تربانتین ونیزی، و رزین های متشکل از ساختارهای لبدان و پیماران شامل سندروس و انواع کوپال. ساختارهای آبیتان تشکیل بسپار نمی دهند، اما لبدان ها فرآیند بسپارش را طی زمانی کوتاه طی می کنند و به همین دلیل نیز بیشترین کارآیی را در ورنی های روغنی – رزینی پیدا کرده اند. همین ویژگی ها موجب عملکرد متفاوت دو دسته رزین فوق طی فرآیند پیری و تولید محصولات تخریب شده که این امر تا حدود زیادی در شناسایی ساختار اصلی رزین به روش طیف سنجی مادون قرمز تبدیل فوریه کمک می کند. در این مقاله تلاش شده است تا به بررسی شاخصه های شناسایی رزین های دی ترپنویید در طیف بینی مادون قرمز تبدیل فوریه به روش مروری پرداخته و تلاش شده است تا شاخصه های هر رزین بر اساس گزارش های مختلف و ساختار رزین بررسی و معرفی شود. ضمن آنکه به دلیل استفاده از رزین ها در ورنی های روغنی – رزینی، شاخصه های شناسایی روغن بزرک نیز مورد بررسی و مرور قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که فرآیند اکسیداسیون رزین ها در ورنی های حلالی و روغنی – رزینی یکسان بوده اما شناسایی آن ها در ساختار ورنی های روغنی – رزینی به دلیل تأثیر اکسیداسیون روغن بر شاخصه های شناسایی طی فرآیند پیری دشوار است.
سیاست موازنه منفی دکتر مصدق و بازتاب های خارجی آن
حوزههای تخصصی:
سیاست موازنه منفی در ایران، اولین بار توسط دکتر محمد مصدق در جریان درخواست امتیاز نفت شمال از سوی شوروی ارائه شد، که رویکرد تازه ای در برخورد با زیاده خواهی های قدرت های خارجی بود. موفقیت آن سیاست در عدم واگذاری امتیاز به شوروی و مکلف نمودن دولت در عدم واگذاری امتیازی به دول دیگر باعث شد در دورانی که رقابت های نفتی میان شرکت های خارجی برای دریافت سهم بیشتر صورت گرفته بود، ناکام گذارد. به مرور با ادامه فعالیت این جریان شکل گرفته، خواست نمایندگان مجلس مبنی بر احقاق حقوق تضییع شده در میزان سود دریافتی شرکت نفت ایران و انگلیس موجب شد تا تلاش برای ملی شدن صنعت نفت در راستای چنین سیاستی در دستور کار قرار گیرد. ملی شدن صنعت نفت و انتخاب مصدق به نخست وزیری راه را برای اتخاذ این سیاست هموارتر نمود. لذا از اردیبهشت 1330 تا 28 مرداد 1332 شمسی، به مدت 27 ماه سیاست موازنه منفی در سیاست داخلی و خارجی کشور به اجرا در آمد و شرایطی را به وجود آورد که نتایج خاص خود را داشت. این پژوهش با رویکردی توصیفی-تحلیلی، درصدد بازنمایی تأثیر شکل گیری سیاست موازنه منفی بر تحولات داخلی و نتایج آن در روابط خارجی می باشد. یافته های پژوهش نشان می دهد که سیاست موازنه منفی، به مرور به نوعی رفتار سیاسی و مقاومت در تقابل با جریان خارجی تبدیل گردید.
امکان سنجی استفاده از دوغاب زیستی برای تثبیت ماسه های روان در مناطق کویری با رویکرد حفاظت از بقایای باستان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محوطه های باستان شناسی در مناطق بیابانی همواره در معرض تخریب و دفن شدن به وسیله ماسه های روان در طی توفان های ماسه ای هستند و نگهداری از این مناطق و بقایای آن ها در مراحل کاوش و در ادامه از مهم ترین اقدامات حفاظت باستان شناسی است. در همین راستا استفاده از روش های تثبیت بیولوژیکی برای تولید سیمان های کلسیتی، که به عنوان روشی نوین جهت تحکیم و تثبیت زمین در مهندسی ژئوتکنیک است، ظرفیتی جدید برای عملیات حفاظت در کاوش به وجود آورده است؛ به نحوی که در این روش ها از میکروارگانیسم های غیر بیماری زایی که به طور طبیعی در محیط خاکی یافت می شوند، برای تثبیت خاک، ماسه های روان استفاده می گردد. در این تحقیق، امکان سنجی استفاده از روش بهسازی بیولوژیکی با استفاده از باکتری های کلسیت ساز، جهت تثبیت ماسه های روان در محوطه های تاریخی و همچنین حفاظت بقایای باستان شناسی در حین و بعد از کاوش مورد مطالعه قرار گرفته است. در این پژوهش برای تثبیت بیولوژیکی خاک (ماسه بادی و خاک ماسه ای) تحت شرایط بهینه، از باکتری های مصرف کننده اوره به نام Sporosarcina Pasteurii و از دو نوع خاکِ طبیعی مناطق کویری و ماسه شناسنامه دار ریخته گری استفاده گردیده است. به نحوی که بعد از اعمال دوغاب زیستی استحکام بخش با استفاده از آزمایش های مکانیکی میزان تأثیر این روش در بهسازی خاک ماسه ای ارزیابی شد، جهت تعیین میزان نفوذ ماده استحکام بخش و عمق بهسازی خاک، قالبی از جنس PVC با ارتفاع m1 با ماسه به صورت خشک تا چگالی gr/cm3 6/1 متراکم شد و مورد بهسازی قرار گرفت. برای کنترل میزان کارکرد روش و بررسی کیفی مقاومت سطحی ایجاد شده از آزمون نفوذ استاندارد با استفاده از سنبه gr 250 در دو حالت تر و خشک استفاده گردید. که نتایج نشان داد دوغاب بیولوژیکی مورد استفاده قادر به تحکیم ماسه بادی تا عمق cm 50 است و تثبیت ماسه با مواد دوغاب زیستی موجب شده تا نفوذ سنبه در هر دو حالت بسیار کاهش یافته و حتی به صفر برسد.
نفوذ غرب در نقّاشی ایران از ابتدای حکومت قاجار تا پایان عصر ناصری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دوره ی قاجار یکی از مهم ترین مقاطع هنری ایران محسوب می گردد، چراکه تأثیر پذیری از هنر غرب به ویژه در نقّاشی به صورت محسوسی بروز یافت. با وجود اینکه هنر نقّاشی در دوره ی قاجار تا حد زیادی بر اساس بنیادهای هنری عصر صفوی استوار شده بود، در برابر وجوه متنوع هنر غرب که تا حد بسیار زیادی به صورت ظاهری دریافت می گردید، تحت تاثیر قرار گرفت. در این بین تلاش هم زمان و درعین حال متناقض برای تقلید از سنت های درباری و متعاقبا دستاوردهای غربی آغاز شد که نتیجه آن نه تنها بازگشت صحیح و مستقل به روش های سنتی نبود، بلکه هنرمندان و حامیان آنان نیز در فراگیری صحیح و کامل دستاوردهای غربی نیز چندان موفقیتی به دست نیاوردند و صرفا نمود بصریِ آن به صورت التقاطی سطحی در آثار هنری و ثمره ی آن کاهش تدریجیِ اسلوب ایرانی و گرته برداری از آثار نقاشّان رنسانس از سوی هنرمندان ایرانی و ایجاد سبک هایی تلفیقی به ویژه در عصر ناصری بود. پژوهش حاضر بر آن است تا با روش توصیفی- تحلیلی و تکیه بر تحقیقات جدید به بررسی روند نفوذ سبک های غربی در نقّاشی ایران از ابتدای دوره قاجار (1210ق/ 1795م.) تا پایان عصر حکومت ناصرالدین شاه (1313ق/ 1895م.) و متعاقبا رویکرد پادشاهان قاجار و نقّاشان درباری پرداخته و آن را مورد بررسی و تحلیل قرار دهد.
بازتاب تغییر دیدگاههای مذهبی در تواریخ عمومی دوره صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله ادوار درخشان تاریخ ایران دوره صفویه است . در این برهه تاریخ ایران شاهد تحول بزرگی در عرصه های مختلف سیاسی و فرهنگی بود. در این دوره صفویان با اعلام رسمیت یافتن تشیع نه فقط از توان ایدئولوژی پویایی تشیع جهت سلطه سیاسی خود بهره گرفتند بلکه این واقعه چهره مذهبی ایران را نیز تحت تاثیر قرار داد . تاریخ نگاری این دوره از جمله عرصه های بودکه از این حادثه بزرگ متاثر گردید و به نوعی آیینه تمام نمای عصر خود شد. در واقع هدف اصلی این پژوهش که با روش توصیفی و تحلیلی و برپایه منابع کتابخانه ای تنطیم گردیده است پاسخ به این سوال مهم است که : تغییر دیدگاههای مذهبی در دوره صفویه چه تاثیری در تاریخ نگاری عمومی این دوره داشته است؟ بررسی های اولیه موید آن است که اگر چه تاریخ نگاری عمومی عصر صفوی در شیوه و اسلوب کلی استمرار تاریخ نگاری عصر تیموری بود اما تغییر ات مذهبی عصر صفوی چهره تاریخ نگاری عمومی این دوره را نیز متاثر کرد. چنانکه تواریخ عمومی این دوره نیزدر کنار نهادهای سیاسی و فرهنگی صفویه در جهت نهادینه کردن فرهنگ تشیع دراین دوره گام برداشتند.
بررسی عوامل عدم ثبت تواریخ محلی لرستان با تکیه بر تاریخنگاری آن در عصر رضاشاه
حوزههای تخصصی:
از جمله سرزمین های کهن در غرب ایران، منطقه لرستان می باشد که با پیشینه تاریخی و وجود خاندان های بزرگ حکومتگر اتابکان و والیان از عصر سلاجقه تا دوره پهلوی در این سرزمین، اثری مربوط به تاریخ محلی به دست نیامده است. از دلایل آن می توان به زندگی عشایری و عدم کتابت و بی میلی حاکمان این دیار به ثبت تاریخ خود، اشاره نمود. با ورود رضاشاه به این سرزمین و توجه فرماندهان نظامی مانند امیراحمدی و رزم آرا به لرستان، ثبت وقایع شروع شد که بعد از آن با تکیه بر آثار این دو، وقایع نگاری در لرستان شکل نوینی به خود گرفت. این تحقیق به شیوه کتابخانه ای انجام شده است و هدف آن واکاوی دلایل عدم ثبت تواریخ محلی در لرستان تا عصر رضاشاه با تکیه بر بررسی عوامل بازدارنده ثبت تاریخ محلی لرستان و اشاره به اثر گذاری فرماندهان نظامی لرستان در عصر رضاشاه بر شکل گیری منابع تاریخنگاری لرستان و شناخت و معرفی آثار آنها بوده و همچنین پاسخگویی به این سؤال است: چه عواملی باعث توجه به تاریخ محلی در لرستان بعد از حمله لشکر غرب در لرستان شد؟ به نظر می رسد که تواریخ محلی لرستان به دلیل عدم حمایت حاکمان محلی آن، شیوه زندگی عشایری و عدم کتابت، شکل نگرفت.
سیر تکاملی مقتل نگاری با تکیه بر مقتل نگاران اصحاب امامان معصوم(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقتل نگاری از شاخه های مهم تاریخ نگاری و مورد اعتنای همه فرق اسلامی است، که با تلاشی همگانی و رویکردهایی متفاوت بالنده شد. پژوهش حاضر مقتل نگاری را با رویکردی علمی تحلیلی تا قرن سوم و با تکیه بر نقش اصحاب امامان شیعه^ بررسی می نماید. در این آمایش با استفاده از شیوه تاریخی، ذهن شناسی مؤلفان (به معنای نوعی راهیابی به آرا و تفکرات آنان، با مطالعه آثار و شرح حال ها برای گمانه زنی درباره شیوه نگارشی و رویکرد مؤلفان به مسائل تاریخی) و مقایسه آثار آنان، دو جریان حدیث نگر و تاریخ نگر مطالعه شده است و براساس منابع و اسناد مکتوبِ موجود به مسائلی مانند بنیان گذاری یا استمراربخشی مقتل نگاری صحابیان، جایگاه و بستر حرکت علمی آنان، گونه شناسی فکری، صنف شناسی نگارشی، نوع شناسی تعامل آنان با دیگران و فرایندشناسی انتقال آن به آیندگان پرداخته و سرانجام با آمیزه ای از توصیف نقلی و تحلیل عقلی، دامنه تحقیق را جمع کرده است.
واکاوی اندیشه های اعتقادی میرزامحمد اخباریاز دیدگاه میرزا اسداللّه شهرخواستی مازندرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بسیاری از مورخان و تراجم نگاران طرح دیدگاه های میرزامحمد نیشابوری اخباری در اوایل قاجاریه را تلاش نافرجام اخباری گری افراطی می دانند، اما بر اساس گزارش های برجای مانده از میرزا اسدالله شهرخواستی اندیشمند سده سیزدهم، نیشابوری یک صوفی بی اعتقاد و چندچهره بود که باوری به اخباری گری نداشت و از آن برای درهم شکستن اقتدار فقیهان اصولی سود می جست. او در این زمینه می کوشید از مساعدت قاجاریان و ممالیک عراق هم بهره مند شود و با غرب نیز مراوده داشت. از دستاوردهای این پژوهش در بررسی و تبیین دیدگاه شهرخواستی، دستیابی به مستنداتی هم سو با بیشتر دعاوی وی است. بر اساس این یافته ها، نیشابوری با اقدام به تحرکات سیاسی و ترویج افراطی نگرش تلفیقی اخباری-صوفی، به دشمنی با مجتهدان شیعه پرداخت و سرانجام در 1232ق. در کاظمین کشته شد. صدور فتوای قتل وی که فقیهان عتبات عالیات آن را صادر کردند از عوامل اصلی این حادثه به شمار می رود.
مظاهر فرهنگ و تمدن سکاها در شاهنامه ی فردوسی
حوزههای تخصصی:
شاهنامه از دو نوع «مظاهر مادی» و «مظاهر غیر مادی» سکاها تأثیر فراوان یافته است که در این پژوهش به بررسی این موضوع در دو بخش اسطوره ای و حماسی شاهنامه پرداخته شده است. در قسمت مظاهر مادی به بررسی «سوگواری»، «میگساری»، «اسب» و «مال دوستی» سکاها در ابیات شاهنامه پرداخته شده است و در قسمت مظاهر غیر مادی از «کینه و نفرت»، «جادو و افسونگری»، «سگزی» و «اعتقاد به مظاهر طبیعت» آن ها در ابیات این کتاب سخن رفته است. در این پژوهش بدین پرسش پاسخ خواهیم داد که مظاهر مادی و غیرمادی سکاها در شاهنامه چه مسایلی هستند؟ آیین ها، مراسم، اعتقادات و دیگر مظاهر قوم سکایی چگونه باعث اعتلا و غنای ادبی، تاریخی و قوم شناسی شاهنامه شده است؟ حماسه ی ملی (شاهنامه) نه تنها بازتاب دهنده فرهنگ دینی زرتشتی، بلکه فرهنگ همه ی قومیّت های ایرانی از جمله سکاها است. در این پژوهش به روش کتابخانه ای و به شیوه ی توصیفی-تحلیلی است که با استفاده از منابع دست اول که اطلاعاتی از مظاهر فرهنگ و تمدن سکاها را بیان نماییم.
حیات اجتماعی اقلیت های دینی در دوره آل بویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دولت آل بویه در سه حوزه جغرافیای متفاوت با تشکیلات درباری و دیوانی، فضای تساهل و تسامح، فرصتی را برای فعالیت تمام اقشار مختلف اجتماعی، از جمله سایر ادیان بزرگ الهی که تقریبا در اکثر مناطق ایران این دوره به صورت پراکنده بودند، فراهم آورد. حاکمان آل بویه از اقلیت های دینی به ویژه گروه نخبه و برگزیده حمایت کرده و از آنان با توجه به تخصص و کارایی شان در بخش های مختلف سیاسی- اجتماعی، در مناصب اجرایی در دربار و دیوان استفاده کردند. به طوری که، مسیحیان بیشترشان به فعالیت های علمی مانند کاتبی و طبابت، یهودیان به امور تجاری و صرافی، زرتشتیان در زمینه کشاورزی و دامداری و صابئیان اکثرا به حرفه های کارگاهی و علمی پرداختند. با وجود مشارکت اقلیت های دینی در عرصه های مختلف و تلاش حاکمان برای حمایت و احقاق حقوق آنها، در برخی مواقع، حقوق اقلیت ها به شکل های مختلف مانند غارت، مصادره اموال، ویران شدن خانه ها و مغازه های شان، پایمال می گردید. در نتیجه مانند ادوار قبل و بعد، بتدریج به حاشیه رانده شده و از بسیاری امتیازات سیاسی- اجتماعی به علل مختلف محروم می شدند. با عنایت به آنچه گفته شد، مساله این است که، واکنش و نحوه برخورد اقلیت های دینی در قبال تساهل و تسامح آل بویه به چه شکل بوده است؟ مقاله حاضر بر آن است تا با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی، به بررسی نقش اجتماعی اقلیت های دینی در این دوره بپردازد.
بررسی مضمونی نگاره های نسخه فالنامه تهماسبی شاهکار هنر شیعی عصرصفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخشی از درون مایه نسخه نگاره های ایرانی به ویژه از قرن دهم هجری به بعد معطوف به بازنمایی مضامین مورد علاقه و تأکید تشیع است. در این میان، نسخه فالنامه تهماسبی که در زمان غلبه گفتمان تشیع در دوران حکومت شاه تهماسب تولیدشده، از جنبه مضمونی و محتوایی نسخه ای قابل تأمل است. به نظر می رسد رویکرد نگارگران این نسخه، معطوف به بازنماییِ مضامین و مفاهیم اسلامی و شیعی، بر اساس باورها و روایت های موردنظر گفتمان تشیع بوده است. ازاین رو، هدف از نگارش این مقاله، توصیف و تحلیل مضمونی نگاره های این نسخه در راستای باورها، احادیث و روایت های گفتمان تشیع است. یافته های پژوهش نشان می دهد که گلچینی از آموزه ها و وقایع مهم اسلام و تشیع، قصه های قرآنی و مذهبی که به نوعی بیانگر حقیقت و حقانیت تشیع هستند، در نسخه فالنامه تهماسبی به تصویر درآمده است. نکته مهم این که در برخی از نگاره های این نسخه، نشانه ها، نمادها و تمهیدات تصویریِ قابل تأملی در جهت بازنمایی باورها و روایت های گفتمان تشیع به کار رفته است که آن را در میان نسخه های مذهبی، برجسته و شاخص می سازد.
آداب چیدن مو و ناخن بنا بر فرگرد هفدهم وندیداد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیروان دین زرتشت از گذشته های دور در تفسیر و ترجمة متون دینی همّت گماشته اند. بخش هایی از این تلاش که امروزه در دسترس است، ترجمه و تفسیری به زبان پهلوی از اوستاست که زند نامیده می شود. متن زند گرچه تقریباً ترجمة واژه به واژه از اوستا ارائه می دهد، ولی گاه برداشت شخصی و تفسیرموبدان را نیز نشان می دهد. آنچه به عنوان تفسیر برآن افزوده شده، خالی از ابهام نیست وگاه حتّی فهم آن ناممکن می شود. از آنجا که وندیداد دربرگیرندة مطالبی دربارة اعمال دینی و شرایع زرتشتی است، برای موبدان زندنویس آشناتر از بخش های دیگر اوستا بوده است؛ از این رو زند وندیداد را می توان کامل تر و دقیق تر از زند سایر بخش های اوستا دانست. متن زند فرگرد هفدهم وندیداد که دربارة آداب چیدن مو و ناخن است و حاوی مطالب فقهی بسیاری است، به نسبت زند قسمت های دیگر اوستا، ترجمه بهتری از اوستا به دست می دهد. در این فرگرد، دستور داده می شود که مو و ناخن چیده شده از مردان اهلو، آب، آتش و برسم دور برده شود و دفن گردد. در هنگام انجام اعمال آیینی، چیدن و دفن کردن مو و ناخن، آنها را به مرغ اشوزوشته پیشکش می کنند که هم چون جادوی سفید عمل کرده و آدمیان را از عواقب جادوی سیاه دیوان مازنی درامان نگاه دارد و دیوان مازنی نتوانند از اجزای جداشده از بدن شخص علیه خودش استفاده نمایند و در نهایت شخص از گزند جادو و جادوگر در امان خواهد ماند. موبدان در تفسیر این فرگرد، از خواندن دعاهایی چون ا شم وهو و اهونور، حتّی سروش باژ هنگام دفن مو و ناخن سخن گفته اند، که می توان این دعاها را وردهای جادوی سفید نامید
نقشِ «موضوع» در روشن ساختن مفهومِ «متنِ تاریخ نگارانه»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
نبود تصویری روشن از چیستی «متنِ تاریخ نگارانه»، مفهوم سازی و نظریه پردازی در حوزه مطالعاتِ نظریِ دانش تاریخ را با دشواری هایی روبه رو ساخته است. این دشواری تا تشخیص مصادیق متن تاریخ نگارانه از سوی پژوهشگران حوزه تاریخ تاریخ نگاری دامن گسترانده است. به نظر می رسد برای یافتن راه برون رفت از این وضعیت، به الگویی از متون تاریخی نیاز داریم که با تکیه بر آن بتوان به مفهوم متن تاریخ نگارانه وضوح بخشید و به مدد آن، تشخیص مصادیق را ضابطه مند کرد. این نوشتار با چنین هدفی و با این پیش فرض سامان یافته است که گونه هایی از آثار مکتوب تاریخی در دست است که بر سر تلقیِ آن ها به عنوانِ متنِ تاریخ نگارانه، اجماعی نامصرح وجود دارد و بنابراین می توان آن ها را «متونِ الگو» نامید. بر اساس یافته های این مقاله «رخداد تاریخی» را می توان فصل مشترک موضوعات این دسته از متون و عنصر بنیادی متون تاریخ نگارانه و ملاک تشخیص مصادیق شمرد. بر اساس تعریفی که از «رخداد تاریخی» در متن مقاله ارائه شده است، موضوعاتِ متونی همچون طبقات، سفرنامه، زندگی نامه، انساب و مزارات یک موضوع غیرتاریخی است و در نتیجه، ماهیتِ این آثار، متفاوت از ماهیت متون تاریخ نگارانه ارزیابی شده است.