فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
علم پزشکی در عصر ناصری به علت چالشهای سیاسی- اجتماعی اهمیت زیادی پیدا کرد. از یک طرف حاکمان وقت به این فکر افتادند که برای حفظ جمعیت نخبه نظامی و دیوانی، سلامت عمومی در کشور را ارتقا بخشند و از سویی دیگر ورود پزشکان خارجی به ایران، این فکر تقویت شد. به دین ترتیب در حکومت ناصرالدین شاه، علم پزشکی از طریق تأسیس مدرسه دارالفنون، استخدام پزشکان خارجی و چاپ و نشر کتب طبی توسط پزشکان ایرانی گسترش یافت. پزشکان ایرانی برای درمان بیماران از روشهای بالینی - گیاهی استفاده می کردند، البته آنها با شیوه های علمی جدید غرب نیز آشنا شدند اما عمدتاً به تالیفات در حوزه دفع امراض علاقه مند بودند. این پژوهش با تاکید بر منابع دست اول کتابخانه ای و اسنادی به دنبال آن است که علم طب در دوره ناصری چه جایگاهی در حکومت داشته است و روشهای طبابت پزشکان ایرانی چگونه بوده وآنها به همراه پزشکان خارجی در ایران چه نقشی در رشد علم طب داشته اند.
واکاوی راهکارهای دولت در مدیریت بحران ومقابله با چالشهای سلامت وبهداشت عمومی فارس (1304-1320ه.ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مطالعات تاریخ محلی فارس وپژوهشهای تاریخ اجتماعی این خطه،وضعیت بهداشت وسلامت عمومی یکی از مباحث در خور توجه است.بررسی اسناد آرشیوی وشواهد تاریخی در خلال سالهای1304تا1320 ه.ش حاکی از گستره اقدامات نهادی در حوزه بهداشت وسلامت عمومی است.نهادهای بهداشتی در این دوران بر اساس سیاست های کلی حاکمیت در راستای نوسازی ومدرن سازی، فعالیت هایی در جهت نظارت بر بهداشت عمومی ومدیریت بحران های ناشی از همه گیری بیماریهای واگیرانجام دادند. مقاله ی پیش رو با اتکابه اسناد ارشیوی وسایر شواهد تاریخی می کوشد چشم اندازی از وضعیت سیاست وبهداشت عمومی را در فارس دوران پهلوی ارائه دهد.بر مبنای اهداف اصلی پژوهش دراین نوشتار،ضمن تبیین تهدیدات سلامت عمومی وعوامل اسیب زا در این زمینه ،رویکرددولت وسایر آحاد اجتماع در این زمینه نیز مد نظرقرار خواهد گرفت. دستاوردهای این پژوهش نشانگرگستره ی اقدامات نهادهای بهداشتی ونظارت دولت دررفع چالش های این حوزه وتاثیرسرمایه های اجتماعی وفرهنگی در رفع معضلات بهداشتی وعوامل تهدید زای سلامت عمومی در این خطه است.نمود بارزتعامل سرمایه های اجتماعی وفرهنگی ،تعامل مدیران نهادهای آموزشی با موسسات بهداشتی فارس در راستای حفظ بهداشت وسلامت عمومی این منطقه است. واژگان کلیدی:بهداشت وسلامت عمومی،فارس،پهلوی *استادیار دانشگاه آزاداسلامی واحدداراب **دانشیار دانشگاه بیرجند
جریان های تاریخی دانش طب در ایران عصر سلجوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر در پی پاسخ دادن به این پرسش است که دانش طب به عنوان یکی از شاخه های مهم مجموعه علوم موسوم به حکمت و فلسفه، در ارتباط با سنت و سابقه این علم در ایران و تغییرات سیاسی و فرهنگی عصرسلجوقی، در چه وضعیتی قرار گرفته و درچه مسیری جریان یافت؟ یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که دانش طب به لحاظ تاریخی به عنوان یکی از سنت های علمی و فکری ریشه دار در تاریخ ایران، به جهت ویژگی های خاص خود، در یک وضعیت سه وجهی متناقض قرارگرفته و به موجودیت خود ادامه داد. از یک سو به جهت گسترش حساست ها و تعصبات مذهبی در بین نخبگان مذهبی و عوام همسو با آنها، علم طب از حیث مبانی علمی و برخورداری از نهادهای آموزشی فراگیر دچار محدودیت های جدی شد. اما از وجهی دیگر، دانش طب به علت ارتباط داشتن با حفظ صحت انسان و درمان بیماری ها به شدت مورد نیاز حکام و اهل قدرت و نخبگان سیاسی-مذهبی بود. به طوری که به جهت چنین نیازی، این دانش طی دوره سلجوقی در چارچوب نیازهای اهل قدرت و زمینه های اجتماعی، در شکل دو مکتب طبی عراق و خراسان، موجودیت خود را بازآفرینی و استمرار بخشید. در وجه سوم، تغییری که در این دوره در موقعیت علوم طب ایجاد شد و مبنای آینده این دانش در تاریخ ایران قرار گرفت، ترجمه و تألیف رسائل پزشکی به زبان فارسی بود. روندی که برای اولین بار اتفاق می افتاد و خود را در خراسان و عراق، به عنوان مهمترین حوزه های جغرافیایی- فرهنگی ایران عصر سلجوقی نشان داد.
کاربست روش تاریخ شفاهی در تحلیل و بررسی شیوع بیماری ام اس در منطقه پیربکران (1345تا1395ش/1966تا2016م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مهم ترین فلسفه تاریخ نگاری محلی، پرداختن به موضوعات محلی در برش مکانی مشخص و زمانی محدود است. مکان، پایه اصلی تاریخ نگاری محلی است و بررسی بستر جغرافیایی (مکان) هر رویداد اهمیت چشمگیری در پژوهش های تاریخ محلی دارد. مطالعه و مشاهده دقیق محل وقوع هر رویداد به مورخان محلی برای شناخت بهتر ابعاد حیات اجتماعی زندگی گذشته و حال انسان در آن محل کمک می کند؛ بر اساس این ، پژوهش حاضر بر منطقه پیربکران متمرکز است. منطقه پیربکران با 86 کیلومترمربع وسعت و 54 هزار و 642 نفر جمعیت در 15 کیلومتری جنوب غربی شهر اصفهان واقع است. با توجه به جمعیت، این منطقه بیشترین درصد بیماران ام اس ایران را دارد و 125 نفر در این منطقه به ام اس مبتلا هستند. این آمار بیش از سه برابر میانگین جهانی، هفت برابر میانگین ایران و شش برابر میانگین استان اصفهان است. آمار مبتلایان به ام اس در پیربکران به آمار مبتلایان در جزیره اورکنی در شمال اسکاتلند نزدیک است که بیشترین درصد ام اس جهان را دارد. در نیم قرن گذشته، بیماری ام اس که نوعی اختلال در اعصاب مرکزی، مغز و نخاع، است به مهم ترین بحران زیست سلامتی اهالی منطقه پیربکران تبدیل شده است. پژوهش حاضر، به بررسی تاریخی چرایی و چگونگی تبدیل شدن منطقه پیربکران به یکی از کانون های شیوع ام اس در ایران می پردازد. در این راستا، این فرضیه به آزمون گذاشته شده است که فعالیت های انسانی برای تغییر محیط زیست در نیم قرن گذشته و استعداد محلی افراد، شیوع ام اس را باعث شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهند که ام اس بین اهالی بومی منطقه پیربکران و به ویژه در برخی خانواده ها شیوع بیشتری دارد؛ همچنین رابطه معنی داری بین آمار بیماران ام اس و فاصله محل سکونت افراد با مراکز آلوده کننده صنعتی و معدنی وجود دارد. این پژوهش به روش میدانی و با کاربست روش و ابزار تاریخ شفاهی، به صورت مصاحبه فعال با 25 نفر از مبتلایان به ام اس انجام شد. با توجه به ماهیت میان رشته ای موضوع، از نتایج پژوهش های رشته های همبسته نیز استفاده شد.
نقش عوامل اجتماعی- فرهنگی در گسترش طب نوین در ایران عصر قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عصر قاجار عصر تحول علم طب در ایران است. به منظور درک و شناخت عوامل مؤثر بر این تحول، این پژوهش به روش کتابخانه ای و به شیوه ی توصیفی-تحلیلی عوامل اجتماعی-فرهنگی را مدنظر قرار داده و پرسشی را مطرح نموده است: کدامین عوامل اجتماعی- فرهنگی در تحول طب نوین در ایران عصر قاجار نقش داشته اند؟ با این فرض که عوامل اجتماعی-فرهنگی در تحول، رواج و گسترش طب مدرن دخالت داشته اند، مجموعه ای از عوامل مانند اعتقاد به برتری نحوه ی آموزش نوین، رسوخ تفکر برتری طب مدرن، سهل گیری در برخی مسائل اجتماعی-فرهنگی در کنار عواملی همچو رقابت و برابری نمودن مردم در مراجعه به پزشک خارجی، به رخ کشیدن دارایی و قدرت مورد کنکاش قرار گرفت. برآیند تحقیق ضمن تأیید فرضیه نشان داد که هرکدام از عوامل اجتماعی-فرهنگی در کنار هم و به اندازه ی نیروی خود مؤثر بوده اند.
بررسی بهداشت عمومی در ایران باستان با تکیه بر بهداشت آب و خاک و هوا
حوزه های تخصصی:
توجه به بهداشت و سلامت در ایران باستان همواره یکی از دغدغه های اصلی حکومت ها و مخصوصاً منابع دینی و غیردینی بود. به طوری که شاهان ایران باستان به امر پزشکی و بهداشت عمومی جامعه بسیار اهمیت می دادند تا جایی که آنان خود به احداث مراکز درمانی و حتی آموزشی برای درمان بیماران می نمودند. بر این اساس، تحقیق پیش رو سعی دارد پاسخی درخور برای سؤال زیر بیابد: بهداشت عمومی در ایران باستان و روش های جلوگیری از آلودگی آب و خاک و هوا چگونه بوده است؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که در تمهیدات بهداشتی عمومی مربوط به محیط و مسکن در ایران باستان از جمله جمع آوری زباله، ساماندهی پسماند، نظافت مسکن، بهداشت لباس، سم پاشی و جلوگیری از نفوذ حشرات و جانواران مزاحم به درون خانه به صورت اصولی کار شده است. و بهداشت آب، روش های جلوگیری از آلودگی آن در ایران باستان از اصول مربوطه مانند جلوگیری از آلوده شدن آب با جدا کردن مسیر آن از آب آلوده، مراقبت همیشگی از آب و غیره صورت می گرفته است. روش پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی می باشد که از منابع تاریخی دست اول بهره برده شده است.
طاعون در ایران عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پاسخ گویی به نیازهای طبی در هر جامعه ای در قالب نظام طبی آن جامعه عملی می گردد لذا پژوهش حاضر براساس این مسئله شکل گرفته است که رویکرد شناختی و رفتاری در مقابله با بیماری مسری طاعون در جامعه ایران عصر صفوی در چه فضایی از گفتمان طبی و بر اساس چه روش هایی صورت می گرفت و بروز آن چه مصائبی را به دنبال داشت؟ یافته های پژوهش حاضر بر اساس روش توصیفی-تحلیلی نشان می دهد که نظام طب ایران عصر صفوی در مواجهه با بیماری طاعون از حوزه های مختلف معرفتی طب جالینوسی با طرز تفکر اخلاطی، طب مبتنی بر اصول تفکر اسلامی و طب عامیانه رایج در میان مردم بهره می برد. به لحاظ شناختی، عدم شناخت و ناآگاهی نسبت به عامل بیماری زا، سردرگمی در رویکرد رفتاری و شیوه های درمانی را به دنبال داشت ازاین رو پیشگیری از ابتلا به بیماری به شکل های گوناگون در اولویت قرار داشت و شیوه های مختلف درمانی نیز نه برای علاج منشأ و اصل بیماری که اغلب برای رفع عوارض و نشانه ها مورداستفاده قرار می گرفت. نتیجه متعاقب بروز طاعون در جامعه عصر صفوی، تلفات جمعیتی، مشکلات اقتصادی، قحطی و ناامنی راه ها بود.
پژوهشی در اصول و تکنیک های جرّاحی گوش، حلق و بینی در طبّ سنّتی دوره اسلامی (از قرن سوّم تا دوازده هجری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در میان شعبه های متعدّد طبّ سنّتی دوره اسلامی، جرّاحی نیاز به تخصّص، تجربه و دقّت بسیار بالایی دارد. هدف از این پژوهش، یافتن اصول و تکنیک های ثابتِ مورد استفاده جرّاحان، از قرن سوّم تا دوازدهم هجری است. روش پژوهش، توصیفی- تطبیقی با تحلیل نمونه هاست. نتایج مشخص کرده است که برخی اصول و تکنیک های ثابت در این مقطع زمانی از شرق تا غرب جهان اسلام مورد پذیرش و متداول بوده است. جرّاحان این دوره شناختی واضح و متمایز از انواع بیماری های حلق داشته اند. اصول اصلی آنها احتیاط کامل، تشخیص بهبودی و ترمیم جراحی، جلوگیری از خونریزی و بخیه زدن است. یکی دیگر از اصول اساسی جراحی دوره اسلامی، لزوم آشنایی کامل جراح با داروهای ترکیبی و گیاهان دارویی است. تکنیک های جراحی گوش، حلق و بینی نیز شامل داغ کردن نقطه ای گوش، داغ بینی، داغ کردن داروییِ حلق، شکافتن از بالا به پایین در گلو، شکاف عرضی در داخل حلق، شکافتن بستگی گوش، بازگرداندن ریشه به بینی، شکافتن با تکنیک میلِ نهان، درمان شیء در گوش با روش شکافتن، تکنیک قطع کردن به روش سلخ کردن، قطع کردن لوزه ها و ورم های حلق است. در تمام این مراحل آشنایی تخصصی با طیف متنوعی از ابزارهای جراحی و تکنیک استفاده از آنها کاملاً مشهود است. ابزارهای تخصصی این نوع جراحی شامل مکواة نقطه ای، میخی و زیتونی، انواع قلاب ها، نیشترها، سخت سر، مته، میل نهان، موچین، مکبس، قیچی، میل آزمایش و انبر است. همچنین جراحان دوره اسلامی جهت خروج اشیای مختلفِ در گوش و حلق، همچون سنگ یا موجوداتی همچون زالو و کِرم از ابزارهایی همچون قلاب و موچین، انبر و لوله استفاده می کردند.
زنان،تجدد و بهداشت نوین در آستانه ی تشکیل دولت مدرن؛ بررسی رویکرد مجله عالم نسوان به بهداشت زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از رهاوردهای تجدد در فرهنگ بهداشت و پزشکی ایران، ارائه خوانشی ناسوتی از بهداشت و تلاش برای درمان بیماری از همان رهگذر بود. به واسطه مرگ و میر مادر و کودک به عنوان یکی از دلایل کاهش جمعیت، بهداشت زنان در عصر قاجاری در کانون توجه قرار گرفت. با انتشار روزنامه هایی توسط زنان در اواخر دوره قاجاری، مسئله بهداشت مورد توجه روزنامه نگاران زن قرار گرفت. عالم نسوان(1311-1299) از روزنامه هایی بود که واکاوی آن بر محور مسئله بهداشت زنان و بر اساس الگویی توصیفی-تحلیلی هدف پژوهش حاضر است. نتایح پژوهش حاکی از آن است، حجم قابل توجهی از مقالات مرتبط با بهداشت زنان در این مجله، بیانگر نوعی تحول نگرش از ناآگاهی به تنانگی زن به ضرورت بسط مفهوم آن با توسل به پزشکی مدرن است. نویسندگان مجله با تأکید بر اهمیت پیشگیری و درمان بیماری، ضرورت جایگزینی پزشکی نوین با طبابت سنتی، نقد خرافه گرایی و بسط عقل گرایی و پزشکی نوین با الهام از تجربه های کشورهای غربی، جهت ارتقای سطح آگاهی بهداشتی زنان گام برداشتند. از این منظر، عالم نسوانرامی توان نماینده تفکری دانست که درصدد رخنه در ساختار و گزاره های سنتی مسلط بر نگرش به زن بود و می کوشید، افق نوینی بگشاید که در آن زنان به بهداشت دانش و آگاهی بیشتری پیدا کنند.
نقش سید اسماعیل جرجانی در تحولات علم پزشکی (434 تا 531 ه . ق)
حوزه های تخصصی:
سید اسماعیل جرجانی پزشک معروف ایرانی قرن پنجم و ششم هجری قمری پس از ابن سینا نخستین دانشمندی بود که در آثار خود همه مباحث علم طب را با تحقیقات مورد مطالعه قرار داد و کلیه مباحث پزشکی را در کتب خود جمع آوری و تدوین نمود. حکیم جرجانی پایه گذار مکتب ایرانی در طب اسلامی بود. وی جزو اولین اطبای ایرانی بود که کتاب ارزشمند خود ذخیره خوارزمشاهی را به زبان فارسی تألیف کرد. این کتاب دائره المعارفی پزشکی بزرگ به زبان فارسی به شمار می رود، بر این اساس حاصل شد که اسماعیل جرجانی موثرترین فرد در ترقی دوران تجدد طب ایرانی است. این مقاله بر اساس روش توصیفی و تحلیلی با هدف شناسایی زندگی نامه اسماعیل جرجانی و تأثیر او در تحولات علم پزشکی از طریق مطالعه آثار موجود در کتابخانه های معتبر که با موضوع تحقیق تناسب دارد، تدوین شده است.
جایگاه علمی مکتب پزشکی جندی شاپور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دانش گاه پزشکی جندی شاپور جایگاه بالایی در تاریخ پزشکی جهان دارد. دست آوردهای درخشان این دانش گاه و استادان و دانش آموختگانَش به گونه ای در تاریخ طب جهان تأثیر گذارد که می توان آن را مکتبی ویژه خواند. گزارش های تاریخی درباره کارکردهای آموزشی فراوان و مؤثر آن در انتقال علم پزشکی، نقش درمانی ممتاز و تاریخی اش در ایران و جهان و افتخاراتَش در زمینه پژوهش و عرضه محصولات ارزش مند علمی؛ به ویژه کتاب های پزشکی مرجع، بر جایگاه علمی برجسته این دانش گاه دلالت می کنند. این پژوهش با طرح پرسشی کانونی درباره جایگاه این مکتب در زمینه های آموزشی، پژوهشی و درمانی در سنجش با جایگاه دیگر دانش گاه ها و مراکز علمی ایران و جهان، به روش توصیفی تحلیلی و به کمک منابع معتبر علمی، به بحث و بررسی می پردازد و علل و زمینه های افول آن را پس از قرن ها مرجعیت علمی در جهان می کاوَد. نگاه فراگیر به جایگاه علمی مکتب پزشکی جندی شاپور از قوت های این پژوهش به شمار می رود و نه تنها بر هویت ممتاز ایرانی اسلامی تأکید می کند که دست مایه ای برای برنامه ریزان علمی و مجریان سیاسی در عرصه احیای الگوی موفق و مفید تمدن اسلامی است.
پژوهشی در اصول جراحی چشم بر اساس کتاب المرشد فی طب العین غافِقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده
بررسی تحلیلی تطبیقی کتاب های چشم پزشکی اسلامی، به طور نمونه در کتاب المرشد غافِقی، امکان استخراج اصول ثابت را برای محقق فراهم می سازد که مورد پذیرش و استفاده اکثر چشم پزشکان مسلمان بوده است. استخراج این اصول موضوع اصلی، و روش آموزشی غافِقی در این کتاب، هدف فرعی این تحقیق است. نتیجه این تحقیق مؤید این فرضیه است که غافِقی شناختی واضح و متمایز از انواع بیماری های چشمی داشته که طبقه بندی دقیق بیماری ها بر اساس بخش های ویژه چشمی مانند پلک، قرنیه و... اولین نشانه آن است. اصول پیش از جرّاحی غافِقی، تشخیص متمایز و صحیح بیماری ها بر اساس معیارهای شکل ظاهری، مکان، علّت بیماری و آشنایی با ابزار جرّاحی چشم، اصول در حین جرّاحی، رعایت نکات احتیاطی و اصول پس از جرّاحی شامل روش های جلوگیری از خونریزی و بخیه زدن است. مسیر آموزشی این کتاب نیز از طب نظری آغازشده و پس از بیماری شناسی، به طب عملی (تجربی) پرداخته است.
بررسی دانسته های طبی صاحب بن عباد بر پایه منابع پزشکی معاصر او(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابن عباد ملقب به کافی الکفاه، ادیب و سیاست مدار سده چهارم هجری، توانمند در کشورداری و نظم و نثر عربی بوده است. گزارش هایی از مخالفت وی با پزشکان و دانش پزشکی وجود دارد، اما در عین حال نامه ای در دیوان رسائل الصاحب مشتمل بر مطالب طبی است و نشان دهنده آشنایی نه چندان اندک صاحب بن عباد با مبانی طب و اسباب و علامات بیماری ها. این مقاله با بررسی محتوای رساله یاد شده و تطبیق با منابع پزشکی سده های میانه، دانسته های طبی صاحب بن عباد را می سنجد و دلیل مخالفت های وی با پزشکان و دانش پزشکی را نیز جستجو می نماید. یافته ها نشان می دهد نویسنده این رساله آگاه از مبانی طب در عصر خویش بوده و نظرات خویش را مبتنی بر منابع پزشکی موجود در آن عصر ارائه کرده است. به نظر می رسد مخالفت وی با پزشکان و دانش پزشکی نیز ریشه در گرایش ها و مطالب فلسفی پزشکان و دانش پزشکی داشته است.
کارکرد سیاسی پزشکی در عصر اول عباسی (237 132)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
راهیابی پزشکان به دربار برای درمان خلیفه و درباریان، زمینه ساز ورودشان به عرصه قدرت و سیاست بود. بررسی نحوه ارتباط خلفا و پزشکان، جایگاه ممتازشان در نزد خلفا و درباریان، تأثیرگذاری در عرصه سیاست و موقعیت مالی آنها ازجمله مباحث مغفول مانده در حوادث عصر اول عباسی است. این مقاله می کوشد بر اساس رویکرد ارتباط سلامت،[1] در نگاهی کارکردی به توضیح و تبیین حضور پزشکان در دربار خلفای عباسی بپردازد و نشان دهد پزشکان چگونه بر برنامه های سیاسی خلفا تأثیر می گذاشتند. نیز نشان دهد به رغم نفوذی که پزشکان در دربار داشتند و گاه فرامینی صادر می کردند، یا به مناصبی دست می یافتند، از گزند منازعات سیاسی به دور نبوده و نفوذ سیاسی شان فارغ از همدلی و همراهی با خلیفه، ناپایدار و بسته به نظر شخص حاکم بوده است.
بهره مندی از یافته های روان شناختی در تحلیل تاریخی؛ یک مرور انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای کاربرد یافته های روانشناختی در تحلیل های تاریخی یک زیربنای نظری قوی وجود دارد چرا که روان شناسی مطالعه رفتار انسان در حال و تاریخ مطالعه رفتار و تجربه انسان در گذشته است. به نظر می رسد برای این کاربرد دو دوره به هم مرتبط می توان قائل بود؛ در دوره نخست دیدگاه های رویکرد روان تحلیل گری فرویدی در تحلیل ویژگی های شخصیتی رهبران سیاسی مورد استفاده قرار گرفت و تصمیم رهبران سیاسی در شکل گیری رویدادهای تاریخی را با چنین نگاهی تفسیر کردند. مشکلات رویکرد روان تحلیل گری باعث ظهور رویکرد دوم یعنی دیدگاه-های روان شناسی بین نسلی در تحلیل های تاریخی شده است به گونه ای که تغییر در روش های فرزندپروری به پیش برنده تغییرات اجتماعی دانسته شد و این اعتقاد بوجود آمد که نگرش ها و رفتارها با کودک و سیر تکاملیِ فرزندپروری، تاریخ را شکل می دهد. برای چنین ادعای تاریخی، شواهد نظری روان شناختی (دیدگاه ویگوتسکی) وجود دارد اما همچنان فقدان حمایت تجربی را می توان ضعف عمده این رویکرد دانست. در این مقاله این ادعاها با یک رویکرد انتقادی مرور خواهد شد و در پایان به منظور بهره مندی از دانش روان شناسی در تحلیل تاریخی توصیه هایی خواهد شد.
سپاه بهداشت و گسترش بهداشت در ایران؛ مطالعه موردی سالهای1345تا 1350ش
حوزه های تخصصی:
وضعیت بهداشت و سلامتِ کشور ایران طی قرن نوزده تا اوایل قرن بیستم، از وضعیت خوبی برخوردار نبود و مردم با مشکلاتی عدیده در زمینه بهداشت، سلامت، معیشت و درمان روبرو بودند. در این میان، وضعیت روستاها و شهرهای حاشیه ای به مراتب وخیم تر از مناطق اصلی شهری بود. سطح سواد و میزان درآمد مردم برروند وضعیت نامطلوب سلامت جامعه ایرانی، تأثیری مضاعف داشت و همین موضوع، زمینه ها ی تشکیل سپاه بهداشت را فراهم آورد؛ البته در این میان نباید از اهداف سیاسی تأسیس این نهاد نیز غافل ماند. بعد از تأسیس سپاه بهداشت و فعالیت نیروهای مربوطه در مناطق مختلف، وضعیت تا حدودی بهتر شد و مردم نقاط دور دست نیز توانستند از امکانات و خدمات بهداشتی استفاده کند. مقاله حاضر با بهره گیری از شیوه تحلیلی- توصیفی و استفاده از منابع اصلی (کتاب و اسناد)، درصدد است تا به این سئوال پاسخ دهد: سپاه بهدشت چه تأثیری بر وضیعت بهداشت عمومی ایران در دوره پهلوی دوم نهاد؟ بر اساس یافته ها ی پژوهش، این نهاد بعد از مدتی تلاش و فعالیت، کارکرد اصلی خود را از دست داد و به جریانی تبلیغاتی مبدل گردید.
نقش جندی شاپور در پیشرفت پزشکی در ایران باستان
حوزه های تخصصی:
دانش پزشکی از دیرباز در تاریخ کهن ما ریشه دوانیده است. در متون کهن مذهبی مؤثرترین شیوهٔ درمان خواندن اوراد مذهبی ذکرشده است. در متون فارسی میانهٔ زردشتی آگاهی های مختصری دربارهٔ پزشکی و درمان آمده است؛ بااین وجود همین آگاهی های اندک و ناچیز چشم انداز گسترده ای را پیش رو قرار می دهد و با کمک آن می توان تااندازه ای به چگونگی پزشکی و درمان درآن روزگار پی برد. نام گندی شاپور در اصل به معنی (وِ اندوشاه پور) بهتر از انطاکیه شاپور است و به همین نام محلی در حوالی شوش و دزفول و شوشتر کنونی قرار داشته است که بعد از اشاعهٔ مذهب نسطوری محل تجمع علمای مسیحی گردید و به احتمال قوی اردشیر بابکان آن را به نام پسرش بنا نهاد. شاپور اول آن را تکمیل نمود و به روزگار انوشیروان شهرت جهانی یافت. نگارنده در این مقاله سعی دارد تا به پزشکی در ایران باستان و در ادامهٔ به چگونگی به وجود آمدن جندی شاپور و تحولات آن بپردازد.
جایگاه علم پزشکی در دانشگاه جندی شاپور و تأثیر آن بر مراکز علمیِ تمدن اسلامی
حوزه های تخصصی:
شکل گیری تمدن های مهم در فلات ایران در قالب امپراتوری های بزرگ در جهان سیاسی آن زمان و اقتدار سیاسی، نظامی، اقتصادی و حتی فرهنگی آن در طی ادوار مختلف تاریخی، سبب آن گردیده است که در گزارش های مورخین، سیاحان و جغرافیا نویسان همواره از شکوه و عظمت شهرهای ایرانی با نقش های متفاوت سیاسی، فرهنگی، اقتصادی در صدر شهرهای جهان عصر خود یاد شود، اما در این میان جندی شاپور دارای ویژگی خاصی است که نه تنها در تاریخ ایران بلکه جهان منحصر به فرد است و آن جایگاه علمی این شهر بخصوص از بُعد پزشکی است، به گونه ای که در زمان ساسانیان از این شهر به عنوان شهر بقراط یاد شده است. سقوط ساسانیان عامل تضعیف علمی این دانشگاه نگردید بلکه تأثیر این دانشگاه در شکل گیری و رونق تمدن اسلامی سبب شده است که در گزارش های متعدد از مورخین اسلامی از آن به عنوان بزرگترین و مشهورترین شهر دانشگاهی و پزشکی عصر خود یاد شود که توانسته بود بعد از مدت ها بر سیادت علمی شهر اسکندریه پایان دهد، دانشگاه پزشکی جندی شاپور با پیوند دانش پزشکی ایرانی، هندی، یونانی – سریانی و پذیرش و تربیت دانشجویان متعدد از چهار گوشه جهان به نوعی اولین دانشگاه بین المللی را به وجود آورد که میراث آن تا مدت ها بر دانش پزشکی و تربیت پزشکان نامی همچون ابن سینا و... مشهود بود. با این اوصاف این مقاله در نظر دارد با تکیه بر گزارش های مورخین اسلامی از جایگاه علم پزشکی در دانشگاه جندی شاپور و اساتید و پزشکان نامی آن، چگونگی شکل گیری این دانشگاه بین المللی در شهر جندی شاپور و تاثیر آن بر دانش پزشکی را مورد بررسی قراردهد. بنابراین در این مقاله از روش تاریخی و مطالعه توصیفی – تحلیلی استفاده شده است که هدف بر آن است با تکیه بر اسناد تاریخی به بررسی موضوع پرداخته شود.
بررسی و تحلیل پراکندگی بیماری های وبا و طاعون در ایران و تأثیر آن ها بر گسترش بحران های اجتماعی 1264-1210 ﻫ. ق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وبا و طاعون از جمله بیماری های مهلک و ویرانگری است، که بارها در سده سیزدهم هجری قمری در نقاط مختلف ایران شایع شد و تلفات و خسارات فراوانی از خود به جای گذاشت. این دو بیماری تا حدود نزدیک به یک سده پس از 1236ه. ق همه گیری آن در ایران به طور جدی قربانی می گرفت. همه ساله تعداد زیادی کودک و پیر و جوان این سرزمین از بین می رفتند، اما کوچکترین اقدامی برای مقابله یا حتی کاهش بیماری ها برداشته نمی شد. اهمیت این غفلت و بی توجهی کارگزاران نسبت به این بحران عظیم زمانی بیشتر آشکار می شود که به تلفات ناشی از فراگیری این بیماری ها توجه نمائیم. در مواردی تا یک سوم منطقه ای به علّت ابتلا به این بیماری ها فوت می کردند. فقدان امکانات بهداشتی و قرنطینه بیماران مهم ترین علت فراگیری این بیماری ها بود و مهم ترین پیامدش، کاهش جمعیت ایران عصر قاجار بود. علاوه بر این، در موردی اعتراض و شورش های محلی نسبت به حاکمان به دلیل بی توجهی آن ها به وضع مردم در این دوره دیده می شود. این بحران های اجتماعی اگر چه با مسائل دیگری پیوند می خورد، لیکن ریشه بسیاری از آن ها در همین بی توجهی ها قرار داشت. بر این اساس، این پژوهش با هدف بررسی آماری و اطلاع یابی از پراکندگی بیماری های وبا و طاعون در نیم قرن اول حاکمیت قاجارها در ایران، درصدد است تا به این سؤال پاسخ دهد که: «شیوع بیماری های طاعون و وبا در ایران در نیم قرن اول حکومت قاجارها، چه تأثیری بر گسترش بحران های اجتماعی داشت؟» پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی به این موضوع می پردازد.
پژوهشی در اصول و تکنیکهای جراحی دهان و دندان در دوره اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دانش جرّاحی یکی از فرازهای مهمّ تاریخ طبّ اسلامی است. در میان اندام های مختلف، بخش جراحیهای دهان نیز به دلیل ظرافت و حساسیت زیاد اندامهایش، نیاز به شناخت، تخصص و تجربه بالینی زیادی دارد. با بررسی تالیفات در حوزه جراحیهای دهانی، برخی اصول ثابت و رایج قابل ترسیم است که به صورت قوانین ثابت مورد پذیرش و استفاده اکثر جراحان مسلمان بوده است. استخراج این اصول، اولین موضوع و بررسی تکنیک های جرّاحی دهان نیز موضوع دوّم این تحقیق است. نتایج این تحقیق، مؤیّد این فرضیه است که جرّاحان مسلمان شناختی واضح و متمایز از انواع بیماری های دهانی داشته که طبقه بندی دقیق بیماریها بر اساس اندامهای لب، لثه، دندان، زبان و فک اولین نشانه آن است. اصول آنها نیز تشخیص متمایز و صحیح مکان بیماری ها، توصیف ابزارهای تخصّصی، رعایت اصول احتیاطی، جلوگیری از خونریزی، بخیه زدن، ضدعفونی و مرهم گزاری است. تکنیک های جرّاحان نیز شامل شکاف زدن عرضی بدون کشط یا با کشط کردن، قطع کردن به روش سلخ کردن، داغ کردن غیر مستقیم با آتش (کی بالنار) یا روغن (کی بالسمن) یا داغ کردن مستقیم، تراشیدن، سوهان کردن، جرم گیری، کشیدن دندان (قلع) با تکنیک شکافتن و کشط کردن یا با تکنیک نشر کردن، شکسته بندی موضع بدون زخم یا همراه زخم و ارتودونسی بوده است. استفاده گسترده جراحان از داروهای گیاهی (مفرد یا مرکب) در مراحل مختلف فرایند جراحیهای دهانی، گویای آشنایی کامل آنها با دانش گیاه شناسی، لذا الگویی آموزشی برای طب امروزی است.